واکنش شما در این زمان چیست؟ چرا وقتی قیمت نهصد هزار تومان بود و ما وقتی قیمت دوباره پایین آمد ، ما همچنان در ساعت تماشا نکردیم؟ اینجا دلایلی هست که چرا:
7. شانس بازگشت قیمت سهام از حد مجاز:
همانطور که در مثال بالا مشاهده می کنید ، با کمترین افزایش قیمت ، سرمایه گذار فکر می کند که روند نزولی به پایان رسیده است و سهام آماده صعود مجدد است. از دیدگاه روانشناختی بورس ، مغز انسان در این لحظه فریب می خورد و در لحظه ای که کوچکترین حرکت صعودی را نشان می دهد ، دیگر به فکر فروش نیست و دوباره سهم خود را از دست می دهد. این روند با فراز و نشیب ها ادامه دارد و سهامدار با اصلاحات جزئی متقابل روندی نزولی داشته و به همین دلیل به طور مداوم ضررهای خود را افزایش می دهد. در حالی که این نه تنها موجب صرفه جویی در سرمایه نمی شود بلکه انگیزه فرد را نیز از بین می برد.
آیا واقعا شما یک معامله گر موفق هستید؟
معامله گر موفق و ثروتمند منجمله تجار، ورزشکاران حرفهای و کاربلد، ستارگان سینما و امثال آنها، همگی به پول و موفقیتهای بسیار در زندگی خود رسیدهاند. تقریبا همه آنها در 99% مواقع بیشتر از بقیه مردم به کار، تلاش و سرمایهگذاری مشغول بودهاند، آنها کارهایی انجام میدهند که اغلب مردم انجام نمیدهند، آنها ریسک میکنند و همواره زمانی از روز خود را به صورت مستقیم یا غیرمستقیم برای مطالعه و آموزش خود کنار میگذارند، تا به بهترین ورژن خود در زندگی شخصی، کاری و اجتماعی تبدیل شوند.
شاید بتوان تفاوت بین یک فرد موفق و ناموفق را در حس وظیفهشناسی آنها و آگاهی از وظایفی که باید آنها را به سرانجام برسانند، دانست. افراد موفق همیشه در پی دانش و افزایش آگاهی خود درباره مسائل و موضوعات مالی، تکنولوژی و غیره هستند. آنها میدانند چه رویایی در سر دارند و برای رسیدن به آن تلاش میکنند، آنها چالشهایی که پیش روی مسیر موفقیتشان است را کنار میگذارند و برای رسیدن به خواستههای خود تلاشهای فراوانی میکنند. معامله گران موفق با انگیزه و پشتکار برای زندگی رویایی خود تلاش میکنند، آنها در حوزه فعالیتی خود ورزشی، هنری، تجاری، مدیریتی و غیره بهترین هستند. و در انتها به بهترینها در زندگی شخصی، کاری، و اجتماعی خود میرسند، نه به این خاطر که موفقیت، پول، اعتبار و … را به ارث بردهاند، بلکه به این خاطر که هر روز برای اهداف خود تلاش کردهاند. حالا سوال ما از شما این است، اکنون کجای زندگی خود ایستادهاید؟ آیا هر روز اطلاعات خود را درباره مسائل مالی، تغذیهای، ورزش و غیره بهروز میکنید؟ آیا در وضعیت مالی خوبی قرار دارید و میتوانید خودتان را در گروه افراد پولدار قرار دهید؟ اگر پاسخ شما به سوالات فوق منفی است، مشکلی نیست زیرا در ادامه مطلب نکاتی کلیدی را با شما برای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق در میان میگذاریم.
آیا میدانید برای چه معامله میکنید و به دنبال چه هستید؟
زمانی که این سوال را از تجار و معامله گران مبتدی میپرسیم، اغلب آنها پاسخهایی همچون “معامله گر نا موفق من میخواهم پولدار شوم.” را ارائه میکنند. اما این پاسخ درست نیست، شما باید برای معاملات خود هدف و برنامه داشته باشید، صرف تمایل به افزایش درآمد، پولدار شدن، خرید ملک الف، خرید ماشین ب و …. به شما برای ثروتمند شدن کمک نمیکنند. شما باید بدانید چرا معامله میکنید و هدفتان از معاملات تجاریتان چیست؟
اگر ندانید چرا این کار را انجام میدهید، باید گفت شما در حال قمار روی مسائل مالی و معاملاتی خود هستید. شما باید اهدافی همچون “ذخیرهسازی درآمد ماهانه به مدت 1 سال و شروع تجارت و سرمایهگذاریهای خود پس از آن تاریخ” برای خود داشته باشید. این هدف واقعبینانه است، زیرا شما اعداد معینی برای اندازهگیری دارید، و هدفی مشخص و قابلدستیابی دارید. اگر اهداف شما واقعبینانه نباشند و هدف صرفا دستیابی به پول و آن هم از روشهای سریع باشد، در اینصورت شما روی مسائل مالی و تجاری خود قمار کردهاید. پس در قدم اول اهداف معین و قابلدستیابی برای خود تعیین کنید.
آیا شما عطش سیریناپذیری برای یادگیری و آموزش دارید؟
وارن بافت که یکی از ثروتمندترین افراد دنیا است، در حال حاضر هر روز به مطالعه و تحقیقات بسیار میپردازد، او که 90 سال سن دارد، هر روز کارکنان و کارمندان خود را بررسی میکند. اغلب مردم اگر پول وارن را داشتند به گشتوگذار و برگزاری مهمانیهای مجلل و غیره میپرداختند، اما همانطور که ذکر شد وارن متفاوت از بقیه مردم عمل میکند و به همین خاطر نتایج متفاوتی هم میگیرد.
