شناسایی الگوی تعاملی مثلث سازی مشکلات زناشویی و راهبرد (مثلث زدایی)
کنفرانس بین المللی روانشناسی،مشاوره، تعلیم و تربیت
خرید و دانلود فایل مقاله
با استفاده از پرداخت اینترنتی بسیار سریع و ساده می توانید اصل این مقاله را که دارای 10 صفحه است به صورت فایل PDF در اختیار داشته باشید.
مشخصات نویسندگان مقاله شناسایی الگوی تعاملی مثلث سازی مشکلات زناشویی و راهبرد (مثلث زدایی)
سارا نصراللهی - کارشناسی ارشد، گروه مشاوره خانواده، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب، تهران، ایران
مجتبی تمدنی - استادیار،گروه مشاوره خانواده، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب، تهران، ایران
چکیده مقاله :
از آنجا که الگوی تعاملی مثلثی نقش بسزای در مشکلات زناشویی دارد این پژوهش با هدف شناسایی الگوهای تعاملیمثلث سازی مشکلات زناشویی در جامعه ایران انجام گرفته است. روش تحقیق به صورت کیفی و از نظر هدف در شمار مطالعاتکاربردی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش زوج های مراجعه کننده به یکی از کلینیک های منطقه 3 استان تهران بود. نمونه گیریبه روش هدفمند بوده است و 12 زوج مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته و برایتحلیل داده ها از روش مقایسه مداوم در نظریه استراوس و کوربین طی سه مرحله کد گذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان میدهد این الگو به پنج محور مثلث با مواد مخدر و الکل ، مثلث شغلی ، فرازناشویی مثلثی خانواده خود و دوستان ، فرزند طبقه بندی می شود. با توجه به این نتایج می توان گفت الگوهای که به نظر می رسدزوجین نیازمند آموزشهایی در زمینه مهارت های ارتباطی، و مثلث زایی هستند. پژوهش کیفی انجام شده منجر به شناساییدقیق و عمیق تر مشکلات زناشویی زوجین می شود و از این طریق می توان راهکارهای مشاورهای مناسبی برای ارتقای زندگیزناشویی و ارایه داد.
کلیدواژه ها:
کد مقاله /لینک ثابت به این مقاله
کد یکتای اختصاصی (COI) این مقاله در پایگاه سیویلیکا ICPCE01_442 میباشد و برای لینک دهی به این مقاله می توانید از لینک زیر استفاده نمایید. این لینک همیشه ثابت است و به عنوان سند ثبت مقاله در مرجع سیویلیکا مورد استفاده قرار میگیرد:
نحوه استناد به مقاله :
در صورتی که می خواهید در اثر پژوهشی خود به این مقاله ارجاع دهید، به سادگی می توانید از عبارت زیر در بخش منابع و مراجع استفاده نمایید:
نصراللهی، سارا و تمدنی، مجتبی،1396،شناسایی الگوی تعاملی مثلث سازی مشکلات زناشویی و راهبرد (مثلث زدایی)،کنفرانس بین المللی روانشناسی،مشاوره، تعلیم و تربیت،مشهد،https://civilica.com/doc/734348
در داخل متن نیز هر جا که به عبارت و یا دستاوردی از این مقاله اشاره شود پس از ذکر مطلب، در داخل پارانتز، مشخصات زیر نوشته نحوه شناسایی الگوهای مثلث می شود.
برای بار اول: ( 1396، نصراللهی، سارا؛ مجتبی تمدنی )
برای بار دوم به بعد: ( 1396، نصراللهی؛ تمدنی )
برای آشنایی کامل با نحوه مرجع نویسی لطفا بخش راهنمای سیویلیکا (مرجع دهی) را ملاحظه نمایید.
مدیریت اطلاعات پژوهشی
اطلاعات استنادی این مقاله را به نرم افزارهای مدیریت اطلاعات علمی و استنادی ارسال نمایید و در تحقیقات خود از آن استفاده نمایید.
الگوهای هارمونیک و نحوه معامله با آنها
الگوهای هارمونیک به عنوان ساختارهای هندسی و خاص قیمتی هستند که با محاسبات فیبوناچی اندازهگیری میشوند. کاربرد الگوهای هارمونیک که شامل ترکیبات متمایز و پیوسته از نسبتهای فیبوناچی مختلف است در پیدا کردن طول حرکات قیمت و نقاط برگشتی خلاصه میشود.
شناسایی الگوهای نموداری توانایی اصلی و اولیهای است که هر تحلیلگر تکنیکال باید در خود پرورش دهد. این مساله ممکن است یک نیاز اولیه باشد، اما پیدا کردن مهارت و پیشرفت در این زمینه نیازمند تمرینات و مشاهدات مکرر این الگوها در نمودارهاست. شناخت هرچه تخصصیتر الگوهای نموداری به معاملهگران کمک میکند تا به محیط همیشه در حال تغییر بازار واکنش مناسبی نشان دهند.
این الگوها در مرحلهی اول به الگوهای «ادامه دهنده» و «بازگشتی» تقسیم میشوند و سپس در گام بعد تحت عنوان الگوهای «ساده» و «پیچیده» قرار میگیرند. ساختار الگوهای پیچیده ممکن است از مجموعهای از الگوهای ساده با ترکیبی از نوسانات قبلی قیمت تشکیل شده باشد. هرچه میزان دانش معاملهگر در تشخیص، طبقهبندی و خصوصیات الگوها بیشتر باشد، پتانسیل بیشتری برای انطباق با طیف وسیع معاملات در بازارهای مالی خواهد داشت.
چرا الگوها شکل میگیرند؟
در بازارهای مالی مختلف قیمتها بر اساس روند حرکت میکنند و به ندرت روند خود را به صورت ناگهانی در حرکت از دست میدهند. در تحلیل تکنیکال تبدیل روند صعودی قیمت به نزولی و برعکس توسط الگوهای قیمتی شناسایی میشود. در مراحل تبدیل روندها به یکدیگر، قیمت حرکاتی با نوسانات کمتر و حرکات عرضی و محدود را تجربه میکند که باعث تعریف الگوهای قیمتی میشوند. این مراحل گاهی روند غالب قبل از خود را ادامه میدهند که در این صورت به آنها الگوهای ادامه دهنده گفته میشود.
