مشکلات شغلی یک تریدر
تریدر بودن در بازارهای مالی شغلی است که صدای طبلش از دور برای همه بسیار جذاب و خوش است. اما وقتی که واردش میشوید تازه میفهمید که مشکلات شغلی یک تریدر چیست؟ و چگونه روی زندگی یک فرد میتواند اثر بگذارد. میخواهم امروز با شما کمی خودمانیتر بنشینیم و حرفهایی بزنیم که در هیچ کتابی به شما نمیگویند. پس اگر شما هنوز وارد این شغل نشدهاید و قصد دارید که وارد این حرفه جذاب اما دشوار شوید، ابتدا ذهن خود را از همه چیز پاک کنید و لطفا تا پایان این مقاله با من همراه باشید.
قصه از کجا شروع شد
روزی روزگاری که خدا نصیب گرگ بیابان هم نکند، بازار کار خراب شد. تورم بهشدت بالا رفت و رکود عجیبی کل جامعه رو گرفته بود. طوری که اگر هر پیشنهاد کاری به شما میشد، با یک دو دوتا چهارتای ساده میشد فهمید که اگر همان سرمایه را در بانک بگذاریم سودش بیشتر است، پس صرف ندارد.
روزی در یک آژانس (خدا خیرش بدهد) درحال رفتن به سمت مقصد بودم که با راننده مشغول گفتگو شدیم. هیچوقت یادم نمیرود که به من گفت منم مثل شما بودم اما اکنون در اوقات بیکاریم در بازارهای مالی بورس و فارکس مشغول مطالعه و ترید هستم.
تا رسیدن به مقصد برایم کمی تعریف کرد اما من راستش چیزی متوجه نشدم. تنها گزینه مثبتی که داشت این بود که به من نرمافزار متاتریدر را معرفی کرد که میتوانی بهصورت آزمایشی با آن معامله کنی تا در آینده یک تریدر شوی.
چند هفتهای طول کشید تا سردربیاورم که داستان از چه قرار است. در آن زمان هم هنوز شبکههای اجتماعی وجود نداشت. در نهایت هم به دلیل نبودن سایتها و فیلمهای آموزشی و کسی که به عنوان پیشکسوت مرا راهنمایی کند، شاید اندازه 10 بار خرید یک محصول آموزشی، من زیان دادم تا به اشتباهات خود پی ببرم. در نهایت راه زندگی کردن بهعنوان یک تریدر را از بازار با هزینه گزافی آموختم.
چرا مردم تریدر میشوند
میتوانم با قطعیت بگویم که اکثر (بیش از 90%) مردم با امید ثروتمندشدن میخواهند در بازارهای مالی تریدر شوند. حقیقت این است که همه ما تحت تاثیر تبلیغات زندگی آسان، لوکس و بدون دغدغه مالی هستیم که دوری از این وسوسهها بسیار دشوار است. خود من هم بزرگترین سیلیهای بازار را به همین دلیل خوردم.
تریدر بودن یا نبودن، مسئله این است
چه کسی دوست ندارد در یک متر مربع جا و با آرامش کامل درحال نوشیدن یک فنجان نوشیدنی (غیرالکلی) و بدون نیاز به یک کارفرما وبدون محدودیت تایم کاری یا دغدغههای روزانه دیگر مثل ترافیک و گرما و سرما و مردم بعضا عصبانی در کوچه و خیابان، از هرجای دنیا سودآوری کند و درآمد داشته باشد؟
این ایدهآلترین تعریف از شغل یک تریدر است. از نظر شخصی من هرکسی چنین پیشنهاد شغلی جذابی را رد کند، در این دنیا زندگی نکرده است!
اما مشکل اینجاست که همیشه تعاریف ما از زندگی با آنچه که در واقعیت وجود دارد، کمی بیشتر از خیلی خیلی زیاد متفاوت است. چرا؟
چون اکثر مردم برا تریدر شدن، بدون داشتن هدفی مشخص و فقط برای کسب درآمد وارد بازارهای مالی میشوند. معمولا این افراد را میتوان در سه گروه زیر دستهبندی کرد
تریدرهای گروه اول
افرادی که ناخودآگاه و برای دستگرمی و ایجاد یک حس خوب و گذرا و با هدف بالا بردن آدرنالین خون خود، وارد بازارهای مالی میشوند. این افراد را میتوان با قماربازان ناف لاسوگاس نیز مقایسه کرد. آنها معمولا علاقهای به کسب درآمد ندارند و با هر نتیجهای خوشحالند. از این نوع تریدرها به بازندگان حرفهای نیز میتوان نام برد.
معمولا این افراد در مشاغل خود درآمد خوبی را دارند، اما همچنان اصرار دارند که مقداری از سرمایه خود را با سرمایهگذاری و ترید کردن در بازارهای مالی از دست بدهند.
تریدرهای گروه دوم
گروه دوم افرادی هستند که بسیار آرمانگرا و بلند پروازند. آنها میخواهند که در بازارهای مالی، یک تریدر شوند تا به همه ثابت کنند که شخصیتی منحصر بهفرد هستند تا پدر و مادرش و عمه کتی به او افتخار کنند. اگر این افراد را ریشهیابی کنید میبینیم که نهایتا با یک ویدیویی انگیزشی به این بازار وارد شدند و اصلا تمرکزی روی کار ندارند و بعد از مدتی میبینند که اصلا علاقهای هم به تریدر بودن در آنها وجود نداشته است.
یکیدیگر از افرادی که در همین دسته تریدرهای بلندپرواز جای میگیرند، افراد بدهکار و مالباخته هستند. امیدوارم که برای هیچکس پیشنیاید، اما من پیامهای بسیاری دریافت میکنم که بهعنوان مثال میگویند که ما سرمایهمان را در فلان کار از دست دادیم و اکنون میخواهیم با معامله در این بازار جبران گذشته را بکنیم و یا اینکه من بدهکارم و میخواهم با اینکار بدهیم را پرداخت کنم.
