آموزش توسعه برند
بسیاری لیندا واینمن را "مادر آموزش اینترنتی" لقب داده اند. وی که هم اکنون (2016) ۶۰ سال سن دارد در ۱۹۹۵ سایتی را راه اندازی کرد که به عنوان منبعی رایگان برای دانش آموزان محسوب می شد. طی آن دوران لیندا به صورت خودآموز در حال یادگیری طراحی وب بود و تلاش داشت تا آموخته هایش را با سایرین نیز به اشتراک بگذارد. هر چند این روزها مسئله یاد شده امری عادی به حساب می آید اما در اواسط دهه نود -روزگاری که هنوز یوتیوبی نبود- یادگیری طراحی وب به صورت خودجوش چندان مسئله رایجی محسوب نمی گشت.
اشتیاق آن روزهای لیندا در یادگیری ، حالا به لطف وب سایت و سرویسی هایی همانند آنچه خود او راه اندازی کرده به میلیون ها نفر دیگر در سراسر دنیا نیز سرایت نموده و آنها می توانند با اندک هزینه ای و در هر جا و مکانی آنچه که دوست دارند را فرا بگیرند.
ناگفته نماند که پیدا کردن مسیر صحیح کسب و کار، حتی برای لیندا واینمن نیز بدون فراز و نشیب نبوده و وی هم مانند هر فرد موفق دیگری در راه رسیدن به پیروزی پستی و بلندی های بسیاری را از سر گذرانده.
درک نیازی که هیچکس به آن پاسخ نداده بود
وقتی در سال ۱۹۹۳ واینمن طراحی وب را اندک اندک فرا گرفته و قصد آموزش دادن آن را پیدا کرد، ابتدا به کتاب فروشی مراجع نمود و سعی کرد کتابی را به عنوان مرجع انتخاب و از روی آن به دانش آموزان خود درس بدهد. اما وی متوجه شد کتاب فروشی ها و کتابخانه ها تنها راهنماهایی بسیار فنی و پیچیده را ارائه می نمایند که درک شان برای افراد معمولی و با دانش متوسط تقریباً غیر ممکن محسوب می شود.
لیندا واینمن میگوید: به یاد می آورم که با خود فکر کردم شاید چنین کتابی هنوز وجود ندارد. بلافاصله از کتاب فروشی به خانه رفتم و ایده ی اولیه نوشتن آن را پیاده سازی کردم.
کمی بعد کتاب "طراحی گرافیک های تحت وب" که به باور بسیاری اولین کتاب ساده و قابل درک توسط عموم در رابطه با حرفه طراحی وب بود، توسط افراد بسیاری در سراسر دنیا به عنوان یک مرجع غیر فنی مورد استفاده قرار می گرفت و محبوبیتی غیر قابل باور به دست آورده بود.
درست در همان زمان و در سال ۱۹۹۵ واینمن آدرس ایمیل فردی را مشاهده نمود که به صورت [email protected] بود و مشتاق شد بداند آیا دامنه ی لیندا نیز برای ثبت کردن در دسترس قرار دارد یا خیر. وی این دامنه را خریداری و وبسایتی تحت آن راه انداخت تا از طریقش بتواند با دانش آموزان و همچنین خوانندگان کتاب خود ارتباط برقرار نماید.
شروعی کوچک و توسعه ای آهسته و پیوسته
بعد از موفقیت کتاب واینمن همسر او، بروس هون (Bruce Heavin)، که در اصل موسس کمپانی لیندا نیز محسوب می شود، پیشنهاد داد در طول تعطیلات بهاره یکی از سالن های کامپیوتر دانشگاهی را اجاره نموده و در آن به مدت یک هفته دوره آموزش طراحی وب برگزار نمایند.
آنها این ایده را عملی کردند و سپس به منظور جذب افراد علاقه مند بنر تبلیغاتی را روی سایت لیندا قرار دادند. نه تنها ظرفیت کلاس یاد شده بسیار سریع پر گشت، بلکه افراد از گوشه و کنار دنیا و حتی مثلاً شهر وین برای حضور در آن ثبت نام نمودند.
اینکه تنها یک بنر در سایت خود آموزش توسعه برند قرار دهیم و سپس مردم از سراسر دنیا برای حضور در کلاس مان ثبت نام نمایند، باعث شده بود تا شوکه شویم.
آن کارگاه های یک هفته ای بسیار زود باعث شدند تا کسب و کار امروزی لیندا و همسرش پایه گذاری گردد. واینمن از درآمد حق امتیاز کتاب خود با ارزش ۲۰ هزار دلار استفاده کرد و مدرسه طراحی وبی را راه اندازی نمود که دوره هایش در هر ماه به سرعت پیش فروش شده و ظرفیت شان تکمیل می گشت. لیندا می گوید: "مشتریان زیادی وجود داشتند که مجبور بودیم به آنها نه بگوییم، زیرا ظرفیتی برای پذیرش شان وجود نداشت".
اوج گیری پس از بحران
کسب و کار لیندا پس از چند سال توانست ۳۵ فرصت شغلی را ایجاد و درآمدی ۳.۵ میلیون دلاری را فراهم کند. اما در سال ۲۰۰۱ و پس از انفجار حباب دات کام و حوادث مرتبط به یازده سپتامبر، تمایل افراد به یادگیری دروس طراحی وب کاهشی عجیب پیدا کرد، آموزش توسعه برند تا جایی که واینمن و همسرش در ادامه دادن مسیر مردد شده بودند.
کمپانی آنها دچار بحرانی جدی گشت، واینمن و هون ۷۵ درصد کارمندان خود را اخراج کردند و تنها ۹ نفر در استخدام شان باقی ماند. دفتر و مقر برگزاری دوره های لیندا نیز کوچک تر گشت و سعی را بر این گذاشتند تا واحد هایی با قیمت ارزان تر اجاره نمایند.
روز های سیاهی بود و حتی خودم تردید داشتم که می توانیم این کسب و کار را ادامه دهیم یا خیر.
خود واینمن در مورد آن ایام می گوید: "همه در حال نبرد برای بقا بودند و سعی می کردند سر خود را بالای آب نگه دارند. ما نیز وضعیتی مشابه را تجربه می کردیم و در نهایت درست همین زمان بود که تصمیم گرفتیم خدمات خود را به صورت کاملاً آنلاین ارائه نماییم."
روزگاری که ایده یاد شده شکل گرفت و سپس عملی گشت (ارائه خدمات به صورت آنلاین) تماشای فیلم بر روی کامپیوترها تازه در حال رواج یافتن بود. لیندا دات کام تصمیم گرفت در ازای سرویسی که ارائه می کند هزینه حق اشتراکی ۲۵ دلاری را به صورت ماهیانه دریافت نماید.
افراد اندکی از این راهکار استقبال کردند. واینمن می گوید: "درآمد مان به شدت افت کرده بود. روز های سیاهی بود و حتی خودم تردید داشتم که می توانیم این کسب و کار را ادامه دهیم یا خیر."
با تنها ۱۰۰۰ نفر پرداخت کننده حق اشتراک ماهیانه، بقای کمپانی به نظر بسیار سخت می رسید. ایجاد یک جامعه ی آنلاین زمان بر است و لیندا به خود امید می داد که آنها مسیر شان را عوض نکرده اند بلکه راهی تازه را شروع نموده اند پس باید صبر پیشه کنند. او توضیح می دهد که "همه چیز بسیار آهسته پیش رفت. ولی کم کم پرداخت حق اشتراک ماهیانه آنلاین رواج پیدا کرد و مقدار آن هر ساله چندین برابر شد".
در ۲۰۰۶ تعداد مشترکین به ۱۰۰.۰۰۰ نفر رسید و واینمن و همسرش ۱۵۰ کارمند خود را به همراه خانواده هایشان به دیزنی لند بردند تا موفقیت بزرگی که رقم خورده بود را جشن بگیرند.
