مدیریت سرمایه و ریسک چیست؟
مدیریت سرمایه بدین معنی که بخشی از پسانداز خود را سرمایهگذاری کنید، مفهوم خیلی کلی است. مثلا شاید به فکر خرید سکه، دلار، ماشین یا سهام بیفتید. در شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه کدام سرمایهگذاری سودآور است؟ آیا تمامی سرمایهگذاریها بازده یکسان دارند؟ آیا ریسک سرمایهگذاریها با هم برابر است؟ برای پاسخ دادن به این سوالات بهتر است ابتدا با مفهوم مدیریت سرمایه آشنا شویم.
مدیریت سرمایه به صورت مدیریت حرفهای انواع داراییها به منظور تحقق اهداف سرمایهگذار تعریف میشود، چه داراییهای ملموس مانند مسکن و چه داراییهای ناملموس مثل سرقفلی و ارزش برند.
استراتژی مناسب برای سرمایهگذاریِ هر فرد با دیگری متفاوت است. عواملی مثل میزان تحصیلات و سواد مالی، سن، میزان درآمد، میزان سرمایه اولیه، ریسکپذیری و. باعث پیدایش استراتژیهای متفاوت سرمایهگذاری میشود.
ریسک چیست؟
کلمه ریسک بیشتر افراد را به یاد خطر و ضرر میاندازد. اما ریسک موقعیتی است که از ترکیب خطر و فرصت به دست میآید. وقتی شما ریسک میکنید، خطری را بهجان میخرید، به امید آنکه فرصتی به دست بیاورید. شما با توجه به میزان تواناییهای فردی خود در کنار شناخت کامل از تهدیدهای احتمالی، میتوانید از این فرصتها استفاده کنید تا به اهداف خود برسید.
بیشتر روشهای سرمایهگذاری با درصدی از ریسک همراه هستند. تنها سرمایهگذاری در داراییهایی چون سپردهگذاری در بانک یا مواردی چون سرمایهگذاری در اوراق خزانه است که ریسک بسیار پایینی دارند.
این موارد (که میتوان آنها را سرمایهگذاری بدون ریسک نیز نامید) یک بازدهی مشخص، قطعی ولی محدود دارند. یعنی با سرمایهگذاری روی آنها، امیدی هم به کسب یک بازدهی چشمگیر نباید داشت.
مدیریت سرمایه صحیح
اما آشنایی با مدیریت سرمایه بهصورت صحیح، به شما امکان کسب بازدهی بالاتر خواهد داد. برای مثال خرید مستقیم سهام ریسک بیشتری دارد. اما در کنار ریسک بیشتر، سرمایهگذاران میتوانند به بازدهی بیشتر هم دستپیدا کنند. از این منظر شاید بتوانیم بگوییم که ریسک «بهای بازدهیِ بیشتر» است.
پس دیدیم که احتمالِ کسب سود بیشتر، معادل است با پذیرش ریسک بالاتر. پس چرا افراد تنها به سپردهگذاری در بانک و کسب یک بازده قطعی اکتفا نمیکنند و به سمت نوعی دیگر از سرمایهگذاریها متمایل میشوند؟ آیا این کار درستی است که در بازارهای دیگر، مثل بورس دست به سرمایهگذاری زد؟
یکی از دلایلی که باعث میشود بازار سرمایه محبوبتر از بانکها باشد، این است که شما با سپردهگذاری در بانک حداکثر میزان بازدهی که میتوانید کسب کنید محدود (مثلا بیست درصد به طور سالیانه) است. در حالی که بازاری مانند بورس و اوراق بهادار به شما امکان کسب بازدهیهای بیشتر از 100 درصد را هم میدهد.
مدیریت سرمایه با توجه به نرخ تورم
علاوه بر موضوع ریسک و بازده با توجه به شرایط سیاسی و تحریمهای بیشماری که بر کشور اعمال شده است و با توجه به وضعیت اقتصادی حاکم، شاهد رشد بیاندازه نرخ تورم (41%) در سال اخیر بودهایم.
وقتی نرخ تورم در کشوری افزایش مییابد شاهد کاهش قدرت خرید پول خواهیم بود، که به اصطلاح میگویند پول ارزش خود را از دست داده است. بنابراین سپردهگذاریِ تمامِ پول خود در بانک کار منطقی به نظر نمیرسد، چون نرخ تورم، بیشتر از نرخ بهره سالانهِ بانک است و پول شما نمیتواند متناسب با نرخ تورم رشد کند. یعنی پول شما نمیتواند قدرت خرید خود را حفظ کند. این در حالی است که بازار سرمایه (بورس اوراق بهادار) میتواند متناسب با رشد تورم رشد کند. در این بازار افراد با سرمایهگذاری مناسب و مدیریت سرمایه میتوانند ارزش پول خود را حفظ کنند و حتی به سودهای جذابی دست یابند.
تشکیل سبد سرمایهگذاری
برای پوشش ریسک در سرمایهگذاری، بهترین کار تشکیل سبد سرمایهگذاری است. برای این کار فرد، سرمایه خود را به چند قسمت تقسیم میکند و هر قسمت از آن را به بازارهای مختلف میبرد. مثلا درصدی از سرمایهاش را به خرید ملک و درصدی مدیریت ریسکهای مالی مدیریت ریسکهای مالی دیگر را به خرید طلا اختصاص میدهد و مابقی را صرف خرید سهام و یا کالاهای سرمایهای، مانند ماشینآلات و تجهیزات میکند. برای مطالعه بیشتر در این رابطه روی اینجا کلیک کنید.
هرکدام از بازارهای موجود ریسک متفاوتی دارند و مدتزمان بازدهی و میزان بازدهی مورد انتظار از آنها نیز متفاوت است. هنگام انتخاب یک بازار هدف برای سرمایهگذاری، باید به دو متغیر ریسک و بازده به طور همزمان توجه کرد، در واقع ریسک و بازده بهعنوان دو رکن اصلی در اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری هستند.
در واقع ریسک و بازده بهعنوان دو رکن اصلی در اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری هستند.
همواره بیشترین بازدهی، با توجه به حداقل مقدار ریسک، معیاری مناسب برای سرمایهگذاری بهحساب میآید. شکل بالا تنها مثالی از چند بازار است که افراد میتوانند در آن با توجه به شرایط خود بازارهای متفاوتی را برای سرمایهگذاری و توزیع ریسک انتخاب کنند. حتی میتوانند بر تعداد بازارهای انتخابی بیفزایند و یا از تعداد آن بکاهند.
مدیریت سرمایه در شرکت ها
مدیریت سرمایه امری بسیار مهم به خصوص در امور شرکتها است. برای مثال اگر یک شرکت به دنبال احداث یک خط تولیدی جدید باشد، برای احداث این خط به مقدار زیادی وجه نقد نیاز دارد. در این مواقع مدیر، سبد سرمایهگذاریِ شرکت را بررسی میکند تا مشخص کند کدام سرمایهگذاریها سریعتر به وجه نقد تبدیل میشوند. اگر درصد عمدهای از سبد شرکت را ملک و ساختمان تشکیل داده باشد مدت زمان زیادی طول میکشد تا این املاک به وجه نقد تبدیل شوند. در حالی که اگر بخش عمدهای از سبد را سهام تشکیل دهد بسیار راحتتر و سریعتر میتواند آن را به وجه نقد تبدیل کند و از پول به دست آمده برای راه اندازی خط تولید جدید استفاده کند.
بنابراین هر فردی چه برای تشکیل سبد شخصی و چه در سمت مدیریت برای تشکیل سبد سرمایه شرکت، میتواند بر اساس اهداف و نیازهای احتمالی خود، یک سبد سرمایهگذاری مطمئن بسازد بهشکلی که در صورت لزوم بتواند از آن استفاده کند.
فرآیند مدیریت سبد سهام
برای اینکه بتوانید یک سبد سهام (پرتفوی) بهینه تشکیل دهید و آن را به طور صحیح مدیریت کنید، در مرحله اول لازم است که با مفاهیم مالی و اصول اساسی آن آشنا شوید. بعد از آشنایی با این موارد میتوان اقدام به ایجاد یک سبد سرمایهگذاری متناسب با ویژگیهای شخصی خود کرد.
هر فرد بعد از یادگیری اصول اساسی مالی میتواند با توجه به میزان ریسکپذیری و بازده مورد انتظار خود اقدام به ایجاد یک پرتفوی بهینه کند و در گذر زمان با توجه به تغییر شرایط، در صورت لزوم پرتفوی خود را اصلاح کند.