الگوهای مثلث متقارن، پرچم و الگوی فنجان و دسته نمونههایی از این دست است. گاهی اوقات نیز بعضی الگوها روند ماقبل خود را تغییر داده و باعث شکلگیری روندی برخلاف روند ماقبل خود میشوند که در این صورت الگوهای بازگشتی نامیده میشوند؛ مانند الگوهای سر و شانه و الگوی سقف یا کف دو قلو.
الگوهای هارمونیک
ایده الگوهای هارمونیک اولین بار توسط «گارتلی» (H.M. Gartley) در سال ۱۹۳۲، در کتاب سودها در بازار سهام (Profits in the Stock Market) معرفی شد. لری پساونتو با تلفیق این الگوی اولیه که به نام الگوی گارتلی معروف شده بود با نسبتهای فیبوناچی، قوانینی برای معامله با این الگو ایجاد کرد. نویسندگان دیگری نیز بر روی نظریهی گارتلی کار کردهاند اما بهترین نمونه شاید کتاب «معاملهی هارمونیک» (Harmonic Trading) از اسکات کارنی باشد. او الگوهای هارمونیک دیگری مانند خرچنگ، خفاش و کوسه و چند الگوی دیگر که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت، را ابداع کرد و مطالب دیگری در ارتباط با قوانین معامله و مدیریت سرمایه و ریسک، به این نظریه افزود.
تئوری اصلی الگوهای هارمونیک مبتنی بر حرکت قیمت نسبت به زمان است که بر روابط نسبتهای فیبوناچی و تناسب آنها در بازارها استوار است. تجزیه و تحلیل نسبتهای فیبوناچی در هر بازار و تایم فریمی به خوبی عمل میکند. ایدهی اصلی استفاده از این نسبتها شناسایی نقاط برگشت کلیدی، اصلاحات یا پرتابهای قیمتی همراه با نقاط چرخش بالا و پایین در قیمت است. سطوح اصلاحی و پرتابی به دست آمده از این نقاط چرخشی (سقفها و کفها)، اهداف قیمتی و حد ضرر را مشخص میکند.
الگوهای هارمونیک با استفاده از توالی نسبتهای فیبوناچی ساختارها و اشکالی هندسی در نمودار ایجاد میکنند. این ساختارها که تحت عنوان الگوهای هارمونیک شناخته میشوند، فرصتهای مختلفی برای معاملهگران مانند حرکات بالقوه قیمت و نقاط چرخشی کلیدی فراهم میکنند. این عوامل به دلیل آماده کردن اطلاعاتی موثق در مورد قیمت، اهداف و حدود سود و ضرر برای معاملهگران کاربردی هستند و این میتواند تمایزی کلیدی با اندیکاتورها و نحوهی عملکرد آنها باشد.
لیست انواع الگوهای هارمونیک
در ادامه لیستی از انواع الگوهای هارمونیک آورده شده است که هر کدام در دو حالت نزولی و صعودی میتوانند تشکیل شوند.
- ABC صعودی/ نزولی
- AB = CD
- سه حرکته (Three Drive)
- گارتلی (Gartley)
- پروانه
- خفاش
- خرچنگ
- کوسه
- سایفر (Cypher)
نسبتهای فیبوناچی
در هرگونه صحبتی در مورد الگوهای هارمونیک از اعداد فیبوناچی نیز حرفی به میان آورده میشود، زیرا این الگو از نسبت های فیبوناچی استفاده میکند. سری اعداد فیبوناچی اولین بار توسط لئوناردو فیبوناچی، ریاضیدان بزرگ ایتالیا و اروپا در قرن سیزدهم میلادی معرفی شده است. وی در بازگشت از سفر خود از مصر در کتاب خود به نام کتاب حساب این سری اعداد را معرفی کرد. نسبتهای فیبوناچی به خصوص «نسبت طلایی» (Golden Ratio) را در طبیعت مانند آرایش دانههای برف یا تعداد و نحوهی قرار گرفتن تخمهای گل آفتابگردان میتوان یافت، همچنین در اعضای بدن انسان مانند مارپیچهای دی ان ای نیز این نسبتها رعایت شدهاند.
سری اعداد فیبوناچی به این صورت تعریف میشوند که غیر از دو عدد اول اعداد بعدی از جمع دو عدد قبلی خود به دست میآیند. اعداد در این سری عبارتاند از:
دلیل اصلی شهرت این دنباله از اعداد به این علت است که حاصل تقسیم هر عدد دنباله به عدد ماقبل خود، به عدد طلایی ۱.۶۱۸ میرسد که به «نسبت طلایی» یا «عدد فی» نیز مشهور است. این ترتیب اعدادی که فیبوناچی سالها قبل بر آنها تأکید کرد و نسبت بین این اعداد (نسبت طلایی) در بازارهای مالی و بورس نیز برای تحلیلگران کاربرد بسیاری دارد.
جملهای معروف در تحلیل تکنیکال وجود دارد که بیان میکند همه چیز در قیمت خلاصه شده است، این مطلب شامل رفتارهای انسانی نیز میشود. همانطور که گفته شد نسبتهای فیبوناچی در همهی انسانها وجود دارد و انسان در ناخودآگاه خود بدون اینکه بداند تمایل به این نسبتها و اعداد دارد و آنها را زیبا میبیند همانطور که در تابلوهای نقاشی و معماریهایی که از این نسبتها استفاده میشود آنها را بسیار چشم نواز میکند.
این نسبت های فیبوناچی بر رفتار افراد در بازارهای سهام و معاملات آنها نیز تاثیر میگذارد. در نتیجه از این نسبتها در پیشبینی قیمت، نقاط ورود و خروج از بازار، شناسایی سطوح حمایت و مقاومت و حتی پیشبینیهای زمانی نیز میتوان استفاده کرد. نسبتهای فیبوناچی در واقع سطوح حمایت و مقاومت نامریی هستند که قبل از رسیدن بازار به آنها و حتی نداشتن تاریخچهی قیمت، برای معاملهگر مشخص میشوند.
