مهم‌ترین ویژگی‌های تتر


عکس زیر نمای زیرین سقف وافل شرکت مهندسی آبـــا می‌باشد

سوره‌های مکی و مدنی

سوره‌های مکی و مدنی به تقسیم سوره‌های قرآن به اعتبار محل نزول آنها در مکه و مدینه اشاره دارد. شناخت آیات نازل شده در این دو شهر از دغدغه‌های مسلمانان از قرون نخستین تا امروز بوده و موجب پدید آمدن دانشی به نام «علم المکی و المدنی» شده است.

معیارهای تمایز میان سوره‌های مکی و مدنی و ویژگی‌های آیات مکی و مدنی، از مهم‌ترین مسائل این دانش به مهم‌ترین ویژگی‌های تتر شمار می‌آیند که به اعتقاد دانشمندان علوم قرآنی، آموختن آن از شریف‌ترین و پرفایده‌ترین علوم قرآنی است.

فهرست

تعداد سوره‌های مکی و مدنی

تعداد سوره‌های مدنی ۲۰ سوره، موارد اختلافی ۱۲ سوره و بقیه، سوره‌های مکی محسوب می‌شوند. [نیازمند منبع] سوره‌های مدنیِ مورد پذیرش همه عبارتند از: بقره، مائده، نور، فتح، مجادله، جمعه، تحریم، آل عمران، انفال، احزاب، حجرات، حشر، منافقون، نصر، نساء، توبه، محمد، حدید، ممتحنه و طلاق. سوره‌های مورد اختلاف عبارتند از: فاتحه، صف، رعد، تغابن، الرحمن، مطففین، قدر، بینه، زلزله، اخلاص، فلق و ناس. بر این اساس، باقیمانده سوره‌های قرآنی که مکی محسوب می‌گردند، ۸۲ سوره است. [۱]

معیارها و ملاک‌های تشخیص

درباره معیارها و ملاک‌های تشخیص مکی یا مدنی بودن آیات قرآن کریم، سه نظر وجود دارد:

  1. معیار زمانی:‌ هر آنچه پیش از هجرت نازل شده مکی و هر آنچه پس از هجرت نازل شده مدنی محسوب می‌گردد. [نیازمند منبع]
  2. معیار مکانی: هر آنچه در مکه نازل شده، مکی، و هر آنچه در مدینه نازل شده مدنی محسوب می‌گردد و هر آنچه در نواحی مجاور مکه نازل شده مکی و هر آنچه در نواحی مجاور مدینه نازل شده مدنی است. [نیازمند منبع]
  3. معیار مخاطب: برخی به «مخاطب وحی» توجه کرده و گفته‌اند هر آنچه که خطاب به اهل مکه نازل شده مکی و هر آنچه که خطاب به اهل مدینه نازل شده مدنی است. ملاک تشخیص این خطاب این است که هر آنچه با خطاب «یا ایها الناس» نازل شده، مکی و هر آنچه با خطاب «یا ایها الذین آمنوا» نازل شده، مدنی است. [نیازمند منبع]

چنانکه بیشتر قرآن‌پژوهان معاصر گفته‌اند، بهترین و ضابطه‌مندترین ملاک، معیار نخست یعنی زمانی است. [۲]

ضوابط نامگذاری

بنابر معیار سوم، یعنی معیار زمانی، تمامی آیات در برخی از سوره‌ها، پیش از هجرت به مدینه نازل شده، و بنابراین آن سوره مکی خوانده می‌شود. به‌علاوه، در برخی دیگر از سوره‌ها، تمامی آیات پس از هجرت نازل شده و بر این اساس، سوره مدنی خوانده می‌شود. با این حال، در برخی دیگر از سوره‌ها، آیات ابتدایی در مکه و آیات میانی یا پایانی در مدینه نازل شده و در این حالت، مکی یا مدنی بودن سوره، با ملاحظه تعداد بیشتر آیات مکی یا مدنی صورت می‌گیرد. برخی از پژوهشگران معتقدند در این رابطه آنچه مکی یا مدنی بودن سوره‌ها را تعیین می‌کند، نه تعداد بیشتر آیات مکی یا مدنی، بلکه مکی یا مدنی بودن آیات آغازین است. [۳]

ویژگی‌های سوره‌های مکی و مدنی

برای تشخیص سوره‌های مکی و مدنی بر اساس مضمون و محتوای سوره‌ها، ملاک‌ها و معیارهایی ذکر شده است. بر این اساس، سوره‌های مکی معمولا کوتاهند و به توحید و نفی شرک می‌پردازند و تشریع و قانونگذاری در آنها کمتر است، و سوره‌های مدنی، سوره‌های طولانی‌تری هستند و بیان قوانین و حدود شرعی در آنها بیشتر دیده می‌شود.

ویژگی سوره‌ها و آیات مکی

    در این سوره‌ها وجود دارد؛
  1. هر سوره‌ای که در آن «کلّا» باشد، مکی است؛
  2. با حروف مقطعه مانند الم، الر، طسم، و حم آغاز می‌شوند؛
  3. سوره‌های مکی کوتاه هستند؛
  4. آیات مکی بیشتر به توحید و پاکسازی جامعه از بت‌پرستی و شرک نظر دارند؛
  5. تشریع و قانون‌گذاری در آیات مکی بسیار اندک است؛
  6. در آیات مکی استناد به سرگذشت و قصص انبیاء فراوان است؛
  7. آیات مکی دارای اعجاز و بلاغت خیره کننده‌ای هستند؛
  8. خطاب‌های ویژه‌ای مانند «یا بنی آدم» و «یا ایها الناس» در سوره‌های مکی به چشم می‌خورد. [۴]

ویژگی سوره‌های مدنی

    و حدود در این سوره‌ها آمده است؛
  1. سوره‌های مدنی طولانی هستند؛
  2. سوره‌های مدنی، آیات طولانی دارند؛
  3. بیان قوانین شهری، قضایی، اجتماعی و دولتی و قوانین جنگ و صلح، مهمترین ویژگی آیات مدنی محسوب می‌گردد؛
  4. آیات مدنی دارای خطاب «یا ایها الذین آمنوا» هستند؛
  5. در آیات مدنی به تبیین عقاید فاسد اهل کتاب و دعوت آنها به اسلام پرداخته می‌شود؛
  6. بیان احوال و اقدامات منافقین و موضع مسلمانان و پیامبر(ص) در برابر آن‌ها، در سوره‌های مدنی دیده می‌شود. [نیازمند منبع]

این ویژگی‌ها به گونه قطعی و صددرصد نیست و برای هر کدام استثناهایی می‌توان یافت. مثلاً سوره بقره با اینکه به بیان قصه حضرت آدم می‌پردازد اما مکی نیست، در حالی که مطابق ضوابط بالا بایستی چنین باشد و سوره نصر با اینکه هم کل سوره و هم آیات آن کوتاه است، اما در مدینه نازل شده است. [۵]

سقف وافل چیست ؟

سقف وافل مزایای زیادی نسبت به سایر روش های اجرایی دارد اما در رابطه با بزرگترین و مهمترین آنها میتوان به صرفه ی اقتصادی و مدت زمان اجرای کمتر و مقاومت و ایمنی بیشتر آن اشاره کرد.

2.بیشترین کاربرد سقف وافل کجاست؟
بیشترین کاربرد سقف وافل معمولا در ساخت سقف های با دهانه ی بیش از 12 متر و همچنین مکان هایی که وزن زیادی به سقف وارد نمی شود مانند فرودگاه ها ، ایستگاه های مهم‌ترین ویژگی‌های تتر مترو و سالن ها و .

3.قیمت سقف وافل به چه شکل محاسبه می شود؟
قیمت اجرای سقف وافل وابسته به مواد و مصالحی است که درآن به کار می رود به عنوان مثال قالب های وافل ، بتن مصرفی ، میلگرد و دیگر مصالح از موارد تاثیر گذار در این زمینه هستند .

معرفی سقف وافل

4.سرعت اجرای سقف وافل چگونه است؟
در مقایسه با سقف های یوبوت و کوبیاکس خیلی سریع تر اجرا می شود چراکه به دلیل وزن کمتر با تعداد جک کمتری قابل اجراست و میتوان مستقیما وافل ها را به روی زیرسازی اجرا کرد و همچنین میلگرد گذاری و آماتوربندی دریک مرحله انجام میشود.

5.شرکت شما در کدام شهرها نمایندگی فروش و اجرا دارد؟
شرکت مهندسی آبا در شهرهای آذربایجان غربی ، خراسان ، گلستان و کردستان نمایندگی های فعال دارد .