ایجاد فرهنگ سازمانی مناسب در زمان رشد
اینکه اعضا و کارمندان شرکت همانند یک خانواده با یکدیگر در تعامل باشند همواره برای لیندا حائز اهمیت بوده و او حتی همیشه تلاش داشته تا افراد تحت استخدام خود را با اسم کوچک بشناسد و صدا بزند. ولی رشد سریع کمپانی و رسیدن تعداد کارمندان به عدد ۵۰۰، رفته رفته چالش هایی تازه را پدید می آورد و سبب می گردد واینمن در ایده آل های خود بازنگری نماید.
وی می گوید: "چالش اصلی بر سر تعیین سمت و مقام افراد بود. اینکه با هر کس چه برخوردی باید صورت بگیرد. همه ی کسانی که رشدی سریع را در شرکت خود تجربه کرده اند می دانند که ایجاد سلسله مراتب تا چه حد اهمیت دارد."
در ۲۰۰۷ تصمیم بر این شد تا یک مدیرعامل جهت اداره ی بهتر مجموعه به آن اضافه گردد. به گفته ی خود لیندا "درست در همان زمان بود که او تصمیم گرفت در رفتارها و برخوردهای خود سیاست بیشتری داشته و بروکراتیک تر عمل نماید".
ایجاد فرهنگ سازمانی برای شرکتی با بیش از ۵۰۰ کارمند کاری بسیار دشوار خواهد بود ولی حتی آنچه از این مسئله نیز دشوارتر به حساب می آید پایه ریزی درست و مطابقت دادن افراد با فرهنگ یاد شده است. اینکار در زمانی که یک شرکت نوپا و کوچک محسوب می شود چندان سخت نیست و شاید ضروری هم نباشد ولی با رشد آن صورت پذیرفتنش الزام می یابد.
پیش به سوی موفقیت
مدتی است که بسیاری تصور می کنند دوره های آموزش ویدئویی می توانند آینده آموزش به حساب بیایند.
در طی سال های اخیر کمپانی واینمن توسط افراد گوناگونی که در حرفه ی خود بهترین هستند دوره های آنلاین متعددی را ایجاد نموده و سعی کرده نشان دهد این دوره های آنلاین راه و روش یادگیری را برای همیشه متحول کرده اند.
لیندا دات کام قالبی معین و کارآمد را برای دوره های آموزشی اش پدید آورده و سپس کوشش کرده تا از نظر موضوعی نیز در بین مطالب مورد تدریس خود تنوع ایجاد نماید. روزگاری در وب سایت مورد بحث تنها ۲۰ دوره آموزش ویدئویی آنلاین وجود داشت، اما اکنون این رقم به ۶۳۰۰ رسیده که شامل ۲۶۷.۰۰۰ ویدئوی آموزشی می گردد.
ارائه ی کتابخانه ای ویدئویی به جای اینکه از افراد درخواست شود تا در دوره هایی مشخص با روال معمول و پیوسته شرکت نمایند، عاملی بوده که سبب گشته شیوه ی آموزشی لیندا دات کام نسبت به سایرین کاملاً متفاوت گردد.
واینمن می گوید: "مدتی است که بسیاری تصور می کنند دوره های آموزش ویدئویی می توانند آینده آموزش به حساب بیایند. ما به خاطر همین تفاوت مان مورد توجه قرار داشته و تحت نظر سایرین هستیم".
فروش به لینکدین Linked in
من به شخصه بر روی اثری که از همکاری دو کمپانی با یکدیگر پدید می آید متمرکز هستم.
واینمن زمانی که متوجه می شود لینکدین قصد خرید کمپانی اش را دارد، در ابتدا شوکه می گردد. او و همسرش هرگز به دنبال فروش شرکت خود و یافتن مشتری برای آن نبوده اند و البته در سن ۶۰ سالگی وی هنوز هم احساس می نموده که برای بازنشستگی بسیار زود است.
اما رفته رفته به این نتیجه می رسند که این فروش و ادغام دو کمپانی با یکدیگر احتمالاً امری منطقی و موثر خواهد بود. هر دو شرکت به نوعی تلاش داشته اند به افراد کمک کنند تا وضعیت شغلی خود را بهبود بخشند و احتمالاً در کنار یکدیگر بسیار بهتر از گذشته می توانند این هدف را محقق کنند.
واینمن می گوید: "بسیاری از مردم بر روی رقم معامله صورت پذیرفته تمرکز دارند و شاید این مسئله برای افرادی که با صنعت ما آشنا نیستند یک شگفتی محسوب شود. ولی خود من به شخصه بر روی اثری که از همکاری دو کمپانی با یکدیگر پدید می آید متمرکز هستم و اولین چیزی که در رابطه با این موضوع به ذهنم می رسد، میزان بزرگی این اثرگذاری است."
به نظر می آید حتی لیندا واینمن هم از موفقیت خودش شگفت زده است و تصور چنین روزی را نداشته. بر خلاف بسیاری از بنیانگذاران کمپانی ها مهم تکنولوژیک امروزی ، وی با هدف کسب درآمد های کلان شروع به کار نکرده و قصد اولیه اش هرگز ایجاد کمپانی نبوده که توسط لینکدین به ارزش ۱.۵ میلیارد دلار خریداری شد. او تنها سعی داشته آنچه که برای خودش جذاب بوده، یعنی طراحی وب را به سایرین نیز بیاموزد.
واینمن که بر حسب اتفاق بدل به یک معلم گشته، می گوید: "من نه چندان گنگ بودم و نه به آن صورت خوره ی دنیای تکنولوژی. افراد زیادی پیش من می آمدند و می پرسیدند چگونه این کار را انجام می دهی؟ یا چگونه آن کار را انجام می دهی؟ هرگز با خودم فکر نکرده بودم به اشتراک گذاشتن دانش در رابطه با آنچه که برایت جالب است، در واقع همان تدریس کردن محسوب می شود."
در حالکیه لیندا اعتقاد دارد تنها در زمان و مکان مناسبی حضور داشته، سخت است بدل شدن یک دامنه ی ۳۵ دلاری به کسب و کاری ۱.۵ میلیارد دلاری را حاصل یک اتفاق بدانیم.
داشتن یک برند شخصی قوی می تواند به شما کمک کند از رقبا و همکاران متمایز شوید آموزش توسعه برند و فرصت های مرتبط را جذب کنید. ارزش داده ها اکنون به خوبی شناخته شده است و ارزش متخصصان داده به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. با پیوستن افراد بیشتری به حوزه فناوری، رقابت افزایش مییابد و به همین دلیل اکنون تمرکز بر ساختن یک برند برای کمک به شما از همتایان مهمتر است. در این دوره، مربی Kate Strachnyi، یک متخصص داده که یک جامعه آنلاین و دنبال کننده بزرگی در رسانه های اجتماعی ایجاد کرده است، به شما می آموزد که چگونه برند شخصی خود را با لینکدین توسعه دهید تا به شما کمک کند خود را در یک حوزه پرجمعیت از متخصصان واجد شرایط متمایز کنید. او مزایای داشتن یک برند شخصی در لینکدین را پوشش میدهد، نکاتی را برای ایجاد نمایه شما به اشتراک میگذارد، و انواع مختلفی از محتوایی را که میتوانید برای حمایت از ساخت برند خود ایجاد کرده و به اشتراک بگذارید، توضیح میدهد.