واقعیت این است که دو نوع جواب برای این افراد وجود دارد. یکی اینکه واقعیت را بگوییم و دیگری اینکه واقعیت را نگوییم.
برایتان مثالی میزنم. حتما همه شما روی لبه جدول راه رفتهاید. حتی من دیدهام که بعضیها میدوند، میپرند و . اما بیایید همین جدول را ببریم و بالای برج میلاد بگذاریم، آیا بازهم میتوانید روی آن راه بروید؟
مشکل دقیقا همینجاست، وقتی که ذهن شما از چیزی بترسد، دیگر مغزتان کارایی لازم را نخواهد داشت. وارن بافت هم که باشید در چنین شرایطی فرقی نخواهد کرد.
تریدرهای گروه سوم
تریدرهای حرفهای و افرادی که برای زندگی این شغل را اهمیت داشتن لبه معاملاتی برمیگزینند. این افراد معمولا از لحاظ تیپ شخصیتی، انسانهای گوشهگیری هستند، کمصحبت، منظم، آرمانگرا، اما صبورند و عموما افراد باهوشی هستند. در ادامه بیشتر راجع به این افراد صحبت میکنیم.
هر فردی که میخواهد وارد بازارهای مالی و به اصطلاح تریدر شود، باید به این سوال پاسخ دهد که چرا بازارهای مالی را انتخاب کردهام؟
اشتباه نکنید، تریدر بودن یک بازی نیست، یک شغل است. افرادی که در بازارهای مالی کار میکنند، درواقع از این راه زندگی میکنند. درست مثل کسی که میخواهد مهندس یا یک حسابدار. اگر شخصی فقط برای اینکه پولدار شود، شغلش را انتخاب کند، بعد از اینکه به نتیجه مورد نظر نرسد، کاملا سرخورده خواهد شد. پس اگر هدفتان ماندن در بازارهای مالی است، تریدر بودن در بازارهای مالی را به چشم یک شغل ببینید و نه فقط میانبری برای پولدار شدن. در این حرفه نیز مثل بقیه شغلها، هم روزهای خوب هست و هم روزهای بد.
مشکلات شغلی یک تریدر
اما شغل تریدری در بازارهای مالی هم مثل خیلی از مشاغل دیگر میتواند معایب و مشکلات زیادی خصوصا از لحاظ سلامت فیزیکی و روانی، برای ما ایجاد کند. این عوارض چه بخواهیم و چه نخواهیم در زندگی ما اثرگذار خواهد بود؛ پس سعی کنید قبل از اینکه وارد این حرفه شوید عوارض آن را خوب بشناسید و خود را با آن وفق دهید.
تریدر بدون امنیت شغلی
معمولا درصد زیادی از تریدرهای فعال در ایران بیمه و سابقه کار ندارند. بعد از سالها تحلیل و ترید در بازارهای مختلف به خودتان میآیید و میبینید که فقط خودتان هستید و خودتان، کسی از یک تریدر حمایت نمیکند، هیچ صنف یا سازمانی برای رسیدگی به مشکلات و شکایات وجود ندارد، جالبتر اینکه اگر دربازارهای جهانی هم فعال باشید، دستتان بهجایی نمیرسد.
پس اگر میخواهید یک تریدر شوید من پیشنهاد میکنم که از بیمههای خویشفرما و یا بیمههای شرکتهای خصوصی برای عمر و سرمایه استفاده کنید. البته درصد کمی از تریدرها و تحلیلگران بورسی هم هستند که در شرکتهای فعال در این زمینه و یا کارگزاریهای مختلف مشغول بهکار میشوند؛ معمولا این دسته از افراد مشکلی از بابت سابقه شغلی و یا بیمه ندارند.
تریدر بی تحرک
اگر مثل من علاقهمند باشید، بعد از سالها تحلیل و ترید به خودتان میآیید و میبینید که در روز 16 تا 20 ساعت را پای نمودار و روی یک صندلی و بدون تحرک نشستهاید. خوب دیگر همه ما میدانیم که کمتحرکی و پشتمیزنشینی یکی از عوامل مضر برای سلامتی ما محسوب میشود.
پس سعی کنید جدای از کار ساعاتی را در روز و برای ورزش و تحرک کنار بگذارید. ضمن اینکه شما برای ترید نیازی به ثابت ماندن ندارید، میتوانید سفر کنید و همزمان ترید کنید. مثلا یک هفته ویلایی را با منظره عالی در یکی از شهرهای شمالی کشور اجاره و آنجا کار کنید (اینکار تاثیر بسیار چشمگیری روی عملکرد ذهنی شما خواهد گذاشت).
تریدر فراموشکار
معمولا تریدرها بهخاطر اینکه غرق در اعداد و ارقام هستند، در اکثر مواقع و حتی در خواب هم به معاملات خود فکر میکنند، برای همین خیلی بیشتر از افراد عادی در فکر فرو میروند. این قضیه در دید عموم تریدرها افراد کم توجه و بعضا فراموشکاری بهنظر بیایند.
اگر از یک تریدر بپرسید که "دیشب شام چه خوردی؟" احتمال زیادی وجود دارد که فراموش کرده باشد. اما اگر از او بپرسید که در فلان تاریخ چه اتفاقی افتاد که قیمت فلان سهم ریخت، سریع و با جزئیات کامل برایتان شرح میدهد.
پس اهمیت داشتن لبه معاملاتی اگر فردی را ملاقات کردید که مجبور شدید هر حرفی را چندبار برایش تکرار کنید، درحالی که او به یک گوشه خیره شده و مثل مجسمه خشک شده است؛ نگران نباشید احتمالا با یک تریدر روبهرو شدهاید.
عوارض کمخوابی و بیخوابی
یکی از مشکلاتی که تقریبا همه تریدرها با آن روبهرو میشوند، کمخوابی و بیخوابی است. براساس نوع استراتژی، تریدرها ممکن است که روزی 16 الی 18 ساعت هم مجبور باشند که پای چارت بمانند. همچنین اثر نگاه کردن طولانی به صفحه نمایشگر به مدت طولانی، مخصوصا در تایم شب، میتواند علاوهبر کمخوابی، برای یک تریدر مشکلات بینایی را نیز بههمراه داشته باشد.
