واگرایی دو نماگر بورسی


۶۹ درصد سود در یک نیمه

دنیای اقتصاد : نیمه نخست 98 با درخشش ویژه بورس در برابر رکود دیگر بازارها به پایان رسید. یکه‌تازی بورس در 6 ماه نخست 98 با بازدهی 69 درصدی در برابر بازدهی منفی سکه و ارز رقم خورد. به این ترتیب بهترین عملکرد بورس از سال 82 تاکنون در نیمه نخست سال به ثبت رسید. شاخص سهام به ابرکانال جدید 300 هزار واحد وارد شد و با وجود نوسانات پایانی ماه، در نهایت شهریور را در کانال 302 هزار واحد به پایان رساند. هفته‌های پایانی شهریور رکوردها یکی پس از دیگری جابه‌جا شدند و شاهد ثبت رکورد تاریخی ارزش معاملات بیش از 2200 میلیارد تومانی در بورس تهران بودیم. بالا ماندن ارزش معاملات در روزهای پایانی تابستان احتمال ادامه روزهای داغ معاملات بورس را پررنگ نگه داشته است. از سوی دیگر دلار و سکه پس از تلاطم‌های بهاری در تابستان نیز به مسیر نزولی خود ادامه دادند. به نظر می‌رسد دلار پس از کانال‌شکنی‌های متوالی در کانال 11 هزار تومانی آرامش نسبی را تجربه می‌کند و در نهایت با بازدهی منفی 13 درصدی معاملات این ارز در نیمه نخست 98 به پایان رسید. افسار نوسان قیمتی سکه نیز همچنان در دستان دلار است و ریزش قیمتی ارز بر قیمت سکه فشار وارد کرد. در نتیجه با وجود صعود قیمت طلا در بازار جهانی اما سکه نیز افت 12 درصدی را در 6 ماه نخست 98 به ثبت رساند.
اولین نیمه سال 98 با بازدهی 69 درصدی برای شاخص کل بورس تهران پایان یافت. بازار سهام در 6 ماه اخیر توانست با جذب حجم زیادی از منابع خرد در محیطی بی‌رقیب، یکه‌تاز عرصه بازدهی بماند. هجوم سرمایه‌های خرد به بازار سهام طی این مدت را می‌توان به سه عامل عمده نسبت داد: اولین و شاید مهم‌ترین عامل در افزایش مستمر تقاضا طی سال جاری، تعدیل سیاست‌های تجاری حاکم بر فروش بنگاه‌های بورسی بود که نجوای بلند آن از همان ابتدای سال، سهام را در موقعیت برتری از حیث سرمایه‌گذاری نشاند. در ادامه، تصور جاماندگی سهام از موج تورمی یک سال و نیم گذشته زمینه را برای تداوم افزایش سطح عمومی قیمت سهام فراهم کرد و سپس اصلاح تدریجی سیاست‌های ارزی و در پی آن، ثبات ارزی بازارها، جریان سرمایه به سمت سهام را تشدید کرد تا بورس تهران بیشترین بازدهی نیمساله را از سال 82 تجربه کند و کارنامه‌ای درخشان را ثبت کند.
جابه‌جایی بی‌رحمانه رکوردها
با رشد سطح عمومی قیمت سهام طی آخرین روز کاری تابستان، شاخص کل بورس تهران به سطح 302 هزار واحد دست یافت و به این ترتیب، جهشی 123 پله‌ای را از ابتدای سال به ثبت رساند که معادل رشد 69 درصدی این نماگر طی 6 ماه اخیر است. این بازدهی در شرایطی اتفاق افتاد که از همان ابتدای سال آمریکا در تلاش برای فشار حداکثری بر اقتصاد ایران معافیت‌های خرید نفت را لغو کرد و در ادامه نیز شعاع تحریم‌ها را گسترش داد. با وجود این، سهام ضمن جذب ریسک‌های محیطی توانست به دلایل بنیادی سیر صعودی خود را که از اسفند 97 آغاز شده بود، تداوم بخشد و رکوردهای جدیدی را بر جا گذارد. جاماندگی سهام از موج تورمی بازارها و عقب‌نشینی سیاست‌گذار در تعیین قیمت کالاهای مصرفی با صدور مجوز افزایش نرخ برای طیفی از بنگاه‌های کوچک واگرایی دو نماگر بورسی و متوسط بورسی محرک‌های اصلی آغاز موج‌های صعودی سهام از ابتدای سال بودند.
کمتر کسی از بین تحلیلگران تصور می‌کرد که شاخص کل سهام طی این مدت از مرز 300 هزار واحد عبور کند؛ اما هجوم پول‌های تازه به رشد شتابان و پیش‌بینی‌ناپذیر قیمت‌ها دامن زد و در پایان معاملات بیست‌وپنجم شهریورماه رکورد 305 هزار و 914 واحدی را برای شاخص کل بورس تهران به ارمغان آورد. حضور پررنگ و بی‌پروای سرمایه‌گذاران حقیقی در سمت تقاضای سهام، نه تنها شاخص را به سقف تاریخی برد، بلکه رکورد ارزش معاملات خرد را شکست. با وجود رونق قابل توجه دادوستدهای سهام طی شش ماه اخیر، رکورد ارزش معاملات خرد تا همین یک هفته پیش برای جلسه معاملاتی نهم مهر 97 بود. در آن روز تاریخی، ارزش معاملات خرد توانسته بود رقم 2 هزار و 115 میلیارد تومان را ثبت کند؛ اما این رکورد در هفته گذشته با افزایش چشمگیر مشارکت فعالان بورسی به سطح 2 هزار و 205 میلیارد تومان ارتقا یافت.
رمزگشایی از واگرایی نماگرها
نکته جالب توجه که باید به آن اشاره کرد، جهش رویایی شاخص هم‌وزن است. در این بازه زمانی که شاخص کل افزایشی 69 درصدی را به ثبت رسانده شاخص هم‌وزن در جهش تاریخی به بازدهی 166 درصدی دست یافته است. اغلب تحلیلگران بنیادی طی ماه‌های اخیر چنین رشد نامتوازنی را حاصل خوش‌بینی مفرط معامله‌گران درخصوص تحولات مرتبط با صنایع کوچک‌تر بازار عنوان کرده و آن را محکوم به اصلاح می‌دانستند. با وجود این، عطش بالای تقاضای جدید بود که گروه‌های کوچک‌تر را بستری برای کسب سود برگزید و خط بطلانی کشید بر تحلیل‌هایی که از چنین رشد غیربنیادی ناموجهی غافلگیر شده بودند. در نتیجه، تک‌سهم‌ها و گروه‌هایی با حجم مبنای کمتر نظیر ماشین‌آلات، غذایی‌ها و دارویی‌ها به محلی برای جذب پول‌های خرد بورسی بدل شدند و شکاف حدود 100 واحد درصدی را در رشد دو نماگر اصلی بازار رقم زدند.
