آیا ساختار سیاسی در ایران مفهوم بانک مرکزی را درک کرده است؟
به گزارش الفباخبر، ابتدا لازم است به نکتهای اشاره کنم. بعضی از کشورهای دنیا در مقاطعی اصلاً پول ملی نداشتند؛ مثل همین آمریکا که تا همین 200 سال پیش پول ملی نداشت. در آن دوران هر بانکی پول خود را منتشر میکرد و به جای پول ملی در آن کشور پول خصوصی وجود داشت. این شرایط چالشهایی ایجاد میکرد. یکی از آن چالشها این بود که مثلاً فرض کنید شخصی در بانکی سپرده داشت و میخواست از نفر دیگری کالایی بخرد که آن فرد دارای سپرده در بانک دیگری بود. در این شرایط نفر اول باید دلار بانک خود را به دلار بانک آن شخص تبدیل میکرد تا بتواند با پولی که به حساب او قابل واریز است، خرید خود را انجام دهد. البته این اقدام وقتی قرار بود در یک شهر انجام شود چندان سخت نبود، زمانی دشواریهای آن مشخص میشد که قرار بود فرد به شهری دیگر برود و در آن شهر اقدام به خرید کند و از قضا بانکی هم که در آن حساب داشت در شهر مقصد شعبه نداشت. مشابه این تجربه را تاحدودی افرادی که به کشورهای دیگر سفر میکنند، درک میکنند. مثلاً زمانی که میخواهید از ایران به ترکیه یا اروپا سفر کنید باید ریال را به لیر و یورو تبدیل کنید. این خود اقدامی زمانبر و هزینهبر است، حالا تصور کنید در آمریکای آن دوران افراد هنگام رفتن شهری به شهر دیگر یا از منطقهای به منطقه دیگر دچار چنین چالشی بودند. نتیجه آن شد که ایجاد یک پول استاندارد مدنظر قرار گرفت.
بیشتر بخوانید:
نگاهی دیگر به ماجرای مدرک آقای نوبخت /دکتر پویا ناظران
ورق در بازار دلار برگشت| تعریف روند خنثی سیگنال رییسکل بانک مرکزی به بازار ارز
رفتار خنثی بانک مرکزی در برابر مدیران بیکفایت
ظهور بانکهای مرکزی
بانکهای مرکزی پول ملی را به عنوان یک پول استاندارد مورد پذیرش توسط بانکهای مختلف ارائه میکنند. این استانداردسازی، تجارت را تسهیل میکند. اما یکسری چالش هم به همراه میآورد. پیشتر در زمانی که هر بانکی پول خود را منتشر میکرد، خود مسوول تبعات انتشار بیشتر یا کمتر از حد پول یا اعطای تعریف روند خنثی اعتبار غیربهینه و امثال آن هم بود. به این ترتیب هزینه تصمیمات غلط هر بانکی بر عهده خودش بوده است. مثلاً اگر بیش از حد پول چاپ میکرد، آن پول بیارزش شده، مردم از آن پول استفاده نکرده و بانک رقابت را میباخته است. اما زمانی که پول ملی به میدان میآید نوعی کژمنشی هم اتفاق میافتد. مثلاً بانکی میتواند بیش از حد اعتبار اعطا و در رشد نقدینگی کشور نقشآفرینی کند. چراکه میداند هزینه آن بر کل نظام بانکی سرشکن خواهد شد. در واقع این بانک با اعطای اعتبار نفع بسیاری میبرد ولی هزینههای متناسب با آن نفع را دیگران میپردازند. این شرایطی بود که بانک مرکزی را بر آن داشت تا در گام دوم تلاش کند با ایجاد و اعمال ضوابطی مشکل پیشآمده را حل کند. مثلاً اینکه نکول را تعریف کرده، ورشکستگی را به عنوان حقوق متقابل شرکای تعریف روند خنثی مختلف یک بانک یا شرکت تبیین کند. در حالی که اعتبارسنجی را هم به عنوان یک رویه در بانکها اعمال کرد. در واقع باید این اطمینان حاصل شود که حداقلی از استاندارد اعتبارسنجی رعایت میشود. در حالی که باید نوع خاصی از حسابداری هم برای بانکها طراحی شود. باید در نظر داشته باشیم که موسسات مالی مثل شرکتهای عادی نیستند. در واقع باید حسابداری پیچیدهتری داشته باشند چراکه آنچه با آن سروکار دارند مثل خرید مواد اولیه و تولید محصول و فروش آن نیست. بانکها با قرارداد سروکار دارند. آنها در قالب قرارداد تامین مالی کرده و با قرارداد تامین مالی میشوند و از محل تفاوت این دو قرارداد است که میتوانند درآمد کسب کنند. این وضعیت ماهیتاً متفاوت با شرکتهای تجاری و صنعتی بوده و بهطور طبیعی حسابداری آن هم ماهیتاً متفاوت است و باید برای آن ضوابط متناسب طراحی و تبعات منفی استانداردسازی سپردهها را جبران کرد.
با وجود این ضوابط، اعمال سیاست پولی ضرورت پیدا کرد. رسیدن به ضرورت سیاست پولی هم شاید نیمقرن زمان برد. در واقع طول کشید تا دنیا بفهمد باید از چه ابزاری استفاده کند تا بتواند به نحو درستی میزان اعطای اعتبار و خلق نقدینگی، رشد خالص نقدینگی و تبعات تورمی آن را مدیریت کند. به عبارت دیگر زمان برده است تا بانکهای مرکزی بفهمند ضوابط درست برای نظام بانکی چیست. در حالی که در طول قرن بیستم پیشرفتهایی حاصل شد اما باز هم کاستیهایی داشت که نظام بانکی را دچار بحران مالی 2008 کرد و باز آن ضوابط هم اصلاح شد. حال این مسیر تطور و تحول بانک مرکزی متعارف را با ایران مقایسه کنید.