یکی از راههای کم کردن ریسک یک پرتفوی تنوعبخشی به آن است. تنوعبخشی با هدف کاهش ریسک پرتفوی تا حداقل مقدارِ ریسک و افزایش بازده پرتفوی تا بالاترین اندازه ممکن انجام میشود.
با تقسیم کردن مبلغ سرمایهگذاری در سهمهای متنوع، میتوان بخشی از ریسک پرتفوی را حذف کرد. برای انجام این کار بهتر است که سهمها، از صنایع و گروههای متفاوت از هم انتخاب شوند تا اگر یک صنعتی دچار مشکل شد تنها بخش کوچکی از سبد سرمایهگذاری شما بهخطر بیفتد.
تنوعبخشی به سبد سرمایهگذاری و سبد سهام
نقل قولی معروف در رابطه با تنوعبخشی وجود دارد که بیان میکند: تمامی تخممرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید، مدیریت ریسکهای مالی تا در صورت افتادن سبد همه تخم مرغهایتان از بین نروند.
نکتهی قابل توجه این است که شما با تنوعبخشی نمیتوانید کل ریسک سبد خود را از بین ببرید، اما میتوانید آن را کم کنید.
ریسک کل
ریسک کل از دو بخش ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک تشکیل شده است. ریسک غیرسیستماتیک منحصر به یک دارایی نظیر سهم یک شرکت است، که این ریسک با تنوعبخشی قابل کاهش است.
اما بخش دیگری از ریسک کل، ریسک سیستماتیک یا ریسک بازار است، که به آن ریسک حذفنشدنی هم میگویند. این ریسک از طریق تنوعبخشی کاهش پیدا نمیکند.
نمونهای از ایجاد سبد سهام متنوع را در شکل بالا میبینید. میتوان از گروهها و صنعتهای مختلف یک سهم مناسب انتخاب کرد و تشکیل سبد داد. افراد با استراتژیهای متفاوت میتوانند سبدهای متفاوتی ایجاد کنند.
انواع سرمایهگذاری
سرمایهگذاران به دو طریق میتوانند دست به خرید اوراق بهادار بزنند: اولین شیوه آن است که افراد به طور مستقیم اقدام به خریدوفروش سهام کنند که به آن سرمایهگذاری مستقیم میگویند؛ یا اینکه این کار را از طریق واسطههای مالی انجام دهند، که به آن سرمایهگذاری غیرمستقیم میگویند.
انواع سرمایه گذاران بر مبنای میزان تحمل ریسک
نظریه مطلوبیت مورد انتظار، سه نوع گرایش را بر مبنای میزان تحمل ریسک توسط سرمایهگذاران معرفی کرده است. بر طبق این نظریه سرمایه گذاران به سه دسته تقسیم میشوند:
- ریسکگریز
- ریسکپذیر
- ریسک خنثی
سرمایهگذاران ریسک خنثی افرادی هستند که به میزان ریسک سرمایهگذاری توجهی نمیکنند و تنها به دنبال حداکثر کردن بازدهی خود هستند و میزان مطلوبیت آنها توسط بازدهی سرمایهگذاری تعیین میشود.
برخی از سرمایهگذاریها و داراییها نوسانات بیشتری نسبت به سایر داراییها دارند. در نتیجه سرمایهگذاری در آنها ریسک بیشتری دارد.
گروهی از سرمایهگذاران نسبت به سایرین ریسکپذیرتر هستند؛ در نتیجه میتوانند نسبت به دیگران بهتر با این نوسانات کنار بیایند و آن را تحمل کنند. این افراد زمانی که با دو پروژه با بازدهی یکسان روبهرو میشوند، پروژهای که ریسک بیشتری دارد را برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند، زیرا مطلوبیت ناشی از موفق شدن در پروژه پرریسک بیشتر از عدم مطلوبیت ناشی از زیان آنها است.
این افراد تمایل بیشتری به فعالیت در بورس دارند و تمایل کمی به سپردهگذاری در بانک دارند.
سرمایهگذاران ریسکگریز
آخرین دسته، سرمایهگذاران ریسکگریز هستند. این افراد بیشتر به سرمایهگذاری در مواردی که بازدهی مطمئن داشته باشند علاقهمند هستند و از سرمایهگذاری در پروژههای پرریسک دوری میکنند. بیشتر این افراد به سپردهگذاری در بانک روی میآورند و معتقدند که سپردهگذاری در بانک نوعی سرمایهگذاری ایمن است.
این سه طبقه، خود میتوانند هرکدام به سه طبقه متفاوت نیز تقسیم شوند. برای مثال افرادی که در بورس سرمایهگذاری میکنند، همه حاضر به پذیرش سطح یکسانی از ریسک نیستند. مثلا برخی از آنها در سهمهایی که ریسک بسیار زیادی دارند (مثل سهمهایی با وضعیت بنیادی نه چندان خوب که در وضعیت تکنیکالی مناسبی قرار دارند و انتظار رشد سریعی از آنها در آیندهای نزدیک میرود) سرمایهگذاری میکنند. در حالی که برخی دیگر تنها در سهام شرکتهایی بزرگ که وضعیت بنیادی قوی و سود تقسیمی بالا دارند سرمایهگذاری میکنند، در حالی که ممکن است این سهمها رشد آهستهای داشته باشند.
نظریه مطلوبیت مورد انتظار با انتقادهایی نیز مواجه شده که در مقالات بعدی راجعبه آن توضیح داده خواهد شد.
ریسک داراییهای مالی از منظر مدت زمان نگهداری
میتوان ریسک داراییهای مالی را از نظر دوره نگهداری آنها نیز طبقهبندی کرد. به بیانی دیگر ریسک یک سرمایهگذاری زمانی که به دید کوتاهمدت خریداری میشود با ریسک آن وقتی که با دید بلندمدت خریداری میشود، متفاوت است.
با افزایش مدتزمان نگهداری یک دارایی، نوسانات آن کاهش مییابد و ریسک آن تا حدی قابل کنترل خواهد بود.
مدیریت ریسک
مدیریت ریسک (Risk Management) فرآیند شناسایی، ارزیابی و کنترل تهدیدات موجود در سرمایه، درآمد، عملکرد و ساختار یک سازمان است. این تهدید ها یا خطرات می تواند از طیف گسترده ای از منابع، شامل عدم اطمینان مالی، مسئولیت های حقوقی، خطاهای استراتژیک مدیریت، حوادث و بلایای طبیعی نشات بگیرد.
تهدید های امنیتی فناوری اطلاعات، ریسک های داده محور و استراتژی های مدیریت ریسک برای کاهش آنها، اولویت اصلی شرکت های دیجیتال شده است. در نتیجه، یک طرح مدیریت ریسک به طور فزاینده ای شامل فرآیند های شرکت ها برای شناسایی و کنترل تهدید های دارایی های دیجیتالی آن، شامل داده های یک پارچه شرکت ها، اطلاعات شخصی قابل ردیابی مشتری (PII) و مالکیت معنوی است.
مدیریت ریسک:
هر کسب و کار و سازمانی با خطر ریسک های غیر قابل پیش بینی و مخرب روبرو است که می تواند برای شرکت خسارت بار باشد یا باعث بسته شدن دائمی آن شود. مدیریت ریسک به سازمان ها این امکان را می دهد خود را با حداقل کردن ریسک ها و هزینه های اضافی، آماده پیش آمد ها کنند.
با اجرای یک طرح مدیریت ریسک و رسیدگی به ریسک ها یا حوادث مختلف احتمالی، پیش از آن که اتفاق بیفتد، یک سازمان می تواند (به اندازه کافی) پول پس انداز کرده و (از قدرت خرید) آن ها در آینده محافظت کند.
به این علت که یک برنامه مدیریت ریسک قدرتمند، به یک موسسه اقتصادی کمک می کند تا روندی را برای مهار کردن تهدید های احتمالی ایجاد کند تا تاثیر آنها را در صورت بروز و مقابله با نتایج، به حداقل برساند.
این توانایی در درک و کنترل ریسک، سازمان ها را قادر می سازد تا در تصمیمات تجاری خود اطمینان بیشتری داشته باشند. علاوه بر این، نظارت حقوقی قوی که به طور خاص بر مدیریت ریسک تمرکز دارند می توانند به یک شرکت در رسیدن به اهدافشان کمک کنند.
مزایای مهم مدیریت ریسک عبارتند از:
- یک محیط کار امن و مطمئن برای همه کارمندان و مشتریان ایجاد می کند.
- ثبات عملیات تجاری را افزایش می دهد و در عین حال مسئولیت حقوقی را نیز کاهش می دهد.
- ایجاد حافظت در برابر حوادثی که هم برای شرکت و هم برای محیط زیست مضر است.
- از همه افراد و دارایی های درگیر در برابر هر آسیب های احتمالی محافظت می کند.
