شرکت های پانزی
طرح پانزی (Ponzi) نوعی تقلب است که سرمایه گذاران را فریب میدهد و با سرمایه از سرمایه گذاران جدیدتر به سرمایه گذاران قبلی سود میپردازد.
این طرح منجر به این میشود که قربانیان به این نتیجه برسند که سود حاصل از فعالیت مشاغل قانونی (به عنوان مثال فروش محصول و / یا سرمایهگذاریهای موفق) حاصل میشود، و آنها هنوز از اینکه سرمایه گذاران دیگر منابع مالی هستند آگاهی ندارند.
یک طرح Ponzi میتواند توهم یک تجارت پایدار را حفظ کند به شرطی که سرمایه گذاران جدید همکاری کنند.
برخی از اولین حوادث ثبت شده برای مطابقت با تعریف مدرن طرح پونزی از سال ۱۸۶۹ تا ۱۸۷۲ توسط آدل اسپیتزدر در آلمان و سارا هاو در ایالات متحده در دهه ۱۸۸۰ از طریق «سپرده بانوان» انجام شد. هاو به مشتریان خود فقط ۸ درصد نرخ سود ماهیانه ارائه میدهد و سپس پولی را که زنان سرمایهگذاری کرده بودند به سرقت میبرد. سرانجام او کشف شد و سه سال در زندان بود.
طرح پونزی نیز قبلاً در رمانها توصیف شده بود. رمان چارلز دیکنز در سال ۱۸۴۴ مارتین چازولویت و رمان کوچک او در سال ۱۸۵۷ هر دو از چنین طرحی برخوردار هستند.
در دهه ۱۹۲۰، چارلز پونزی این طرح را انجام داد و به دلیل پول هنگفتی که در اختیار گرفت، در سراسر ایالات متحده مشهور شد. طرح اصلی وی مبتنی بر داوری قانونی کوپنهای پاسخ بین المللی برای تمبرهای پستی بود، طرح پونزی چیست؟ اما او به زودی شروع به هدایت پول سرمایه گذاران جدید برای پرداخت به سرمایه گذاران قبلی و به خودش کرد. برخلاف طرحهای مشابه قبلی، Ponzi تحت پوشش مطبوعاتی قابل توجهی هم در ایالات متحده و هم در سطح بین المللی قرار گرفت.
مشخصات:
به طور معمول، طرحهای پانزی به سرمایهگذاری اولیه و قول بازدهی بالاتر از حد متوسط نیاز دارند.
آنها از لباسهای مبهم کلامی مانند «معاملات آتی پرچین»، «برنامههای سرمایهگذاری با بازده بالا» یا «سرمایهگذاری در خارج از کشور» برای توصیف استراتژی درآمد خود استفاده میکنند. معمولاً بهره بردار از کمبود دانش یا صلاحیت سرمایه گذار سواستفاده میکند، یا گاهی ادعا میکند که از استراتژی اختصاصی و مخفی سرمایهگذاری برای جلوگیری از دادن اطلاعات در مورد طرح استفاده میکند.
پیش فرض اصلی طرح پانزی «سرقت از پیتر برای پرداخت پول» است. در ابتدا، اپراتور بازده بالایی را برای جلب سرمایه گذاران فعلی برای سرمایهگذاری بیشتر میپردازد. وقتی سایر سرمایه گذاران شروع به مشارکت میکنند، تأثیر آبشار شروع میشود. برنامه ریز به جای سود واقعی، از سرمایهگذاری شرکت کنندگان جدید به سرمایه گذاران اولیه میپردازد.
غالباً، بازده بالا سرمایه گذاران را ترغیب میکند تا پول خود را در این طرح بگذارند، به طوری که اپراتور مجبور به طرح پونزی چیست؟ پرداخت هزینههای زیادی به سرمایه گذاران نیست. اپراتور به سادگی بیانیههایی را ارسال میکند که نشان میدهد چه مقدار درآمد کسب کرده اند، که این فریب را حفظ میکند که این طرح یک سرمایهگذاری با بازده بالا است. سرمایه گذاران در یک طرح پانزی (Ponzi) حتی ممکن است هنگام تلاش برای بدست آوردن پول خود از سرمایهگذاری با مشکلاتی روبرو شوند.
