بدهی جاری/ (موجودی مواد و کالا – دارایی های جاری) = نسبت آنی
آموزش نسبت آنی
آموزش نسبت آنی یکی از روش های بررسی صورت سود و زیان و اطلاع از وضعیت شرکت بررسی نسبت های مالی می باشد.
نسبت های مالی دید جامع و کاملی راجع به اتفاقات و وضعیت شرکت به فرد می دهد و سهامدار می تواند با دید کاملتری در سهم مورد نظر خود سرمایه گذاری کند.
شاید بتوان بررسی نسبت های مالی را دریچه ی ورود به اتفاقات داخل شرکت بیان کرد.
یکی از نسبت های مهمی که می توانیم درباره آن صحبت کنیم نسبت های نقدینگی است.
نسبت های نقدینگی:
نقدينگي را ميتوان اين طور تعريف كرد: «ميزان توانايي شركت در بازپرداخت ديون كوتاه مدت خود.» بنابراين نسبتهاي نقدينگي اطلاعاتي در مورد توانايي شركتها در پرداخت ديون كوتاه مدت يا عمل به تعهدات كوتاه مدتشان فراهم مي آورند.
در واقع با بررسی نسبت های مالی به این نتیجه میرسیم که وضعیت نقدینگی شرکت در چه وضعیتی قرار دارد و آیا شرکت توانایی پرداخت بدهی های خود را دارد یا نه.
یکی از نسبت هایی که در قسمت نسبت های نقدینگی وجود دارد، نسبت آنی است که در این مقاله به بررسی آن می پردازیم.
نسبت آنی:
نحوه محاسبه نسبت آنی به این صورت می باشد:
بدهی جاری/ (موجودی مواد و کالا – دارایی های جاری) = نسبت آنی
دارايي هاي آني به شكل نقد هستند و يا نسبت به بقيه دارايي هاي جاري قابليت سريعتري براي تبديل شدن به نقد دارند. اين دارايي ها شامل وجوه نقد و بانك، اوراق بهادار كوتاه مدت و حساب هاي دريافتني مي باشند. اقلامي همچون موجودي كالا، پيش پرداخت ها، سپرده و سفارشات كه ديرتر به نقد تبديل مي شوند، در محاسبه نسبت آني لحاظ نمي شوند. بستانكاران و اعتباردهندگان كوتاه مدت با استفاده از نسبت آني بهتر مي توانند نقدينگي واحد تجاري را در باز پرداخت بدهي ها ارزيابي كنند. واحد اين نسبت دفعه (مرتبه يا بار) است. هرچه روند نسبت آني رو به افزايش باشد براي شركت بهتر است.
برای مشاهده نسبت های مالی نرم افزار دایره طلایی سهام را با تست رایگان دانلود کنید
به صورت خلاصه می توان گفت که نسبت آنی دارایی های نقد موجود در حساب شرکت را بررسی می کند.
قبل از ذکر مثال این نکته حائز اهمیت است که نسبت های مالی را به چند روش می توان بررسی کرد.
برای آموزش نسبت آنی چند روش وجود دارد:
در روش اول که با دید کوتاه مدت تری مورد بررسی قرار می گیرد به صورت سه ماه به سه ماه قبل بررسی می کنیم.
به طور مثال ۵ صورت مالی شرکت را باز می کنیم و نسبت آنی ۵ دوره ۳ ماهه قبل را با هم مقایسه می کنیم و عدد و میزان رشد یا نزول آن را مورد بررسی قرار می دهیم.
مورد بعدی ۶ ماه به ۶ ماه می باشد.
به طور مثال اگر آخرین گزارش شرکت گزارش ۱۲ ماهه می باشد، گزارش قبلی آن را که باید بررسی گنیم گزارش ۶ ماهه می باشد. در واقع ۶ ماه به ۶ ماه به گذشته بر می گردیم و آن ها را مورد ارزیابی قرار می دهیم.
مورد بعدی ۹ ماه به ۹ ماه می باشد .
مورد آخر که اکثر افراد از آن استفاده می کنند بررسی گزارش نسبت های مالی به صورت سالانه می باشد.
به طور مثال اگر آخرین و جدیدترین گزارش شرکت گزارش ۹ ماهه می باشد، این گزارش را با گزارش ۹ ماهه سال گذشته بررسی می کنند.
نرم افزار دایره طلایی سهام با بررسی این ۴ مدل گزارش تمامی اختیارات را به کاربر می دهد و کاربر از هر نوع گزارشی که تمایل داشت می تواند استفاده نماید.
نسبت آنی را با ذکر یک مثال پیش می بریم:
در این مقاله که به آموزش نسبت آنی پرداختیم برای خلاصه سازی تنها گزارش سالانه شرکت را مورد بررسی قرار می دهیم.