6.متریال به کار رفته در سقف وافل چیست؟
از مهمترین متریال به کار رفته در اجرای سقف وافل می توان به جک ها و پایه های اطمینان ، قالب های وافل ، میلگرد ها برای میلگردگذاری و بتن اشاره کرد .

7.سقف وافل تخت چیست؟
در واقع سقف وافل تخت یک روش اجرایی در سقف وافل است که در مقابل ان روش اجرای مدولار وجود دارد و از مزایای روش تخت میتوان تسریع در زمان اجرا ، ایمنی کارگران ، چیدمان بهتر قالب ها و کیفیت بیشتر بتن ریزی اشاره کرد.

8.سقف وافل لانه زنبوری چیست و چه مزیتی دارد؟
سقف لانه زنبوری در واقع همان سقف وافل است که از مزیت های زیادی برخوردار است که ازمهم ترینشان می توان به صرفه ی اقتصادی ، ایمنی و استحکام بیشتر ، سرعت اجرای کمتر اشاره کرد .

9.رابطه ی ضخامت سقف وافل و کیفیت چیست؟
ضخامت سقف وافل از 30 سانتی متر تا 50 سانتی متر بسته به نوع سازه متغیر است . دال های کاربردی در سقف وافل در برابر جمع شدگی مقاومت بسیار خوب و مناسبی دارند و از لحاظ کیفیت امتیاز برتری نسبت به سایر سقف ها دارد .

10.استفاده از سقف وافل فلزی مرسوم است؟
در شرایطی که به جای استفاده از قاب خمشی برای باربری جانبی از دیوار برشی استفاده کنید می توانید این روش را به کار ببرید . دیوارهای برشی در این روش بسیار بهتر عمل می کنند .

11.آیا امکان نورپردازی در سقف وافل وجود دارد؟
فضای خالی که در قسمت زیرین قالب ها وجود دارد امکان نورپردازی و جلوه های زیبایی را برای شما فراهم می کند و دست طراحان برای انواع طرح ها و نورپردازی ها باز است .

12.آیا این محصول به مرور دچار ترک و فرسودگی می شود؟
به دلیل وجود یک سری ضعف های مقاومتی ممکن است که هنگام تردد کارگران و یا به هنگام خارج سازی قالب ها درصورتی که برای این کار از نیروی متخصص استفاده نشود قالب ها دچار ترک خوردگی و شکست می شوند.

لیست آخرین قیمت های قالب سقف وافل

09134336382

سقف وافل چیست؟

در معماری نوین امروزی روش‌های متعددی برای اجرای سقف ها استفاده می‌شود. از جمله این روش های اجرا می توان سقف تیرچه بلوک ، عرشه فولادی ،سقف کامپوزیت، دال بتن آرمه را نام برد. که بسته به نوع شرایط آب و هوایی ، اقلیمی و بافت آن منطقه انتخاب و مورد استفاده قرار می گیرند . سقف وافل یک نمونه از روش های اجرای سقف بتنی می‌باشد , که به علت ظاهر مشبک و مربعی شکل آن به نام سقف وافل شناخته می شود. این نوع سقف برای سطوحی که دهانه های بلندی دارند و به دلیل بار مرده کم وسختی مناسب مورد استفاده قرار می گیرند .
سقف وافل یک نمونه از پرطرفدارترین و در عین حال زیبا ترین سقف های اجرا شده توسط معماران از گذشته دور تا به امروز بوده است. این سقف قابل اجرا و مناسب برای ساختمان های با ارتفاع زیاد ، انواع اسکلت فلزی و یا بتنی می باشد .
به دلیل زیبایی خاص، استحکام بالاتر، وزن تمام شده کمتر، نسبت به دال بتنی از لحاظ زیبایی شناسی و هزینه ای و ایمنی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است و در مصرف بتن و میلگرد تا 20 درصد صرفه جویی می شود بر خلاف دیگر سقف ها پس از اجرا، قالب ها قابل جداشدن بوده و می توان از آن ها برای پروژه های دیگر نیز استفاده کرد .

هزینه های نازک کاری ساختمان با استفاده از سقف وافل به شدت کاهش مییابد
علت آن ساختار محصول و همچنین سرعت اجرای آن است

موارد استفاده :

معرفی سقف وافل

معرفی سقف وافل

طبق بررسی هایی که باستان شناسان انجام داده اند ; پیدایش و شکل گیری این سقف ها به 2500 سال پیش بر می‌گردد که نمونه بارز این نوع سقف ها را در بناهایی که در دوران هخامنشیان و بناهای ساخته شده یونان مشاهده کرد که با پیشرفت علم و تکنولوژی و رشد صنعت به ظاهر امروزی رسیده است . سقف وافل یک نمونه از اجرای سقف ها می‌باشد که به دلیل ظاهر مربعی شکل و مشبک آن به این اسم شناخته می شود . سقف وافل برای دهانه های وسیع و مرتفع حتی ارتفاع بالاتر از 12 متر به کار گرفته می‌شود و به دلیل حداکثر استفاده از فضا و استفاده بهینه در مصرف بتن و کاهش آرماتور اضافی ، بارمرده کمتری دارد و وزن آن از دیگر نمونه ها همچون تیرچه بلوک و عرشه فولادی بسیار کمتر می‌باشد.
به دلیل ساختار قالب بندی متفاوتی که دارد قالب ها به راحتی پس از اجرا جداشده و قابل استفاده مجدد می باشند. به دلیل نیاز به سقف هایی با سیستم پیچیده و اشکال نامنظم در ارتفاع زیاد بهترین انتخاب امروزی استفاده از سقف وافل می‌باشد . در معماری نوین برای طراحی ساختمان های تجاری ، فرودگاه ها ، آمفی تئاتر ها و سالن های کنفرانس مدرن و شیک امروزه سقف وافل مشتریان زیادی را به خود جلب کرده و با زیبایی خاص و استحکامی که دارد حس اطمینان بیشتری را برای ساخت به مهندسان می دهد.


انواع سقف وافل

  • سقف وافل یک طرفه
  • سقف وافل دو طرفه

سقف وافل یک طرفه

این نوع از سقف ، بیشتر در دهانه های کوتاه کاربرد دارند و قالب های مورد استفاده در این نوع سقف قالب های مستطیلی شکل هستند که به صورت دال یک طرفه عمل می کنند . از آنجایی که در این روش میلگرد ها فقط در یک جهت تعبیه می شوند میزان مصرف میلگرد در مقایسه با سقف دو طرفه کاهش می یابد و صرفه ی اقتصادی بیشتری دارد .

سقف وافل دو طرفه

این نوع از سقف کاربرد بیشتری در ساختمان های دارای دهانه ی بلند دارد . قالب های مورد استفاده در این روش قالب های مربعی شکل هستند که به صورت دال دوطرفه عمل می کند . میلگرد ها در دو جهت متعامد بسته می شوند هرچند که میزان مصرف میلگرد در این روش بیشتر است و قیمت تمام شده ی بیشتری در مقایسه با سقف وافل یک طرفه دارد اما در نهایت مقاومت و استحکام و ایمنی بیشتری نسبت به سقف وافل یک طرفه دارد .

کاربرد سقف وافل

سقف وافل به علت قابلیت بالا در استحکام ، ایستایی و سرعت اجرای آن در ساختمان های فلزی و بتنی در ارتفاع زیاد و اشکال منظم و نامنظم تا دهانه بیش از 12 متر قابل اجرا می باشد .به دلیل حداکثر استفاده از فضا ، کاهش بتن و آرماتور مصرفی ، صرفه جویی هزینه بیشتر این نوع سقف مناسب تر از دیگر روش های اجرا می باشد.

استفاده از سرعت بالای سیستم وافل در پروژه های عمرانی می تواند گام مهمی در برنامه زمان بندی پروژه باشد که اکثر دست اندرکاران صنعت ساخت و ساز به این موضوع واقف هستند.

امروزه در بسیاری از بناهای بزرگ و مرتفع سقف وافل مورد استفاده قرار می گیرد برای نمونه می توان سالن ها ، فرودگاه ها ، پارکینگ ها ، مجتمع ها و . را نام برد.

از جمله کاربرد های دیگر این نوع سقف ها , جانمایی ستون های پارکینگ ها است .

شکل ظاهری آن می باشد زیرا در این نوع سقف به دلیل وزن سبک از ستون های با حجم بالا استفاده می شود و این خود باعث بیشتر شدن فضا می شود و در این نوع سقف هزینه اجرای سقف کاذب و نازک کاری های غیر ضروری را نداریم .

.در ایران نیز یکی از نمونه های مشهور اجرا شده سقف وافل کتابخانه ملی ایران می باشد که سازندگان آن به دلیل مقاومت بالا سقف وافل در برابر لرزش و خمش و استحکام بالاتر و همچنین زیبایی خاصی که دارد انتخاب کرده اند.