- به ایجاد نیاز های بیمه ای سازمان، به منظور صرفه جویی در حق بیمه های غیر ضروری کمک می کند.
اهمیت ترکیب مدیریت ریسک با ایمنی بیمار نیز آشکار شده است. در بیشتر بیمارستان ها و سازمان ها، بخش های مدیریت ریسک و ایمنی بیمار از هم جدا شده اند. آنها شامل رهبری، اهداف و دامنه مختلف هستند. با این حال، برخی از بیمارستان ها تشخیص داده اند که توانایی ارائه مراقبت از بیمار با کیفیت بالا و ایمن، برای محافظت از دارایی های مالی ضروری است و در نتیجه باید با مدیریت ریسک همراه باشد.
در سال 2006، مرکز پزشکی ویرجینیا میسون در سیاتل، واشنگتن عملکرد های مدیریت ریسک آنها را در بخش ایمنی بیمارشان ادغام کرد؛ در نهایت روش های مدیریت سیستم تولید ویرجینیا میسون (VMPS) را ایجاد کرد.
تمرکز VMPS بر بهبود مستمر سیستم ایمنی بیمار از طریق افزایش شفافیت در تخفیف ریسک، افشا و گزارش دهی ریسک است. از زمان اجرای این سیستم جدید، ویرجینیا میسون کاهش چشمگیری در حق بیمه حرفه ای بیمارستان و افزایش زیادی در فرهنگ گزارش دهی را تجربه کرده است.
استراتژی ها و فرآیند های مدیریت ریسک:
همه طرح های مدیریت ریسک، گام های مشابهی را که در فرآیند کلی مدیریت ریسک، ترکیب می شوند را دنبال می کنند:
شرایطی که در ابتدای هر فرآیندی رخ می دهد را درک کنید. معیار هایی که برای ارزیابی ریسک استفاده می شود نیز باید تعیین شده و ساختار تجزیه و تحلیل مشخص شود.
شرکت ریسک های بالقوه ای را که ممکن است مخصوصا روی روند یا پروژه شرکت اثر منفی بگذارد، شناسایی و تعریف می کند.
به محض شناسایی انواع خاصی از ریسک، سپس شرکت یکی از رخداد های محتمل تر را انتخاب می کند. هدف از تجزیه و تحلیل ریسک درک بیشتر هر یک از موارد خاص ریسک و چگونگی تأثیر آن بر پروژه ها و اهداف شرکت است.
پس از تعیین چگونگی کلی (احتمال) رخداد (ریسک) همراه با نتیجه آن، ریسک عمیق تر ارزیابی می شود. سپس شرکت می تواند در مورد قابل قبول بودن ریسک و تمایل پذیرش ریسک بر اساس ریسک پذیری (اشتهای ریسک) خود، تصمیم گیری کند.
در طول این مرحله، شرکت ها، تراز بالاترین ریسک های خود را ارزیابی می کنند و با استفاده از روش های خاص کنترل ریسک، برنامه ای برای کاهش آنها توسعه می دهند. این برنامه ها شامل فرآیند های تخفیف ریسک، تاکتیک های پیشگیری از (بروز) ریسک و برنامه های احتمالی در صورت تحقق ریسک است.
بخشی از طرح تخفیف شامل پیگیری خطرات و برنامه کلی برای نظارت و ردیابی مداوم خطرات جدید و موجود است. فرآیند کلی مدیریت ریسک نیز باید متناسب با آن بررسی و به روز شود.
سهامداران داخلی و خارجی باید در هر مرحله مناسب از فرآیند مدیریت ریسک و ملاحظات و با توجه به کل پروژه، در مجامع و مشاوره ها شرکت کنند.
پیشگامان بی نهایت مطالعه مقاله نسبت های مالی را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.
استراتژی های مدیریت ریسک
استراتژی های مدیریت ریسک:
همچنین استراتژی های مدیریت ریسک باید پاسخگوی سوالات زیر باشند:
- چه مشکلی پیش می آید؟ هم محل کار را به به طور کلی بازرسی کنید و هم کار فردی را.
- چه بازخوردی بر سازمان خواهد داشت؟ رسیدگی کنید که احتمال وقوع و بزرگی یا کوچکی تاثیر (پیشامد) چگونه خواهد بود.
- چه کاری می توان انجام داد؟ برای جلوگیری از خسارت چه اقداماتی می توان انجام داد؟ در صورت پیشامد خسارت، چه کاری برای جبران (خسارت) می توان کرد؟
- اگر اتفاقی بیفتد، سازمان چگونه به آن خواهد پرداخت؟
رویکرد های مدیریت ریسک:
پس از شناسایی ریسک های خاص شرکت و اجرای فرآیند مدیریت ریسک، چندین استراتژی مختلف وجود دارد که شرکت ها می توانند در رابطه با انواع مختلف ریسک به کار بگیرند:
پیشگیری از ریسک مدیریت ریسکهای مالی مدیریت ریسکهای مالی بالقوه:
در حالی که برطرف کردن کامل همه ریسک ها به ندرت ممکن است، یک استراتژی منحرف کردن (مسیر) ریسک، برای جلوگیری از تهدیدات فزآینده، به منظور اجتناب کردن از پیامد های خسارت بار و مخل یک پیشامد مخرب، طراحی شده است.
کاهش خطر:
گاهی اوقات شرکت ها توانایی کاهش میزان خسارت هایی را دارند که ممکن است برخی از خطرات بر فرآیند های شرکت وارد کند. این امر با تنظیم جنبه های روشنی از یک برنامه کلی پروژه یا فرآیند شرکت یا کاهش محدوده آن حاصل می شود.
به اشتراک گذاری ریسک:
گاهی، تبعات یک ریسک بین چند شریک در پروژه یا بخش های بازرگانی اشتراک گذاری یا توزیع می شود. این ریسک همچنین می تواند با شخص ثالث مانند فروشنده یا شریک تجاری اشتراک گذاری شود.
حفظ خطر:
گاهی اوقات، شرکت ها تصمیم می گیرند، با ریسکی که از نقطه نظر تجاری ارزشمند است را بپذیرند و با هر گونه خطرات احتمالی روبرو شوند. اگر سود پیش بینی شده یک پروژه بیشتر از تبعات ریسک بالقوه آن باشد، شرکت ها اغلب سطح معینی از را را می پذیرند.
محدودیت ها:
در حالی که مدیریت ریسک می تواند عملی بسیار سودمند برای سازمان ها باشد، اما باید محدودیت های آن را نیز در نظر گرفت. بسیاری از تکنیک های تجزیه و تحلیل ریسک، مانند ایجاد یک مدل یا شبیه سازی، نیاز به جمع آوری مقادیر زیادی داده دارد. این جمع آوری گسترده اطلاعات می تواند گران باشد و قابل اطمینان نیست.
علاوه بر این، چنان چه شاخص های ساده برای بازتاب شرایطی هرچه پیچیده تر استفاده شود، استفاده از داده ها برای فرآیند تصمیم گیری، می تواند نتایج پیچیده تری داشته باشد. همین طور، تصمیم گیری برای موارد کوچک، در کلیت پروژه، می تواند منجر به نتایج غیر منتظره شود.
محدودیت دیگر کمبود تخصص و زمان تجزیه و تحلیل است. برنامه های نرم افزاری رایانه ای برای شبیه سازی رویداد هایی که ممکن است تأثیر منفی روی شرکت داشته باشند، ایجاد شده است. با وجود این که این برنامه های پیچیده مقرون به صرفه هستند، برای درک دقیق نتایج تولید شده، به پرسنلی آموزش دیده با مهارت و دانش جامع نیاز دارند.
تجزیه و تحلیل داده های تاریخی برای شناسایی خطرات نیز به پرسنلی بسیار آموزش دیده نیاز دارد. ممکن است این افراد همیشه در پروژه به کار گرفته نشوند. حتی در صورت وجود، غالبا زمان کافی برای جمع آوری تمام یافته های آنها وجود ندارد، در نتیجه منجر به ناسازگاری می شود.
محدودیت های دیگر عبارتند از:
ارزیابی مبتنی بر ریسک، به جای آینده، بر گذشته تمرکز دارد. بنابراین، هر چه اوضاع یکنواخت پیش برود، وضعیت بهتر به نظر می رسد. متاسفانه، این احتمال وجود دارد که شکست عمیق تر شود.
مدل های ریسک می توانند به سازمان ها را چنین به اشتباه بیندازند که می توانند هر ریسک بالقوه را محدود و تعدیل کنند. این ممکن است باعث شود که یک سازمان احتمال بروز خطرات جدید یا غیر منتظره را نادیده بگیرد. علاوه بر این، هیچ داده تاریخی برای محصولات جدید وجود ندارد، بنابراین تجربه ای برای پایه گذاری مدل ها وجود ندارد.