فراز و فرود نظام بانکی در ایران
قبل از انقلاب در طول دهه 1340 تورم کشور دو درصد بود. در آن دوران وضعیت پولی و بانکی کشور هم کمابیش تحت کنترل بوده است. از دهه 1350 رفتهرفته اعطای اعتبار بیرویه هم بیشتر و در نتیجه تورم هم بیشتر شده است. علت افزایش تورم عمدتاً به دلیل فشاری بود که از سوی شاه برای رشد و توسعه اقتصادی وارد میشد. این فشارها به تورم تبدیل شده و از آنسو بهخصوص از سوی سیاستمداران اصراری وجود داشت مبنی بر اینکه نرخ بهره تسهیلات نباید بالا برود و در نتیجه نرخ بهره واقعی منفی شده که غیرتعادلی بود. در واقع این نرخی است که نمیتواند عرضه و تقاضای اعتبار را به تعادل برساند. در نتیجه تقاضا برای اعتبار، بالا و عرضه کم است. عرضه کم نمیتواند در یک بازار رقابتی سالم تخصیص داده شود. بلکه این تخصیص باید با استفاده از روابط و رابطهبازی بین افراد تخصیص داده شود. در نتیجه تسهیلات بانکی در طول دهه 1350 تبدیل به امری رانتی شده بود؛ چراکه سود وامها در این دوران بهمراتب کمتر از تورم بود. درنتیجه افراد هر کالایی که با استفاده از وام میخریدند برایشان به منزل کسب سود و ایجاد ثروت بوده است. بنابراین بانکها در دهه 50 سازوکاری برای ثروتمندتر کردن ثروتمندان بودهاند. در عین حال کسانی از اعتبارات رانتی برخوردار بودند که به دربار نزدیک بوده و توصیه میشدند.بهنوعی نظام بانکی عاملی برای افزایش اختلافات طبقاتی در دهه 50 بود و این از سوی مردم حس میشد. اما در عین حال مردم قادر به درک اینکه چرا و با چه مکانیسمی اختلافات طبقاتی تشدید میشود، نبودند. مردم قادر نبودند درک کنند که چگونه زمینه بازتوزیع ظالمانه ثروت رقم میخورد. در نهایت آنچه برداشت میشد این بود که باید با استفاده از سازوکارهای قرضالحسنه و دولتی کردن، بانکها را به نهادی مردمی تبدیل و کمک کرد که اثر ظالمانه بانکها در توزیع ثروت اصلاح شود. نتیجه این رویکرد این بود که بانک به نهادی تبدیل شد که قرار بود به اشکال مختلف مثلاً در قالب وام ازدواج و. به مردم کمک کند. به این ترتیب اندکاندک به بانک به عنوان صندوق صدقات نگاه شد. دیگر بانک یک موسسه انتفاعی نبود. بانک دیگر نهادی نبود که باید در زمین بازی واسطهگری مالی رقابت کند و اگر نقش بهتری در رشد اقتصادی ایفا کرد، تشویق شود؛ بلکه بانک یک موسسه غیرانتفاعی محسوب میشد که باید به مردم کمک میکرد.
بانک چه میکند؟
وظیفه نهاد بانک این است که یکسری خدمات به سپردهگذاران ارائه دهد و با اعطای اعتبار نقش مهمی در اقتصاد ایفا کند. با این حال در ایران بانکهای دولتی بعد از انقلاب 1357 به اقتضای دولتی بودن و غلبه نگاه غیرانتفاعی در ارائه خدمات، انگیزهای برای بهبود کیفیت خدمات نداشتهاند. بنابراین خدماتی که به سپردهگذار ارائه میکردند هم جالب نبود. در بعد اعطای اعتبارات هم هیچ اعتبارسنجی، رقابت و تلاشی برای پیدا کردن بهترین عرصه به منظور فعالیت سرمایهگذاری وجود نداشت و هرچه بود تسهیلات تکلیفی بود. بنابراین خدمات تراکنش بانکی که بانک برای تسهیل تجارت و رونق تجارت اعطا میکند مدنظر قرار گرفته نشد. در نظر داشته باشید که تجارت مهم است چون به تخصصی شدن تولید و افزایش رفاه میانجامد در حالی که اعطای اعتبار هم مهم است چون باید در ازای آن سرمایهگذاری رخ داده و رشد حاصل شود. با این حال بانک دولتی در طول دهههای 1360 و 1370 ناکارایی خود را در هر دو عرصه نشان داد. در نهایت سیاستگذار از جایی به این نتیجه رسید که باید بانک خصوصی داشته باشیم و نیازمند رقابتیم. با این حال بانک خصوصی هم بدون ضوابط خاصی شکل گرفت و درنهایت تا دهه 1390 یک نظام بانکی کاملاً پانزی ایجاد شد.
بازی پانزی در نظام بانکی ایران
اغراق نیست اگر بگویم که ایران تنها کشوری است که تاریخ قابلتوجهی از پانزی بودن در مجموعه نظام بانکی خود دارد. پانزی بودن در نظام بانکی به دو صورت شکل گرفت. ابتدا اینکه در بعد داراییها، داراییهای پرریسکی وجود داشته و نوسان ارزش داراییها باعث میشود گاهی ترازنامهها تراز نباشد. بانک فقط باید وام کمریسک بدهد. بانک نباید شرکتداری، بنگاهداری و سرمایهگذاری کند. علت این است که در سمت تعهدات ترازنامه ارزش تعهدات از ثبات بالایی برخوردار بوده و داراییها هم باید ریسک کمی داشته باشند تا با ثبات تعهدات تناسب داشته باشد. اما با این حال کارخانه، ملک و. بسیار پرنوسان بوده و این نوسانات بانک را پانزی میکند.
سازوکار دوم پانزی شدن نظام بانکی در بعد تحقق زیان است. بانک برای اینکه پانزی نشود باید وقتی نکولی بر وام رخ میدهد زیان محقق کند. وقتی زیان محقق نمیکند در حال وانمود کردن داشتن دارایی و درآمد بیشتر در آینده است. در حالی که متناسب با آن هم دارد برای سپردهگذاری جهت اعطای سود تعهد میپذیرد. عدم تحقق زیان، نظام بانکی را پانزی میکند. این روند ما را به ناکارایی بانک مرکزی میکشاند. بانک مرکزی متعارف بر نظام بانکی نظارت داشته و ضوابط لازم را اعمال میکند ولی بانک مرکزی ما به قدری ناکارآمد است که نهتنها جلوی فعالیتهای دیگر بانکها را به جز اعطای اعتبارات نگرفته بلکه از نظر کیفیت کارشناسی هم افت کرده و بلد نیست که چطور باید نظام بانکی را حفظ کند. در کنار این شرایط دولتی را تصور کنید که از نظر مالی نظم نداشته و به بانک مرکزی به دید یک قلک نگاه میکند. باید بدانیم که از اساس نازل بودن کیفیت بانک مرکزی برای دولت مطلوب است. برای دولت لازم است که بانک مرکزی اقتدار نداشته باشد چرخ بودجهاش به نحوی بچرخد. این روندی است که بانک مرکزی به سازمانی جهت پاس کردن چکهای دولت و دلالی ارز تقلیل پیدا میکند. بانک مرکزی به نهاد حداقلی و ضعیف تبدیل میشود که پول بدون پشتوانه چاپ میکند و از این نهاد انتظار رفع تورم انتظاری بیهوده است.