همانطور که از نمودار سالانه نسبت آنی سهم فولاد می بینیم در آخرین گزارش خود توانسته است نسبت آنی ۱٫۷۹ داشته باشد و اگر سالهای قبل را هم بررسی کنیم می بینیم که این شرکت روند رو به رشدی داشته است و از نظر نسبت آنی مورد تایید می باشد.
توجه داشته باشید نسبت آنی هرچقدر بیشتر باشد به معنای خوب بودن وضعیت شرکت نیست!
نسبت آنیبالا به معنای وجود ظرفیت بلا استفاده در شرکت می باشد.
به همین صورت شما می توانید نسبت آنی را برای تمامی سهام بازار بورس در نرم افزار دایره طلایی سهام مشاهده کنید.
جهت دانلود نرم افزار دایره طلایی سهام و استفاده از ۴۸ سات تست رایگان نرم افزار و استفاده از نسبت جاری از لینک زیر استفاده نمایید:
حسابداری و حسابرسی
نسبتهای مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورتهای مالی یک شرکت استخراج میشوند. اعداد استخراج شده از صورتهای مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی هم چون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره استفاده میشوند. یکی از متداولترین راههای تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبتها در چندین گروه تعریف شدهاند و هر کدام به یکی از جنبههای وضعیت مالی شرکتها میپردازند. نسبت های مالی به دستهبندیهای اصلی زیر تقسیمبندی میشوند:
نسبتهای نقدینگی
نسبتهای اهرمی و پوششی
نسبتهای فعالیت
نسبتهای سودآوری
نسبتهای ارزش بازار
نگاهی به کاربردها و کاربران تحلیل نسبت های مالی
تحلیل نسبت های مالی دو هدف اساسی را دنبال میکند:
پیگیری عملکرد شرکت
تعیین نسبت های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آنها در طول دوره، با هدف کشف سرنخهایی است که موجب پیشرفت موسسه میشوند. مثلا افزایش نرخ بدهی نسبت به دارایی میتواند نشان دهنده این باشد که شرکت تحت فشار بدهی است و در نهایت آن موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه کند.
امکان مقایسه عملکرد شرکت
مقایسه نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت میگیرد که مشخص شود کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکتها به یک تحلیلگر یا سرمایهگذار کمک میکند تا تشخیص دهد کدام شرکتها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینهتری از داراییشان داشتهاند. استفاده کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده کنندگان داخلی و خارجی تقسیم میشوند:
استفاده کنندگان خارجی: شامل تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران خردهفروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت میشوند.
استفاده کنندگان داخلی: شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان میشوند
منظور از نسبتهای نقدینگی چیست؟
نقدینگی را میتوان این طور تعریف کرد: «میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاهمدت خود.» بنابراین نسبتهای نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکتها در پرداخت دیون کوتاهمدت یا عمل به تعهدات کوتاهمدتشان فراهم میآورند.
نسبتهای نقدینگی متداول شامل موارد زیر میشوند:
نسبت جاری:
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت با داراییهای جاری
نسبت جاری: داراییهای جاری/ بدهیهای جاری
نسبت آنی:
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل داراییهای نقدی
نسبت آنی (سریع) = داراییهای جاری – موجودی مواد و کالا / بدهیهای جاری
نسبت وجه نقد:
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه کارانهترین نسبت نقدینگی است که حسابهای دریافتنی نیز در آن لحاظ نمیشود.
نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایهگذاریهای کوتاهمدت / بدهیهای جاری
بررسی نسبتهای اهرمی یا ساختار سرمایه
نسبتهای اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازهگیری میکنند. در واقع، از نسبتهای اهرمی برای ارزیابی سطح بدهیهای کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده میشود.نسبتهای اهرمی محاسبه نسبت نقدینگی شامل موارد زیر میشوند:
نسبت بدهی:
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه و بلندمدت با کل داراییهای موجود
نسبت بدهی = مجموع بدهیها / مجموع داراییها
نسبت تسهیلات به سرمایه:
میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود
نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام
نسبت پوشش بهره:
نشان دهنده توان شرکت در پرداخت هزینههای مالی مثلا بهره وامهای دریافتنی از محل سود عملیاتی
نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینههای مالی
معرفی نسبتهای فعالیت
نسبتهای فعالیت یا کارایی ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد داراییهای شرکت مورد استفاده قرار میگیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر داراییها بر آن اندازهگیری میشوند. این گروه از نسبتها، حجم فروش شرکت را با سرمایهگذاری در داراییهای مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی میکنند.
دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا:
دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان میدهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک سال مالی – چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.
دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام شده کالای فروش رفته
دوره وصول مطالبات:
نشان دهنده فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از مشتری است. به بیان دیگر، مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با این نسبت درمییابیم که شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمیگرداند.
