اندیکاتور بورس
اندیکاتور indicator با استفاده از فرمول هایی مشخص بر مبنای اطلاعات قیمت (آغاز، پایان، سقف و کف) و گاهی موارد دیگر ساخته می شود، در واقع حالاتی در قیمت پیش می آید که یک محقق بر مبنای آن حالت، یک مدل متناقضی شناسایی می کند که در قیمت قابل مشاهده نیست اما در اندیکاتور بیانگر یک موضوع مشخص است. در واقع طراح اندیکاتور اطلاعات آماری بورس را در فرمول مشخصی که نوشته وارد می کند و خروجی آن فرمول اندیکاتوری است که اطلاعاتی را در اختیار تحلیل گر قرار می دهد.
آموزش ویدئویی اندیکاتور در تحلیل تکنیکال بورس :
اسیلاتور(Oscillator) چیست؟
اسیلاتور یا ترجمه فارسی آن ارتعاش سنج یا نوسانگر به مجموعه ای از اندیکاتورها اطلاق می شود که هدفشان درک و سنجش میزان هیجان خریداران و فروشندگان است و دارای دو محدوده اشباع خرید و اشباع فروش هستند.
انواع اندیکاتور
• اندیکاتور MACD ( Moving Average Convergence Divergence ):
اندیکاتور MACD(واگرایی-همگرایی میانگین متحرک) ابداع آقای جرالد بی اپل است که در تحلیل تکنیکال برای به دست آوردن قدرت، جهت و شتاب در یک روند مورد استفاد قرار می گیرد و در دسته اسیلاتورها طبقه بندی می شود.
اندیکاتور مکدی کلاسیک شامل یک هیستوگرام (خطوط عمودی مشکی) و دو خط است که در اینجا این دو خط آبی و قرمز نشان داده شده است. خط قرمزرنگ با نام خط سیگنال(Signal) و خط آبی رنگ با نام خط مکدی شناخته می شود. هر زمان مکدی لاین، سیگنال لاین را قطع کند سیگنال خرید و فروش صادر می شود. اگر مکدی لاین، سیگنال لاین را به سمت بالا قطع کند، سیگنال خرید و اگر مکدی لاین، سیگنال لاین را به سمت پایین قطع کند، سیگنال فروش صادر می شود. 0همچنین رایج است وقتی که مکدی لاین از صفر بالاتر رفت خرید و هنگامی که پایین تر از صفر رفت فروش انجام داد.
• اندیکاتور شاخص قدرت نسبی(Relative Strenght Index):
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی به طور مخفف RSI یک اندیکاتور معروف است که توسط ولس ویلدر در کتاب “مفاهیم جدید در سیستم معاملاتی تکنیکی” معرفی شد و در زمره اسیلاتورها طبقه بندی می شود چراکه همواره بین دو سطح 0و100 در حال نوسان می باشد.RSI یک اندیکاتور قیمتی است و در محاسبات خود از میانگین قیمت ها در بازه های زمانی بهره می برد که متداول ترین آن بازه زمانی 14 روزه است. همانطور که گفته شد این اندیکاتور بین دو سطح 0و 100 در نوسان می باشد. در این بین، دو سطح کلیدی 30و 70 را به ترتیب به عنوان سطوح اشباع فروش و خرید می نامند. به این معنا که هرگاه مقدار RSI از عدد 30 کمتر شود به این معنی است که شاهد فروش افراطی در بازار هستیم و لذا امکان کاهش فروش و صعود قیمت وجود دارد. برعکس، عبور RSI از سطح 70 به سمت بالا به معنی انجام خریدهای افراطی در بازار می باشد که در نهایت این خریدها ممکن است هر لحظه به پایان رسیده و شاهد نزول قیمت باشیم. اگر سهم حرکت خود را از محدوده 30 شروع کرده باشد و محدوده 50 به بالا عبور کرده باشد یعنی یک اتفاق مهم در سهم روی خواهد داد. محدوده 50 باید مورد توجه قرار گیرد، اگر تقاضا برای سهم در بازار وجود داشته باشد و سهم با قدرت محدوده 50 را رد کند سهم قطعاً به سمت بیش خرید حرکت خواهد کرد.
در نمودار زیر در مسیر فلش سبز RSI از محدوده 20حرکت خود را شروع کرده و با نوساناتی در طی مسیر نهایتاً در نقطه سبز رنگ از RSI 50 را با قدرت عبور کرده و به سمت اهداف بالاتر حرکت خود را آغاز کرده. در مسیر فلش آبی سهم با افزایش تقاضا مواجه شده و به سمت RSI 70 و بالاتر حرکت می کند و در نقطه قرمز بافشار فروش مواجه می شود.
• اندیکاتور ایچیموکو:
این اندیکاتور اولین بار توسط یک روزنامه نگار ژاپنی به نام گوچی هوسادا در سال 1930 طراحی شده است و در دسته اندیکاتورهای روندی طبقه بندی می شود. این اندیکاتور از 6 قسمت تشکیل شده است:
- خط آبی(KijunSen): به این خط، خط استاندارد گفته می شود و از آن برای شناسایی سرعت تغییرات روند در آینده استفاده می شود. به این صورت که اگرقیمت بالاتر از خط آبی قرار بگیرد به این معنی است که روند سهم صعودی خواهد شد و هرگاه قیمت پایین تر از خط آبی قرار گیرد احتمال اینکه روند سهم نزولی شود وجود دارد.
- خط قرمز(Tenkan Sen): این خط به خط برگشت معروف می باشد. از این خط بیشتر برای شناسایی روند استفاده می شود. زمانی که به سمت بالا و پایین حرکت می کند به این معنی است که در بازار روند وجود دارد و هرگاه به صورت افقی درآمد، در بازار شاهد روند خاصی نخواهیم بود.
- خط سبز (Chikou Span): این خط در شناسایی روند معاملات و مشخص کردن نقاط مهم حمایتی و مقاومتی سهم استفاده می شود.
- ابر کومو Senkou Span A( قهوه ای روشن): از طریق بدست آوردن میانگین Tenkan sen و Kijun sen طی دوره زمانی ۲۶ روزه بدست می آید.
- ابر کومو senkou Span B(آبی روشن): از طریق بدست آوردن میانگین بیشترین و کمترین قیمت در بازه زمانی ۵۲ روزه بدست می آید
- کندل های شمعی : هرگاه Taken Sen (خط قرمز) خط Kijun Sen( خط آبی) را به سمت بالا قطع کند سیگنال خرید و هرگاه Kijun Sen(خط آبی) خط Tekan Sen(خط قرمز) را به سمت بالا قطع کند سیگنال فروش صادر می شود.
- هرگاه Taken Sen (خط قرمز) خط Kijun Sen( خط آبی) را به سمت بالا قطع کند و هم زمان هر دو خط بالای ابر کومو قرار گیرند، شاهد صعودی شدن روند سهم هستیم. هرگاه Kijun Sen(خط آبی) خط Tekan Sen(خط قرمز) را به سمت بالا قطع کند و همزمان هر دو خط پایین ابر کومو قرار گیرند، شاهد نزولی شدن روند سهم می باشیم. زمانی که قیمت در داخل ابر کومو قرار داشته باشد زمانی ، اقدام جهت خرید یا فروش سهم نباید صورت بگیرد چون در این شرایط روند سهم به خوبی مشخص نمی باشد.
زمانی که Chikou Span (خط سبز) نمودار قیمت را از پایین به سمت بالا قطع کند سیگنالی مبنی بر خرید محسوب می شود و زمانی که نمودار قیمت را از بالا به سمت پایین قطع کند سیگنالی مبنی بر فروش شناسایی می شود.