اگر بخواهیم مثال دیگری بزنیم، تایگر ودز است، او که یک گلف باز حرفهای است، و در این زمینه به مدالها و جوایز بسیاری دست یافته است، او هر روز به تمرین گلف میپردازد. اکثر مردم در صورت کسب نتایج فوقالعاده و جوایزی معتبر بقیه زندگی خود را به تنبلی و استراحت میگذراندند، اما ودز هر روز به تمرین گلف میپردازد و از این کار لذت زیادی هم میبرد.
آیا شما همچون این دو معامله گر موفق و پولدار درون خود شعله عشق و انگیزه را نسبت به کار یا مسائل مالی و غیره خود حس میکنید؟ آیا هر روز با انگیزه بیشتر در پی افزایش دانش، مهارت، بهبود اطلاعات تجاری خود هستید؟ اگر پاسخ شما منفی است، شاید نیاز دارید حوزه کاری و فعالیت خود را تغییر دهید تا به نتایج بهتری برسید. راز موفقیت، وجود عشق و اشتیاق ذاتی برای انجام کاری که در آن فعال هستید، است. اگر شما بدون هیچگونه اجباری ساعتها به انجام کار دلخواه خود میپردازید، و اگر این احساس لذتبخش را در شغل خود پیدا کردهاید، باید گفت نیمی از مسیر موفقیت را سپری کردهاید.
آیا تمایل دارید همچون معامله گران موفق در دراز مدت موفق عمل کنید؟
پاسخ این سوال از اهمیت زیادی برخوردار است، آیا میخواهید در بلندمدت درآمد کسب کنید و یا ترجیحتان کسب درآمد به شیوهای سریع و گذر به دوره دیگری است. شاید بگویید تمایل به کسب موفقیت مالی در دراز مدت را دارم، اما آیا درباره تجارت، برنامهریزیها و اهداف تجاری خود جدی هستید؟
اگر برنامه و هدفی نداشته باشید، شکست میخورید. بهتر است استراتژی مالی معینی برای خود تعیین کنید و پس از آن معامله گر نا موفق به تجارت و سرمایهگذاری بپردازید. شما باید بتوانید اعتمادبهنفس و اعتماد به خودتان را در معاملات تجاریتان نشان دهید. بههمینمنظور بهتر است با تکنیکهای معاملاتی آشنا باشید و هر چند روز یک بار آنها را بهروزرسانی کنید، والا احتمال شکست شما در معاملات تجاری افزایش مییابد.
همچنین، بر احساسات و هیجانات ناشی از معاملات تجاری خود کنترل داشته باشید، معامله گر موفق و حرفهای براساس احساسات خود تصمیمگیری نمیکند و علاوه بر آن توانایی کنترل و مدیریت احساسات خود را دارد. هنگامی که خود کنترلی را در خود افزایش دادید در مسائل مالی و تجاری خود هم موفقتر حاضر میشوید.
آیا برای معاملات تجاری خود را برنامه مشخصی دارید؟
ممکن است مسئله برنامهریزی برای شما تکراری به نظر برسد، اما این تکرار به دلیل اهمیت زیاد این موضوع است. شما برای انجام معاملات خود به یک برنامه نیاز دارید، برنامهای که متناسب با اهداف و شرایط تجاری شما باشد. هر فردی میتواند پس از مطالعه چندین پست در اینترنت، مشاهده چند ویدیو در یوتوب و غیره معاملات تجاری خود را شروع کند، اما در صورت نداشتن برنامه معین تجاری احتمال شکست افراد افزایش مییابد.
آیا شما همچون یک معامله گر موفق فکر و رفتار میکنید؟
بگذارید مسئلهای را صادقانه بیان کنم و آن هم این است، اگر تصور میکنید لیاقت شما کمتر از آنچه میخواهید است، پس حتما به کمتر از آنچه میخواهید، میرسید. آرزوها و رویاهای شما چه هستند؟ آیا خود را لایق دستیابی به آنها میدانید؟ آیا هر روز برای رسیدن به آنها تلاش میکنید؟ اولین راه موفقیت و دستیابی به هرآنچه در پی آن هستید، باور به خود و ارزشمندی خود است. زمانی که باور کردید شما لیاقت دستیابی به خواستههایتان را دارید، به آنها دست مییابید. شما باید همچون یک معامله گر موفق فکر کنید تا به معامله گری موفق تبدیل شوید.
آیا روی اهداف خود تمرکز لازمه را دارید؟
برای دستیابی به موفقیت باید تمرکز خود را روی هرآنچه میخواهید بگذارید. اگر خواهان آن هستید که معامله گر موفقی باشید، باید برای آن تلاش کنید و عادتهایی مرتبط با آن برای خود بسازید. یکی از اساتید برجسته و موفق در جهان که نماد تمرکز و تاثیر ساخت عادتهای جدید در زندگی بوده است، رزمیکار مشهور بروس لی است. او نمونه موفق و شناختهشدهای از تمرکز، نظم و انضباط و تاثیر ساخت عادتسازی است. باید بدانید، هیچچیز یک شبه و یکهویی ساخته نمیشود، برای ساختن و دستیابی به هرآنچه در پی آن هستید باید روی آن تمرکز لازمه را داشته باشید و متناسب با آن زندگی خود را تغییر دهید. اگر تصور میکنید صرف خواستن پول و ثروت زیاد، و یا تبدیل شدن به یک معامله گر موفق باید از رقبای خود و افراد دیگر جلو باشید، باید گفت اشتباه فکر میکنید. اغلب مردم خواهان دستیابی به پول، ثروت، هیکلی ورزشکارانه، درجات عالی دانشگاهی، موفقیت در تجارت و غیره هستند، اما چند درصد از آنها واقعا به هرآنچه میخواهند، میرسند؟ صرفا خواستن برای دستیابی به هدف کافی نیست.
نتیجه گیری آیا واقعاً شما یک معامله گر موفق هستید؟
پس از مطالعه این مطلب از شما میخواهم صادقانه به سوالات زیر پاسخ دهید، این سوالات میتوانند به افزایش شناخت شما کمک کنند.