نمونه ویدیوی آموزشی ( زیرنویسها جدا از ویدیو است و میتوانید آنرا نمایش ندهید ) :
01 مقدمه
01-01 اهمیت ایجاد برند در فناوری
02 مزایای داشتن یک برند شخصی در لینکدین
02-01 از جمعیت متمایز شوید
02-02 یک مزیت رقابتی به دست آورید
02-03 فرصت های مرتبط را جذب کنید
02-04 ماموریت برند: کلمات کلیدی
03 برند خود را در لینکدین بسازید
03-01 از جایی که هستید شروع کنید
03-02 قدرت اصالت
03-03 قدرت قوام
03-04 تعیین اهداف و پیگیری پیشرفت
03-05 ماموریت برند: اهداف خود را مشخص کنید
03-06 نمایه خود را بسازید
03-07 ماموریت برند: نمایه خود را بسازید
04 ایده های ایجاد محتوا برای لینکدین
04-01 انواع محتوا
04-02 پست فقط متنی
04-03 پست متن و تصویر
04-04 ویدیوی بومی
04-05 نظرسنجی لینکدین
04-06 پست های چرخ فلک سند
ویدیوی زنده لینکدین 04-07
04-08 مقالات و خبرنامه های لینکدین
04-09 بهترین شیوه های محتوا
04-10 پرداختن به ترس و موانع
04-11 ماموریت برند: ایجاد یک پست
04-12 تعامل با دیگران
04-13 ماموریت برند: تعامل با دیگران
04-14 تغییر کاربری محتوا
04-15 ماموریت برند: استفاده مجدد از محتوا
05 نتیجه گیری
05-01 مراحل بعدی برای ساختن برند شما
01 Introduction
01-01 The importance of building a brand in tech
02 Benefits of Having a Personal Brand on LinkedIn
02-01 Stand out from the crowd
02-02 Gain a competitive advantage
02-03 Attract relevant opportunities
02-04 Brand mission: Keywords
03 Building Your Brand on LinkedIn
03-01 Starting where you are
03-02 Power of authenticity
03-03 Power of consistency
03-04 Setting goals and tracking progress
03-05 Brand mission: Define your goals
03-06 Build your profile
03-07 Brand mission: Build your profile
04 Content Creation Ideas for LinkedIn
04-01 Types of content
04-02 Text only post
04-03 Text and image post
04-04 Native video
04-05 LinkedIn polls
04-06 Document carousel posts
04-07 LinkedIn Live Video
04-08 LinkedIn articles and newsletters
04-09 Content best practices
04-10 Addressing fear and obstacles
04-11 Brand mission: Create a post
04-12 Engaging with others
04-13 Brand mission: Engage with others
04-14 Content repurposing
04-15 Brand mission: Reuse content
آموزش برندینگ
برندسازی و برندینگ دغدغه آشکار و پنهان هر کسب و کاری است. هیچ مدیری از اهمیت برندینگ چشمپوشی نمیکند. اما حقیقت دردناک عدم آگاهی اکثر فعالان کسب و کار نسبت به فرایند و مفاهیم برندینگ است. به نظر میرسد آنطور که باید برندسازی و اهمیت آن برای مدیران ملموس نشده است. شاید دلیل آن کمبود منابع آموزش برندینگ باشد. اکثر افراد تصور میکنند برندینگ همان تبلیغات است اما حقیقت این است که برندینگ، فعالیتهایی در راستای افزایش سودآوری و بهبود شاخصهای کسب و کار است.
ما در سلسله آموزش برندینگ تلاش داریم مفاهیم اساسی برندسازی را برای شما مرور کنیم تا نسبت به مسیر برند خود آگاهانهتر تصمیم بگیرید. پس اجازه دهید قدم به قدم جلو برویم و موضوعات را بررسی کنیم.
برند چیست؟
اولین موضوعی که در این سلسله آموزشها ارائه کردیم تعریفی بر موضوع و ماهیت برند است. از تجربه و ادراک صحبت کردیم و بررسی کردیم چرا برندی مثل استارباکس قیمت بالاتری نسبت به برندهای دیگر دارند. اهمیت برند را شرح دادیم و کمی در مورد ادبیات برند توضیح دادیم. موضوعاتی آشنا از جمله وفاداری برند، قیف برند، آگاهی از برند، تجربه برند، یادآوری برند و شناخت از برند را بررسی کردیم.
برند چیست؟ جامعترین راهنما به همراه ویدیو و تصاویر تکمیلی
برندینگ چیست؟ راهنمای جامع برندسازی به همراه مثال کاربردی
برندینگ چیست؟
پس از رسیدن به تعریفی از برند، باید تمرکزی بر کلید واژه برندینگ داشته باشیم. در این مقاله بررسی شد که برندینگ چیست و برندینگ را اینگونه تعریف کردیم:
به فرایند مستمر تحقیق، توسعه و به کارگیری مجموعهای از ویژگیها و خصیصههای مرتبط به یک سازمان با هدف افزایش مطلوبیت در ذهن و قلب مشتری برندسازی یا برندینگ میگویند.
برای پیادهسازی این فرایند برندها نیازمند تعریفی دقیق از خودشان هستند. موضوع مهم این است که چطور و با چه صفتهایی در ذهن مخاطب ثبت شوند. همچنین بحث شهرت برند و محبوبیت برند را به میان کشیدیم. سهم آوا و آگاهی از برند شاید یک شبه تا حد زیادی به دست آید اما تصویر مثبت ذهنی، وفاداری برند و چنین شاخصهایی به راحتی کسب نمیشود.
پرسونال برندینگ چیست؟
موضوع جذاب و پراهمیت این روزها برندسازی شخصی یا پرسونال برندینگ است که ابتدا باید به تعریف پرسنال برند بپردازیم: پرسنال برند شخصی است که با تخصص و مهارتی خاص، خدماتی را به جامعه ارائه میکند و از این طریق در جامعه کسب و کار، به رقابت برای تسخیر ذهن و قلب مشتری میپردازد.
نکات مهم دیگری که در این مقاله بررسی شده مرتبط به رسیدن به هویت ارزشمند شخصی و داستانهای برای پرسنال برند و پرسنال برندینگ است. در این مقاله کتابهای پرسنال برندینگ نیز مورد بحث قرار گرفت و پیشنهاد میشود جهت تولید محتوا در راستای پرسنال برندینگ، حتما خلق برند داستانی را بررسی کنید.
مشاور برند کیست؟
متاسفانه در کشور ما تکلیف مشاور برندینگ هم مشخص نیست. تعداد مشاوران برند که تمامی ابعاد پازل برندینگ را یکجا ببینند چندان زیاد نیست. عموما مشاوره برندینگ با تولید اقلام گرافیکی یا اجرای کمپین تبلیغاتی مترادف در نظر گرفته میشود. مشاور برندینگ کسی است که تمامی قطعات هویت برند و کمپین برند را یکجا میبینید و فرصتی در راستای فعالیت یکپارچه بازاریابی و در راستای خلق تصویر بهتر و ارزشمندتر برند در بازار ایجاد میکند. مشاور برندینگ مانند رهبر ارکستر است که کمک میکند تمامی تلاشها همراستا و هماهنگ با یکدیگر کار کنند.
واحد برندینگ؛ واحدی ورای بازاریابی
در جلسات مدیریتی که حضور مییابیم، معمولا انگشت اتهام به سوی واحد بازاریابی و تبلیغات است. چرا که تصور میشود اگر این واحد کارش را درست انجام دهد، چالشهای فروش حل میشود. اما واقعیت این است که خیلی از اوقات موضوع برندینگ ورای فعالیتهای بازاریابی است. بحث، بحث تصمیمگیری کلان کسب و کار و انتخاب استراتژی است. در اینجا پای هیات مدیره و مدیرعامل هم باز میشود. مالکان برند در کنار واحد بازاریابی و روابط عمومی همگی باید تلاش کنند تا تصویر بهتر و مسیر ارزشسازی برای برند خلق کنند. پس موضوعاتی مهم میشود که در ادامه آموزش آن ارائه شده است.