اشتراک این مطلب
https://exirise.com/wp-content/uploads/2019/09/iran-indicator.png 340 640 ExConvHs3574Izp https://exirise.com/wp-content/uploads/2022/05/Name-Gold.png ExConvHs3574Izp 2019-09-28 17:41:54 2020-09-15 16:08:01 اندیکاتور بورس
باسلام و احترام
ضمن تشكر بابت مطلب خوبي كه گذاشتين يه سوال داشتم با استفاده از انديكاتور ایچیموکو ميتوان تشخيص داد كه سهم تا چه قيمتي پايين خواهد آمد؟
سلام
بله این یکی از ابزار های شناخت روند قیمت هست ولی باید درکنارش فاندامنتال و الگوی مکدی هم چک بشه
باتشکر ،بنظر میرسد در بعضی ازموارد بدلیل نزدیک بودن خطوط تشخیص را مشکل میکند .بنظر شما بهترین قصله زمانی را برای تحلیل چه فاصلهای را توصیه میکنید؟روزانه یا ماهانهو….
چگونه میتوانیم بین خطوطابرکومو وخطوط ابی وقرمز ابر ساخت ؟
ایا رنگها در حالت تعریف شده است ؟
با سلام
معمولا بهترین فاصله زمانی هفتگی و ماهانه هست، بله داخل رنگ بندی هم میتوانید انتخاب همگرایی در rsi بکنید.
دیدگاه خود را ثبت کنید
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش میشوند.
جستجو در محتوای وب سایت :
1401.07.10 ✅ #دانا با افزایش حجم مجدد در آستانه صف خرید حدود ۶۵ درصد رشد بعد از افزایش سرمایه 💢 مدیر نظارت بر بورسهای سازمان بورس: ۵۰۰ میلیارد تومان به حساب صندوق تثبیت بازار سرمایه واریز میشود به گفته مدیر نظارت بر بورسهای سازمان بورس، براساس پیگیریهای انجام شده، صندوق توسعه ملی امروز (یکشنبه) مبلغ […]
1401.07.06 ✅ #غگرجی حفظ حمایت و صف خرید نماد ✅ #دحاوی مجدد صف خرید در محدوده ۸۰۰ تومان دقت به تحلیل و رعایت استراتژی معاملاتی ✅ #غپینو افزایش ۴۲ میلیون حجم معاملات در سقف روزانه 📊 #پایش_بازار ☑️ تعداد کل نماد: 738 🟢 تعداد مثبت: 501 (%68) 🔴 تعداد منفی: 237 (%32) 🔼 تعداد صف […]
1401.06.30 ✅ #دحاوی رشد حدود ۴۰ درصدی نماد از زمان تحلیل ، دقت به رعایت حدضرر و پایبندی به استراتژی معاملاتی ✅ #قاسم نوسان مثبت در محدوده ۵۰۰ تومان رعایت حدضرر بعد از رشد ۸۰ درصدی 📊 #پایش_بازار ☑️ تعداد کل نماد: 736 🟢 تعداد مثبت: 158 (%21) 🔴 تعداد منفی: 578 (%79) 🔼 تعداد […]
1401.06.23 ✅ #دانا افزایش حجم تا ۱۵۰ میلیون و تقاضای ۶۰ میلیون در سقف روزانه ✅ #فمراد عبور از قیمت ۴۳۰۰ تومان و رشد حدود ۱۴۰ درصد 🟢 معاملات بورس شامل حساب های تجاری نیست صالح آبادی، رییس کل بانک مرکزی در برنامه گفتگوی ویژه همگرایی در rsi خبری: از هر ۱۰۰۰ نفر حداکثر ۳ نفر مشمول حسابهای […]
1401.06.16 ✅ #وآرین افزایش تقاضا و صف خرید نماد ✅ #دحاوی بعد از نوسان کوتاه مجدد در سقف روزانه 📊 #پایش_بازار ☑️ تعداد کل نماد: 705 🟢 تعداد مثبت: 238 (%34) 🔴 تعداد منفی: 467 (%66) 🔼 تعداد صف خرید: 62 (%9) 🔽 تعداد ️صف فروش: 32 (%5) 🟩تعداد نماد اختلاف مثبت: 179 🟥تعداد نماد […]
1401.06.11 💢 اطلاعیه مهم سازمان مالیاتی درباره افزایش سرمایه بورسیها سازمان امور مالیاتی اعلام کرده که اگر شرکتهای پذیرفته شده در بورس سود تقسیمی خود را به جای پرداخت نقدی به سهامداران و خارج کردن آن از بازار، صرف افزایش سرمایه شرکت کنند، مالیات آن صفر در نظر گرفته خواهد شد. 1401.06.09 #داروسازی_الحاوی با بیش […]
1401.05.31 ✅ #دانا رنج مثبت و افزایش تقاضا ✅ #غپینو رنج مثبت و افزایش تقاضا در محدوده حمایتی معتبر نماد ✅ روند #لکما طبق تحلیل افزایش حجم چند روزه در سقف قیمتی 📊 #پایش_بازار ☑️ تعداد کل نماد: 712 🟢 تعداد مثبت: 348 (%49) 🔴 تعداد منفی: 364 (%51) 🔼 تعداد صف خرید: 89 (%13) […]
دسترسی سریع
اخبار و آموزش ها :
-
(49) (124)
گروه مشاوره و سرمایه گذاری پایا سرمایه اکسیر در سال ۱۳۹۶ با هدف ایجاد تحولی مناسب، در راستای ارائه خدمات نوین و استاندارد در حوزه معاملات بورس اوراق بهادار و انرژی تاسیس گردیده و همواره توسعه کمی و کیفی فعالیت هایش را سرلوحه برنامه های مشتری مداری خود قرار داده است.
شماره ثبت ۵۹۶۱۰۷
آدرس و اطلاعات تماس :
نمادهای اعتماد الکترونیکی :
به دستور ستاد ملی مبارزه با کرونا و حفظ سلامتی شما که بیش از هرچیزی برای ما اهمیت دارد تا اتمام دوره قرنطینه از ارائه خدمات بصورت حضوری معذور هستیم و کلیه خدمات کاملا مجازی ارائه خواهد شد . با اپراتور شرکت و در صفحه اصلی سایت قسمت چت انلاین با ما در ارتباط باشید.
شاخص قدرت نسبی (RSI) چیست؟
شاخص قدرت نسبی یکی از ابزارهای فنی در تحلیل وضعیت فنی بازار میباشد که بوسیله خیلی از سرمایه گذاران به کار گرفته میشود تا درک مناسب تری از محیط و حرکت قیمت ها در اختیار بگیرند. طی این مقاله به بررسی کامل RSI خواهیم پرداخت تا افرادی که به شکل مداوم در حال معامله میباشند بهتر قادر باشند تصمیمات خود را با در نظر گرفتن آن تنظیم نمایند.
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص حرکتی میباشد که اندازه تغییرات گذشته قیمت را اندازه گیری مینماید تا وضعیت اشباع خرید یا اشباع فروش را در قیمت یک سهام یا دیگر ابزارهای مالی بررسی نماید. RSI به عنوان یک نوسانگر به نمایش درمیاید (گراف خطی که میان دو حد حرکت می کند) و قادر است بین صفر تا ۱۰۰ نوسان داشته باشد. این اندیکاتور در آغاز بوسیله J. Welles Wilder Jr توسعه داده شد و در کتاب “مفاهیم تازه در سیستم های معاملاتی تکنیکال” معرفی گردیده.
تفسیر سنتی این اسیلاتور به این شکل است که مقادیر بالای ۷۰ بیانگره منطقه اشباع خرید میباشند به صورتی که، دارایی بیشتر از ارزش ذاتی خود قیمت گذاری شده و امکان دارد جهت اصلاح روندآماده گردد. علاوه بر این شخص قدرت نسبی کمتر از ۳۰ بیانگره پایین بودن ارزش بازاری سهام نسبت به ارزش ذاتی آن میباشد.
شاخص قدرت نسبی (RSI) با بهره از یک محاسبه دو قسمتی به دست میآید که فرمول بخش نخست آن به این صورت میباشد:
میانگین سود یا زیان بهره گرفته شده در محاسبه، درصد متوسط سود (Gain) یا زیان (Loss) در یک بازه زمانی در گذشته میباشد. فرمول از مقادیر مثبت برای میانگین زیان استفاده مینماید.
