اندیکاتور چیست ؟
اندیکاتور چیست ؟ تحلیل تکنیکال یک روش نموداری تحلیل بازار و تحلیل قیمت سهام است، در تحلیل تکنیکال قیمت سهام، وظیفه اصلی بر عهده اندیکاتورها است، اگر به نمودار قیمت سهام در بازار دقت کرده باشید، خواهید دید این نمودار از دو مؤلفه قیمت و زمان تشکیل شده است؛ بنابراین نمودار قیمت سهم، نشاندهنده مکان هندسی نقاطی است که از دو عامل قیمت و زمان تشکیل شدهاند و ما میتوانیم به کمک داده های نمودار و با استفاده از فرمولهای ریاضی یا فرمولهای آماری، نماگرهای جدیدی را از آن خلق کنیم.
اندیکاتورها به بیان دیگر ابزاری هستند که با اعمال یکسری روابط ریاضی مشخص روی قیمت سهم یا حجم معاملات یا هر دو شکل میگیرند.
انواع اندیکاتورها :
۱ – روند ها ( Trends )
برخی اندیکاتورها روند بازار یا جهت بازار را نشان میدهند و این روند میتواند افزایشی، کاهشی یا خنثی باشد، شاخص حرکت جهت دار یک نمونه از اندیکاتورهایی است که روند صعودی و نزولی را مشخص میکند، همچنین انواع میانگینهای متحرک، شاخص رگرسیون خطی و شاخص روند قیمت و حجم، نمونه هایی از اندیکاتورهای تِرند هستند.
۲- اسیلاتور ها ( Oscillators )
اسیلاتورها یا نوسانگرها به مجموعه هایی از اندیکاتورها اطلاق میشود که هدفشان درک و سنجش میزان هیجان خریداران و فروشندگان است، در حقیقت اسیلاتورها سعی دارند دماسنج هیجانات خریداران و فروشندگان فعال در سهام باشند و ما را از میزان هیجان خریدوفروش حاضر در معاملات آگاه کنند، همچنین اسیلاتورها اندیکاتورهایی هستند که حول یک خط مرکزی یا میان سطوح معینی نوسان میکنند و معمولاً به دو دسته اسیلاتورهای مرکزی و نواری تقسیم میشوند.
همانطور که اشاره شد دو لغت اندیکاتور و اسیلاتور هم معنی و مترادف نیستند، بلکه اسیلاتورها یکی از زیر مجموعه های اندیکاتورها محسوب میشوند و این اولین تفاوت اسیلاتور و اندیکاتور است.
اسیلاتورهای مرکزی : در اسیلاتورهای مرکزی منحنی در بالا و پایین یک نقطه یا خط مرکزی نوسان میکند و برای شناسایی قدرت یا ضعف حرکت قیمت بکار میرود؛ به طوریکه حرکت به بالای خط مرکزی تغییر قیمت صعودی و حرکت به پایین خط مرکزی تغییر قیمت نزولی را نشان میدهد. اندیکاتور MACD و ROC نمونه هایی از یک اسیلاتور مرکزی هستند که بالا و پایین خط صفر نوسان میکنند.
اسیلاتورهای نواری : این اسیلاتورها برای شناسایی سطوح اشباع خرید و اشباع فروش طراحی شدهاند. از آنجاییکه این اسیلاتورها بین دو حد مشخص نوسان میکنند، استفاده از آنها درحرکتهای روند دار مشکل است، اسیلاتورهای نواری برای بازارهایی که روند مشخص ندارند یا محدودهای جهت معامله دارند بهتر عمل میکنند، اندیکارتور RSI و اندیکاتور استوکاستیک، دو نمونه از اسیلاتورهای نواری هستند، در RSI نوارهای اشباع خرید و اشباع فروش بهترتیب در ۷۰ و ۳۰ تنظیم میشوند؛ به طوریکه اگر منحنی RSI به زیر ۳۰ برود نمایانگر قیمت در منطقه اشباع فروش است و اگر این منحنی بالای ۷۰ قرار گیرد نمایانگر قیمت در منطقه اشباع خرید است، در نوسان نمای استوکاستیک حرکت منحنی به بالاتر از ۸۰ و پایینتر از ۲۰ به ترتیب منطقه اشباع خرید و فروش است.
۳- حجم ( Volume )
دسته های از اندیکاتورها هستند که حجم و ارزش معاملات را نیز مورد آنالیز قرار میدهند، مثلا در روندهای صعودی افزایش قیمت و افزایش حجم معاملات نشانه استحکام روند است و در مقابل افزایش قیمت و کاهش حجم نشانه واگرایی و ضعف روند و برگشت احتمالی قیمت است.
اندیکاتور جریان سرمایه(MFI)، اندیکاتور حجم تعادلی OBV و اندیکاتور تجمع و توزیع نمونه هایی از اندیکاتورهای مرتبط با حجم هستند.
۴- اندیکاتور بیل ویلیامز ( Bill wiliams )
مجموعهای از اندیکاتورهایی که بیل ویلیامز خالق آنها بوده و به احترام تلاشهای وی در یک خانواده قرار گرفته اند، این شاخص های ارائه شده به واسطه استراتژیای که توسط بیل ویلیامز، معامله گر اسطوره ای، معرفی شدند خلق شده است .
بیلویلیامز برای اینکه بتواند درک صحیحی از روانشناسی بازار داشته باشد، روش معاملهای مختص به خود را توسعه داد .
روشی که مبنایش استفاده از راهی منطقی برای تحلیل بازار و برهان غیرمنطقی آشفتگی است، شناخته شدهترین اندیکاتور این خانواده اندیکاتور Aligator است، البته در این خانواده دو اسیلاتور نیز وجود دارد، Accelerator Oscillator و Awesome Oscillator که در بازار ایران کمتر استفاده میشود.
اندیکاتورها را به گونه های دیگر نیز میتوان تقسیم بندی کرد:
اندیکاتور تأخیری ( Lagging )
این اندیکاتورها در روندهای شاخص RSI نمایانگر چیست؟ بلندمدت بهترین قابلیت را دارند و در کوتاه مدت اخطارهای تغییرات قیمت را نمیدهند و صرفا به ما نشان میدهند که قیمت در روند صعودی یا روند نزولی قرار دارد، اندیکاتورهای دنباله رو یا اندیکاتورهای پیروی روند ،روند اخطارهای خرید و فروش را دیر صادر میکنند، ولی با عدم توجه به تغییر جهت های مقطعی و کوتاه مدت ریسک معامله گر را کمتر کرده و او را در سمتی که بازار قرار دارد نگه میدارند، اندیکاتور MACD یک اندیکاتور تأخیری است.
اندیکاتور پیشرو ( Leading )
این نوع از اندیکاتورها برای پیشبینی سریعتر نرخها و تغییر جهت هایی که بعداً انجام خواهد شد به شما بیشتر کمک میکنند .اندیکاتورهای پیشرو اساساً وظیفه اندازه گیری مقدار خریدها و فروش های هیجانی مثلا یک جفت ارز را دارا هستند و با فرض اینکه یک جفت ارز در این مناطق قصد تغییر در مسیر حرکتی خود را دارد استفاده از اندیکاتورهای پیشرو میتوانند این تغییر جهت را هشدار دهند، اندیکاتور شاخص قدرت نسبی یک اندیکاتور پیشرو است.
تفاوت تحلیل تکنیکال اسیلاتور (Oscillator) و اندیکاتور
اسیلاتور (Oscillator) در واقع ابزاری برای تجزیه و تحلیل تکنیکال است، که باندهای زیاد و کم را بین دو مقدار تشدید شده، ایجاد میکند. پس از آن، شاخص روندی را تشکیل میدهد که بین این دو مرز، نوسان میکند. کاربران و تریدرها معمولا از شاخص روند به منظور کشف فروش بیش از حد و خرید کوتاه مدت استفاده میکنند.