شخصیت برند چیست؟ آموزش آرکتایپال برندینگ و مدل جنیفر آکر
برند پرسونالیتی یا شخصیت برند از موضوعات جذاب برندینگ و خلق هویت برند است. اما چرا این موضوع تا این حد مهم است؟ علت مشخص است. تمام تلاش برندسازی در ایجاد ارتباط عمیق و اثربخش انسانی با مخاطب است. این
معماری برند چیست؟ | انواع معماری برند و مثال ایرانی معماری برند
در حوزه مدیریت برند، معماری برند یا Brand Architecture ابزاری برای مدیریت و سازماندهی برندهای زیرمجموعه است. به کمک معماری برند، موضوعاتی مثل نامگذاری برند، حد ارتباطی ساببرند با برند مادر و … مشخص میشود. اما چرا موضوع معماری برند
وعده برند یا Brand Promise چیست؟
وعده برند یا Brand Promise از موضوعات کلیدی کمپین برندینگ است. متاسفانه خیلی از بازارایابان تفاوت وعده برند و پیام تبلیغاتی را نمیدانند. بسیاری از کمپینهای بازاریابی از وعده برند پیروی نمیکنند. کمپین اجرا میشود، واحد بازاریابی خوشحال از کمپین
جایگاه یابی برند (پوزیشنینگ Positioning برند) چیست؟
یکی از واژههای اساسی در مارکتینگ و برندینگ، پوزیشنینگ (Positioning) یا جایگاه یابی است. شاید شنیده باشید که برند X در بازار خودش را به عنوان برند نوآور پوزیشن کرده. یا شنیده باشید که جایگاهیابی برند X موفقیت آمیز نبوده
سوالات پر تکرار در آموزش برندینگ
آیا برندینگ و مارکتینگ یکی هستند؟
خیر برندینگ و مارکتینگ شاخصهای مجزا دارند و بیشتر تمرکز برندینگ شاخصهای آگاهی از برند، شناخت از برند، سهم آوا، بهبود تداعیات برند، خلق تصویر بهتر، افزایش وفاداری و افزایش وکیل و مدافعان برند است. بازاریابی بیشتر بر فرایند Lead to sale یا خلق سرنخ فروش تا فروش و تکرار فروش متمرکز است. اما هر دو بر یکدیگر موثر هستند.
آیا برندینگ برای کسب و کارهای بزرگ است؟ کسب و کارهای کوچک و متوسط هم میتوانند برندینگ داشته باشند؟
برندینگ برای هر کسب و کاری مهم است. اگر کسب و کار حتی یک مخاطب هم داشته باشد، مهم است که مخاطب او را بشناسد و از وی تصویر جذابی در ذهن داشته باشد. اگر هم برند فقط یک مشتری داشته باشد، مهم است که وفاداری آن مشتری نسبت به برند بالا باشد. خلاصه اینکه برندینگ برای هر کسب و کاری با هر اندازیای مهم است.
آیا برندینگ با پرسونال برندینگ تفاوت دارد؟
برندسازی به مفهوم نگاه استراتژیک به کسب و کار است. نگاه استراتژیک یعنی نگاه به تمامی ابعاد در بلندمدت و انتخاب بهترین مسیر. برندینگ مرتبط به سازمان است و پرسنال برندینگ مرتبط به افراد است. بنابراین بسیاری از مصادیق برندینگ و پرسنال برندینگ یکسان است. اما سازمان برای بهبود الزاماتی دارد که در مورد یک انسان صدق نمیکند. همچنین یک انسان برای بهبود و پیشرفت مصادیق رفتاری دارد که الزاما از سازمان دیده نمیشود. برای مثال توسعه فردی زیرمجموعهای از پرسنال برندینگ است که در مباحث سازمانی این موضوع زیرمجموعه مدیریت منابع انسانی قرار میگیرد. پیشنهاد میکنیم برای درک بهتر این موضوع مقالاتی که پیشتر در موردشان صحبت کردیم را بررسی کنید.
آیا هویت بصری همان برندبوک است؟ برندبوک چیست و چه کاربردی دارد؟
هویت بصری یکی از اجزای برندبوک است. برندبوک کتاب برند است و موضوعاتی از فلسفه وجودی برند، جایگاهیابی، مخاطبان تا لوگو و استانداردهای استفاده از آن را شامل میشود. بنابراین نیاز است هر سازمانی جهت افزایش تمرکز و یکپارچگی در اصول تعاملی، برندبوک داشته باشد. هر محتوایی در سازمان تولید میشود اعم از پستهای شبکههای اجتماعی، بنر کمپین تبلیغاتی و … بر اساس استاندارد برندبوک باشد.
STP چیست؟ (Segmentation, Targeting, Positioning) همان برندینگ است؟
در ادبیات مارکتینگ و برندینگ، برخی عبارتها هستند که جایگزین یکدیگر به کار میروند. STP در خیلی از موارد، اشارهای به برندینگ است. اما به اندازه برندینگ کامل نیست. میتوانیم آموزش توسعه برند بگوییم STP بخشی از فرایند برندسازی است. بخشی که نه ابتدای آن و نه در انتهای آن قرار دارد. STP به ما یادآوری میکند که جامعه هدف را طبقه بندی کنیم (Segmentation) و از میان بخشها، بخش مهم را هدف قرار دهیم (Targeting) و بدانیم چگونه برند خود را در ذهن مخاطب جای دهیم (Positioning). برای درک بهتر این موضوع، مقاله جایگاه یابی را مطالعه کنید.
آیا کپی از برندهای خارجی کار درستی هست؟
در برخی مواقع ایده گرفتن از شرکتهای مطرح خارجی، باعث موفقیت برند میشود. اما باید توجه کنیم که برندهای بزرگ دنیا به لحاظ موقعیت فرهنگی، سن سازمانی، سهم بازار، شهرت و … وضعیتشان نسبت به برند ما متفاوت است. بدیهی است که استراتژی آنها لزوما در مورد هر کسب و کاری موفقیت خلق نکند.
از مشاور برندینگ چه انتظاری داشته باشیم؟
انتظار میرود مشاور برندینگ شناخت خوبی نسبت به حوزههای اصول برندینگ، استراتژی، بازاریابی و فروش داشته باشد. برند دو بخش اعظم دارد که بخشی از آن درون سازمانی است و با بهبود فرایندها و توسعه زیرساخت تقویت میشود و بخش برونسازمانی آن با فعالیتهای تبلیغاتی، دیجیتال مارکتینگ و رسانهای محقق میشود. در نتیجه شخصی که به عنوان مشاور به کسب و کار شما کمک میکند، انتظار میرود در حوزههای یاد شده توانایی تحلیل و شناخت داشته باشد.
آیا یک گرافیست یا طراح سایت یا دیجیتال مارکتر میتواند مشاور برندینگ باشد؟
همانطور که اشاره شد، برندسازی از تعیین استراتژی تا طراحی و تولید اقلام تبلیغاتی و هرچه مرتبط به خلق تجربه برای مشتری است را شامل میشود. بدیهی است که یک متخصص میتواند بر بخشی از این فرایند بزرگ موثر باشد. مثلا گرافیست میتواند بر هویت بصری نظارت داشته باشد. با افزایش شناخت نسبت به حوزههای تاثیرگذار کسب و کار(بازاریابی، فروش، روابط عمومی و … ) گرافیست هم میتواند مشاور برند باشد. برخی از متخصصان هم هستند که بر موضوع خاصی از برند متمرکز هستند. مثلا یکنفر ممکن است صرفا بر کپی رایتینگ متمرکز باشد و خود را متخصص برندینگ یا مشاور برندینگ معرفی کند. به هر حال مسئله مهم این است که سازمان مشتری توانایی تشخیص متخصص برند از سایر مشاوران و متخصصان را بتواند تشخیص دهد. با توجه به تعدد حوزههای برندینگ، ممکن است سازمان به بیش از یک متخصص برندینگ نیاز داشته باشد.