قالب سقف وافل

انتخاب نوع قالب سقف وافل نیز یکی از مواردی است که باید مورد بررسی قرار بگیرد . قالب سقف وافل یک قطعه ای است که بسته به نوع جنس آن می تواند پلاستیکی و یا کامپوزیتی باشد که در ابعاد و اشکال مختلفی ساخته می شود .

به دلیل حذف بتن اضافی ,

انتخاب نوع قالب سقف وافل بسیار حساس بوده زیرا در نحوه اجرا و خروجی کار، نقش بسزایی دارد.

مهمترین فاکتور ساخت قالب های سقف وافل شکل نهایی بتن ، استحکام آن ، سطح صاف و صیقلی پس از اجرا می باشد.

بهترین گزینه برای ساخت قالب سقف وافل ، استفاده از قالب های کامپوزیتی به علت سهولت اجرا و جدا شدن کارامد تر بوده و به دلیل صرفه جویی بیشتر در منابع و کاهش آلودگی های زیست محیطی ساخت این نوع قالب های کامپوزیتی در کشور و خارج از کشور در دستور کار قرار گرفته است .


قالب های سقف وافل در دو نوع یک طرفه و دو طرفه ساخته می شوند که از جمله مزایای قالب یک طرفه می توان به کاهش بتن و آرماتور مصرفی و به طبع کاهش هزینه می باشد . امروزه قالب های دو طرفه به علت ایمنی و استحکام بالاتر ، سطح صاف و یکپارچه و سرعت اجرای بالاتر، بیشتر مورد استفاده سازندگان قرار می گیرند.

ویژگی های سقف وافل

  • قالب بندی های مختلف در اشکال مختلف و برشکاری های اضافی قالب نیاز نمی باشد
  • به دلیل حداکثر استفاده از فضا در نهایت ضخامت آن کمتر از دال بتنی می باشد
  • کاهش فاصله آرماتور ها
  • امکان اجرای سقف هایی با دهانه بلند و شکل نامنظم
  • استحکام بالا تر در برابر خمش های ناگهانی
  • کاهش لرزش های ناگهانی به دلیل استفاده از میلگرد های دوطرفه
  • به دلیل شکل کاسه ای قالب بیشترین صرفه جویی در مصالح را دارد که باعث کاهش وزن کلی سقف نسبت به دیگر روش ها می باشد
  • به دلیل عدم استفاده از آرماتور های تقویتی سرعت اجرای آن از دیگر روش ها بالا تر می باشد
  • به دلیل اجرای ساده تر آن کمتر به نیروهای متخصص جهت اجرا نیاز دارد که سبب صرفه جویی هزینه در منابع انسانی نیز می شود

نحوه اجرای سقف وافل

اولین گام برای اجرای سقف وافل اسکافلد گذاری ( شمع بندی ) می باشد . پس از آن شاسی کشی سقف اجرا می شود و در این روش نیاز به تخته کشی زیر سقف نمی باشد و به دلیل ساختاری که دارد قالب ها خود نقش نگهدارنده بتن را انجام می دهند که خود باعث صرفه جویی در زمان اجرای سقف می شود.
پس از آن قالب ها روی قوطی ها قرار گرفته و آرماتور گذاری سقف اجرا می شود. بنابر لیستوفر طراحی شده میلگرد های مخصوص برش خورده و اجرا می شوند و نوبت به بتن ریزی می رسد که معمولا برای بتن ریزی در ارتفاع بالا به پمپ بتن نیاز داریم .پس از مدتی که بتن ریزی انجام شد و بتن به استحکام کافی رسید طبق ایین نامه قالب ها باز شده و اجرای سقف به پایان می رسد . قالب های باز شده را می توان مجددا برای پروژه های دیگر استفاده کرد و این یکی از مزایای قالب های سقف وافل می باشد.

مزایای استفاده از سقف وافل

  • حذف مصالح از پیش ساخته شده و جلوگیری از هزینه های اضافی بایت خرید آن ها
  • صرفه جویی کلی در مصرف سیمان و به طبع بتن مصرفی
  • امکان اجرا بر روی اسکلت فلزی و اسکلت بتنی
  • کاهش هزینه تمام شده
  • عدم نیاز به تخته ریزی زیر شاسی و امکان اجرا توسط نیروهای عمومی و کاهش هزینه نیروی انسانی
  • مقاومت بالا در برابر لرزش
  • مقاوم در برابر آتش سوزی
  • امکان استفاده چند باره از قالب ها پس از پایان کار
  • افزایش مقاومت برشی
  • عایق مناسب برای صدا و حرارت و ایمنی بالای آن
  • عدم نیاز به اجرای آرماتور های تقویتی و صرفه جویی در زمان اجرا

معایب استفاده از سقف وافل

  • برای سقوف شیبدار با توجه به عملکرد فنی مد نظر مناسب نیست
  • هزینه کناف یا سقف کاذب به پروژه تحمیل خواهد شد
  • با توجه به جدید بودن تکنولوژی اجرای سقف، اکیپ تخصصی مانند تیرچه به وفور یافت نخواهد شد
  • از لحاظ آکوستیک صدا بودن چون فضای زیر وافل خالی است مناسب نیست ( در صورت عدم استفاده از کناف)

زیبایی و نمای سقف وافل

به دلیل اشکال هندسی زیبا در اجرای سقف ، ارتفاع زیاد ، شکل مشبک آن و امکان پیاده کردن های نقش و نگار های زیبا روی آن استفاده از سقف های وافل در پروژه های معماری مدرن جهانی بالا بسیار مورد توجه معماران قرار گرفته است. به دلیل دهانه بلند ایجاد شده آن چشم ها را به سمت بالا می کشاند و در نتیجه فضا بسیار بزرگتر به نظر می رسد . به دلیل زیبایی سقف و شکل منظم آن حس اطمینان بیشتر را به بیننده می دهد و برای نورپردازی فضای داخلی بسیار پر کاربرد تر می باشد . سقف وافل را می توان بسیار سریع اجرا کرد و از لحاظ زیبایی و هزینه ای مناسب تر از دیگر سقف ها می باشد.

عکس زیر نمای زیرین سقف وافل شرکت مهندسی آبـــا می‌باشد

ایران و جنگ هشت ساله؛ فرصت‌های سوخته، اهداف دست نایافته

جنگ هشت ساله ایران و عراق که یکی از فاجعه‌های بشری در قرن گذشته بود، روز ۲۷ تیر ۱۳۶۷ با قبول قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل از سوی ایران، به سر آمد.

اکنون به مناسبت سی امین سالگرد پایان جنگ ایران و عراق، روند این جنگ را به اختصار با مهم‌ترین ویژگی‌های تتر طرح دو پرسش پی می‌گیریم:

چرا جمهوری اسلامی بعد از آزادسازی خرمشهر پیشنهاد آتش‌بس را نپذیرفت؟

چرا جمهوری اسلامی با سر کشیدن «جام زهر» آیت‌الله خمینی مجبور به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شد؟

حمله عراق

جنگ ایران و عراق از ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ با حمله سراسری نیروهای ارتش صدام به ایران آغاز شد. چند ماه قبل از این حمله، گزارش‌ها و نشانه‌های بارزی از تحرکات نیروهای عراقی در مناطق مرزی و آمادگی آنها برای دست یازی به ایران وجود داشت. اما مقام‌های وقت جمهوری اسلامی هیچگونه تمهیدی برای مقابله با تهدیدهای احتمالی عراق به کار نگرفتند و ارتش ایران که با اعدام، اخراج، برکناری و پاکسازی بسیاری ازافسران رده بالای آن، کارایی و اثربخشی‌اش را از دست داده بود، نتوانست گامی بردارد. مهم‌تر اینکه ارتش باقیمانده از زمان شاه مورد اعتماد حکومت اسلامی نبود، و کودتای نوژه هم مزید بر علت شد.

یک از مهم‌ترین ویژگی‌های حمله سراسری نیروهای عراق در استان خوزستان ظاهر شد که طی آن آبادان محاصره و خرمشهر اشغال شد.

ارتش به رغم اینکه از نظر نیروی انسانی و روحیه به شدت ضعیف شده بود و به تبع آن تعمیر و نگهداری جنگ‌افزارهایش مغفول مانده بود، در حالی که دشمن خانگی را کماکان پشت سر داشت، با ورود خصم خارجی به خاک وطن، در اندک زمانی انسجام خود را بازیافت و در شرایط بسیار دشوار در دریا و زمین و هوا به رویارویی با نیروهای عراقی برخاست و صدام حسین را که ارتشِ پس از انقلاب را تمام شده می‌دانست، بر برداشت نادرستش واقف ساخت.