در این صعود نامتوازن نمی‌توان تاثیر وضعیت متزلزل بازار جهانی را نادیده گرفت که ارزش‌گذاری نیمی از سهام وابسته در بورس تهران(فلزات، معدنی‌ها، پتروشیمی‌ها، پالایشی‌ها) را به محاق معاملاتی برد و گروه‌های غیروابسته را بر صدر نشاند. گسترش جنگ تجاری بین آمریکا و چین در نیمه‌های تابستان و انتشار آمار ضعیف از عملکرد این دو اقتصاد در کنار ضعف تولید و اشتغال در منطقه یورو و دیگر اقتصادهای بزرگ نوظهور زنگ خطر را برای بانک‌های مرکزی به صدا درآورد و نهادهای پولی را ناچار به اتخاذ سیاست‌های انبساطی برای حمایت از سمت تقاضا کرد. همین وضعیت در کنار تاثیر منفی تحریم‌ها قیمت سهام کالایی(کامودیتی‌محور) بورس تهران را شدیدا در محاصره خود گرفت و نقش مهمی در رالی نا‌همگرای سهام ایفا کرد. البته مخاطرات بازار جهانی فقط به زیان سهام کامودیتی‌محور ختم نشد بلکه زمینه‌ای فراهم آمد تا سهام گروه‌های رقیب در جذب منابع سرگردان موفق عمل کنند. در این چشم‌انداز بود که موج قوی پول‌های تازه به بسط گفتمان‌های تورم‌محور بورسی دامن زد و ذائقه‌های معامله‌گران از مشارکت در دادوستد سهام مبتنی بر سود عملیاتی به تحرکات جسورانه بر مبنای افزایش سرمایه(از منابع سود انباشته تا مازاد تجدید ارزیابی دارایی‌ها) سوق یافت. نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد، دریافت سیگنال‌های مساعد از گفت‌وگوهای برجامی در اوایل شهریور و تفسیرهای خوش‌بینانه از اخبار سیاسی در جهت کاهش تحریم‌های آمریکا علیه ایران مزید بر علت شد تا تقاضا در برخی گروه‌های بورسی نظیر خودرویی‌ها به این موضوعات واکنش قابل ملاحظه‌ای نشان دهد.
موج‌سواری روی جریان جدید پول‌ها
گفتمان‌های تورم‌محور بازار سهام طی چند ماه اخیر جایگاه ممتازی از حیث اثرگذاری داشتند. گسیل تقاضای جدید به تالار سهام چنان فضایی فراهم کرد که عوامل بنیادی و متغیرهای مبتنی بر سود، کمتر مورد توجه قرار می‌گرفت و نگاه‌ها بیشتر جلب جریان‌های تورمی حاکم بر اقتصاد سهام شد. به این ترتیب، مبانی ارزندگی سهام به‌طور ناموجهی به موضوع افزایش سرمایه گره خورد و در پی آن، موج‌های قدرتمندی از رشد در سهام مستعد رقم زد. در میان این موج فراگیر، می‌توان به رونق چشمگیر سهام خودرویی طی هفته‌های اخیر اشاره کرد که بخش عمده منابع خرد را در اختیار گرفتند و با وجود زیان‌های سنگین عملیاتی، بازدهی متوسط 113 درصدی را از ابتدای سال تجربه کردند. در گروه سیمان که طی این مدت به رشد 159 درصدی دست یافته است، علاوه بر جذابیت افزایش نرخ فروش سیمان، طرح مساله ارزش جایگزینی برای شرکت‌های سیمانی هم در تحریک تقاضا موثر عمل کرد. اهرم بالای نرخ فروش در سودآوری سهام گروه‌های دارویی، غذایی و قندی در کنار ماشین‌آلات و لاستیک‌سازان هم باعث شد تا عقب‌نشینی سیاست‌گذار از تخصیص دلار موسوم به 4200 تومانی به کالاهای مصرفی ضروری، به جولان تقاضای جدید در گروه‌های اخیر بینجامد.
بال‌های صعودی و لنگرهای رشد
صنایع کوچک و تک‌سهمی زراعت، محصولات چرمی و انتشار و چاپ در 6 ماه اخیر بازدهی 330 تا 380 درصدی را به ثبت رسانده‌اند و در صدر فهرست صنایع از حیث بازدهی قرار گرفته‌اند. دو رتبه بعدی این فهرست به صنایع کاغذسازان بورسی و کاشی‌سازان اختصاص دارد. در بین دیگر صنایع متوسط بازار که نمادهای متعددی را در دل خود جای داده‌اند و رشدهای فراتر از میانگینی را به ثبت رساند‌ه‌اند، می‌توان به بازدهی 195 درصدی گروه ماشین‌آلات، جهش 180 درصدی شاخص گروه غذایی و ارتقای 178 درصدی متوسط قیمت در سهام گروه دارویی بورس تهران اشاره کرد. همان‌طور که ملاحظه می‌شود شمار زیادی از سهم‌های کوچک و متوسط سودهایی بالاتر از متوسط را نصیب سهامداران خود کرده‌اند. به بیان آماری، 30 گروه بورسی طی این مدت توانسته از بازدهی 69 درصدی شاخص کل سبقت بگیرد و افزایشی بین 70 تا 370 درصد را ثبت کند.
مروری بر رتبه‌های پایین جدول بازدهی صنایع هم نکات جالبی در بردارد. در بین 9 گروهی که از شاخص کل نیز جا مانده‌اند می‌توان نام بزرگ‌ترین صنایع بورسی را دید. در واقع، گروه کانه‌های فلزی، فلزات اساسی، پتروشیمی‌ها و هلدینگ‌های وابسته، پالایشی‌ها و بانک‌ها جزو این دسته هستند. پایین‌ترین رتبه بازدهی صنایع طی 6 ماه اخیر به گروه کانه‌های فلزی تعلق دارد که تنها رشدی معادل 30 درصد را ثبت کرده است. بقیه این گروه‌های بزرگ بین 40 تا 66 درصد رشد کرده‌اند که پالایشی‌ها در این جمع بهترین عملکرد را با ثبت رشد 66درصدی شاخص دارند. این 6 گروه اخیر که جزو بزرگ‌ترین صنایع بورسی به شمار می‌روند در مجموع دوسوم از کل ارزش بورس تهران (معادل 67 درصد) را در اختیار دارند. چنان‌که ملاحظه می‌شود لنگر سنگین این صنایع در بورس تهران سبب شده تا شاخص کل در مقایسه با شاخص هم‌وزن رشد به مراتب کمتری را ثبت کند.
بی‌هماوردی بورس در بازدهی
بازدهی 69 درصدی شاخص کل طی واگرایی دو نماگر بورسی نیمه نخست سال در شرایطی رخ داد که بازارهای رقیب در رخوتی طولانی به عقب‌نشینی مشغول بودند. دلار که معاملات سال جاری را از نقطه 13 هزار و 150 تومانی آغاز کرده بود، طی روز گذشته با نرخ 11 هزار و 400 تومانی معامله شد تا میزان افت قیمت در این بازار به رقم 13 درصد افزایش یابد. سکه نیز با وجود افزایش 16 درصد بهای جهانی طلا زیر ضربه‌های نزولی دلار 13 درصد از نقطه شروع خود در سال جاری عقب نشست. محدودیت‌های کمتر در خرید و فروش سکه سبب شد تا از ابتدای تابستان شاهد فشار عرضه و ایجاد حباب فزاینده منفی در بازار سکه باشیم؛ چنان‌که در سه ماه اخیر سکه به‌طور میانگین حدود 6 درصد زیر قیمت ذاتی خود معامله شد. اوج تلاطم ارز و سکه در میانه فصل بهار بود. پس از لغو معافیت‌های نفتی از سوی آمریکا و سپس افزایش تنش‌های سیاسی با انفجار نفتکش‌ها در خلیج‌فارس و ترس از جنگ نظامی، دلار تا سقف 15570 تومان در اواسط اردیبهشت اوج گرفت و پس از آن، شاخص ارزی کشور با گشایش عرضه ارز و کاهش محدودیت‌ها در سامانه نیما و تلاش برای یکسان‌سازی نرخ‌ها افت ملایمی را تجربه کرد و در تابستان عموما حول مرز 12 هزار تومان به نوسان پرداخت و در آخرین روز کاری تابستان به سطح 11 هزار و 400 تومان تنزل یافت. ثبات ارزی به‌خصوص در فصل اخیر سبب شد میانگین نرخ دلار که در بهار رقمی معادل 13 هزار و 950 تومان بود در تابستان به 12 هزار تومان برسد و در هفته‌های اخیر هم در کانال 11 هزار تومان بالا و پایین شود. همین روند باثبات بود که از هجوم‌های سفته‌بازانه به بازار ارز جلوگیری و زمینه را برای گسیل نقدینگی به تالار سهام فراهم کرد و به این ترتیب، آرامش ارزی واگرایی دو نماگر بورسی بورس‌بازان و رونق ادامه‌دار سهام اثری مثبت بر جا گذاشت.
eborsteh
ge1001