دوره وصول مطالبات = متوسط حسابهای دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه
دوره گردش عملیات:
به دورهای گفته میشود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری میکند.
دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا
گردش دارایی:
میزان تأثیرگذاری گردش داراییها را در کسب درآمد شرکت نشان میدهد و بیانگر این است که چگونه داراییهای شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته میشوند. با مقایسه این نسبت در دورههای گذشته میتوان به این نتیجه رسید که افزایش داراییها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تأثیرگذار بوده است یا خیر.
گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع داراییها
گردش داراییهای ثابت:
بیانگر میزان تأثیرگذاری داراییهای ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.
گردش داراییهای ثابت = فروش خالص / میانگین داراییهای ثابت
دوره پرداخت بدهیها:
نشان دهنده مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت بدهی خود را با تامین کنندگان – بدهی بابت خرید مواد اولیه بهصورت نسیه – تسویه کند.
دوره پرداخت بدهیها = متوسط حسابهای پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه
نسبت گردش سرمایه جاری:
سرمایه در گردش، تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت است. این سرمایه، بخشی از خالص داراییهای جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد میکند.
گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش:
با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیل دهنده دارایی جاری، موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش نشان دهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.
موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش
منظور از نسبتهای سودآوری چیست؟
توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، داراییهای ترازنامه، هزینههای عملیاتی و سهام را اندازهگیری میکند. مهمترین نسبت های مالی سودآوری شامل موارد زیر میشوند:
بازده داراییها:
نشان دهنده آن است که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایهگذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. نسبت بازده داراییها میتواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد.
بازده دارایی = سود خالص / میانگین جمع داراییها
بازده حقوق صاحبان سهام:
شیوهای برای اندازهگیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن میکند.
بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام
حاشیه سود ناخالص:
عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی میکند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام شده کالای فروش رفته را بررسی کرده و رابطه بین فروش و هزینههای تولید کالای فروخته شده را نشان میدهد.
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش
حاشیه سود عملیاتی:
نسبت سود عملیاتی نشان دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تأثیری در سود عملیاتی شرکت دارد.
حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش
حاشیه سود خالص:
درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است.
حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش
برای دانستنیهای مالیاتی و حسابداری با موسسه حساب جم همراه باشید.
محاسبه نقدینگی در صورت های مالی اساسی
نقدینگی میزان خرید یا فروش سریع دارایی در بازار را با قیمتی که ارزش ذاتی آن را منعکس می کند، توصیف می کند. وجه نقد به طور کلی نقدشونده ترین دارایی در نظر گرفته می شود زیرا می توان آن را به سرعت و به آسانی به دارایی های دیگر تبدیل کرد. دارایی های مشهود، مانند املاک، هنرهای زیبا و کلکسیونی ها، همگی نسبتاً نقدشونده نیستند. سایر داراییهای مالی، از سهام گرفته تا واحدهای مشارکتی، در مکانهای مختلفی در طیف نقدینگی قرار دارند.
به عنوان مثال، اگر شخصی یک یخچال 100,000,000 تومانی بخواهد، پول نقد دارایی است که به راحتی می توان از آن برای تهیه آن استفاده کرد. اگر آن شخص پول نقد نداشته باشد اما یک مجموعه کتاب کمیاب داشته باشد که 100,000,000 تومان ارزیابی شده است، بعید است کسی را پیدا کند که بخواهد یخچال را با مجموعه اش عوض کند. در عوض، آنها باید مجموعه را بفروشند و از پول نقد برای خرید یخچال استفاده کنند. اگر شخص بتواند ماه ها یا سال ها برای خرید صبر کند، ممکن است خوب باشد، اما اگر فرد فقط چند روز فرصت داشته باشد، ممکن است مشکل ایجاد کند. آنها ممکن است مجبور شوند کتاب ها را با تخفیف محاسبه نسبت نقدینگی بفروشند، به جای اینکه منتظر خریدار باشند که مایل به پرداخت تمام ارزش باشد. کتاب های کمیاب نمونه ای از دارایی های غیر نقدی هستند.
نقدینگی بازار به میزانی اشاره دارد که یک بازار، مانند بازار سهام یک کشور یا بازار املاک و مستغلات یک شهر، امکان خرید و فروش دارایی ها را با قیمت های ثابت و شفاف فراهم می کند. در مثال بالا، بازار یخچال و فریزر در ازای کتابهای کمیاب به قدری غیر نقدی است که برای همه مقاصد وجود ندارد.
از سوی دیگر، بازار سهام با نقدینگی بالاتر بازار مشخص می شود. اگر صرافی حجم معاملات بالایی داشته باشد که تحت سلطه فروش نباشد، قیمتی که خریدار به ازای هر سهم (قیمت پیشنهادی) پیشنهاد میکند و قیمتی که فروشنده مایل به پذیرش آن است (قیمت تقاضا) نسبتاً نزدیک به یکدیگر خواهد بود.