بازخیزی ارتش، آزاد سازی خرمشهر

نیروی هوایی ایران مقابله خود را یک روز بعد از حمله صدام به ایران، با عملیات سایه البرز (کمان ۹۹) آغاز کرد. نیروی دریایی به یکی از وظایفش که محاصره دریایی عراق بود، جامه عمل پوشاند و ضمن قطع تردّد کشتی‌ها به بندر ام‌القصرعراق، صدمات سنگینی به سکوهای فراساحلی صدور نفت این کشور موسوم به البکر و الامیه وارد کرد و در نهایت در هفتم آذر ۱۳۵۹، یعنی حدود ده هفته پس از آغاز جنگ، با اجرای «عملیات مروارید» با همکاری نیروی هوایی، سکوهای یاد شده را منهدم کرد و نیروی دریایی عراق را به طور کامل شکست داد.

نیروی زمینی یکسال بعد از آغاز جنگ، با اجرای عملیات ثامن الائمه، به محاصره آبادان پایان داد و متعاقب آن سه عملیات کارساز دیگر را نیز به اجرا در آورد: عملیات طریق القدس در منطقه عمومی بستان و سوسنگرد، حدود ۱۴ ماه پس از حمله عراق؛ عملیات فتح المبین در منطقه غرب شوش و اندیمشک، ۱۸ ماه بعد از تعرض صدام به ایران؛ و بالاخره عملیات بیت‌المقدس که در تاریخ سوم خرداد ۱۳۶۱ منجر به آزادسازی خرمشهر شد.

گشتی‌های عراقی در حاشیه کارون در اطراف شهر تحت محاصره آبادان

تا مقطع آزادسازی خرمشهر، تدوین طرح‌های عملیاتی وهدایت جنگ با فرماندهان ارتش بود، گو اینکه پاسداران نوپا و نیروهای مردمی نیز برای کمک در جبهه‌ها حاضر بودند. در این برهه از جنگ، مقابله با نیروهای عراقی برای ارتشیان، از جمله پرسنل نیروی دریایی، نه از اعتقادشان به حکومت اسلامی مایه می‌گرفت ونه از زاویه اسلامی به جنگ نگاه می‌کردند. نگاه و هدف‌شان دفاع از ایران بود که ریشه در غرور ملی و میهن‌پرستی آنان داشت.

رد پیشنهاد آتش‌بس

پس از آزادسازی خرمشهر شرایط بسیار مناسبی برای پایان دادن به جنگ فراهم شده بود. جدا ازهیئت‌های میانجی برای صلح و قطعنامه ۵۱۴ شورای امنیت که تأکید به برقراری آتش‌بس و قطع عملیات نظامی داشت، صدام حسین نیز خواستار آتش‌بس بود و قطعنامه مذکور را پذیرفت. اما جمهوری اسلامی آن را رد کرد و بر خلاف نظر فرماندهان ارتش خواهان ادامه جنگ بود.

در ارتباط با این خواسته، در سال‌های اخیر شمار زیادی از مقام‌های جمهوری اسلامی و فرماندهان سپاه با بازاندیشی و ادارکِ ماوقع، سعی کرده‌اند که تصمیم به ادامه جنگ را توجیه کنند. در این ارتباط، مجتبی ذوالنور، نماینده پیشین ولی فقیه در سپاه گفته است: «هیچکس در آن موقع به ایران پیشنهاد صلح نداد و تنها بحث آتش‌بس مطرح بود». در حالی که آتش‌بس اولین حلقه از زنجیرِ سه حلقه‌ای آتش‌بس، متارکه و ترک مخاصمه است که معمولاً از جنگ تا برقراری صلح ادامه دارد.

ادامه جنگ، اهداف، طلایه‌داری سپاه

در واقع پس از آزادسازی خرمشهر، سه استراتژی برای جمهوری اسلامی وجود داشت: قبول آتش‌بس مهم‌ترین ویژگی‌های تتر و شروع مذاکرات صلح؛ تعلیق جنگ و حفظ حالت نه صلح و نه جنگ وتلاش برای براندازی حکومت صدام از طریق اپوزیسیون عراقی؛ و ورود به خاک عراق. جمهوری اسلامی بدترین گزینه را انتخاب کرد. مقام‌های جمهوری اسلامی از جمله آیت‌الله خمینی به دنبال آن بودند که با شکست نظامی عراق و تشکیل یک حکومت اسلامی در آن کشور از راه کربلا به قدس بروند و لبنان را نجات دهند و در بعدی وسیع‌تر حکومت الله را بر کره ارض حاکم کنند. دیگر اینکه خواستار غرامت از صدام بودند.

از این رو جنگ با عراق ادامه یافت و در واقع جنگ به جنگِ آیت‌الله خمینی با صدام حسین تبدیل شد. مدیریت جنگ نیز به سپاه پاسداران محول شد و در نتیجه طرح‌ریزی عملیاتِ حساب‌شده و دقیق، آمادگی سیستماتیک برای اجرای آنها از جمله آموزش و حمایت‌های لجستیکی، که شیوه ارتش بود، کمرنگ شد و تعبد جای تخصص و دانش و تجربه نظامی را گرفت.

در نتیجه سپاه در اغلب موارد با استفاده از حمله به شیوه امواج انسانی و بدون زره وپشتیبانی هوایی، «والفجرها» و «کربلاها» را یکی پس از دیگری به اجرا در آورد و جنگ با طی فازهای مختلف به جنگی فرسایشی تبدیل شد در حالی که قول حمله نهایی و شکست صدام و «پیروزی حق بر باطل» مرتباً تکرار می‌شد.

این در خالی بود که عراق با برخورداری از کمک‌های مالی و لجستیکی کشورهای عرب منطقه، به ویژه عربستان و کویت، و همچنین پشتیبانی اتحاد جاهیر شوروی و اکثر کشورهای غربی از جمله آمریکا، به تکنولوژی و انواع ساز و برگ‌های نظامی پیشرفته این کشورها دسترسی داشت.

یکی از نیروهای ایرانی در حال مراقبت از نیروهای عراقی به اسارت گرفته شده در کربلای ۵

عملیات موفقیت‌آمیز، برتری نسبی

در این راستا، سپاه و ارتش در اجرای عملیات والفجر ۸ (نبرد اول فاو) با عبورازعرض اروند رود (شط العرب) با حمله‌ای حساب شده و دینامیک با استفاده از اصل غافلگیری شبه‌جزیره فاو را در ۲۰ بهمن ۱۳۶۴ تصرف کردند. دیگر عملیات به نسبت موفقیت‌آمیز، کربلای ۵ در دی ماه ۱۳۶۵ بود.

پرسنل شرکت‌کننده در این عملیاتِ گسترده بسیار پرهزینه و پرتلفات که در واقع ششمین تلاش برای فتح بصره محسوب می‌شد گو اینکه از هدف غایی‌اش بازماندند ولی بخش‌هایی از جنوب عراق به تصرف خود در آوردند. یکی از اهداف ثانویه این عملیات اتصال نیروهای مستقر در شبه‌جزیره فاو و به دیگر نیروهای ایرانی بود که محقق نشد.

قطع‌نامه ۵۹۸

در این برهه زمانی، متعاقب این دو عملیات که جمهوری اسلامی در جبهه‌های زمینی جنگ در وضعیت به نسبت بهتری قرارداشت، شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه ۵۹۸ را در ۲۹ تیر ۱۳۶۶ صادر کرد. این قطعنامه ۱۰ ماده‌ای ضمن درخواست «آمرانه» از ایران و عراق برای آتش‌بس مهم‌ترین ویژگی‌های تتر و عقب‌نشینی به مرزهای شناخته شده بین‌المللی، از دبیرکل سازمان ملل خواست که با مشورت با ایران و عراق، تحقیق درباره مسئولیت منازعه را به یک هیئت بی‌طرف واگذار کند و نتیجه را به شورای امنیت گزارش کند.

جمهوری اسلامی این قطعنامه را نپذیرفت و یک هفته پس از صدور آن، آیت‌الله خمینی گفت: «تب جنگ در کشور ما جز به سقوط صدام فرو نخواهد نشست و انشاءالله تا رسیدن به این هدف فاصله چندانی نمانده است و اکنون که به مرز پیروی مطلق رسیده‌ایم، صدام و جهانخوران صلح‌طلب شده‌اند».

جنگ شهرها، جنگ نفت‌کش‌ها

در حالی که آیت‌الله خمینی به ادامه جنگ پا می‌فشرد، صدام حسین با داشتن برتری هوایی که در اصل ناشی از کاهش چشمگیر توان نیروی هوایی ایران بود، دور چهارم بمباران و موشک‌باران شهرهای ایران (بهمن ۶۵ - اردیبهشت ۶۶) موسوم به جنگ شهرها را که نزدیک به سه ماه طول کشید، به پایان برده بود. دور پنجم، یعنی آخرین فاز جنگ شهرها در زمستان ۶۶ صورت گرفت. صدام با این حملات خواسته بود به ایران نشان دهد که به رغم عمق راهبردی عمیق‌اش، آسیب‌پذیر است.