بانک مرکزی متعارفی که در دنیا رشد و نمو کرده مجری یک سیاست پولی متعارف است و سیاست پولی متعارف در بانکداری متعارف و برای بانک مرکزی متعارف موضوعیت دارد. بانک مرکزی متعارف نظارتی درست بر نظام بانکداری دارد و مستقل از سیاستگذار بودجهای میتواند تصمیم بگیرد و خود را به دلال ارز و پاسکننده چک تقلیل نمیدهد. بانکداری متعارف هم مربوط به بانکی است که ملک نمیخرد و سرمایهگذاری نمیکند. در حالی که اعتبارسنجی و مدیریت ریسک میکند، اعتبار میدهد. در چنین شرایطی سیاست پولی متعارف هم کار میکند و این سیاست پولی کارکرد مدیریت تورم دارد. زمانی که بانک غیرمتعارف داریم، نمیشود انتظار داشته باشیم که ابزارهای متعارف سیاستگذاری پولی هم کار کند. وقتی سیاستهای پولی متعارف کار نمیکند، بانک مرکزی فلج میشود و ضوابط درست اعمال نمیشود، اعتباراتی هم که آن بانک اعطا میکند لزوماً به مولدترین فعالیتهای اقتصادی تخصیص داده نمیشود و گاهی اعتبارات بر مبنای تعارض منافع مدیران بانک و صاحب سهامداران بانک اعطا میشود. بنابراین براساس تعارض منافع مدیران و سهامداران بانک، انتقال ثروت از سپردهگذار به سهامدار بانکی صورت میگیرد. گاهی بخشی از این اعتبارات به زمین و ساختمان تبدیل میشود و میخوابد و گاهی هم به فعالیتهای بسیار ریسکدار تبدیل میشود و نکول رخ میدهد و بعد که باید زیان محقق شود، به خاطر کاستی ضوابط زیان محقق نمیشود. در نتیجه با رشد خالص بالای نقدینگی روبهرو میشویم و مسائل دولت بیانضباط هم انباشت شده و به تورم تبدیل میشود. در این شرایط گرچه همه میگویند با تورم مقابله میکنند ولی در عمل میبینیم که چنین نمیشود.
چه شد که به اینجا رسیدیم؟
این مساله به تعادلی برمیگردد که بین ذینفعان مختلف شکل گرفته است. سوال این است که از تورم چه کسانی متضرر میشوند؟ کسانی که حقوقبگیرند و همینطور اقشار ضعیف جامعه بیش از همه از تورم متضرر میشوند. در کنار این دو سرمایهگذاران در اوراق بدهی هم متضرر میشوند. با این حال به خاطر ریسک بالای تورم هیچ زمان بازار بدهی درست و حسابی در بازار سرمایه ایران شکل نگرفته است. حالا باید دید که ذینفعان چه کسانی هستند؟ ذینفعان ابتدا افراد دارای دارایی فیزیکی و سپس افراد ثروتمند هستند. تورم مکانیسمی برای کسب درآمد به جای مالیات متعارف است. دولت وقتی میتواند مالیات تورم بگیرد کمتر به سراغ ثروتمندان میرود. مالیات متعارف بیشتر ثروتمندان را نشانه میگیرد ولی مالیات تورم بیشتر حقوقبگیران را شامل میشود. ثروتمندان ترجیح میدهند تورم باشد تا دولت کمتر سراغ مالیات متعارف برود و بهطور نامتناسبی نیازهایش را از حقوقبگیران تامین کند. در حالی که اگر دولت تورم را مهار کند دیگر مجبور میشود به سراغ ثروتمندان برود. سومین گروه ذینفع تورم هم سیاستمدار است. سیاستمداری که نمیخواهد به سراغ مالیات متعارف برود چون مالیات متعارف به همراه خود پاسخگویی دارد. وقتی قرار باشد سیاستمدار مالیات متعارف بگیرد باید توضیح دهد که پول مالیات را چطور هزینه میکند؟ وقتی سیاستمدار مالیات متعارف دریافت میکنند ناگزیر است قدرت را غیرمتمرکز کند. در واقع وقتی بودجه با مالیات اداره میشود، باید بودجه ملی را از استانی و محلی تفکیک کرده و باید از هر کدام از این سه بودجه در سطح خود مالیات اخذ و هزینه شود. نکته دیگر درباره نفع سیاستمدار این است که وی برای اینکه بتواند جایگاه خود را تثبیت کند باید هوای حامیان خود را داشته باشد و در واقع باید رانتی بین حامیان خود توزیع کند. یک نرخ بهره منفی و نرخ تسهیلات مداخلهای سازوکار بسیار خوبی برای توزیع رانت میان حامیان بوده و بنابراین سیاستمدار ذینفع ضعیف بودن بانک مرکزی است. این وضعیت همانا و رخ دادن تورم همان. بنابراین اگر سیاستمداری هستید که پاسخگویی دوست ندارید یا دوست دارید اختیار کل بودجه کشور در دست شما باشد و در عین حال میخواهید بین حامیانتان رانت توزیع کنید یا انسان ثروتمندی هستید که دارایی زیادی دارد، تورم برای شما خوب است. سوال این است که چطور میتوانید فضا را تورمی نگه دارید؟ راه این است که بانک مرکزی غیرمستقل باشد، بانکداری همینطور غیرمتعارف باشد و طبعاً مردم بازنده این وضعیت هستند. در این شرایط مردم هم به نحوی مجاب شوند که مثلاً بانکداری غربی مشکل دارد و. با توجه به آنچه شرح آن رفت، روند سیاست پولی متعارف در ایران کارایی ندارد و تعادل تورمی باقی میماند تا منافع ذینفعان حفظ شود.
ایران و سازمان همکاری شانگهای از ظرفیتهای عظیم و مکمل برخوردارند
رئیس انجمن دوستی ایران و چین در وصف اهمیت عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای گفت: ایران و این سازمان قدرتمند منطقهای از ظرفیتهای عظیم و مکمل در زمینههای گوناگون برخوردارند و عضویت ایران در این سازمان، منافع متقابل و نیز تقویت پایههای سازمان همکاری شانگهای را بدنبال خواهد داشت.
اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای روزهای ۲۴ و ۲۵ شهریور ماه جاری به میزبانی شهر سمرقند ازبکستان و با حضور سران کشورهای عضو و ناظر برگزار می شود و با امضا شدن یادداشت تعهد ایران برای پیوستن به اعضای اصلی این سازمان منطقه ای، جمهوری اسلامی ایران یک گام بزرگ دیگر به پیوستن به جمع اعضای اصلی سازمان همکاری شانگهای نزدیک تر خواهد شد.
سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهوری اسلامی ایران نیز ضمن شرکت در این جلاس، دیدارهای دوجانبه مهمی با سران برخی کشورهای شرکت کننده در این نشست از جمله با همتایان چینی و روس خود انجام خواهد داد.
در آستانه برگزاری اجلاس سران شانگهای که قرار است شاهد گامی مهم در مسیر پیوستن ایران به این سازمان باشد، شبکه تلویزیونی فونیکس چین در خصوص اهمیت این موضوع به مصاحبه با علاءالدین بروجردی رئیس انجمن دوستی ایران و چین پرداخت.