آیا انتخاب رنگ بر موفقیت برند تاثیرگذار است؟
موضوع رنگ و برند سالهاست که مورد بررسی است و پیشنهاد میشود شخصیت برند و آرکتایپ برند و ویژگیهای نمادشناسی رنگ برند همخوانی داشته باشد. این موضوع بی اهمیت نیست اما تضمینی نیست که رنگ متناسب با هویت برند، بر موفقیتش تاثیرگذار باشد. عوامل بسیار موثرتری مثل رضایت مشتری، کیفیت محصول، تعامل یکپارچه با مخاطب و … وجود دارند و وسواس به خرج دادن در مورد آنها قطعا تاثیر بیشتری بر موفقیت برند دارند.
آیا با مارکتینگ پلن میتوانیم برندمان رو موفق کنیم؟
پاسخ به این سوال بستگی به سرفصلهای مارکتینگ پلن شما دارد. در صورتی که برنامه بهبود شاخصهای برند در آن دیده شود، بر توسعه برند شما موفق است. در غیر اینصورت نیاز است به صورت جدا برای برندسازی برنامهریزی شود.
آیا مدیر بازاریابی میتواند مدیر برند باشد یا نیاز به واحد مستقل برندینگ با نیروهای مستقل است؟
این موضوع کاملا به نوع کسب و کار و ساختار سازمانی شما بستگی دارد. از آنجا که بسیاری از کارهای برندینگ و مارکتینگ همپوشانی دارد، سازمانهای کوچک کشورمان این دو موضوع را در قالب مارکتینگ جلو میبرند. سازمانهای بزرگتر که مرز فعالیت پرسنلش مشخصتر است به سوی تفکیک وظایف برندینگ و مارکتنیگ میروند. موضوع مهم تعامل و همکاری این دو واحد است.
آیا برندینگ با روابط عمومی تفاوت دارد؟
گاهی به روابط عمومی ایجاد اشتهار یا تصویرسازی در جامعه هدف گفته میشود. یکی از اهداف برندینگ هم خلق تصویر جذاب در بازار است. بنابراین این دو بخش کسب و کار هم با یکدیگر همپوشانیهایی دارند. عموما فعالیتهای خبری و کار با رسانه مرتبط به واحد روابط عمومی است. البته در سازمانهای کوچک و متوسط، سه حوزه بازاریابی، برندینگ و روابط عمومی زیر چتر بازاریابی هستند. در سازمانهای بزرگتر مهمولا حرکت به سمت استقلال سه واحد است. موضوع مهم این است که هر سه واحد باید بر اساس برندبوک رفتار کنند. نشر اخبار درون سازمانی، برگزاری رویدادها و همایشها و همکاری با رسانه عموما با روابط عمومی است و انتظار میرود مدیر برند و مدیر روابط عمومی با افزایش هماهنگی بین واحدی، اهداف هر دو آموزش توسعه برند آموزش توسعه برند را محقق کنند. به لحاظ ساختاری به نظر میرسد که روابط عمومی زیرمجموعهای از برندینگ است اما معمولا در سازمانهای ایرانی این دو واحد هم عرض هم هستند. .
آیا برندینگ برای سازمان B2B هم موثر است؟
قطعا همینطور است. سازمانهای B2B اصول تعاملی خود را دارند که در مقاله بازاریابی B2B در مورد آن صحبت شده است. بسته به صنعت و نوع فعالیت شیوه تاثیرگذاری بر جامعه هدف فرق میکند اما به هر حال اهمیت برندینگ در B2B و B2C به یک اندازه بالا است.
آیا کمپین تبلیغاتی، زیر مجوعه فعالیت برندینگ است یا مارکتینگ؟
کمپین انواع مختلفی دارد. کمپینهای مسئولیت اجتماعی، کمپینهای افزایش آگاهی از برند، کمپینهای افزایش وفاداری مشتریان و کمپینهای ریبرندینگ عموما زیرمجموعه کمپین برندینگ هستند و کمپینهای پروموشن، خرید مجدد مشتریان، کمپینهای افزایش نرخ تبدیل، کمپینهای جذب مشتری جدید، کمپینهای افزایش میانگین سبد خرید مشتری و کمپینهای مرتبط به افزایش فروش معمولا زیرمجموعه کمپین بازاریابی است. به هر حال مهم است که تمامی کانالهای برندینگ و بازاریابی یکپارچه عمل کنند.
بهترین کتابهای برند و برندینگ کدام هستند؟
پاسخ به این پرسش کار سادهای نیست چرا که هر برند بر موضوع خاصی از برندینگ و مدیریت برند تمرکز دارند اما برخی از کتابهای مناسب که به فارسی هم ترجمه شدند، به شرح زیر هستند:
توسعه برند و نکات مدیریتی که باید رعایت شود
شما به عنوان خواننده این مقاله احتمالا میدانید برند شخصی چیست، امّا آیا اهمیت وجودی آن را درک میکنید؟ ممکن است شما بخواهید بدانید برند شخصی چیست و به چه دلیل حائز اهمیت است؟ برندسازی شخصی فرآیند توسعه یک علامت تجاری (مارک) است که با توجه به نام شخصی یا شغل شما ایجاد شده است. شما از این علامت برای بیان و انتقال مهارتهای خود، شخصیت و ارزشها استفاده میکنید. برند شخصی فقط برای کارآفرینی که صاحب کسبوکار خود است، مناسب نمیباشد. همهی ما این توانایی را داریم تا برند باشیم و از قدرت خود برای منحصربفرد و تک بودن استفاده کنیم. این منحصربفرد بودن مردم را جذب محصولات، خدمات یا حتی پیام ما میکند، اینکه واقعاً ما که هستیم و چه چیزهایی ارائه میدهیم.با توجه به چالش برانگیز بودن لغت برند و تعدد معانی برای این کلید واژه ما در مجموعه آمتیست راه فروش معتقدیم توسعه برند کاشت گندم نیست بلکه درخت کاشتن است.بنابراین ما به صاحبان کسب و کار که در فکر منافع بلند مدت و ایجاد ارزش ماندگار و پایدار هستند کمک می کنیم که جایگاه فعلی برند خود را شناخته و با توجه به پتانسیل ها و مزیت های رقابتی جذاب جایگاه برند مطلوب خود را تعریف و در وحله بعد در تمامی سطوح از محصول و خدمت گرفته تا تبلیغات از قیمت گذاری تا توزیع الزامات استاندارد شده برند خود را مدون و اجرا نمایند.
جهت خرید و فروش و ثبت برند با مشاوران ما تماس بگیرید.