همزمان با آغاز جنگ شهرها (بهمن ۶۲)، عراق که به سبب محاصره دریایی قادر به صدور نفت از خلیج فارس نبود، بمباران تأسیسات نفتی ایران در خلیج فارس و حمله هوایی به نفت‌کش‌های حامل نفت صادراتی ایران را به راه انداخت. اهداف صدام عبارت بودند از: فلج کردن اقتصاد ایران، مجبور کردن جمهوری اسلامی به مذاکره، بالا بردن خطرات برای صدور نفت از خلیج فارس با امید به کشاندن کشورهای غربی به معرکه جنگ و بین‌المللی کردن آن.

تغییر مکان مرکز ثقل جنگ به پهنه خلیج فارس

در جریان جنگ نفت‌کش‌ها، عراق علاوه بر اجاره پنج فروند هواپیماهای سوپراتاندارد، نزدیک به ۵۰۰ فروند موشک هوا به دریای ضدِ کشتی اِگزوسِت را از فرانسه دریافت کرد.

از این رو، عراق در سال ۱۳۶۶ پس از صدور قطعنامه ۵۹۸، حملات خود علیه نفت‌کش‌های حامل نفت ایران را شدت داد. در مقابل ایران بر شدت رهگیری، کنترل و بازرسی کشتی‌های عبوری از تنگه هرمز به منظور جلوگیری از حمل سلاح به عراق افزود و به کشورهای عرب منطقه هشدار داد که از یاری صدام دست بردارند. از آنجا که عراق توانایی خود را برای صادرات نفت از خلیج فارس از دست داده بود، ایران حمله‌های خود را به کشتی‌ها و نفت‌کش‌های در حال تردد به بنادر کشورهای عرب منطقه به ویژه کویت و عربستان معطوف کرد.

در سایه این تحولات و تشدید حملات، کشورهای عرب از کشورهای غربی تقاضای کمک کردند و در نتیجه بریتانیا، فرانسه و آمریکا حضور نظامی خود را در خلیج فارس افزایش دادند تا جریان آزاد نفت به بازارهای بین‌المللی ادامه داشته باشد.

در طول سال ۱۹۸۷ میلادی، دو کشور عراق و ایران، ۱۶۱ فروند نفتکش و کشتی تجاری را هدف قرار دادند.

در این میان، اتحاد جماهیر شوروی که حمایت خود را از عراق افزایش داده بود، رسماً وارد میدان شد و سه نفت‌کش خود را برای حمل نفت صادراتی به کویت اجاره داد و آمریکا نیز شماری از نفت‌کش‌های کویتی را زیر پرچم خود برد ومسئولیت اسکورت این کشتی‌ها به ناوهای آمریکایی سپرده شد.

پاسخ جمهوری اسلامی به این اقدامات، مین‌گذاری بود که به دنبال آن بریتانیا، فرانسه، ایتالیا، هلند و بلژیک شماری از شناورهای مین روب و ناوهای خود را برای اسکورت نفت‌کش‌ها به خلیج فارس اعزام کردند. در این برهه زمانی، با تغییر مکان مرکز ثقل جنگ ایران و عراق از زمین به پهنه خلیج فارس، جنگ کاملاً بین‌المللی شده بود.

درگیری آمریکا و ایران

مین‌گذاری ایران صدماتی چند به نفت‌کش‌ها وارد آورد، از جمله به یک تانکر کویتی با پرچم آمریکا به نام «بریجتُون» که به وسیله یک ناو آمریکایی اسکورت می‌شد. در پی این رویداد، آمریکا کشتی مین‌گذار «ایران اَجر» را غرق کرد و در ۲۷ مهر ۱۳۶۶، دو سکوی نفتی فراساحلی ایران به نام‌های رشادت و رسالت را که از سوی پاسداران برای پشتیبانی عملیات نظامی استفاده می‌شد، از بین برد.

متعاقب صدمه دیدن ناو آمریکایی «ساموئل بی رابرتس» در ۲۵ فروردین ۱۳۶۷ در اثر برخورد با یک مین دریایی در حوالی کویت، آمریکا با اجرای عملیاتی موسوم به «آخوندک» سکوهای نفتی سلمان و سکوهای نفتی جزیره سرّی را منهدم کرد. با ادامه درگیری در خلیج فارس و واکنش نیروی دریایی ارتش، ناو شکن سهند و ناوچه موشک‌انداز جوش به وسیله ناوها و یکان‌های پروازی آمریکا غرق شدند و ناو سهند به شدت صدمه دید.

عملیات توکلنا علی الله

در روز درگیری نیروی دریایی ایران و آمریکا، ۲۹ فروردین ۱۳۶۷، نیروهای عراقی طی یک نبرد ۳۶ ساعته با رعایت اصل غافلگیری و اجرای حجم انبوه آتش توپخانه با استفاده از گلوله‌های معمولی و شیمیایی مقاومت نیروهای ایران در فاو را مهم‌ترین ویژگی‌های تتر درهم شکست. این نبرد یک رشته از پنج عملیات تهاجمی عراق موسوم به «عملیات توکلنا علی الله» بود که با ادامه نبرد با نیروهای ایران در ماه‌های خرداد و تیر در دریاچه ماهی، جزابر مججنون، دهلران، و قصر شیرین ادامه یافت و نیروهای عراقی توانستند دوباره قسمت‌هایی از خاک ایران را تصرف کنند.

پذیرش قطعنامه ۵۹۸؛ پیامدها

صدمات وارده آمریکا به ایران در خلیج فارس و شکست‌های پیاپی نیروهای ایران در جریان «عملیات توکلنا علی الله» توأم با وضع اسفبار اقتصادی کشور و صدمات بسیار مهم‌ترین ویژگی‌های تتر سنگین انسانی و غیرانسانی که به آن وارد شده بود، مقام‌های جمهوری اسلامی را به این نتیجه رهنمون شد که پیروزی ایران در این جنگ ناممکن است. هدف قرار گرفتن پرواز شماره ۶۵۵ شرکت ایران‌ایر به وسیله ناو آمریکایی «وینسنس» نیز مزید بر علت شد.

جنگ نفتکش‌ها و شوک نفتی معکوس در سال ۱۹۸۶ که قیمت یک بشکه نفت را به زیر ۱۰ دلار رسانده بود، درآمد نفتی ایران را در سال‌های ۱۹۸۶، ۱۹۸۷ و ۱۹۸۸ تقریباً به نصف سال‌های پیشین به ترتیب به ۶.۶، ۷.۷ و ۷.۴ میلیارد دلار کاهش داده بود.

سرانجام جمهوری اسلامی قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت و آیت‌الله خمینی سرکشیدن «جام زهر» و قبول قطعنامه را به اطلاع مردم رساند و در پی آن آتش‌بس برقرار شد.

در طول جنگ هشت ساله، ۲۶۵ هزار ایرانی جان خود را از دست دادند و ۴۰۰ هزار نفر زخمی شدند، گو اینکه آمارهای متفاوتی در این باره ارائه شده است. به گفته، یحیی رحیم صفوی، فرمانده وقت سپاه پاسداران، از پایان خرداد ۱۳۴۲ تا پایان جنگ ایران و عراق، ۲۱۳ هزار نفر ایرانی کشته و ۳۲۰ هزار نفر معلول شدند که از این شمار ۴۵ هزار نفر از ناراحتی روانی رنج می‌برند و ۱۰۰ هزار نفر مصدومین شیمیایی هستند.

بر اساس آمارهای بین‌المللی خسارات مستقیم وغیرمستقیم اقتصادی ایران در طول جنگ ۶۲۷ میلیارد دلار برآورد شده، در حالی‌که جمهوری اسلامی میزان این خسارات را یک هزار میلیارد دلار می‌داند.

سر آخر اینکه، جمهوری اسلامی به هیچیک از اهداف اعلام شده خود نرسید: نه رژیم صدام را سرنگون کرد؛ نه حکومت اسلامی در عراق دایرکرد؛ نه عراق را وادار به پرداخت غرامت جنگی کرد، و نه راه را برای رسیدن به قدس از طریق کربلا هموار کرد.

جنگ ایران و عراق از نظر اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و استراتژیک برای هر دو طرف فاجعه‌بار بود ولی به خواسته اصلی کشورهای غربی مبنی بر این که «ایران نباید جنگ را ببرد و عراق نباید جنگ را ببازد»، جامه عمل پوشاند.

