الگوی پوشاننده صعودی
گزارش بازار امروز سه شنبه ۲۲شهریور ۱۴۰۱
گزارشات منتشر شده در کدال ۱۴۰۱/۰۶/۲۲
فیلم آموزش بورس تهران صفر تا صد با مجتبی سلطانی بخش ۶
هشدار سردبیران بلومبرگ به بایدن : منافذ فروش نفت ایران را هرچه سریعتر ببندید
بررسی معاملات در بورس کالا…
آموزش جامع تحلیل تکنیکال با محسن قاسمی بخش چهارم
بخش چهارم : مقدمه ای بر الگوهای کندل استیک (۱) / انواع الگوهای کندل استیک / الگوهای تک کندلی / الگوی چکش (Hammer) / الگوی مرد به دار آویخته (Hanging Man) / الگوی چکش معکوس (Inverted Hammer) / الگوی شهاب سنگ (Shooting Star) / الگوی دوجی(Doji) / الگوی مارابوزو (Marubozo)
نمودارهای شمعی (کندل استیک): کندل نزولی – کندل صعودی
در سالیان دور ژاپنی ها در بازار برنج و گندم از این کندل ها به عنوان الگو برای پیش بینی بازار استفاده می کردند.
کندل ها و شمع ها تفاوتشان با میله ها چیست؟ پارامترهای همه به صورت مشترک میباشد. شمعی ها ماهیت سه بعدی دارند که در چارت معلوم است …
آموزش کندل شناسی در بورس به زبان الگوی پوشاننده صعودی ساده
در این قسمت از آموزش بورس قصد داریم که با کندل ها آشنا بشویم به عبارتی “آموزش کندل شناسی در بورس به زبان ساده” را در این قسمت از پست داشته باشیم. قطع به یقین افرادی که در بورس و فرابورس فعالیت می کنند و اقدام به خرید و فروش سهام کرده اند باید اطلاعات کاملی الگوی پوشاننده صعودی از بورس داشته باشند تا بتوانند سود بسیار خوبی را کسب کنند و تا جایی که میشود ضرر و ریسک را کم کرده و در عوض مقدار سود و ریوارد را افزایش داد. کندل را سرمایه گذاران و صاحبان سهام به شمع میشناسند و به عبارتی نمودار قیمتی هستند که روند بازار و قیمت یک سهام خاص را نشان می دهند. کندل ها یا شمع ها در واقع احساسات و هیجانات سرمایه گذاران و صاحبان سهام در بازار بورس را نشان می دهند. در ادامه در مورد کندل و آموزش کندل شناسی بیشتر توضیح می دهیم.
مواردی که در این پست مورد بررسی قرار می گیرند:
- منظور از کندل در بورس چیست؟
- نمودار کندل چیست؟
- مهم ترین الگوهای کندل استیک
آموزش کندل شناسی در بورس به زبان ساده
افرادی که در بورس فعالیت می کنند باید با اطلاعات و دانش بورس آشنا باشند و همانطور که در پست های گذشته بیان شد، هرچه با دنیای بزرگ بورس بیشتر آشنا باشید بهتر میتواند معاملات موفق تری داشته باشید. در قسمت های گذشته در مورد حد سود و حد ضرر صحبت کردیم که به هر میزان که افراد قبل از انجام هر معامله ایی حد سود و یا حد ضرر خود را مشخص کرده باشند بهتر میتوانند برای خارج شدن از سهام ( فروختن سهام )، وارد شدن ( خریدن ) و یا نظاره گر بودن در بازار تصمیم بگیرند. حتی در مورد نسبت ریسک و ریوارد در معاملات بورسی هم صحبت کردیم و تلاش کردیم که انواع اطلاعات بورسی را در اختیارتان بگذاریم. در این راستا بهتر است که به سوالاتی مانند منظور از کندل در بورس چیست؟ نمودار کندل چیست؟ از نمودار کندل چه استفاده ایی میشود؟ انواع کندل کدام اند؟ در این قسمت از پست قصد داریم که معروفترین و پرکاربردترین الگوهای کندل استیک در بورس را مورد بررسی قرار دهیم.
منظور از کندل در بورس چیست؟
یکی از اصطلاحاتی که در بورس بسیار استفاده میشود کندل است. باید گفت که کندل در اصل برای تشخیص روند قیمت مورد استفاده قرار میگیرد و تحلیلگران با استفاده از کندل ها میتوانند روند صعودی، نزولی و یا خنثی بازار را متوجه بشوند. البته از کندل ها برای باز یا بسته شدن یک اوراق بهادار را در یک دوره زمانی مشخص هم استفاده میشود. از کندل به عنوان ” کندل استیک ” هم یاد میشود که از این کندل های زماین برای یافتن روند قیمت بازار و سهام خاص استفاده میشود. یکی از نقاط قوت و ویژگی های مثبت کندل ها این است که میتوان با اسفاده از کندل ها میتوان قیمتهای مناسب برای خرید سهام را انتخاب کرد. اما متاسفانه نقطه ضعف الگوی کندل این است که برای قیمتهای خروج از سهم عملکرد خوبی ندارند.