- چه برنامههایی برای تجارت خود، سرمایهگذاریها و تبدیل شدن به یک معامله گر موفق دارید؟
- آیا متناسب با اهداف خود، با انگیزه و اشتیاق لازمه برای رسیدن به اهدافتان کار و تلاش میکنید؟
- آیا لیاقت شما، کسب بهترینها در زندگی شخصی و تجاری خود است؟
- آیا میتوانید با قاطعیت بگویید تمام موارد ذکر شده فوق معامله گر نا موفق در مورد شما صادق هستند؟
ممکن است به برخی از سوالات پاسخ منفی داده باشید، اما مشکل نیست. شما میتوانید از طریق برنامهریزی کاربردی و تمرکز بر اهداف خود برای رسیدن به آنها تلاشتان را به کار ببرید. قطعا در این راه عرق و اشکهایی ریخته خواهند شد، اما در نهایت شما به هرآنچه خواهانش هستید، میرسید. پس برای اهداف خود برنامهریزی کنید و متناسب با آنها تلاش کنید و اصلا کوتاه نیایید. شما میتوانید در وبسایت سعید ام دی با ترفندها و تکنیکهای بیشتری درباره مسائل مالی آشنا شوید، پس با مطالب آتی ما همراه باشید.
ساختار ذهنی و رفتار یک معاملهگر موفق در بورس
معاملهگران موفق ساختار ذهنی و طرز تفکری دارند که با معامله گران ناموفق بسیار متفاوت است. یک مفهوم جدانشدنی در نحوه کارکرد ذهن ما وجود دارد که با ویژگی های بازار همخوانی ندارد. معامله گران موفق کسانی هستند که به شیوه انجام معاملات خودشان اعتماد دارند و آنچه را که به نظرشان باید انجام شود بدون هیچگونه شک و تردید انجام می دهند.
افراد زیادی معامله در بورس را آغاز می کنند به امید اینکه در مدت کوتاهی به سرمایه قابل توجهی دست یابند. افراد امروزی به دلیل سرعت و شتابی که در زندگی وجود دارد، تصور می کنند همه چیز باید به همان سرعت و شتاب پیش برود و تصور می کنند یک معامله گر موفق شدن در بازار بورس مانند روش کار کردن با یک اپلیکیشن موبایل است که سریعا آنرا فرابگیرند و خواسته آنها را برآورده کند.
به گزارش پایگاه خبری بازار سرمایه(سنا)، معامله گر نا موفق این تصور به صورت خودآگاه نیست و بیشتر از ناخود آگاه ما سرچشمه می گیرد و دلیل این است که ساختار ذهن به طور طبیعی همه چیز را به هم ارتباط می دهد، بنابراین ذهنی که امروز در گردباد انتقال سریع اطلاعات گرفتار شده، طبیعتا این تغییر و انتقال سریع را به همه چیز ربط می دهد. وقتی یک گوشی موبایل جدید خریداری می کنید، خیلی بعید است که پس از یک هفته یا حداکثر دو هفته کارکردن با آن، امکانات و قابلیت های آن را شناسایی نکنید.
سپس شما این سرعت در یادگیری و انتقال اطلاعات را به همه چیزهای دیگر مانند مهارت خرید و فروش سهام در بورس یا پول درآوردن هم ربط می دهید و می خواهید یک شبه پولدار شوید! اما غافل از اینکه مهارت هایی مانند معامله گری در بازار سهام مهارتی نیست که با یک هفته یا دو هفته یا حتی چند ماه بدست آید.
اساسا رفتار بازار سهام با رفتار جامعه ای که در آن هستیم بسیار متفاوت است. خیلی جالب است بدانید بیشتر کسانی که در این بازار شکست می خورند، در سایر فعالیت های اجتماعی افرادی موفق به شما می آیند.
شاید فکر کنید معامله گری امری ذاتی است و معامله گران موفق ذاتا معامله گر بودهاند، ولی اینطور نیست. معامله گری یک مهارت کاملا اکتسابی و قابل یادگیری است که یک ساختار ذهنی ویژه را می طلبد. این ساختار ذهنی ویژه در مقایسه با آنچه ما در جهان بیرون از معامله گری و در زندگی روزمره تجربه می کنیم بسیار عجیب و متفاوت است.
وقتی معامله گری را با تجربیات زندگی روزمره مانند رفتن به دانشگاه و گرفتن نمره های خوب مقایسه می کنیم، نمی توانیم بپذیریم که حتی درصد خیلی زیادی از افراد تحصیل کرده که از لحاظ علمی پیشرفت قابل توجهی داشته اند در بازار شکست می خورند.
گویا تمام مهارت هایی که برای گرفتن نمرات بهتر در مدرسه و دانشگاه اموخته ایم، یا مهارت های لازم برای پیشرفت در کار یا ارتباط با دیگران و خلاصه تمام مهارت هایی که ما در طول زندگی با آنها سروکار داریم برای معامله کردن نامناسب است.
در این زمان است که متوجه می شویم معامله گران باید از دیدگاه احتمالات به معاملات خودشان بیندیشند و بیشتر مهارت هایی که در طول زندگی به دست آوردهاند، تقریبا در تمام جنبه های زندگی، تسلیم کنند و با دیدی جدید و خیلی بازتر به معامله گری بنگرند.
هدف هر معاملهگر سهام در بورس یا معاملات فیوچرز یا هر بازار مالی دیگر، کسب سود دائمی و مستمر است. با این وجود، فقط تعداد کمی از معامله گران هستند که به این مهم دست می یابند. دلیل موفقیت این تعداد کم از معامله گران چیست؟ در واقع تفاوت بین معاملهگران موفق و معاملهگران ناموفق در شیوه تفکر آنهاست.
ساختار ذهنی معامله گر موفق
معاملهگران موفق ساختار ذهنی و طرز تفکری دارند که با معامله گران ناموفق بسیار متفاوت است. یک مفهوم جدانشدنی در نحوه کارکرد ذهن ما وجود دارد که با ویژگی های بازار همخوانی ندارد. معامله گران موفق کسانی هستند که به شیوه انجام معاملات خودشان اعتماد دارند و آنچه را که به نظرشان باید انجام شود بدون هیچگونه شک و تردید انجام می دهند.