برای حل این مشکل، میتوان از استراتژیهای معاملاتی میانمدت و بلندمدت استفاده کرد و یا حتی بازارهایی را انتخاب کرد که 24 ساعته نباشند.
مشکلات روانی یک تریدر
شاید یک تریدر بیشترین چالشی که دارد همین احساسات مختلفی است که در زمانهای مختلف برایش پیش میآید. من شخصی را میشناختم که وقتی ریزش قیمت را در یک سهم دید، با اینکه تنها از سودش ضرر کرده بود، بازهم سکته قلبی کرد و کارش به بیمارستان کشید.
باور کنید که این یک شوخی نیست و احساسات در تریدرها میتوانند معضلهای بسیار زیادی را برای ما بهوجود بیاورند که باعث عدم موفقیت یک تریدر باشد. در ادامه باهم چند مورد از اشتباهات شغلی یک تریدر را بررسی میکنیم.
اضطراب زیاد
برای همه تریدرها پیش آمده که در گوشهای دنج درحال معامله هستید که ناگهان بازار خراب شده و دستهای پشت پرده و همه دنیا دست بهدست هم میدهند که شما ضرر کنید.
این زمان است که استرس و اضطراب در ما پدیدار میشود. میزان بروز احساسات و آستانه تحمل فشار، در طول ترید و برای هر فردی ممکن است متفاوت باشد. اما بدون شک میزان کنترل بر استرس و اضطراب یک تریدر در نتیجه عملکرد او تاثیر مستقیم خواهد داشت.
یعنی هرقدر یک تریدر بتواند آستانه تحمل فشار بالاتری داشته باشد و بتواند احساسات خود را بیشتر کنترل کند، مسلما نتیجه عملکرد بهتری نیز خواهد داشت.
راه حل
ترس از شکست و از دست دادن سرمایه و . همه اینها در ذهن ما است. یادمان باشد که سود و زیان یک مسئله کاملا نسبی و وابسته به زمان است. یعنی وقتی یک تریدر وارد معاملهای میشود، تا زمانیکه از معامله خارج نشود، سود و زیانی ندیده است و این ذهن ما است که باعث میشود تا یک تریدر سودهایش را سریع خارج کند اما به ضررهایش اجازه پیشرفت بدهد.
اگر در زمان یک معامله استرس زیادی به شما وارد میشود پس حجم معاملاتتان را کمتر کنید. زیرا شما هنوز برای آن حجم آمادگی لازم را ندارید. سعی کنید آنقدر این تمرین را ادامه دهید تا اینکه اگر معامله بازی هم داشتید بتوانید با خیال راحت و بدون هیچ استرسی بخوابید.
احساس غرور
غرور یکی از مشکلات رایج و بسیار خطرناک در تریدری است. بسیاری از معاملهگران، دقیقا زمانیکه احساس میکنند تبدیل به استادان معاملهگری شدهاند، ضررهای بزرگی میکنند. افراد مبتدی بعد از چندین ترید موفق، اعتماد به نفس زیادی را کسب میکنند.
این امر حتی برای تریدرهای حرفهای نیز میتواند اتفاق بیفتد. موفقیتهای منظم و پشت سر هم ذهن آنها را از واقعیت دور میکند. درست همینجا است که بازار به ما درسهای بزرگی میدهد.
راه حل
برای حل این مشکل باید بگویم که سعی کنید برای خود یک استراتژی معاملاتی تهیه کنید و طبق آن عمل کنید. به امید سود بیشتر زیاد ترید نکنید و همیشه به استراتژی خود وفادار باشید، حتی اگر ضرر کردید، با دل و جان ضررها را بپذیرید.
در اینصورت اگر سود هم کردید نباید هیچگاه خارج از استراتژی خود معامله کنید. این قضه را باور کنید که همه سودهای بازار مال ما نیست. همانطور که یک شیر از یک گله فقط یک شکار را انتخاب میکند، ماهم بهاندازه سهم خود از بازار سود میکنیم. برای خود یک تارگت روزانه برای سود و ضرر تعریف کنید و اگر در روز به همان مقدار سود/ضرر کردید، دیگر در آن روز ترید نکنید.
اهمیت استراتژی خروج 1
در ژوئن 2008 مجموعه مقالاتی در سه قسمت، با عنوان “اهمیت استراتژی خروج” در خبرنامه سایت www.YourTradingCoach.com، منتشر کردم.
گمان می کنم، این مجموعه یکی از مهم ترین مجموعه مقالاتی بوده که تاکنون منتشر کرده ام. مایه خرسندی است که خوانندگان آنچه ارائه شده است را در باز خوردهای شان با ارزش دانسته اند.
بنابراین … مجموعه حاضر برای راحتی مطالعه، به صورت کتاب الکترنیکی ارائه شده است. امید است مورد استفاده قرار گیرد.
مقاله ۱- هیچ استراتژی خروج بی نقصی وجود ندارد
امروز صبح باز هم با معامله گری در مورد خروج گفتگو می کردم و فکر کردم زمان آن رسیده است که درکم از اصول اولیه استراتژی خروج و مدیریت خروج را با دیگران به اشتراک بگذارم.
ناحیه خروج، ناحیه ای از معامله است که نسبت به دیگر انتهای معامله (ناحیه ورود) توجه بسیار کمی به آن می شود. به هر یک از فروم های معامله گری فارکس که بروید، سلسله بحثهایی در خصوص آخرین روش ورود پیدا می کنید، اما تعداد کمی از موضوعات به بحث هوشمند در مورد خروج می پردازند.
به نظر من موفقیت شما در معامله بیشتر از اینکه به ورودتان مربوط باشد به چگونگی خروج تان از معاملات بستگی دارد.
امروزه در بحثهای مدیریت ریسک، قصد نداریم از استراتژی های انتخاب ریسک تعریف شده استفاده کنیم. من معتقدم که روشی عالی برای مدیریت ریسک در یک موقعیت معامله در نوسان و یا موقیتهای معاملاتی چارچوب زمانی وجود دارد، که شاید بتواند موضوع مقالات یا ویدئوهای بیشتر باشد.