سایه: به قسمتی از کندل که بیرون از محدوده قیمتهای باز و بسته شدن قرار دارد، سایه (shadow) میگویند. سایه ها را با توجه به رنگ هایشان قدرت خرید و فروش آن سهام را نشان میدهند.
برای تعریف و کندل شناسی در بورس به زبان ساده باید گفت که ساختار کندل یا شمع از دو بخش اصلی تشکلی شده است ( در قسمت فوق نمایش داده شده است ) که عبارت اند از: بدنه اصلی و سایه. همانطور که میدانید مانند یک شمع تصور میشود که یک بدنه دارد و به واسطه نور و شعله ایی که در نوک ان است سایه ایجاد میکند.
بدنه اصلی شمع نشاندهنده قیمت آغاز و پایان معامله است. سایه هم در واقع دو خط است که خط بالایی را سایه بالایی و خط پایینی را سایه پایینی میگویند. سایه پایانی در واقع به پایین ترین قیمت در روز معاملاتی هم گفته میشود و منظور از سایه بالایی، بالاترین قیمتی در روز معاملاتی است که تحلیلگران از این اصطلاحات استفاده می کنند.
تحلیلگران برای تشخیص دامنه نوسانات یک سهم در بازه زمانی مشخص که مورد معامله قرار گرفته است از سایه ها استفاده می کنند. بدین منظور که، اگر قیمت باز شدن کندل (شمع) پایینتر از قیمت بسته شدن آن باشد به عبارتی با افزایش قیمت روبرو شده باشد کندل تو خالی، سفید و یا سبزرنگ است.
اگر قیمت باز شدن کندل بالاتر از قیمت بسته شدن آن باشد سهم با کاهش قیمت روبرو شده و کندل آن تو پر، مشکی یا قرمزرنگ خواهد بود. در ادامه به تعریف سایه ها میپردازیم.
نمودار کندل چیست؟
حال شاید سوال این باشد که منظور از قیمت پایین، بالا، قیمت باز شده و بسته شده چیست؟
- منظور از قیمت باز در واقع اولین قیمتی که در یک بازه معاملاتی معامله صورت میگیرد.
- به آخرین قیمتی که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معاملهای صورت گرفته است را قیمت بسته می گویند.
- قیمت بالا به بیشترین قیمتی که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معاملهای صورت گرفته است را می کویند.
- قیمت پایین کمترین قیمتی است که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معاملهای صورت گرفته است.
کندل و نمودار کندل د رواقع به تحلیل گران میتواند سیگنال هایی بدهد و در اخذ تصمیم درست برای معامله کمک کند، به طور مثال بدنه سفید یا سبز شمع، نشاندهنده فشار قوی خرید در دوره زمانی مربوطه و معمولا نشاندهنده صعودی بودن قیمت است. الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط حمایت و مقاومت سهم موزد استفاده قرار میگیرند.
آموزش کندل شناسی در بورس به زبان ساده
مهم ترین الگوهای کندل استیک
الگوی کندل ها از انواع محتلفی برخوردار است و به منظور ” آموزش کندل شناسی در بورس به زبان ساده ” بهتر است که انواع کندل را بررسی کنیم اما خوب است بدانید که کهترین و پرکاربرد ترین الگوهای کندل استیک که در بازار بورس و فرابورس استفاده می کنند عبارت اند از: ماروبزو، دوجی، چکش، پوشاننده، نفوذی، ابر تیره، سه سرباز سفید، سه کلاغ سیاه، ستاره صبحگاهی و ستاره عصرگاهی.
کندل ماروبزو به چهار رنگ مشکی یا قرمز، سفید و سبز تقسیم میشود.
زمانی که کندل دارای روند نزولی است و سایه بالایی و پایینی الگوی پوشاننده صعودی در آن دیده نمیشود و قدرت بیشتر فروشندگان نشانه الگوی ماروبزو است و در این الگوی کندل روند قیمت بازار بیشتر منفی است. ماروبزو خود به دو رنگ مشکی و سفید تبدیل میشود. این ماروبزو که توضیح داده شده مشکی است و از طرفی ماروبزو سفید نشاندهنده صعودی بازار است. در این حالت نیز سایه بالایی و پایینی دیده نمیشود. فشار بیشتر خریداران ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. درنتیجه بازار به سمت بالا است. زمانی که این نوع شمع تشکیل شود اولین مرحله از شروع روند صعودی (بازگشتی) رویداده است. در این حالت قیمت باز شدن برابر قیمت کف و قیمت بسته شدن برابر قیمت سقف است.
در کندل صعودی ماروبزو رنگ بدنه بصورت توخالی سفید یا سبز می باشد و سایه بالایی و پایینی ندارد. در این کندل قیمت باز شدن با قیمت کف و قیمت بسته شدن با قیمت سقف برابر می باشد.
کندل صعودی ماروبزو بیانگر این است که آنقدر قدرت خریداران زیاد می باشد که کنترل بازار در دست خریداران است و بازار را به بالا میکشند.
این شمع میتواند بیانگر ادامه صعود و یا اولین مرحله تشکیل یک روند صعودی (به صورت بازگشتی) باشد.