بروجردی روز چهارشنبه در بخشی از این مصاحبه و در توصیف اهمیت جایگاه سازمان همکاری شانگهای و نیز اهمیت پیوستن ایران به این سازمان گفت: سازمان همکاری شانگهای به دلیل حضور دو عضو دائم شورای امنیت(چین و روسیه) در این نهاد و نیز عضویت چهار کشور از قدرتهای هسته ای جهان(چین، روسیه ، هند و پاکستان) دراین سازمان منطقه ای ، وجود بیش از ۴۰ درصد کل جمعیت جهان در جغرافیایی تحت پوشش کشورهای عضو این سازمان و نیز اختصاص بیش از ۲۵ درصد کل GDP جهان به کشورهای عضو سازمان شانگهای، باعث شده که این سازمان از اهمیت انکارناپذیر در جهان برخوردار باشد و عضویت ایران هم به عنوان قدرت بزرگ غرب آسیا و قدرت بزرگ انرژی منطقه در خانواده این سازمان منطقه ای، باعث تقویت جایگاه آن خواهد شد.
سازمان همکاری شانگهای قدرت نوظهور منطقه ای و جهان
بروجردی گفت: سازمان همکاری شانگهای یک قدرت عظیم و نوظهورمنطقه ای و جهانی است که بدون تردید آمریکا را هم به لحاظ اقتصادی، هم به لحاظ سیاسی و هم به لحاظ راهبردی و دفاعی به چالش خواهد کشید. به عنوان مثال اقدام سازمان همکاری شانگهای در استفاده از ارزهای ملی به جای دلار که اکنون در مبادلات میان برخی اعضای کلیدی آن اجرا می شود، باعث حذف دلار و شکستن هیمنه آن درمبادلات جهانی خواهد شد.
وی افزود: ایران و روسیه کارهای خوبی در حوزه تجارت با ارزهای ملی انجام داده اند و عملا در جهت حذف دلار از همکاری های تجاری خود گام برداشته اند و این گونه اقدامات می تواند باعث شکسته شدن هیمنه دلار به عنوان ابزار اصلی سلطه جویی ها و یکجانبه گرایی های آمریکا بی اثر شدن تحریم های اعمال شده از جانب واشنگتن علیه کشورها شود.
امنیت پایدار، مهم ترین مولفه برای اقتدار و توسعه
بروجردی با اشاره به اهمیت امنیت پایدار به عنوان مهم ترین مولفه های اقتدار و زمینه های توسعه در حوزه های گوناگون گفت: اگر امروز ایران توانمندی ایستادگی در برابر آمریکا را دارد و پهپادهای متجاوز آمریکا را به زمین می نشاند یا سرنگون می کند و شناور بدون سرنشین آمریکا را توقیف می کند و ناوهای امریکایی در آبهای بین المللی ناگزیر از نیروی دریایی ایران اجازه می گیرند، این اقتدار نتیجه وجود امنیت پایدار در جمهوری اسلامی ایران است .
وی افزود: لذا یکی از مهم ترین محورهای همکاری دسته جمعی در سازمان همکاری شانگهای، همکاری برای برقراری امنیت پایدار درکل منطقه است و درسایه این امنیت پایدار، همکاری های گسترده و هم افزا در حوزه اقتصادی شکل خواهد گرفت.
بروجردی همچنین تاکید کرد که کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای با هدف توسعه همکاری های تجاری و اقتصادی ، باید به سمت کاهش یا حذف تعرفه ها گام بردارند.
سازمان همکاری شانگهای ، نهاد چالش زا نیست
رئیس انجمن دوستی ایران و چین درپاسخ به این سوال که عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای چه فرصت ها و یا چالش هایی می تواند برای این کشور به دنبال داشته باشد، گفت: بدون تردید فرصت های عضویت در این سازمان هرگز با هرگونه چالش احتمالی قابل مقایسه نیست و اصول این سازمان ، نه تنها یک نهاد چالش زا نیست بلکه هدف آن، مقابله هوشمندانه با چالش هایی است که برخی قدرتها می خواهند از بیرون بر آن تحمیل کنند.
بروجردی با اشاره به مسئله مداخله جویی آمریکا در موضوع تایوان و نیز جنگ اوکراین که در واقع جنگ آمریکا و تمام متحدانش علیه روسیه است، گفت: این موارد نمونه هایی از تلاش برخی قدرت های فرا منطقه ای برای ایجاد چالش برای کشورهای عضو سازمان شانگهای است که اعضای این سازمان با همگرایی و هم افزایی، باید هوشمندانه به خنثی کردن این چالش ها بپردازند.
ایران و سازمان همکاری شانگهای از ظرفیتهای مکمل برخوردارن
رئیس انجمن دوستی ایران و چین در بخشی دیگر از این مصاحبه ، با اشاره به اینکه مجموعه کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای به دلیل برخوردار بودن از ظرفیت ها و توانمندی ها در زمینه های گوناگون، مکمل یکدیگر هستند، گفت: ایران و روسیه به دلیل برخورداری از منابع عظیم انرژی، چین به دلیل در اختیار داشتن فناوری بالا، روسیه وچین به دلیل عضویت در شورای امنیت سازمان ملل، ایران به دلیل واقع شدن در مسیر ترانزیتی راهبردی و. ، همه این ها ظرفیت هایی است که درکنار یکدیگر، توانمندی وقدرت بالایی به سازمان همکاری شانگهای می بخشد.
وی همچنین با تاکید مجدد بر اهمیت امنیت پایدار به عنوان اساسی ترین مبنا برای اجرای طرح های راهبردی از جمله پروژه کمربند راه گفت: منطق حکم می کند که مسیر این طرح از چین، قزاقستان، ازبکستان ، ترکمستان و ایران عبور کند و از ایران نیز به سمت عراق وترکیه و سپس به سمت منطقه مدیترانه و اروپا ادامه یابد هرچند پاکستان برای چین مهم است و سرمایه گذاری های چین در احداث جاده قره قروم در پاکستان و توسعه بندر گوادر در این کشور، منافاتی با عبور طرح کمربندراه از مسیر ایران منافاتی ندارد با هم قابل جمع است.
ضرورت تاکید بر اجرایی شدن سند همکاری ۲۵ ساله در ملاقات سران ایران و چین
بروجردی در بخشی دیگر از مصاحبه با اشاره به اهمیت ملاقات قریب الوقوع سران ایران و چین در حاشیه سازمان همکاری شانگهای در شهر سمرقند ازبکستان گفت: با توجه به وجود سند همکاری ۲۵ سال میان ایران و چین، بسیار مهم است که از این ملاقات به بعد، دو کشور وارد فاز اجرایی این قرارداد شوند اگرچه برخی مشکلات مثل محدودیت هایی کرونایی وجود دارد اما این مسائل نباید سد راه اجرای سند همکاری ۲۵ ساله شود.