اپراتورها همچنین سعی میکنند با ارائه برنامههای جدید به سرمایه گذاران در جایی که نمیتوان در ازای بازده بالاتر، پول برای مدت زمان مشخصی برداشت کرد، برداشت را به حداقل برسانند. اپراتور جریانهای نقدی جدیدی را میبیند زیرا سرمایه گذاران نمیتوانند پول را منتقل کنند. اگر چند سرمایه گذار بخواهند پول خود را مطابق با شرایط مجاز برداشت کنند، درخواستهای آنها معمولاً به سرعت پردازش میشود، این توهم را به سایر سرمایه گذاران میدهد که صندوق حلال و از نظر مالی سالم است.
طرحهای پانزی گاهی اوقات به عنوان وسایل نقلیه مشروع سرمایهگذاری آغاز میشوند، مانند صندوقهای تامینی که اگر به طور غیر منتظرهای ضرر کنند یا نتوانند به طور قانونی بازده مورد انتظار را بدست آورند، میتوانند به راحتی به یک طرح از نوع پانزی تبدیل شوند. اپراتورها به جای اعتراف بهعدم موفقیت خود در برآورده کردن انتظارات، بازدهی کاذب ایجاد میکنند یا گزارشهای حسابرسی تقلبی تولید میکنند، و سپس عملیات به عنوان یک طرح پانزی در نظر گرفته میشود.
طیف گستردهای از وسایل نقلیه و استراتژیهای سرمایه گذاری، معمولاً قانونی، اساس طرحهایپانزی قرار گرفته اند. به عنوان مثال، آلن استنفورد از گواهی سپرده بانکی برای کلاهبرداری دهها هزار نفر استفاده کرد. گواهیهای سپرده معمولاً ابزارهای کم خطر و بیمهای هستند، اما گواهیهای سپرده استنفورد تقلبی بودند.
پرچمهای قرمز:
طبق کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده (SEC)، بسیاری از طرحهای پانزی ویژگیهای مشابهی دارند که باید «پرچمهای قرمز» برای سرمایه گذاران باشد.
علائم هشدار دهنده شامل:
•سرمایهگذاری بالا با ریسک کم یا بدون خطر بازدهی دارد. هر سرمایهگذاری دارای درجاتی از ریسک است و سرمایهگذاریهایی که بازده بالاتری دارند معمولاً ریسک بیشتری دارند. هر فرصت سرمایهگذاری «تضمینی» اغلب مشکوک تلقی میشود.
•بازدهی بیش از حد سازگار. ارزش سرمایهگذاری به مرور زمان بالا و پایین میشود، به ویژه آنهایی که بازده بالقوه بالایی دارند. سرمایهگذاری که بدون توجه به شرایط کلی بازار همچنان به طور منظم بازده مثبت ایجاد کند مشکوک تلقی میشود.
•سرمایهگذاریهای ثبت نشده طرحهای پانزی به طور معمول شامل سرمایهگذاریهایی است که در SEC یا تنظیم کنندههای ایالتی ثبت نشده است. ثبت مهم است زیرا دسترسی سرمایه گذاران به اطلاعات کلیدی در مورد مدیریت، محصولات، خدمات و امور مالی شرکت را فراهم میکند.
•فروشندگان غیرمجاز. قوانین اوراق بهادار فدرال و ایالتی ایجاب میکند که متخصصان سرمایهگذاری و شرکتهایشان مجوز یا ثبت طرح پونزی چیست؟ نام کنند.
بیشتر طرحهای پانزی شامل افراد غیرمجاز یا شرکتهای ثبت نام نشده است، معدود مواردی که معمولاً خودروهای سرمایهگذاری فوق الذکر هستند که به عنوان عملیاتی مشروع کار خود را آغاز کردند اما نتوانستند بازده مورد انتظار را بدست آورند.
•استراتژیهای پنهانی یا پیچیده. سرمایهگذاریهایی که قابل درک نیستند یا اطلاعات کاملی نمیدهند.