معامله گران موفق از رفتار بازار ترسی ندارند چون آموخته اند که فقط برای اطلاعات خودشان تمرکز کنند، اطلاعاتی که به آنها کمک می کند که موقعیت های کسب سود را دریابند و نه اطلاعاتی که منجر به ترس آنها می شود.
این موضوع با وجود ظاهر پیچیده اش، فقط در این سه مورد خلاصه میشود که:
1 – اعتقاد داشته باشید لازم نیست برای کسب سود از بازار، بدانید که دقیقا چه اتفاقی خواهد افتاد و لازم نیست بتوانید بازار را دقیقا پیشبینی کنید.
2 – اعتقاد داشته باشید هر اتفاقی ممکن است رخ دهد.
3 – اعتقاد داشته باشید هر لحظه در بازار منحصر به فرد است و هر نتیجهای یک تجربه منحصر به فرد است.
مورد اول – برای کسب سود از بازار، نیازی نیست دقیقا بدانید سهم موردنظر شما نزولی است یا صعودی و به چه سمتی حرکت میکند. متغیرهای موجود در بازار آنقدر زیاد است که امکان درنظر گرفتن کل آنها در تحلیل وجود ندارد. بازار از هزاران معاملهگر تشکیل شده است که دارای رفتارهای انسانی و دائما در حال تغییر هستند.
شما از بین هزاران معامله گر موجود در بورس فقط یک معامله گر را تصور کنید. این معامله گر در ابتدای صبح با اعتماد به نفس وارد بازار می شود و سهمی را خریداری می کند، سپس اتفاقی می افتد مثلا خبری منفی می رسد و سهم شروع به ریزش می کند معامله گر با شتاب و عجله سهمی را که چند دقیقه پیش خریداری کرده می فروشد. دو مرتبه خبری دیگر و بالطبع رفتار هیجانی دیگری از معامله گر سر می زند و رفتارهایی مانند خشم، ترس، طمع، خودشیفتگی، اعتماد به نفس و… مرتبا و بدون اینکه قابل پیش بینی باشند تکرار می شود.
این فقط رفتار یک معامله گر از هزاران معامله گر بود و همه ما می دانیم که هیچ معامله گری شبیه معامله گر دیگر نیست. آیا شما تصور می کنید می توانید کل این رفتارها را دقیقا پیش بینی کنید؟ عملا پیشبینی دقیق این رفتار غیر ممکن است.
گرچه الگوهایی در تحلیل تکنیکال وجود دارد که می توان از روی آنها، رفتار قیمت را تا حدودی پیش بینی کرد اما هیچ گاه این الگوها شبیه الگوهای قبلی نیست.
بنابراین باید به جای اینکه به دنبال راه حل جادویی پیش بینی دقیق بازار باشید بهتر است به دنبال الگوهایی باشید که احتمال صحیح بودن آنها بیشتر از احتمال اشتباه بودن آنها باشد.
مورد دوم – اعتقادی قاطع به این داشته باشید که هرچیزی ممکن است در بازار رخ بدهد.
مورد سوم – اعتقاد داشته باشید هرلحظه در بازار منحصر به فرد و خاص است. البته ممکن است الگویی در نمودار قیمت وجود داشته باشد که مشابه الگوی قبل باشد و اندازه گیری های هندسی و تحلیلی که به کار می رود یکسان باشد اما معامله گران موفق آموخته اند که در نهایت، نتیجه ای که از این الگو حاصل می شود از یک لحظه تا لحظه دیگر متفاوت است.
هر الگویی که الان وجود دارد، برای اینکه دقیقا نتیجه ای مانند الگوی قبل داشته باشد نیاز به این دارد که همان معامله گران قبلی با همان سطح اطلاعات و کلا همان وضعیت قبلی وارد بازار شده باشند. احتمال چنین اتفاقی غیرممکن است.
فرض کنید یک سهم در موج قبلی، در قیمت 896 تومان سطح حمایت خود را تشکیل داده است. آیا باید تصور کنیم این سهم در موج فعلی یا موجهای بعدی دقیقا در محدوده 896 تومان حمایت خواهد شد؟ مسلما خیر!
به دلیل خاص بودن هر لحظه از بازار است که به جای قیمت های دقیق برای حمایت و مقاومت، باید سطوح حمایت و مقاومت را بصورت محدودهها مشخص کنیم، نه قیمت خاص!
مانند برخی از افراد نباشید که محدوده حمایت را حتی تا ریال هم می نویسند تا به معامله گر نا موفق شما بگویند بله ما چقدر دقیق هستیم ولی آنقدر کارشان ناشیانه است که نمیدانند هیچ لحظهای در بازار تکرار نمی شود.
خیلی مهم است که شما این مفاهیم را کاملا درک کنید زیرا مهمترین عامل برای موفقیت شما در معامله گری، عوامل روانشناختی هستند.
پنج ویژگی معامله گر منظم، معامله گر موفق
هدفمند بودن یکی از مهمترین ویژگی های هر فرد موفقی است. اگر ندانید هدف تان چیست و به کجا می خواهید برسید احتمالا به هیچ جا نمی رسید. معامله گران موفق هم دقیقا باید بدانند قرار است به چه هدفی برسند؟ قرار است ظرف چه مدت زمانی، چه مقدار سودی را کسب کنند و برای این سود حاضرند چقدر هزینه ( مالی، زمانی و .. ) بپردازند.