25 ویژگی انسان سالم

انسانهای سالم

اگه بخوایم در مورد انسان سالم حرف بزنیم، لازمه اول تعریف و برداشت درستی داشته باشیم از انسان کامل و تفاوتش با انسان سالم.

ما اینجا سعی میکنیم به زبان خیلی ساده و البته براساس منابع علمی، ویژگی های انسان سالم رو تا حدی بگیم واستون

سازمان جهانی بهداشت (W.H.O) که هدف خودش رو رسیدن به عالی ترین سطح بهداشت برای همه مردم تعیین کرده، درباره بهداشت و سلامتی در اساسنامه خودش اینطور آورده:

سلامتی، حالت رفاه کامل جسمانی، روانی و اجتماعی است نه صرفا فقدان بیماری یا علیلی.
این تعریف سلامت رو فقط جسمانی نمی بینه و سلامت روان رو هم در نظر گرفته داده اما راه رسیدن به اون رو به ما نشون نداده.

قبل از هرچیزی لازمه بگیم که در بحث سلامت روان و تعریف انسان سالم، ما انسانی دست نیافتنی رو نمی خوایم. بلکه مهم اینه که ما آدمهای معمولی با تلاش بتونیم خودمون رو به این معیارها نزدیک کنیم و از خودمون انتظار انسان آرمانی یا کامل رو نداشته باشیم.

انسان کامل

انسان کامل انسانی هست که به عالی ترین درجه انسانیت رسیده و تمام نیروهای بالقوه ش به فعلیت رسیده. و اینجا، این تعریف مورد نظر ما نیست.

انسان سالم

وقتی از انسان سالم حرف میزنیم، منظومون اینه که فرد در مسیر درست زندگی قرار گرفته و مهم نیست کجای این مسیر باشه؛ مهم اینه که در مسیر رشد و ارتقاء سلامت باشه!

انسان سالم کسی ست که از نظر جسمی و روانی در مسیر رشد و بهره وری از استعدادها و توانایی هاش قرار داره و موانع رشدش، نقاط ضعف و قوتش رو میشناسه.

برای اینکه شخصیتی رو سالم بدونیم، اینکه بیماری عاطفی و رفتار روان پریشی نداشته باشه کافی نیست. به چنین شخصی میگیم یک انسان نرمال. سلامتی، چیزی فراتر از نرمال بودنه.

یکی از چهره‌های سرشناس روانشناسی انسان گرا دکتر ویکتور فرانکل هست که تاکید زیادی به اراده با معنا، و داشتن معنا در زندگی داره.

فرانکل معتقده معنا در زندگی انسان نقش بسیار حیاتی ایفا میکنه و باقی مسائل رو تحت تاثیر خودش قرار میده.
اراده ی با معنا برای سلامت انسانها ضروریه و واقعیت امر اینه که در شرایط حاد و بغرنج، نیاز داری که بدونی معنی زندگیت چیه تا بتوونی سختی ها و رنج ها رو بپذیری و با قدرت در مسیر رشد و حیات پیش بری.

برای انسان سالم بودن لازمه از خودمون فراتر بریم و با جهان اطرافمون در صلح باشیم .
شاید در نگاه اول براتون سوال پیش بیاد چطور هم خودمون رو دوست داشته باشیم و هم خودمون رو بپذیریم و هم اولویت مون از خودمون فراتر بره؟!
فرانکل میگه زمانی میتونی به معنی زندگی و دلیل وجود و خلقتت پی ببری که فقط خودت رو نبینی و از خویشتنت فراتر بری. یعنی تو زندگی فقط به نفع خودت و دنیای خودت پیش نری و انسانیت برات شرط مهمی باشه. به این میگیم فراروی.
فراروی یعنی مثل چشم عمل کنیم. که همه رو می بینه نه فقط خودش رو.
اون جاست که ما برای داشتن جسم و روان سالم لازمه از خودمون و محیط اطرافمون با دقت لازم مراقبت کنیم.

خب! حالا بهتره بریم سراغ چند ویژگی جسمی، ذهنی و روانی در انسان سالم:

25 ویژگی انسان سالم:

  1. انسان سالم در انتخابش آزادانه عمل میکنه. به این معنا که نگران تایید و رد شدن توسط اطرافیانش نیست و برای انتخاب هاش به شخص دیگه ای جز خودش متکی نیست.
  2. انسان سالم شخصا خودش رو مسئول هدایت زندگی و سرنوشتش میدونه و بقیه عوامل رو، بعد خودش موثر می بینه و مسئولیت کامل رشد و توقف خودش رو به عهده میگیره.
  3. انسان سالم دیگران و دنیا رو با تمام خصایصشون پذیرفته و قصد تغییر کسی یا چیزی، جز خودش رو نداره.
  4. انسان سالم معنای خلقت خودش رو پیداکرده و با رنج و سختی، ناامیدی سراغش نمیاد.
  5. انسان سالم به زندگی خودش تسلط آگاهانه ای داره. در مسیر زندگی هوشیاره و دائما در حال رصد خودشه.
  6. انسان سالم همونطور که بالاتر گفتیم، فراتر از خودش رو می بینه و نگاه جهان شمول داره.
  7. انسان سالم هدفمنده و نگاهش به آینده ست و از گذشته تجربه می گیره. اما در گذشته زندگی نمیکنه.
  8. انسان سالم توانایی عشق ورزی و عشق پذیری بالایی داره. عشق هدف نهایی انسانهاست. انسان سالم خودش و دیگرون رو لایق عشق میدونه. درنتیجه با آغوش باز تحسین ها را میپذیره و به انسانها عشق و تحسین هدیه میکنه.
  9. انسان سالم خلاقه و آفرینندگی بخشی از سبک زندگیشه.
  10. انسان سالم بین وسیله و هدف تفاوت قائله و برای رسیدن به هدفش هر وسیله ای رو انتخاب نمی کنه و فرق بین نیک و بد رو خوب میدونه.
  11. انسان سالم توانایی کناره گیری به موقع رو داره و میتونه تو تنهایی و خلوت خودش با خودش به صلح بشینه و صدای درونش رو بشنوه.
  12. انسان سالم روحیه همدلانه با آدما داره و به راحتی با جهان و متعلقاتش همدلیمی کنه. اما هدف و معنای زندگی خودش رو فدای دیگری نمی کنه.
  13. انسان سالم مساله مداره نه خودمدار و خودخواه. تمرکزش روی مسائل و حل مساله ست.
  14. انسان سالم خودانگیخته ست و وابستگی به مشوق ها و انگیزاننده های بیرونی نداره، چون معنای وجودش رو پیدا کرده.
  15. انسان سالم نسبت به پذیرش سنت های نادرست مقاومت داره و فرهنگ خاص خودش رو داره. درگیر تابو ها و سنت های غلط فرهنگی که در اون به دنیا آمده نمیشه و درعین حال تابع قوانین رسمی جامعه ست.
  16. انسان سالم جامعه ستیز نیست و با قوانین جامعه ای که زندگی میکنه مدارا میکنه و برای بهبود اوضاع در تلاشه.
  17. انسان سالم مهارت ارتباط خوب و موثر با اطرافیانش رو داره و روابطش استحکام و گستردگی خوبی داره.
  18. انسان سالم مردم گرا ست و با آدمها در صلحه. اطرافیان در کنارش میل به رشد دارن؛ نه احساس حقارت و بی ارزشی.
  19. انسان سالم زمانی هرچند کوتاه اما روتین رای مراقبه و ریلکسیشن و معنویت داره و با روح خودش ارتباط داره.
  20. و انسان سالم، تعادل معناداری بین بخش های مختلف زندگیش برقرار میکنه و در بخشی افراط نمیکنه بطوری که از بخش دیگه غافل بشه.
  21. توجه و تمرکز خوبی داره روی مسائل و به راحتی حواسش پرت نمیشه .
  22. اهل ورزش و تکاپوی و برنامه روتین خودمراقبتی داره
  23. به تغذیه و بهداشت خودش اهمیت میده و غذا رو فقط برای سیر شدن صرف نمیکنه و ارزش غذایی برایش جایگاه مشخصی داره.
  24. روابط جنسی سالمی داره و مرزهای بهداشتی و پزشکی و روانی برای روابطش قائله.
  25. به خواب و استراحت به موقع و کافی اهمیت میده و برای رسیدن به اهدافش، به جسمش آسیب نمیزنه.

خب! ما اینجا به اختصار ویژگی های انسان سالم رو از نگاه روانشناسا به زبون ایمپویی بیان کردیم.

هر چقدر خودمون رو به این معیار ها نزدیک کنیم، به خط سلامت روان و جسم نزدیک تر میشیم.