•مسائل مربوط به کارهای اداری، در مورد اینکه چرا مشتریان نمیتوانند اطلاعات راجع به یک سرمایهگذاری بررسی کنند، بهانههایی آورده میشود.
همچنین، اشتباهات و ناسازگاریهای صورت حساب اغلب نشانههایی است که وجوه را طبق وعده سرمایهگذاری نمیکنند.
باز کردن یک طرح پانزی (ponzi):
از نظر تئوری حداقل برای نهادهای خاصی که به عنوان طرح پانزی فعالیت میکنند غیرممکن است که در نهایت از نظر مالی «موفق» شوند، حداقل تا زمانی که یک طرح پانزی همان چیزی نبود که مروجین در ابتدا قصد داشتند آن را عملی کنند. به عنوان مثال، یک صندوق تامینی ناکام در گزارش بازده کلاهبرداری میتواند اعداد گزارش شده خود را «خوب» کند، به عنوان مثال با انجام یک سرمایهگذاری با ریسک بالا موفق، بعلاوه اگر گردانندگان چنین طرحی با احتمال همراهی قریب الوقوع سقوط روبرو هستند.
بویژه با وسایل نقلیه سرمایهگذاری با نظم و نظارت کمی مانند صندوقهای تامینی، در غیاب افشاگر و یا همراه با اقدامات غیرقانونی، کشف هرگونه محتوای جعلی در گزارشها اغلب دشوار است مگر اینکه ماشینهای سرمایهگذاری در نهایت سقوط کنند.
به طور معمول، یک طرح پانزی معمولاً به یک یا چند دلیل زیر متلاشی میشود:
۱_اپراتور با از دست دادن تمام سرمایه باقیمانده، ناپدید میشود، زیرا بازدهی که باید پرداخت شود بیش از سرمایهگذاریهای جدید است، زیرا این در حالی است که سرمایه موجود در حداکثر حد خود خواهد بود.
۲_از آنجا که این طرح برای تأمین بازده بالاتر به جریان مداوم سرمایهگذاری نیاز دارد، در صورت کند شدن تعداد سرمایه گذاران جدید، این طرح سقوط میکند زیرا اپراتور دیگر نمیتواند بازده وعده داده شده را پرداخت کند (هرچه بازده بالاتر باشد، خطر طرح پانزی بیشتر در حال فروپاشی خواهد بود) چنین بحرانهای نقدینگی اغلب وحشت ایجاد میکنند، زیرا افراد بیشتری شروع به درخواست پول خود میکنند، شبیه به یک بانک.
۳_نیروهای بازار خارجی، مانند کاهش شدید اقتصاد، اغلب میتوانند سقوط یک طرح پانزی را تسریع کنند (به عنوان مثال، رسوایی سرمایهگذاری مادوف در رکود بازار ۲۰۰۸)، زیرا آنها اغلب باعث میشود بسیاری از سرمایه گذاران اقدام به برداشت بخشی یا همه وجوه آنها زودتر از آنچه در نظر داشتند بود.
طرحهای مشابه:
طرح هرمی نوعی تقلب است که از برخی جهات شبیه به طرح پانزی است، همانطور که بر اعتقاد، اشتباه به یک واقعیت مالی وجود ندارد، از جمله امید به نرخ بازده بسیار بالا. با این حال، چندین ویژگی این طرحها را از طرحهای پانزی متمایز میکند:
۱_در یک طرح Ponzi، schemer به عنوان یک «مرکز» برای قربانیان عمل میکند، و با همه آنها به طور مستقیم در تعامل است. در یک طرح هرمی، افرادی که شرکت کنندگان اضافی را جذب میکنند، مستقیماً سود میبرند. عدم جذب معمولاً به معنایعدم بازگشت سرمایه است.
۲_یک طرح پانزی ادعا میکند که به برخی از رویکردهای سرمایهگذاری باطنی متکی است و اغلب باعث جذب سرمایه گذاران میشود، در حالی که طرحهای هرمی صریحاً ادعا میکنند که پول جدید منبع پرداخت سرمایهگذاری اولیه خواهد بود.