2- تسلط بر ذهن و احساسات
تمام افراد موفق یک ویژگی مشترک دارند و آن این است که به صورت منطقی شرایط را بررسی می کنند و از تصمیم گیری هیجانی پرهیز می کنند. احتمالا شما هم معاملاتی را تجربه کرده اید که ضرر شما فقط بخاطر عدم کنترل احساسات بوده، یعنی یا وارد معامله شده اید که خوب تمام جوانب امر را بررسی نکرده بودید و خیلی احساساتی و عجولانه وارد معامله شدید؛ و یا اینکه با حجمی نامتعارف و بسیار بالا وارد معامله شدید که نهایتا به ضرر بزرگی منجر شد. تمام این ضررها قابل جلوگیری هستند به شرطی که شما هم مثل هر فرد موفقی تلاش کنید بر ذهن و احساساتتان کنترل داشته باشید. در مقاله ای به طور مفصل تفکرات معامله گر منظم را بررسی کردیم که میتوانید به آن رجوع کنید.
3- صبور بودن
آدم های موفق به خوبی می دانند که موفقیت یک شبه حاصل نمی شود بلکه نتیجه یک پروسه منطقی هست که همراه با پشتکار فراوان و در گذر زمان ایجاد میشود، اما معامله گرهای آماتور دنبال سودهای عجیب غریب هستند تا یک شبه جبران کنند همه آنچه را که طی سالیان سال بدست نیاورده بودند. اگر در موقع معامله واقع بین نباشید، اگر بیشتر از آنچه که باید، ریسک کنید، و یا اگر تارگت های سود عجیب و غریب متصور باشید، یا خیلی زود با ضرر بازار را ترک می کنید، یا سودهای بدست آمده شما را راضی نمی کنند و سرخورده می شوید. معامله گری و سرمایه گذاری هم مثل هر کار دیگری نیاز به صبوری دارد تا بتوانید با استفاده از بهره مرکب و سرمایه گذاری سودهای تان به رقم های خیلی بزرگی برسد. پس یادتان باشد سود خیلی بزرگ در گذر زمان و از راه سرمایه گذاری اصولی کسب می شود.
4- نا امید نشدن در مواجهه با شکست ها
آدم های موفق در هر کاری، بارها طعم شکست را چشیده اند تا سرانجام با برطرف کردن ضعف ها توانسته اند به موفقیت برسند. در معامله گری هم همین هست، اگر انتظار دارید یک کتاب بخوانید یا یک دوره کلاس بروید و بعد شروع کنید از بازار پول پارو کنید، این انتظار واقعی نیست. واقعیت این است که شما در خیلی از معاملات ضرر می کنید و باید کسی باشد تا معاملات شما را بررسی کنید و اشکالات شما را بگوید تا از آن اشتباهات درس بگیرید. قطعا اگر از خطاهایتان درس بگیرید خیلی زودتر به موفقیت دلخواهتان خواهید رسید. این یکی از اصول اساسی ما در مجموعه آموزش بورس هست که اینقدر با دانشجوهایمان تمرین می کنیم و معاملات آنها را بررسی و رفع اشکال می کنیم تا تمام ایرادات و ضعف هایشان برطرف شود و به موفقیت برسند. اینطوری مسیر موفقیت خیلی سریع تر و کوتاه تر خواهد شد.
5- رشد شخصی و یادگیری دائم
آدم های موفق همیشه دنبال رشد و بهتر شدن هستند. چه در زندگی چه در کسب و کار و چه در معامله گری، مطالب زیادی برای یاد گرفتن وجود دارد، پایانی برای علم نمی توان متصور بود و افراد موفق این را به خوبی می دانند. خیلی ها سعی می کنند ماهی یک کتاب جدید بخوانند. فکرش را بکنید، اگر ماهی یک کتاب بخوانید بعد از 2 سال شما 24 تا کتاب جدید خوانده اید، نمی توان توصیف کرد چه تفاوت عظیمی حاصل می شود بین شمایی که 24 کتاب جدید خوانده اید و کلی چیز یاد گرفته اید با فردی که در 2 سال کتابی ورق نزده. یادتان باشد با خواندن هر کتاب شما عملا از ماحصل تجربه زندگی و آزمون و خطاهایی که یک نفر دیگر ( نویسنده) در تمام عمرش کرده برخوردار می شوید. چه چیزی بهتر از این؟
سه گام برای تبدیلشدن به یک معامله گر موفق
اگر میخواهید یک معامله گر منظم باشیم، پس باید رفتار حرفه ایی را آغاز کنیم. اغلب مردم معاملهگری را یک نوع سرگرمی تلقی میکنند و به همین دلیل هرگز وارد این کار نمیشوند. معامله گری یک شغل جدی است و باید آن را چنین تلقی نمود.
۱- معامله گر موفق تنها یک روش دارد. او مدام استراتژی معاملاتی خود را تغییر نمیدهد. از امدادهای غیبی کمک نمیگیرد! در عوض مدام در حال یادگیری است و روی یک روش مهارت کسب میکند.
۲- معامله گر موفق هرگز قمار نمیکند. برای مدیریت دارایی خود قوانین سختگیرانه ایی دارد. اگر موجودی حساب معاملاتی شما نوسانهای شدیدی را تجربه میکند, این یعنی شما اصول مدیریت مالی را رعایت نمیکنید. یک حرفه ایی ریسکهایش را کنترل میکند.
۳- معامله گر منظم یک روال و طرز فکر خاصی را دنبال میکند. شما باید بدانید چه موقع بازار را تحلیل کنید، چطور برای معاملات روزانه و هفتگی آماده شوید، چه موقع چارتها را بررسی کرده و معاملات را مرور کنید. غیرحرفه ای ها همواره بدون هیچ نقشه و طرحی با تردید عمل میکنند.
یک معامله گر برای دستیابی به موفقیت حتما بایستی تفاوت های بازار را به خوبی درک کند. برای کسب مهارت های معامله گری پیش از هر چیزی فرد معامله گر بایستی بتواند بر روی خود کنترل داشته و نیز دارای اعتماد به نفس کافی باشد. اما خیلی از ما همواره خود را در کنترل محیط قوی تری دانسته و سعی نموده که طبق انتظارات جامعه پیش رویم. کتاب معامله گر منظم نتیجه دو دهه معامله گری مارک داگلاس می باشد که با خواندن آن میتوانید اشتباهات تان را بدرستی متوجه شوید. همچنین فیلم آموزش روانشناسی معامله گر مارک داگلاس را میتوانید مشاهده کنید و از تجربیات وی استفاده ببرید.