زمانی که میزان اسیلاتور (Oscillator) به بالاترین مقدار خود برسد٬ میتوان نتیجه گرفت که خرید در بازار زیاد شده است. و بالعکس وقتی که اسیلاتور (Oscillator) به پایین ترین مقدار خود میرسد، فروش آن دارایی به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. در این مقاله قصد داریم تا به معرفی مهمترین ویژگیهای اسیلاتور (Oscillator) بپردازیم. بنابراین با ارزکت همراه ما باشید.
اسیلاتور (Oscillator) چگونه کار می کند؟
در حالت کلی اسیلاتورها، به منظور تجزیه و تحلیل شاخصها و کمک به تصمیم گیری برای معاملات، مورد استفاده قرار میگیرند. تحلیلگران بر این باورند، اسیلاتور زمانی بیشترین سود را دارد که نتوان مقدار مشخصی را برای آن تعیین کرد. نوسانگرهای متداولی که در این مبحث میتوان از آنها نام برد عبارتند از:
- مقاومت نسبی (RSI)
- سرعت تغییر (ROC)
- سرعت جریان پول (MFI)
- نوسانگر تصادفی
اگر یک تریدر قصد داشته باشد تا از اسیلاتور (Oscillator) استفاده کند، در ابتدا دو مقدار مشخص را انتخاب کرده و سپس با قرار دادن نوسانساز بین این دو مقدار، شاخص روندی را ایجاد میکند. بعد از آن فرد تریدر از نتایج به دست آمده برای خواندن شرایط فعلی بازار استفاده میکند.
مکانیزم یک اسیلاتور (Oscillator)
در مبحث تجزیه و تحلیل تکنیکال، یک تریدر نوسانگرها را در یک مقیاس بین ۰ الی ۱۰۰ درصدی اندازهگیری میکند. هنگامی که بازار در محدوده خاصی معامله میشود، نوسانگر نوسانات قیمت را دنبال کرده و وقتی که به محدوده ۷۰ الی ۸۰ درصد از کلیت محدوده قیمتی مشخص شده برسد، شرایط خرید بیش از حد را در بازار نشان میدهد. این زمان بهترین زمان فروش برای تریدرها به حساب میآید.
همچنین وقتی که محدوده قیمتی کل بازار به ۲۰ الی ۳۰ درصد برسد، بهترین زمان برای خرید محسوب میشود. این سیگنالها تا هنگامی که قیمت در محدوده مشخص شده باقی بمانند، اعتبار دارند. با این حال وقتی شکست قیمتی رخ دهد، امکان دارد که این سیگنالها گمراه کننده باشند. به باور تحلیلگران، شکست دوباره قیمتها به معنی شاخص RSI نمایانگر چیست؟ آغاز روند جدیدی در بازار است.
تحلیلگران استفاده از اسیلاتور (Oscillator) را برای بازارهای جانبی مناسبتر میدانند. به صورتی که، همراه با یک اندیکاتور استفاده شود تا محدوده مشخصی را در یک روند تعیین کند. آنها بر این باورند که با این کار تاثیر اسیلاتور (Oscillator) نیز بیشتر خواهد شد.
انواع اسیلاتور (Oscillator)
اسیلاتورها انواع گوناگونی دارند که بعضی از آنها به بیش از یک دسته یا گروه تقسیم بندی میشوند. ولی در حالت کلی میتوان آنها را در دو گروه عمده دسته بندی کرد.
Axial Oscillator
اسیلاتور محوری در حول یک ناحیه مرکزی یا محور در حال دوران میباشد. این اسیلاتور (Oscillator) برای مشخص نمودن میزان قدرت ارز و تعیین جهت حرکت مومنتوم یک ارز کاربرد دارد. وقتی که یک اسیلاتور محوری بالای محور مرکزی در حال حرکت باشد، بازار روندی صعودی را طی میکند. و هنگامی که در زیر محور مرکزی در حال حرکت باشد، بازار روندی نزولی خواهد داشت.
Band Oscillator
این نوع اسیلاتور (Oscillator) در پایین و بالای دو باند نوسان میکند که بیشترین و کمترین میزان قیمت را مشخص میکند. در این اسیلاتور باند پایینی نمایانگر اشباع فروش و باند بالایی نشانگر اشباع خرید میباشد.
تفاوت اسیلاتور و اندیکاتور
با اینکه تریدرها بیشتر معتقد هستند که این دو با یکدیگر تفاوت عمدهای دارند، ولی در حقیقت نمیتوان که از این موضوع غافل شد که، اسیلاتورها یکی از ۴ مدل اندیکاتورها به شمار میروند. در واقع اسیلاتور (Oscillator)، یکی از زیر مجموعههای اندیکاتورها محسوب میشود. اما به هرحال این ۳ تفاوت اساسی با یکدیگر دارند. این ۳ تفاوت عبارتند از:
- مبحث واگرایی که تنها در اسیلاتورها کاربرد دارد.
- وجود دو محدوده اشباع خرید و فروش در اسیلاتورها.
- اسیلاتورها یکی از زیر مجموعههای اندیکاتورها به حساب میآیند.
بهترین اسیلاتور (Oscillator) کدام است؟
اول باید به این موضوع دقت کنید که شما از اسیلاتور به چه منظوری استفاده میکنید. برای مثال، اسیلاتور حرکت با دامنه ثابت به منظور شناسایی خرید و فروش بیش از حد استفاده میشود. این موارد شامل RSI یا شاخص قدرت نسبی و اسیلاتور استوکاستیک بین میباشد. این نوع شاخص زمانی به کار برده میشود که این شاخص بین ۰ الی ۱۰۰ در حال نوسان است.
جمع بندی
در پایان این مقاله ارزکت میتوان به این نتیجه رسید که، اسیلاتور (Oscillator) نوعی شاخص حرکتی است که در تحلیل تکنیکال از آن استفاده میشود. همچنین لازم به ذکر است که نوسانات آن به نوارهای پایین و بالا محدود خواهد شد.
هنگامی که مقادیر به دست آمده با این باندها مقارن باشند، سیگنالهای فروش و خرید بیش از حد را برای عموم تریدرها ارائه میدهند. عموما اسیلاتورها با اندیکاتور Moving Range ادغام میشود تا تغییر روند و یا سیگنال شکست را به نمایش بگذارند.
سوالات متداول
تفاوت اسیلاتور و اندیکاتور در چیست؟
واگرایی که تنها در اسیلاتورها کاربرد دارد، وجود دو محدوده اشباع خرید و فروش در اسیلاتورها و اسیلاتورها یکی از زیر مجموعههای اندیکاتورها به حساب میآیند.
بهترین اسیلاتور (Oscillator) برای ترید کردن کدامند؟
اسیلاتور (Oscillator) حرکت با دامنه ثابت به منظور شناسایی خرید و فروش بیش از حد استفاده میشود. این موارد شامل شاخص قدرت نسبی و اسیلاتور استوکاستیک بین میباشد.
فیبوناچی (Fibonacci) و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال
لئوناردو فیبوناچی (Leonardo Fibonacci) در سال 1175 میلادی متولد شد و نخستین ریاضیدان بزرگ اروپا در قرن سیزدهم میلادی است.وی به دلیل مطرح کردن موضوع «ترتیب اعداد» مورد توجه قرار گرفت. یکی از کارهای او معرفی سری فیبوناچی است که پس از مراجعت از سفرش به مصر در کتابی به نام کتاب حساب آن را معرفی کرد.
نسبتهای معروف فیبوناچی در طبیعت و در اعضای بدن انسان و… نمایانگر اعتبار سری اعداد فیبوناچی و نسبتهای آن است. ترتیب اعدادی که این دانشمند سالها قبل بر آنها تأکید کرد، در بازارهای مالی و بورس کاربرد فراوانی برای تحلیلگران دارد.