۳_یک طرح هرمی معمولاً خیلی سریعتر فرو میریزد زیرا برای حفظ آن به شرکت کنندگان نیاز به افزایش تصاعدی دارد، در مقابل، طرحهایپانزی میتوانند (حداقل در کوتاه مدت) صرفاً با ترغیب بیشتر شرکت کنندگان موجود برای سرمایهگذاری مجدد پول خود، با تعداد نسبتاً کمی شرکت کننده جدید، زنده بمانند.
ارزهای رمزنگاری شده توسط کلاهبرداران که اقدام به تولید نسل جدیدی از طرحهای پانزی میکنند، به کار گرفته شده است. به عنوان مثال، سو استفاده از پیشنهادات اولیه سکه یا «ICO» در بستر بلاکچین Ethereum یکی از این روشها بوده است که معروف به «Ponzis هوشمند» میباشد.
حبابهای اقتصادی نیز شبیه به یک طرح پانزی است به این دلیل که یک شرکت کننده با کمکهای یک شرکت کننده بعدی تا سقوط اجتناب ناپذیر پرداخت میشود. حباب شامل افزایش روزافزون قیمتها در بازار آزاد است (به عنوان مثال سهام، مسکن، ارز رمزنگاری شده یا شرکت میسی سی پی) که در آنجا قیمتها افزایش مییابد زیرا خریداران پیشنهاد بیشتری میدهند، زیرا قیمتها در حال افزایش است. گفته میشود که حبابها اغلب بر اساس «احمق بزرگتر» ساخته میشوند.
۴_در اکثر حبابهای اقتصادی، هیچ فرد یا گروه واحدی وجود ندارد که ارزش ذاتی را اشتباه بیان کند. یک استثنا common معمول یک طرح پامپ و دامپ است (که معمولاً شامل خریداران و دارندگان سهام ناچیز معامله میشود)، که در مقایسه با انواع دیگر حباب ها، اشتراکات بیشتری با طرح پانزی دارد.
۵_طرحهای پانزی معمولاً هنگامی که مقامات آنها را کشف میکنند منجر به اتهامات کیفری میشود، اما به غیر از طرحهای پامپ و تخلیه، حبابهای اقتصادی معمولاً شامل فعالیت غیرقانونی یا حتی سوء نیت هیچ یک از شرکت کنندگان نمیشود. قوانین تنها در صورتی نقض میشود که کسی حباب را با آگاهانه و عمداً بیان نادرست واقعیتها برای باد کردن ارزش یک کالا (مانند طرح پامپ و تخلیه) تداوم دهد. حتی در صورت بروز این امر، عمل نادرست (و به ویژه فعالیت مجرمانه) اغلب بسیار دشوارتر است.
۷_کالاهایی که در یک حباب اقتصادی معامله میشوند به احتمال زیاد ارزش ذاتی دارند که ارزش قابل توجهی از قیمت بازار را دارد. بنابراین، به دنبال سقوط حباب اقتصادی (به ویژه کالایی در کالاهایی مانند املاک و مستغلات)، اقلام تحت تأثیر اغلب ارزش خود را حفظ میکنند، در حالی که سرمایهگذاری که بخشی از طرح پانزی است، معمولاً بیارزش (یا بسیار نزدیک به بیارزش) خواهد بود. از طرف دیگر، به دست آوردن منابع مالی برای بسیاری از اقلامی که به صورت متداول تهیه میشوند، بسیار آسانتر است
یک طرح پانزی که در نهایت با فرار اپراتور خاتمه مییابد، مشابه کلاهبرداری خروج است. تفاوت اصلی این است که کلاهبرداری خروج شامل هیچ نوع وسیله نقلیه سرمایهگذاری با بازده وعده داده شده همراه نیست. در عوض، کلاهبرداران خروج یا هزینه کالایی را که هرگز حمل نمیکنند قبول میکنند.
جامعه و فرهنگ:
وزنه برداران اغلب از اصطلاح پانزی با اشاره به طرحی از تمرینات قدرتی استفاده میکنند که در آن ورزشکاران برای به حداکثر رساندن تنش عضلانی، تمریناتی با وزن کم کم (که به آنها قطره میگویند) نیز انجام میدهند. چنین تمریناتی برای فراخوانی تصاویر هرم در نظر گرفته شده است، زیرا وزنه بردار به تدریج اندازه پشته وزن آنها را به همان روشی که هرم به سمت بالا رشد میکند، کاهش میدهد. این کاربرد Ponzi این اصطلاح را با یک طرح هرمی مرتبط میکند.