استاندارد جهت استفاده از ۱۴ دوره جهت محاسبه ارزش نخستین شاخص قدرت نسبی RSI استفاده می کند. به عنوان نمونه ، فرض کنید که بازار هفت روز از ۱۴ روز گذشته را با افزایش سود با میانگین یک درصد گذرانده باشد. هفت روز پایانی با متوسط زیان هشت درصد بسته شده میباشد. دراین صورت، بخش نخست RSI به صورت زیر محاسبه میگردد؛
به محض اینکه اطلاعات مربوط به ۱۴ دوره در دسترس باشد، قسمت دوم RSI را نیز میتوان محاسبه نمود:
چگونگی محاسبه شاخص قدرت نسبی
با بهره از فرمول بالایی میتوان شاخص قدرت نسبی RSI را محاسبه نمود و بعد از آن میتوانیم این شاخص را همراه با نمودار قیمتهای یک اشباع خرید بررسی نماییم.
شاخص قدرت نسبی RSI همراه با افزایش تعداد و اندازه دورههای صعودی بالا میرود و علاوه بر این همراه با افزایش تعداد و اندازه دورههای نزولی کمتر میگردد. قسمت دوم محاسبه موجب یکدست شدن نتایج خواهد شد و به همین سبب RSI در بازارهای یکطرفه اغلب به طرف ۱۰۰ یا ۰ حرکت دارد.
همانگونه که در نمودار بالا مشاهده می کنید، اندیکاتور شاخص قدرت نسبی RSI قادر است در مدت زمان های طولانی در قلمرو “اشباع خرید” باقی بماند در حالی که سهام در روند افزایشی قرار دارد. همچنین RSI قادر است در مدت زمان های طولانی در قلمرو “اشباع فروش” باقی بماند در حالی که سهام در حرکت کاهشی قرار دارد. این وضعیت میتواند برای تحلیلگران مبتدی گمراه کننده باشد، ولی یادگیریِ بهره از اندیکاتور در زمینه شناسایی روند عادی، این مسائل را شفاف تر خواهد کرد.
شاخص قدرت نسبی به ما چه میگوید؟
حرکت اصلی سهام یا ابزار مالی یک ابزار مهم جهت درک درست از عملکرد اندیکاتور در تحلیل تکنیکال میباشد. به عنوان نمونه ، تحلیلگر تکنیکال برجسته بازار Constance Brown، این ایده را مطرح نموده که اشباع فروش در یک روند افزایشی قدرتمند احتمالاً کمی بالاتر از ۳۰ و اشباع خرید در یک روند نزولی قوی احتمالاً کمی پایین تر از ۷۰ میباشد.
همانطور که در نمودار قابل مشاهئده است، در طول روند کاهشی، RSI در نزدیکی سطح ۵۰٪ قرار دارد و نه ۷۰٪، که می تواند بوسیله سرمایه گذاران به جهت اطمینان بیشتر نسبت به وضعیت نزولی سیگنال، مورد استفاده قرار بگیرد. هنگامی که بازار روندی ثابت به خود گرفته است، خیلی از سرمایهگذاران از شاخصهای بین۳۰% و ۷۰% استفاده میکنند تا سقفها را بهتر تشخیص بدهند. تغییر دادن مقادیر “فروش با قیمت کمتر از حد حقیقید ” یا “خرید با قیمت بیش از حد حقیقی” هنگامی که قیمت یک سهم یا دارایی روندی بلندمدت و افقی دارد اغلب ضروری نمیباشد.
مفهوم بهره از سطوح اشباع خرید و فروش، بر سیگنال های معاملاتی و تکنیک هایی تمرکز دارد که با روند موجود در بازار همخوانی دارند. به زبان دیگر، بهره از سیگنالهای گاوی هنگامی که روند بازار گاوی و همچنین بهره از سیگنالهای خرسی زمانی که روند بازار خرسی میباشد ، به ما کمک میکند که از بیشتر هشدارهای اشتباه شاخص RSI اجتناب نماییم.
مثالهایی از موارد استفاده شاخص RSI
واگراییها
واگرایی گاوی هنگامی اتفاق میافتد که RSI “فروش با قیمت کمتر از حد حقیقی ” را نشان میدهد، و متناظر آن در روند قیمت در حالت کاهشی قرار گرفته باشد. در این وضعیت متوجه می شویم که قیمت آماده آغاز یک روند افزایشی میباشد و شکست منطقه اشباع فروش قادر است یک سیگنال بسیار مناسب جهت ورود به موقعیت خرید باشد. واگرایی خرسی هنگامی اتفاق میافتد که که RSI یک در منطقه اشباع خرید باشد و یک واگرایی با فرایند مثبت قیمت دارایی ایجاد کرده باشد.
همانطور که میتوانیم در نمودار زیر ببینیم، یک واگرایی افزایشی شکل گرفته و RSI در پایین ترین مقدار خود قرار گرفته و با کمترین قیمت سهام واگرایی ایجاد کرده است. این سیگنال قادر است معتبر باشد، ولی اغلب در زمان بلندمدت بودن روند یک سهم، واگراییها بسیار نادر میباشند. استفاده از خوانشهای “فروش با قیمت کمتر از حد واقعی” و “خرید با قیمت بیش از حد واقعی” قادر است به شناسایی سیگنالهای معتبرتر کمک بزرگی داشته باشد، چرا که امکان دارد این علائم چندان شفاف نباشند.
نوسان قیمتها
یکی دیگر از تکنیکهای معاملاتی، رفتار شاخص قدرت نسبی RSI را هنگامی بررسی میکند که از محدودههای “فروش با قیمت کمتر از حدِ واقعی یا اشباع فروش” و “خرید با قیمت بیش از حدِ واقعی یا اشباع خرید” خارج میگردد. این سیگنال به عنوان “وازنی نوسان قیمتها” (Swing Rejection) شناخته میگردد و شامل چهار قسمت میباشد:
- RSI وارد محدوده “اشباع فروش” میگردد
- RSI دومرتبه به مرز بالای ۳۰% برمیگردد
- RSI باز هم نزول دیگری را تجربه دارد بدون اینکه به محدوده “اشباع فروش” برگردد
- RSI بالاترین سقف خود را میشکند
همانطور که در نمودار پایینی میبینید، شاخص قدرت نسبی RSI در محدوده “اشباع فروش” قرار داشته، از ۳۰% فراتر رفته و باز می گردد و سیگنال را صادر مینماید. بهره از RSI به این صورت شباهت زیادی به رسم روند بازار در نمودارهای قیمتی دارد.
درست مثل واگراییها، وازنی نوسان قیمتها نیز دارای یک نسخه خرسی میباشد که تصویری بالعکس از نسخه گاوی میباشد. وازنی نوسان خرسی نیز دارای چهار قسمت میباشد:
- RSI وارد منطقه اشباع خرید میگردد
- RSI به زیر ۷۰% کاهش مییابد
- RSI سقف دیگری را تشکیل میدهد بدون اینکه وارد محدوده “اشباع خرید” گردد
- RSI آخرین کف خود را میشکند
نمودار پایین سیگنال روند خرسی وازنی نوسان قیمتها را نشان میدهد. همانطور که در بیشتر تکنیکهای معاملاتی مشاهده میشود، این سیگنال زمانی قابل اعتماد خواهد بود که با روند بلندمدت بازار همخوانی داشته باشد. درصد اشتباه سیگنالهای خرسی در روندهای نزولی کمتر است.