اگر از کوچکترین عدد صحیح ممکن، یعنی 1 شروع کنیم و از یک الگوی پیوسته و غیر جامع پیروی کنیم که در آن دو عدد آخر را جمع کنیم، به چیزی می رسیم که معمولاً دنباله فیبوناچی نامیده می شود و گاهی اوقات با تحسین به آن می گویند: رمز مخفی طبیعت.”
در عمل، اگر از 1 شروع کنیم، عدد قبل از 1 ، 0 خواهد بود. بنابراین، با استفاده از 0 و 1 به عنوان پایه دنباله، اگر شروع به جمع کردن دو عدد آخر و اضافه کردن پاسخ به الگوی کنیم، به این نتیجه می رسیم. 0، 1، 1. این به این دلیل است که 0+1=1.
اگر الگو را ادامه دهیم و شرط جمع دو عدد آخر را برآورده کنیم، پاسخ مطابق دنباله جدید 2 خواهد بود، زیرا 1+1=2، الگوی ما اکنون 0، 1، 1، 2 می شود. ادامه دهید، این الگو مانند 0، 1، 1، 2، 3، 5، 8، 13، 21 و غیره به نظر می رسد.
این الگو توسط لئوناردو پیسانو، که به فیبوناچی نیز معروف است، رایج شد. به نام او هر عدد صحیح در این الگو یک عدد فیبوناچی و خود الگو را دنباله فیبوناچی می نامند.
فیبوناچی (Fibonacci) چیست؟
در اصل، اصلاح فیبوناچی یک تکنیک پیچیده بر اساس دنباله فیبوناچی برای ارزیابی سطوح حمایت و مقاومت یک دارایی در بازار است.
نسبت های فیبوناچی مجموعه ای از اعداد کلیدی مهم هستند که با تجزیه و تحلیل هر دو نقطه افراطی در یک دنباله تولید می شوند. این «اعداد کلیدی» نسبتهایی هستند که سطوح اصلاحی فیبوناچی نامیده میشوند.
توسط لئوناردو فیبوناچی در سال 1170 پس از میلاد ابداع شدند. برخی از این موارد، همانطور که در نمودار بالا نشان داده شده است، عبارتند از: 23.6٪، 38.2٪، 50٪، 61.8٪، و 78.6٪.
هنگامی که سطوح اصلاح فیبوناچی در امور مالی استفاده می شود، با خطوط افقی نشان داده می شود که نشان دهنده سطوح مقاومت و حمایت برای یک دارایی خاص است. هر نسبت یا درصد مربوط به یکی از سطوح اصلاحی فیبوناچی است.
این دقیقاً نشان می دهد که قیمت چقدر برای معکوس کردن روند قبلی فشار آورده است. پیشبینی میشود روند قبلی به همین ترتیب ادامه یابد، با این حال، قیمت دارایی معمولاً قبل از وقوع به یکی از نسبتهای فیبوناچی فوقالذکر باز میگردد.
هر عدد در دنباله فیبوناچی مجموع تجمعی دو عدد قبل از خود است و هر عدد فیبوناچی (به جز چند عدد اول) تقریباً 1.618 برابر بزرگتر از عدد قبلی است.
به عنوان مثال، 55 و 89 دو عدد فیبوناچی بعدی هستند. 55 ضربدر 1.618 به ما 88.99 می دهد که تقریباً 89 می شود. علاوه بر این، 1.618 همان چیزی است که برخی از ریاضیدانان از آن به عنوان نسبت طلایی یاد می کنند.
ابزارهای فیبوناچی
ابزارهای فیبوناچی همان نقاط حمایت و قدرتی هستند که برای رسم آنها از روشهای مختلفی استفاده میشود. زمانی شما میتوانید کاربرد فیبوناچی در تحلیل تکنیکال را درک کرده و آن را به درستی به کار ببندید که با ابزارهای آن آشنا شده و بتوانید از آنها به درستی استفاده کنید.
در بازارهای مالی از ابزارهای فیبوناچی برای تحلیل ادامه روند و بازگشت استفاده میشود. مهمترین نکته در استفاده از ابزارهای فیبوناچی درصدها هستند.
نکته بسیار مهم در استفاده از ابزارهای فیبوناچی در بازار این است که برای تشخیص زمان درست استفاده از هر ابزار، داشتن تجربه بسیار مهم است. تجربه در کاربرد فیبوناچی به کمک شما میآید و به شما کمک میکند تا درصدها و نقاط مهم را بهدرستی تشخیص دهید.
در روش تحلیل تکنیکال، ابزارهای گوناگونی بر اساس اعداد و نسبتهای فیبوناچی ایجاد شدهاند. برخی از مهمترین ابزارهای فیبوناچی عبارتند از:
- فیبوناچی اصلاحی Fibonacci Retracement (RET)
- فیبوناچی خارجی Fibonacci Extension (EXT)
- فیبوناچی انبساطی Fibonacci Expansion (EXP)
- فیبوناچی پروژكشن Fibonacci Projection (PRO)
- فیبوناچی کمانها Fibonacci arcs
- فیبوناچی بادبزن Fan
- فیبوناچی کانال Channel
معرفی فیبوناچی اصلاحی Fibonacci Retracement (RET)
حال باید به پاسخ این سوال که مهمترین ابزار برای کار در دنیای فیبوناچی چیست برگردیم. در حال حاضر میتوان گفت که فیبوناچی اصلاحی یا EXT یک ابزار بسیار قدرتمند این نوع تحلیل تکنیکال است. با استفاده از این ابزار میتوانیم بهترین نقطه را برای ورود به بازار از طریق تخمین نقطه پایان یک حرکت اصلاحی، پیشبینی کنیم.
برای به کارگیری فیبوناچی اصلاحی در پیشبینی نقاط ورود، مهمترین درصدها عبارتاند از: ۲۳.۶، ۳۸.۲، ۵۰، ۶۱.۸ و ۷۸.۶ درصد. در این میان باید عدد ۶۱.۸ را به خاطر بسپارید. زیرا اینجا همان نقطهای است که بیشتر حرکتهای اصلاحی به آن ختم میشوند.
در پاسخ به این سوال که فلسفه استفاده از ابزار اصلاحی فیبوناچی چیست باید بگوییم که روند قیمت، در بعضی مقاطع زمانی خاص تمایل به اصلاح پیدا میکند. به همین دلیل زمانی که شما فیبوناچی اصلاحی را رسم میکنید؛ روند اصلاحی از کف و سقف تعریف شده در این نمودار خارج نخواهد بود.
برای رسم فیبوناچی اصلاحی باید یک روند صعودی یا نزولی را در نظر بگیرید. واضح است که در روند صعودی، کف به سقف وصل شده و در روند نزولی، این مسئله برعکس خواهد بود. حالا باید منتظر بمانید تا سایر معاملهگران در یکی از سطوح فیبوناچی واکنش نشان دهند.
همچنین باید همه پارامترهای حمایت و مقاومت را مورد بررسی قرار دهید. در اینجا است که درصدهای مهم فیبوناچی اصلاحی به کمک شما خواهند آمد و به شما خواهند گفت که باید بر روی چه ترازهایی تمرکز کنید.
با توجه به تجربهای که در کاربرد فیبوناچی در این نوع تحلیل دارید، خواهید فهمید که در چه مواقعی به کف قیمتی برخورد کرده و چگونه میتوانید سطوح حمایت و مقاومت را به دست آورید.
در هر گام از تحلیل تکنیکال فیبوناچی با استفاده از ابزار اصلاحی، باید دو نقطه را مشخص کنید که نشاندهنده یک حداقل و حداکثر هستند. سپس با اتصال این نقاط به یکدیگر میتوانید سطوح مختلف را به دست آورده و فعالیتهای خود را بر اساس آنها تنظیم کنید.