دیدن و درک چشم انداز کامل از ریسک تجمعی دشوار است.
سیاست های مدیریت ریسک یک سازمان توسعه نیافته و فاقد مدیریت ریسکهای مالی تاریخچه برای ارزیابی دقیق است.
پیشگامان بی نهایت مطالعه مقاله امکان سنجی را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.
استاندارد های مدیریت ریسک
استاندارد های مدیریت ریسک:
از اوایل دهه 2000، چندین صنعت و نهاد دولتی، قوانین تطبیقی نظارتی را گسترش داده اند که برنامه ها، سیاست ها و روش های مدیریت ریسک شرکت ها را موشکافی می کند. در تعداد بیشتری از صنایع، هیئت مدیره موظف به بررسی و گزارش کفایت فرآیند های مدیریت ریسک شرکت هستند. در نتیجه، تجزیه و تحلیل ریسک، ممیزی های داخلی و سایر ابزار های ارزیابی ریسک به اجزای اصلی استراتژی تجارت تبدیل شده اند.
استاندارد های مدیریت ریسک توسط چندین سازمان از جمله انستیتوی ملی استاندارد و فناوری (NIST) و سازمان بین المللی استاندارد (ISO) تهیه شده است. این استاندارد ها برای کمک به سازمان ها در شناسایی تهدیدات خاص، ارزیابی آسیب پذیری های منحصر به فرد برای تعیین ریسک آنها، شناسایی راه های کاهش این خطرات و سپس اجرای اقدامات به جهت کاهش ریسک طبق استراتژی سازمانی طراحی شده اند.
به عنوان مثال اصول ISO 31000، صرف نظر مدیریت ریسکهای مالی از اندازه سازمان یا بخش هدف، چارچوبی را برای بهبود روند مدیریت ریسک فراهم می کند که می تواند توسط شرکت ها مورد استفاده قرار گیرد. طبق وبسایت ایزو، ISO31000 برای “افزایش احتمال دستیابی به اهداف، بهبود شناسایی فرصت ها و تهدیدها و تخصیص موثر و استفاده منابع برای بر طرف کردن ریسک” طراحی شده است.
اگر چه ISO 31000 نمی تواند برای اهداف صدور گواهینامه استفاده شود، اما می تواند به ارائه راهنمایی برای ممیزی ریسک داخلی یا خارجی کمک کند و به سازمان ها امکان مقایسه روش های مدیریت ریسک خود را با معیارهای شناخته شده بین المللی می دهد.
نکته: ایزو توصیه می کند که مناطق هدف یا اصول زیر بخشی از روند مدیریت کلی ریسک باشد:
- فرآیند باید برای سازمان ارزش ایجاد کند.
- باید بخشی جدایی ناپذیر از فرآیند کلی سازمانی باشد.
- باید در روند تصمیم گیری کلی شرکت نقش داشته باشد.
- باید به طور واضح هرگونه عدم اطمینان را برطرف کند.
- باید منظم و نظام مند باشد.
- باید بر اساس بهترین داده های موجود باشد.
- باید متناسب با پروژه باشد.
- باید عوامل انسانی از جمله خطا های احتمالی را در نظر بگیرد.
- باید شفاف و فراگیر باشد.
- باید قابل تغییر باشد.
- باید به طور مداوم کنترل و بهبود یابد.
استانداردهای ISO و موارد دیگر مانند آن در سراسر جهان برای کمک به سازمانها در اجرای نظام مند بهترین تکنیک های مدیریت ریسک تهیه شده است. هدف نهایی برای این استانداردها ایجاد ساختار ها و فرآیند های مشترک برای اجرای موثر استراتژی های مدیریت ریسک است.
معمولا این استاندارد ها توسط نهاد های نظارتی بین المللی یا توسط گروه های صنعتی هدف شناخته می شوند. آنها همچنین به طور منظم تکمیل و به روز می شوند تا بازتاب دهنده منابع در معرض خطر سریع کسب و کار باشند. اگر چه پیروی از این استاندارد ها معمولا داوطلبانه است، به تبع ممکن است قانون گذاران صنعت یا از طریق قرارداد های تجاری درخواست شده باشد.
مثال های مدیریت ریسک:
یک نمونه از مدیریت ریسک می تواند کسب و کار هایی باشد که خطرات مختلف مرتبط با گشایش مکان جدید را شناسایی کند. آنها می توانند با انتخاب مکان هایی با رفت وآمد زیاد و رقابت کم از مشاغل مشابه در منطقه، خطرات را تخفیف دهند.
مثال دیگر می تواند یک پارک تفریحی در فضای باز باشد که وابستگی کسب و کار آن ها به آب و هوا را تایید کند. به منظور تخفیف ریسک یک بحران بزرگ مالی در هر زمان که یک دوره بد وجود دارد، پارک ممکن است تصمیم بگیرد که به طور مداوم کم خرج کند و ذخایر نقدی ایجاد کند.
مثال دیگر می تواند یک سرمایه گذار باشد که سهام خود را در یک شرکت هیجان انگیز جدید با ارزیابی بالا خریداری می کند حتی اگر آنها می دانند سهام می تواند به طور قابل توجهی افت کند. در این شرایط، پذیرش ریسک در حالی که سرمایه گذار برخلاف تهدید خرید می کند، نشان می دهد که سهامدار احساس می کند که پاداش بزرگ تر از ریسک است.
نوشته: مارگارت روس
ترجمه: سعید بشیری راد
به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله بازاریابی داده محور را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.
مدیریت ریسک در بورس و بازارهای مالی
ما دائما در زندگی خودمان و در هر جنبهای از آن در حال مدیریت کردن ریسک هستیم. چه در هنگام انجام کارهایی ساده همچون رانندگی و چه در شروع یک کسب و کار و یا یک عمل جراحی جدید.
در نتیجه مدیریت ریسک (به انگلیسی risk management) شامل هر عکسالعملی در برابر خطرات مختلف در زندگی است.
ما در اکثر فعالیتهای روزمره ریسکهای مختلف را به صورت ناخودآگاه مدیریت میکنیم؛ برای مثال اگر در اتوبان در حال نزدیک شدن به یک خودرو دیگر هستیم مسیر خود را تغییر میدهیم؛ زیرا برخورد به آن خودرو خطر مالی و جانی برای ما دارد؛ اما در بازارهای مالی و مدیریت اقتصادی این مدیریت ریسک کاملا خودآگاه و بسیار ضروری است.
شاید در اقتصاد به برنامه و چارچوب نحوه رسیدگی کردن به ریسکهای مالی، مدیریت ریسک بگوییم. این این خطرات مالی ذات انواع کسب و کار هست.
برای یک معاملهگر و سرمایهگذار شاید این برنامه و چارچوب برای مدیریت انواع مختلف از داراییها همچون رمزارزها، سهام، املاک، طلا، سکه و… باشد.
انواع مختلفی از ریسکهای مالی در بورس وجود دارد که امکان دستهبندی کردن آنها به روشهای مختلف وجود دارد. در این مقاله در مورد فرآیند مدیریت این ریسکها صحبت خواهیم کرد و چند پیشنهاد به معاملهگران و سرمایهگذاران برای کاهش این ریسکها خواهیم داد.
منظور از ریسک در بازارهای مالی و بورس چیست؟
قبل از اینکه درباره مدیریت ریسک در بورس صحبت کنیم به طور کلی اشاره ای به ریسک موجود در بازارهای مالی خواهیم کرد. در تعریف ریسک باید به سه نکته توجه کرد یعنی هر جایی که مدیریت ریسکهای مالی این 3 مورد وجود داشته باشد احتمال ریسک بیشتر می شود:
1- عدم شناخت هر جایی که عدم آگاهی و عدم شناخت راجب یک پدیده وجود داشته باشد احتمال ریسک وجود دارد. در مبحث ریسک در بورس، این پدیده یک پدیده مالی است.
2- توجه به هدف هر جایی که در حال فاصله گرفتن از هدف خود باشید ریسک افزایش می یابد. در ورود به بازار های مالی و بورس به هدف خود توجه کنید. هر جایی که احساس کردید در حال فاصله گرفتن از اهداف خود هستید اقدام مناسب را انجام دهید.
3- انحراف از طرح اصلی روش های مختلفی برای اندازه گیری ریسک وجود دارد. در بررسی ریسک باید دقت کنیم که این ریسک چه عواقب و خطراتی برای ما به همراه دارد.