ایلان ماسک : من در هر کجا که ممکن باشد از دوج کوین حمایت خواهم کرد!
مدیر عامل تسلا، بار دیگر توییتی در حمایت از Doge را منتشر کرد تا اعتماد دوستداران دوج کوین را در صنعت دارایی های دیجیتال افزایش دهد.
ایلان ماسک، نام محبوبی در میان ثروتمندترین افراد جهان است. او مالک چندین شرکت فناوری است که تسلا و اسپیس ایکس در بین آنها، شرکت های بسیار محبوب تری هستند. او یکی از حامیان بزرگ دوج کوین است مه از سال 2020 از دوج کوین پشتیبانی و حمایت می کند. در ماه مه 2021، مدیر عامل تسلا به صورت آشکار در رویداد “Saturday Night Live” از دوج حمایت کرد.
در 6 ژوئیه، ایلان ماسک به اخبار مربوط به شرکت های ضعیف، مبنی بر پذیرش پرداخت های دوج کوین برای سواری پاسخ داد. ایلان گفت که در هر کجا که ممکن باشد به حمایت خود ادامه خواهد داد.
اتهامات علیه ایلان ماسک در مورد “طرح Dogecoin Ponzi”
ماه گذشته، یک شکایت عمومی علیه مدیرعامل تسلا آغاز شد. از طریق این شکایت، شاکی ادعا کرد که ایلان از محبوبیت خود برای تبلیغ دوج کوین، که طرح پونزی او بود، استفاده کرده است.
با این حال، بعداً ایلان به طور غیرمستقیم از طریق مصاحبه به این ادعاها پاسخ داد و گفت که او در مورد دوج کوین صحبت می کند، زیرا مردم می خواهند که ایلان ماسک در مورد آن صحبت صحبت کرده و نظر بدهد. ایلان همچنین گفت که هرگز کسی را تشویق به سرمایه گذاری در دوج کوین نکرده است.
اینها نشان می دهد که ایلان با این کار ها، سطح پایه پذیرش دوج کوین را قوی می کند و احتمالا دوج کوین به عنوان گزینه پرداخت جایگزین در شرکت تسلا در دسترس خواهد بود.
یک بار، از طریق تشکیل پرونده SEC، مشخص شد که شرکت تسلا تأیید کرد که این شرکت در مورد ارزهای دیجیتال بسیار خوشبین است و در آینده ممکن است از این روش در پرداخت های خودش نیز استفاده کند.
در آن زمان، گمانهزنیها در صنعت کریپتو شروع شد، مبنی بر اینکه تسلا ممکن است دوج کوین را به عنوان یک گزینه پرداخت بپذیرد. تسلا در حال حاضر فقط برخی از کالاهای خود را با تبادل دوج کوین می فروشد.
مدیرعامل بایننس از بلومبرگ به دلیل اظهارات توهینآمیز شکایت کرد
چانگپنگ ژائو، مدیر عامل صرافی بزرگ بایننس، از بلومبرگ و اکانتهای توییتر و فیسبوک وابسته به آن شکایت کرد. شکایت مدیرعامل بایننس از بلومبرگ، شوک بزرگی برای جامعهی رمزارز بود. طبق گزارشات چانگپنگ ژائو به خاطر سه اظهار نظر توهینآمیز بلومبرگ از این نشریه شکایت کرده است. برای خواندن جزئیات خبر با بیتستان همراه باشید.
شکایت مدیرعامل بایننس از بلومبرگ
چانگپنگ ژائو از بلومبرگ به دلیل سه بیانیهی توهینآمیز منتشر شده و همچنین از حسابهای توییتر و فیسبوک وابسته به بلومبرگ شکایت کرد. این سه بیانیهی توهین آمیز در نسخه چینی این نشریه که در هنگ کنگ توزیع میشود در اوایل ماه منتشر شده است.