آموزش اندیکاتور ها

تحلیل تکنیکال یک روش نموداری تحلیل بازار و تحلیل قیمت سهام است. در تحلیل تکنیکال قیمت سهام، وظیفه اصلی بر عهده اندیکاتورها است. اگر به نمودار قیمت سهام در بازار دقت کرده باشید، خواهید دید این نمودار از دو مؤلفه قیمت و زمان تشکیل ‌شده است؛ بنابراین نمودار قیمت سهم، نشان‌دهنده مکان هندسی نقاطی است که از دو عامل قیمت و زمان تشکیل ‌شده‌اند و ما می‌توانیم به کمک داده‌های نمودار و با استفاده از فرمول‌های ریاضی یا فرمول‌های آماری، نماگرهای جدیدی را از آن خلق کنیم.

مثلا می‌توانیم با استفاده از محاسبه میانگین‌های روزانه قیمت، یک نماگر از میانگین‌های قیمت ۱۴ روز اخیر بسازیم. این نماگر در واقع اندیکاتور میانگین ۱۴ روزه قیمت است.

اندیکاتورها به‌بیان دیگر ابزاری هستند که با اعمال یکسری روابط ریاضی مشخص روی قیمت سهم یا حجم معاملات یا هر دو شکل می‌گیرند.

در تحلیل تکنیکال قیمت سهام، وظیفه اصلی بر عهده اندیکاتورها است

به‌صورت جامع‌تر، اندیکاتورها توابع ریاضی هستند که براساس فرمول‌های خاص در جهت تحلیل قیمت سهام یا تحلیل شاخص‌های بازار به‌وسیله ابزارهای گرافیکی ترسیم و مورد استفاده قرار می‌گیرند. داده‌های ورودی اندیکاتورها از داده‌های قیمت، حجم معاملات و تغییرات آن‌ها در روزهای گذشته تشکیل می‌شود. در هر بازه زمانی اطلاعات قیمت آغاز(Open)، پایان(Close)، سقف(High)، کف(Low) یا تعدادی از مجموع این موارد در شکل‌گیری اندیکاتور دخالت دارند.

جان کربی، هماهنگ‌کننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی آمریکا در مصاحبه‌ای

تحلیل های امروز جمعه بیست و دو مهر ۱۴۰۱ بازار سرمایه

برجام، توافق هسته‌ای، آمریکا، شورای امنیت، صف خرید، صف فروش، ارزش معاملات، بازار، شاخص کل، شبندر، شتران، بورس، بیت‌کوین، بانک مرکزی، روند نزولی، عرضه

بهترین ارزهای حوزه متاورس

بهترین ارزهای حوزه متاورس

تعداد آدرس‌هایی که بیش از 10 بیت‌کوین در کیف‌پول‌های خود هولد می‌کنند٬ در 1

چهارشنبه بیست و دو تیر ، بیت‌کوین

🔰تعداد آدرس‌هایی که بیش از 10 بیت‌کوین در کیف‌پول‌های خود هولد می‌کنند٬ در 16 ماه گذشته به عدد 149٫448 رسیده است.
بالاترین سطح 16 ماه قبل عدد 149٫428 بوده٬ که در 11 جولای 2022 رخ داده بود‼️