وی در ادامه با انتقاد از هزینه بالای سفر میان ایران و چین که باعث سختی تردد و سفرهای فعالان تجاری و همچنین دانشجویان میان دو کشور شده ، ضمن قدردانی از طرف چینی برای راه اندازی مجدد پرواز –تهران ارومچی از ۱۷ مهرماه سال جاری، بر ضرورت تسهیل بیشتر ترددها میان دو کشور به عنوان یکی از ضرورت های اجرایی شدن سند همکاری ۲۵ ساله تاکید کرد.
ظرفیت های فوق العاده ایران و چین برای شکوفایی همکاری های اقتصادی
بروجردی گفت: ظرفیت های فوق العاده در ایران و چین برای آغاز دوران جدید شکوفایی همکاری های اقتصادی کاملا آماده است و سند همکاری ۲۵ ساله نیز بستر بسیار خوبی برای تحقق این همکاری ها است .
وی با اشاره به تقلای برخی رسانه های بیگانه وابسته به آمریکا و قدرت های غربی برای ایجاد فضای چین هراسی در ایران و نقاط مختلف جهان، تاکید کرد: بهترین راه برای خنثی کردن این فضای چین هراسی، اجرای سریع پروژه های بزرگ توسط شرکت های چینی در ایران از جمله تعریف روند خنثی اجرای خط قطار سریع السیر در ایران است به طوری که شهروندان ایران منافع و ثمرات آن را به طور ملموس شاهد باشند. این اقدامات قطعا می تواند تاثیری مثبت بر نوع نگرش مردم ایران نسبت به چین داشته باشد و تلاش ها برای ایجاد فضای چین هراسی در ایران را خنثی کند.
اراده بالای ایران، فرصت عالی برای اجرای سند همکاری 25 ساله؛ چین فرصت را دریابد
معاون پیشین وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران همچنین درخصوص تاثیر عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای بر روند مذاکرات هسته ای، با تاکید براین که جمهوری اسلامی ایران در دوره دولت سیزدهم و باتوجه به تجربه سال های قبل، برجام را محور قرار نداده است و اگرچه تلاش می کند که مذاکرات برجام به نتیجه برسد اما خود را معطل سرنوشت این مذاکرات نکرده است.
بروجردی درادامه گفت: در هر صورت ورود ایران به سازمان همکاری شانگهای که البته به مذاق آمریکا خوش نخواهد آمد، بدون تردید هم افزایی قدرت برای ایران به دنبال خواهد داشت و چون روسیه و چین به عنوان دو عضو این سازمان، جزو مذاکره کنندگان برجام نیز هستند، به نظر می رسد عضویت ایران در این سازمان بتواند روند حل مسائل کمک کند.
بروجردی در ادامه تاکید کرد: جدا از مسئله مذاکرات برجام، دولت سیزدهم جمهوری اسلامی ایران اراده جدی برای اجرای سند همکاری ۲۵ ساله و گسترش همکاری های با چین دارد و رهبر معظم انقلاب اسلامی هم بر آن تاکید دارند. لذا شرایط کنونی بهترین فرصت برای اجرا و پیشبرد این سند همکاری است و بهترین فرصت برای استفاده طرف چینی از این شرایط، میها است.
در بخش دیگری از این مصاحبه، بروجردی درپاسخ به سوالی مبنی بر دلیل به نتیجه نرسیدن مذاکرات برجام، ضمن انتقاد از ضعف اراده دولت آمریکا به ریاست جو بایدن در بازگشت به توافق هسته ای که دولت سلف وی به ریاست ترامپ بطور یکجانبه از آن خارج شده بود، گفت: عدم استقلال سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان و تاثیرپذیری آنها از فشارهای آمریکا و اسرائیل ، عامل دیگری برای به نتیجه نرسیدن مذاکرات است.
جنگ اوکراین به کجا می رسد؟
بروجردی در بخش پایانی این مصاحبه در پاسخ سوالی مبنی بر سرنوشت جنگ اوکراین گفت: فکر می کنم روسیه کشوری نیست بخواهد حتی در برابر بسیج گسترده آمریکا و هم پیمانانش ، اجازه بدهد خواسته آنها به نتیجه برسد هر چند ممکن است در این مسیر شاهد فراز ونشیب هایی باشیم.
وی با بیان اینکه اوکراین با تبدیل شدن به ابزار جنگ آمریکا و غرب مقابل روسیه ، متضرر اصلی این جنگ خواهد بود گفت: به هرحال باید نقطه پایانی برای این جنگ تعریف شود و البته به نظر نمی رسد روسیه هم بخواهد از اهدافی که تعریف کرده است، عقب نشینی کند.
تعریف روند خنثی
کسانی که امروز می خواهند با ابزار ترویج فحشا و لاابالی گری باعث اختلاف افکنی و آبروریزی و تضعیف کشور شوند، به زودی مفتضح خواهند شد. . ادامه خبر
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
واکنش متفاوت تعدادی از نمایندگان به فوت مهسا امینی
چنین رفتارهای غیر قانونی، پیش روی خود ندارند. مصطفی میرسلیم نماینده تهران و عضو کمیسیون اصل نود: بانوان مبارز و پاکدامن از ارکان پیروزی نظام مقدس ما بوده و هستند. کسانی که امروز می خواهند با ابزار ترویج فحشا و لاابالی گری باعث اختلاف افکنی و آبروریزی و تضعیف کشور شوند، به زودی مفتضح خواهند شد. این خصلت بی آبرویی منافقان است که سعی می کنند به هر بهانه ای .
پاسخ آذری جهرمی تعریف روند خنثی به توییت بحث برانگیز میرسلیم + عکس
به گزارش سلام نو به نقل از برترین ها، میرسلیم پیش تر نوشته بود: این خصلت بی آبرویی منافقان است که سعی می کنند به هر بهانه ای با سوء استفاده از لجام گسیختگی فضای مجازی دست به آبروریزی از جمهوری اسلامی بزنند.
پاسخ یک کلمه ای آذری جهرمی به توئیت انتقادی میرسلیم
به گزارش سایت طلا ، وزیر پیشین ارتباطات به توییت میرسلیم واکنشی یک کلمه ای نشان داد. بر اساس این گزارش ،آذری جهرمی ، وزیر پیشین ارتباطات ضمن بازنشر توئیت انتقاد میرسلیم به سواستفاده منافقان از لجام گسیختگی فصای مجازی با یک کلمه به عضو حزب موتلفه پاسخ داد. نماینده مجلس از لجام گسیختگی فضای مجازی انتقاد کرد. سید مصطفی میرسلیم نماینده مجلس نوشت: ابن خصلت بی آبرویی منافقان است که سعی می کنند بن هر بهانه ای با سواستفاده از لجام گسیختگی فضای مجازی دست به آبروریزی از جمهوری اسلامی بزنند. انتهای پیام// .