بنابراین، سرمایهگذاران مجبور نخواهند بود که برای فروش سریع، از سودهای تحقق نیافته دست بکشند. زمانی که اسپرد بین قیمتهای پیشنهادی و قیمتی افزایش مییابد، بازار غیر نقدشوندهتر میشود. بازارهای املاک و مستغلات معمولاً نقدشوندگی بسیار کمتری نسبت به بازارهای سهام دارند. نقدشوندگی بازارها برای سایر دارایی ها، مانند مشتقات، قراردادها، ارزها یا کالاها، اغلب به اندازه آنها و تعداد مبادلات باز برای معامله در آنها بستگی دارد.
نقدینگی حسابداری سهولتی را که یک فرد یا شرکت می تواند تعهدات مالی خود را با دارایی های نقدی در دسترس خود انجام دهد - توانایی پرداخت بدهی ها در زمان سررسید را اندازه گیری می کند.
در مثال بالا، داراییهای مجموعهدارهای کمیاب کتاب نسبتاً غیر نقدی هستند و احتمالاً ارزش کامل آنها به ارزش 100,000,000 تومان را ندارند. از نظر سرمایه گذاری، ارزیابی نقدینگی حسابداری به معنای مقایسه دارایی های نقدی با بدهی های جاری یا تعهدات مالی است که ظرف یک سال سررسید می شوند.
تعدادی نسبت وجود دارد که نقدینگی حسابداری را اندازهگیری میکند، که در تعریف دقیق «داراییهای نقد» متفاوت است. تحلیلگران و سرمایه گذاران از این موارد برای شناسایی شرکت هایی با نقدینگی قوی استفاده می کنند. همچنین معیاری برای عمق در نظر گرفته می شود.
تحلیلگران مالی به توانایی یک شرکت در استفاده از دارایی های نقدی برای پوشش تعهدات کوتاه مدت خود نگاه می کنند. به طور کلی، هنگام استفاده از این فرمول ها، نسبت بیشتر از یک مطلوب است.
نسبت جاری ساده ترین و آسانترین روش است. دارایی های جاری (آنهایی که می توانند به طور منطقی در یک سال به وجه نقد تبدیل شوند) در برابر بدهی های جاری اندازه گیری می کند. فرمول آن خواهد بود:
نسبت سریع، یا نسبت تست اسید، کمی دقیق تر است. موجودی ها و سایر دارایی های جاری را که به اندازه نقدینگی و معادل های نقدی، حساب های دریافتنی و سرمایه گذاری های کوتاه مدت نقدینگی ندارند، شامل نمی شود. فرمول این است:
تغییر نسبت سریع/آزمایش اسید به سادگی موجودی را از داراییهای جاری کم میکند و آن را کمی سخاوتمندانهتر میکند:
نسبت نقدینگی دقیق ترین نسبت نقدینگی است. به استثنای حسابهای دریافتنی و همچنین موجودیها و سایر داراییهای جاری، داراییهای نقدی را دقیقاً به عنوان وجه نقد یا معادل نقد تعریف میکند.
بیش از نسبت فعلی یا نسبت تست اسید، نسبت نقدی توانایی واحد را برای حلال ماندن در مواقع اضطراری محاسبه نسبت نقدینگی - بدترین سناریو - با این دلیل که حتی شرکتهای بسیار سودآور نیز ممکن است در صورت عدم انجام این کار با مشکل مواجه شوند را ارزیابی میکند. نقدینگی لازم برای واکنش به رویدادهای پیش بینی نشده را دارند. فرمول آن این است:
از نظر سرمایه گذاری، سهام به عنوان یک طبقه جزو نقدشونده ترین دارایی ها هستند. اما در مورد نقدینگی، همه سهام یکسان ایجاد نمی شوند. برخی از سهام فعال تر از سایرین در بورس معامله می شوند، به این معنی که بازار بیشتری برای آنها وجود دارد. به عبارت دیگر، آنها علاقه بیشتر و ثابت تری را از سوی معامله گران و سرمایه گذاران جذب می کنند. این سهام نقدی معمولاً با حجم روزانه قابل شناسایی هستند که می تواند در میلیون ها یا حتی صدها میلیون سهم باشد.
به عنوان مثال، در 26 آوریل 2019، 8.4 میلیون سهم Amazon.com (AMZN) در NASDAQ معامله شد. اگرچه این مقدار ممکن است نقدینگی خوبی به نظر برسد، اما هنوز نقدینگی آن بسیار کمتر از مثلاً اینتل (INTC) است که در آن روز NASDAQ را با حجم 72 میلیون سهام رهبری کرد - یا خودروسازی فورد(F) که رهبری آن را به عهده داشت. بورس نیویورک (NYSE) با حجم 156 میلیون سهم، نقدشوندگی ترین سهام ایالات متحده در آن روز را به خود اختصاص داد.