معامله گر در شرایط ضرر :
از آنجا که همه سرمایه گذاران یک یا چند بار در معاملات سهام خود از دست داده اند ، تفاوت بین یک تاجر حرفه ای و مبتدی در به حداقل رساندن ضرر و زیان آنها است. از نظر روانشناختی ، بورس سهام علاوه بر ورود صحیح به بورس ، در تضمین موفقیت به موقع و پایدار در بورس سهام بسیار مؤثر است.
همیشه بخاطر داشته باشید که سهمی که ضرر بزرگی داشته باشد می تواند سود عده معدودی را که ممکن است مدت هاست متحمل آن شده اند از بین ببرد و در نتیجه افسردگی و دلهره بازارهای مالی را در پی داشته باشد.
این مقاله به بررسی موارد زیر می پردازد:
تفاوت یک تاجر موفق و ناموفق در برخورد با ضرر و زیان ناشی از روانشناسی معامله گر است
دلایل عدم فروش با ضرر و عدم رعایت چیست؟
فروش راه حل های ضرر از روانشناسی بازار بورس
تفاوت معامله گر موفق و ناموفق در برخورد با ضرر از روانشناسی معامله گر
در این مقاله نمی خواهیم بگوییم که شما باید حد خود را رعایت کنید. در عوض ، می خواهیم به این مسئله بپردازیم که چرا در روانشناسی بورس سهام ، علی رغم اینکه سهام خود را خریداری کرده ایم و سهم خود را به هر دلیلی از دست داده ایم ، می فهمیم که هنوز ما هنوز به روش خاصی به ضرر و زیان پاسخ نمی دهیم. به پایتخت ما تحمیل شده است
روانشناسی بازار سهام
حرفه ای ها و جانبازان نمی توانند 100٪ ادعا کنند که همه انتخاب های آنها صحیح بوده است. بلکه سهام آنها را در بازار خریداری کرده اند که متحمل ضرر شده اند. در اینجا فرد موفقی است که سهم خود را از خسارت به طور کامل رعایت کرده و در ضمن پس انداز بیشترین سود را داشته است.
دلایلی که معامله گر نتوانسته سهمی از ضرر را بفروشد و نتواند آن را رعایت کند؟
به عنوان مثال ، شما یک میلیون تومان سهام X را خریداری می کنید و 10٪ ضرر می کنید. سهام شروع به رشد می کند و سرمایه شما 1 میلیون و پنجاه هزار تومان است. سپس شروع به ریزش می کند و سرمایه شما نهصد و پنجاه هزار تومان است. باز هم بیشتر و پنجاه هزار تومان کسر می شود و دوباره رشد می کند و سرمایه شما نهصد و بیست هزار تومان می شود. سپس قیمت به هشتصد و هفتاد هزار تومان کاهش می یابد و در آخر قیمت سهم به هشتصد و پنجاه هزار می رسد.
واکنش شما در این زمان چیست؟ چرا وقتی قیمت نهصد هزار تومان بود و ما وقتی قیمت دوباره پایین آمد ، ما همچنان در ساعت تماشا نکردیم؟
اینجا دلایلی هست که چرا:
7. شانس بازگشت قیمت سهام از حد مجاز:
همانطور که در مثال بالا مشاهده می کنید ، با کمترین افزایش قیمت ، سرمایه گذار فکر می کند که روند نزولی به پایان رسیده است و سهام آماده صعود مجدد است. از دیدگاه روانشناختی بورس ، مغز انسان در این لحظه فریب می خورد و در لحظه ای که کوچکترین حرکت صعودی را نشان می دهد ، دیگر به فکر فروش نیست و دوباره سهم خود را از دست می دهد. این روند با فراز و نشیب ها ادامه دارد و سهامدار با اصلاحات جزئی متقابل روندی نزولی داشته و به همین دلیل به طور مداوم ضررهای خود را افزایش می دهد. در حالی که این نه تنها موجب صرفه جویی در سرمایه نمی شود بلکه انگیزه فرد را نیز از بین می برد.
4- روانشناسی بازار سهام و توهم مناقصه:
فرض کنید رشد خود را با کسری از قیمت صد دلار شروع کرده و قیمت پیشنهادی را پرداخت می کنید.
قیمت با قیمت نهصد و پنجاه دلار می توانید انتخاب کنید که سهم خود را بخرید و سپس سهم را با قیمت پیشنهادی دریافت کنید و خدمات خود را به راحتی دریافت کرده و قیمت آن را افزایش دهید.
شخص معامله گر عددی به شما امکان می دهد ضرر و زیان را جبران کنید. در تجارت توهیم می توانیم از سهم خودداری کنیم و معتقدیم که می توانیم مثل توهمان رشد کنیم ، اگر سه شنبه بتوانیم سه گانه داشته باشیم و این سه نفر بالاتر از یکدیگر هستند.
اکنون امکان داشتن یک ماه مهر وجود دارد و قیمت آن سه برابر محدود و پنجاه تا هفتصد تومان در جوادجند است که ما نیز می توانیم با هم همکاری کنیم تا قیمت تومان افزایش یابد.
1- روانشناسی سهام و توهم در ارزیابی پیشنهاد:
فرض کنید رشد خود را با کسری از قیمت صد دلار شروع کرده و قیمت پیشنهادی را پرداخت می کنید. قیمت با قیمت نهصد و پنجاه دلار می توانید انتخاب کنید که سهم خود را بخرید و سپس سهم را با قیمت پیشنهادی دریافت کنید و خدمات خود را به راحتی دریافت کرده و قیمت آن را افزایش دهید. شخص معامله گر عددی به شما امکان می دهد ضرر و زیان را جبران کنید. در تجارت توهیم می توانیم از موضع سهم خودداری کنیم و معتقدیم که می توانیم به قیمت توهمان صعود کنیم ، در صورت تمایل ، می توانیم سه یا بیشتر از این سه داشته باشیم. اکنون امکان داشتن یک ماه مهر وجود دارد و قیمت آن سه برابر محدود و پنجاه تا هفتصد تومان در جوادجند است که ما نیز می توانیم با هم همکاری کنیم تا قیمت تومان افزایش یابد.