هشدار بانک مرکزی سریلانکا در رابطه با خرید ارزهای دیجیتال بانک مرکزی سریلان

چهارشنبه بیست و دو تیر ، بانک مرکزی، روند نزولی، بازار، عرضه اولیه، بیت کوین

هشدار بانک مرکزی سریلانکا در رابطه با خرید ارزهای دیجیتال

🔸 بانک مرکزی سریلانکا (CBSL) درباره خرید ارزهای دیجیتال و نبود نظارت و قانون‌گذاری در این حوزه به مردم هشدار دارد. CBSL در روز سه‌شنبه اعلام کرد که این بانک به هیچ شرکتی از جمله صرافی‌ها، برای ارائه خدمات ارز دیجیتال، عرضه اولیه کوین و استخراج ارزهای دیجیتال مجوز نداده است. هشدار بانک مرکزی سریلانکا با توجه به روند نزولی اخیر بازار و نوسانات قیمت ارزهای دیجیتال از جمله بیت کوین صادر شده است.
گفتنی است که سریلانکا در حال حاضر در میانه یک بحران سیاسی گسترده قرار دارد که در نتیجه وضعیت فاجعه‌بار اقتصادی رقم خورده است. به گونه‌ای که در روزهای گذشته، هزاران معترض کاخ ریاست‌جمهوری این کشور را اشغال کردند.

واشنگتن: برجام بهترین راه برای جلوگیری از هسته‌ای شدن ایران است جان کربی، ه

چهارشنبه بیست و دو تیر ، برجام، توافق هسته‌ای، آمریکا، شورای امنیت

واشنگتن: برجام بهترین راه برای جلوگیری از هسته‌ای شدن ایران است

🔹جان کربی، هماهنگ‌کننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی آمریکا در مصاحبه‌ای گفت که توافق هسته‌ای بهترین راه برای جلوگیری از تبدیل شدن ایران به کشوری هسته‌ای است./ فارس

📌نرخ دلار نیما چهار شنبه 22 تیر 1401

خرید: 26.031 تومان
فروش: 26.267 تومان

تا این لحظه 8:54 (پیش گشایش ): تعداد 41 نماد به ارزش 266 میلیارد تومان صف خ

چهارشنبه بیست و دو تیر ، صف خرید، صف فروش

تا این لحظه 8:54 (پیش گشایش ):

▪️تعداد 41 نماد به ارزش 266 میلیارد تومان صف خرید دارند و

▪️تعداد 51 نماد به ارزش 123 میلیارد تومان صف فروش .

بورس در صدد جبران رشد 5 هزار واحدی نماگر بورس در 30 دقیقه آغازین معاملات ام

چهارشنبه بیست و دو تیر ، ارزش معاملات، بازار، شاخص کل، شبندر، شتران، بورس

📌بورس در صدد جبران / رشد 5 هزار واحدی نماگر بورس در 30 دقیقه آغازین معاملات امروز

🔹شاخص بورس در این لحظه از بازار 5 هزار و 769 واحد افت کرد و شاخص کل را تا ساعت نه سی دقیقه در ارتفاع یک میلیون و 489 هزار واحد قرار داده است.

🔹حقوقی ها تا این لحظه 22 میلیارد تومان از حقیقی ها خرید کردند.

🔹و ارزش معاملات خرد نیز 575 میلیارد تومان بوده است.

🔹شپنا با 1272، شبندر با 1073 و شتران با 832 بیش‌ترین تاثیر مثبت را بر شاخص داشتند.

۶۹ درصد سود در یک نیمه

نیمه نخست ۹۸ با درخشش ویژه بورس در برابر رکود دیگر بازارها به پایان رسید. یکه‌تازی بورس در ۶ ماه نخست ۹۸ با بازدهی ۶۹ درصدی در برابر بازدهی منفی سکه و ارز رقم خورد. به این ترتیب بهترین عملکرد بورس از سال ۸۲ تاکنون در نیمه نخست سال به ثبت رسید. شاخص سهام به ابرکانال جدید ۳۰۰ هزار واحد وارد شد و با وجود نوسانات پایانی ماه، در نهایت شهریور را در کانال ۳۰۲ هزار واحد به پایان رساند. هفته‌های پایانی شهریور رکوردها یکی پس از دیگری جابه‌جا شدند و شاهد ثبت رکورد تاریخی ارزش معاملات بیش از ۲۲۰۰ میلیارد تومانی در بورس تهران بودیم. بالا ماندن ارزش معاملات در روزهای پایانی تابستان احتمال ادامه روزهای داغ معاملات بورس را پررنگ نگه داشته است. از سوی دیگر دلار و سکه پس از تلاطم‌های بهاری در تابستان نیز به مسیر نزولی خود ادامه دادند. به نظر می‌رسد دلار پس از کانال‌‌شکنی‌های متوالی در کانال ۱۱ هزار تومانی آرامش نسبی را تجربه می‌کند و در نهایت با بازدهی منفی ۱۳ درصدی معاملات این ارز در نیمه نخست ۹۸ به پایان رسید. افسار نوسان قیمتی سکه نیز همچنان در دستان دلار است و ریزش قیمتی ارز بر قیمت سکه فشار وارد کرد. در نتیجه با وجود صعود قیمت طلا در بازار جهانی اما سکه نیز افت ۱۲ درصدی را در ۶ ماه نخست ۹۸ به ثبت رساند.

۶۹ درصد سود در یک نیمه

به نقل از دنیای اقتصاد ، اولین نیمه سال ۹۸ با بازدهی ۶۹ درصدی برای شاخص کل بورس تهران پایان یافت. بازار سهام در ۶ ماه اخیر توانست با جذب حجم زیادی از منابع خرد در محیطی بی‌رقیب، یکه‌تاز عرصه بازدهی بماند. هجوم سرمایه‌های خرد به بازار سهام طی این مدت را می‌توان به سه عامل عمده نسبت داد: اولین و شاید مهم‌ترین عامل در افزایش مستمر تقاضا طی سال جاری، تعدیل سیاست‌های تجاری حاکم بر فروش بنگاه‌های بورسی بود که نجوای بلند آن از همان ابتدای سال، سهام را در موقعیت برتری از حیث سرمایه‌گذاری نشاند. در واگرایی دو نماگر بورسی ادامه، تصور جاماندگی سهام از موج تورمی یک سال و نیم گذشته زمینه را برای تداوم افزایش سطح عمومی قیمت سهام فراهم کرد و سپس اصلاح تدریجی سیاست‌های ارزی و در پی آن، ثبات ارزی بازارها، جریان سرمایه به سمت سهام را تشدید کرد تا بورس تهران بیشترین بازدهی نیمساله را از سال ۸۲ تجربه کند و کارنامه‌ای درخشان را ثبت کند.