در نمودار دوجی قیمت شروع و پایان آنها یکسان است و در واقع دوجیها دارای بدنه نازک که معمولاً بهصورت یک خط نازک و باریک نشان داده میشوند. تردید بین خریداران و فروشندگان سهم مهمترین نتیجهای است که از دوجیها استنباط میشود.
در بعضی از حالات دوجیهای بعد از ماروبزو سفید دیده میشوند. این حالت نشانگر این است که خریداران قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند صعودی سهم نیاز به خریداران جدید است. حال اگر دوجی بعد از ماروبزو سیاه دیده شود نشانگر این است که فروشندگان سهم کم هستند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید باقوت بیشتری است.
دوجی بعد از ماروبزو سفید: خریداران قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند صعودی سهم نیاز به خریداران جدید است.
دوجی بعد از ماروبزو سیاه: فروشندگان قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید است.
دوجیها در چهار دسته تقسیمبندی میشوند اما ما 3 دسته مهم را نام می بریم که عبارت اند از:
الگوی کندل دوجی پایه بلند در واقع نشان دهنده برابری قیمت شروع و پایان و برابری قدرت خریداران و فروشندگان در آن بازه زمانی می باشد.
منظور از دوجی سنگقبر این است که بدون سایه پایین است و بیانگر برابری قیمت شروع و پایان و تمایل بیشتر فروشندگان می باشد.
دوجی سنجاقک در واقع بیانگر تمایل بیشتر خریداران می باشد.
الگوی کندل چکش در واقع یک الگوی تک کندلی است و در روند نزولی نشاندهنده وجود ضعف در فروشندگان و ایجاد قدرت در خریداران می باشد. در واقع تشکیل الگوی پوشاننده صعودی کندل چکش نشانه ای از بازگشت روند می دهد که دارای یک بدنه کوچک در بالا و سایه بلند در زیر بدنه بوده و سایه پایینی حداقل دوبرابر بدنه یا بادی است. تنها شرط تشخیص صعود و یا نزولی بودن کندل تنها اندازه بدنه نسبت به سایه و محل تشکیل سایه است.
زمانی که کندل اول کندل دوم را بپوشاند در واقع الگوی کندل پوشاننده ایجاد شده است و در این زمان انتظار تغییر روند را داریم.
زمانی که قیمت باز شدن کندل دوم (که یک کندل صعودی است) پایین تر از کمترین قیمت کندل قبلی (که یک کندل نزولی است) می باشد ولی نفوذ خوبی در کندل اول دارد، میتواند گفت که در الگوی کندل نفوذی هستیم. در الگوی نفوذی، شمع سفید پایین تر از قیمت بسته شدن شمع سیاه در روز معاملاتی قبل باز خواهد شد و سپس قیمت سهم صعود می شود و در نیمه بالایی شمع سیاه روز قبل هم بسته خواهد شد.
پوشش ابر تیره یک الگوی شمعی بازگشتی نزولی است که یک کندل سیاه به وسیله آن بالاتر از انتهای یک کندل سفید و پایینتر از نقطه میانی آن، باز میشود. در الگوی ابر تیره کندل اول که یک کندل سفید و صعودی می باشد باید بزرگ باشد و کندل دوم که سیاه و نزولی می باشد باید ۵۰درصد یا بیش از ۵۰ درصد از بدنه کندل سفید قبل از خود را بپوشاند (در صورتی که این مقدار کمتر از ۵۰ درصد باشد الگو تشکیل نمیگردد) و همچنین از بیشترین قیمت کندل اول بالاتر باشد.
الگوی سه سرباز سفید در واقع نشان دهنده روند نزولی بازار است. این الگو از سه کندل استیک متولی دارای بدنه بلند تشکیل میشود که در بدنه اصلی کندل قبلی باز شده و بالاتر از بیشنیه کندل قبلی بسته میشوند. این کندل استیکها نباید سایههای خیلی بلندی داشته باشند و در بهترین حالت در بدنه اصلی کندل استیک قبلی الگو باز میشوند.
سه کلاغ سیاه یک الگوی کندل استیک یا نمودار شمعی خرسی است که برای پیشبینی برگشت روند صعودی فعلی استفاده میشود. این الگو از سه کندل استیک متوالی دارای بدنه بلند تشکیل میشود که در بدنه اصلی کندل قبلی باز شده و پایین تر از کندل قبلی بسته شدهاند. الگوی کندل سه کلاغ سیاه، زمانی یک الگوی برگشت قابل اعتماد به حساب می آید که توسط سایر اندیکاتورهای تکنیکال مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) تایید شود.
الگوی کندل صبحگاهی در اصل یک الگوی بصری در معاملات بورس است که از آن برای تشخیص وقوع بازگشت قیمت به سمت بالا استفاده میشود. این الگو از نمودارهای شمعی تشکیل شده است. بهتر است از این نشانگر در کنار دیگر نشانگرها استفاده شود تا ریسک کمتری تولید شود. الگوی کندل ستاره صبحگاهی ب در انتهای چند کندل متوالی و نزولی و یا در ادامه یک روند نزولی تشکیل می شود و فرقی بین رنگ و صعودی یا نزولی بودن کندل دوم وجود ندارد و با یک گپ از دو کندل دیگر جدا می شود.