4. تجزیه و تحلیل جدید از سهم و تغییر در درآمد:
یکی دیگر از دلایل وضعیت راکد روانشناسی بورس ، تجزیه و تحلیل جدید استنت ها است. به طور رسمی می توانیم سه عامل فروش ، آنالیز بنیادی یا تجزیه و تحلیل فنی در سه کار عملی و سه مورد جدید را برای نمونه های مختلف این سه ماهه به فعالان خود ارائه دهیم. او در صورت تمایل نیز از این سه استفاده کرد. سهم کمی از صعود قوی و قدرت منحرف گرایش به اشتراک مجدد ریچارد دارد ، و ممکن است شما بتوانید مثلاً ماه کلیدی را بخرید و مجدداً از مشاوران پیشنهادی استفاده کنید و همچنین در فرایند ریچارد سه باشید.
کتاب های مورد نیاز یک تریدر
وقتی با فهرستی از کتابهایی که در حوزه معاملهگری برخورد میکنید،شاید آن را حوصله سربر و خستهکننده بپندارید اگر قصد دارید کتاب های مفید مطالعه کنید و ذهن خود را درگیر حاشیه نکنید. با همیارکریپتو همراه باشید تا کتاب های مورد نیاز یک تریدر را به شما معرفی کنیم.
کتاب هایی که در ادامه قصد دارم به شما معرفی کنم، سیستمها و استراتژیهای معاملاتی، متدهای ورود یا اندیکاتورهای مختلف نمیپردازند؛ معامله گر نا موفق در حقیقت، استراتژی معاملاتی، مقولهای کاملاً شخصی است و نمیتوان آن را با خواندن کتاب یا دنبالهروی از نظرات دیگران تعیین کرد.
تکتک کتاب هایی که مطالعه می کنید باید ارزش ثانیه به ثانیه وقتتان را داشته و به رشد شما بهعنوان یک معاملهگر و یک انسان، کمک کند.
پول درآوردن و کسب سود از معاملات صرفاً به کسب دانش و اطلاعات دربارهی نحوه کار و عملکرد دنیای مالی یا پیشبینی حرکت بعدی بازار محدود نمیشود؛ بلکه، برای رسیدن به این هدف میبایست طرز فکر و شخصیتتان را اصلاح کنید.
همانطور که بنجامین فرانکلین میگوید: سرمایهگذاری در کسب علم و دانش بیشترین سود را از آن شما خواهد کرد.
بهترین سال زندگی تو
کتابی از دارن هاردی که در آن 8 گام برای رسیدن به موفقیت را بیان می کند.
- گام اول: هدف گذاری
- گام دوم: مرور اشتباهات گذشته
- گام سوم: قدردان بودن
- گام چهارم: تک بعدی نبودن
- گام پنجم: طراحی نقشه برای موفقیت
- گام ششم: رشد فردی سبب پیشرفت زندگی می شود.
- گام هفتم: انعطاف پذیری در برنامه ها
- گام هشتم: اجرا کردن برنامه ها
کتاب معامله گر منضبط
فرصتهای بی نهایت برای به دست آوردن یا از دست معامله گر نا موفق دادن
قیمتها همیشه در حال تغییر هستند
ذهن بر تصمیم گیری تان تأثیر میگذارد
خاطرات میتوانند خطرناک باشند
هیچ کس مسئول شکستها و موفقیتهای شما نیست
اگر میخواهید بازار را بشناسید، ابتدا باید خودتان را بشناسید
صاحب نظران راجع به کتاب «معامله گر منضبط» چه میگویند؟
این روزها در مورد سرمایه گذاری در بورس، رمز ارزها و دیگر بازارهای مالی و یادگیری نحوه سرمایه گذاری زیاد می شنویم. یکی از مسائلی که کمتر به آن پرداخته می شود، روانشناسی بازار و تاثیر گذاری احساسات و ذهنیت بر معامله گری است.
بهتر است بدانید، 95 درصد معامله گران بازنده هستند، نه به این دلیل که نمیتوانند برنده شوند، بلکه به این دلیل که نمیتوانند احساسات خود را کنترل کنند.
مارک داگلاس در کتاب معامله گر منضبط نشان میدهد که چگونه مسائل ذهنی که به ما اجازه میدهند در جامعه به طور موثر عمل کنیم، اغلب به موانع روانی در معامله گری تبدیل میشوند.
کتاب معامله گر منضبط پس از بررسی نحوه ایجاد نگرشهای باختن، شما را برای “پاکسازی ذهنی کامل” از فرایندهای فکری ریشه دار آماده میکند. سپس به خواننده نشان میدهد که چگونه نگرشها و رفتارهایی که از موانع روانی عبور میکنند و منجر به موفقیت میشوند را به کار گیرد و استفاده کند.
معامله گری موفق به چیزی بیشتر از دانش و مهارتهای ارتباطی نیاز دارد.
در کتاب معامله گر منضبط، مارک داگلاس توضیح میدهد که چطور تقریباً همه چیزهایی که داشته را به دلیل تصمیمات معاملاتی بد از دست داده است.
این تجربه او را به بررسی دقیق خودش سوق داد و متوجه شد که احساسات، به ویژه ترس، او را به سمت بیاحتیاطی میکشانده است.
او در ادامه با توضیحی ساده و بسیار نافذ از نقش باورها و احساسات در معاملات مینویسد.
داگلاس یک معامله گر است که با معامله گران صحبت میکند. او بر مبنای تجزیه و تحلیل و توصیههای خود عمل میکند.