تفاوتهای موجود میان RSI و MACD
میانگین متحرک همگرا واگرا (MACD) یکی دیگر از شاخصهای مبتنی بر روند بازار است که رابطه میان دو میانگین متحرک از قیمت دارایی مورد نظر را نشان میدهد. MACD از طریق کسر کردن میانگین متحرک نمایی(EMA)بیست وشش -دورهای از EMA دوازده -دورهای به دست میآید. نتیجه این محاسبه خط MACD را نشان میدهد. EMA نه-روزه به عنوان “خط سیگنال” شناخته میشود و بر روی خط MACD قرار میگیرد، که قادر است علائمی را برای خرید یا فروش به سرمایهگذاران ارائه دهد. سرمایهگذاران ممکن است داراییهای مورد نظر خود را زمانی بخرند که MACD خط سیگنال را پشت سر میگذارد و همچنین زمانی دست به فروش بزنند که MACD پایینتر از خط سیگنال همگرایی در rsi قرار میگیرد.
شاخص قدرت نسبی RSI این نکته را برای ما روشن میسازد که بازار نسبت به سطح قیمتها در کدام یک از محدودههای “فروش با قیمت کمتر از حدِ واقعی” یا “خرید با قیمت بیش از حدِ واقعی” قرار دارد. RSI ، میانگین درآمدها و ضررها را در یک دوره زمانی مشخص محاسبه میکند؛ دوره زمانی پیشفرض ۱۴ دوره بوده و مقادیر از ۰ تا ۱۰۰ در نظر گرفته میشوند.
MACD رابطه میان دو میانگین متحرک نمایی را نشان میدهد، در حالی که شاخص قدرت نسبی تغییر قیمتها را به نسبت آخرین سقف و کف قیمتها نشان میدهد. این دو شاخص معمولا با یکدیگر به کار میروند تا تصویر جامعتری از بازار در اختیار تحلیلگران قرار دهد.
هردوی این شاخصها روند بازار را نشان میدهند، اما از آنجایی که عوامل مختلفی را محاسبه میکنند، گاهی اوقات نتایج متناقضی را به دست میدهند. برای مثال،شاخص قدرت نسبی I ممکن است میزان بیش از ۷۰ را برای دورهای طولانی نشان دهد، با این مفهوم که قیمتها در بازار در حال صعود میباشند، در حالی که MACD افزایش روند خرید را نمایان کند. هر کدام از این شاخصها میتواند با نشان دادن واگرایی از قیمتهای کنونی تغییر آتی در روند بازار را نشان دهد (قیمتها در حالی بالا میروند که شاخص روند نزولی دارد و بالعکس).
محدودیتهای شاخص قدرت نسبی
شاخص قدرت نسبی RSI روندهای گاوی و خرسی را با یکدیگر مقایسه کرده و نتایج را به گونهای نشان میدهد که میتواند در کنار نمودار قیمت قرار گیرد. مانند بیشتر شاخصهای تکنیکال، سیگنالهای این شاخص زمانی قابل اعتمادند که با روند طولانیمدت همخوانی داشته باشند. سیگنالهای واقعی برگشت قیمتها به ندرت اتفاق میافتند و تشخیص آنها از سیگنال های اشتباه بسیار مشکل است. برای مثال، یک سیگنال مثبت اشتباه ممکن است نمایانگر روند گاوی باشد اما بلافاصله کاهش قیمت سهام را در پی داشته باشد. سیگنال منفی اشتباه هم وضعیتی را به وجود خواهد آورد که درحالیکه روند خرسی حاکم است، قیمتها ناگهان بالاتر میروند.
از آنجا که این شاخص مومنتوم را نشان میدهد، تا آنجایی که روند قیمت یک دارایی ثابت باشد (به سمت بالا یا پایین)، نتایج شاخص میتوانند برای دورههای طولانی در محدودههای “اشباع فروش” یا “اشباع خرید” قرار گیرند. بنابراین، شاخص قدرت نسبی RSI در شرایطی قابل اعتماد است که بازار متغیر بوده و قیمتها میان دورههای گاوی و خرسی جابجا میشوند.
معرفی بهترین اندیکاتورهای تشخیص روند (Trend)
برخی از استراتژیها در طول زمان امتحان خود را پس دادهاند و همچنان نیز برای روندبازانی که به تحلیل اندیکاتورهای بازار علاقه دارند، ابزار محبوبی هستند. از این رو میکوشیم که در این مقاله بهترین شاخصها یا بهترین اندیکاتورهای تشخیص روند را معرفی کنیم.
اطلاعات مربوط به بازار، در شاخصهایی به نام اندیکاتور ارائه میشود که مهمترین ابزار کار تحلیل تکنیکال به شمار میروند. حتی برای تأیید تحلیلهای فاندامنتال نیز میتوان این اندیکاتورها را چک کرد. تعدادی از اندیکاتورها یا شاخصها در میان تکنیکالیستها محبوبترند. این محبوبیت دلایلی دارد: ارائه اطلاعات مفید (صدور سیگنال خرید و فروش، تشخیص روند ، ارائه اطلاعات حجمی)، کاربری ساده، کاربرد چندگانه و دلایلی دیگر.
معاملهگران میکوشند که روندها را بررسی و از آن سود استخراج کنند. روش معاملهگری روندی (Trend trading) سعی میکند که با استفاده از تحلیلِ جهت حرکت قیمت یک دارایی، کسب سود کند. این کار به چند شیوه انجام میشود.
البته با هیچ کدام از اندیکاتورهای تکنیکال، نمیتوان به تنهایی پولدار شد. معاملهگران علاوه بر تحلیل، باید در مورد مدیریت ریسک و روانشناسی معاملات هم چیزهای زیادی بدانند.
میانگین متحرک (Moving Average)
میانگین متحرک یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال و یکی از بهترین اندیکاتورهای تشخیص روند (Trend) است که با بهروزرسانی مداوم میانگین قیمت، دادههای قیمتی را هموار میکند. میانگین متحرک در نمودار قیمت، به صورت خطی منفرد و صاف است که تغییرات ناشی از نوسان قیمت از آن حذف شده است.
میانگین، طی مدت زمان خاصی حساب میشود ــ 10 روز، 20 دقیقه، 30 هفته یا هر دوره زمانی خاصی که تریدر میخواهد. میانگین متحرک ساده با دورههای زمانی 50، 100 و 200 روزه در میان سرمایهگذاران و طرفداران روند بلندمدت رایج است.
چندین راه برای استفاده از میانگین ساده وجود دارد. اولین مورد این است که به زاویه میانگین متحرک نگاه کنید. اگر برای مدت زیادی در جهت افقی حرکت کند، به این معنی است که قیمت، روند ندارد بلکه در حال نوسان است.
رنج تریدینگ (Trading range) زمانی رخ میدهد که یک دارایی مالی برای مدت زیادی مدام بین قیمتهای بالا و پایین معامله شود.
اگر خط میانگین متحرک به سمت بالا زاویه داشته باشد، یعنی روندی صعودی در حال آغاز شدن است. با این حال میانگین متحرک ارزش آینده دارایی را پیشبینی نمیکند؛ بلکه کنش قیمت را به وسیله میانگین بازۀ زمانی آشکار میکند.
روش دیگر استفاده از نقاط تقاطع چند نمودار میانگین متحرک، است. با ترسیم میانگین متحرک 50 روزه و 200 روزه در نمودار، سیگنال خرید هنگامی صادر میشود که میانگین 50 روزه میانگین 200 روزه را رو به بالا قطع کند. سیگنال فروش نیز وقتی صادر میشود که میانگین 50 روزه میانگین 200 روزه را از بالا به پایین قطع کند. البته تایم فریم همواره میتواند متناسب با نیاز و سلیقه شخصیتان تنظیم شود.
اما از آنجایی که نمودار قیمت از میانگین متحرک ناپایدارتر است، این روش مستعد صدور سیگنال ناقص بیشتری است.
میانگین متحرک همچنین میتواند سطوح حمایت و مقاومت قیمت را تدارک ببیند. نمودار زیر میانگین متحرک 100 روزهای را نشان میدهد که به عنوان یک سطح حمایت عمل میکند.
همگرایی و واگرایی میانگینِ متحرک (MACD)
«همگرایی و واگرایی میانگینِ متحرک» یا مکدی نوعی اندیکاتور نوسانگر است. اندیکاتور نوسانگر، اندیکاتوری مربوط به تحلیل تکنیکال است که با گذشت زمان حول و حوش خط مرکزی بالا و پایین میرود؛ مکدی نیز پیرامون صفر نوسان میکند. این اندیکاتور، هم از نوع اندیکاتورهای روندنما است و هم نوسانگر مومنتوم.