ستاره عصرگاهی معکوس الگوی ستاره صبح گاهی و یک الگوی کاهشی است. در شکل مطلوب یا ایده آل این الگو لازم است بین بدنه شمع اول و شمع دوم و همچنین بین بدنه شمع دوم و بدنه شمع سوم شکاف وجود داشته باشد.اما معمولا شکاف دوم به ندرت شکل می گیرد. الگوی ستاره عصرگاهی نفوذ کافی بدنه شمع سوم در بدنه شمع اول است.
الگوی ابر سیاه پوششی یا dark cloud cover چیست؟ نحوه شناسایی این الگو
در مورد کندل ها و اهمیت داده های بدست آمده از بدنه و سایه های تشکیل دهنده آن، بقدری پراهمیت است که هر الگوی تشکیل شونده از این عناصر نشان دهنده شکل خاصی از رفتار سرمایه می باشد. این رفتارها گاه نشانه ای از روندهای صعودی در روزهای آتی بوده و گاه به صورت برعکس حکایت از روند نزولی می کنند. آنچه بیش از همه این ها اهمیت دارد، نقش این الگوها در تشخیص روند است. الگوها، ابزارهای شناسایی و صدور سیگنال ها بوده و همواره بهترین تحلیل گران، در سریعترین زمان ممکن به الگوها دست پیدا کرده و از طریق آنها روند را پیش بینی کرده اند. تا به حال به آموزش انواع الگوها و کندل هایی مثل کندل دوجی یا کندل مارابوزو پرداخته ایم اما در این مقاله به سراغ یکی از مهم ترین الگوها به نام ابر سیاه پوششی خواهیم رفت و سعی خواهیم کرد در مورد این کندل و تاثیرات آن بر روند قیمتی سرمایه بحث کنیم.
کندل ابر سیاه پوششی (dark cloud cover) چیست؟
کندل ابر سیاه پوششی یا dark cloud cover مطابق با نام نسبتا خوفناکی که دارد عمل می کند. این کندل یه نشانه بزرگ برای تغییر روند از صعودی به یک روند نزولی است و دقیقا در نقطه اتمام روند های صعودی تشکیل می شود. کلیت این الگو از دو کندل تشکیل می گردد که هر کدام از این کندل ها ویژگی هایی خاص خود دارند که در صورت تحقق آنها می توان به صحت شکل گیری ابر سیاه پوششی اعتماد کرد.
ویژگی های ابر سیاه پوششی
برای تشخیص الگو به دنبال برخی موارد اساسی و پایه ای باشید. تشکیل این الگوی ابر سیاه پوششی با دو کندل متوالی سنجیده می شود. کندل اول به صورت یک کندل الگوی پوشاننده صعودی صعودی خواهد بود که نشانه ای از روندی به صورت صعودی است که قرار است با شکل گیری این الگو تبدیل به نزولی شود. کندل بعدی قطعا نزولی است. . موضوع حیاتی این است که کندل نزولی باید به صورت حداقلی، نیمی از کندل صعودی قبلی را کاور کند. از جمله مواردی که در ادامه باید مورد توجه باشد، این است که فاصله بین بسته شدن کندل صعودی و باز شدن کندل صعودی وجود داشته باشد. وجود این فضای خالی و گپ این الگو را به حالت بهینه آن سوق می دهد. در صورتی که این فضا وجود نداشته باشد، نمی توان تشکیل این الگو را نقض کرد اما باید بدانیم که از حالت قطعی و ایده آل فاصله می گیرد.
در صورتی که بسته شدن کندل نزولی مماس با بسته شدن کندل صعودی بوده باشد، حالتی رخ می دهد که باید این کندل نزولی حداقل نیمی از کندل صعودی را پوشش دهد. در این صورت می توان الگوی موردنظر را ابر سیاه پوششی نامید. آنچه در بازارهای جهانی سرمایه رخ می دهد اغلب به شکل فرم مذکور است و از حالت ایده آل توصیف شده دور است. اما در بازارهای داخلی باید به صورت قطعی در مورد رخداد الگوی ایده آل به نتیجه برسیم.
انتظاری که بازار از به وحود آمدن الگوی ابر سیاه پوششی دارد، تغییر جهت روند به سمت نزول است. یک الگوی بازگشتی نزولی که متشکل از دو بدنه کندل در قله نمودار است. کندل صعودی قطعا بدنه بزرگتر را دارد و کندل نزولی حداقل بیشتر از نیمی از آن می باشد. در حد فاصله بین این دو، یک فضای صعودی تشکیل می شود که البته موقتی بوده و در کندل های بعدی از بین خواهد رفت. اینکه تاکید ما بر روی پوشش بالای پنجاه درصدی از کندل صعودی است، به این دلیل می باشد که قیمت بسته شدن سهم روی کندل نزولی، پایین تر از میانه کندل صعودی باشد. همچنین توجه داشته باشید که در این کندل ها ، مبنای عملکرد ما بدنه های الگو است و ما هیچ توجهی به سایه ها و شاخ و دم آنها نداریم.