رایجترین نسبتهای فیبوناچی اعداد ۰/۳۸۲ ، ۰/۵۰ ، ۰/۶۱۸ ، ۰/۷۸۶ و ۱/۰۰ ، ۱/۲۷۲ ، / ۱/۶۱۸ هستند. نسبتهای دیگری مانند ۰/۲۳۶ و ۲/۶۱۸ و ۴/۲۳۶ نیز وجود دارند که به اندازه نسبتهای گفته شده کاربرد ندارند، با این حال مهم ترین نسبتهای فیبوناچی را میتوان ۰/۳۸۲، ۰/۶۱۸ و ۱/۶۱۸ دانست.
ابزار فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci Retracement)
برای استفاده از این نسبتها در تحلیل تکنیکال ابزارهای مختلفی مانند فیبوناچی اصلاحی، فیبوناچی گسترشی، فیبوناچی بازتابی و ابزارهای دیگری مانند کانال، دایره ، بادبزن و غیره برای استفاده در تحلیلها وجود دارد.
اکثر برنامهها و نرم افزارهای معاملاتی، ابزارهای فیبوناچی ذکر شده در بالا را برای استفادهی معاملهگران دارند، اما ابزاری که در تحلیل با استفاده از الگوهای هارمونیک کاربردی اصلی برای معاملهگر دارد، ابزار «فیبوناچی اصلاحی» (Fibonacci Retracement) است. به این صورت که معاملهگر از هر پلتفرمی که برای تحلیل خود استفاده میکند، برای سنجش هر موج قیمتی باید چندین ابزار فیبوناچی بر روی نمودار رسم کند.
الگوهای هارمونیک همانطور که گفته شد الگوهای بسیار دقیق قیمتی هستند که میزان ادامهی روند فعلی و همچنین نقاط برگشتی را مشخص میسازند. این الگوها دائما در حال تکرار شدن در بازار هستند و معاملهگر با مشاهدهی این الگوها چه در حین شکلگیری چه در هنگام تکمیل میتواند با استفاده از نسبتهای فیبوناچی که به این الگوها نسبت داده شده است، در معاملات خود از آنها استفاده کند. الگوهای هارمونیک در واقع الگوهای خاص قیمتی تکنیکالی هستند که تمرکز اصلیاش بر روی نحوه شناسایی الگوهای مثلث شکل خاص حرکات قیمتی است و هر کدام از سطوح مختلفی از فیبوناچی استفاده میکنند.
در شکل زیر میتوانید نحوهی استفاده از ابزار «فیبوناچی اصلاحی» (Fibonacci Retracement) که عنصر اصلی شناخت الگوهای هارمونیک است را با
استفاده از پلتفرمی که در سایت تریدیگ ویو (Tradingview) تعبیه شده است مشاهده کنید.
برای مثال در الگوی پروانه صعودی نقطهی B سطح اصلاحی ۷۸.۶ درصد موج XA است. به همین ترتیب موج BC نیز در سطوح اصلاحی بین ۳۸.۲ الی ۸۸.۶ درصد موج AB قرار میگیرد. در ادامه موج نزولی CD به اندازهی ۱۶۱.۸ الی ۲۲۴ درصد موج BC گسترش مییابد که در نهایت منجر به رسیدن به نقطهی D و تکمیل الگو میشود. نقطهی D سطح گسترش یافته ۱۲۷ درصد موج XA نیز هست. نحوهی استفاده از ابزار فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci Retracement) به منظور پیدا کردن این سطوح در توضیحات الگوی گارتلی آورده شده است.
۴. الگوی خرچنگ (Crab)
الگوی خرچنگ توسط اسکات کارنی به عنوان یکی از دقیق ترین الگوهای هارمونیک شناخته میشود که نقاط بازگشتی را با دقت بالا و بسیار نزدیک به نسبتهای فیبوناچی شناسایی میکند.
الگوهای هارمونیک در هر بازار مالی و هر تایم فریم تشکیل میشوند، یعنی به دفعات میتوان این الگوها را در تایم های بسیار کوچک حتی یک دقیقه مشاهده کرد اما کاربرد اصلی این الگوها در تایم فریمهای بزرگ نمود پیدا میکنند.
نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال
چه در بازار سهام معامله میکنید، چه در بازار ارزهای بینالمللی و چه در بازار ارزهای دیجیتال، تحلیل تکنیکال یکی از روشیهایی است که میتواند برای تشخیص زمان خرید و فروش به شما کمک کند.
برخی از افراد در شروع ترید کردن نمیدانند چطور موقعیت مناسب برای ترید را پیدا کنند. در این مطلب روش سادهسازی فرایند ترید و یافتن موقعیت معاملاتی شرح داده شده است.
تحلیل تکنیکال اصول و قواعد خاصی دارد، یکی از کاربردیترین اصول تحلیل تکنیکال، الگوهای قیمتی است.
در تحلیل تکنیکال، تغییر روند از نزولی به صعودی، اغلب توسط الگوهای قیمت تشخیص داده میشود.
الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال دو نوع هستند:
الگوهای بازگشتی (reversal patterns)
الگوهای ادامهدهنده (continuation patterns)
الگوی ادامهدهنده زمانی شکل میگیرد که روند در مسیر قبلی خود حرکت میکند و صرفا یک وقفه کوتاهمدت در روند ایجاد شده است. در واقع الگوی ادامهدهنده، نشاندهنده درنگ موقت در یک روند است.
وقتی یک الگوی بازگشتی قیمت شکل میگیرد، نشان میدهد تغییر در روند در راه است، آن الگو را یک الگوی بازگشتی (به انگلیسی reversal pattern) میدانند.
الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال، نقش مهمی دارند، به همین دلیل تصمیم گرفتیم برای آشنایی بیشتر کاربران گرامی بورسینس، این الگوها را در یک مطلب شرح دهیم.
اما قبل از پرداختن به الگوها، مقداری پیشزمینه نیاز است.