یکی از استراتژیهای اساسی مکدی این است که به نمودار مکدی واقع در زیر نمودار قیمت نگاه کنید و ببینید که خطوط مکدی زیر سطح صفر هستند یا بالای صفر.
اگر خطوط مکدی در مدتزمان طولانی بالای صفر باشند، احتمالاً روند بازار صعودی است. در مقابل اگر خطوط مکدی پیوسته زیر صفر باشد، احتمالاً جهت روند بازار نزولی است.
با استفاده از این استراتژی، سیگنال بالقوه خرید هنگامی صادر میشود که مکدی به بالای صفر حرکت کند و سیگنال بالقوه فروش نیز زمانی صادر میشود که مکدی سطح صفر را از بالا به پایین قطع کند.
تقاطعهای خط سیگنال نیز میتواند سیگنالهای اضافی خرید و فروش صادر کند. مکدی دارای دو خط است: خط سریع و خط کند (دو میانگین با دورههای زمانی متفاوت). سیگنال خرید هنگامی رخ میدهد که خطِ سریع خط دیگر را از پایین به بالا قطع کند و سیگنال فروش نیز وقتی صادر میشود که همین خط سریع (میانگین متحرک نمایی با دوره زمانی کوتاهتر) خطِ کند را از بالا به پایین قطع کند.
در واقع مکدی به دلیل برخورداری از اجزای سه گانه خود یکی از بهترین اندیکاتورهای تشخیص روند محسوب میشود.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی (RSI) نیز اندیکاتور نوسانگر دیگری است با این تفاوت که دامنه نوسان آن بین صفر تا صد است؛ در نتیجه این شاخص، اطلاعات متفاوتی نسبت به مکدی تهیه میکند و همچنان از بهترین اندیکاتورهای تشخیص روند به شمار میرود.
یکی از شیوههای تفسیر شاخص RSI به این صورت است که در زمانی که اندیکاتور در نمودار بالای 70 را نشان دهد، قیمت در وضعیت اشباع خرید و هنگامی که زیر 30 باشد، وضعیت اشباع فروش تلقی میشود.
قیمت در یک روند صعودی قوی، پیوسته بالای سطح 70 واقع خواهد شد. برای روند نزولی نیز مدت زمان زیادی در سطح 30 و زیر آن باقی میماند.
با اینکه سطوح اشباع خرید و فروش معمولاً دقیق هستند، اما ممکن است نتوانند برای معاملهگران روندی (Trend trading)، به موقع سیگنال صادر کنند.
پیشنهاد جایگزین این است هنگامی که روند صعودی است، در نزدیکی وضعیت اشباع فروش اقدام به خرید کنید و هنگامی که روند نزولی است، در نزدیکی وضعیت اشباع خرید، بفروشید.
برای مثال فرض کنید که روند بلندمدت یک رمزارز صعودی است. سیگنال خرید زمانی صادر میشود که شاخص RSI به زیر 50 و مجدداً به بالای آن حرکت کند. این حالت به معنی پولبک (Pullback) قیمت است. در نتیجه تریدر زمانی خرید میکند که پولبک طبق شاخص RSI رخ دهد و تمام شود؛ سپس روند ادامه مییابد. سطوح 50 به این دلیل استفاده میشوند که RSI در روندهای صعودی نوعاً به زیر سطح 30 نمیرسد مگر آنکه حرکت بازگشتی بالقوهای آغاز شده باشد. سیگنال فروش زمانی صادر میشود که روند نزولی باشد و شاخص RSI به بالای سطح 50 برود و مجدداً به زیر آن بازگردد.
اندیکاتور حجم متوازن (OBV)
حجم معاملات به خودی خود اندیکاتوری مهم است و اندیکاتور حجم متوازن (On-Balance Volume) نیز مقدار قابل توجهی از اطلاعات حجمی را در برگرفته و آن را در یک اندیکاتور تکخطی واحد جمعآوری میکند. این اندیکاتور فشار تجمعی خرید و فروش را با جمع کردن حجم معاملات در روزهای صعودی بازار و تفریق کردن حجم معاملات در روزهای نزولی، اندازهگیری میکند.
حجم معاملات در حالت ایدهآل باید بتواند روندها را تأیید کند. افزایش قیمت باید با افزایش اندیکاتور OBV و کاهش آن با کاهش OBV همراه شود، به همین دلیل است که این شاخص از بهترین شاخص های تشخیص روند به شمار میرود.
شکل زیر سهام شرکت نتفلیکس را نشان میدهد که روند صعودی آن با افزایش اندیکاتور OBV همراه شده است. از آنجایی که OBV زیر خط روند نرفته است، لذا نشانه خوبی است از اینکه قیمت احتمالاً به روند صعودی خود حتی پس از پولبک ادامه خواهد داد.
اگر OBV افزایش یابد و قیمت افزایش نیابد، احتمالاً به این معنی است که قیمت در آینده OBV را تعقیب کرده و صعود خواهد کرد. اگر قیمت صعود کند و OBV ثابت بماند یا نزول کند، ممکن است به این معنی باشد که قیمت در نزدیکی یک سقف قرار دارد. اگر قیمت سقوط کند ولی OBV ثابت بماند یا صعود کند، میتواند به معنی قرار گرفتن قیمت در کف باشد.
سخن پایانی
در این مقاله سعی بر این داشتیم که بهترین اندیکاتورهای تشخیص روند را معرفی کنیم. اندیکاتورها علاوه بر صدور سیگنالهای مربوط به معاملات روندی و هشدار دادن در مورد حرکات بازگشتی، میتوانند اطلاعات و دادههای قیمت را سادهسازی و هموار کنند. آنها در تمامی تایم فریمها به کار میروند و معمولاً متغیرهایی در خود دارند که متناسب با ترجیحات خاص هر تریدر تنظیم میشود.
معاملهگران این امکان را دارند که استراتژیهای دریافت شده از اندیکاتورها را ترکیب کنند؛ در نتیجه با این امکان، معیارهای ورود و خروج به وضوح تعیین میگردد. اگر اندیکاتور خاصی برایتان جذاب است، بهتر است که بیشتر در مورد آن تحقیق کنید. مهمتر آنکه قبل از استفاده از اندیکاتور خود در معاملات واقعی، بهتر است آن را امتحان کنید.
واگرایی و همگرایی
واگرایی و هم گرایی: چه معنایی در فارکس دارند، چه تفاوتی باهم دارند و چطور می توان از آن ها هنگام معاملات استفاده کرد.
امروز ما یکی از ملاک های مرتبط با قیمت را که تریدر های بسیاری با آن درامد زایی می کنند را بررسی خواهیم کرد. واگرایی و هم گرای یعنی چه؟ چگونه می توان واگرایی را تشخیص داد؟ کدام اندیکاتور ها برای شناسایی واگرایی مناسب می باشند و کدام یک در این مورد کاربردی نمی باشند. آیا استراتژی مکملی برای شناسایی واگرایی ها وجود دارد؟ آیا یک فرد می تواند همیشه به سیگنال هایی که از واگرایی می گیرد اطمینان کند؟ در این مقاله به تمام این سوالات پاسخ داده خواهد شد.