نحوه استفاده از فیبوناچی اصلاحی
هنگامی که از این سطوح در امور مالی برای پیش بینی سطوح حمایت و مقاومت استفاده می شود، اصلاح فیبوناچی نامیده می شود. در بخش سرمایه، نسبت های فیبوناچی برای تعیین تکانه قیمت هر دارایی معین استفاده می شود.
معاملهگران تحلیلی از آنها برای ایجاد خطوط حمایتی و نشان دادن سطوح مقاومت استفاده میکنند تا بتوانند از سرمایهگذاری پولی خود با تعیین حد ضرر در سطوح حیاتی فیبوناچی و ایجاد اهداف سود بردن محافظت کنند.
اگر می خواهید از فیبوناچی استفاده کنید، ابزارهایی وجود دارند که می توانند کمک کنند، اما در اینجا یک راهنمای کلی برای استفاده از آن وجود دارد:
ابتدا روند بازار را مشخص کنید. آیا این روند صعودی است یا نزولی؟
بسته به روند، از ابزار اصلاح فیبوناچی استفاده کنید. در روند صعودی، آن را به پایین متصل کنید و با کشیدن آن به سمت راست، آن را به بالا ببرید. روند نزولی با اتصال آن به بالا و بردن آن به پایین با کشیدن آن به سمت راست، برعکس آن را انجام دهید.
همچنین در یک روند صعودی، می توانید سطوح پشتیبانی احتمالی را زیر نظر داشته باشید و در یک روند نزولی، می توانید سطوح مقاومت احتمالی را کنترل کنید. ابزار اصلاح فیبوناچی این سطوح را به شما نشان می دهد.
به همان اندازه که فیبوناچی مهم است، به طور کامل به آن تکیه نکنید. نتایج و پیشبینیها بهطور تکاندهندهای شبیه به روندهای بازار هستند، اما مطلق نیستند یا به طور کامل مشخص نمیشوند. فقط به این دلیل که نقطه قیمت به سطح فیبوناچی رسیده است، بازار به طور خودکار روند را معکوس نخواهد کرد.
در عوض، برای پیشبینیهای قویتر و امنیت بهتر در تصمیمتان، استفاده از سطوح فیبوناچی را با تکنیکهای دیگر مانند نوسانگرهای تصادفی ، شاخص قدرت نسبی (RSI) ، MACD و … ترکیب کنید تا اطلاعات کافی برای تصمیم گرفتن داشته باشید.
اهمیت دنباله فیبوناچی
چه چیزی دنباله فیبوناچی را تا این حد مهم می کند، و چرا برخی آن را “کد مخفی طبیعت” می دانند؟ با توجه به نسبت طلایی 1.618 که قبلا ذکر شد، دنباله فیبوناچی قابل توجه و ضروری است.
بسیاری از چیزها در طبیعت، از تعداد رگبرگ های روی برگ گیاه گرفته تا زاویه رشد برگ ها روی ساقه ها را می توان با نسبت طلایی توضیح داد.
دنباله فیبوناچی بسیار مهم است زیرا به ما کمک می کند بفهمیم که چگونه بسیاری از شگفتی های علمی شگفتی های صرف نیستند، بلکه تصمیمات محاسبه شده ای هستند که طبیعت می گیرد، از جمله کهکشان های مارپیچی و طوفان ها.
علاوه بر این، کاربردهای دنباله فیبوناچی برای بسیاری از الگوریتمهای کامپیوتری حیاتی هستند. با کمال تعجب حتی موسیقی نیز می تواند از نسبت طلایی استفاده کند.
علت محبوبیت فیبوناچی
- سطوح فیبوناچی اعداد هندسی هستند، بنابراین سطوح گسترش (extension) و اصلاحی (retracement) پس از رسم چشمنواز به نظر میرسند.
- نقاط مرجع ملموسی را فراهم میکنند، بنابراین در صورت استفادۀ درست، از انتزاعی شدن موضوع جلوگیری میکنند.
- سطوح گسترش و اصلاحی فیبوناچی سطوح نامرئی حمایت و مقاومت محسوب میشوند.
مارپیچ فیبوناچی
دنباله فیبوناچی مارپیچ فیبوناچی را به ما می دهد، مارپیچی است که به سمت بیرون بزرگتر می شود (دقیقاً مانند اعداد در دنباله). مارپیچ فیبوناچی اغلب در معماری و طراحی داخلی استفاده می شود.
شما با ساختن مربع هایی که از اعداد فیبوناچی پیروی می کنند شروع خواهید کرد. یک مربع در اطراف مرکز صفحه ایجاد کنید که هر ضلع آن برابر با یک عدد فیبوناچی باشد. می توانید با ساختن یک مربع 1×1 شروع کنید، به این معنی که فقط یک جعبه روی کاغذ شبکه شما خواهد بود.
سپس با پیروی از الگوی 1، 1، 2، 3، 5، 8 و غیره، مربعهایی را در خلاف جهت عقربههای ساعت بسازید که هر مربع بعدی عدد فیبوناچی بعدی باشد. برای درک محل قرارگیری به رسم مربع های بالا مراجعه کنید.
بعد از اینکه مربعها درست شدند، از حرکت طبیعی دستتان استفاده کنید یا از قطبنما برای خطوط صافتر استفاده کنید و مانند شکل بالا، طراحی مارپیچ را دنبال کنید.
به عنوان یک اقدام اختیاری، اگر فقط مارپیچ و بدون مربع میخواهید، میتوانید مارپیچ خود را با جوهر بکشید و بعداً مربعهای پشت سر را پاک کنید.
بسیاری از طراحان در سراسر جهان از مارپیچ فیبوناچی استفاده می کنند. به لطف دنباله فیبوناچی، ریاضیدانان و هنرمندان به طور یکسان می توانند از همین مفهوم استفاده کنند. این نشان می دهد که این مفهوم چقدر یکپارچه است.
کاربرد فیبوناچی (Fibonacci)
اکنونکه با مفاهیم اعداد و سری فیبوناچی آشنا شدید، سری فیبوناچی و نسبتهای آن میتوانند در بازار برای پیشبینی روند قیمتها استفاده شوند.
تحلیلگران پس از بررسی نمودارهای قیمت سهام و روند آنها، به وجود ارتباط بین نسبتهای فیبوناچی و نمودارها دست یافتند. نسبتهای فیبوناچی را میتوان با نقاط مهم در روندها تطبیق داد و به سطوح مقاومت و حمایت رسید. از طریق این سطوح میتوان نقاط ورود و خروج به یک سهم را به دست آورد.
در طی زمان ابزارهای فیبوناچی بسیاری برای تحلیل نمودارها و نقاط بازگشت معرفی شده است. این ابزارها نشاندهنده محدودههای حمایت و مقاومت هستند که با روشهای گوناگون رسم میگردند.
این سطوح بازگشتی، مانند حمایت و مقاومتهای قبلی که فقط قیمتی خاص را نقطه حساس تلقی میکردند، نیستند و میتوانند علاوه بر قیمتی خاص، یک منحنی روی نمودار، خطی مورب یا زمان خاصی را بهعنوان نقاط حساس حمایت و مقاومت تعریف کنند.
از میان ابزارهای موجود، چند ابزار بیشترین کاربرد را دارند. فیبوناچی اصلاحی، فیبوناچی خارجی، فیبوناچی انبساطی، فیبوناچی پروژکشن، فیبوناچی اکسپنشن و … از مواردی هستند که بهوسیله آنها میتوان روند قیمت سهام را پیشبینی کرد.
نسبت طلایی و فیبوناچی
نسبت طلایی به مصریان و یونانیان باستان باز می گردد. ریاضیدانان آنها قبلاً درک قوی از رابطه بین اعداد داشتند.