توییت علی مطهری درباره مرگ مهسا امینی در گشت ارشاد: از سازمان نظام پزشکی یک هیئت بی طرف تعیین شود
علی مطهری با اشاره به مرگ مهسا امینی در گشت ارشاد، در رشته توییتی نوشت: فرض می کنیم هیچ ضرب و شتمی بر مهسا امینی نبوده و صرف ترس و نگرانی باعث سکته او شده است. شما چرا به عنوان ناهی از منکر این روانشناسی را نداشته اید که ترس و نگرانی او را درک کنید و همه را به یک چوب می رانید؟ پس صلاحیت نهی از منکر را نداشته اید. پیشنهاد می کنم از طرف سازمان نظام پزشکی یک هیات بی طرف تعیین .
واقع گرایی در علم چه معنایی دارد؟
دارند)، منطقا دفاع کنند. به عبارت دیگر "واقع گرایی" در علم امروز، به گونه ای حداقلی قابل دفاع است. یعنی از واقع گرایی مربوط به صدق نظریه ها نمی توان دفاع موجه و قدرتمندی به عمل آورد اما از واقع گرایی مربوط به هویات نظری می توان محکم و موجه دفاع کرد. تماشاخانه ببینید| فانوس ها برای پررنگ ترین نور سال ماه روشن می شوند شباهت باورنکردنی مردی به سردار سلیمانی در راهپیمایی اربعین (فیلم) فیلم های دیگر کانال عصر ایران در تلگرام عضویت در اینستاگرام عصر ایران نظرات کاربران .
شعر شهریار خواص پسند است و عامه فهم/ حذف ادبیات از دروس کنکور کار اشتباهی بود
وحدت ملی و خنثی کننده نقشه های شوم بیگانگان برای تفرقه افکنی است عنوان کرد: بیگانگان به هر بهانه ای دنبال تفرقه افکنی و دوگانه سازی های موهوم هستند اما شهریار نشان می دهد که مردم ایران فراتر از اختلاف زبان و فرهنگ یک کلیت یگانه اند و در ایران تمامی اقلیت ها اعم از ترک، فارس، عرب، عجم، لر، بلوچ و. کنار هم حضور دارند و این تنوع ها مانند تارها یک پر طاووس زیباست که کثرت آن ها در کنار هم یک وحدت .
خود را در برابر جبهه انسانیت قرار ندهید | ابوالفضل فاتح
دکتر ابوالفضل فاتح، از مشاوران میرحسین موسوی در انتخابات سال 88، در یادداشتی به بهانه ی مرگ مهسا امینی نوشت: بسمه تعالی داغی که از آسمانی شدن خانم مهسا امینی بر دل ملت ایران نشست، موجی از اندوه، بهت، اشک و انتقاد و اعتراض را برانگیخت. ملت شریف ایران که در دامان مکتب انسانی پیامبر (ص) و عدالت علی (ع) و آزادگی حسین (ع) پرورش یافته اند، از ستمی که بر دختری غریب در پایتخت حکومت .
یک بام و دو هوا درباره دو تابعیتی ها / فرق می کنه کی رئیس جمهور باشه !
بررسی دوتابعیتی ها در نظام اجرایی و همسر و فرزندان آن ها رأی دادیم و آن را تصویب کردیم. ما هیأت تحقیق و تفحص تشکیل دادیم ، او بعد از انتشار گزارش تحقیق و تفحص دوتابعیتی ها گفت بر اساس اطلاعاتی که در روند تحقیق و تفحص به دست ما رسید، همسر، فرزندان و حتی عروس برخی از وزرای فعلی و دولت یازدهم یا تابعیت بیگانه داشته و یا تعریف روند خنثی گرین کارت دارند. حتی گفته می شود که فرزندان و همسر یک وزیر فعلی در خارج از کشور .
شاهنامه و تعزیه در بیان زشتی هم زیبایی شناسی را رعایت می کنند/ رشد نوکیسگان رانتی موجب ناامیدی جامعه شده
حسین قره: نمایش تا اون که در تالار سایه مجموعه تئاتر شهر آخرین روزهای اجرایش را سپری می کند درباره جامعه ای از موش هاست که یکی از کودکان آنجا به نام موشکین به منبع غذای عالی دست پیدا می کند و آن چیزی نیست جز یک کتابخانه. موشکین که از کاغذهای عالی کتابخانه خورده برای بقیه بچه ها تعریف می کند که باید به آنجا بروند؛ اما تمام کلنی موش ها با این خبر به هم می ریزد. بزرگ ترها برای این فاجعه چاره ای می .
واکنش تعدادی از نمایندگان به فوت مهسا امینی
همچنین پایان دادن به چنین رفتارهای غیر قانونی، پیش روی خود ندارند. مصطفی میرسلیم نماینده تهران و عضو کمیسیون اصل نود: بانوان مبارز و پاکدامن از ارکان پیروزی نظام مقدس ما بوده و هستند. کسانی که امروز می خواهند با ابزار ترویج فحشا و لاابالی گری باعث اختلاف افکنی و آبروریزی و تضعیف کشور شوند، به زودی مفتضح خواهند شد. این خصلت بی آبرویی منافقان است که سعی می کنند .
واکنش کنایه ای آذری جهرمی به توییت جنجالی میرسلیم درباره فوت مهسا امینی +عکس
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از برترین ها، میرسلیم پیش تر نوشته بود: این خصلت بی آبرویی منافقان است که سعی می کنند به هر بهانه ای با سوء استفاده از لجام گسیختگی فضای مجازی دست به آبروریزی از جمهوری اسلامی بزنند.
نمایندگان مجلس چه واکنشی به ماجرای مهسا (ژیلا) امینی داشتند؟
خصلت بی آبرویی منافقان است که سعی می کنند به هر بهانه ای با سوء استقاده از لجام گسیختگی فضای مجازی، دست به آبروریزی از جمهوری اسلامی بزنند. ابراهیم رضایی نماینده دشستان و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی: فوت مهسا امینی برای همه تأثرانگیز بود الا برای غربگرایان خارجی و داخلی که در مرگ او جشن گرفتند. آرزوی غربگرایان مرگ مهسا بود تا مجالی پیدا کنند عقده های خود را .
انتقاد میرسلیم از بی آبرویی منافقان
سید مصطفی میرسلیم نماینده مجلس نوشت: ابن خصلت بی آبرویی منافقان است که سعی می کنند بن هر بهانه ای با سواستفاده از لجام گسیختگی فضای مجازی دست به آبروریزی از جمهوری اسلامی بزنند. 21217 منبع: khabaronline-1675182
روی آوردن به انرژیهای نوین، تریلیونها دلار صرفه اقتصادی دارد
مطالعهای توسط دانشگاه آکسفورد نشان میدهد که گذار از سوختهای فسیلی به انرژیهای تجدیدپذیر و پاکیزه میتواند تا سال 2050 به کاهش .