واگرایی و هم گرایی در فارکس
منظور از همگرایی در فارکس تطابق یا شباهت نمودارهای قیمت با اندیکاتور های تحلیل تکنیکال می باشد. برای مثال هنگامی که یک روند نزولی در نمودار قیمت و در اندیکاتور تکنیکال مشاهده شد، و پیک ها نیز در حال کاهش بود یعنی هر دو در یک جهت حرکت کنند، می توان گفت که یک همگرایی تشکیل شده است. همانند مثال زیر:
همانطور که در شکل بالا هم مشاهده می شود، در این مورد ،از اسیلاتور AO یا همان "Awesome Oscillator" برای شناسایی همگرایی استفاده شده است. البته می توانید از اسیلاتور MACD نیز استفاده کنید. اما این اسیلاتور در پلتفرم معاملاتی چندان جذابیتی ندارد، چرا که در کل این اوسیلاتور برای این کار ساخته نشده است. بنا به دلایلی، توسعه دهندگان نسخه جدید MACD، روی ترکیب دو میانگین متحرک تمرکز کرده اند و قرار است از این طریق سیگنالهایی برای ورود به بازار بدهند. من واقعا نمی فهمم در صورتی که میانگین های متحرک (EMA) دقیق تری وجود دارند چه ومی برای انجام این کار بوده است. با این حال، این موضوع اصلی بحث ما نمی باشد. بیایید برگردیم به بحث همگرایی. بنابراین، خطوط آبی در نمودار بازتاب شیب روند های فعلی می باشد. اگر به شیب خطوط نمودار قیمت و اندیکاتور در یک زمان نگاه کنید متوجه خواهید شد که هر دو در یک جهت در حال حرکت هستند. به عبارت دیگر، مقادیر بر هم منطبق هستند، که این نکته نشانگر اصل همگرایی می باشد. همگرایی دارای خواص عملی نبوده و سیگنالی برای ورود به بازار ارائه نمی دهد. این پدیده فقط نشان دمی دهد که روند فعلی به اندازه قابل قبولی قوی بوده و در مرحله توسعه می باشد همچنین به احتمال زیاد روند فعلی ادامه دار خواهد شد.
واگرایی زمانی اتفاق می افتد که قیمت در نمودار و اندیکاتور مخلاف هم باشند. به عبارتی دیگر زمانی واگرایی اتفاق می افتد که نمودار قیمت صعودی بوده و اندیکاتور های تکنیکال نزولی باشد، یا به عبارت دیگر مسیر (اسلوپ) ها در این دو شاخص متفاوت می باشند، مانند شکل زیر:
دوباره، در اینجا از AO برای شناسایی واگرایی استفاده می کنیم. در شکل بالا به طور مشابه واگرایی نیز مانند همگرایی نشان داده شده است. فقط در اینجا ما متوجه شدیم که دامنه های خطوط آبی در نمودار قیمت و در اندیکاتور به صورت مخالف هم حرکت می کنند. به عبارتی دیگر، از هم دور شدن این خطوط معنی اصلی کلمه ی واگرایی می باشد. واگرایی کاربرد های عملی بسیاری دارد. اصلی ترین کاربرد آن این است که واگرایی معمولا زمانی رخ می دهد که روند در حال ضعیف تر شدن می باشد و هر لحظه ممکن است مع شود. می توان گفت، واگرایی یکی از اصلی ترین سیگنال های تغییر روند است.
تصورات و توصیه های اشتباه در تعیین واگرایی
قبل از نوشتن این مقاله، طبق معمول من تصمیم گرفتم اطلاعات بیشتری درباره این موضوع در پایگاه های آموزشی فارکس پیدا کنم. من واژه مثال های واگرایی” را سرچ کردم و با مثال هایی آشنا شدم که ارزش بررسی کردن هم نداشتن چرا که بیشتر آن ها از یک دیگر کپی شده بودند و بخشی از آن ها هم کلا مثال های غلطی از واگرایی بودند. و قسمت نارحت کننده ماجرا آنجا بود که این کمپانی های آموزشی مثال های غلط را از یکدیگر کپی هم کرده بودند!
تصمیم گرفتم در این مورد زمان بیشتری را صرف تحقیق کنم و یک لیست کوچک از اشتباهاتی که تریدر ها و نویسندگان مقالات آموزشی در مورد تشخیص واگرایی دارند را تهیه کنم:
- من متوجه شدم بسیاری از وب سایتها و نویسندگان، واگرایی را اشتباه تشخیص می دهند. دلایل این اشتباهات: اگر جهت اندیکاتور صعودی باشد، آنها فکر می کنند خط ترسیم شده تحت قله های اندیکاتور در بیشینه حالت ممکن قرار دارد بنابراین آن ها پیک ها را با یک خط به هم وصل می کنند. به همین ترتیب در مورد روند صعودی نیز، زمانی که پیک های اندیکاتور در بالای خط 0 باشد، کف های قیمتی نمودار را به هم وصل می کنند. به عبارتی دیگر، آنها باور دارند اگر اندیکاتور کاهشی بودن را نشان دهد، باید کف ها را به هم وصل کنند و اگر صعودی بودن را نشان دهد سقف ها را به هم دیگر وصل می کنند. مثال چنین تشخیصی در شکل فوق نشان داده شده است (1). اما این تشخیص کاملا غلط می باشد. در زمانی که روند نزولی می باشد، اگر میله های اندیکاتور زیر خط 0 باشد، ما خطوط را با کف ها در نمودار قیمتی رسم می کنیم. اگر میله های اندیکاتور بالا خط 0 اندیکاتور باشد، زمانی که روند صعودی می باشد، سقف ها را در نمودار قیمت به هم دیگر وصل می کنیم.
- دومین خطا معمول، زمانی رخ داده بود که تریدر ها واگرایی را با اتصال پیک های مجاور اندیکاتور تشخیص داده بودند اما خط 0 اندیکاتور را چک نکرده بودند که آیا زمان تشکیل این پیک ها، میله های اندیکاتور از خط 0 عبور کرده اند یا خیر. در داخل تصویر چنین شرایطی با شماره ی (2) نمایش داده شده است. در آنجا کف ها و سقف های اندیکاتور به شکل صحیحی به هم متصل شده اند اما مهم ترین شرط رعایت نشده است. در واقع ایراد کار این است که، در زمان شکل گیری پیک های قیمتی، روند با تغییر مواجه شده بود، که عبور میله ها از خط 0 اندیکاتور، نشان گر این مساله می باشد. در این شرایط پیک های مجاور که به هم متصل شده اند نشانگر یک روند واحد نمی باشند. پیک ها هر کدام از روند های مختلفی می باشند که نمی توان آن ها را به هم دیگر متصل کرد. برای شناسایی واگرایی، فقط می توان نکات نشان دهنده یک روند را با هم مقایسه کرد.
- خطای دیگر زمانی رخ می دهد که فکر کنید، اگر در اندیکاتور شیب صعودی وجود داشته باشد و در نمودار قیمت شیب نزولی وجود داشته باشد، این همگرایی است. نمی توانید فقط به دلیل این که دامنه خطوط در یک نقطه معین همگرا می شوند، نتیجه بگیرید که الگوی مشاهده شده یک همگرایی است. و اگر شیب خطوط رسم شده در اندیکاتور، نزولی باشد، و در نمودار قیمت، صعودی باشد - پس این واگرایی است، زیرا خطوط واگرا می شوند و اختلاف ایجاد می شود. در شکل بالا، چنین نمونه ای نیز نشان داده شده است (3). احتمالاً تا الان متوجه شده اید که این یک نظریه کاملاً غلط است و با تعاریف دقیقی از این پدیده ها مغایرت دارد.
- همچنین یک عقیده رایج در بین تریدرها وجود دارد که سیگنال های واگرایی را می توان با استفاده از اسیلاتور هایی نظیر RSI نیز دریافت کرد. این نظریه کاملا اشتباه می باشد. شما می توانید از طریق این اسیلاتور اختلاف های موجود را ببینید. زیرا این شاخص بر اساس یک اصل کاملا متفاوت به وجود آمده است و یک میانگین متحرک نمی تواند نشان دهنده واگرایی باشد. اگر اثبات واگرایی با میانگین متحرک امکان پذیر بود. هر تغییر در جهت حرکت نمودار قیمت، نشان گر یک واگرایی بود که طبعا این تغیرات نشان گر تغییر روند نمی باشد.
چگونه از واگرایی ها سیگنال بگیریم
بعد از بررسی اشتباه های رایج بیایید راه های اصلی شناسایی واگرایی را بررسی کنیم و ببنیم چطور می توان با استفاده از واگرایی، سیگنال هایی برای ورود یا خروج دریافت کرد.