اظهارات توهینآمیز بلومبرگ
بر اساس نسخهی ارائه شده از پرونده به دادگاه عالی هنگکنگ و Decrypt، ژائو از نسخه چینی Bloomberg Businessweek به دلیل مقاله، «آیا ثروتمندترین مرد کریپتو میتواند سرمای بازار را تحمل کند؟» شکایت کرده است.
در این مطلب عبارتی نوشته شده که آن را «طرح پونزی چانگ پنگ ژائو» نیز میتوان ترجمه کرد. ژائو همچنین از این نشریه به دلیل استفاده مجدد از این عبارت در پستهای مربوطه در توییتر و فیسبوک به طور جداگانه شکایت کرده است.
نمایندگان Binance به طور رسمی اعلام کردهاند که پرونده ژائو یک مورد کاملا شخصی بوده و به صرافی بایننس مرتبط نیست.
طبق این پرونده دلیل استفاده از این اظهارات در نشریه این بود که ژائو را مورد نفرت، تحقیر و تمسخر خوانندگان این مطلب قرار دهند. تیم حقوقی شاکی در این پرونده مدعی هستند که:
آنها (بلومبرگ) تمایل داشتند، وجهه ژائو را در برابر اعضای جامعه به ویژه اعضای (موجود یا بالقوه) جامعه رمزنگاری و طرفهای تجاری وی به طور کلی خراب کنند.
اظهارات متفاوت نسخه انگلیسی بلومبرگ
اما این همهی ماجرا نیست. بر اساس یک یادداشت قانونی که روز جمعه در نیویورک در رابطه با پرونده هنگ کنگ ثبت شده، وکیل حقوقی ژائو ادعا کرد که نسخه اصلی انگلیسی زبان مقاله نیز حاوی اظهارات افتراآمیز زیادی است.
اسناد مرتبط با مطلب منتشر شده در نیویورک استدلال میکنند که مقاله اصلی شامل چندین اتهام جدی و افتراآمیز علیه ژائو و بایننس بوده است.
همچنین ژائو اعلام کرده که این اتهامات و اظهارات کاملاً غیرقابل اثبات بوده و برای گمراه کردن خوانندگان طراحی شده است. این اظهارات همچنین بیان میکنند که ژائو و بایننس در فعالیتهای غیرقانونی دست داشتهاند.
ژائو در ماه ژوئن درباره مقاله منتشر شده در بلومبرگ گفت:
در حالی که اکثر روزنامهنگاران بلومبرگ افراد شاخص و خوبی به حساب میآیند، اما این به این معنی نیست که تمامشان خوب هستند.
ژائو به دنبال دستوری است که نشریه را از انتشار مجدد اظهارات توهین آمیز در هنگ کنگ، منع کند. همچنین وی درخواست حذف اظهارات و همچنین دریافت خسارت و هزینههای مرتبط از بلومبرگ را نیز دارد.
البته این اولین بار نیست ژائو از یک رسانه شکایت میکند و قبل از بلومبرگ، در سال ۲۰۲۰، ژائو علیه فوربس در ایالات متحده نیز شکایت تنظیم کرده بود.
او از نشریه فوربس و دو خبرنگار درگیر در مطلب منتشر شده درباره او شکایت کرد. در این مطلب از مقاله فوربس ادعا شده بود که بایننس «ساختار شرکتی دقیقی دارد که برای فریب عمدی تنظیمکنندهها و کسب سود پنهانی از سرمایهگذاران ارزهای دیجیتال در ایالات متحده طراحی شده است».
که البته ژائو بعداً از این شکایت صرف نظر کرد.
روز جمعه، ژائو، مدیر اجرایی بایننس در توییتر خود پستی نوشت که احتمالاً اشارهای به پرونده هنگ کنگ است. وی در این پست نوشت که:
بیت کانکت (BitConnect) چیست و تا چه اندازه قابل اعتماد است؟
بیت کانکت یک ارز متن باز و یکپارچه است که به افراد اجازه می دهد ثروت خود را در یک ارز غیر دولتی ذخیره و سرمایه گذاری کنند و سود قابل توجهی کسب کنند.