شواهد تجربی این امر را می توان در اهرام یافت که در آنها ابعاد اهرام نیز به نسبت تقریباً 1.618 منجر می شود. لئوناردو فیبوناچی دنباله بلندتری از اعداد را در حدود سال 1200 کشف کرد، از این رو اعداد را “دنباله فیبوناچی” می نامند.
از آن زمان، بسیاری از دانشگاهیان این رابطه ریاضی را هسته اصلی تحقیقات خود قرار داده اند و ما را به جایگاه امروزی رسانده اند.
نسبت طلایی (golden ratio) رابطهی ریاضی منحصربهفردی است که به الگوی فیبوناچی مرتبط است. دو عدد زمانی با یکدیگر نسبت طلایی دارند که نسبت مجموع این دو عدد (a+b) تقسیم بر عدد بزرگتر (a) مساوی نسبت عدد بزرگتر تقسیم بر عدد کوچکتر (a/b) باشد.
نسبت طلایی یک رابطه به ظاهر بیگانه بین اعداد است. بیایید دو عدد را در نظر بگیریم: 89 و 144. این اعداد در نسبت طلایی هستند زیرا نتایج 144/89 و (144+89)/144 یکسان هستند: 1.618. هر ترکیبی از اعداد که نتیجه یکسانی را ایجاد کند، نسبت طلایی را تشکیل می دهد.
لیست کاملی از این اعداد وجود دارد: 1، 2، 3، 5، 8، 13، 21… و این لیست ادامه دارد. همه آنها رابطه مشابهی با مثال قبلی 89 و 144 دارند. تصویر زیر باید تصویر واضح تری از نحوه کار این رابطه ایجاد کند.
جمع بندی
لئوناردو بوناچی – که با نام لئوناردو فیبوناچی نیز شناخته میشود – ریاضیدان ایتالیایی قرن دوازدم میلادی بود.
او به عنوان مستعدترین ریاضیدان جهان غرب در زمان خود، و یکی از برترین ریاضیدانان تاریخ شناخته میشود. با وجود اینکه فیبوناچی، خود سریای که اکنون با نام سری فیبوناچی شناخته میشود را ایجاد نکرد، اما قطعا این فیبوناچی بود که این پدیده را در کتاب Liber Abaci خود به جهان غرب معرفی نمود.
رفتار انسان بیش از آنچه که فکر می کنیم به اعداد مرتبط است. فیبوناچی همه جا است، جایی که گل، ساختمان، حیوانات یا تجارت است. پس در راه رسیدن به کمال از این سکانس بهترین استفاده را ببرید.
به این دنباله «راز مخفی طبیعت» و «قانون جهانی طبیعت» نیز میگویند. این دنباله را میتوان تقریبا در ابعاد هر چیزی که در جهان است، از هرم بزرگ جیزه در مصر گرفته تا صدفها، صورت و اندام انسان و حتی کهکشانها مشاهده کرد.
چنانچه قصد ورود به بازار ارزهای دیجیتال و شروع خرید و فروش را دارید، اما فرصت کافی یا تخصص لازم برای تحلیل بازار را ندارید، برای سرمایه گذاری موفق در ارزهای دیجیتال میتوانید در دوره های آموزشی ارز دیجیتال همیار کریپتو استفاده کنید.
علاوه بر دوره آموزشی ارز دیجیتال ما دوره آموزشی ارزدیجیتال در مشهد را به صورت حضوری و غیر حضوری برگزار می کنیم.
خط روند چیست + خط روند داینامیک و استاتیک در تحلیل تکنیکال
خط روند داینامیک، یکی از ابزارهای ابتدایی و خیلی مهم در تحلیل تکنیکال بر روی چارت سهم است. به وسیله ی رسم خط روند، بسیاری از حمایت ها و مقاومت ها و یا به اصطلاح کف ها و سقف ها را روی انواع چارت می توان به راحتی پیدا کرد. در قسمت آموزش تحلیل تکنیکال یار سرمایه قصد داریم که به صورت مختصر و مفید درباره ی انواع خط روند و نحوه استفاده از آن توضیحاتی را ارائه دهیم. خط روند چیست؟ خط روند قیمت، نشان دهنده ی جهت حرکت قیمت در بازار است. تغییرات حرکت بازار همیشه به صورت خط راست نیست، بلکه حرکات مواجی دارد، و شامل موج های صعودی (پیک ها و رالی ها) و موج های نزولی (حفره ها) می باشد. حاصل حرکات موج های صعودی و نزولی، روند بازار را شکل می دهند، که شامل روندهای صعودی، نزولی و خنثی است.
انواع خط روند موجود در بازارهای مالی
به صورت کلی سه نوع الگوی خط روند وجود دارد، صعودی، نزولی و ساید یا خنثی. زمانی روند صعودی است که موج ها و حفره های بالا رونده دیده شود، و بالعکس زمانی که موج ها و حفره های پایین رونده مشاهده شود روند نزولی است، و در صورتی که موج ها و حفره ها در یک خط راست و جهت مستقیم داشته باشند روند خنثی و ساید است. تشخبص روندها از یکدیگر بسیار مهم می باشد، زیرا حداقل در یک سوم مواقع روند موجود خنثی یا ساید می باشد. بازار دارای روندساید، نمایانگر تساوی عرضه و تقاضا و به عبارت بهتر در این موقعیت بازار را بدون روند می نامند.
- روند صعودی، سطوح داینامیک (کف های بالاتر مشخصه این روند می باشد)
- روندِ نزولی، سطوح داینامیک (سقف های پایین تر مشخصه این روند می باشد)
- روند ساید، سطوح استاتیک (قیمت بین دو خط افقی نوسان یا رنج می زند)
تقسیم بندی روندها به لحاظ زمانی
- روند بلندمدت: بیش از شش ماه یا یک سال در نظر میگیرند.
- روند میان مدت: بیش از یک ماه تا شش ماه در نظر می گیرند.
- روند کوتاه مدت: روندهای دارای زمان کمتر از یک ماه در نظر می گیرند.
روند صعودی
به بیان ساده می توانیم بگوییم در روندی که قله ی بعدی از قله ی قبلی بالاتر تشکیل شود و همینطور دره ی بعدی از دره ی قبلی بالاتر باشد، روند، روند صعودی است. به تصویر زیر توجه کنید.
روند نزولی
به روندی که قله ی بعدی از قله ی قبلی پایین تر باشد شاخص RSI نمایانگر چیست؟ شاخص RSI نمایانگر چیست؟ و هیمنطور دره ی قبلی از دره ی بعدی پایین تر باشد روند نزولی می گویند.
خط روند استاتیک، ساید یا خنثی
بازار بدون روند، زمانی است که بازار از ساختن سقف هاو کف های بالاتر و پایین تر عاجز است، در این صورت، قیمت سهم بین دو سطح حمایت و مقاومت به صورت افقی نوسان می کند، و اجازه ی رشد یا ریزش سهم را نمی دهد ، به این محدوده ها سطوح استاتیک گفته میشود. روند قیمت شاخص RSI نمایانگر چیست؟ در این صورت روند خنثی یا Side Way می باشد.
آموزش رسم خط روند
خط روند، خطی است که با رسم آن روند قیمتی بازار مشخص می گردد. رسم این خط بسیار ساده می باشد، در واقع به این صورت که شما با متصل کردن مینیمم ها یا ماکسیمم های موجود در چارت، جهت روند کلی بازار یا سهم را می توانید مشخص نمایید. به نقاط حداقلی یا حداکثری اصطلاحا Pivot Point می گویند. خطوط روند، بسته به شاخص RSI نمایانگر چیست؟ شرایط می توانند نقش حمایتی و مقاومتی را ایفا کنند که در چند مثال سعی میکنیم تا به راحتی این مفاهیم درک کنید و به کار ببرید. در تصویر زیر دو خط روند را در چارت مشاهده میکنید.