مطالعهای توسط دانشگاه آکسفورد نشان میدهد که گذار از سوختهای فسیلی به انرژیهای تجدیدپذیر و پاکیزه میتواند تا سال 2050 به کاهش ۱۲ تریلیون (۱۲ هزار میلیارد) دلاری هزینه انرژی در جهان کمک کند.
این گزارش میگوید که این ادعا که حرکت سریع به سوی منابع پاکیزه انرژی هزینه زیادی خواهد داشت، غلط و بدبینانه است.
در ماههای اخیر نگرانی در مورد کمبود انرژی باعث جهش شدید بهای گاز طبیعی شده است.
اما محققان میگویند که انتقال به انرژیهای پاکیزه از نظر اقتصادی مقرون به صرفه است چون بهای آنها درحال کاهش بوده.
پروفسور دوینی فارمر از موسسه «فکر نو اقتصادی» در دانشکده مارتین در آکسفورد به بیبیسی گفت: «حتی اگر منکر تغییر اقلیم باشید، باید آنچه ما می گوییم را بپسندید.»
او گفت: «نتیجه مهم مطالعه ما این است که باید تخت گاز به طرف انرژیهای نوین برویم، به این دلیل که به صرفه است.»
این گزارش با بررسی دادههای تاریخی در مورد بهای سوختهای فسیلی و انرژیهای تجدیدپذیر و مدل سازی برای پیشبینی بهای آنها در آینده انجام شده.
اطلاعات مربوط به بهای نفت و گاز و زغال از ۱۹۲۰ تا ۲۰۲۰ را در بر میگیرد و نشان میدهد که با احتساب تورم، و نوسان بازار، بها تغییر زیادی نکرده است.
در مقابل انرژیهای تجدیدپذیر فقط در چند دهه اخیر ظاهر شده، بنابراین دادههای کمتری برای آنها وجود دارد.
اما در همین فاصله کم، بهبود بیوقفه فناوری به معنی کاهش سریع بهای برق خورشیدی و بادی به اندازه سالانه تقریبا ۱۰ درصد بوده است.
پیشبینی این گزارش دایر بر ادامه روند کاهش بهای این انرژیها بر «احتمالات» استوار است. همچنین این موضوع بررسی شد که سرمایه گذاری سنگین و در ابعاد گسترده چگونه هزینه سایر فناوریهای مشابه را کاهش داده است.
دکتر روپرت وِی، نویسنده اصلی این گزارش، گفت: «تازهترین تحقیقات ما نشان میدهد که با گسترش ابعاد فناوریهای مهم سبز، کاهش هزینه آنها ادامه خواهد یافت و هرچه سریعتر حرکت کنیم، پول بیشتری پسانداز کردهایم.»
انرژیهای بادی و خورشیدی درحال حاضر ارزانترین گزینه برای پروژههای تازه تولید برق هستند، اما پرسشهایی در مورد بهترین روش ذخیره برق و ایجاد توازن در شبکه، زمانی که تغییر آب و هوا به کاهش تولید برق از این منابع منجر می شود، وجود دارد.
هزینه صفر خالص
فیلیپ هموند، وزیر دارایی بریتانیا، در سال ۲۰۱۹ به نخست وزیر نوشت که هزینه رسیدن به حالت کربن خنثی تا سال ۲۰۵۰ در بریتانیا بیش از یک تریلیون دلار خواهد بود.
گزارش تازه میگوید که این هزینه احتمالا بیش از حد برآورد شده بود که باعث انصراف از سرمایه گذاری در انرژیهای نوین شده.
این گزارش همچنین می گوید که پیشبینی هیات میان دولتی تغییر اقلیم سازمان ملل (آی پی سی سی) دایر بر اینکه هزینه حفظ میزان افزایش دما در زیر دو درجه، به معنی کاهش تولید ناخالص داخلی تا ۲۰۵۰ خواهد بود بیش از حد بدبینانه است.
براساس این یافتهها انتقال به انرژیهای تجدیدپذیر احتمالا با «صرفه خالص» اقتصادی همراه خواهد بود.
علائم وسواس جنسی + راهکارهای درمانی وسواس جنسی
وسواس جنسی
آنچه در ابتدا از وسواس می توان مشاهده کرد تجربه ای مزاحم و احمقانه است که به صورت تکرار شونده ادامه پیدا می کند. یکی از شایع ترین افکار وسواسی مربوط به مسائل جنسی است. این موضوع می تواند زندگی فرد را با مشکلات زیادی روبرو کند که در ادامه این مطلب سرپوش به آنها اشاره می شود.
وسواس به چه معناست؟
در ابتدا باید به تعریف خود وسواس بپردازیم؛ به طورکلی می توان گفت وسواس عقاید، افکار، تکانه ها، یا تصوراتی هستند که تکرار می شوند و تداوم دارند. می توان گفت این افکار در ابتدا تنها به صورت تجربه مزاحم و احمقانه هستند، برای مثال پدری که در ابتدا تکانه های تکرار شونده درباره کشتن فرزند محبوب خود را دارد، یا یک شخص با عقیده ها مذهبی که به افکار کفرآلود دچار می شود.
اما برخی از شایع ترین افکار وسواسی عبارتند از: آلودگی، نظم و ترتیب، پرخاشگری، موضوعات جنسی، و مذهبی. مغز انسان بخش زیادی از انرژی بدن را مصرف می کند، بنابراین دور از انتظار نیست که بعد از افکار وسواسی فرد احساس خستگی کند. از طرفی افکار وسواسی با اجباری که بر رفتارهای تکرار شونده دارند، آنها را به صورت هدفمند و ارادی که در پاسخ به یک فکر وسواسی یا براساس قواعد خاص و به صورت کلیشه ای صورت می دهند.
فرد این رفتارها را جهت خنثی سازی یا پیشگیری از ناراحتی یا وضعیت یا حادثه ای ترسناک صورت می دهد، البته باید گفت این رفتارها در حقیقت برای خنثی سازی یا پیشگیری نیستند و می توان گفت وضوح افراطی به نظر می رسند، در بیشتر موقعیت ها فرد به افراطی و نامعقول بودن رفتار خود آگاهی دارد. تجربیات بد گذشته یا استرس های محیطی شدید و یا افسردگی و دیگر اختلالات روانی در فرد می توانند وسواس را ایجاد کنند.
افکار ناشی از وسواس جنسی
وسواس جنسی چیست؟
همانطور که اشاره شد وسواس می تواند ابعاد مختلفی داشته باشد و به شیوه های مختلفی خود را نشان دهد. افکار وسواسی کاملا ناخواسته و آزاردهنده هستند که ممکن است خود را در قالب تمایلات یا تصویرهایی در رابطه با جنس مخالف نشان دهند. مثلا فردی که بعد از دیدن هرجنس مخالفی در خیابان این فکر را می کند که او قصد رابطه جنسی با او را دارد یا ممکن است به او حرف جنسی بزند.