علل وقوع ریسک نیز اهمیت زیادی دارد، بزرگترین ریسکی که در بازارهای مالی ما را تهدید می کند بحث از دست دادن اصل سرمایه یا بخشی از سرمایه می باشد. ریسک بعدی از دست دادن همه یا بخشی از سود می باشد که عواقب کمتری نسبت به مورد قبلی دارد. در مدیریت ریسک در بازار بورس تمرکز اصلی باید بر روی حفظ اصل سرمایه باشد.
اهمیت ریسک در بورس اوراق بهادار و مدیریت آن
بدون شک مدیریت ریسک بدون شناخت کافی از بخشی که قرار است سرمایه خود را قرار دهید، امکان پذیر نخواهد بود.
کسانی که بدون آشنایی و بررسی عمیق و صرفا از روی نوسانات ظاهری و مقطعی برای سرمایه گذاری تصمیم میگیرند، یا کسانی که قصد دارند به سرعت سود سرشاری به دست بیاورند و به اصطلاح یک شبه راه صد ساله را بپیمایند، معمولا خطرپذیریهای ناشیانه و غیر اصولی خواهند داشت.
در عوض ریسک پذیری توام با تحلیل صبورانه و البته عمیق، حتی اگر سود کمتری به دنبال داشته باشد، بازدهی پایدار تر دارد و تجربه بهتری خواهد بود.
بورس ارزی
بازار بورس مهم دیگری که اتفاقا پرریسکترین آنها نیز به شمار میرود، بازار بورس ارزی است.
با توجه به این که قیمت ارز به عوامل و شرایط مختلفی بستگی دارد و گاهی متغیرهای ناگهانی آن را تحت تاثیر قرار میدهند، شرکت در آن با خطر پذیری بیشتری همراه است.
از جمله مهم ترین عوامل نوسان بازار بورس، تحولات سیاسی است که معمولا قابل پیش بینی نیستند و میتوانند تاثیر جدی روی این بازار بگذارند. با این حال، نباید فراموش کنیم که ارتباط با بانکهای جهانی و همچنین سود قابل توجه نیز میتواند به عنوان مزیتهای سرمایه گذاری در این بازار مد نظر قرار گیرد.
بورس کالا
بازار بورس دیگری که شاید کمتر دچار تحولات خاص شود، بورس کالا است. بورس کالا بسته به نوع جنسی که در آن مد نظر است، میتواند خطر پذیری بیشتر یا کمتری داشته باشد.
به طور کلی بالا رفتن ارزش کالا، ریسک پذیری بیشتر را نیز به همراه دارد. مثلا بورس طلا یکی از همین موارد است که قیمت آن تا حدی به ارز و مناسبات سیاسی نیز مربوط میشود.
مدیریت ریسک چگونه انجام میشود؟
معمولا فرآیند مدیریت ریسک در بازارهای مالی شامل 5 مرحله است: مشخص کردن اهداف، تشخیص ریسکها، ارزیابی ریسک، تعریف کردن واکنشها و نظارت.
با توجه به نوع بازار (بورس سهام، ارز دیجیتال، بازارهای کالا و…) و شرایط مختلف، این مراحل ممکن است دستخوش تغییر شود.
مشخص کردن اهداف
اولین قدم این است که مشخص کنیم اهداف اصلی ما از این سرمایهگذاری چیست و معمولا به تحمل ریسک شخص و یا شرکت سرمایهگذار بستگی دارد.
برای مثال اگر شما فردی ریسک پذیر باشید، اهداف بسیار بالاتری از یک فردی که ریسک نمیکند برای خود تعیین میکنید.
این ریسکپذیر بودن هم بستگی به عوامل روحی و شخصیتی خود فرد و یا اهمیت پولی که وارد بازار کرده است، دارد؛ مثلا اگر فردی تمام داراییهایش مثل خانه، ماشین، طلا و… را فروخته و آن را وارد بازارهای مالی کرده، تحمل بسیار پایینتری در برابر ریسکها دارد.
تشخیص ریسکها
قدم دوم شناسایی و تعریف ریسکهای احتمالی در سرمایهگذاری است و شامل تمام اتفاقاتی است که ممکن است تاثیر منفی روی دارایی ما بگذارد.
در این مرحله برخی مسائلی که که مستقیما به بازارهای مالی بستگی ندارد نیز تاثیرگذارند؛ مثلا در صورت بروز جنگ و یا خراب شدن پلتفرم معاملاتی شما با مشکل روبرو میشوید.
یا اگر در بورس تهران معامله میکنید، یکی از ریسکها میتواند قفل شدن سهم در صفها باشد.
ارزیابی ریسکها
بعد از شناسایی ریسک، باید دامنه و شدت و قدرت آنها را اندازهگیری کنید.
ریسکهای مختلف میتوانند در برنامه معاملاتی شما نیز رتبهبندی شوند؛ برای مثال کندی هسته معاملات یا نرمافزار معاملاتی یک کارگزار ممکن است باعث شود شما چند درصد بالاتر از قیمت مدنظرتان بخرید و یا چند درصد پایینتر از قیمت مد نظرتان بفروشید و شدت و دامنه آن به همین مقدار است؛ اما در صورت بروز یک جنگ، قدرت این خطر بسیار بیشتر خواهد بود.
تعریف کردن واکنشها
مرحله چهارم تعریف کردن پاسخ و واکنش به انواع مختلف ریسک است. با توجه به سطح اهمیت ریسکها، مشخص میکنیم که در صورت وقوع آن چه کاری انجام دهیم.
نظارت
مرحله آخر از فرآیند مدیریت ریسک این است که دائما روی آن نظارت داشته و ببینیم برنامه ما در پاسخ به اتفاقات مختلف چقدر جوابگوست. برای این کار نیازمند کار مداوم و جمعآوری اطلاعات و تحلیل زیادی هستیم.
مدیریت ریسکهای مالی
دلایل زیادی باعث میشود یک سیستم معاملاتی تبدیل به یک سیستم ناموفق شود. برای مثال ممکن است بازار برخلاف تحلیلهای معاملهگر پیش برود و یا از روی ترس و هیجان در جایی نامناسب اقدام به فروش کند.
واکنشهای احساسی اغلب به این دلیل به وجود میآیند که معاملهگر به استراتژی اولیه خود پایبند نیست و این موضوع در هنگام نزولی شدن بازار و اصلاح قیمت، بسیار زیاد به چشم میخورد.
در بازارهای مالی اغلب افراد اعتقاد دارند که داشتن یک برنامه مدیریت ریسک خوب به موفقیت آنها کمک بسیار زیادی میکند. برنامه مدیریت ریسک میتواند به سادگی تعیین یک حد ضرر باشد.
یک سیستم معاملاتی قدرتمند باید پاسخها و عکسالعملهای مختلف را در نظر بگیرد و سرمایهگذاران برای معامله در هر شرایطی خود را آماده کنند و همانطور که گفته شد راههای بیشماری برای مدیریت ریسک وجود دارد.
حالت ایدهآل اینگونه است که برنامه مدیریت ریسک و سیستم معاملاتی دائما در طول زمان بازبینی و بروزرسانی شود تا اتفاقات و شرایط جدید در آن لحاظ گردد.
در ادامه برخی از ریسکهای موجود در بازارهای مالی را به شما معرفی کرده و راههخای کاهش آنها را خواهم گفت:
- ریسک بازار: این ریسک میتواند با تعیین یک حد ضرر کاهش یابد. برای مثال اگر سهمی را هزار تومان خریداری میکنید، میتوانید حد ضرر ده درصدی برای آن قرار داده و در صورتی که قیمت آن به 900 تومان رسید آن را بفروشید تا ضرر بیشتری متحمل نشوید. تعیین حدضرر کاملا بستگی به تحلیل و محاسبات و همینطور دید شما دارد.
- ریسک نقد شدن: ممکن است شما وارد بازاری شوید که نقد شوندگی آن بسیار پایین باشد و در صورت رسیدن به اهدافتان و یا فعال شدن حد ضرر خریداری نباشد تا آن دارایی را از شما بخرد.
- ریسک اعتبار: ریسک گرفتن اعتبار که میتواند مانند چاقوی دولبه عمل کند (در صورت زیان کردن، زیان بیشتری متحمل میشوید و در صورت سود کردن به سود بیشتری دست مییابید).
- ریسکهای عملیاتی: ریسک عملیاتی با متنوع کردن سبد دارایی کمتر میشود و در صورتی که یک پروژه و یا شرکت خاص دچار مشکلات زیادی شود، شما فقط بخشی از سرمایه خود را از دست میدهید و به دلیل متنوع بودن پورتفویتان، دیگر داراییهای شما به سوددهی خود ادامه میدهند. جستجو و مطالعه در مورد شرکتهایی که احتمال به وجود آمدن این چنین خطرات کم است نیز میتواند کمککننده باشد.