خط روند در تحلیل تکنیکال
از آنجایی که الگوهای قیمت با استفاده از یک سری خط و منحنی شناسایی میشوند، قصد داریم به مفهوم خط روند نیز اشارهای داشته باشیم.
خطوط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک میکنند حمایت و مقاومت قیمت را روی نمودار بدست آورند. خطوط روند، خطهای مستقیمی هستند که روی نمودار با اتصال سقفها (مقاومتها) یا کفها (حمایتها) کشیده میشوند.
خط روندی که دارای شیب رو به بالاست، یک خط روند صعودی است و زمانی شکل میگیرد که در نمودار قیمت، سقفها و کفهای بالاتر از قبل ایجاد میشود. خط روند صعودی با اتصال کفهایی که هر کدام بالاتر از کف قبلی است کشیده میشود.
برعکس، خط روندی که شیب رو به پایین دارد، خط روند نزولی است و زمانی شکل میگیرد که قیمت، سقفها و کفهای پایینتر از قبل را تجربه میکند.
خط روندها به شیوههای متفاوتی کشیده میشوند. در نمودار شمعی و همینطور نمودارهای میلهای برخی معتقدند سایههای بالای هر میله یا شمع باید در کشیدن خط روند در نظر گرفته شود.
با این حال بهتر است صرفا بدنه شمع در نمودار شمعی برای اتصال نقاط به کار گرفته شود زیرا بخش بزرگی از تحرکات قیمت در بدنه شمع وجود داشته و نیازی به وارد کردن سایههای بالا و پایین شمع نیست.
در یک نمودار روزانه، تحلیلگران معمولا از قیمت بسته شدن اوراق بهادار برای رسم خط روند استفاده میکنند، زیرا این قیمت نحوه شناسایی الگوهای مثلث نشاندهنده تمایل سرمایهگذاران و معاملهگران به نگهداری یا عدم نگهداری موقعیت معاملاتی در زمانهای خاص است.
خطوط روندی که دارای سه خط اتصال و بیشتر هستند، معمولا اعتبار و اطمینان بالاتری نسبت به زمانی دارند که خط روند صرفا با اتصال دو نقطه ترسیم میشود.
روندهای صعودی زمانی شکل میگیرند که قیمت سقفها و کفهای بالاتری ایجاد میکند. در روندهای صعودی حداقل دو کف به هم وصل میشوند و این خط سطوح حمایت را نشان میدهد.
روندهای نزولی زمانی شکل میگیرند که قیمت سقفها و کفهای پایینتری ایجاد میکند. در روندهای نزولی حداقل دو سقف به هم وصل میشوند و این خط سطوح مقاومت را نشان میدهد.
بازارهای بدون روند (که برخی با نام روند خنثی از آن یاد میکنند)، زمانی رخ میدهد که قیمت در یک محدوده رنج بین یک قیمت بالا و یک قیمت پایینتر در بین دو خط افقی موازی نوسان میکند.
حال که مفهوم خط روند را درک کردید، به ادامه شرح الگوهای قیمت میپردازیم.
الگوهای ادامهدهنده
الگوی قیمتی که یک وقفه موقت در یک روند ایجاد میکند الگوی ادامه دهنده نام دارند. به عبارت دیگر، گاهی در یک روند، در میانه راه به مدت محدود، یک الگو شکل میگیرد و قیمت بطور موقت در این الگو نوسان میکند و سپس به حرکت خود طبق روند ادامه میدهد.
این الگو را به عنوان محدودهای که بازیگران بازار، در آن محدوده نفس خود را برای ادامه روند تازه میکنند میدانند.
نکته مهم اینجاست، وقتی الگوی ادامه دهنده در حال شکلگیری است و کامل نشده، نمیتوان گفت که روند ادامه مییابد یا برگشت قیمت اتفاق میافتد.
به همین دلیل باید به خطوط روندی که برای رسم الگوهای قیمت کشیده شده توجه زیادی شود و ببینیم آیا قیمت از محدودهای که به نظر میرسد الگوی ادامهدار است به پایین رشد میکند یا بالا.
در تحلیل تکنیکال معمولا توصیه میشود روند را ادامهدار بدانیم مگر اینکه بازگشت روند تایید شود (روند ادامهدار است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود).
بطور کلی، هرچقدر زمان طولانیتر برای تکمیل یک الگوی قیمت صرف شود و هر چقدر تحرکات قیمت در الگو بزرگتر باشد، حرکت بعدی قیمت در خارج از محدوده الگوی ادامهدار نیز شدیدتر خواهد بود (چه روند صعودی باشد چه نزولی).
شناختهشدهترین الگوهای ادامهدهنده:
الگوی پرچم سهگوش (Pennant)
الگوی پرچم (Flag)
الگوی کنج (به انگلیسی Wedge)
الگوی مثلث
الگوی پرچم سهگوش
پرچم سهگوش با رسم دو خط روند که در نهایت به هم میرسند تشکیل میشود.
یک ویژگی اصلی پرچم سهگوش، این است که یکی از خطوط روند نزولی و دیگر صعودی است.
تصویر زیر نمونه یک الگوی پرچم سهگوش را نشان میدهد.
اغلب اوقات، حجم معاملات در حین شکلگیری این الگو کاهش مییابد و در زمان خروج قیمت از الگو، حجم معاملات افزایش پیدا میکند.
توجه داشته باشید که الگوی پرچم را با الگوی مثلث متقارن اشتباه نگیرید، هر پرچم باید دارای پایه باشد و در مورد الگوی پرچم سه گوش نیز همین موضوع صدق میکند. در تصویر فوق مشاهده میکنید که یک موج صعودی قبل از پرچم وجود داشته که معادل پایه پرچم است.
الگوی پرچم
این الگو از دو خط روند موازی تشکیل شده که گاهی شیب نزولی و گاهی شیب صعودی دارند و گاهی نیز افقی هستند.
بطور کلی الگوی پرچم که دارای شیب صعودی است نشاندهنده وقفه در یک روند نزولی است.
بالعکس، پرچمی که شیب نزولی دارد، نشاندهنده وقفه در یک روند صعودی است.