اکنون، قرار دادن حد ضرر استاندارد و مدیریت خروج را مورد توجه قرار می دهیم.
بنابراین، بهترین روش کدام یک از موارد زیر است؟
آیا باید از حد ضرر تنگ (tight) برای توقف سریع زیان استفاده کنیم، یا یک حد ضرر وسیع (wide) که اجازه می دهد، فضایی برای حرکت وجود داشته باشد؟
- با چه سرعتی باید حد ضرر را به نقطه سر به سر منتقل کنیم؟
- آیا ما باید سود را در یک هدف برداشت کنیم، یا باید اجازه دهیم که سودها رشد کنند، یا بعد از یک قیمت مشخص حد ضرر را تعقیبی (trailing stop) قرار دهیم؟
به عنوان مثال، به نمودارهای پوند-دلار در چارچوب زمانی پنج دقیقه نگاه می کنیم، هر چند اصول برای هر بازار و هر چارچوب زمانی یکسان است.
در شکل 1، فرض کنید که آرایش (setup) معاملاتی ما بر اساس قطع کردن میانگینهای متحرک باشد، و با باز شدن اولین شمع بعد از شمع سبز وارد معامله خرید شده باشیم. نقطه ورود در 1.9727 مشخص شده است. حدضرر تنگ می تواند نقطه ای باشد که با S/L1 زیر شمع سبز مشخص شده است. حد ضرر وسیعتر می تواند نقطه S/L2 زیر آخرین سوینگ پایین سبزرنگ در 1.9700 باشد. در این صورت، آیا این یک معامله خوب است؟ در واقع سود یا ضرر به مدیریت ما در معامله و محل خروج ما بستگی دارد.
اگر در سطح 1.9750 که با A مشخص شده است بنا به انتظارمان از توقف کوتاه قیمت در اعداد رند برداشت سود کنیم، معامله خوبی داشته ایم. اگر حد ضرر را در حرکت اول از هر یک از S/L های ۱ یا ۲ به نقطه سر به سر منتقل کنیم ودر نقطه B حد ضررمان فعال شود ، در آن صورت به نظر من، با اینکه سودی نداریم که به عنوان نتیجه کارمان نشان دهیم، معامله خوبی انجام داده ایم. اگر حد ضررمان را به نقطه سر به سر منتقل نکنیم ، فرصتی دیگر در C برای خروج در سطح 1.9750 وقتی قیمت برای بار دوم از حرکت باز می ماند، وجود داشت. باز هم یک خروج خوب تنها وقتی قابل تشخیص است که بتوانیم کل بازار را ببینیم. اگر آن را نبندیم بدلیل اینکه شنیده ایم که: “بهترین کار این است که اجازه دهیم سود رشد کند و حد ضرر ها را در پایین حرکتهای نوسانی (Swing) انتقال دهید.” ، در آن صورت ممکن است با ریزش قیمت به زیر B و در D حد ضررمان با دو پیپ ضرر فعال شود. این اصلا نتیجه خوبی نیست ولی حداقل ضرر کوچک است. بدون شک بهتر از این است که (بعد از اینکه مدتی در سود بوده ایم) در E وقتی قیمت S/L1 را لمس می کند ، یا در نقطه F وقتی قیمت S/L2 را لمس می کند ضرر بزرگتری را متحمل شویم.
و البته در این مورد اگر شما بدون ترس عمل کنید و خروج در S/L2 را از دست بدهید، و همچنان در معامله باقی بمانید و امیدوار باشید، آرزو کنید و دعا کنید که بازار برگردد، با رسیدن اخبار اقتصادی که بازار را برمی گرداند و در جهت مورد علاقه شما به حرکت در می آورد، با سود بسیار بیشتر، پاداش خود را می گیرید. و بازار اندکی بالاتر از این حد نیز رفته است.
پس بهترین تکنیک حدضرر در این خصوص کدام بوده است؟ در واقع روش قماربازانه – قرار ندادن هیچ حدضرری- در اینجا استفاده شده است ، ولی هیچ معامله گر جدی این کار را مجاز نمی داند. بازار ممکن است به راحتی در جهت دیگری حرکت کند، و احتمالا در معامله بعدی یا بعداز آن این اتفاق می افتد، و با یک گام بلند معامله گر را به شکست نهایی در معامله گری نزدیک می کند. برای آن دسته از ما که به مدیریت ریسک علاقه مندیم، برداشت سود در اهداف از پیش تعیین شده ( در این مثال سطح 1.9750 در نقطه A ) بهترین نتیجه است. حد ضررهای تعقیبی کارآمد نیستند. و حد ضرر تنگ تر، در این مثال S/L1 به طور واضح در حداقل کردن ضرر وقتی که بازار از رفتن به قیمتهای بالاتر باز می ماند، بهتر از حد ضرر وسیع در S/L2 است.
مثال دیگری را بررسی می کنیم که در شکل ۲ نشان داده شده است. همان نمودار قبلی است. فقط به زمان جلوتر حرکت کرده ایم.
این بار عدم موفقیت در نفوذ به سطح 1.9750 را در دو موقعیت و رسیدن به مینیمم پایین جدید بررسی می کنیم. ما در شکست مینیمم پایینتر در 1.9715 که در شکل ۲ نشان داده شده است وارد معامله فروش می شویم. کسانی که از حد ضرر تنگ استفاده می کنند می توانند از S/L1 بالای آخرین شمع سبز و دوجی استفاده کنند. و برای کسانی که از حد ضرر وسیعتر استفاده می کنند، بالای نوسان بالایی در مجاورت S/L2 می تواند قرار داده شود.