جابه‌جایی بی‌رحمانه رکوردها

با رشد سطح عمومی قیمت سهام طی آخرین روز کاری تابستان، شاخص کل بورس تهران به سطح ۳۰۲ هزار واحد دست یافت و به این ترتیب، جهشی ۱۲۳ پله‌ای را از ابتدای سال به ثبت رساند که معادل رشد ۶۹ درصدی این نماگر طی ۶ ماه اخیر است. این بازدهی در شرایطی اتفاق افتاد که از همان ابتدای سال آمریکا در تلاش برای فشار حداکثری بر اقتصاد ایران معافیت‌های خرید نفت را لغو کرد و در ادامه نیز شعاع تحریم‌ها را گسترش داد. با وجود این، سهام ضمن جذب ریسک‌های محیطی توانست به دلایل بنیادی سیر صعودی خود را که از اسفند ۹۷ آغاز شده بود، تداوم بخشد و رکوردهای جدیدی را واگرایی دو نماگر بورسی بر جا گذارد. جاماندگی سهام از موج تورمی بازارها و عقب‌نشینی سیاست‌گذار در تعیین قیمت کالاهای مصرفی با صدور مجوز افزایش نرخ برای طیفی از بنگاه‌های کوچک و متوسط بورسی محرک‌های اصلی آغاز موج‌های صعودی سهام از ابتدای سال بودند.

کمتر کسی از بین تحلیلگران تصور می‌کرد که شاخص کل سهام طی این مدت از مرز ۳۰۰ هزار واحد عبور کند؛ اما هجوم پول‌های تازه به رشد شتابان و پیش‌بینی‌ناپذیر قیمت‌ها دامن زد و در پایان معاملات بیست‌وپنجم شهریورماه رکورد ۳۰۵ هزار و ۹۱۴ واحدی را برای شاخص کل بورس تهران به ارمغان آورد. حضور پررنگ و بی‌پروای سرمایه‌گذاران حقیقی در سمت تقاضای سهام، نه تنها شاخص را به سقف تاریخی برد، بلکه رکورد ارزش معاملات خرد را شکست. با وجود رونق قابل توجه دادوستدهای سهام طی شش ماه اخیر، رکورد ارزش معاملات خرد تا همین یک هفته پیش برای جلسه معاملاتی نهم مهر ۹۷ بود. در آن روز تاریخی، ارزش معاملات خرد توانسته بود رقم ۲ هزار و ۱۱۵ میلیارد تومان را ثبت کند؛ اما این رکورد در هفته گذشته با افزایش چشمگیر مشارکت فعالان بورسی به سطح ۲ هزار و ۲۰۵ میلیارد تومان ارتقا یافت.

رمزگشایی از واگرایی نماگرها

نکته جالب توجه که باید به آن اشاره کرد، جهش رویایی شاخص هم‌وزن است. در این بازه زمانی که شاخص کل افزایشی ۶۹ درصدی را به ثبت رسانده شاخص هم‌وزن در جهش تاریخی به بازدهی ۱۶۶ درصدی دست یافته است. اغلب تحلیلگران بنیادی طی ماه‌های اخیر چنین رشد نامتوازنی را حاصل خوش‌بینی مفرط معامله‌گران درخصوص تحولات مرتبط با صنایع کوچک‌تر بازار عنوان کرده و آن را محکوم به اصلاح می‌دانستند. با وجود این، عطش بالای تقاضای جدید بود که گروه‌های کوچک‌تر را بستری برای کسب سود برگزید و خط بطلانی کشید بر تحلیل‌هایی که از چنین رشد غیربنیادی ناموجهی غافلگیر شده بودند. در نتیجه، تک‌سهم‌ها و گروه‌هایی با حجم مبنای کمتر نظیر ماشین‌آلات، غذایی‌ها و دارویی‌ها به محلی برای جذب پول‌های خرد بورسی بدل شدند و شکاف حدود ۱۰۰ واحد درصدی را در رشد دو نماگر اصلی بازار رقم زدند.

در این صعود نامتوازن نمی‌توان تاثیر وضعیت متزلزل بازار جهانی را نادیده گرفت که ارزش‌گذاری نیمی از سهام وابسته در بورس تهران(فلزات، معدنی‌ها، پتروشیمی‌ها، پالایشی‌ها) را به محاق معاملاتی برد و گروه‌های غیروابسته را بر صدر نشاند. گسترش جنگ تجاری بین آمریکا و چین در نیمه‌های تابستان و انتشار آمار ضعیف از عملکرد این دو اقتصاد در کنار ضعف تولید و اشتغال در منطقه یورو و دیگر اقتصادهای بزرگ نوظهور زنگ خطر را برای بانک‌های مرکزی به صدا درآورد و نهادهای پولی را ناچار به اتخاذ سیاست‌های انبساطی برای حمایت از سمت تقاضا کرد. همین وضعیت در کنار تاثیر منفی تحریم‌ها قیمت سهام کالایی(کامودیتی‌محور) بورس تهران را شدیدا در محاصره خود گرفت و نقش مهمی در رالی نا‌همگرای سهام ایفا کرد. البته مخاطرات بازار جهانی فقط به زیان سهام کامودیتی‌محور ختم نشد بلکه زمینه‌ای فراهم آمد تا سهام گروه‌های رقیب در جذب منابع سرگردان موفق عمل کنند. در این چشم‌انداز بود که موج قوی پول‌های تازه به بسط گفتمان‌های تورم‌محور بورسی دامن زد و ذائقه‌های معامله‌گران از مشارکت در دادوستد سهام مبتنی بر سود عملیاتی به تحرکات جسورانه بر مبنای افزایش سرمایه(از منابع سود انباشته تا مازاد تجدید ارزیابی دارایی‌ها) سوق یافت. نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد، دریافت سیگنال‌های مساعد از گفت‌وگوهای برجامی در اوایل شهریور و تفسیرهای خوش‌بینانه از اخبار سیاسی در جهت کاهش تحریم‌های آمریکا علیه ایران مزید بر علت شد تا تقاضا در برخی گروه‌های بورسی نظیر خودرویی‌ها به این موضوعات واکنش قابل ملاحظه‌ای نشان دهد.