معمولا شکلگیری پرچم با کاهش حجم معاملات همراه میشود و با خارج شدن قیمت از الگو، حجم مجدد به حالت قبل از الگو بر میگردد.
الگوی کنج (شکل گوِه)
الگوی کنج شبیه الگوی پرچم سهگوش است و از دو خط روند همگرا تشکیل شده است. با این حال، ویژگی اصلی الگوی کنج این است که هر دو خط روند در یک مسیر هستند، یا صعودی یا نزولی.
بنابراین اگر یکی از خطوط روند صعودی باشند و یکی دیگر نزولی، نمیتوان آن را الگوی کنج دانست.
یک الگوی کنج با شیب نزولی، نشاندهنده یک وقفه در روند صعودی است.
الگوی کنج با شیب صعودی، نشاندهنده وقفه در یک روند صعودی است.
پس از خارج شدن قیمت از این الگو، قیمت به روند گذشته خود ادامه میدهند. مانند الگوی پرچم و پرچم سهگوش، قیمت در حین شکلگیری این الگو کاهش مییابد و زمانی که قیمت از محدوده الگو خارج میشود حجم معاملات بالا میرود.
الگوی مثلت
الگوهای مثلت از متداولترین الگوها در تحلیل تکنیکال هستند، زیرا به دفعات در نمودارهای مختلف شکل میگیرند.
سه الگوی متداول مثلت شامل مثلث متقارن، مثلث صعودی و مثلث نزولی است.
شکلگیری این الگوهای قیمت، میتواند از چند هفته تا چندماه طول بکشد.
الگوی مثلث متقارن زمانی شکل میگیرد که دو خط روند همگرا به سمت هم حرکت میکنند و نشاندهنده این است که یک شکست قیمت به سمت بالا یا پایین رخ خواهد داد.
تا زمانی که این طغیان به وقوع نپیوسته نمیتوان جهت آنرا تشخیص داد. فقط زمانی که قیمت یکی از خطوط بالا یا پایین عبور کرد و شکست تایید شد باید مطابق روند ایجاد شده تصمیم معاملاتی را گرفت.
الگوی مثلث صعودی، دارای خط روند افقی در بالا و یک خط روند صعودی در پایین مثلث است. این الگو نشان از این دارد که به احتمال قوی شکست قیمت به سمت بالای مثلث واقع خواهد شد.
الگوی مثلث نزولی، از سمت دیگر دارای خط روند افقی در پایین و یک خط روند نزولی در بالای مثلث است. این الگو نشان از این دارد که به احتمال قوی شکست قیمت به سمت پایین مثلث اتفاق خواهد افتاد.
نمونه مثلث نزولی:
بزرگی تحرک قیمت پس از خارج شدن از الگوی مثلث معمولا به اندازه ضلع عمودی سمت چپ مثلث است.
الگوی فنجان و دسته
الگوی فنجان و دسته یک الگوی ادامه دهنده صعودی است. شکلگیری این الگو نشان میدهد الگوی صعودی برای مدتی با وقفه مواجه شده ولی پس از تکمیل الگو روند صعودی از سر گرفته خواهد شد.
بخش فنجان مانند الگو، شکلی مانند U دارد که مشابه انحنای کف فنجان یا کاسه است. بنابراین این شکل نباید به شکل V باشد. بخش «دسته»، در سمت راست نحوه شناسایی الگوهای مثلث فنجان به شکل یک پولبک کوچک شکل میگیرد و مشابه الگوی پرچم سهگوش یا پرچم چهارگوش است.
وقتی این الگو تکمیل شد، دارایی موردنظر ممکن است به سقفهای جدید دست یابد.
نمونهای از الگوی فنجان و دسته را در زیر میتوانید ببینید:
الگوهای بازگشتی
در تحلیل تکنیکال، الگویی که تغییر در روند کنونی را نشان میدهد با نام الگوی بازگشتی (Reversal Pattern) شناخته میشود.
این الگوها نمایانگر آن است که از قدرت خریداران یا فروشندگان بازار کاسته شده است. با شکلگیری این الگو، روندی که قبلا تشکیل شده متوقف میشود و سپس به مسیر جدیدی که از سمت مخالف قدرت گرفته وارد میشود.
برای مثال یک روند صعودی که توسط خریداران مشتاق دنبال میشود با شکلگیری یک الگوی بازگشتی متوقف میشود که نشاندهنده توازن قدرت در بین خریداران و فروشندگان است. ولی در نهایت فروشندگان برنده میشوند و روند به نزولی تغییر مییابد.
بازگشتهای قیمت که در سقف بازار روی میدهد با نام الگوهای توزیعی (distribution patterns) شناخته میشوند. در این شرایط، دارایی مورد معامله در بازار به شکل هیجانی فروخته میشود.
بالعکس، بازگشتهای قیمت که در کف بازار رخ میدهد، همراه با خرید مشتاقانه و هیجانی از سمت خریداران روبرو میشود.
مانند الگوهای بازگشتی، هرچقدر تشکیل الگوهای ادامهدهنده طولانیتر شود، حرکت مورد انتظار بعدی قیمت پس از شکست حمایت یا مقاومت، بزرگتر خواهد بود.
برخی از الگوهای برگشتی:
الگوی سر و شانه، نشاندهنده دو حرکت کوچکتر قیمت است که دو طرف یک حرکت بزرگتر را در بر گرفته است.
الگوی سقف دوقلو، نشاندهنده یک موج افزایشی قیمت است که پس از نیز یک موج دیگر در تلاش برای شکستن مقاومت موج قبلی ناکام میماند.
الگوی کف دوقلو، نشاندهنده یک موج کاهشی قیمت است که پس از آن یک موج کاهشی دیگر در تلاش برای شکستن حمایت موج قبلی ناکام میماند.
الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه ممکن است در سقف بازار یا کف بازار شکل بگیرد. این الگو شامل سه موج است، یک موج اولیه که با موج دوم که از موج اول بزرگتر است ادامه پیدا میکند و در نهایت یک موج سوم که از موج دوم کوچکتر است تکمیل میشود.
با تشکیل الگوی سر و شانه در یک روند صعودی، ممکن است روند به نزولی تغییر کند. بالعکس، با تشکیل الگوی سر و شانه در روند نزولی، روند نزولی ممکن است به روند صعودی تغییر کند.