کدامیک در اینجا بهتر است؟ حد ضرر وسیعتر یا حد ضرر تنگ تر؟ برداشت سود در سطوح هدف از پیش تعیین شده یا حد ضرر تعقیبی؟
در این مثال می توانیم صفرها را در 1.9700 هدف بگیریم که به برداشت سود در نقطه A منجر می شود. نتیجه خوبی است، چرا که سودی را ذخیره کرده ایم. اگر ترجیح مان این باشد که به جای اینکه فقط قیمت هدف را لمس کند، کند شدن بیشتر قیمت را در سطوح هدفمان ببینیم، در عدم موفقیت در شکست در نقطه B در زیر صفرها خارج خواهیم شد. باز هم نتیجه خوبی است. مشابه دفعه قبل، ده پیپ آن طرفتر.
اگر در نقاط هدف برداشت سود نکنیم، و فقط حد ضرر را تعقیب دهیم، در آن صورت بسته به اینکه حد ضرر به نقطه سر به سر منتقل شده باشد یا در S/L1 یا S/L2 مانده باشد، در نقاط C، D یا E از بازار خارج خواهیم شد.
این بار قمار باز ما شانسی در این مورد نداشت. ثابت شده است که نگه داشتن معامله بعد از حد ضرر یا در واقع بدون حد ضرر، استراتژی بسیار بدی است، و بسته به اینکه چقدر نگه داشته شود می تواند آخرین معامله ای باشد که فرد انجام می دهد.
بنا براین بار دیگر در این مثال ، یک حد ضرر تنگ تر در حداقل کردن خطر زمانی که معامله بد می شود، به طور واضح بهتر از حدضرر گسترده بود و برداشت سود در سطوح از پیش تعیین شده بهتر از حد ضرر تعقیبی بود.
ولی آیا همیشه همین طور است؟ نه مطلقا” نه. دو مثال می آورم تا این موضوع را نشان دهم.
( لازم است توضیح اضافه کوتاهی بدهم: در همه تبلیغات فروش نشان می دهند که استراتژیشان در معامله های سودده موفق بوده است، تا دلیلی باشد که استراتژی معاملاتی شان را با پرداختن دلار هایی که با سختی بدست آورده اید بخرید، مثالها برای آن تبلیغ انتخاب شده اند تا همان نتیجه ای را نشان بدهند که شما می خواهید ببینید. درست مانند من که این مثالها را انتخاب کرده ام. نمودارهای درون تبلیغات و همچنین این که بتوانند در آینده سودده باشند را باور نکنید. به مقاله مان برگردیم…)
به مثال سوم توجه کنید:
شکل ۳ یک ورود به معامله فروش را در ادامه نزول مومنتوم نشان می دهد که ورود به فروش در 1.9672 بوده است. یک حد ضرر تنگ می توان در S/L1 درست در بالای سایه بالایی قرار داد. حد ضرر وسیعتر در S/L2 بالای نقطه بالایی نوسان قبلی خواهد بود.
هر آنچه برای موفقیت در بازارهای مالی احتیاج دارید
ورود به بازارهای جهانی آسان اما موفقیت و تداوم در آنها مشکل است!
رکن اصلی برای حضور هوشمندانه در تمام بازارهای مالی، آموزش دیدن و به روز نگه داشتن اطلاعات است! «آموزش»، یک مسیر درست برای رسیدن به موفقیت است. افراد زیادی در مسیر درست برای آموزش قرار نگرفتهاند و به همین علت در بازارهای مالی با شکست های متعددی مواجه میشوند. درنتیجه پس از شکستهای پی در پی سوالات زیادی هم در این زمینه پیش میآید.
برای مثال، چرا معاملهگران در اکثرا معاملات شکست میخورند؟ استراتژی درست کدام است؟ تحلیل فاندامنتال یک ارز چه تاثیری بر روی معاملات خواهد گذاشت؟ آیا با استفاده از شاخص های آنچین میتوان از تغییر روند مارکت سریعتر مطلع شد؟ دلیل اهمیت اقتصاد کلان چیست؟ آیا اخبار سوشال مدیا در روند بازار تاثیرگذار است؟ و. .
راز بزرگ معاملهگری که آکادمی رمزعلی برملا میکند !
تک بُعدی بودن در بازار های مالی هرگز جواب نمیدهد! قطعا تحلیل تکنیکال به تنهایی پاسخگو نیست! گاهی اوقات معامله گران متوجه دلیل تغییر روند بازار نمیشوند و تنها با دید تکنیکال اقدام به خرید در محدوده حمایتی میکنند و سپس منتظر بازگشت از آن سطح هستند. گاهی اوقات هم هرچه قیمت کاهش پیدا میکند، یک پله ورود میکنند تا میانگین کم کنند اما غافل از این که عوامل بسیار زیادی در بازار ارزهای دیجیتال تاثیرگذار هستند.
در این مواقع ممکن است سرمایه در خواب برود و یا تقاضایی نباشد که قیمت را رو به بالا حرکت دهد. دقیقا در این نقاط است که سرمایهگذاران متضرر میشوند. اگر خوش شانس باشند و متضرر هم نشوند تحلیل اشتباهی انجام دادهاند و بازار بر خلاف تحلیل آنها پیش رفته است! واقعیت این است که بازار فعلی به آن حد از پیچیدگی و پختگی رسیده است که دیگر نمیتوان آن را صرفا با اندیکاتورها و تحلیل تکنیکال پیشبینی و تحلیل کرد ویا صرفا در کانال های سیگنال عضو شد.
نیاز معامله گران، تحلیل تکنیکالی است که با روانشناسی افراد و مارکت، همچنین استراتژی صحیح پرایس اکشن و میزان عرضه و تقاضا آمیخته شده باشد تا در نهایت تاییدیه های مطمئنی به آنها دهد. اما کافی نیست! چون یک معامله گر در چارت، چیزی که اتفاق افتاده است را مشاهده میکند نه آن چیزی که قرار است اتفاق بیافتد!
اصل اول برای حضور در بازارهای مالی دانستن اقتصاد کلان است، اما همچنان کافی نیست!