در تصویر بالا مشاهده میکنید که روند کندل ها با برخورد به خطوط روند واکنش نشان داده و به طور کامل از آن عبور نکرده اند.
نکته: خطوط حمایت همیشه در زیر کندل ها قرار دارند.
حالا قصد داریم در مثال دیگری خطوط روند را در نقش مقاومت بررسی کنیم.
در تصویر زیر خط های روند نقش مقاومتی را دارند:
همانطور که مشاهده میکنید در تصویر بالا کندل های سهم چندین بار نتوانسته اند از از خط مقاومت عبور کنند.
نکته: خط های مقاومتی همیشه روی کندل ها قرار دارند.
شکست خط روند
هر حمایت یا مقاومتی امکان دارد که در یک زمانی شکسته شود و در نتیجه روند موجود برعکس شود. باید توجه داشت که تغییر روند به معنی تغییر جهت روند نیست، یعنی امکان دارد با شکست روند صعودی، سهم کماکان به صعود خود با شیبی کمتر ادامه دهد، یا روند خنثی شود.
شرایط شکست خط روند
شکست هم در حمایت و هم در مقاومت رخ می دهد.
- شکست حتما باید با حجم معاملات بالا رخ دهد تا مشخص شود عده ی زیادی این محدوده را به عنوان حمایت یا مقاومت می دانند.
- نحوه شکست (نوع کندل یا شکاف): در صورتی که شکست به کمک شکاف قیمتی رخ دهد از اعتبار بالایی برخوردار است، اگر شکست به همراه کندلی بزرگ رخ دهد معتبرتر است.
- نسبت خریداران به فروشندگان بسته به سهم باید زیاد باشد.
- حجم خرید حقیقی و حقوقی.
- حجم معملاتی روز.
- تشخیص اینکه شکست در راستای خط ساده است یا خیر.
- شکست از سطح حمایت یا مقاومت معتبر رخ داده است یا خیر.
عوامل تأثیر گذار در اعتبار خط روند
شناخت عوامل اثر گذار در درست بودن خط روند و معتبر بودن آن، به شما کمک خواهد کرد تا در این عرصه با شناخت بیشتری قدم بردارید. در ادامه به ذکر این موارد پرداخته ایم:
شیب ها و زاویه های موجود در خطوط روند
هر چه شیب خط روند بیشتر باشد، از اعتبار درجه حمایت یا مقاومت کم می شود. پایدارترین روندها، روندهایی با شیب 45 درجه در حال حرکت، شناخته شده اند. در حقیقت، هر چقدر شیب خط روند، بیشتر باشد اعتبار آن در حفظ پوزیشن خود کمتر میشود و احتمال منحل شدن آن بسیار قوی است.
تعدد برخورد با نمودار قیمتی
هر چقدر تعداد برخوردهای قیمت، با خط روند بیشتر باشد خط روند معتبرتر می باشد. البته تفاوتی هم ندارد که خط برخورد شده، خط مقاومت باشد و یا حمایت، آن چه مهم است تعدد برخورد های قیمت با خط روند است. حداقل برخورد برای کمترین اعتبار یک خط روند 3 برخورد می باشد، و برخورد های 5 عدد به بالا شاخص RSI نمایانگر چیست؟ از اعتبار های بیشتری برخوردارند.
چگونه در معاملات از خط روند استفاده کنیم؟
هر معامله گری جهت استفاده از خطوط روند، باید چند نکته ساده را رعایت کند، در ادامه این موارد را در نظر داشته باشید.
خط روند حمایتی
معمولا روند سهم تا زمانی که از خط حمایت عبور نکرده، روند سهم صعودی خواهد بود و اگر عبور کرد (یا به اصطلاح خط حمایت را شکست) به احتمال زیاد روند سهم نزولی خواهد شد. پس حائز اهمیت است تا قبل از شکست خطوط حمایتی معامله ی خود را به سرانجام برسانید.
خط روند مقاومتی
معمولا وقتی روند سهم، خط مقاومت را به طور کامل رو به بالا شکست روند سهم صعودی خواهد شد. در این شرایط هم با داشتن مهارت های کافی در زمینه تحلیل تکنیکال، می توانید از قبل ورود کرده و از سودهایی که نصیبتان می شود لذت ببرید.
معامله گری با خطوط روند داینامیک
روند داینامیک چیست را تا اینجای مقاله حتما درک نموده اید، برای مروری دوباره باید گفت، خط روند یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال جهت ارزیابی سهم است که به کمک آن میتوان مسیر یک بازارسرمایه، جهت و هدف آن را در سه ماه، شش ماه، و یا یک سال بعد تخمین بزنید . با توجه به این خط روند می توانید برای خود یک استراتژی خرید ایجاد نموده تا سود های خوبی را نصیب خود کنید. اما معامله گری با خطوط روند داینامیک به چه شکل است؟
سیگنال خرید در روند صعودی
در روندهای صعودی می توان، زمان مناسب برای ورود به بازار را مشخص نمود. زمانیکه قیمت به خط روند صعودی نزدیک و یا آن را لمس کرد، یکی از بهترین زمان ها جهت ورود به بازار به شمار میآید . زیرا پس از آن روند افزایشی شروع می شود و صعود حتمی است.
سیگنال فروش در روند نزولی
بهترین زمان در روند های نزولی، جهت ثبت سفارش فروش، زمانی است که قیمت، نزدیک خط روند نزولی شده یا آن را لمس کرده باشد.
خط روند در تحلیل تکنیکال
همانطور که تا این قسمت از مقاله بیان شد، به کمک خط روند می توان جهت حرکت بازار را تعیین نمود. جهت رسم خط روند، باید حداقل دو نقطه در امتداد هم (دو سقف یا دو کف اصلی) روی نمودار قیمت داشته باشید. آنچه که سبب محبوبیت استفاده از خطوط روند در بین تحلیل گران شده، این است که میتوان از این خطوط صرفنظر از چارچوب، بازه و فاصله زمانی در شناسایی روندها استفاده کرد.
استراتژی معاملاتی با خطوط روند
تا اینجا، معنی خط روند و انواع آن را شناختیم، همانطور که می دانید جهت انجام معاملات ، روشهای مختلفی وجود دارد. معامله گران خبره برای شناسایی روند از استراتژی های خاصی استفاده می کنند که در زیر به توضیح چند مورد پرداخته ایم.
شاخص معاملاتی RSI
شاخص (RSI) پرایس اکشن، یا قدرت نسبی یک استراتژی است که کار آن کمک به شناسایی حرکات قیمت ارز و سیگنالهای خرید و فروش است. به کمک این شاخص، میانگین سود و زیان در یک دوره زمانی خاص، حرکت مثبت و منفی قیمت سهام مشخص می شود. خط روندrsi، به شکل درصدی نشان داده میشود که از صفر تا ۱۰۰ در یک مقیاس در نوسان است.
شاخص معاملات MACD
شاخص (MACD)، یا واگرایی میانگین متحرک ، در یک بازه زمانی مشخص، میانگین قیمت یک ارز را جهت شناسایی روند پیدا میکند. MACD از مهم ترین استراتژی معاملاتی روند می باشد، زیرا معاملهگران مختلفی در یک بازه زمانی خاص،در یک موقعیت خرید ورود می کنند، که در این موقعیت، میانگین متحرک کوتاهمدت از میانگین متحرک بلندمدت سبقت میگیرد. به هر حال در صورتی که میانگین متحرک کوتاه مدت از میانگین متحرک بلندمدت بگذرد، معاملهگران میتوانند موقعیت کوتاهمدت را نیز در نظر داشته باشند. معامله گران اکثر اوقات روندهای میانگین متحرک را با چندین شکل دیگر از تحلیل تکنیکال ادغام میکنند تا سیگنالها را فیلتر نموده و روند را مشخص نمایند. میانگین متحرک عامل اثرگذاری در کمک به تحلیل روند می باشد.