به همین صورت افرادی هم هستند که افکار جنسی را درمورد خانواده خود تجربه می کنند، مثلا فکر می کنند که خواهر برادر یا پدر مادر او ممکن است او را به صورت لخت ببینند و رفتارهای جنسی را با آنها تجربه کند.
این افراد به شدت به عذاب وجدان دچار می شوند و برای حل کردن آن به دنبال راه حل می روند تا بتوانند جلوی افکار وسواسی خود را بگیرند؛ مثلا خود را حبس می کنند، سربه زیر نگاه می اندازند، تا دیروقت سرکار می مانند، تماس های خود را با اعضای خانواده تا حد امکان محدود می کنند.
نوع دیگری از افکار جنسی می تواند مربوط به نگرانی هایی از قبیل؛ ”آیا من همجنس گرا هستم؟” باشند، در صورتی که فرد هیچ فعالیتی در این حیطه نداشته است. افکار او زمانی بیشتر می شوند که همجنس خود را جذاب می دارند یا آنها را در باشگاه و استخر می بیند، اضطراب و استرس او بیشتر می شود و می گوید نکند من همجنسگرا هستم.
هرگونه وسواسی می تواند رابطه جنسی را به اختلال روبرو کند. کسی که در خصوص تمیزی وسواس دارد در حین رابطه مدام فکر می کند نکند تعریف روند خنثی جایی را کثیف کند یا باید زودتر به حمام برود.
آزار ناشی از افکار وسواس جنسی
علائم وسواس جنسی چیست؟
علائم وسواس جنسی خود را به صورت افکاری نشان می دهند که در زمینه های زیر بروز می کنند:
- افکار در خصوص رابطه جسی با حیوانات
- رابطه جنسی با اعضای خانواده یا محارم خود
- افکار مربوط به سوء استفاده های جنسی هم به صورت فاعل و هم مفعول
- افکار مربوط به خیانت
- افکار سادیسمی یا مازوخیسمی
- افکار مربوط به بردگی جنسی
- افکار مرتبط با مرده خواهی( رابطه جنسی با جسد یا بدن مرده)
- افکار مربوط به تمایل به کودکان یا افراد زیر سن قانونی
- افکار مربوط به رابطه جنسی با همجنس (همجنس گرایی)
- افکار مربوط به میل جنسی به فرزندان
- افکار جنسی مربوط به رابطه جنسی با نزدیکان یا دوستان
علائم وسواس جنسی
تاثیرات منفی وسواس جنسی در زندگی:
در صورتی که ردمان به موقع و موثری برای وسواس حنسی صورت نگیرد، هجوم افکار آزاردهنده و تکرار شونده می تواند تاثیرات منفی بر رابطه زناشویی فرد بگذارد، از جمله این آسیب ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- ایجاد احساس گناه و انزجار به دنبال هر لذتی که دارد
- احساس انزجار از خود
سرد مزاجی ناشی از وسواس جنسی
تفاوت وسواس جنسی با میل جنسی نسبت به کودکان:
برای درمان درست وسواس جنسی؛ تشخیص درست آن بسیار اهمیت دارد. زیرا اگر تفاوت های میان تمایل اصلی با این اختلال به درستی تشخیص داده نشوند، سیر درمان را با مسیر اشتباهی روبرو خواهند کرد.
اصلی ترین شاخصی که می توان بین وسواس جنسی و داشتن میل جنسی به کودکان یا پدوفیل افتراق داد، این است که فرد از داشتن این تمایل لذت می برد و هیچ احساس شرم یا تعریف روند خنثی گناهی را نخواهد داشت، اما وسواس جنسی عکس این موضوع است و فرد چنین احساسی را نخواهد داشت.
راهکارهای درمان وسواس جنسی:
زمانی که فرد افکار ناشی از وسواس جنسی به سراغ فرد می آیند با اینکه می داند آنها درست نیستند و حاضر به انجام آنها نخواهد بود، عدم همخوانی با سیستم فکری و روحیات شخص او را آزار می دهد، اگر این افکار دائمی و شدید شوند؛ تصوری در ذهن فرد ایجاد می شود که روزی این اعمال را انجام خواهد داد. همین موضوع رنج و عذاب فرد را بیش از پیش افزایش می دهد، به همین دلیل است که فرد باید به دنبال درمانی درست برای وسواس جنسی خود باشد. درمان های زیر برای وسواس جنسی درنظر گرفته می شوند:
- درمان شناختی رفتاری
- مواجهه درمانی یا غرقه سازی
در صورتی که شما با افکار جنسی آزاردهنده روبرو هستید می توانید اقدامات زیر را برای درمان مشکل خود در نظر بگیرید:
- کنترل استرس با استفاده از نفس های عمیق
- عدم قضاوت و سرزنش خود برای پذیرش افکار ناراحت کننده
- افکار مزاحم وسواسی را به عنوان نام برای افکار خود انتخاب کنید
- پرهیز از سرکوب افکار مزاحم
- درنظر گرفتن سطح اضطراب و تلاش برای کنترل آن
- پذیرش خودکار بودن افکار جنسی و عدم نقش شما در بروز آنها
- تغییر دادن رفتارها برای دور کردن احتمال بروز افکار جنسی ناراحت کننده
- پیدا کردن منبع اضطراب
- تلاش برای پیدا کردن معنی افکار مزاحم
- انجام کارهای مثبت جهت مشغول نگه داشتن ذهن
- قانع کردن خود به جهت اینکه شما هرگز این اعمال را انجام نخواهید داد.
- پرهیز از درگیر شدن با افکار شدید
- تلاش نکردن برای جلوگیری از ورود افکار به ذهن یا تلاش برای خروج آنها ( در این صورت به شدت بیشتری به شما حمله می کنند).
درمان وسواس جنسی با استفاده از هیپنوتیزم
درمان شناختی رفتاری:
افرادی هستند که بعد از مراجعه و امتحان راه های مختلف نتوانسته اند افکار خود را کنار بگذارند، زیرا کنار گذاشتن افکار از کنار گذاشتن یک رفتار مشکل تر است، اما در خصوص درمان شناختی رفتاری با تکیه بر اینکه ببینم چه نوع فکری هست که این افکار را نگه می دارند اقدام می شود.
بعد از شناسایی این افکار را مبارزه با آن به فرد آموزش داده می شود. تکنیک هایی را برای مقابله با افکار جنسی در نظر می گیرند که پایه آنها بر اساس درمان وسواس خوگیری است. خوگرفتن به معنای عادت کردن به واسطه استفاده یا تمرین مکرر اشنایی یافتن است. شاید این تمرینات و تکنیک ها گنگ به نظر برسند اما براساس تحقیقات بهترین درمان برای اینگونه وسواس هستند.
دیدگاه شما