اقتصاد کلان همیشه متغیر اصلی بازارهای مالی برای سناریو های بلند مدت و میان مدت است. همچنین نوسانات بازارهای مالی متاثر از عوامل اقتصاد کلاناند. عواملی مانند سیاست های پولی و سیاست های مالی، تنش های ژئوپولتیک، مشکلات زنجیره تامین و. . یک سرمایه گذار موفق با شناخت و تحلیل دادههای اقتصادی متوجه خواهد شد که قرار است در بازارهای مالی چه اتفاقی رخ دهد و یا حتی مومنتوم بازار عوض شود یا خیر.
راز بزرگ معامله گری، سبک جدید مارکت اکشن است!
مارکت اکشن برای حضور موفق در بازارهای مالی طراحی شده و یک سبک نوآور است که تیم آکادمی رمزعلی برای اولین بار اقدام به ارائه آن کرده است. در مارکت اکشن فرد متوجه خواهد شد که به چه مولفههایی در زمان مناسب چه میزان وزنی دهد و همچنین برای هرکدام چند سناریو خواهد داشت. در مارکت اکشن معاملهگر میداند که چه زمانی میتواند از منظر اقتصاد کلان معاملات ضد روند بگیرد و یا حتی چه روزها و هفتههایی معاملات باز نداشته باشد! فرد با مطالعه گذشته و چرخههای مختلف اقتصادی در بازار، تاثیر فاحش اقتصاد کلان را مشاهده خواهد کرد. دقیقا همینجاست که یک معاملهگر به درک و تجربه عمیقی از تاثیرات عوامل کلان پی خواهد برد.
نقش داده های درون شبکه در مارکت اکشن چیست؟
دادههای درون شبکه نقش مستقیم در کنار اقتصاد کلان دارند! در حقیقت مانند دومینو به یکدیگر متصلاند. ضرورت دارد که توام با اقتصاد کلان، تحرکات سرمایه گذاران سازمانی، صرافیها، نهنگها، معاملهگران بلندمدت و کوتاه مدت، سلامت شبکه، ارزندگی و حتی معاملات آپشن و فیوچرز و.. را به صورت تخصصی مورد بررسی قرار داد. اما ممکن است درتمام این شاخص ها اطلاعات نادرست و به اصطلاح پِرت یافت شود.
سبک مارکت اکشن به گونه ای طراحی شده است تا در کمترین زمان ممکن به موفقترین و صحیحترین دادهها رسید! یعنی تمام شاخصها و دادهها، بهینه و شخصی سازی شدهاند و حتی راه و روش تشخیص دادههای مهم از مابقی دادهها آورده شده است! در کنار آگاهی کامل از اقتصاد کلان و داده های درون شبکه برای سرمایه گذاری بر روی پروژهها باید بررسیهای لازم کامل انجام شود .
جایگاه تحلیل فاندامنتال (بنیادین) و اخبار سوشال مدیا در مارکت اکشن چیست؟
با اخبار سوشال مدیا شت کوینها بر سر زبان میافتند! گاهی اوقات ممکن است باتوجه به اخبار سوشال و حاشیه سازی، توجه افراد مبتدی با بالا رفتن منشن ها (تگ و هشتگ و . ) به یک ارز جلب شود. همینجاست که ارز مورد نظر پامپ میشود بدون آن که از نظر فاندامنتالی دید مثبتی برای ارائه داشته باشد. دادههای سوشال زمانی مثمر ثمر هستند که صحت یک پروژه تایید شده باشد. در این زمان است که میتواند دید خوبی به معامله گر دهد.
مارکت اکشن امیر رمزعلی
مارکت اکشن برای اولین بار توسط تیم آکادمی رمزعلی طراحی و اجرا شده است. در مارکت اکشن ارزهایی که اهمیت داشتن لبه معاملاتی در واچ لیست یا سبد سرمایه گذاری قرار داده میشوند از فیلترهای متعددی میگذرند. این سبک جدید کمک میکند با توجه به حوزه ی ارز انتخابی معیارهایی برای تایید پروژه وجود داشته باشد، آموزش و دسترسی به سایت های معتبر و جدید، همچنین فیلتر نویسی و داشبورد سازی از روش های جدید و مفید هم طراحی شده است.
این سبک تمام ابعاد بازارهای مالی را مورد بررسی قرار میدهد و درسایکلها و زمان های مختلف به هرکدام وزن مشخصی داده میشود که این وزن را علم اقتصاد کلان مشخص میکند. بعد از شناخت و درک کافی از اقتصاد کلان به دنبال ردپای سرمایه گذاران سازمانی و نهنگ ها و تحرکات آنها در شاخص های آنچین است و با روشی جدید از عرضه و اهمیت داشتن لبه معاملاتی تقاضا و سلامت شبکه و به طور کلی قدرت و تغییر مومنتوم آگاه شده و در بخش های تخصصی تر به مارکت دیتا میرسد که در نهایت دید زیبایی حتی در زمینه مدیریت ریسک بدست خواهد آمد.
اگر شما هم به مارکت اکشن علاقهمند شدید و خواهان یادگیری و اطلاعات بیشتر در این زمینه هستید، میتوانید به وبسایت آکادمی رمزعلی مراجعه نمایید.
مقدمه
آیا حساب معاملاتی شما دچار ضرر شده است؟ آیا احساس خستگی و ناامیدی دارید و میخواهید به کل تجارت را کنار بگذارید؟ در این مطلب با ما همراه باشید تا روشهای مدیریت ریسک و نجات دادن کسب و کار از موقعیتهای سخت را بررسی کنیم.
احتمالاً شنیده اید که چیزی در حدود 90 تا 95٪ افرادی که در بازارها پول معامله میکنند، در درازمدت شکست میخورند. در حالی که دلایل زیادی برای این شکست میتواند وجود داشته باشد، دلیل اصلی معمولاً مهارت مدیریت ریسک ضعیف یا عدم وجود آن است. غالباً، معاملهگران حتی از مدیریت ریسک و میزان مهم بودن آن آگاهی ندارند
جنگی را شروع نکنید که آماده پیروزی در آن نیستید
برای موفقیت در تجارت سه جنبه اصلی وجود دارد: توانایی فنی، نمودارخوانی، استراتژی معاملاتی که انتخاب میکنید، مدیریت پول که شامل مواردی از قبیل اینکه چقدر در هر معامله هزینه میکنید، تعیین اندازه موقعیت، توقف ضرر و اهداف سودمند میشود. سپس، جنبه ذهنی یا روانشناسی تجارت وجود دارد و هر سه این موارد (فنی، مدیریت پول و ذهنی) بهم پیوسته و در هم آمیخته شدهاند به گونهای که اگر یکی از دست برود، دو مورد دیگر معنایی ندارند.