اگر بازارها نقدشونده نباشند، فروش یا تبدیل دارایی ها یا اوراق بهادار به پول نقد دشوار می شود. به عنوان مثال، شما ممکن است دارای یک میراث خانوادگی بسیار کمیاب و ارزشمند با قیمت 150000 دلار باشید. با این حال، اگر بازاری برای کالای شما وجود نداشته باشد (یعنی هیچ خریدار) بیاهمیت است، زیرا هیچ کس در جایی نزدیک به ارزش تخمینی آن پرداخت نمیکند - بسیار غیر نقدی است. حتی ممکن است نیاز به استخدام یک خانه حراج برای ایفای نقش یک کارگزار و ردیابی افراد بالقوه ذینفع باشد که این امر مستلزم زمان و هزینه است.
با این حال، دارایی های نقدی را می توان به راحتی و به سرعت با ارزش کامل و با هزینه کم فروخت. شرکتها همچنین باید داراییهای نقدی کافی برای پوشش تعهدات کوتاهمدت خود مانند صورتحساب یا حقوق و دستمزد داشته باشند، در غیر این صورت با بحران نقدینگی مواجه میشوند که میتواند منجر به ورشکستگی شود.
نقدینگی نقدشوندهترین دارایی است و پس از آن معادلهای نقدی، که چیزهایی مانند بازار پول، سی دی یا سپردههای مدتدار هستند، قرار میگیرند. اوراق بهادار قابل فروش مانند سهام و اوراق قرضه فهرست شده در بورس ها اغلب بسیار نقد هستند و می توانند به سرعت از طریق یک کارگزار فروخته شوند. سکههای طلا و مجموعهای خاص نیز ممکن است به راحتی به صورت نقدی فروخته شوند.
اوراق بهاداری که در خارج از بورس (OTC) معامله می شوند، مانند برخی از مشتقات مالی پیچیده، اغلب کاملاً نقدشونده نیستند. برای افراد، یک خانه، یک اجاره زمانی، یا یک خودرو تا حدودی نقدشونده نیستند، زیرا ممکن است چندین هفته تا ماه ها طول بکشد تا خریدار پیدا شود، و چندین هفته دیگر نیز برای نهایی کردن معامله و دریافت پرداخت طول بکشد.
نقدشونده ترین سهام، سهامی هستند که علاقه زیادی از بازیگران مختلف بازار دارند و حجم معاملات روزانه زیادی دارند. چنین سهامی همچنین تعداد بیشتری از بازارسازان را جذب خواهد کرد که بازار دو طرفه تری را حفظ می کنند. سهام غیر نقدشونده دارای اسپرد خرید و فروش بیشتر و عمق بازار کمتری هستند. این نام ها کمتر شناخته شده هستند، حجم معاملات کمتری دارند و اغلب دارای ارزش بازار و نوسان کمتری هستند. بنابراین، سهام یک بانک بزرگ چند ملیتی نسبت به یک بانک کوچک منطقه ای نقدشوندگی بیشتری دارد.
روشهای اندازه گیری ریسک نقدینگی (محاسبه نسبت های نقدینگی)
ریسک نقدینگی ناشی از ناتوانی یک بانک در پرداخت به موقع بدهی ها، ایفای تعهدات و یا عدم توانایی گسترش سبد داراییهای پربازده با هزینه ای متعارف می باشد. می توان گفت علت اصلی ریسک نقدینگی در بانک ها عدم تطبیق مقدار و سررسید بدهی ها و دارایی ها و در نتیجه بروز شکاف نقدینگی منفی می باشد.
بانکها ممکن است از نسبتهای متنوعی برای مدیریت نقدینگی خود بهره بگیرند. نکته قابلتوجه آن است که درباره اکثر نسبتها (بهجز نسبتهای تعریفشده از سوی کمیته بال) رقم استانداردی وجود نداشته و هر بانکی به تناسب ساختار، ویژگیها و شرایط اقتصادی محاسبه نسبت نقدینگی پیرامون خود، رقم خاصی را بهعنوان نسبت مطلوب در نظر میگیرد.