قدرت نزولی الگوی ابر سیاه پوششی
در مقایسه با یک الگوی تقریبا مشابه باید این گونه تفسیر کرد که که الگوی کندل پوشاننده نزولی نیز دقیقا با همین متر و معیارها تعریف می شود اما یک تفاوت عمده وجود دارد. در پوشاننده نزولی، حداقل میزانی که برای پوشش کندل صعودی توسط نزولی مشخص شده است، حداقل صد درصد و در واقع کل آن را شامل می شود. بنابراین، می توان به صورت قطعی ادعا کرد که قدرت الگوی ابر سیاه پوششی در مقایسه با پوشاننده نزولی، در سطح پایین تری قرار دارد و روند نزولی بوجود آمده پس از آن شیب کمتری خواهد داشت.
ملاحظات ساختاری الگوی ابر سیاه پوششی
برخی ملاحظات و نکات مهم در تشخیص کندل ها و الگوی ابر سیاه پوششی وجود دارد که در زیر به آنها می پردازیم :
1- این الگو صرفا در روند صعودی رخ می دهد و آن را نزولی تغییر می دهد و حالت دیگری وجود ندارد. بنابراین در شناسایی آن باید در قله های نمودار تحقیق و تفحص کرد.
2- قیمت باز شدن کندل نزولی از قیمت بسته شدن کندل صعودی بالاتر خواهد بود اما این قیمت نهایتا در کمتر از نصف قیمت کندل صعودی به کار خود خاتمه خواهد داد. شایان ذکر است که در مورد بدنه کندل صحبت می کنیم و کاری به سایه ها نداریم.
3- کندل های تکمیل دهنده این الگو به نسبت سایر کندل های نمودار قیمتی باید بلندتر باشند. هرچه میزان بلندی این کندل ها بیشتر باشد، اعتبار آن بیشتر بوده و احتمال رخ دادن آن بالاتر است. بلندی کندل یک نشانه دیگر نیز است که آن عبارت است از جدالی که بین عرضه و تقاضا برای حفظ شرایط موجود رخ می دهد. به همین دلیل است که می توان اطمینان بیشتری به آن نمود، چون پس از حجم معاملات بالاتر و جدال نفس گیرتری منجر به غلبه عرضه شده و روند را نزولی کرده است.
4- در عموم موارد، معامله گران ترجیح می دهند تا یک کندل بعد را نیز برای تایید این موضوع منتظر بمانند. این کندل بعد از ابر سیاه پوششی را کندل تاییدی نامیده و حکم احتیاط را دارد.
شما باید از پنج عنصر اصلی اطمینان حاصل کنید :
- وجود یک روند صعودی
- کندل قبلی حتما صعودی باشد
- ایجاد یک فضای خالی قیمتی که در نهایت منجر به نزول قیمت شده باشد.
- قیمت بسته شدن کندل نزولی پایین از میانه کندل نزولی
این الگو عبارت است از یک سیگنال فروش که باید در مورد آن به قطعیت برسید تا بتوانید در آن نقطه از سرمایه خود خارج شوید. بنابراین بسیار مورد توجه معامله گرانی است که با دید احتیاطی پا به عرصه خرید و فروش گذاشته اند. در صورت مشاهده این الگو، باید کمی نسبت به وجود آن الگوی پوشاننده صعودی الگوی پوشاننده صعودی اظهار شک کنید و به توصیه نگارنده، تا یک یا دو کندل بعدی را انتظار بکشید. در صورتی که کندل بعد از این الگو روندی غیر از نزولی داشته باشد، عملا الگو را نقض کرده و قابلیت اعتماد ندارد. هر چند که باید در همین مرحله نیز همواره جانب احتیاط را رعایت کرده و حد سود و زیان خود متعهد باشید. در این باره به دنبال سقف و کف حمایتی نیز باشید. با شکستن حمایت های تعیین شده در نمودار می توان اعتبار بیشتری را برای این الگو تصور نمود.
باید توجه کنید که آشنایی و تسلط بر الگوهای تحلیل تکنیکال، از مهم ترین ابزارهای موفقیت یک معامله گر در بازار سرمایه است و فرد باید از زمان ورود به چنین بازاری با انواع آنها آشنا شود. مفهوم تکرار در این الگوها منحصربفردترین موضوع است که به معنای شناسایی وضعیت و انتظار بروز مجدد آن می باشد. سیگنال های تولیدی از این الگوها نیز غالبا بهترین راهنما برای عملکرد شما خواهند بود. هرچند که هیچ قطعیتی در آن وجود نداشته و ندارد و کاملا وابسته به علم و دانشی است که یک تریدر در مواجهه با قیمت از خود نشان می دهد. الگوی ابر سیاه پوششی در میان دسته الگوهای پنج گانه قدرتمند تحلیل تکنیکال نیست اما بدون شک یکی از مهمترین آنها در تشخیص تغییر روند بازار می باشد. سعی کنید با تطبیق این الگو در مثال های مختلف، قدرت بیشتری در شناسایی آن پیدا کنید. البته الگوی دیگری مانند الگوی چکش نیز موجود است که شما می توانید در تحلیل های خود از آن بهره ببرید.
کندل ها و انواع آنها
معاملهگران بورسی، برای انجام معاملاتشان در طی روز، از سه نمودار خطی، کندل استیک و میلهای استفاده میکنند. در این بین، کندلها به این دلیل که به راحتی قابل استفاده هستند و نوسانات قیمت را بهتر پوشش میدهند، بسیار پرکاربردتر هستند.