امروزه ما بر مدیریت پول تمرکز کردهایم و مدیریت پول مهمترین مورد از سه بخشی است که در بالا ذکر شد. زیرا اگر به اندازه کافی بر روی مدیریت پول تمرکز نکرده و به درستی از آن مراقبت نکنید، طرز فکر شما کاملاً اشتباه خواهد بود و هر گونه توانایی که در خواندن نمودار فنی دارید بدون داشتن پول و مدیریت ریسک در اصل بیفایده است.
بنابراین، قبل از اینکه با پولی که به سختی به دست آوردهاید معامله را شروع کنید، باید یک سوال از خود بپرسید: آیا شما یک “جنگ” تجارت را شروع می کنید که واقعاً آماده پیروزی آن نیستید؟ این همان کاری است که بیشتر معاملهگران انجام می دهند و نهایتا ضرر میکنند.
هرگز قلعه را بدون محافظت رها نکنید
چه فایدهای دارد که یک ارتش کامل وارد جنگ شود و قلعه را با تمام ثروت خود (طلا، نقره، غیرنظامیان) بدون محافظت ترک کند؟ به همین دلیل است که دفاع وجود دارد. حتی در ارتشهای امروز، گارد ملی وجود دارد که در صورت تلاش هر کشوری برای حمله، آماده دفاع خواهد بود. حقیقت این است که انسانها همیشه از چیزی که برای آنها مهم است دفاع میکنند، پس چرا شما از پول خود دفاع نکنید؟
شما با دفاع از اولین و مهمترین دارایی خود، از حساب معاملاتی خود محافظت میکنید. سپس، معاملاتی با احتمال برنده شدن را انجام میدهید. به یاد داشته باشید، هرگز هنگام جنگیدن در “نبرد” تجارت، حساب بانکی خود را بدون محافظت باقی نگذارید. اکنون بیایید بررسی اهمیت داشتن لبه معاملاتی کنیم که این برای شما به عنوان یک معاملهگر چه معنایی دارد و مهمتر اینکه، چگونه میتوانید این کار را انجام دهید؟
این بدان معناست که شما تا زمانی که یک برنامه تجارت جامع در دست اجرا نداشته باشید، با پول واقعی تجارت را شروع نمیکنید. در برنامه تجارت شما باید جزئیاتی از جمله اینکه «آیا در هر تجارت ریسک وجود دارد و باید مدیریت ریسک انجام شود»، «حداکثر ضرری که میتوانید در معاملات متحمل شوید چقدر است» یا «قبل از اینکه یک معامله را متوقف کنید چه علائمی را در نمودارها مشاهده میکنید» را شامل شود. مطمئناً، یک برنامه معاملاتی جزئیات بیشتری دارد، اما اینها مهمترین موارد هستند.
چرا یک معاملهگر خوب بودن کافی نیست
استفاده بیش از حد از اهرم “ریسکهای احمقانه” یا ریسکهای بزرگ، دلیل اصلی بروز فاجعه در حساب معامله و شکست است. به همین دلیل است که حتی بهترین معاملهگران نیز میتوانند پول خود یا مشتریان را از دست بدهند.
اسکات سی. جانستون، نویسنده، به اینکه چگونه بسیاری از مدیران برجسته صندوقهای سرمایهگذاری یکصد میلیون دلاری را نابود کردهاند، زیرا نتوانستند به درستی از سرمایهها محافظت کنند، اشاره میکند. همان طور که مشاهده میکنید، تنها یک تاجر با اعتماد به نفس کاذب و مغرور میتواند خود و دیگران را متقاعد کند که از چیزی “مطمئن” است و سپس شرایط را به گونهای هدایت کند که منجر به فاجعه شود.
بسیاری از معاملهگران خوب در جهان وجود دارند که در بانکهای بزرگ و شرکتهای سرمایهگذاری مانند گلدمن ساکس و غیره استخدام میشوند. با این حال، همه آنها به اندازه کافی دوام نمیآورند تا بازدهی قابل توجهی داشته باشند زیرا فاقد توانایی ذهنی در مدیریت ریسک، برنامهریزی برای خسارات و اجرای صحیح و مداوم حفظ سرمایه در مدت زمان طولانی هستند. “معاملهگر خوب” فقط کسی نیست که میتواند نمودار را بخواند و حرکت بعدی آن را پیشبینی کند، بلکه کسی است که میداند چگونه ریسک را کنترل کند و سرمایه خود را در معرض خطر قرار داده، در معرض بازار قرار گیرد و این کار را به طور مداوم در هر معاملهای انجام بدهد.
اگر مهارت حفظ سرمایه شما خوب نیست، در معامله بازنده خواهید بود. به همین دلیل است که برخی از بهترین معاملهگران (تکنسین نمودار) و تحلیلگران بازار در نهایت “هیچکس” نیستند. اگر میخواهید “کسی” در بازار باشید، باید حفظ سرمایه را یاد بگیرید و آن را همیشه انجام دهید.
آیا سرمایه گذاری آنلاین در بورس امکانپذیر است؟
در سالهای نه چندان دور، سرمایه گذاری آنلاین در بورس یک رویای دست نیافتنی بود و مردم برای انجام معاملات خود میبایست در تالار معاملاتی بورس و یا کارگزاریها حضور مییافتند و سفارش خرید و فروش خود را اعمال میکردند. پس از سالها تلاش و گسترش اینترنت، این تکنولوژی به بازار سرمایه نیز نفوذ کرد و توانست بخش زیادی از معاملات را به خود اختصاص دهد.