ما اصول اساسی دریافت سیگنال را در مراحل مختلف بررسی خواهیم کرد:
- اول از همه، شما باید در حال حاظر جهت حرکت روند را در نمودار تعیین کنید. در هر دو مورد، روند صعودی است.
- سپس، شما باید کف ها و سقف ها را در روند اصلی تشخیص دهید. ما بیشتر به سقف ها علاقه مندیم چرا که روند در نمودار قیمت صعودی می باشد.
- سپس برای تعیین واگرایی باید 2 سقف را شناسایی کرده و آن ها را با خطوطی به هم دیگر وصل کنیم.
- در مرحله بعدی یک اندیکاتور به نمودار قیمت اضافه می کنیم، که می توانیم آن را از بین AO یا MACD انتخاب کنیم. من شخصا AO را ترجیح می دهم.
- سپس بلند ترین نقاط در بین میله های اندیکاتور را انتخاب کرده و به هم وصل می کنیم و این کار را در نمودار قیمت هم تکرار می کنیم قبل از انجام این کار زمان بندی نقاط را به گونه ای هماهنگ می کنیم که با هم دیگر تطابق داشته باشند.
- با توجه به این که در هر دو مورد اختلاف (واگرایی) وجود دارد، می توانیم متوجه شویم که روند در حال تغییر می باشد که این نکته می تواند در روند معاملات کاربردی باشد.
- حال ما باید نقاط ورود به بازار را تشخیص دهیم. نقطه ی ورود به سیگنال های واگرایی: پس از تشخیص واگرایی منتظر می مانیم تا در داخل اندیکاتور یک میله ی قرمز تشکیل شده و هه زمان با این میله باید یک کندل کاهشی نیز در نمودار قیمت مشاهده کنیم، که این کندل نقطه ی ورود ما می باشد (Sell zone)
- نقطه خروج اولین کندل استیک در نمودار قیمتی می باشد، که مطابق با میله اول نمودار اندیکاتور می باشد و بالای میله قبلی بسته شده است وبرخلاف قبلی (قرمز)، دارای رنگ متفاوتی می باشد (سبز) (profit zone)
- در یک استراتژی پایه، ما از حد ضرر استفاده می کنیم و آن را کمی بالاتر از سقف قیمتی که توسط واگرایی تشخیص داده ایم تعیین می کنیم.( stop zone)
ویژگی های دریافت سیگنال واگرایی از اسیلاتور
ما این خصوصیات را از طریق مثال اندیکاتور AO در نظر خواهیم گرفت :
- اندیکاتور AO دارای دو رنگ می باشد که به واضح بودن آن کمک می کند. میله های سبز نشان دهنده افزایش قیمت بوده و میله های قرمز حاکی از کاهش قیمت می باشند.
- شرایطی وجود دارد که پس از دریافت سیگنال واگرایی، میله های اندیکاتور قله های دیگری را تشکیل می دهند و قیمت سقف و کف های دیگری تشکیل می دهد. این پدیده انباشت واگرایی (یا تجمع واگرایی) نام دارد. در این مورد بعدا صحبت خواهیم کرد.
- هرچه واگرایی یا شیب خطوط بیشتر باشد، سیگنال قوی تر خواهد بود و در نتیجه این سیگنال قوی تر خواهد بود.
انباشت واگرایی.
تقریبا هر کسی که با واگرایی سر و کار داشته است با این پدیده مواجه شده است اما هرکسی نمی داند که در این شرایط چه کاری باید انجام دهد.
زمانی که با اندیکاتور هایی مانند AO و MACD کار می کنید، شاید متوجه شده باشید که بعد از سیگنال واگرایی، اندیکاتور به درستی کار نمی کند بلکه برعکس یک کف و سقف را تشکیل می دهد در حالی که از خط 0 عبور نمی کند. و ما دو پیک را مشاهده نمی کنیم بلکه سه پیک یا بیشتر وجود دارد. شاید در ابتدا به ذهنمان برسد که این یک خطا بوده و گزینه ای دیگر برای تعیین حد ضرر یا بستن معامله نمی بینیم.
اما اگر بیشتر به شرایط شکل گیری بازار توجه کنیم، خواهیم دید که سیگنال کنسل نمی شود ولی به زمان (تایم فریم) و شرایط دیگری در بازار منتقل می شوند. به عبارت دیگر سیگنال ها با هم جمع (انباشت) می شوند. چرا این اتفاق می افتاد؟ جواب ساده است، زیرا ما در تشخیص واگرایی ها، فقط از قسمتی از روند کلی بازار استفاده می کنیم و گاهی اوقات واگرایی های ما با واگرایی های تایم های بالاتر برخورد می کنند. به عبارت دیگر سیگنال اولیه این معنی را می رساند که روند محلی در محدوده جهانی در حال تغییر است. بنابراین این روند محلی یک حرکت اصلاحی نامیده می شود. پس اندیکاتور نشان می دهد که وجود واگرایی در زمان شروع حرکت اصلاحی و بعد تمام شدن اصلاح و زمانی که روند اصلی در جریان می باشد، اندیکاتور متوجه اشتباه خود شده و بدون تغییر روند کلی شروع به دنبال کردن قیمت می کند (بالاتر از خط 0 نمی رود). زمانی که این روند تمام می شود، اندیکاتور سیگنال واگرایی مجدد می دهد که در داخل سیگنال قبلی جای گرفته است. و هم اکنون این سیگنال یک سیگنال تنها می باشد. این ممکن است تا تغییر روند کلی ادامه پیدا کند. آنطور که من در یاد دارم قوی ترین نوعی سیگنالی که تا به امروز با آن مواجه بودم سیگنای بود که به طور متوالی بین پنج پیک شکل گرفت. اما چنین سیگنالهایی بسیار نادر هستند. در بازار مدرن، مدت هاست که هیچ سیگنالی وجود ندارد که بیش از سه پیک در تایم فریم میان مدت و بیشتر به وجو آمده باشد. در فواصل کوتاه، می توانید 5 یا 6 مورد از این گونه سیگنال ها را بیابید اما چنین سیگنال هایی نمی توانند قابل اطمینان باشند.
بنابراین بیایید ببینیم چگونه می توان از این نکته برای اهداف خود و سود گرفتن استفاده کرد:
طبق قوانینی که در بالا توضیح داده شد، پس از دریافت سیگنال تغییر روند، واگرایی را تعیین می کنیم (منطقه فروش 1). سیگنال با استفاده از قیمت ها کار می کند، اما این به چه معنی می باشد؟ بعد از تشکیل شدن تعداد زیادی از میله های قرمز، میله های سبز تشکیل می شوند اما هیچ جابجایی در اطراف خط 0 در اندیکاتور نشان داده نمی شود. در نمودار قیمت، سقف دیگری (یعنی سقف سوم) به صورت موازی شکل می گیرد. حالا یک واگرایی بین سقف دوم و سوم و همچنین بین سقف اول و سوم شکل میگیرد. پس ما با واگرایی های زیادی رو به رو هستیم و یکی پس از دیگری ظاهر می شوند. البته شما در اینجا باید پوزیشن اولیه خود را حفظ کرده و سفارش های را با در نظر گرفتن حد ضرر ببندید در غیر این صورت کل سرمایه شما ارزش خود را از دست خواهد داد. موثرترین روش برای استفاده از این خاصیت، ادغام آن با روش topping up می باشد که در این مورد در مقاله ای دیگر به صورت مفصل بحث خواهیم کرد. بنابراین باز کردن سفارش جدید روی یک سیگنال جدید منطقی به نظر می رسد. در این حالت ما سیگنال فروش دوم را دریافت می کنیم (منطقه فروش 2). در نتیجه دو سفارش فروش جدید باز خواهد شد. در اینجا ما فقط به تعیین سطح سود نیاز خواهیم داشت (سطح سود کلی). خوشبختانه ما می دانیم که این کار باید چگونه انجام شود فقط باید به اندازه کافی صبر داشته باشیم. علاوه بر این، اگر عبور از خط 0 طولانی شود، ما سیگنالی مبنی بر بستن سفارش ها دریافت می کنیم. همه معاملات در یک منطقه بسته هستند و ما با هر دو روش سود خواهیم داشت.