در الگوی سر و شانه، یک خط روند دارای شیب نزولی یا صعودی و یا حتی بدون شیب، را میتوان با اتصال کفها یا سقفها ترسیم کرد.
با مشاهده تصویر زیر به درک بهتری از این الگو میرسید:
در حین تکمیل الگو، حجم معاملات معمولا کاهش مییابد و پس از شکسته شدن خط روند، حجم مانند سابق میشود.
الگوی کف و سقف دوقلو
الگوی کف و سقف دوقلو، نشاندهنده مناطقی است که بازار دو تلاش ناموفق برای شکستن حمایت یا مقاومت داشته است. در مورد سقف دوقلو کع اغلب مواقع مشابه حرف M است، موج صعودی دوم در تلاش برای شکستن مقاومت قبلی ناکام میماند و در نهایت به تغییر روند منجر میشود.
از سمت دیگر، کف دوقلو مشابه حرف W است و زمانی اتفاق میافتد که قیمت تلاش میکند از سطح حمایت قبلی پایینتر روند ولی در اینکار موفق نمیشود. در نتیجه تکمیل این الگو، قیمت پس از شکستن مقاومت خود از روند نزولی به صعودی تبدیل میشود.
الگوی کف و سقف سهقلو
گاهی به جای دو سقف یا کف تقریبا برابر، سه سقف یا کف تشکیل میشود که به آن کف و سقف سهقلو میگویند. این الگو زیاد متداول نیست.
شکلگیری این الگو میتواند نشانهی قدرتمندی از تغییر روند باشد.
شکافها
شکاف یا Gap در تحلیل تکنیکال زمانی است که در نمودار قیمت، در بین دو بازه زمانی معاملاتی، یک فضای خالی به دلیل تفاوت عمده در مقدار افزایش یا کاهش قیمت ایجاد میشود.
برای مثال، یک سهم ممکن است در یک روز معاملاتی، در قیمت ۵۰۰ تومان بسته و روز بعد با اختلاف زیاد در قیمت ۵۳۵ تومان بازگشایی شود.
سه نوع شکاف عمده وجود دارد:
شکاف گسست (Breakaway gap)
شکاف فرار (runaway gap)
شکاف خستگی (exhaustion gap)
شکافهای گسست در ابتدای یک روند و شکافهای فرار در میانه یک روند تشکیل میشوند و شکافهای خستگی نشان از پایان قریبالوقوع یک روند دارند.
سخن آخر
الگوها اهمیت زیادی در تحلیل تکنیکال دارند ولی برای شناسایی آنها باید تمرین کنید و تجربه داشته باشید.
خیلی راحت میتوان به گذشته نمودار نگاه کرد و این الگوها را شناسایی کرد ولی تا وقتی که الگو تکمیل نشده، شناسایی آن چندان ساده نیست.
الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال
الگوی مثلث یکی از الگوهای محبوب و قابل اتکاء در تحلیل تکنیکال می باشد. زیرا در این الگو، حرکت بعدی نمودار، شدیدتر از دیگر الگوها است. در تحلیل تکنیکال، الگوهای مثلثی جزء الگوهای ادامه دهنده روند می باشند. در حالیکه شکل مثلث در نمودار بسیار حائز اهمیت است مهم تر، جهت حرکت قیمت، پس از خروج از الگو می باشد.
الگوی مثلث چیست؟
الگوی مثلثی به ما کمک می کند تا ادامه یک روند صعودی یا نزولی را تشخیص دهیم. معمولا در یک الگوی مثلث، دوره تثبیت قیمت شامل کف های بالاتر و سقف های پایین تر می باشد که طی آن یک خط حمایت و یک خط مقاومت به هم نزدیک شده و شکل مثلث را در نمودار ایجاد می کنند.
الگوهای مثلثی، از بخش های بی نقص تحلیل تکنیکال هستند. با این حال، تریدرهای موفق، این الگو را با ابزارها و اندیکاتورهای تکنیکالی دیگر ترکیب می کنند تا شانس موفقیت را به حداکثر برسانند.
هدف قیمت و حد زیان در الگوی مثلث
قیمت ورود: دقیقا بعد از شکسته شدن خط روند بالایی وارد معامله خرید و پس از شکسته شدن خط روند پایینی وارد موقعیت فروش می شویم.
قیمت خروج: اندازه ارتفاع مثلث که عریض ترین قسمت مثلث می باشد.
حد زیان: حد زیان، دقیقا خارج از الگو و مخالف جهتی که الگو شکسته شده است قرار می گیرد. برای مثال، اگر پس از عبور قیمت از بالای مثلث، وارد معامله خرید شده اید، حد زیان خود را دقیقا پایین تر از خط روند پایین مثلث قرار می دهید. همچنین اگر بعد شکسته شدن خط روند پایین مثلث، یک موقعیت فروش باز کردید حد زیان دقیقا بالاتر از خط روند بالایی مثلث قرار می گیرد.
همیشه در الگوی مثلث، نسبت پاداش به ریسک، بسیار بهتر از 1:1 است. زیرا حد زیان بر اساس باریک ترین بخش مثلث و حد سود مطابق عریض ترین قسمت مثلث تعیین می گردد.
فرم کلی الگوی مثلث
- مثلث، زمانی شکل می گیرد که نوسان قیمت طی چندین حرکت، دائما کوچکتر می شود. اگر خطوط روند از طریق کف ها و سقف های قیمتی رسم شوند، این دو خط به یکدیگر نزدیک می شوند و مثلث شکل می گیرد.
- خط بالای مثلث، خط عرضه است و محدوده اشباع خرید بازار را نشان می دهد. اینجا همان جایی است سرمایه گذاران سودهای خود را شناسایی می کنند. همچنین خط پایین مثلث، خط تقاضا است و هر بار که قیمت به آن می رسد بازار در حالت اشباع فروش قرار می گیرد.