موج‌سواری روی جریان جدید پول‌ها

گفتمان‌های تورم‌محور بازار سهام طی چند ماه اخیر جایگاه ممتازی از حیث اثرگذاری داشتند. گسیل تقاضای جدید به تالار سهام چنان فضایی فراهم کرد که عوامل بنیادی و متغیرهای مبتنی بر سود، کمتر مورد توجه قرار می‌گرفت و نگاه‌ها بیشتر جلب جریان‌های تورمی حاکم بر اقتصاد سهام شد. به این ترتیب، مبانی ارزندگی سهام به‌طور ناموجهی به موضوع افزایش سرمایه گره خورد و در پی آن، موج‌های قدرتمندی از رشد در سهام مستعد رقم زد. در میان این موج فراگیر، می‌توان به رونق چشمگیر سهام خودرویی طی هفته‌های اخیر اشاره کرد که بخش عمده منابع خرد را در اختیار گرفتند و با وجود زیان‌های سنگین عملیاتی، بازدهی متوسط ۱۱۳ درصدی را از ابتدای سال تجربه کردند. در گروه سیمان که طی این مدت به رشد ۱۵۹ درصدی دست یافته است، علاوه بر جذابیت افزایش نرخ فروش سیمان، طرح مساله ارزش جایگزینی برای شرکت‌های سیمانی هم در تحریک تقاضا موثر عمل کرد. اهرم بالای نرخ فروش در سودآوری سهام گروه‌های دارویی، غذایی و قندی در کنار ماشین‌آلات و لاستیک‌سازان هم باعث شد تا عقب‌نشینی سیاست‌گذار از تخصیص دلار موسوم به ۴۲۰۰ تومانی به کالاهای مصرفی ضروری، به جولان تقاضای جدید در گروه‌های اخیر بینجامد.

بال‌های صعودی و لنگرهای رشد

صنایع کوچک و تک‌سهمی زراعت، محصولات چرمی و انتشار و چاپ در ۶ ماه اخیر بازدهی ۳۳۰ تا ۳۸۰ درصدی را به ثبت رسانده‌اند و در صدر فهرست صنایع از حیث بازدهی قرار گرفته‌اند. دو رتبه بعدی این فهرست به صنایع کاغذسازان بورسی و کاشی‌سازان اختصاص دارد. در بین دیگر صنایع متوسط بازار که نمادهای متعددی را در دل خود جای داده‌اند و رشدهای فراتر از میانگینی را به ثبت رساند‌ه‌اند، می‌توان به بازدهی ۱۹۵ درصدی گروه ماشین‌آلات، جهش ۱۸۰ درصدی شاخص گروه غذایی و ارتقای ۱۷۸ درصدی متوسط قیمت در سهام گروه دارویی بورس تهران اشاره کرد. همان‌طور که ملاحظه می‌شود شمار زیادی از سهم‌های کوچک و متوسط سودهایی بالاتر از متوسط را نصیب سهامداران خود کرده‌اند. به بیان آماری، ۳۰ گروه بورسی طی این مدت توانسته از بازدهی ۶۹ درصدی شاخص کل سبقت بگیرد و افزایشی بین ۷۰ تا ۳۷۰ درصد را ثبت کند.

مروری بر رتبه‌های پایین جدول بازدهی صنایع هم نکات جالبی در بردارد. در بین ۹ گروهی که از شاخص کل نیز جا مانده‌اند می‌توان نام بزرگ‌ترین صنایع بورسی را دید. در واقع، گروه کانه‌های فلزی، فلزات اساسی، پتروشیمی‌ها و هلدینگ‌های وابسته، پالایشی‌ها و بانک‌ها جزو این دسته هستند. پایین‌ترین رتبه بازدهی صنایع طی ۶ ماه اخیر به گروه کانه‌های فلزی تعلق دارد که تنها رشدی معادل ۳۰ درصد را ثبت کرده است. بقیه این گروه‌های بزرگ بین ۴۰ تا ۶۶ درصد رشد کرده‌اند که پالایشی‌ها در این جمع بهترین عملکرد را با ثبت رشد ۶۶درصدی شاخص دارند. این ۶ گروه اخیر که جزو بزرگ‌ترین صنایع بورسی به شمار می‌روند در مجموع دوسوم از کل ارزش بورس تهران (معادل ۶۷ درصد) را در اختیار دارند. چنان‌که ملاحظه می‌شود لنگر سنگین این صنایع در بورس تهران سبب شده تا شاخص کل در مقایسه با شاخص هم‌وزن رشد به مراتب کمتری را ثبت کند.

بی‌هماوردی بورس در بازدهی

بازدهی ۶۹ درصدی شاخص کل طی نیمه نخست سال در شرایطی رخ داد که بازارهای رقیب در رخوتی طولانی به عقب‌نشینی مشغول بودند. دلار که معاملات سال جاری را از نقطه ۱۳ هزار و ۱۵۰ تومانی آغاز کرده بود، طی روز گذشته با نرخ ۱۱ هزار و ۴۰۰ تومانی معامله شد تا میزان افت قیمت در این بازار به رقم ۱۳ درصد افزایش یابد. سکه نیز با وجود افزایش ۱۶ درصد بهای جهانی طلا زیر ضربه‌های نزولی دلار ۱۳ درصد از نقطه شروع خود در سال جاری عقب نشست. محدودیت‌های کمتر در خرید و فروش سکه سبب شد تا از ابتدای تابستان شاهد فشار عرضه و ایجاد حباب فزاینده منفی در بازار سکه باشیم؛ چنان‌که در سه ماه اخیر سکه به‌طور میانگین حدود ۶ درصد زیر قیمت ذاتی خود معامله شد. اوج تلاطم ارز و سکه در میانه فصل بهار بود. پس از لغو معافیت‌های نفتی از سوی آمریکا و سپس افزایش تنش‌های سیاسی با انفجار نفتکش‌ها در خلیج‌فارس و ترس از جنگ نظامی، دلار تا سقف ۱۵۵۷۰ تومان در اواسط اردیبهشت اوج گرفت و پس از آن، شاخص ارزی کشور با گشایش عرضه ارز و کاهش محدودیت‌ها در سامانه نیما و تلاش برای یکسان‌سازی نرخ‌ها افت ملایمی را تجربه کرد و در تابستان عموما حول مرز ۱۲ هزار تومان به نوسان پرداخت و در آخرین روز کاری تابستان به سطح ۱۱ هزار و ۴۰۰ تومان تنزل یافت. ثبات ارزی به‌خصوص در فصل اخیر سبب شد میانگین نرخ دلار که در بهار رقمی معادل ۱۳ هزار و ۹۵۰ تومان بود در تابستان به ۱۲ هزار تومان برسد و در هفته‌های اخیر هم در کانال ۱۱ هزار تومان بالا و پایین شود. همین روند باثبات بود که از هجوم‌های سفته‌بازانه به بازار ارز جلوگیری و زمینه را برای گسیل نقدینگی به تالار سهام فراهم کرد و به این ترتیب، آرامش ارزی بورس‌بازان و رونق ادامه‌دار سهام اثری مثبت بر جا گذاشت.