کندل چیست؟
کندل استیک در لغت به معنای شمعدان است و جالب است که بدانید، فروشندگان برنج در ژاپن اولین افرادی بودند که از کندل ها برای شناسایی قیمت بازار وشتاب قیمتی در بازارهای مالی استفاده کردند.
بنابراین در تعریف کندل میتوان گفت، یک نوع نمودار قیمتی است که با کمک آن میتوان قیمتهای بالا، پایین، بازشدن و بسته شدن یک اوراق بهادار در یک دوره زمانی مشخص را نشان داد.
به بیان دیگر، از کندل استیکها زمانی استفاده میشود که تغییرات قیمت سهم دارای روند باشد. الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط حمایت و مقاومت سهم (اگر الگویی تشکیلشده باشد) مورد توجه قرار میگیرند و انتخاب قیمتهای مناسب برای خرید سهام جزیی از نقاط قوت الگوهای کندل استیک است.
این در حالی است که این الگوها برای قیمتهای خروج از سهم معمولأ عملکرد مناسبی ندارند. نمودارهای شمعی، احساسات و هیجانات سرمایهگذاران در بازار را به شکل تصویری در میآورند، به این ترتیب تحلیلگران تکنیکال میتوانند زمان مناسب خرید و فروش را با بررسی و تحلیل این نمودارها تشخیص دهند.
به همین دلیل است که کندلها، یک تکنیک بسیار مناسب برای ارزیابی داراییهایی مانند سهام، معاملات فارکس و معاملات آتی محسوب میشوند.
اجزای نمودار شمعی
نمودار شمعی از دو بخش بدنه اصلی و سایه تشکیل شده است. بدنه اصلی شمع نشاندهنده قیمت آغاز و پایان معامله است و بخش دیگر شامل دو خط است که به سایه مشهور شده است. خط بالایی را سایه بالایی و خط پایینی را سایه پایینی میگویند.
دامنه نوسان سهم در طول دوره زمانی مورد داد و ستد توسط سایه ها نمایش داده میشود. اگر قیمت باز شدن کندل (شمع) پایینتر از قیمت بسته شدن آن باشد به عبارتی با افزایش قیمت روبرو شده باشد کندل تو خالی، سفید و یا سبزرنگ است.
اگر قیمت باز شدن کندل بالاتر از قیمت بسته شدن آن باشد سهم با کاهش قیمت روبرو شده و کندل آن توپر، مشکی یا قرمزرنگ خواهد بود. به الگوی پوشاننده صعودی قسمتی از کندل که بیرون از محدوده قیمتهای باز و بسته شدن قرار دارد، سایه (shadow) میگویند.
در ادامه با اجزای کندل استیکها بیشتر آشنا میشویم:
پایه و اساس نمودارهای شمعی
انواع الگوهای کندل استیک
۱- ماروبزو (Marubozu)
ماربزو به دو دسته مشکی و سفید تقسیم میشود:
- ماروبزو مشکی، زمانی خود را به نمایش میگذارد که کندل روند نزولی را تجربه کند و سایه بالایی و پایینی در آن دیده نشود. فشار بیشتر فروشندگان ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. در چنین حالتی، قیمت باز شدن برابر قیمت سقف و قیمت بسته شدن برابر قیمت کف است.
- ماروبزو سفید، زمانی خود را به نمایش میگذارد که کندل روند صعودی را تجربه کند و سایه بالایی و پایینی دیده نشود. فشار بیشتر خریداران ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. در این حالت قیمت باز شدن برابر قیمت کف و قیمت بسته شدن برابر قیمت سقف است.
۲- دوجی (Doji)
مفهوم دوجی اشاره به نمودارهای شمعی دارد که قیمت شروع و پایان در آن یکسان است. دوجیها دارای بدنه نازک هستند که معمولأ به صورت یک خط نازک و باریک نشان داده میشوند.
تردید بین خریداران و فروشندگان سهم، مهمترین نتیجهای است که از دوجیها استنباط میشود. در بعضی از حالات، دوجیهای بعد از ماروبزو سفید دیده میشوند.
این حالت نشان میدهد که خریداران قوت خود را ازدست دادهاند و برای ادامه روند صعودی سهم، نیاز به خریداران جدید است.
حال اگر دوجی بعد از ماروبزو سیاه دیده شود، نشان میدهد که فروشندگان سهم کم هستند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید با قوت بیشتری است.
۳- الگوی چکش (Hammer)
الگوی چکش معمولأ در یک روند نزولی و در انتهای آن شکل میگیرد. این الگو دارای سه خصوصیت اصلی است که عبارت است از:
- بدنه کندل که در قسمت بالای آن است.
- سایه پایینی بلند (دو تا سه برابر اندازه بدنه).
- نداشتن سایه بالایی (سایه بالایی خیلی کوتاه) است.
اگر رنگ بدنه سفید باشد نشاندهنده قدرت بالای الگو برای بازگشت است. بدین معنی که قیمت سهم به سمت افزایش خواهد رفت.