اقدامات اولیه و مراحل بندی توسعه برند :
مرحله اوّل: شناسایی
مرحله دوّم: تقاضا
مرحله سوم: در دسترس بودن به طور محدود با توجه به تقاضا
مرحله چهارم: ترک بازار
در این مسیر اگر شما برند شخصی خود را توسعه ندهید دیگران برای شما این کار را انجام خواهند داد. برند شخصی به شما در کنترل مسیر توسعه شغلی و درک بازار کمک میکند.یکی از مهمترین بخش ها در طراحی توسعه برند ، مطالعه دقیق بازار و شناخت ابعاد وجودی سازمان شما در آن بازار خواهد بود ، بدین معنی که پاسخ هایی مناسب ، برای سوالات زیر یافت شوند :
مشتریان این بازار چه تفاوتی برای شما با دیگر رقبایتان قائل هستند ؟
محصولات و یا خدمات شما در چه زمان و یا مکان هایی با مشتریانتان ارتباط برقرار می نماید ؟
مواد و محتوای ایجاد و یا ساخت خدمات و محصولات شما چیست ؟
در ۵ سال آینده برند خود و ابعاد سازمانی خود را چگونه تصور می نمایید ؟
حوزه فعالیت برند در دسته های زیر مشخص شده است:
- برندسازی اینترنتی
- برندسازی محصول
- برندسازی خدمات
- برند سازی اجتماعی
- برندسازی شخصی
- برندسازی شرکتی
- برند سازی صنعتی
نکات کلیدی توسعه برند :
۱- بستر و زیرساختار کار خود را ایجاد کنید
شما برای داشتن برند شخصی نیازمند یک وب سایت برای ایجاد یک پلت فرم مجازی خواهید بود، وب سایت باید شامل نام شما باشد. شما همچنین نیازمند حساب کاربری در رسانههای اجتماعی هستید تا برندتان را ارائه دهید. از این بستر میتوانید برای به اشتراکگذاشتن صدای خود استفاده کنید.انجام دادن کارهای کم ارزش را متوقف کنید :
۲- نقاط قدرت و منحصربفرد خود را شناسایی کنید
در مورد ویژگیها و نقاط قوتی که در حرفه خود ایجاد کردهاید فکر کنید یا از دیگران بپرسید.
۳- فضای خود را ایجاد کنید
هنگامیکه شما نقاط قوت و منحصربفرد خود را شناسایی کردید، آنها را کامل و بینقص کنید. همهی مواردی را که میتوانید، یاد بگیرید و در زمینه کاری خود تبدیل به یک متخصص شوید. هرگز یادگیری را متوقف نکنید (خواندن، تحلیلکردن و آموزش دادن).
۴- دانش خود را به اشتراک بگذارید
یادگرفتن به تنهایی کافی نیست، شما باید آن را آموزش دهید و دانش خود را با دیگران به اشتراک بگذارید. این کار را از طریق ویدئوها، رسانههای اجتماعی و نوشتن به صورت آنلاین یا آفلاین انجام دهید. از این طریق شما به خودتان اثبات میکنید که کار خود را بلد هستید و با انجام این کار تجربه کسب میکنید.
۵- خودتان باشید
سبک خود را پیدا کنید، شما مجبور نیستید کاری را انجام دهید که دیگران انجام میدهند و از آنها پیروی کنید. از سبک و منحصربفرد بودن خود برای جذب کارها و مشتریان مورد نظر خود استفاده کنید. سبک خود را پیدا کنید و مجموعه تغییراتی ایجاد کنید که دیگران از شما پیروی کنند.
۶- ارزشهای خود را مشخص کنید و اولویتها را تعیین کنید
بسیار مهم است تا از اهداف شخصی و حرفهای خود- کوتاه مدت و بلند مدت- تصویر روشنی داشته باشید. این کار به شناسایی مهمترین مواردی که باید وقت خود را برای آنها صرف کنید، کمک خواهد کرد و همچنین باعث هماهنگی پروژههای جدید میشود. از ارزشها و اولویتهای خود به عنوان یک قطبنما استفاده کنید که شما را هم در عمل و هم در فرآیند تصمیمگیری راهنمایی کند و به شما اطمینان دهد که در مسیر باقی خواهید ماند.
در عصر اقتصادی مبتنی بر دانش، فعالیت های ارزش آفرین سازمان ها تنها متکی بر دارایی های مشهود آن ها نیست، بلکه دارایی های نامشهود مزیت های اصلی ارزش آفرینی آن ها است و برند یک کالای نامشهود و باارزش است که مورد داد و ستد قرار می گیرد، به گونه ای که واژه ی برند یکی از کاربردی ترین واژه های کسب و کار شده است.یک توسعه برند موفق و قوی در عرصه ی برندینگ میتواند علاوه بر معرفی قدرتمند برند اصلی منجر به صرفه جویی در هزینه های تبلیغات شود. از دیدگاه متخصصان در توسعه برند همواره باید به دو مبحث دقت شود :
- موضوع مهم و اثرگذار برندینگ که در راس امور باید دیده شود. توسعه برند باید همسو با شخصیت برند پیش رود. بارها و بارها دیده ایم که خیلی از برندها با توسعه نامناسب و حساب نشده برندشان به هویت و شخصیت برند خود آسیب وارد کرده اند. توسعه برند باید باتوجه به قواعد و قوانین برندینگ و ارزشهای برند پیش رود.
- باید از توسعه برند به عنوان یک استراتژی برای اهرم افزایش فروش بهره برد. اگر برندی در راستایی غیر از استراتژی برند و صرفا برای افزایش نقدینگی به گسترش محصولات و یا مشتریان خود کند، هم مشتریان و هم محصولاتش در معرض خطر قرار میگیرند .
در حالت ایده ال، گام اول در برندسازی توسط مدیریت ارشد سازمان برداشته می شود. هدایت درست از طرف مدیریت ارشد و حمایت های آن از فرایند برندسازی، برای موفقیت این تلاش ها در عرصه جهانی ضروری است. بنیان گذاران و مدیران باید جرأت قبول این ایده را داشته باشند تا از منافع آن بهره مند شوند. برند نشان دهنده شفافیت ، ثبات و رهبری عالی است. اما هدایت یک برند در راستای این سه بعد برای یک مدت طولانی، کاری سخت و چالش برانگیز است. بسیاری از برندها نمی توانند موفقیت خود را برای مدت طولانی حفظ کنند.برندسازی، تثبیت برند و توسعه برند نیاز به سه عنصر نظم و ترتیب، ثبات و رهبری دارد که منطبق با شرایط پیرامونی بوده و توجه ویژه ای به رقابت و تکنولوژی داشته باشد. به جای اینکه منتظر یک نوع یکپارچگی و یکنواختی کامل در سراسر کشور باشید، باید تلاش کنید تا تفاوت ها را کاهش دهید. حتی گاهی برخی برندها مجبور هستند با نوعی تضاد کنار بیایند، به طور مثال در عین حال که یک برند لوکس مصرفی هستند، یک برند با کیفیت صنعتی نیز باشند. یکی از نسل های توسعه برند، مدل ۵ مرحله ای است که در تصویر زیر مراحل اجرای آن به اختصار ذکر شده است.
توسعه برند
یک برند امکان شناسایی یک محصول را فراهم می کند. به آن یک اسم می دهد و با اختصاص دادن ویژگی های قابل تمییز، آن را از دیگران متفاوت می کند.
اما به محض اینكه برند محبوبیت و مقبولیت معقولی را بدست آورد و جایگاه خود را در بازار پیدا كرد، درهای جدیدی برای شركت باز می شود. غالباً از این فرصت برای راه اندازی محصولات جدید تحت همان برند استفاده می شود، که جایگاه (Positioning) مشابهی از کالای موجود را قرض می گیرد، حتی اگر متعلق به دسته های مختلف باشد.
این استراتژی بازاریابی به عنوان توسعه برند شناخته می شود.
توسعه برند چیست؟
توسعه برند (Brand Extention) یک استراتژی بازاریابی است که در آن شرکت از برند موجود خود برای یک محصول جدید یا یک دسته بندی جدید استفاده می کند.
این کالاها یا دسته کالاهای جدید (که به آن اسپین آف گفته می شود) با محصول اصلی شناخته شده متفاوت و در عین حال مرتبط می باشند. این امر کمک می کند تا از ارزش برند و موقعیت برند مشهور موجود برای بدست آوردن کشش و محبوبیت اولیه استفاده شود.
چند نکته اصلی که باید به آنها توجه داشت عبارتند از:
- یک محصول یا دسته بندی دیگر، راه اندازی طعم جدید از یک برند بستنی موجود، توسعه برند محسوب نمی شود. با این حال، استفاده از همان نام برند برای تولید شکلات یکی از این موارد محسوب می شود. محصول جدید باید متفاوت از کالای موجود باشد.