- ریسک سیستمی: این ریسک نیز توسط متنوع کردن پورتفوی کاهش مییابد و بهتر است که این کار را با خرید سهم از شرکتها در گروههای مختلف صنعتی انجام دهید و ترجیح این است که این صنایع ربط چندانی به هم نداشته باشند.
فواید مدیریت ریسک در بورس
مدیریت ریسک کار بسیار مهمی است، اگر به موقع طی شروع یک پروژه آغاز شود می تواند سودمند بوده و ابزار قدرتمندی برای شناسایی زود هنگام ضعف ها باشد. به بیان کلی مدیریت ریسک ، مشخص می کند که چگونه با ریسک ها روبرو شویم. مدیریت ریسک میخواهد به ما بگوید قرار نیست از کارهای پرخطر فرار کنیم، قرار است با احتیاط در مسیر حرکت کنیم و جوری پیش برویم که کمترین ریسک را داشته باشیم. مدیریت ریسک یک تمرین نیست که تنها در ابتدای پروژهها به آن بپردازید، بلکه یک کار مداوم است که باید برای آن توجه و زمان صرف کنید. مدیریت ریسک به خصوص در بازارهایی که کمتر قابل پیش بینی هستند مانند بورس اهمیت بیشتری پیدا می کند. همه افراد حاضر در بازار سرمایه باید آموزش مدیریت ریسک و سرمایه در بورس ببینند تا بتوانند در شرایط بحرانی سرمایه خود را نجات دهند و با رفتار شتابزده باعث ضرر بیشتر در بورس نشوند.
مرکز آموزشی و کارآفرینی خوارزمی اصفهان در آشنایی هرچه بیشتر با اینگونه مسائل پیرامون بورس در کنار شما خواهد بود و با تدارک دوره های مختلف در زمینه های گوناگون راهگشای کسب و کار شما عزیزان است.
مدیریت ریسک در سرمایهگذاری
ریسک جزء جداییناپذیر هر سرمایهگذاری است و مدیریت آن از ارکان مهمی است که هر سرمایهگذار باید به آن توجه کند. در غیر این صورت، زیان زیاد و حتی نابودی سرمایه در انتظار سرمایهاش خواهد بود. در سیوپنجمین دورهمی مجازی کافه پول که یکشنبه ۱۰ اسفندماه ۱۳۹۹ برگزار شد، تلاش کردیم به این سؤال پاسخ دهیم که چگونه با مدیریت صحیح ریسک، سرمایههای خود را به باد ندهیم؟!
- خانهای خریدید، اما ماههاست نمیتوانید آن را بفروشید؟
- آیا در آستانه مهاجرت، ناگهان قیمت دلار چند برابر شد و تمام برنامههایتان بههمریخته است؟
- کل یا بخش قابلتوجهی از سرمایهتان را در بازارهای مالی از دست دادهاید؟
- فروش شرکت را افزایش میدهید، اما نمیتوانید بهخوبی کسبوکارتان را رشد دهید؟
- آیا تاکنون با افزایش درآمد، بازدهی مالیتان کاهش پیدا کرده است؟!
- تمام استراتژیهای مالیتان را بهدرستی اجرا میکنید، اما هنوز چرخ زندگی و کسبوکارتان نمیچرخد؟
اگر تاکنون با هریک از شرایط بالا یا مشابه آن روبرو شدهاید، ممکن است در محاسبات و تحلیلهایتان از یک مقوله مهم در سرمایهگذاری و برنامهریزی مالی غافل ماندهاید: «محاسبه ریسک و مدیریت آن»
در کافه پول 35 دقیقاً روی یکی از حلقههای مفقوده بسیاری از سرمایهگذاریها دست گذاشتهایم. فرقی ندارد شما در بازار مسکن و خودرو سرمایهگذاری میکنید یا طلا و دلار و حتی روی یک کسبوکار. در هر شرایط باید درک عمیقی از ریسکهایی که سرمایهتان را تهدید میکند به دست بیاورید و سپس آن را «مدیریت» کنید.
ریسک از چه اجزایی تشکیل شده است؟
وقتی یک ریسک را ارزیابی میکنیم، میبینیم که هر ریسک از دو جز مهم تشکیل شده است: احتمال وقوع آن ریسک و شدت وقوع آن ریسک!
در حقیقت برای ارزیابی یک ریسک باید دو مؤلفه را به صورت مدیریت ریسکهای مالی کمی بررسی کنیم. شدت پیامدِ رخداد و احتمالِ روی دادن آن رخداد.
احتمال وقوع ریسک یعنی: چند درصد احتمال دارد اتفاق ناخوشایند و غیردلخواه شما به وقوع بپیوندد. مثلاً وقتی می گوییم ریسک فلان سرمایهگذاری ۵۰ درصد است، یعنی به احتمال ۵۰ درصد، این سرمایهگذاری، دلخواه شما نیست و برای شما ناخوشایند است.
شدت وقوع ریسک یعنی: در صورتی که آن ریسک به وقوع بپیوندد، چقدر خسارت وو پیامد بر جای میگذارد. مثلاً اگر شما با ریسک ۵۰ درصد یک سرمایهگذاری کنید، در صورت شکست خوردن، با چه پیامدهای کمی و عددی مواجه خواهید شد.
انواع ریسک در کسب وکار و سرمایهگذاری
در اواسط مباحث مربوط به کافه پول شماره ۳۵، در مورد انواع ریسک صحبت کردیم. اگرچه ریسکها انواع گستردهای دارند، اما به چند مورد از آنها به صورت مختصر اشاره کردم که در اینجا خلاصهای از آن را میخوانید:
ریسک سیستماتیک
ریسکهایی که کنترل آن در اختیار سرمایهگذار نیست را ریسک سیستماتیک یا غیر قابل اجتناب مینامند ریسکهایی مثل نرخ تورم، بهره بانکی، سیاستهای اقتصادی و سیاسی، نرخ ارز و هرچیزی که در اختیار شما نباشد را میتوانیم ریسک سیستماتیک بنامیم. در کشوری مثل ایران، ریسک سیستماتیک اغلب توسط دولت و با اهداف خاص ایجاد میشود!
ریسک غیرسیستماتیک
ریسک غیر سیستماتیک دستهای از ریسکهاست که میتوانیم با استفاده از برخی روشها از آنها اجتناب کنیم. مثلاً در بورس، این ریسکها معمولاً به عوامل کلان اقتصادی وابسته نبوده و ناشی از خصوصیات خاص شرکتها هستند. برای مثال، اگر شرکتی که سهامش را خریدهاید مدیریت ضعیفی داشته باشد یا توان رقابت با سایر شرکتها را نداشته باشد، ریسکهای به وجود آمده، ریسک غیر سیستماتیک است. این ریسکها اغلب منشأ درونی دارند و علت بروز آن، به داخل شرکتها یا کسب و کارها مربوط است.
ریسک تورم
فرض کنید تورم سالیانه کشور حدود ۲۰ درصد است و شما در سرمایهگذاری خود ۶۰ درصد بازدهی کسب میکنید. در این صورت بازدهی شما مطلوب است چون ۴۰ درصد بیشتر از تورم به دست آوردهاید و در واقع قدرت خرید شما به اندازه ۴۰ درصد بیشتر شده است.
حال اگر تورم به ۵۰ درصد افزایش پیدا کند و بازدهی شما همان عدد ۶۰ درصد باشد، چه اتفاقی میافتد؟! آیا باز هم این سرمایهگذاری جذاب خواهد بود؟! به این نوع ریسک که ناشی از افزایش تورم کشور است ریسک تورم میگویند.
ریسک نرخ سود
فرض کنید که میخواهید بین سپردهگذاری در بانک با نرخ سود ثابت ۱۸ درصد و خرید سهام با بازده مورد انتظار ۴۰ درصد یکی را انتخاب کنید. اگر تمایل به پذیرش ریسک داشته باشید به دلیل اختلاف ۲۲ درصدی که خودتان پیشبینی کردهاید، سهام را انتخاب میکنید. حالا اگر بانک مرکزی تصمیم بگیرد نرخ سود سپردهگذاری را از ۱۸ درصد به ۲۴ درصد افزایش دهد، چه اتفاقی میافتد؟ احتمالاً این سؤال را از خودتان میپرسید که: «آیا ۱۶ درصد سود بیشتر، ارزش ریسک کردن را دارد؟»
ریسک مالی
اگر در بازار سرمایه سهام شرکتی را خریدید که مبلغ زیادی وام از بانک دریافت کرده، طبیعتاً شرکت مذکور باید اصل و سود وام دریافتی را در یک دوره مشخص پرداخت کند، بنابراین با تعهدات زیادی در آینده روبروست. این هزینهها قطعاً بر سود دهی شرکت نیز اثرگذار است. هر چقدر که این تعهدات و به طور کلی تعهدات مالی یک شرکت بیشتر باشد، ریسک مالی نیز بیشتر خواهد بود.