- از آنجا که مثلث های ادامه دهنده بیش از مثلث های بازگشتی رخ می دهند، در یک روند صعودی تمرکز بر عبور قیمت از بالای مثلث و در روند نزولی، انتظارات بر شکسته شدن کف مثلث می باشد.
انواع مثلث ها
بطور کلی سه نوع مختلف از الگوی مثلثی وجود دارد که هر یک بایستی بدقت بررسی شود. اما همه آنها تثبیت و تراکم قیمت را نشان می دهند. با این حال، به منظور معامله، همه آنها مشابه یکدیگر هستند و تنها شکل ظاهری آنها با هم متفاوت است. در ادامه جزئیات هر یک را بررسی می کنیم.
الگوی مثلث صعودی
- مثلث های صعودی، الگوهای افزایشی هستند که طی آن قیمت از بالای مثلث خارج می شود.
- یک مثلث صعودی، زمانی رخ می دهد که شیب خط روند پایین، افزایشی است در حالیکه خط روند بالا بصورت افقی می باشد.
- خط روند افقی بعنوان مقاومت و خط روند صعودی بعنوان حمایت عمل می کند.
- تفسیر اصلی الگو این است که فروشندگان سعی می کنند قیمت را در هر نوسان پایین تر بیاورند اما موفقیت آنها در هر مرتبه کمتر می شود و کف بالاتری در نمودار ایجاد می گردد.
- قیمت در حال صعود است و الگوی مثلث افزایشی بعنوان تحکیم و ادامه روند می باشد.
الگوی مثلث کاهشی
- مثلث های کاهشی، الگوهای نزولی هستند که طی آن قیمت از پایین مثلث خارج می شود.
- یک مثلث کاهشی زمانی رخ می دهد که خط روند بالایی دارای شیب نزولی است. در حالیکه خط روند پایین بصورت افقی می باشد.
- خط روند افقی بعنوان خط حمایت و خط روند نزولی بعنوان مقاومت عمل می کند.
- الگوی مثلث نزولی، برعکس مثلث صعودی است.
الگوی مثلث متقارن
- الگوی مثلث متقارن معمولا در طی یک روند بعنوان الگوی ادامه دهنده تشکیل می شوند. این الگو حداقل شامل دو قله پایین تر و دو کف بالاتر می باشد.
- در الگوی مثلث متقارن، قیمت ممکن است از هر دو طرف مثلث خارج شود. زمانیکه قیمت به سمت باریک مثلث حرکت می کند احتمال خروج از هر طرف الگو وجود دارد.
- این الگو زمانی شکل می گیرد که هر دو خط روند بالا و پایین مثلث به همدیگر همگرا باشند.
- مثلث متقارن، دروه تراکم را نشان می دهند که در آن خط روند نزولی بعنوان خط مقاومت و خط روند صعودی بعنوان خط حمایت می باشد.
- الگوهای مثلث متقارن هم در تایم فریم های کوچک و هم در تایم فریم های بزرگتر شکل می گیرند. بنابراین اگر با این الگو معامله می کنید تایم فریم های بزرگ را نیز بررسی کنید.
- اگر شکست در مثلث متقارن همراه با الگوهای کندل استیک باشد دارای اعتبار بیشتری خواهد بود.
- هر چه قیمت به نوک مثلث (همگرایی دو خط) نزدیکتر می شود احتمال شکست نیز بیشتر می شود. زمانیکه قیمت از مثلث خارج می شود الگو کامل شده است. معامله گران محافظه کار ممکن است به دنبال اندیکاتورها و ابزارهای دیگر جهت تایید شکست باشند.
- ممکن است معامله گر دیگر، دو روز پس از شکسته شدن الگو از پایین یا بالا، صبر کند تا بتواند وارد یک روند پر قدرت شده و از شکست جعلی و اشتباه خط روند در امان باشد.
- در نهایت پس از اینکه قیمت مقاومت بالای مثلث را می شکند و روند صعودی ادامه می یابد خریداران می توانند حد زیان خود را پایین تر از خط روند پایینی قرار دهند.
حجم معامله در الگوی مثلث
زمانیکه با استفاده از این نحوه شناسایی الگوهای مثلث الگو معامله می کنید حجم معاملات می تواند درک بهتری به شما بدهد. حجم معامله در تایید شکست الگوی مثلث، نقش اساسی دارد.
اگر حجم با شکست الگو همراه نباشد سیگنال صاره به اندازه کافی قابل اتکا نخواهد بود. شکست های اشتباه یا جعلی با عدم وجود حجم معاملات همراه بوده اند. بنابراین، در زمان شکست، مشاهده حجم، پرایس اکشن و اندیکاتورها، معامله گر را از شکست های اشتباهی در امان نگه می دارد.
نتیجه گیری
- الگوهای مثلث از ابزارهای متداول تحلیل تکنیکال هستند و بطور عمده توسط تریدرهایی مورد استفاده قرار می گیرند که بر اساس شکست خطوط روند، معامله می کنند.
- الگوهای مثلث متقارن از یک خط روند صعودی حمایت و یک خط روند نزولی مقاومت تشکیل می شود.
- یکی از معیارهای مهم مثلث ها وجود حداقل چهار نقطه انعکاس قیمت در داخل مثلث می باشد.
- معامله بر اساس الگوی مثلث بایستی پس از شکسته شدن الگو ایجاد شود.
- به الگوی مثلث، الگوی دو طرفه نیز گفته می شود. این بدان خاطر است که شکست الگو می تواند جهت قبلی نمودار را ادامه دهد یا اینکه موجب بازگشت نمودار شود. اما تقریبا از هر 10 بار شکست، 9 شکست در جهت روند قبلی نمودار است و موجب ادامه روند موجود می باشد.
اگر این مطلب براتون مفید بود امتیاز بدین!
برای امتیاز روی ستاره ها کلیک کنید
امتیاز 3.3 / 5. تعداد آرا 24
شما اولین نفری هستید که به این پست امتیاز میدین!