در حال حاضر، بیشتر کارگزاریهای بورس، پلتفرمهای معاملات آنلاین را در اختیار کاربرانشان قرار میدهند. پوشیده نیست که معاملات آنلاین، با حذف واسطهها و کاهش اصطکاکهایی که وجود داشت، سرمایهگذاری را آسانتر کرده است.
مزایای سرمایه گذاری آنلاین در بورس
سرعت بالا
این امکان را دارید که به صورت لحظهای خرید و فروش کنید و از سرعت بالای اجرای معاملات لذت ببرید. البته، نقدشوندگی سهم را نیز باید در نظر بگیرید.
بدون محدودیت مکانی
هر کجا باشید، فقط با دسترسی به اینترنت و موبایل یا لپ تاپ میتوانید معاملات خود را ثبت کنید. حتی اگر در حال مسافرت در شهرهای مختلف باشید.
دسترسی آسان
همانطور که پیش از این اشاره کردیم، شما فقط با اینترنت و در اختیار داشتن، یک وسیله ارتباط با اینترنت مثل، گوشی همراه، لپ تاپ و یا رایانه، میتوانید در بورس سرمایه گذاری کرده و در معاملات شرکت داشته باشید.
بررسی وضعیت لحظهای سبد سرمایهگذاری خود
شما میتوانید با مراجعه به حساب کاربری خود، قیمت و تغییر وضعیت سهام خود را مشاهده و سود و زیان خود را محاسبه کنید.
حتی اگر از روشهای غیرمستقیم سرمایه گذاری در بورس مانند، صندوقهای سرمایهگذاری نیز استفاده کنید، این امکان وجود دارد که تغییر ارزش دارایی خود را به صورت لحظهای مشاهده کنید. اپلیکیشن و سایت مدیریت ثروت مانو، نمونهای از سرمایهگذاری آنلاین و غیرمستقیم در بورس محسوب میشود.
کنترل و انعطافپذیری بیشتر
زمان خرید و فروش سهام از اهمیت بالایی دارد و ممکن است با توجه به استراتژی معاملاتی که در نظر دارید، تصیمیم به خرید یا فروش سهمی را بگیرید. در گذشته برای اجرای معاملات خود میبایست با کارگزار خود تماس میگرفتید یا حضوری مراجعه میکردید، که معمولا زمان مناسب معامله میگذشت. اما در حال حاضر با سرمایه گذاری آنلاین در بورس، این امکان فراهم شده است که به صورت لحظهای، و طبق استراتژی معامله خود، سفارش خرید یا فروش خود را وارد کنید.
دسترسی به ابزارهای آنلاین
در فضای سرمایه گذاری آنلاین هزینه کمتر لزوماً به معنای یک محصول بیعیب و نقص نیست. بسیاری از کارگزاریهای بورسی مجموعهای چشمگیر از ابزارهای معاملاتی در اختیار کاربران قرار میدهند که کمک زیادی در بهینهسازی معاملات آنها میکند.
دسترسی سریع به اخبار بورس
هر لحظه اخبار اقتصادی مختلفی منتشر میشود که ممکن است تاثیر مثبت یا منفی روی سهام شما داشته باشد. بررسی این اخبار و تصمیمگیری سریع در مورد آن، در نبود اینترنت و محیط آنلاین سرمایهگذاری تقریبا غیرممکن بود.
معایب سرمایه گذاری آنلاین در بورس
البته، پوشیده نیست که سرمایهگذاری آنلاین معایبی نیز داشته باشد که مهمترین آنها به شرح زیر است.
به دلیل آسان بودن ثبت معاملات، خطر خرید و فروش سریع و بیرویه بالا میرود
از آنجا که سرمایه گذاری آنلاین در بورس بسیار آسان است و تنها با یک کلیک معامله انجام میشود، خطر انجام انتخابهای نامناسب و بیش از حد وجود دارد.
وابستگی به اینترنت
ماهیت سرمایه گذاری در بورس به صورت آنلاین، وابسته به وجود اینترنت است. اگر اتصال اینترنت خیلی کند باشد و یا ناگهان قطع شود، ممکن است یک معامله پر سود را از دست دهید و در رقابت سهام عقب بمانید.
خطاهای خرید به دلیل اشتباه کامپیوتری
قبل از شروع سرمایه گذاری آنلاین، مطمئن شوید که بر روی کار با کامپیوتر و اینترنت و سامانه معاملاتی تسلط کافی دارید. همانطور که اشاره کردیم، معامله آنلاین در بورس بسیار ساده است و گاهی فقط با یک کلیک خرید و فروش انجام میشود. کم نیستند افرادی که اشتباها به جای دکمه خرید، فروش (یا بالعکس) ثبت کردهاند و اغلب ضرر زیادی را تجربه کردهاند.
اعتیادآور بودن سرمایه گذاری آنلاین در بورس
معاملات آنلاین میتواند منجر به یک رفتار اعتیادآور شود. به دلیل سهولت در سرمایهگذاری و گاهی اوقات سود تصادفی که افراد شناسایی میکنند، دچار این آسیب میشوند که حتما هر روز باید معامله کنند. داشتن یک استراتژی خوب و پیروی از اصول مدیریت ریسک، بهترین راهکار برای حل این مشکل است.
سخن پایانی
تکنولوژی را میتوان به یک شمشیر دو لبه تشبیه کرد که با وجود مزایای بسیار زیادی که دارد، اگر درست از آن استفاده نشود، میتواند ضررهای هنگفتی را به بار آورد. نکته اصلی که نباید فراموش شود این است که سرمایهگذاری در بورس یک تخصص است و آنلاین یا آفلاین بودن آن در برابر تصمیمهایی که میگیرید چندان تفاوتی ندارد.
سامانه مدیریت ثروت مانو، این امکان را ایجاد کرده است که افراد بدون نیاز به کسب دانش تخصصی مالی و اقتصاد و صرف زمان، به صورت آنلاین و غیرمستقیم در بورس سرمایهگذاری کنند.
دیدگاه شما