ریسک نقد شوندگی
همانطور که احتمالاً میدانید، یکی از ویژگیهای مهم یک دارایی خوب، این است که به سرعت به پول نقد تبدیل شود. مثلاً از ویژگیهای بازار مسکن نقد شوندگی کمتر آن نسبت به بازارهایی مثل سهام یا سکه است. بعد از سرمایهگذاری اگر بخواهید به هر دلیلی دارایی خود را به پول نقد تبدیل کنید، اما خریدار مناسبی برای دارایی شما وجود نداشته باشد، سرمایهگذاری شما با ریسک نقد شوندگی همراه است.
ریسک تجاری
فرض کنید سهام یک شرکت خودروسازی داخلی را خریداری کردهاید و پس از مدتی دولت تعرفه واردات خودروهای خارجی را کاهش دهد. در این صورت رقابت برای خودروسازان داخلی سختتر شده و احتمالاً کاهش فروش محصولات آنها باعث کاهش سودآوری این شرکتها نیز خواهد شد. به این نوع ریسک که در واقع متوجه صنعت خاصی است و برای هر صنعت میتواند متفاوت باشد، ریسک تجاری میگویند.
ریسک نرخ ارز
یکی از چیزهایی که به صورت مستقیم بر وضعیت و سودآوری سرمایهگذاری شما تأثیر میگذارد، نرخ ارز است. مثلاً با افزایش قیمت ارز قیمت سکه در بازار داخلی نیز افزایش مییابد. همچنین در بورس اوراق بهادار نیز سودآوری شرکتهایی که درآمدهای صادراتی و ارزی دارند افزایش یافته و در نتیجه قیمت سهام آنها نیز بسیار بیشتر میشود؛ اما نکته این جا است که همه شرکتها صادراتی نیستند، همیشه هم تغییرات ارز اثر مثبتی بر سرمایهگذاری ما نخواهند داشت! بنابراین، نوسانات نرخ ارز به عنوان یکی از ریسکهای سرمایهگذاری، همواره مورد توجه سرمایهگذاران است.
ریسک سیاسی
هر اندازه بیثباتی سیاسی و اقتصادی در یک کشور افزایش یابد، عملکرد بنگاههای اقتصادی بیشتر با مشکل روبرو میشود، به طوری که این عدم ثبات به طور مستقیم بر عملکرد بنگاههای اقتصادی فعال در آن کشور تأثیر میگذارد. به این ریسک، ریسک سیاسی میگویند.
چطور ریسک را مدیریت کنیم؟
بسیاری از افراد تصور میکنند مدیریت ریسک یعنی تعیین حد زیان و پایبندی به آن در هر سرمایهگذاری؛ اما این همه ماجرا نیست. «ریسک» مفهوم گستردهای است که اگر هر سرمایهگذار بهدرستی با آن آشنا نباشد و نتواند آن را در سرمایهگذاریهایش مدیریت کند، از دست رفتن سرمایه، خوشبینانهترین بلایی است که بر سر سرمایهاش میآید.
در کافه پول 35، درباره ابعاد مختلف مدیریت ریسک در سرمایهگذاری صحبت کردیم و تلاش کردیم به دوستان شرکتکننده تفهیم کنیم که چطور میتوانند با یک دید بازتر در اقتصاد پرالتهاب سال 1400، سرمایهگذاریهای مطمئنتری انجام دهند.
حد ضرر چیست و چرا باید حد ضرر تعیین کنیم؟
شاید از جمله افرادی باشید که اصلاً ندانید حد ضرر چیست. همه کسانی که وارد بازارهای مالی شدهاند، مشکلی در زمان خرید سهم ندارند؛ اما تشخیص قیمت و زمان فروش، همواره مسئله چالشیتری برای معاملهگران مدیریت ریسکهای مالی بوده است.
اگر قیمت سهم بعد از خرید، بر خلاف انتظار ما شروع به کاهش کرد، یعنی اینکه ما در تحلیل و محاسبات خود دچار خطا یا اشتباه شدهایم.
در این وضعیت اگر مقدار حرکت خلاف جهت معامله ما بیش از حد انتظار باشد، میگوییم که به جهت جلوگیری از ضرر بیشتر، باید از معامله با حد ضرر خارج شویم. این تعریفی عمومی و جامع از حد ضرر است.
همانطور که گفتیم، برای اینکه یک سرمایهگذار یا کارآفرین از ضررهای بیشتر جلوگیری کند، باید همیشه حد ضرر مناسب را با فرمولهای مختلفی که برای تعیین آن وجود دارد، مشخص کند.
برای تعیین حد ضرر، روشهای متنوعی وجود دارد که در کافه پول شماره ۳۵، برخی از آنها را که در زیر میبینید، موشکافانه توضیح دادم:
حد ضرر تک میله و سه میله
ترس؛ مشکل اصلی در حد ضرر
روانشناسی ضرر و زیان با جنبه احساسی سرمایهگذاری سر و کار دارد. بهطور کلی اثرهای روانی تجربه کردن یک زیان و حتی احتمال رو به رو شدن با یک ضرر میتواند منجر به بروز رفتارهایی شود که میتوانند زیان احتمالی ما را بیشتر کنند. یکی از بزرگترین این احساسات، ترس است. ترس زیاد و بیش از حد سرمایهگذاران از ضرر باعث میشود که آنها رفتارهای عجیبی از خود بروز دهند مثل نگه داشتن یک سهم برای مدت زمان طولانی و یا خیلی کوتاه که هر دوی این روشها میتواند میزان ضرر را افزایش دهد.
سرمایهگذاران میتوانند با اتخاذ استراتژیهای تخصیص دارایی مناسب، تفکر عقلانی، تحقیق و بررسی درست سهمها، از افتادن در تلههای روانی جلوگیری کنند و مانع از غلبه احساسات بر رفتارشان شوند.
ممنون از اینکه با خلاصه مطالب کافه پول ۳۵ همراه من بودید. بسیار خوشحال میشوم درباره مباحث ارائهشده در گزارش، سؤالاتتان را در بخش نظرات بپرسید تا در نخستین فرصت به آنها پاسخ دهم و اگر تجربهای دارید، خوشحال میشوم بازگو کنید.
ریسک مالی چیست؟ از ضررهای مالی جلوگیری کنید
یکی از مفاهیم پر استفاده در بازارهای مالی، ریسک مالی است. ریسک در بازارهای مالی انواع مختلفی دارد و به مفاهیم گستردهای اشاره میکند. اگر قصد سرمایه گذاری در هر نوع بازار سرمایه را داشته باشید، یکی از اولین کارهایی که باید انجام دهید، بررسی ریسک مالی است تا با خطرات احتمالی که سرمایه شما را تهدید میکنند آشنا شوید. به همین دلیل در این مقاله از وبلاگ نوبیتکس قصد داریم به معرفی این مفهوم اساسی بازارهای مالی بپردازیم. با ما در ادامه این مطلب همراه باشید.
ریسک مالی چیست؟ خطرات بازار سرمایه
برای تعریف ریسک مالی ابتدا بهتر است با مفهوم ریسک آشنا شویم. به زبان ساده هر احتمالی که منجر به یک پیامد ناخوشایند، ناخواسته یا زیان شود، ریسک به حساب میآید. به این ترتیب هرکاری که در زندگی روزمره به آن دست میزنیم، میتواند دربردارنده درجاتی از ریسک باشد. در بازارهای مالی هر رویداد، احتمال یا اتفاقی که منجر به تغییر در ارزش داراییها و کاهش سرمایه گردد به عنوان ریسک مالی یا Financial Risk در نظر گرفته میشود.
هر بازار مالی ریسکهای خاص خود را دارد. بر همین اساس، ممکن است تعریف ریسک مالی در بازارهای مختلف کمی با هم متفاوت باشد. به طورکلی، هرچیزی که خطری برای سرمایه شما محسوب شود، یک ریسک خواهد بود. بنابراین اگر قصد ورود به هر مدیریت ریسکهای مالی بازار مالی، مانند بازار خرید و فروش ارز دیجیتالی را دارید، باید از قبل برای اتفاقهای ناخوشایندی که ممکن است با آن رو به رو شوید، برنامه ریزی کنید. شناخت انواع ریسک مالی به شما کمک میکنند تا این اتفاقات ناخوشایند و خطرات احتمالی که سرمایه گذاری را تهدید میکنند را تشخیص دهید.