- استفاده از همان نام، استراتژی توسعه برند فقط زمانی عملی می شود که شرکت محصولات جدیدی را با نام برند موجود عرضه کند.
انواع توسعه برند
توسعه برند شامل استفاده از یک برند موجود برای راه اندازی و تبلیغ محصولات جدید است. این فاکتور را می توان به چند نوع طبقه بندی کرد، از جمله:
توسعه محصول همراه
محصولات همراه (Companion) معمولاً محصولات اصلی را تکمیل می کنند. آنها متعلق به یک موقعیت و جایگاه (Niche) هستند و به طور کلی با محصولات اصلی ارتباط مستقیمی دارند. به عنوان مثال برند Colgate، یک برند خمیردندان است، که مسواک هایی را با همین نام برند تولید می کند.
این مطلوب ترین استراتژی توسعه برند است زیرا به پیشرفت فروش و بازاریابی محصول اصلی نیز کمک می کند.
توسعه فرم محصول
توسعه فرم محصول شامل تولید همان محصول اما به شکل دیگری است که نتیجه آن رقابت در یک دسته بندی محصولات متفاوت است.
برند شکلات اسنیکرز (Snickers) از این نوع توسعه برند برای تولید بستنی چوبی اسنیکرز استفاده کرد. حتی اگر این محصول تنها شکل خود را تغییر داده باشد، اما به یک دسته بندی کالای متفاوت تعلق دارد.
توسعه تخصص شرکت
استراتژی توسعه تخصص شرکت وقتی به کار می رود که یک شرکت تخصص و نام برند خود را در یک محصول جدید گسترش دهد. به عنوان مثال شرکتی که در ساخت بلندگوهای صوتی خوب تخصص دارد ممکن است این تخصص را در توسعه تلویزیون های با صدای خوب گسترش دهد.
سونی یکی از این شرکت ها است که از استراتژی توسعه برند برای گسترش تخصص شرکت خود در سایر محصولات استفاده کرده است.
توسعه حق امتیاز (فرانشیز) مشتری
هنگامی که یک شرکت، برند خود را در دسته بندی کالاهای مختلف متمرکز بر یک بخش واحد از بازار گسترش می دهد، به آن توسعه حق امتیاز مشتری گفته می شود. به عنوان مثال، برند جانسون و جانسون محصولات مختلفی را با همین نام تولید می کند که همان مصرف کنندگان خود (یعنی بچه ها) را هدف قرار می دهد.
توسعه تمایز برند
بسیاری از برند ها با توجه به مزایایی که ارائه می دهند یا نحوه ارائه این مزایا منحصر به فرد هستند. شرکت ها غالباً از این مزایا به همراه نام برند موجود برای ورود به جایگاه و صنایع جدید استفاده می کنند. این امر ارزش ویژه برند موجود را به محصول جدیدی که راه اندازی شده است، منتقل می کند.
نمونه ای از توسعه تمایز برند، باشگاه Gold’s Gym می باشد که تخصص خود را گسترش داده و سیستم بدن سازی Gold’s Gym 7 in 1را راه اندازی کرده است.
توسعه پرستیژ برند
توسعه پرستیژ برند به معنای گسترش تصویر برند در کالای جدید هنگامی که در یک دسته بندی محصولات کاملاً نامرتبط به بازار عرضه می شود، می باشد. به عنوان مثال، شرکت BMW، برند مشهور اتومبیل، اعتبار و پرستیژ برند خود را به محصولاتی که در صنعت پوشاک و اکسسوری (ساعت) عرضه کرده است، گسترش داد.
توسعه با انتقال مؤلفه
برخی از برند ها به دلیل اجزا و مولفه های مورد استفاده در محصولات خود شناخته شده هستند، مانند برند دکتر شول، به دلیل تولید کفی های ارتوپدی مخصوص پا. این برند ها معمولاً از این فرصت برای استفاده از این مولفه ها بهره می برند تا کالای جدیدی را در همان دسته عرضه کنند. اجزایی که معمولاً به محصولات جدید منتقل می شوند عبارتند از: طعم، ماده تشکیل دهنده، بو، رنگ و غیره.
توسعه با استفاده از شیوه زندگی
برخی از برند ها آموزش توسعه برند با موفقیت خود را به عنوان بخشی از یک سبک زندگی خاص قرار داده اند.
- آنها یک روش زندگی،
- فرهنگ،
- یا مجموعه ای از ارزش ها
- یا علایق را تقویت می کنند.
این برند ها به عنوان برند های سبک زندگی شناخته می شوند.
این برند های سبک زندگی نه به دلیل مزایا و یا مؤلفه های مشخص بلکه به ایجاد سبک بصری متمایز معروف هستند که مشتریان می توانند از لحاظ عاطفی با آن ارتباط برقرار کنند،
- مانند لوکس بودن،
- اخلاق خوب کاری
- یا سبک زندگی در فضای باز.
آنها از این استراتژی موقعیت یابی برای گسترش دامنه محصولات خود استفاده می کنند.
به عنوان مثال، جیپ که یک برند معروف خودرو است با سبک زندگی خارج از خانه (outdoor) مرتبط است. این شرکت از این تصویر به عنوان یک پایه و اساس برای گسترش محصولات خود به طیف وسیعی از محصولات که شامل
- لباس،
- چاقو،
- چادر،
- دوچرخه،
- کالسکه کودک
- و غیره است، استفاده کرده است.
مزایا و معایب توسعه برند
توسعه برند می تواند بهترین یا بدترین استراتژی انجام شده توسط شرکت ها باشد.
- این امر می تواند به دلیل اعمال درست آن، ارزش برند را افزایش دهد
- یا می تواند منجر به کاهش ارزش برند شود فقط به این دلیل که اسپین آف نتوانسته است رابطه خود را با محصول موجود حفظ کند.
علاوه بر این، مزایا و معایب دیگری برای توسعه برند وجود دارد که در ادامه به توضیح آنها می پردازیم.
مزایای استفاده از توسعه برند
سهم بازار برند را افزایش می دهد:
با معرفی محصول جدید از یک دسته بندی متفاوت با همان برند، سهم بازار این برند افزایش می یابد. این امر باعث می شود که
– این برند برای مخاطبان بیشتری قابل مشاهده باشد،
– که در نهایت باعث افزایش ارزش ویژه برند می شود.
شانس پذیرش محصولات جدید این برند را افزایش می دهد:
با افزایش آشنایی و تعامل با برند موجود، تمایل به امتحان کردن و پذیرش محصولات جدید آن نیز در بین مخاطبان هدف افزایش می یابد، به ویژه هنگامی که محصولات جدید متعلق به همان صنعت / یا بخش از بازار باشند.
تصویر برند را بهبود می بخشد:
وقتی کالای جدید با همان پیام و وعده برند موجود راه اندازی و تولید می شود، تصویر برند بهبود می یابد و مشتریان شروع به اعتماد به برند می کنند.
از هزینه ایجاد یک برند جدید جلوگیری می شود:
ایجاد یک برند جدید هزینه های قابل توجهی را شامل می شود که محدود به بازاریابی و تبلیغات نمی باشد. توسعه برند موجب
– صرفه جویی در چنین هزینه هایی می شود
– و حتی به شرکت در کاهش هزینه های بازاریابی و تبلیغات کمک می کند.
زیرا همان کانال های ارتباطی که قبلاً مورد استفاده قرار می گرفتند را می توان برای توسعه هر دو محصول استفاده کرد.
کشش و جذب اولیه را آسان می کند:
معمولاً جذب مشتریان موجود برند یا افرادی که آموزش توسعه برند آموزش توسعه برند با برند آشنا هستند، برای امتحان کردن محصولات جدیدی که توسط شرکت تحت همین برند راه اندازی شده، آسان تر است.