بیت کانکت یک نوع ترکیب هرمی پونزی (Ponzi Pyramid hybrid) است. در واقع یک مجموعه کامل از طرح های غیرقانونی و غیرقابل تحمل است. این پلتفرم تلاش می کند این باور را در مردم ایجاد کند که آنها در حال سرمایه گذاری در پول های دیجیتالی هستند اما واقعیت چیز دیگری است.
گفته می شود بیت کانکت یک آلت کوین قابل تجارت است. (آلت کوین یک نوع ارز دیجیتالی است که پس از بیت کوین عرضه شد.) اما هیچ گونه ارتباطی با طرح پونزی بیت کانکت ندارد. در واقع آنها ذهن افراد را با گفتن داستانی از ارزهای رمزنگاری شده مشغول می کنند تا تجارت واقعی خودشان را که ترکیبی از طرح پونزی و هرمی است پنهان کنند.
مواردی که در ادامه گفته می شود برنامه های نرخ بازگشت سرمایه گذاری یا همان ROI بیت کانکت هستند که افراد با باور آنها در بیت کانکت سرمایه گذاری می کنند.
اعضا می توانند 100 دلار تا 1000 دلار سرمایه گذاری کنند و سود 40 درصدی ماهیانه به مدت 299 روز دریافت کنند.
اعضا می توانند 1010 دلار تا 5000 دلار سرمایه گذاری کنند و سود 40 درصد ماهیانه به مدت 239 روز و همچنین پاداش 23.9 درصدی ROI را نیز دریافت کنند.
اعضا می توانند 5010 دلار تا 10 هزار دلار سرمایه گذاری کنند و سود 40 درصدی ماهیانه را مدت 179 روز و همچنین پاداش 35.9 درصد ROI را دریافت کنند.
اعضا می توانند 10 هزار و 10 دلار تا 100 هزار دلار سرمایه گذاری کنند و سود 40 درصدی ماهیانه به مدت 120 روز و همچنین پاداش 30 درصدی ROI را دریافت کنند.
هر کسی که در تجارت آنلاین تخصصی داشته باشد می داند که تنها طرح های پونزی می توانند ادعا کنند که ROI تضمین شده است و سود 40 درصدی ماهیانه می پردازد.
بنابراین این تجارت قبلا ثابت کرده که بیت کانکت یک طرح پونزی است. برای پی بردن به این موضوع بمی توانید به این موضوع فکر کنید، اگر شرکتی در حال یک تجارت قانونی است و می تواند تضمین که کند که هر ماه 40 درصد سود پرداخت می کند چرا باید از چندین شخص سرمایه جمع کند و سود 40 درصدی به آنها پرداخت کند در صورتی که به جای آن می تواند از بانکی با میزان کمتری وام بگیرد و کمتر از 1 درصد سود بپردازد. حتی اگر واجد شرایط برای دریافت وام نباشند، به راحتی می توانند وام شخصی بگیرد یا از پول کارت اعتباری خود استفاده کنند. اکنون شاید برایتان کمی روشن شده باشد که چرا شرکت ها می خواهند سود 40 درصدی به جای یک درصد می پردازند؟
اعضای بیت کانکت پول واقعی خود را مانند USD/BitCoin در بیت کانکت برای مبادله سکه های بیت کانکت سرمایه گذاری و شروع به بازگرداندن ROI می کنند. این سکه ها در بیت کوین به مدت 120 تا 299 روز قرار می گیرند و اعضا باور می کنند زمانی که شرکت سودی کسب کند آنها هم سودی بدست می آورند. در صورتی که هیچ گونه منبع درآمد قابل تاییدی در بیت کانکت وجود ندارد که پس از آنکه پول توسط اعضا سرمایه گذاری شده برای اعضا بماند.
با این وجود چگونه آنها ادعا می کنند که 40 درصد ROI را ماهانه پرداخت می کنند؟ به سادگی می توان پی برد که چنین ادعایی دروغ است. از این رو سرمایه گذاری در بیت کانکت را توصیه نمی کنیم.
رئیس اتحادیه BSN: صنعت رمزارزها بزرگترین طرح هرمی تاریخ بشریت است!