گاهی اوقات، ممکن است سبک نوشتن او ناخوشایند، سست و حتی دست و پا گیر باشد. با این حال، این اشکالات مانع از انتقال اطلاعات مهم و مفید نمیشود.
اگرچه کتاب معامله گر منضبط به طور خاص در مورد عوامل احساسی و روانی است که بر معاملات تأثیر میگذارد، اما خوانندگان احتمالاً متوجه میشوند که این تأثیرات در ابعاد دیگر زندگی آنها نیز وجود دارد.
معامله گر منضبط به شما کمک میکند تا با افراد معدودی آشنا شوید که یاد گرفته اند چگونه رفتار معاملاتی خود را کنترل کنند یعنی معدود معامله گران که به طور مداوم بیشترین درصد سود را از بازار کسب میکنند.
این کتاب یک رویکرد سیستماتیک و گام به گام برای پیروزی شدن در هر روز، هر هفته و هر ماه را ایجاد می کند.
این کتاب به چهار بخش تقسیم شده است:
- مروری بر الزامات روانی محیط معاملات
- تعریفی از مشکلات و چالشهای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق
- بینشهای اساسی درباره اینکه چه رفتاری باید تغییر کند و چگونه چارچوبی را برای دستیابی به این هدف ایجاد کنیم
- چگونه مهارتهای معاملاتی خاصی را بر اساس چشم اندازی روشن و عینی در مورد عملکرد بازار توسعه دهیم.
اگر می خواهید با سرمایه گذاری و بهترین روش های آن آشنا شوید، مطالعه مقاله زیر می تواند کمک زیادی به شما کند.
با اصول سرمایه گذاری و بهترین روش های آن آشنا شوید
اکثر ما به خوبی با اصول سرمایهگذاری آشنا نیستیم و نمیدانیم که باید از کجا شروع کرد و به کجا رسید.
اگر شما هم درباره این فعالیت اقتصادی سوالات زیادی دارید،این مقاله می تواند به شما کمک کند.
اکثر معامله گر نا موفق معامله گران جدید نمیدانند که عادات و اعتقادات آنها، که در دنیای خارج به آنها کمکهای زیادی کرده است، هنگام معامله گری ممکن است به مانع تبدیل شوند.
معامله گری نیاز به نظم و انضباط بسیار بیشتری نسبت به سایر فعالیتها دارد.در بازارهای مالی شما رئیس خودتان هستید.
میتوانید به عنوان یک معامله گر تقریباً بی نهایت پول بدست آورید یا از دست بدهید، بنابراین باید مراقب باشید و نظم داشته باشید.
زیرا بسیاری از افراد به دلیل عدم نظم و انضباط و کنترل احساسات خود متحمل ضررهای فاجعه باری میشوند.
اگرچه نمیتوانید بازار را کنترل کنید، اما میتوانید طرز فکر خود را در مورد آن کنترل کنید. خودکنترلی، مهار احساسات و انعطاف پذیری بخشی از بازار نیستند. آنها بخشی از شخصیت شما هستند.
باید آنها را بیاموزید تا به ماهیت وجودی تان تبدیل شوند. میتوانید این کار را با آزمایش و خطا انجام دهید، اما این یک روند طولانی است و هیچ تضمینی برای موفقیت ندارد.
کتاب از طمع تا وحشت
کتاب از طمع تا وحشت آینه ای روان شناختی مقابل روی فعالان بورس می گذارد.
این آینه از یک سو به خواننده نشان می دهد که در حوزه ی بورس چه تیپ شخصیتی دارد و از سوی دیگر ویژگی های سایر تیپ های شخصیتی را که هر بورس باز، احتمالاً کمی از آن ها را در خود دارد و هر از چندی به دردسر آن ها گرفتار می شود، شرح می دهد.
در مطلب خلاصه کتاب از طمع تا وحشت ذکر میکنیم که محور اصلی این کتاب، بررسی 10 تیپ شخصیتی مشکل آفرین در بورس است که هر یک از ما، کم و بیش قدری از خصوصیات هر کدام از این تیپ ها را در خود داریم.
شناخت این روحیات به طور حتم به ما کمک می کند سرمایه گذار بهتری باشیم و هم خود و هم اقتصاد و نظام تولید از آن نفع ببریم.
کتاب هنر شفاف اندیشیدین
کتاب هنر شفاف اندیشیدن کتابی است تاثیرگذار از رولف دوبلی، که به اشتباهاتی که در هنگام تصمیمگیری و فکر کردن با آن مواجه میشویم، میپردازد.
کتاب هنر شفاف اندیشیدن یکی از کتابهای خوب در حوزهی رشد فردی است.
خواندن این کتاب مفید را به شما توصیه میکنم. در ادامه این مطلب از بلاگ بامبو خلاصه کتاب هنر شفاف اندیشیدن برای شما شرح دادهام.
حقیقت آن است که خواسته یا نا خواسته آدمی در طول زندگی خود دچار خطاهای زیادی در ابعاد مختلف میشود ولی شناخت و پیشبینی خطاهای پیش رو کار مشکلی است.
اما اگر یک کتاب شبیه یک دایرهالمعارف، لیست جامعی از این خطاها را پیش روی ما قرار داده و ذهن ما را از خطاهای کرده و ناکردهاش آگاه کند، میتوان پیشبینی کرد که احتمال رخداد خطاهای بعدی نیز میتواند کمتر شود.
عدم آگاهی منجر به عملکردهای غلط میشود و آگاهی بدون شک میتواند از درصدی از این خطاها جلوگیری کند، عموم خطاهایی که از انسان نیز سر میزند از نحوه تفکر اون نشات میگیرد.
به نوعی خطاها، خطاهای ذهنیاند، کتاب هنر شفاف اندیشیدن شما را در برابر خطاهای خود قرار میدهد و فرصت بررسی مجدد ذهن و عملکرد شما را فراهم میکند.
دیدگاه شما