۴- الگوی دارآویز (Hanging Man)
این نوع الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و بیانگر تغییر الگو به سمت روند نزولی است (در خط مقاومت سهم تشکیل میشود). در این الگو بدنه کندل در بالای آن است و از مهمترین خصوصیات این نوع الگو به شمار میآید.
از دیگر خصوصیات این نوع کندل میتوان به این نکته اشاره کرد که اندازه سایه پایین حداقل دو برابر بدنه کندل است. معمولأ این نوع کندل سایه بالایی ندارد یا اینکه سایه بالایی آن بسیار کوتاه است. رنگ بدنه مشکی نشانگر قدرت بالای الگو برای برگشت را نشان میدهد.
۵- الگوی چکش معکوس (Inverted Hammer)
این الگو شباهت زیادی به الگوی چکش دارد، الگوی چکش معکوس همانند الگوی چکش در انتهای روند نزولی شکل میگیرد.
در این نوع الگو، بدنه در انتهای آن قرار دارد و اندازه بدنه یک دوم سایه بالایی است. رنگ بدنه سفید در این الگو، نشاندهنده قدرت بیشتر الگو برای بازگشت روند است.
۶- الگوی هارامی (Harami)
واژه هارامی، ریشه ژاپنی دارد و به معنی باردار بودن است. این الگو شامل دو کندل است که کندل اول نقش والده (مادر) و کندل دوم نقش فرزند را دارد.
متوقف شدن و یا کند شدن روند حرکت، مهمترین نتیجهای است که پس از مشاهده این کندل میتوان به آن پی برد. معمولأ رنگ کندلها در این الگو متفاوت است.
بهطور مثال اگر کندل مادر سفید باشد کندل کودک به رنگ مشکی است. رنگ سفید به معنای مثبت بودن و رنگ مشکی به معنای منفی بودن است.
۷- الگوی ستاره ثاقب (Shooing Star)
الگوی ستاره ثاقب در انتهای روند صعودی شکل میگیرد. در این نوع از الگو، بدنه در انتهای پایینی آن است و اندازه سایه بالایی آن دو برابر بدنه است.
۸- الگوی انبرک پایینی
این الگو دارای دو شمع با رنگهای متفاوت است. در ابتدا شمع نزولی که به رنگ مشکی است تشکیل میشود. اندازه بدنه شمع نزولی، بزرگ بوده و این شمع فاقد سایه است.
پس از تشکیل شمع اول نوبت به تشکیل شمع دوم میرسد که شمع دوم در محدوده قیمتی شمع اول خواهد بود. شمع دوم معمولاً بهصورت دوجی یا چکش معکوس شکل میگیرد.
۹- الگوی ستاره صبحگاهی
این الگو دارای سه شمع است. مهمترین نتیجهای که از الگوی ستاره صبحگاهی استنباط میشود، شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی است. معمولأ این الگو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد که هر شمع شامل پیامی است.
- شمع اول، نزولی و پرقدرت است.
- شمع دوم که معمولأ فاقد بدنه بزرگ و سایه است، میتواند به شکل صعودی یا نزولی شکل بگیرد.
- شمع سوم نسبت به شمع دوم حالت صعودی دارد.
۱۰- الگوی سه ستاره صعودی
این الگو نیز از سه شمع تشکیلشده است. اگر بین شمع اول و دوم یک شکاف نزولی و بین شمع دوم و سوم یک شکاف صعودی تشکیل شود، میتواند پیامی مبنی بر تغییر روند از نزولی به صعودی از آن استخراج کرد.
۱۱- الگوی ستاره عصرگاهی
این الگو شامل سه شمع است. مهمترین خروجی این الگو شروع روند نزولی در انتهای روند صعودی است. وضعیت شمعها در این الگو به شکل زیر است:
- شمع اول: صعودی و بسیار پرقدرت
- شمع دوم: بدنه شمع دوم کوچک و معمولاً دارای سایه نیست.
- شمع سوم: نزولی
۱۲- الگوی پوشاننده صعودی
دو شمع در این الگو وجود دارد که دارای رنگهای متضاد است. این الگو در انتهای روند نزولی تشکیل الگوی پوشاننده صعودی میشود. شمع دوم که دارای بدنه به رنگ سفید است بیانگر روند صعودی است.
در این الگو شمع دوم کل شمع اول را که به رنگ مشکی است، پوشش میدهد. در الگوی پوشاننده صعودی، وجود و یا عدم وجود سایهها مهم نیست.
کندل اینگالفینگ (Engulfing) چیست؟
زمانی که صحبت از نمودارهای شمعی یا کندل استیکها میشود، نمیتوان نقش الگوها را در تحلیل تکنیکال نادیده گرفت. در مقالات قبلی به الگوی پین بار و دیگر الگوها اشاره کردهایم. الگوهایی که در هر نوع از شرایط بازار برای هدفی خاص به کار میآیند. در این مقاله تیم توکن باز قصد دارد، الگوی اینگالفینگ را مورد بررسی قرار دهد. پس با ما همراه باشید.