به گفته شان ژیگوانگ، این صنعت تنها در اختیار افراد تاثیرگذار و ثروتمند است و هیچ خبری از غیرمتمرکزسازی قدرت بین مردم در آن وجود ندارد.
رمزارزها طرح هرمی هستند!
- شان ژیگوانگ (Shan Zhiguang)، رئیس اتحادیه توسعه شبکه خدمات بلاکجین (BSN) در کشور چین، اخیراً اعلام نموده که رمزارزها بزرگترین طرح هرمی تاریخ هستند. وی همچنین ادعا کرده است که این طرح هرمی زمانی به این مرحله رسیده است که دیگر مسئله جایگزینی پول نقد نبوده است.
در یکی از روزنامههای محلی چین، به نقل از شان ژیگوانگ گفته شده که «صنعت رمزارزها بزرگترین طرح پونزی تاریخ بشریت است و در پایان هیچ سودی برای مردم نخواهد داشت. این صنعت زمانی به یک طرح هرمی و پونزی تبدیل شد که دیگر مسئله پول نقد و جایگزینی آن مطرح نبود و رمزارزها به دنبال نفوذ بیشتر در اقتصاد و تاثیرگذاری بر روی آن بودند.»
رئیس اتحادیه BSN همچنین اعلام کرد که صنعت داراییهای رمزارزی برخلاف آنچه ادعا میکند به دنبال توزیع قدرت و غیرمتمرکزسازی آن در میان مردم نیست و تنها ثروتمندان و کسانی که سرمایه قابل قبولی در دست دارند میتوانند حضور پررنگ در این بازار داشته باشد؛ به عبارت دیگر ۹۰ درصد جامعه رمزارزها را ثروتمندان تشکیل داده و سایر افراد فعال در این زمینه هیچ تاثیری بر بازار ندارند.
در بخشهایی از روزنامه محلی فوقالذکر به نقل از وی نوشته شده که:
این نوع طرح پونزی را میتوان به عنوان «معادل سهام» طبقهبندی کرد، زیرا دارای ویژگی اصلی است. اول، این بازار براساس حقوق صاحبان سهام فعالیت داشته و آنها تصمیمگیرنده اصلی هستند. دوم، سهام یا همان حق اظهارنظر را میتوان معامله کرد و به شخص دیگری واگذار کرد. در نهایت، به مهمترین مورد میرسیم، این سهام با هیچ دارایی، کار مولد یا ارزش اجتماعی همبسته نیست و ارزش آن کاملاً تخیلی است.
به گفته شان ژیگوانگ، براساس همین موارد میتوان به راحتی گفت که ارزش داراییهای رمزارز همانند آنچه در طرحهای پونزی ارائه میکنند، به هیچ نوع دارایی واقعی یا نیروی کار مرتبط نیست و همین مسئله «ریسک نزدیک به بینهایت» را ایجاد میکند.
بلاکچین را نباید نادیده گرفت
در ادامه این صحبتها، رئیس اتحادیه BSN از رمزارز دوجکوین به عنوان یک مثال استفاده کرد تا نشان دهد چگونه یک فرد با نفوذ میتواند ارزش تمام بازار یک دارایی مجازی را دستکاری یا کنترل کند.
وی ادعا کرد «به راحتی میتوان این بازار را در دست گرفت. درک این موضوع بسیار ساده است، به عنوان مثال ایلان ماسک به راحتی میتواند بازار این رمزارز را صعودی کرده و در صورت تمایل چند روز بعد آن را نزولی کند. تنها ارسال یک پست توییتری توسط وی میتواند به راحتی ارزش دوجکوین را به صفر برساند.»
با وجود این موضعگیری ضد صنعت رمزارز، شان ژیگوانگ اصرار داشت که فناوری بلاکچین، که اساساً به عنوان فناوری اصلی و زیرساختی صنعت رمزارز شناخته میشود، نباید نادیده گرفته شود. با این حال، وی در ادامه توضیح داد که «برای اطمینان از اینکه فناوری بلاک چین نقش بزرگی در زمینههای کاربردی مختلف ایفا میکند، همچنان باید تنظیم و قانونگذاری آن را در نظر داشت.»
دیدگاه شما