برخی از مهمترین نسبتها به شرح زیرند:
نسبت تسهیلات به سپردهها
نسبت تمرکز سپرده (100 سپردهگذار عمده)
نسبت سپردههای دیداری بهکل سپردهها
نسبت مجموع سپردهها بهکل بدهیها
نسبت مصارف به منابع
نسبت تسهیلات بلندمدت به سپردههای کوتاهمدت
در خصوص نسبتهای اندازهگیری ریسک نقدینگی نکته حائز اهمیت این است که کمیته بال بعد از بحران مالی سال 2007 که از جمله دلایل بروز آن غفلت بانکهای بحران زده از حفظ نقدینگی موردنیاز جهت ایفای تعهدات غیر منتظره بود، اقدام به تعریف دو نسبت به شرح زیر جهت تقویت قابلیت برگشتپذیری وضعیت نقدینگی بانک در صورت وقوع شرایط بحرانی و الزام بانکهای کشورهای عضو به محاسبه نسبت نقدینگی محاسبه نسبت نقدینگی محاسبه آنها حداقل بهصورت ماهانه و رعایت حد مورد نظر نمود:
(LCR) نسبت نقدینگی پایدار
هدف از این نسبت حصول اطمینان از این امر است که بانک به اندازه کافی به داراییهای نقد شونده باکیفیت دسترسی دارد تا بتواند در شرایط بسیار بحرانی حداکثر تا یک ماه دوام بیاورد. این نسبت برای سال 2015 معادل 60 درصد تعیین گردیده که برای سال 2019 به 100 درصد افزایش دادهشده است.
در این نسبت داراییهای نقد شونده شامل داراییهای درجهیک (موجود نقد، موجودی نزد بانکها، اوراق منتشره با تضمین بانک مرکزی)، داراییهای درجه دو نوع الف (اوراق منتشره با تضمین سایر بانکها با رتبه بالا) حداکثر 40 درصد و داراییهای درجه دو نوع به (اوراق منتشره شرکتها با رتبه اعتباری پایین) حداکثر 15 درصد میباشد.
(NSFR) نسبت خالص تأمین مالی با ثبات
این نسبت به جهت افزایش بلندمدت توان انعطاف پذیری بانکها در نحوه تأمین مالی عملیات بانکی با منابع با ثبات تر، محدود نمودن اتکا بیش از حد بر تأمین مالی عمده در شرایط رونق بازار نقدینگی و تشویق به ارزیابی بهتر ریسک نقدینگی کلیه اقلام بالا و زیر خط ترازنامه تعریف شده است.
در مقایسه دو روش اندازهگیری ریسک نقدینگی میبایست توجه داشت، اگرچه تحلیل نسبتهای نقدینگی و روند تغییرات آن سادهتر بوده لیکن در مقایسه با روش تحلیل شکاف نقدینگی، این روش (بهجز در مورد دو نسبت تعریف شده کمیته بال) با توجه به در نظر نگرفتن بعد زمان (از حیث چارچوب زمانی نقد شدن داراییها و یا سررسید شدن بدهیها)، تعهدات زیرخط (از حیث میزان ریسک نقدینگی مترتب)، عدم تفکیک سطح پایدار و ناپایدار سپردهها با استفاده از تحلیلهای آماری و. به تنهایی ارزیابی دقیقی از وضعیت ریسک نقدینگی بانکها ارائه نخواهد داد.
نسبت های مالی
دانلود فایل آموزش تجزیه و تحلیل نسبت های مالی و فایل محاسبه در اکسل
نسبتهای مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورتهای مالی یک شرکت استخراج میشوند. اعداد استخراج شده از صورتهای مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی هم چون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره استفاده میشوند. یکی از متداولترین راههای تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبتها در چندین گروه تعریف شدهاند و هر کدام به یکی از جنبههای وضعیت مالی شرکتها میپردازند. نسبت های مالی به دستهبندیهای اصلی زیر تقسیمبندی میشوند:
نسبتهای نقدینگی
نسبتهای اهرمی و پوششی
نسبتهای فعالیت
نسبتهای سودآوری
نسبتهای ارزش بازار
نگاهی به کاربردها و کاربران تحلیل نسبت های مالی
تحلیل نسبت های مالی دو هدف اساسی را دنبال میکند:
پیگیری عملکرد شرکت
تعیین نسبت های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آنها در طول دوره، با هدف کشف سرنخهایی است که موجب پیشرفت موسسه میشوند. مثلا افزایش نرخ بدهی نسبت به دارایی میتواند نشان دهنده این باشد که شرکت تحت فشار بدهی است و در نهایت آن موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه کند.
امکان مقایسه عملکرد شرکت
مقایسه نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت میگیرد که مشخص شود کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکتها به یک تحلیلگر یا سرمایهگذار محاسبه نسبت نقدینگی کمک میکند تا تشخیص دهد کدام شرکتها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینهتری از داراییشان داشتهاند. استفاده کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده کنندگان داخلی و خارجی تقسیم میشوند:
استفاده کنندگان خارجی: شامل تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران خردهفروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت میشوند.
استفاده کنندگان داخلی: شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان میشوند.
منظور از نسبتهای نقدینگی چیست؟
نقدینگی را میتوان این طور تعریف کرد: «میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاهمدت خود.» بنابراین نسبتهای نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکتها در پرداخت دیون کوتاهمدت یا عمل به تعهدات کوتاهمدتشان فراهم میآورند.