جمع بندی :
در شکل بالا، من به طور واضح نشان دادم که واگرایی و هم گرایی می توانند جواب های متفاوتی را برای چگونگی تشخیص صحیح روند داشته باشند.
بسیاری از تریدر ها استراتژی مختلف و مستقل از همی را بر اساس نتایج سیگنال های واگرایی از اندیکاتور های AO و MACD اعمال می کنند در بالا در مورد چگونگی باز کردن معاملات با استفاده از این استراتژی توضیح دادیم.
این فرایند می تواند کاملا قابل اعتماد باشد، اما باید به یاد داشته باشیم که اگر سیگنال در زمانی دریافت شود که در تایم فریم بالاتری قرار دارد، سیگنال قابل اعتماد تری خواهد بود. طبق تجربه شخصی من با این استراتژی، موثرترین بازه زمانی بازه H1 خواهد بود.
به نظر من حتی اگر از این روش به عنوان یک استراتژی معاملاتی استفاده نکنید، باز هم میتوان از آن به عنوان نشانه برای تغییر روند استفاده کرد.
سعی کنید با استفاده از راهکارهایی که در این مقاله داده شد و اندیکاتور Awesome Oscillator، واگرایی و هم گرایی را در نمودار ها تعیین کنید.
شاخص های MACD و RSI چه تفاوتی دارند؟
شاخص واگرایی همگرایی میانگین متحرک (MACD) و شاخص مقاومت نسبی (RSI) دو شاخص حرکت محبوب هستند که توسط تحلیلگران تکنیکال و معامله گران روز استفاده می شود . در حالی که هر دو سیگنال هایی را به معامله گران ارائه می دهند ، اما عملکرد آنها متفاوت است . تفاوت اصلی بین آنها این است که هر کدام برای اندازه گیری طراحی شده اند .
نکات کلیدی
- MACD و RSI هر دو شاخص های تکنیکال مشهوری هستند که حرکت قیمت سهام، ارز یا سایر دارایی ها را ردیابی می کنند .
- MACD با کسر EMA دوره 26 از EMA 12 دوره محاسبه می شود و هنگام عبور از خط سیگنال خود ( برای خرید ) یا پایین تر ( برای فروش ) سیگنال های تکنیکال را تحریک می کند .
- RSI حرکت صعودی و نزولی نمودار شده در برابر نمودار قیمت یک دارایی را مقایسه می کند ، جایی که سیگنالها بیش از 70 درصد و در صورتی که شاخص زیر 30 درصد باشد ، بیش از حد فروخته می شوند .
MACD
MACD در درجه اول برای سنجش قدرت حرکت قیمت دارایی استفاده می شود . این کار را با اندازه گیری واگرایی دو میانگین متحرک نمایی (EMA) انجام می دهد که معمولاً یک EMA 12 دوره و EMA 26 دوره است . یک خط MACD با کم کردن EMA 26 دوره ای از EMA 12 دوره ای ایجاد می شود و یک خط که EMA نه دوره ای آن محاسبه را نشان می دهد ، بر روی نمایش اولیه MACD به عنوان یک نمودار ترسیم می شود . یک خط صفر مقادیر مثبت یا منفی را برای MACD فراهم می کند . اساساً ، تفکیک بیشتر بین EMA 12 دوره ای و EMA 26 دوره ای نشان می دهد که حرکت بازار به سمت بالا یا پایین افزایش یافته است .
شاخص مقاومت نسبی
RSI قصد دارد نشان دهد که آیا یک بازار در رابطه با سطوح اخیر قیمت بیش از حد خریداری شده یا بیش از حد فروخته می شود . RSI سود و زیان متوسط قیمت را در یک بازه زمانی مشخص محاسبه می کند . د وره زمانی پیش فرض 14 دوره است . مقادیر RSI در مقیاس 0 تا 100 رسم می شود . مقادیر بیش از 70 نشان دهنده خرید بیش از حد یک بازار در رابطه با سطوح اخیر قیمت است و مقادیر کمتر از 30 نشان دهنده بازاری است که بیش از حد فروخته شده است . در یک سطح کلی تر ، قرائت بالای 50 به عنوان صعودی ، و قرائت زیر 50 به عنوان نزولی تعبیر می شود .
RSI در مقابل MACD
RSI و MACD هر دو شاخص حرکت روند زیر هستند که رابطه بین دو میانگین متحرک قیمت یک دارایی را نشان می دهد . MACD با کسر EMA 26 دوره از EMA 12 دوره محاسبه می شود . نتیجه این محاسبه خط MACD است . سپس یک EMA نه روزه از MACD به نام “ خط سیگنال ” در بالای خط MACD رسم می شود ، که می تواند به عنوان محرک سیگنال های خرید و فروش عمل کند . معامله گران ممکن است هنگام عبور MACD از خط سیگنال خود ، دارایی را خریداری کنند و در صورت عبور MACD از زیر خط سیگنال ، دارایی را بفروشند .
RSI قصد دارد نشان دهد که آیا یک بازار در رابطه با سطوح اخیر قیمت بیش از حد خریداری شده یا بیش از حد فروخته می شود . RSI سود و زیان متوسط قیمت را در یک بازه زمانی مشخص محاسبه می کند . دوره زمانی پیش فرض 14 دوره با مقادیر محدود از 0 تا 100 است .
MACD رابطه بین دو EMA را اندازه گیری می کند ، در حالی که RSI تغییرات قیمت را در رابطه با بالا و پایین ترین قیمت اخیر اندازه گیری می کند . ا ین دو شاخص اغلب با هم استفاده می شوند تا تصویر فنی کامل تری از بازار را به تحلیلگران ارائه دهند .
این شاخص ها هر دو حرکت در بازار را اندازه گیری می کنند ، اما از آنجا که عوامل مختلفی را اندازه گیری می کنند ، گاهی اوقات نشانه های مخالف ارائه می دهند . به عنوان مثال ، RSI ممکن است یک بازه زمانی بالاتر از 70 را برای یک دوره پایدار نشان دهد ، نشان می دهد که بازار نسبت به قیمت های اخیر بیش از حد به سمت خرید تمایل دارد ، در حالی که MACD نشان می دهد بازار همچنان در حرکت خرید در حال افزایش است . هر یک از شاخص ها ممکن است با نشان دادن واگرایی از قیمت ، تغییر روند آتی را نشان دهند ( قیمت در حالی که شاخص پایین می آید ، بالاتر می رود یا بالعکس ).
ملاحظات دیگر
از آنجا که دو شاخص عوامل مختلفی را اندازه گیری می کنند ، گاهی اوقات موارد متضادی ارائه می دهند . به عنوان مثال ، RSI ممکن است یک بازه زمانی بالاتر از 70 را برای یک دوره پایدار نشان دهد که بیانگر آن است که بازار نسبت به قیمت های اخیر بیش از حد به سمت خرید تمایل دارد ، در حالی که MACD نشان می دهد بازار همچنان در حرکت خرید در حال افزایش است . هر یک از شاخص ها ممکن است با نشان دادن واگرایی از قیمت ، تغییر روند آتی را نشان دهند ( قیمت در حالی که شاخص پایین می آید ، بالاتر می رود یا بالعکس ).
در حالی که هر دو به عنوان شاخص های حرکت در نظر گرفته می شوند ، MACD رابطه بین دو EMA را اندازه گیری می کند ، در حالی که RSI تغییرات قیمت را در رابطه با بالا و پایین ترین قیمت اخیر اندازه گیری می کند . این دو شاخص اغلب با هم استفاده می شوند تا تصویر فنی کامل تری از بازار را به تحلیلگران ارائه دهند .
دیدگاه شما