باعث افزایش کارآیی در بازاریابی و تبلیغات می شود:
از آنجا که هویت برند در حال حاضر مشخص شده است، در نتیجه به تلاش زیاد به همان اندازه که برای برند جدید لازم است، نیازی نمی باشد.
معایب استفاده از توسعه برند
می تواند منجر به کاهش ارزش برند شود:
کاهش ارزش برند تضعیف قدرت برند به دلیل استفاده بیش از حد آن است. این امر زمانی اتفاق می افتد که شرکت تقریباً در هر صنعتی که می خواهد وارد آن شود،
– بدون توجه به رابطه منطقی بین محصولات موجود و جدید،
– از استراتژی توسعه برند استفاده می کند.
این امر اغلب مشتری را در مورد اینکه پیام برند چیست و چه انتظاری از آن دارد، گیج می کند.
می تواند به چهره برند موجود آسیب برساند:
اگر اسپین آف نتواند انتظار بازار هدف را برآورده کند یا اگر استراتژی موقعیت یابی آن به درستی انجام نشده باشد، تصویر برند موجود تحت تأثیر قرار می گیرد.
نمونه هایی از توسعه برند
توسعه برند پدیده جدیدی نیست. بلافاصله پس از به وجود آمدن مفهوم برندسازی، این استراتژی مفهوم سازی شد.
در اینجا به چند نمونه شناخته شده از توسعه موفقیت آمیز برند پرداخته شده است:
لوازم آشپزی شبکه غذا (Food Network)
شبکه غذا یک کانال تلویزیونی آمریکایی با محتوایی مناسب
- با افرادی که دوست دارند آشپزی کنند
- و یا غذا بخورند، طراحی شده است.
این برند جزء شبکه هایی که به سرعت رشد کرد و باعث شد شانس خود را در فرم های دیگر نیز امتحان کند.
- این برند شکل خود را گسترش داد (توسعه فرم برند که در بالا ذکر شد)
- و وب سایت FoodNetwork.com را راه اندازی کرد
- و پس از آن یک اپلیکیشن موبایل
- و حتی یک کانال اختصاصی در اسنپ چت (Snapchat) را راه اندازی کرد.
این برند همچنین با شرکت کولز (Kohl’s) همکاری کرده و خط تولید کالاهای خانگی خود را با برند خود راه اندازی کرد. (توسعه حق امتیاز مشتری)
کالاهایی از جمله:
- وسایل آشپزی،
- ظروف غذاخوری،
- وسایل آشپزخانه،
- کارد و چنگال،
- لوازم الکتریکی آشپزخانه
- و سفره های رومیزی
در نتیچه این کار، برند واکنش خوبی از طرف مشتریان مشاهده کرده است.
شیک های آماده نوشیدن برند Muscle Milk
Muscle Milk، یک برند مشهور پودر پروتئین می باشد که با تولید شیک های پروتئینی آماده آموزش توسعه برند نوشیدن، یک توسعه برند را انجام داده است.
مقایسه توسعه برند و توسعه خط تولید (Line Extension)
اگرچه گاهی اوقات توسعه برند و توسعه خط تولید به اشتباه یکسان فرض می شوند، اما تفاوت قابل توجهی بین این دو وجود دارد.
- توسعه خط تولید، توسعه خط محصول است،
- در حالی که توسعه برند، توسعه تنوع محصولات است.
به زبان ساده تر
توسعه خط تولید شامل توسعه دسته بندی محصولات موجود است.
به عنوان مثال، کوکاکولا نوع “نوشابه رژیمی” خود را تولید کرد یک توسعه خط تولید بود که محصول در یک دسته بندی کاملاً جدید قرار نگرفت.
در حالی که، توسعه برند جایی است که محصولات جدید تحت همان برند اما در بازارهای جدید عرضه می شوند. مانند شبکه غذا که در بالا ذکر شد.
برای گرفتن مشاوره در این حوزه می توانید با متخصصان بلوباکس در ارتباط باشید.
آموزش توسعه برند
سیستم اطلاعات مدیریت پروژه (PMIS) ساختاری منسجم از.
کارگاه برنامه بازاریابی در عمل
مدیریت بازاریابی به شیوه اثربخش و هوشمندانه، یکی از.
کارگاه تحلیل شرایط عمومی و خصوصی پیمان
به اجرا رسانیدن موضوع پیمان در دستگاه های دولتی و اغلب.
کارگاه بازاریابی در شبکه های اجتماعی
امروزه رسانه های اجتماعی در حال تغییر دادن شیوه های.
دوره تخصصی برندینگ
امروزه برند به یکی از واژگان ادبیات عامه و مکالمات.
خدمات ویژه سازمان ها
ارزش آفرینی برای شرکت های خصوصی و ارگان های دولتی
نیازسنجی آموزشی
شناسایی نیازهای آموزشی پرسنل شما
طراحی دوره های سفارشی
طراحی شده و اختصاصی برای شما
برگزاری دوره های سازمانی
موردکاوی آموزشی چالش های سازمانی
مشاوره توسعه کسب و کار
راهکارهای تکامل و تحول کسب کار شما
آخرین رویدادهای آموزشی
اطلاعات و تصاویر دوره های برگزار شده
۹۸ - کارگاه مدیریت ادعا (کلیم) مرداد
۹۸ - کارگاه قراردادها و کلیم ۱۱ و ۱۲ تیر
۹۸ - دوره تخصصی برندینگ ۸ مرداد
۹۸ - دوره تخصصی دیجیتال مارکتنیگ
اخبار و مقالات
آخرین اخبار و مقالات مرتبط با موسسه فصل
برندها در ذهن، احساس و ادراک مشتریان زندگی می کنند!
مدیریت پروژه سازمانی: مفاهیم، رویکرد، مدل ها و ابزارها
از حدود ۱۵ سال گذشته که دانش و راهکارهای مدیریت پروژه.
آیا شما به یک مدرک بین المللی مدیریت پروژه نیاز دارید؟
امروزه دیگر داشتن مدارک دانشگاهی و آکادمیک برای.
توصیه های روز آزمون PMP
روز موعود فرا رسیده است ! شما حداقل ۴۵۰۰ ساعت تجربه.
گزیدهای از مشتریان
کارفرمایانی که اعتماد آن ها، اعتبار ما می باشد
محصولات برگزیده فروشگاه
محصولات آموزشی و کمک آموزشی توصیه شده
MBA به زبان آدمیزاد
یک دایره المعارف 433 صفحه ای در خصوص کلیه مطالبی که به عنوان یک کارشناس ارشد مدیریت کسب و کار باید بدانید، پیش روی شماست.
کتاب مدیریت ریسک و آمادگی آزمون RMP (نسخه دوم)
کتاب آمادگی آزمون RMP (نسخه دوم) را می توان تنها مرجع مطالعاتی برای فراگیری تخصصی مدیریت ریسک و آمادگی آزمون RMP دانست.
The PMI-ACP Exam: How to Pass on Your First Try
شاهکار دیگری از Andy Crowe و مجموعه Velociteach که به علاقه مندان اخذ مدرک PMI-ACP اکیدا توصیه می شود!
تکنیک های پیشرفته مذاکره
در این کتاب 159 صفحه ای با پیشرفته ترین تکنیک ها و روش های مذاکره در محیط های کسب و کار آشنا خواهید شد.
موسسه توسعه و آموزش فصل؛ ارائه دهنده خدمات تخصصی آموزشی و مشاوره ای در حوزه های مدیریت کسب و کار، مديريت پروژه، مديريت حقوقی و سایر شاخه های مدیریت می باشد. این مجموعه در طول بيش از يك دهه از فعاليت خود، مفتخر به ارائه خدمات به سازمان های دولتی و شرکت های خصوصی در صنايع مختلف و برگزاری صدها سمینار، کارگاه و دوره آموزشی گرديده است.
دیدگاه شما