نسبتهای نقدینگی متداول شامل موارد زیر میشوند:
نسبت جاری: توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت با داراییهای جاری
نسبت جاری: داراییهای جاری/ بدهیهای جاری
نسبت آنی: توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل داراییهای نقدی
نسبت آنی (سریع) = داراییهای جاری – موجودی مواد و کالا / بدهیهای جار
نسبت وجه نقد: توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه کارانهترین نسبت نقدینگی است که حسابهای دریافتنی نیز در آن لحاظ نمیشود.
نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایهگذاریهای کوتاهمدت / بدهیهای جاری
بررسی نسبتهای اهرمی یا ساختار سرمایه
نسبتهای اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازهگیری میکنند. در واقع، از نسبتهای اهرمی برای ارزیابی سطح بدهیهای کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده میشود. نسبتهای اهرمی شامل موارد زیر میشوند:
نسبت بدهی: توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه و بلندمدت با کل داراییهای موجود
نسبت بدهی = مجموع بدهیها / مجموع داراییها
نسبت تسهیلات به سرمایه: میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود
نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام
نسبت پوشش بهره: نشان دهنده توان شرکت در پرداخت هزینههای مالی مثلا بهره وامهای دریافتنی از محل سود محاسبه نسبت نقدینگی عملیاتی
نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینههای مالی
معرفی نسبتهای فعالیت
نسبتهای فعالیت یا کارایی ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد داراییهای شرکت مورد استفاده قرار میگیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر داراییها بر آن اندازهگیری میشوند. این گروه از نسبتها، حجم فروش شرکت را با سرمایهگذاری در داراییهای مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه محاسبه نسبت نقدینگی کرده و میزان به کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی میکنند.
دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا: دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان میدهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک سال مالی – چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.
دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام شده کالای فروش رفته
دوره وصول مطالبات: نشان دهنده فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از مشتری است. به بیان دیگر، مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با بررسی این نسبت درمییابیم که شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمیگرداند
دوره وصول مطالبات = متوسط حسابهای دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه
دوره گردش عملیات: به دورهای گفته میشود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری میکند.
دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا
گردش دارایی: این نسبت، میزان تأثیرگذاری گردش داراییها را در کسب درآمد شرکت نشان میدهد و بیانگر این است که چگونه داراییهای شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته میشوند. با مقایسه این نسبت در دورههای گذشته میتوان به این نتیجه رسید که افزایش داراییها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تأثیرگذار بوده است یا خیر.
گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع داراییها
گردش داراییهای ثابت: این نسبت، بیانگر میزان تأثیرگذاری داراییهای ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.
گردش داراییهای ثابت = فروش خالص / میانگین داراییهای ثابت
دوره پرداخت بدهیها: نشان دهنده مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت بدهی خود را با تامین کنندگان – بدهی بابت خرید مواد اولیه بهصورت نسیه – تسویه کند.
دوره پرداخت بدهیها = متوسط حسابهای پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه
نسبت گردش سرمایه جاری: سرمایه در گردش، تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت است. این سرمایه، بخشی از محاسبه نسبت نقدینگی خالص داراییهای جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد میکند.
گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش: با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیل دهنده دارایی جاری، موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش نشان دهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.
موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش
منظور از نسبتهای سودآوری چیست؟
نسبتهای سودآوری، توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، داراییهای ترازنامه، هزینههای عملیاتی و سهام را اندازهگیری میکند. مهمترین نسبت های مالی سودآوری شامل موارد زیر میشوند:
بازده داراییها: نسبت بازده داراییها نشان دهنده آن است که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایهگذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. نسبت بازده داراییها میتواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد.
بازده دارایی = سود خالص / میانگین جمع داراییها
بازده حقوق صاحبان سهام: شیوهای برای اندازهگیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن میکند.
بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام
حاشیه سود ناخالص: این نسبت، عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی میکند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام شده کالای فروش رفته را بررسی کرده و رابطه بین فروش و هزینههای تولید کالای فروخته شده را نشان میدهد.
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش
حاشیه سود عملیاتی: نسبت سود عملیاتی نشان دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تأثیری در سود عملیاتی شرکت دارد.
حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش
حاشیه سود خالص: درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است.
حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش
آشنایی با نسبتهای ارزش بازار
این نسبتها منعکس کننده نگرش سهامداران و تحلیل گران بازار سرمایه در خصوص عملکرد گذشته و پیش بینی روند آتی شرکت هستند. انواع متداول نسبتهای ارزش بازار عبارتاند از:
نسبت ارزش دفتری (P/BV): این نسبت بیانگر ارزش ثبت شده خالص داراییها بر مبنای هر سهم از سهام عادی هستند.