اندیکاتور ADX
به کمک این اندیکاتور معامله گران می توانند قدرت معامله گران را اندازه گیری نمایند. از فاکتورهای مهم دیگر آن می توان به این مورد اشاره نمود که معاملهگران می توانند قدرت قیمتی ارز مورد نظر خود را در دو جهت مثبت و منفی برآورد نمایند. خط روی اندیکاتور ADX بین صفر تا ۱۰۰ تغییر میکند. در صورتی که اندیکاتور میزان ۲۵ تا ۱۰۰ را نشان دهد، نشان دهنده این است که یک روند قوی در حال شکل گیری است، و زمانی که مقادیر به زیر ۲۵ نزول کند، بیانگر روند ضعیف در حال وقوع است.
تحلیل حجم معاملات در بازار بورس
چگونگی تحلیل حجم معاملات در بازار سهام:
حجم در بازار سهام به معنای تعداد سهام خرید وفروش شده است؛ برخی از معامله گران از حجم معاملات به عنوان یک معیار برای تصمیمات خرید وفروش خود استفاده می کنند.
در معامله گری واژه ی حجم (volume ) نشان دهنده ی تعداد واحد هایی است که در یک زمان مشخّص و خاص، خرید و فروش می شوند؛ حال می توان بازه ی زمانی را یک روز یا چند روز در نظر گرفت.
حجم معاملات هر سهم را می توان هر روز در صفحه ی سایت مدیریت فنّاوری بورس تهران به آدرس (tsetmc.com ) مشاهده کرد. حجم معاملات در نمودارها در انتهای نمودار و به صورت هیستوگرام نشان داده می شود.
کارکرد استفاده از حجم معاملات در بازار بورس:
اگر به طور مثال حجم معاملاتی یک سهم به صورت میانگین ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار سهم باشد و در یک روز خاص مشاهده کنیم که حجم معاملات سهم به صورت یکباره افزایش پیدا کرده و به ۱۲۰۰۰۰ سهم رسیده است معمولاٌ دچار سردرگمی شده و باید به دنبال بررسی آن سهم باشیم و این موضوع صرفاٌ یک هشدار برای سرمایه گذار به حساب می آید و باید دقیقاٌ بررسی شود که افزایش حجم همگام با افزایش قیمت سهم بوده یا کاهش قیمت سهم.
افزایش حجم معاملات در جهت مثبت، می تواند انتظار برای حرکت صعودی سهم در روزهای آینده باشد و حرکت نزولی هم نشان دهنده ی احتمال انتشار خبر منفی در سهم است که عده ای متوجه شده و اقدام به فروش سهام کرده اند.
افزایش حجم معاملات در محدوده های حمایت و مقاومت تکنیکالی نکته ی بسیار مهمی است که باید مورد توجّه قرار گیرد. از نظر تکنیکالی با رسیدن شاخص RSI نمایانگر چیست؟ قیمت به حمایت های معتبر در سهم، انتظار افزایش تقاضا و افزایش حجم معاملات را داریم و در مقاومت ها هم شاهد افزایش حجم فروش و عرضه ی فراوان هستیم.
البتّه با وجودیکه افزایش ناگهانی حجم معاملات همزمان با تغییر قیمت در سهم به عنوان یکی از نشانه ها در تحلیل تکنیکال به حساب می آید؛ ولی با این همه نباید صرفاٌ به خاطر افزایش حجم معاملات، تصمیم به خرید و فروش سهم بگیریم.
حجم خرید:
در زمانی که حجم معاملات بالاتر است با دغدغه ی کمتری می توان مقدار زیاد یا کم سهام را خرید وفروش کرد، زیرا در سمت دیگر معامله، معامله گران زیادی در بازار هستند و منتظرند که سهم را خریداری کنند.
این عبارات معمولاٌ باعث سردرگمی معامله گران می شوند:
*فروشندگان کنترل بازار را به دست گرفته اند
*حجم خرید بیشتر از حجم فروش است
*امروز حجم خرید بسیار سنگین است
زمانی که خریداران کنترل را در دست داشته باشند، با فشار تقاضا قیمت بالا میرود؛ پایین رفتن قیمت، نشان دهنده ی کنترل فروشندگان بر بازار است، حجم فروش شامل حجم معاملاتی می شود که در قیمت تقاضا اتّفاق می افتد .قیمت تقاضا، بالاترین قیمت ارسال شده در بازار توسّط خریداران است .
نمودارها ، حجم معاملات را با میله های عمودی نشان می دهند و میله ها نشان می دهند که چه تعداد سهام در طول یک بازه ی زمانی خاص خرید وفروش شده است؛ حجم، معمولاٌ در پایین نمودار قیمت نمایش داده می شود.
حجم نسبی:
معامله گران علاقه مند هستند در معاملاتشان حجم معاملات را داشته باشند تا بتوانند در موقعیّت مناسب، در یک سهمی وارد و یا از آن خارج شوند.
معامله گران در کوتاه مدّت به سهام هایی که دارای حجم میانگین بالا هستند و یا حجم بالاتر از معمول در یک روز خاص دارند، تمایل نشان می دهند. حجم پایین تر از میانگین، نمایانگر علاقه ی کمتری به سهام و یا حتّی عدم علاقه به آن سهم می باشد.
حجم معاملات بالاتر:
روزهایی که حجم معاملات بالاتر از حدّ معمول است، در چنین روزهایی نوسانات و حرکات بزرگ قیمت به سمت بالا یا پایین اتفاق افتاده است .
اگر اکثر حجم در قیمت فروش (ASK ) اتفاق بیفتد، یعنی خریدار، قیمت سمت فروشنده را قبول کند؛ قیمت بالاتر میرود و افزایش حجم نشان دهنده ی این است که خریداران اعتقاد به افزایش قیمت سهم دارند و می خواهند شاخص RSI نمایانگر چیست؟ آن سهم را زودتر خریداری کنند.
Bid price: قیمت ارائه شده توسّط خریدارن
Ask price : قیمت ارائه شده توسّط فروشندگان
اگر اکثر حجم در خرید (BID ) اتفاق بیفتد یعنی فروشنده قیمت سمت خریدار را قبول کند، قیمت کاهش می یابد و افزایش حجم نمایانگر این است که فروشندگان اعتقادی به نگه داشتن سهم ندارند و می خواهند هر چه زودتر آن را به فروش برسانند.
تحلیل حرکات قیمت سهام:
دقّت و نظارت بر حجم معاملاتی سهام، گر چه لازم وضروری نیست امّا می تواند به تحلیل حرکات قیمت سهام کمک کند. حجم بالا نشان دهنده ی عقیده ی خریداران و فروشندگان در افزایش یا کاهش قیمت است؛ اگر روند سهام به سمت بالا باشد و حجم با افزایش قیمت بیشتر شود؛ نشان دهنده ی این است که خریداران علاقه به خرید دارند؛ این رویداد معمولاٌ با حرکات بیشتر به سمت بالا اتّفاق می افتد ( بازده مثبت ) .
یک روند می تواند به مدّت زیادی در حال کاهش حجم باشد؛ امّا اصولاٌ کاهش حجم در حین یک روند صعودی، نشان دهنده ی تضعیف روند است.
پولبک چیست؟
حالتی است که قیمت برای آخرین بار به محدوده ای که قبلاٌ در آن بوده برمی گردد. پولبک یعنی سهم برای آماده شدن جهت صعود و یا نزول پرقدرت به خطّ روندی که برایش ترسیم شده برخورد کرده و به روندی که در گذشته داشته برمی گردد.