مفاهیم کلی:
- کندل اینگالفینگ (Engulfing) چیست؟
- مفهوم اینگالفینگ
- الگوی کندل اینگالفینگ بولیش یا گاوی
- الگوی کندل اینگالفینگ بیریش یا خرسی
کندل اینگالفینگ (Engulfing) چیست؟
در تعریف اینگالفینگ میتوان اینگونه بیان کرد که به معنای پوشش دهنده است. علت نام نهادن این کندل آن میباشد که ویژگی پوشاننده را در خود دارد به گونهای که از سمت پایین و بالا تمامی کندل پیشین را تحت پوشش قرار میدهد و به صورتی که کندل پیشین قابل رویت نیست. در حقیقت باید بگویم این الگو هنگامی به وجود میآید که بدنه قیمتی شمع یا کندل، یک یا چند کندل پیش از خود را در برمیگیرد.
باید بدانیم هنگامی که این الگو کندلهای بیشتری را شامل شود توان بیشتری نیز برای تداوم روند خود خواهد داشت.
دو گونه کندل از این الگو در تحلیل تکنیکال تعریف شده است:
۱. الگوی اینگالف صعودی (Bullish) نشانگر سیگنال افزایشی و روبهجلو است.
۲. الگوی اینگالف نزولی (Bearish) نشانگر سیگنال کاهشی و رو به سقوط است.
Engulfing
مفهوم اینگالفینگ
برای فهم بهتر این الگو بیایید تصور کنید که یک روند کاهشی یا نزولی موجود است و کندل نزولی به وجود آمده و تشکیل گردیده است. اما همانطور که مستحضر هستید، در یک کندل کاهشی و یا نزولی قیمت (Price) باز شدن کندل فراتر و بالاتر از قیمت بسته شدن خواهد بود. پس از اتمام این کندل اگر کندل بعدی گپ ایجاد شود (کندل بعدی در قیمت پایینتر از قیمت بسته شدن کندل قبلی باز شود.) به گونهای که در قیمتی فراتر از قیمت باز شدن (Open) کندل قبلی کلوز یا بسته شود.
بدین ترتیب کندل پیشین اینگالف شده است. اما نباید از این موضوع که شرط اینگالف شدن چیست غافل شد و باید بدانیم که اینگالف کردن پوشش بدنه پیشین توسط کندل جدید میباشد که نمایانگر وارد شدن خریدارها و مغلوب شدن تقاضا بر عرضه خواهد بود.
الگوی شمع اینگالفینگ در ناحیه حمایتی و مقاومتی
باید دانست هنگامی که یک روند به منطقهٔ مقاومت یا حمایت میرسد امکان دارد قدرت و توان حرکت خود را از دست بدهد. بدین صورت توان ناحیه دیگر و طرف مقابل افزایش پیدا میکند. به گونهای که اگر روند رو کاهش باشد در منطقه حمایتی با فشار خریداران و عکس این موضوع نیز برقرار است اگر روند افزایشی باشد در منطقه مقاومت با فشار فروشندگان روبهرو خواهیم بود.
باید بدانیم این کشمکش و رویارویی همواره بین خریداران و فروشندگان در مومنتوم و یا سایر علائم و نشانههای پرایس اکشن یاد میشود، به عرصه نمایش در میآید. یکی از علائم بازگشت روند الگوی شمعی اینگالفینگ میباشد. لازم است بر این موضوع واقف آییم که در بعضی اوقات بازار پر تلاطم و نوسانات بسیاری را تجربه میکند و همین مسئله بازار را در وضعیت رنج زدن قرار میدهد. در چنین شرایطی الگوی اینگالفینگ بالا رفتن ناگهانی حجم معاملات سیگنالی به علت بازگشت روند میباشد.
الگوی کندل اینگالفینگ بولیش یا گاوی
آنچه لازم است بدانیم این است که که الگوی کندل اینگالفینگ گاوی یا بولیش برای تمام کردن روند کاهشی یا نزولی و سر آغاز روند افزایشی محسوب می شود.
زمانی که یک روند نزولی حاکم است و پس آن کندل نزولی با کندل افزایشی اینگالف شود در اینجا ممکن است بازگشت روند یا اصلاح روند و ایجاد آن حاصل گردد. در این الگو باید کندل اینگالفینگ افزایشی بوده و کندل پیش از آن روندی نزولی را طی کرده باشد.
قیمت (Price) بازشدن این الگو می باید مساوی یا پایین تر از قیمت (Closed) شمع نزولی پیشین باشد. ضمن آنکه پرایس بسته شدن شمع این الگو باید بالاتر از قیمت (Open) کندل پیشین و نزولی باشد.
Engulfing
الگوی کندل اینگالفینگ بیریش یا خرسی
آنچه لازم است بدانیم این است که الگوی کندل اینگالفینگ خرسی یا بیریش این الگو در پایان روند افزایشی تشکیل شده و بعد از آن یک روند کاهشی به وجود می آید یا یک اصلاح صورت می پذیرد.
در این الگو برعکس الگوی بولیش نزولی بوده و شمع پیش از آن افزایشی می باشد. به گونه ای که قیمت باز شدن کندل پوششی یا اینگالفینگ می بایست، مساوی یا فراتر از (Price) یا قیمت بسته شدن کندل پیشین باشد. در سوی دیگر قیمت بسته شدن این الگو نیز می بایست، نزولی تر از قیمت باز شدن کندل پیشین باشد.
Engulfing
دیدگاه شما