کدام سهام بورسی آینده روشنی دارند؟

کدام سهام بورسی آینده روشنی دارند؟

شاخص ملت. این‌روزها پشت سر نماگرهای اصلی بازار حرف و حدیث زیاد است. واگرایی دو نماگر اصلی بازار سهام و سبقت شاخص کل به‌عنوان نماینده گروه‌های بزرگ و عمدتا کامودیتی‌محور از شاخص هم‌وزن به‌عنوان نماینده گروه‌های کوچک عامل اصلی زمزمه این روزهای فعالان بازار سهام است.

در این میان برخی فعالان بازار این اختلاف بازده را نتیجه حمایت‌های دولتی می‌دانند. اما بررسی‌ها نشان می‌دهد؛ با عقب بردن نقطه پایه محاسبه رشد به ابتدای سال ۹۷ میزان بازده شاخص هم‌وزن به مراتب از شاخص کل بیشتر است. دلیل اصلی رشد بزرگان در سال ۹۹ چیست؟ چرا کوچک‌ترها از قافله رشد بازمانده‌اند؟

سفته‌بازی کساد شد؟

از نظر فعالان و سهامداران بورس ، شاخص کل که متاثر از وضعیت سهام‌ شرکت‌های بزرگ بازار است به «شاخص دولت» و «شاخص کل هم وزن» که وضعیت دقیق‌تری از منفی یا مثبت بودن کلیت بازار نشان می‌دهد، به «شاخص ملت» معروف شده‌اند. شاخص کل از ابتدای سال ۹۹ تاکنون رشدی نزدیک به ۲۶۰ درصد را ثبت کرده است. اما نماگر هم‌وزن که نشانی از اثرگذاری یکسان نمادها دارد در این برهه زمانی به رشد ۱۷۲ درصدی بسنده کرده است. برخی حمایت دولت از سهام شرکت‌های بزرگ را که اغلب در پرتفوی (سبد) سهام عدالت و البته صندوق‌های ETF نیز جاگرفته‌اند دلیل اصلی سبقت شاخص کل قلمداد می‌کنند. جایی که شاخص ۳۰ شرکت بزرگ بازار در روزهای سپری شده از امسال با رشد ۳۶۱ درصدی مواجه شده است. این موضوع بعد از آن داغ شد که برخی گروه‌های تلگرامی رشد شاخص کل را ناشی از حمایت تصنعی دولت از چند سهم بزرگ بازار خواندند و این‌گونه برداشت کردند که عملکرد سهامداران دولتی در این سهام باعث ارزنده جلوه دادن برخی سهم‌ها و در مقابل تحمیل فشار عرضه در دیگر نمادها شد. اما اگر نیم‌نگاهی به نماگرهای اصلی بازار در سال‌های اخیر بیندازیم سبقت محسوس شاخص هم‌وزن از شاخص کل نمایان است.

در آن سال‌ها بسیاری از سهام‌ شرکت‌های کوچک بازار که البته از ارزندگی چندانی نیز برخوردار نبودند، در اغلب روزها در صف خرید قفل می‌شدند و سودهای غیرقابل توجیهی را برای سهامداران خود به ارمغان آورده بودند. به‌عنوان نمونه در معاملات سال ۹۸، بیشترین بازده از آن گروه ساخت دستگاه‌ها و وسایل ارتباطی با تک نماد «لپارس» شد. نماد شرکت پارس الکتریک با سرمایه ۳۰ میلیارد تومانی که در سال ۹۸، شرکت سرمایه‌گذاری تامین اجتماعی سهمی ۴۸ درصدی از آن داشت، در سال گذشته با رشد قیمت ۹۹۰ درصدی همراه شد. این رشد قیمت در حالی رقم خورد که «لپارس» با کاهش ۴۸ درصدی سود هر سهم خود در سال ۹۸ مواجه شد و درآمدهای عملیاتی این شرکت نیز کاهش ۵۸ درصدی داشت. پس دلیل اقبال به این سهام چه بود؟ استقبالی که البته در سال ۹۹ نیز تدوام یافت و رشد قیمت ۳۸۴ درصدی سهام «لپارس» را به دنبال داشت. آیا جز این است که سهام کوچک؛ محلی برای جولان سفته بازانی است که به راحتی می‌توانند روند سهم را تعیین کنند؟ نمونه‌های این چنین در بورس تهران به کرات دیده می‌شود.

در آن برهه زمانی اما انتقادی از فعالان بازار شنیده نمی‌شد و القابی نیز برای این دو نماگر در نظر گرفته نشده بود. با عقب بردن نقطه پایه محاسبه رشد ۳ شاخص کل، هم‌وزن و ۳۰ شرکت بزرگ متوجه می‌شویم که میزان بازده شاخص هم‌وزن به مراتب از شاخص کل بیشتر است. بررسی‌های «دنیای اقتصاد» نشان می‌دهد در حالی شاخص کل از ابتدای سال ۹۷ تا امروز رشدی حدود هزار و ۸۰۰ درصدی را تجربه کرده است که میزان بازدهی شاخص هم‌وزن حدود ۲هزار و ۷۰۰ درصد برآورد می‌شود. با تغییر سال پایه به ۹۸ نیز نتایج مشابهی به‌دست می‌آید. شاخص کل بورس تهران از ابتدای سال ۹۸ تاکنون با رشد ۹۳۰ درصدی همراه شده اما شاخص هم وزن در همین بازه زمانی هزار و ۳۶۰ درصد افزایش یافته است. پس چرا در آن سال‌ها القابی به این نماگرها داده نمی‌شد؟ واقعیت این است در سهم‌های کوچک بازار که به چابکی معروفند، به دلیل ارزش پایین دادوستدها، با کمترین میزان پول می‌توان جهت قیمت را تعیین کرد. این موضوع به محلی برای کسب سود از سوی عده‌ای از سفته‌بازان تبدیل شده بود. حال با چرخش نگاه فعالان بازار به گروه‌های کوچک اما به نظر می‌رسد این زمین سودگیری به اصطلاح کساد شده است و شاید حرف و حدیث‌های این روزهای بازار نیز از این محل آب می‌خورد. اما دلیل قرار گرفتن گروه‌های کامودیتی‌محور در کانون توجه صاحبان نقدینگی چیست؟