اگه نظری در این مورد دارید با ما در میون بگذارید و یادتون باشه دیدگاه های شما برای ما ارزشمند بوده و خواهد بود 🙂

و اگه مشتاق به آموختن بیشتردر مورد خود و سلامتت هستی میتونی از منابعی که معرفی کردیم بهره ببری:

از نگاه علم چه فاکتورهایی زیبایی انسان را تعیین می‌کند؟

زیبایی

طبیعتا این مسأله عادلانه به نظر نمی‌رسد، اما تحقیقات زیادی انجام شده که نشان می‌دهد زیبایی چهره مزایایی زیادی برای فرد به همراه دارد. در واقع جذابیت جسمانی برای فرد نتایج اجتماعی مهمی به همراه دارد.

جای تعجب ندارد که افراد جذاب در زمینه‌ی دوست‌یابی و روابط عاطفی با حق انتخاب‌های بیشتر و شاید بهتری نسبت به دیگران روبه‌رو باشند، اما آنچه ممکن است ندانید این است که زیبایی با شکل‌گیری روابط افلاطونی بیشتر و پیوندهای قوی‌تری همراه است.

زیبایی همچنین با داشتن وضعیت اقتصادی بهتر، به‌خصوص برای خانم‌ها، ارتباط معناداری دارد. در مصاحبه‌های شغلی، افرادی که برخی ویژگی‌های ظاهری و رفتاری خاص دارند و به واسطه آن‌ها فرد جذاب تلقی می‌شود، به طور قابل‌ملاحظه‌ای شانس بیشتری برای استخدام در موقعیت‌های شغلی مختلف دارند. این مسأله حتی زمانی که تحصیلات و تجربه کاری آن‌ها در مقایسه با سایر متقاضیان کمتر باشد هم صادق است.

ظاهر خوب حتی روی نوع ارزیابی جنایات ارتکابی افراد هم تأثیرگذار است و به طور میانگین افراد جذاب‌تر معمولا مبلغ کمتری نسبت به سایرین جریمه می‌شوند.

به نظر می‌رسد درباره‌ی جذابیت ظاهری کلیشه‌های زیادی وجود دارد. به افرادی که از لحاظ ظاهری زیبا در نظر گرفته می‌شوند، معمولا به چشم افرادی صالح‌تر و مهربان‌تر نگریسته می‌شود که به طور کلی ویژگی‌های اجتماعی مطلوب بیشتری نسبت به سایرین دارند.

سؤال این است که چه عامل یا عواملی تعیین‌کننده‌ی زیبایی یک فرد در مقایسه با افراد دیگر است؟ آیا این فاکتورها و ملاک‌های مربوط به زیبایی از دید همه‌ی انسان‌ها و در همه جای دنیا یکسان هستند؟ یا در دوره‌های زمانی مختلف و در فرهنگ‌های مختلف شکل‌های گوناگون و متفاوتی داشته‌اند؟

در ادامه‌ی این مقاله از دیجی‌کالا مگ، یافته‌های علمی موجود درباره‌ی زیبایی از دیدگاه علمی بررسی شده است. برای آشنایی با فاکتورهای شکل‌دهنده زیبایی چهره با ما همراه باشید.

مفهوم زیبایی در ذهن ما از کجا نشأت می‌گیرد؟

زیبایی از منظر علم

این یک تفکر اشتباه و رایج است که تصورات ما درباره‌ی زیبایی نشأت‌گرفته از محصولات فرهنگی مختلف مانند فیلم‌ها و محتوای بصری موجود در فضای مجازی است. بسیاری از ما معتقدیم که مفهوم زیبایی در ذهن ما بر اساس تصاویری شکل گرفته که در طول زندگی با آن‌ها مواجه شده‌ایم. در واقع ما با الگوبرداری از عناصر زیبای موجود در این تصاویر، الگویی تحت عنوان زیبایی در ذهن خود شکل داده‌ایم که ویژگی‌های ظاهری مشخصی دارد.

اگر این مسأله واقعیت داشته باشد، بدان معناست که آنچه مفهوم زیبایی و جذابیت را تعریف می‌کند بر اساس فرهنگ غالب و دوره‌های زمانی متفاوت، متغیر است. از این مسأله این برداشت را هم می‌توان کرد که نوزادان طبیعتا نباید هیچ زمینه و ملاکی برای زیبایی در ذهنشان داشته باشند و بنابراین قادر به تشخیص زیبایی نیستند. اما هیچ‌کدام از این گزاره‌ها درست نیست.

نوزادان چگونه زیبایی را درک می‌کنند؟

تحقیقات نشان می‌دهند که از نظر مفهوم‌پردازی زیبایی، ما تنها به میزان کمی تحت تأثیر فرهنگ و تجربیات خود قرار داریم. برخی از ویژگی‌های خاص در صورت انسان وجود دارد که به نظر می‌رسد به طور جهانی به‌عنوان ملاک‌های جذابیت ارزیابی می‌شود و حتی نوزادان هم از این الگوها برای تشخیص اشخاص زیبایی استفاده می‌کنند.

چگونه می‌توان ادراک نوزادان از زیبایی را ارزیابی کرد؟ ما می‌دانیم که کودکان به چیزهایی که برای آن‌ها جالب و جذاب است، مانند رنگ‌های روشن خیره می‌شوند.

در یک مطالعه، علایق بصری نوزادان با استفاده از فناوری ردیابی چشمی ارزیابی شد. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که نوزادان بین ۱۲ تا ۲۴ ماهه به چیزهایی مانند تقارن صورت و ویژگی‌هایی که معمولا با زنانگی صورت در ارتباط است، علاقه نشان می‌دهند. این‌ها از جمله چیزهایی است که برای بزرگ‌سالان هم جزء عناصر زیبایی چهره محسوب می‌شوند. در واقع برداشت نوزادان از جذابیت چهره دقیقا با برداشت بزرگسالان هماهنگ و یک شکل است.

این مسأله درباره‌ی نوزادان از این حیث اهمیت دارد که آن‌ها هنوز تحت تأثیر فرهنگ، تبلیغات یا فضای مجازی قرار نگرفته‌اند تا الگوهای ذهنی خود درباره‌ی زیبایی را از آن‌ها الهام بگیرند.

سؤال مهم این است که اگر تمام تأثیرات اجتماع و رسانه از ذهن یک فرد پاک شود، برداشت او از زیبایی به چه شکل خواهد بود؟ در واقع جاذبه‌ی بصری برخی از ویژگی‌های خاص صورت که توسط چنین فردی ادراک می‌شود نشان‌دهنده‌ی یک واکنش عصبی بیولوژیکی خالص است.

زیبایی چگونه تعریف می‌شود؟

جذابیت ظاهری

ضرب‌المثل رایجی وجود دارد که می‌گوید: «زیبایی در چشم بیننده است.»، این عبارت در واقع به طور ضمنی به این مسأله اشاره دارد که زیبایی بصری مفهومی غیر قابل تعریف و اسرارآمیز است. با این حال، آنچه ما با اطمینان درباره‌ی زیبایی انسان می‌دانیم، این است که دانشمندان عامل شکل‌دهنده‌ی جذابیت چهره انسان را به چند عامل کلیدی تقلیل داده‌اند که درباره‌ی آن‌ها اجماع نظر نسبتا یکپارچه و ثابتی در طول زمان و در بین فرهنگ‌ها و قومیت‌های مختلف وجود داشته است.

تکنیک اساسی استفاده‌شده برای تعیین این شاخص‌های زیبایی این بود که از شرکت‌کنندگان در یک پژوهش خواسته شد تا تصاویر چهره‌های مختلفی را که در اختیار آن‌ها گذاشته شده مرور کرده و بازخورد خود را از آن‌ها ثبت کنند. سپس این بازخوردها تجزیه و تحلیل شده و ویژگی‌هایی که در چهره‌های مختلف امتیاز مطلوب‌تری دارند، به‌عنوان ملاک‌های زیبایی چهره استخراج می‌شوند.

محققان همچنین می‌توانند ویژگی‌های این تصاویر را به صورت دیجیتالی دست‌کاری کنند و نحوه‌ی تأثیرگذاری آن بر نظرات شرکت‌کنندگان را مشاهده کنند. به‌عنوان مثال، زاویه‌دار کردن فک یک مرد در تصویر و مشاهده‌ی نحوه‌ی تأثیرگذاری آن بر عکس‌العمل شرکت‌کنندگان.

در زیر برخی از عناصر مشترک موجود در چهره‌ی افراد زیبا و همچنین نظریات تکاملی که علت زیبایی این ویژگی‌ها را توضیح می‌دهند، آمده است.

لطفا توجه داشته باشید که بسیاری از تحقیقات علمی انجام شده در زمینه زیبایی و جذابیت، بر اساس نظرسنجی از مردان و زنان غیر همنجس‌گرا و بدون تغییر جنسیت، صورت گرفته است.