نتایج تحقیقات توماس بولکوفسکی ( معامله گر موفق ) نشان می دهد که بیش از ۵۸% روندها بعد از شکست حمایت ها یا مقاومت معتبرشان به نقاط شکست پولبک می کنند؛ پولبک های معتبر معمولاٌ در زمانی کمتر از ۳۰ روز شکل گرفته و تکمیل می شوند؛ لذا می توان اینگونه ادعا کرد که روندها زمانی که حمایت ها و یا مقاومت ها را با حجم چشمگیری می شکنند علاقه ی زیادی به پولبک دارند.
اصلاح قیمت چیست؟
اصلاح یعنی اینکه سهمی در حال صعود یا نزول است ولی این سهم همیشه صعود یا نزول نمی کند بلکه وسط کار اصلاح انجام می دهد؛ به طور مثال سهمی در حال رشد است و از ۲۰۰ به ۳۰۰ تومان رسیده است و به خاطر جوّ روانی بازار و مقاومت ها استراحتی می کند و تا قیمت ۲۵۰ تومان پایین می آید که به این حالت اصلاح در صعود گفته می شود.
در حالت کلّی سهم به صورت شارپ صعود یا نزول نمی کند و معمولاٌ به صورت پلکانی بالا یا پایین میرود.
اندیکاتورهای حجم:
در تحلیل تکنیکال برای تحلیل حجم معاملات، گاهی اوقات از اندیکاتورها کمک گرفته می شود:
سه مورد از اندیکاتورهای حجم:
۱-اندیکاتور/DISTRIBUTION ACCUMULATION
۲-اندیکاتورMONEY FLOW INDEX
۳-اندیکاتورON BALANCE VOLUME
مطمئناٌ می توان گفت که اولین چیزی که افراد تازه وارد پس از نصب برنامه های تحلیلی به دنبالش می روند آشنایی با انواع اندیکاتورهای تکنیکال است .
اندیکاتورهای تکنیکال بر اساس فرمول های ریاضی کار می کنند این فرمول ها می توانند بسیار ساده و یا پیچیده باشند؛ بزرگترین مشکل اندیکاتورهای بورس، تعداد بسیار زیاد آنهاست و هر کدام از این اندیکاتورها می توانند بسته به ترجیحات تحلیل گر تغییراتی پیدا کنند.
انواع اندیکاتورهای بورس:
۱-اندیکاتورهای روند
۲-اندیکاتورهای شتاب
۳-اندیکاتورهای نوسان
۴-اندیکاتورهای حجم
اندیکاتورهای روند: این اندیکاتورها اقدام به ارزیابی و اندازه گیری جهت و قدرت روند می کنند.
اندیکاتورهای شتاب: این اندیکاتورها سرعت حرکت قیمت را اندازه گیری می کنند و اگر، واگرایی بین اندیکاتور و قیمت مشاهده شود، می توان انتظار تغییر روند را داشت.
اندیکاتورهای نوسان: معامله گران با استفاده از این اندیکاتورها می توانند برآوردی از احتمال تغییر جهت بازار به دست آورند و این اندیکاتورها می توانند اطّلاعات مفیدی در باره ی قدرت خریداران و فروشندگان به معامله گران بدهند.
اندیکاتورهای حجم: این اندیکاتورها با کمک محاسباتی بر اساس میانگین حجم معاملات، قدرت روند را ارزیابی و جهت حرکت بازار را تاًیید می کنند و در حقیقت، افزایش در حجم معاملات، سبب حرکت بزرگ در بازار می شود.
مهمترین نکات در باره ی اندیکاتورها :
برخی از افراد فکر می کنند که اگر از اندیکاتورهای تکنیکال بیشتری استفاده کنند، بهتر می توانند رفتار آینده ی بازار را حدس بزنند؛ ولی این فکر نمی تواند درست باشد؛ زیرا که افزایش تعداد اندیکاتورها؛ پیچیدگی تحلیل را افزایش داده و کار را سخت تر می کنند ؛ بنابراین باید سعی شود که حدّاکثر بین ۲ تا ۳ اندیکاتور استفاده شود و به جای اینکه به تعداد اندیکاتورها ی خود بیفزایید بهتر است که همان ۲ یا ۳ اندیکاتور را بهتر فرابگیرید و دریابید که نقاط ضعف و قوّتشان چیست و چگونه می توانند برای شما یک سیستم و استراتژی معاملاتی خوب و مطمئن ایجاد کنند؛ بنابراین ترکیبی از اندیکاتورهایی را به کار گیرید که یکدیگر را تکمیل می کنند.
اندیکاتور RSI چیست؟
این اندیکاتور به معنای شاخص قدرت نسبی است و یک اندیکاتور تکنیکالی است که در آنالیز بازارهای مالی استفاده می شود، این اندیکاتور از پرطرفدارترین اندیکاتورهاست و توسّط WELLES WILDER در سال ۱۹۷۸ اختراع شده است.
اندیکاتورRSI معمولاٌ در یک دوره ی زمانی ۱۴ روزه مورد استفاده قرار می گیرد؛ این اندیکاتور در مقیاس ۰ تا ۱۰۰ اندازه گیری شده و معمولاٌ بالاترین سطح آن عدد ۷۰ و پایین ترین سطح آن عدد ۳۰ می باشد و البته باید دانست که این اندیکاتور در بازه های زمانی بیشتر از ۱۴ یا کمتر از آن هم برای چشم اندازهای طولانی یا کوتاهتر استفاده می شود.
تنظیمات اندیکاتور RSI :
این اندیکاتور بر روی یک گراف در بالا یا پایین چارت قیمت ها دیده می شود و دارای یک خطّ بالایی ( معمولاٌ ۷۰ ) و یک خطّ پایینی (معمولاٌ ۳۰ ) و یک خطّ مرکزی بر روی عدد ۵۰ قرار می گیرد و با یک کلیک راست بر روی اندیکاتور می توانند تنظیمات را تغییر داده و یا آنرا از روی چارت خود حذف کنند.
اندیکاتور RSI هنگامی که بالای ۷۰ یا پایین تر از ۳۰ نوسان می کند، نشان دهنده ی علائم محکم از معکوس شدن بازار است؛ به طوری که اگر عدد RSI بالاتر از ۷۰ باشد به معنی اشباع خرید است و همچنین به این معنی است که در بازار خرید افراطی انجام می شود و هر لحظه امکان دارد خریدها به پایان رسیده و قیمتها نزول کند و اگر RSI پایین تر از عدد ۳۰ باشد، نشان دهنده ی اشباع فروش در بازار است و این اشباع فروش در اثر فروشهای افراطی ایجاد شده و ممکن است بعد از کاهش فروش، شاهد صعودی شدن قیمت ها باشیم.
کلام آخر:
در هنگام معاملات کوتاه مدّت، حجم معاملات می تواند اطّلاعات مفیدی به معامله گر ارائه دهد. تحلیل حجم حتّی مواقعی که خیلی کارساز نباشد به جداسازی سهامی که برای معاملات کوتاه مدت در نظر دارید کمک خواهد کرد.
در حالت ایده آل، حجم معاملات سهام باید دارای حجم میانگین بیشتری باشد تا شما بتوانید به آسانی وارد معامله شوید و یا از معامله خارج شوید.
همچنین در صورتی که حجم معاملات بالا باشد فروش سهم با سود برای شما آسانتر خواهد بود. تصمیمات معامله گر باید در درجه ی اول براساس حرکات قیمت باشد؛ زیرا حرکات قیمت، سود وضرر را تعیین می کنند.
اگر دوست دارید از بیشترین حجم معاملات ، حجم های مشکوک و بیشترین حجم ۱۰ روزه و ۳۰ روزه بورس مطلع شوید، بخش رصد بازار بورس برای شما طراحی شده است.
دیدگاه شما