حجم مبنا؛ لنگر سنگین کوچک‌ترها

اواخر سال گذشته بورس اوراق بهادار تهران قوانین مربوط به حجم مبنا را سخت‌گیرانه‌تر کرد. در فرمول جدید حجم مبنا کف و سقف ارزش مبنای معاملاتی که از آن حجم مبنای سهام هر شرکت محاسبه می‌شود، تعیین شد. بر این اساس برای بورس و بازار اصلی فرابورس کف ارزش مبنا ۵ میلیارد تومان در نظر گرفته شده است. هر چه حجم مبنا بیشتر باشد روند رسیدن قیمت پایانی به آخرین معاملات کندتر نیز خواهد شد؛ زیرا باید معاملات با حجم بیشتری از سهام در یک قیمت نسبت به قیمت پایانی انجام شود تا میانگین قیمتی روزانه خود را به آخرین معاملات برساند.

این تغییر قانون تفاوت چندانی برای نمادهای بزرگ بازار ایجاد نکرد. سهامی که پیش از این نیز به واسطه حجم و ارزش بالای معاملاتشان در همان دقایق ابتدایی بازار، حجم مبنا را به راحتی پرمی‌کردند. اما دربازار سهام کوچک شرایط متفاوت بود. تا پیش از تغییر قانون حجم مبنا، سهام کوچک با کمترین میزان مبادله رشد‌های قیمتی سریع و بالایی را تجربه می‌کردند (یا بالعکس). اما درحال‌حاضر تغییرات قیمت پایانی نیازمند حجم مشخصی از معامله است. در نتیجه امکان نوسان برای نمادهای کوچک بازار دشوارتر از قبل شد. از این رو در امسال این گروه‌ها و نمادهای بزرگ سهامی بودند که در مرکز توجه بورس‌بازان قرار گرفتند. سهامی که تغییر قوانین مربوط به حجم مبنا اثر چندانی بر روند معاملاتی‌شان نداشته و ندارد.

نوبت جامانده‌ها است

همان‌طور که گفته شد در دو سال گذشته این گروه‌های کوچک بورس بودند که گوی سبقت را از بزرگان کالایی ربوده بودند. از این رو به نظر می‌رسد یکی دیگر از دلایلی که می‌توان برای سبقت قیمت سهام گروه‌های بزرگ بازار نسبت به کوچک‌ترها اعلام کرد، حس جاماندگی در این دسته از سهام است. از این رو فعالان بازار چنین برداشت می‌کنند که پس از ثبت یک رالی پرشتاب قیمتی برای سهام کوچک بورس، حال نوبت به بزرگان رسیده تا گوی سبقت را بربایند. همین احساس جاماندگی مزید بر علت شده است تا شاهد افزایش محسوس تقاضا برای سهام بزرگ کالایی باشیم. یافته‌های آماری «دنیای اقتصاد» نشان می‌دهد از ابتدای سال ۹۹ تاکنون شاهد جذب ۱۰هزار میلیارد تومان نقدینگی از سهامداران خرد به گروه‌های بزرگ بازار بودیم.

دلار ۲۳هزار تومانی

در روزهای گذشته دلار مرزهای جدیدی را فتح کرد و از ۲۳ هزار تومان نیز فراتر رفت. هر چند برخی معتقدند رشد قیمت دلار ممکن است بخشی از نقدینگی بازار سهام را روانه بازار ارز کند و آن را به زیان بورس قلمداد می‌کنند اما در واقعیت رشد دلار به نفع بازار سهام تمام خواهد شد. شرکت‌های بزرگ بورس از جمله فولادی‌ها، پالایشگاه‌ها و. پذیرای بیشترین تاثیر از جهش قیمت دلار هستند، شرکت‌های صادرات‌محوری که درآمد ارزی داشته یا قیمت‌ کالاهای آنها با توجه به قیمت‌های جهانی تعیین می‌شود. از این رو رشد نرخ دلار را می‌توان به‌عنوان اصلی مهم برای سبقت شاخص کل از شاخص هم‌وزن دانست.

بازوی اثرگذار ETFها

آخرین روز‌های فروردین ماه بود که رئیس سازمان خصوصی‌سازی از واگذاری باقی‌مانده سهام دولت در بورس در قالب صندوق‌های سرمایه‌گذاری قابل معامله (ETF) خبر داد.

علی‌رضا صالح در تشریح جزییات واگذاری سهام شرکت‌های دولتی اعلام کرده بود: ۱۸ شرکت دولتی که قرار است در قالب ۳صندوق ETF پذیره‌نویسی شوند شامل بانک و بیمه، پالایشگاه و فلزات و خودرو می‌شوند. اما ۱۴ اردیبهشت‌ماه مرحله اول این واگذاری‌ها با پذیره‌نویسی سهام بانک‌ها و بیمه‌ها آغاز شد و با وجود استقبال ناچیز، اما رشد قیمت قابل توجهی را ثبت کرد و خاطره‌ای شیرین برای فعالان بازار سهام شد. این موضوع را می‌توان یکی از دلایل رشد قیمت بزرگان بورس قلمداد کرد. جایی که سهام پالایشی، فلزی و خودرویی نیز در نوبت عرضه قرار گرفته‌اند و در آینده‌ای نزدیک در قالب صندوق‌های جدید ETF به صاحبان نقدینگی واگذار خواهند شد. فعالان بازار آینده‌ای روشن برای این سهام می‌بینند و از این رو از ابتدای اردیبهشت ماه تاکنون به وضوح شاهد رشد قیمت سهام پالایشی همچون «شپنا» و فولادی‌ها همچون نماد معاملاتی شرکت فولاد مبارکه اصفهان و ملی صنایع مس ایران و البته سهام خودروسازانی همچون ایران‌خودرو و سایپا بودیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.