تقارن

تقارن صورت

تقارن به میزان شباهت یک نیمه‌ی جسم به نیمه‌ی دیگر آن اشاره دارد. در واقع چهره‌ی انسان در هر دو نیمه دقیقا یکسان و مشابه نیست. تقارن صورت یکی از آن ویژگی‌هایی است که در هنگام انتخاب همسر در همه‌ی فرهنگ‌ها و جوامع و حتی در میان گونه‌های جانوری هم جزء عناصر فوق‌العاده مطلوب و مهم در نظر گرفته می‌شود.

در این آزمایش هنگامی که تصاویر به گونه‌ای دست‌کاری می‌شدند که یک طرف صورت شباهت بیشتری به طرف دیگر صورت داشته باشد، این امر به طور چشمگیری احتمال انتخاب آن چهره را به‌عنوان یک چهره‌ی زیبا در مقایسه با تصویر بدون تغییر افزایش می‌داد.

این مسأله ممکن است مربوط به انگیزه‌ی تکاملی انسان برای تولیدمثل باشد. در مردان، بدن متقارن با افزایش تعداد اسپرم و سلامت اسپرم ارتباط مستقیم دارد. تقارن سینه در زنان هم با افزایش توان باروری همراه است.

ویژگی‌های جنسی ثانویه

این موضوع شامل ویژگی‌هایی می‌شود که به واسطه‌ی آن‌ها تغییرات مربوط به مردانگی یا زنانگی پس از بلوغ در صورت فرد شکل می‌گیرد. به طور معمول، ویژگی‌های مردانه مانند فک بزرگ و برجستگی پشت ابروها نشانگر مهم‌ترین ویژگی‌های تتر قدرت، خوی سلطه‌گری و زیبایی مرد است. همین امر در زمینه‌ی ویژگی‌هایی مانند لب‌های پرتر و گونه‌های بلندتر یا پُرتر در زنان صادق است.

تحقیقات نشان داده که زنانی که چهره‌های زنانه‌تری دارند، به طور متوسط سطح استروژن موجود در خونشان بیشتر است. درباره‌ی مردان هم به همین شکل، افزایش سطح تستوسترون بدن با ویژگی‌های ظاهری «مردانه» ارتباط مستقیم دارد. این نشانه‌های ظاهری که نشانگر سطح هورمون‌های فرد است در جنبه‌های مختلفی مثل انتخاب همسر به طور ناخودآگاه جلب توجه می‌کنند.

ظاهر سالم

پوست سالم

ویژگی‌هایی که نشان‌دهنده‌ی سلامت و نشاط جسمانی فرد هستند هم از نگاه دیگران ارزش و جذابیت زیادی دارند. این ویژگی‌ها شامل چیزهایی مثل رنگ پوست است. البته منظور رنگ خاصی نیست، بلکه یکنواختی و یک دست بودن رنگ پوست مد نظر است. این موضوع به همراه صافی بافت پوست، نبود لکه‌های پوستی و وجود خطوط کمتر روی پوست با سلامت پوست صورت ارتباط مستقیم دارند.

این ویژگی‌ها به طور ناخودآگاه نشان‌دهنده‌ی سلامت فرد است، حتی زمانی که تنها قسمتی از پوست قابل رؤیت باشد. وضعیت پوست در واقع یک نشانگر مفید برای ارزیابی وضعیت سلامت کلی فرد است.

قرمزی گونه‌ها و لب‌ها نشانه‌ی سطح فعالیت ورزشی مناسب و اکسیژن‌رسانی بیشتر خون است که خود ارتباط سرخی این اعضا و جذابیت را توضیح می‌دهد. زن‌ها همچنین هنگام پوشیدن لباس‌های قرمز نسبت به سایر رنگ‌ها، از نظر مردها جذابیت بیشتری پیدا می‌کنند.

رنگ پریدگی یا زردی چهره، یا نسبت زیاد دور باسن به کمر در زنان، نشانه بیماری یا وضعیت متابولیکی غیر مطلوب هستند و از نگاه دیگران جذاب به نظر نمی‌رسند.

شاخص‌های شخصیتی

چهره‌ی افراد زمانی جذاب‌تر به نظر می‌رسد که ویژگی‌های ظاهری آن‌ها دال بر وجود ویژگی‌های اجتماعی باارزشی مانند مهربانی، آرامش یا نشاط باشد. اگرچه حالات چهره گذرا هستند، اما چهره‌هایی که در حال لبخند زدن هستند از نگاه افراد زیباتر از چهره‌های خنثی هستند. به ویژه هنگامی که با تماس چشمی مستقیم ترکیب می‌شود یا زمانی که فردی که به عکس امتیاز می‌دهد، احساس کند تصویر مقابلش دارد به او لبخند می‌زند.

پیش‌تر به این موضوع اشاره شده که ویژگی‌های مردانه در چهره باعث می‌شوند فرد جذاب‌تر به نظر برسد. این امر درباره‌ی زنانی که تازه یک رابطه‌ی عاشقانه را شروع کرده‌اند یا در فاز تخمک‌گذاری خود قرار دارند یا حتی وقتی که در جست‌وجوی یک رابطه‌ی عاشقانه هستند هم صادق است.

با این حال زنان در سایر مراحل چرخه‌ی قاعدگی خود، چهره‌ی مردانی که در صورتشان ویژگی‌های زنانه‌تری دارند را ترجیح می‌دهند، یا اینکه به جای خوی سلطه‌گری، ویژگی‌های زنانه‌تری مانند صداقت، محبت و همکاری را در مردان ترجیح می‌دهند. به عبارت دیگر، ویژگی‌هایی که لزوما به باروری زن مرتبط نیستند بلکه با فرزند پروری و رابطه پایدار مرتبط است برای زن اهمیت پیدا می‌کند.

وضعیت تأهل فرد

جذابیت

تحقیقات نشان می‌دهد مردانی که به‌عنوان یک فرد متأهل شناخته می‌شوند جذاب‌تر از مردان مجرد هستند. زنان همچنین مردانی را که توسط زنان دیگر احاطه شده باشند از مردان تنها جذاب‌تر می‌دانند.

انسان‌ها همچنین اشخاصی را که شریک عاشقانه قبلی آن‌ها ظاهر خیلی زیباتری داشته را جذاب‌تر می‌دانند.

سایر عوامل تأثیرگذار بر زیبایی و جذابیت

یک ویژگی جالب که تعیین می‌کند چگونه می‌توانید برای خودتان شریکی بیابید، ظاهر شما است. به نظر می‌رسد زنان از چهره‌ی مردانی که ظاهری زنانه دارند بیزارند. هنگامی هم که مردان به چهره‌ی زنانی نگاه می‌کردند که ویژگی‌های مردانه‌ای در چهره‌ی خود دارند و از آن‌ها خواسته شد که یک رابطه‌ی کوتاه مدت را با چهره‌ی موجود در عکس تصور کنند، آن‌ها اعلام انزجار کردند. با این حال، این مسأله در روابط بلند مدت صادق نیست. در حقیقت این مسأله می‌تواند توضیح بدهد که چرا گاهی اوقات برخی زوج‌ها به لحاظ ظاهری شبیه یکدیگر هستند.

این مسأله ممکن است به این دلیل باشد که قسمتی از مغز که مسؤول تفسیر زیبایی است (Cyrulate Cyrus) است، مسؤول ارزیابی وضعیت خود فرد هم هست.

مطالعات دیگر نشان داده است که در رنگ مو و رنگ چشم، الگوی غالب در انتخاب فرد جذاب، برگزیدن کسی است که این ویژگی‌هایش، بیشترین شباهت را به رنگ مو و رنگ چشم والد جنس مخالف شما داشته باشند (دختر= پدر/ پسر= مادر). علاوه بر این، زنانی که در دوران کودکی خود رابطه‌ی مثبتی با پدرشان داشته‌اند، بیشتر جذب مردانی می‌شوند که تناسب چهره‌ی آن‌ها شبیه چهره‌ی پدرشان است.

سخن پایانی

اگرچه همه‌ی این‌ها نکاتی است که برخی از جدیدترین تحقیقات دانشگاهی درباره‌ی زیبایی به ما می‌گویند، اما این مطالعات هرگز نمی‌توانند زیبایی یک پیوند معنادار با فردی بامزه، باهوش و متفکر را تشریح کنند. این یک حقیقت است که همه چیز را نمی‌توان اندازه‌گیری کرد، همه‌چیز در این دنیا کمی نیست. در حقیقت دوست داشتنی‌ترین چیزها در درون ما جای دارند و با هیچ ابزاری هم قابل اندازه‌گیری نیستند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.