P/B = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی * تعداد سهام در دست سهامداران عادی / حقوق صاحبان سهام
نسبت قیمت به درآمد (P/E): این نسبت، دیدگاه تحلیل گران بازار سرمایه را در خصوص سودآوری آتی شرکت تعیین میکند و از تقسیم قیمت بازار هر سهم عادی در یک دوره زمانی خاص و سود سالانه آن به دست میآید.
P/E = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی
نسبت قیمت به فروش (P/S): این نسبت که از حاصل تقسیم ارزش بازار شرکت بر کل فروش ۱۲ ماهه ایجاد میشود، به شما میگوید برای هر یک ریال فروش سالانه چقدر هزینه میکنید.
P/ S = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / کل فروش ۱۲ ماه اخیر شرکت
قیمت به جریان نقدینگی (P/CF): این نسبت از توان قابل ملاحظهای برای پیش بینی بازده سهام برخوردار است و معمولا به وسیله سرمایهگذاران نهادی مورد استفاده قرار میگیرد. نسبت قیمت به جریان نقدینگی، مواردی از قبیل استهلاک، تخفیف درآمد و مواردی از نقدینگی را که توسط کسب و کار ایجاد شده حذف میکند.
P/ CF = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / جریان نقدی هر سهم
جریان نقدی هر سهم = سود هر سهم + (استهلاک داراییهای مشهود و نامشهود / تعداد سهام شرکت)
نسبت PEG: نسبتی است که برای تعیین ارزش سود هر سهم تا زمانی که نرخ رشد سود سهام شرکت در نظر گرفته شود مورد استفاده قرار میگیرد. این نسبت مبتنی بر نسبت P/E است و چشمانداز رشد یک سهم را در نظر میگیرد. محاسبه بدین شکل است که نسبت P/E را به نرخ رشد سالانه درآمد بر مبنای ارزش ۵ سال آینده تقسیم میکنیم. اگر نتیجه کمتر از یک باشد بیانگر آن است که بازار بهطور کامل چشماندازی در خصوص این سهم ندارد.
PEG = (قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی) / نرخ رشد سالانه درآمد
محدودیت نسبت های مالی چیست؟
تحلیل نسبتهای صورتهای مالی به طور گستردهای توسط تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران و اعتباردهندگان به کار میرود. در واقع این نسبتها وضعیت اقتصادی واحد تجاری را در مقایسه با صورتهای مالی به شکل بهتری انعکاس میدهند. از سوی دیگر، نسبت های مالی در مدلهای پیشبینی به طور موفقیتآمیزی به کار میروند. اما با وجود استفاده وسیع از نسبت های مالی این تکنیکها با برخی از محدودیتها روبهرو هستند که تفسیرها را با پارهای از ابهام مواجه میکنند.
نمونههایی از محدودیتهای نسبت های مالی
با توجه به اینکه نسبتها بر مبنای اطلاعات تاریخی هستند، میانگینی از شرایط موجود در گذشته به شمار میروند.
هنگامی که اطلاعات بر مبنای بهای تمام شده تاریخی باشند قادر به انعکاس سطح عمومی قیمتها و ارزشهای جاری نخواهند بود.
از آنجایی که روش محاسبه هر نسبت استاندارد نیست، بنابراین نمیتوان تاثیر نفوذ اطلاعات گزینش شده را در محاسبات نادیده گرفت.
استفاده از روشهای مختلف حسابداری میتواند بر نسبتها اثرگذار باشد. مثلا استفاده از روش «فایفو» نتیجه متفاوتی نسبت به استفاده از روش «لایفو» ایجاد میکند.
همچنین تغییرات در اصول و برآوردهای حسابداری – مثلا تغییر از روش فایفو به لایفو – نیز در تغییر نسبت های مالی تأثیرگذار هستند. علاوه بر این، برای استفاده از اطلاعات در روندهای درازمدت، ممکن است نیازمند تبدیل اطلاعات با هدف حذف رویدادهای غیرعادی و غیرمترقبه باشیم.
با توجه به تفاوتهای موجود در ویژگیهای عملیاتی شرکتهای مختلف مانند خطوط تولید، روش عملیات، نحوه تامین مالی و منطقه جغرافیایی شرکتها مقایسه بین شرکتی دشوار است.
به محاسبه نسبت نقدینگی هنگام استفاده از نسبت های مالی، محتاط باشید!
اگرچه محدودیتهای صورتهای مالی بسیار با اهمیت هستند. اما با این حال، تحلیل نسبتها از تکنیکهای مهم تفسیر صورتهای مالی به شمار میرود. زیرا نسبتها نشانگر ارتباطهایی میان عناصر اساسی صورتهای مالی شرکتها هستند. در هر صورت، نتایج حاصل از نسبت های مالی باید با احتیاط بیشتری مورد استفاده قرار گیرند.
دیدگاه شما