وبینار فارکس
تفاوت سفارش متوقف (Stop Order) و سفارش محدود متوقف (Stop Limit Order) چیست؟
ساسان پرهون
کارشناسی حسابداری- دارای گواهینامه های حرفه ای سازمان بورس- پنج سال سابقه فعالیت در کارگزاری بورس با سمت معامله گر کالا و اوراق بهادار
الگوهای نموداری و نحوه کار آن ها
یکی از اصلی ترین مفاهیم اولیه بازار شناخت الگوهای نموداری است ، که در بازار سهام معامله گران فنی از همان نحوه شناسایی الگوهای مثلث آغاز شروع به معاملات در با آن آشنا می شوند.
الگوهای نموداری، بخش عمده ای از تحلیل تکنیکال کلاسیک محسوب می شوند
و معامله گرانی که با استفاده از نمودار به معامله و خرید و فروش سهام می پردازند، باید با این الگوها آشنایی کامل داشته باشند .
همانطور که میدانید یکی از بارزترین ویژگی های بارز ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرار آن هاست،
و می توان به راحتی آن ها را در هر نمودار و هر تایم فریم، مشاهده نمود.
از الگوهای نموداری می توان به عنوان یک سیگنال برای ورود به معاملات،
و ابزار تایید و یا به منظور پیش بینی جهت و میزان نوسانات قیمتی بازار، استفاده کرد .
در این مقاله به معرفی چند الگوی قیمتی محبوب با توجه به میزان کارایی و قدرتمندی نحوه شناسایی الگوهای مثلث آنها خواهیم پرداخت
و توضیح کاملی درباره جزییات دقیق و کارآمد آنها شرح خواهیم داد .
تشخیص این الگوها در نمودار، به ما کمک می کند تا بازار را بهتر درک کنیم و نسبت به نوسانات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم.
شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این می شود که در معامله گری به دید وسیع تری دست یابید،
که همین توانایی می تواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلندمدت باشد.
الگوهای نموداری زیادی در تحلیل تکنیکال وجود دارند که شناخت آنها میتواند موجب به تحلیل و تجزیه صحیح و در نتیجه معاملات بهتر شود.
چندین الگوی کلاسیک در بازارهای سرمایه شناسایی شده که به دلیل استفاده زیاد کاربران هفت تا از آنها از اعتبار بالایی برخوردار هستند،
این الگوها در بازار سرمایه بهراحتی قابلشناسایی هستند، ولی لازمه آن شناخت درست و صحیح الگوها است.
همچنین این الگوها در تایم فریمهای(دوره های زمانی) مختلفی تشکیل میشوند، ولی بیشترین استفاده در تایم روزانه است.
چند نکته جامع درباره الگوهای قیمتی
زمان تشکیل یکی از الگوهای نموداری، تغییر حجم معاملات یک ابزار کمکی برای تایید و قدرت الگو است.
هریک از الگوهای قیمتی ، یک هدف نموداری از پیش تعیین شده دارند که میزان تحقق این انتظارات، به روند بازار بستگی دارد.
هر چه در شکل گیری یک الگو زمان بیشتری صرف شود ،انتظار می رود که حرکات قیمتی بزرگتری در پیش باشد.
بیشتر الگوهای نموداری از لحاظ جزئیات شباهت فراوانی به یکدیگر دارند.
از این رو به منظور تشخیص آن ها از یکدیگر، باید به عواملی همچون شکست های قیمتی، تغییر حجم معاملات و…، دقت کنیم.
یکی از روش های تشخیص شکست و تغییر روند ، افزایش حجم معاملات حین خروج قیمت از نواحی حمایت یا مقاومت است.
بهتر است هنگام استفاده از الگوهای قیمتی، همواره این نکته را در نظر داشته باشید.
برخی معامله گران معتقدند به منظور اینکه الگوهای نموداری از قدرت بیشتری برخوردار باشند،
باید در طول تشکیل الگو، حجم معاملات در نقاط کف و سقف به ترتیب از سمت چپ به راست نمودار کاهش یافته
و در نقطه شکست، شاهد افزایش حجم معاملات باشیم.
همچنین الگوهای نموداری در تایم فریمهای(دورههای زمانی) مختلفی تشکیل میشوند.
از بسیاری جهات، الگوهای قیمتی را میتوان نوع پیچیدهتری از خطوط روند به شمار آورد
انواع الگو های نموداری
الگوهای قیمت به طور نحوه شناسایی الگوهای مثلث کلی به دو نوع تقسیم میشوند :
الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامه دهنده که هر یک تعاریف خاص به خود را دارند که در این مقاله به آن پرداخته ایم .
الگوهای بازگشتی:
الگوهایی هستند که معمولا پس از تشکیل این الگوها بر روی نمودار، قیمت روند قبلی خود را تکرار نخواهد کرد .
به عبارت دیگر، پس از تشکیل الگوها، قیمت تمایل دارد در جهت عکس
مسیر قبلی خود به حرکت ادامه دهد.
و اصولا الگوهای بازگشتی در زمان طولانی تری شکل می گیرند .
الگوهای ادامه دهنده:
الگوهایی هستند که عمدتا پس از تشکیل این الگوها بر روی نمودار،
قیمت روند قبلی خود را تکرار خواهد کرد .
به عبارت دیگر، پس از تشکیل الگوها، قیمت تمایل دارد در جهت
مسیر قبلی خود به حرکت ادامه دهد.
الگوهای ادامه دهنده نشان دهنده این موضوع هستند
که روندهای خنثی در طی فعالیت های قیمت، چیزی جز یک توقف مقطعی قیمت نمی باشند
و پس از آن روند دوباره درهمان جهت قبلی خود به حرکت ادامه خواهد داد.
الگوهای ادامه دهنده اغلب در زمان کمتری ساخته می شوند و عموما در رده الگوهای کوتاه مدت و یا میان مدت طبقه بندی می شوند .
انواع الگوهای بازگشتی :
الگو های برگشتی در انتهای روند صعودی عبارت اند از :
الگوی سر و شانه سقف٬ سقف دو قلو٬ سقف سه قلو و الگو های سر و شانه مرکب
الگوی سرو شانه Head and Shoulders:
این الگو از دو حالت تشکیل شده است
سر و شانه نزولی و سر و شانه صعودی ؛ که در این قسمت از مقاله به جزییات آنها خواهیم پرداخت .
دیدگاه شما