انواع ریسک مالی؛ ریسکهای مختلفی که در کمین شما هستند
هرجا که با ضررهای مالی روبهرو باشیم، پای ریسک مالی نیز در میان است. ریسک مالی ممکن است به دلایل مختلفی مانند تغییرات قیمت سهام، ارز، بهره و سایر فاکتورهای مربوط به بازارهای سرمایه ایجاد شود. در ادامه با رایجترین ریسکهای بازار سرمایه آشنا میشویم.
ریسک بازار، نوسانات خطرساز در بازار مالی
ریسک بازار یکی از گستردهترین و البته تاثیرگذار ترین انواع ریسک است. همانطور که از نام آن پیداست، این نوع از ریسک مالی بر تمامی فعالیتهای بازار تأثیر میگذارد. ناپایداری بازار به همراه جابه جایی در قیمت سهام و نرخ بهره به صورت پیدرپی، اصلیترین دلیل بروز این ریسک است. در چنین شرایطی احتمال از دست رفتن سرمایه افزایش پیدا میکند و در شرایط حاد باعث از دست رفتن مشاغل و تصمیمات فوری دولت میشود. بروز چنین اتفاقاتی میتواند سرمایه گذاران را به بازار بدبین کند و بازدهی بازار را به شدت کاهش دهد.
ریسک نقدینگی؛ کاهش توان معامله در بازار
ریسک نقدینگی در واقع به میزان نقد شوندگی یک دارایی بستگی دارد. هرچقدر نقدشوندگی بیشتر باشد، خرید و فروش دارایی بدون تغییر شدید قیمت نیز بیشتر خواهد شد. اگر نقدشوندگی یک بازار کاهش یابد، به معنای کاهش تعداد خریداران در بازار است. به این ترتیب زمانی که قصد فروش سرمایههای خود را داشته باشید، به دلیل کمبود خریدار مجبور هستید تا قیمت کمتری برای فروش پیشنهاد دهید یا مدت زمان طولانی منتظر بمانید تا خریدار مناسب را پیدا کنید. یکی از موارد مهم در تشخیص یک رمز ارز جذاب برای سرمایه گذاری، میزان نقدشوندگی (Liquidity) آن است.
ریسک سوداگرانه؛ ضررهای ناشی از سرمایه گذاری بدون تحقیق
سرمایه گذاریهای ناآگاهانه که بدون انجام تحقیق و با هدف کسب سود بالا در مدت کم انجام میگیرند، با ریسک سوداگرانه رو به رو میشوند. یکی از اصلیترین دلایل رو به رو شدن مدیریت ریسکهای مالی سرمایه گذاران تازه وارد با ضررهای هنگفت، همین نوع از ریسک مالی است. اعتماد به افراد یا شرکتهایی که اعتبار کافی را ندارند خطر از دست دادن سرمایه را بیشتر میکنند. در بازارهای ارز دیجیتال، پیدا کردن یک صرافی معتبر و سرمایه گذاری روی ارزهای دیجیتال اصلی مانند بیتکوین میتواند تا حد زیادی ریسک سوداگرانه را کاهش دهد. بنابراین انتخاب یک سایت خرید بیت کوین معتبر اهمیت بسیار زیادی دارد.
ریسک عملیاتی، ناکارآمدی مدیریت پروژهها
عدم آگاهی کافی، مدیریت نامناسب منابع، مشکلات فنی و عدم به کارگیری نیروی ماهر همگی عاملی برای ایجاد ریسک عملیاتی هستند. پروژهها و شرکتهایی که این مشکلات را دارند، خیلی زود به وضعیت نامناسبی دچار میشوند. از دست دادن سرمایههای شرکت و سرمایه گذاران نتیجه بروز چنین ریسکهایی است. وجود بازرسیهای دورهای برای شناسایی نقاط ضعف و برطرف کردن آنها ریسک عملیاتی را کاهش میدهد.
ریسک ارزی؛ خطرات مرتبط با نوسانات بازار ارز
زمانی که در بازار ارزهای خارجی سرمایه گذاری میکنید با خطراتی مانند تغییر سیاستهای پولی، نوسان قیمت ارز، نوسانات بازار، تغییرات سیاسی و تصمیم گیریهای اقتصادی دولتها رو به رو هستید. ریسک ارزی، تمایل سرمایه گذاریهای خارجی را کاهش میدهد و در مواردی میتواند سرمایههای بزرگ را به راحتی ببلعد. هرچقدر که نوسانات ارز -حتی در صورت بالارفتن قیمت- بیشتر باشد، خطرات بازار ارزها نیز بیشتر میشود.
ریسک اعتباری؛ از دست دادن سرمایه در هنگام وام دادن
ریسک اعتباری ناشی از خطرات مرتبط به وام دادن است. زمانی که یک شخص، بانک و حتی یک کشور مبلغی را به عنوان وام به فرد دیگری میدهد، با خطر عدم بازگشت وام رو به رو است. در صورت عدم بازپرداخت وام، سرمایه وام دهنده از بین میرود. ریسک اعتباری در سطح کشور یا بین المللی میتواند تاثیرات بسیار گستردهای بر اقتصاد جهانی بگذارد. چندین بحران اقتصادی در جهان به دلیل بالا رفتن ریسک اعتباری رخ داه اند.
ریسک سرمایه گذاری؛ از دست دادن سرمایه در بازار
زمانی که در حال سرمایه گذاری به شکل مستقیم یا غیر مستقیم در یک بازار مالی هستید، به دلایل مختلفی که به چند مورد از آنها در بالا اشاره کردهایم، ممکن است سرمایه خود را از دست دهید. به خطر از دست رفتن سرمایه در هنگام سرمایه گذاری، ریسک سرمایه گذاری گفته میشود. عدم آگاهی از بازار، انتخابهای اشتباه، وقوع رخدادهای غیر منتظره، کاهش نقدینگی، نوسانات قیمتی و …. تعداد زیادی از عوامل دیگر در افزایش ریسک سرمایه گذاری نقش دارند. به طور کلی، هرچقدر که میزان سود احتمالی بیشتر شود، ریسک سرمایه گذاری نیز افزایش پیدا خواهد کرد.
روشهای کاهش ریسک مالی؛ ابزارهای پیش بینی خطرات سرمایه گذاری
همانطور که در تعریف ریسک مالی اشاره کردیم، ریسکها رخدادهای ناخوشایندی هستند که در آینده رخ میدهند. به این ترتیب برای اینکه خطرات سرمایه گذاری و ریسک مالی را کاهش دهید باید به دنبال راهی برای شناسایی و اجتناب از آنها باشید. ابزارهای تحلیلی و مالی به شما کمک میکنند تا میزان ریسکی که در انتظار شما است را تشخیص دهید. افرادی که در حال فعالیت در بازارهای مالی، ترید یا سرمایه گذاری هستند به کمک ابزارهای تحلیلی و مالی میتوانند ریسکهای مختلف را مدیریت و کنترل کنند. در اینجا به مهمترین آنها اشاره میکنیم.
- تحلیل بنیادی: با استفاده از تحلیل بنیادی میتوانید ارزش ذاتی یک دارایی را مشخص کنید. ابزارهای مختلفی مانند بررسی اسناد و مدارک، قوانین و اخبار به شما کمک میکند تا ریسکهای پیش روی یک دارایی را تشخیص دهید.
- تحلیل فنی: نمودار قیمتی میتواند اطلاعات بسیار زیادی را در اختیار شما قرار دهد. با تحلیل تکنیکال بازده تاریخی، حجم معاملات روزانه، میزان سرمایه در گردش، قیمتهای گذشته و فعلی میتوان روند پیش روی یک دارایی را مشخص کرد. با استفاده از این اطلاعات میتوان ریسک مالی سرمایه گذاری را پیش بینی کرد.
برای مثال اگر قصد خرید بایننس کوین را داشته باشید، باید ابتدا با تحلیل فاندامنتال ارزش ذاتی این ارز دیجیتال را بررسی کنید. بررسی شبکه بایننس و اخبار پیرامون آن در این مرحله به شما کمک میکند. علاوه بر این تحلیل تکنیکال نمودار قیمتی با توجه به حجم معاملات روزانه و بازدهی این ارز دیجیتال از اولین روز عرضه تا به امروز به شما کمک میکند تا روندی که این ارز دیجیتال در آینده در پیش خواهد گرفت را تشخیص دهید. به این ترتیب میتوانید دید کلی نسبت به ریسک مالی سرمایه گذاری در این ارز دیجیتال به دست آورید.
ریسک مالی در بازار ارزهای دیجیتال
همچون هر بازار مالی دیگری، ارزهای دیجیتال نیز دارای ریسک مالی است. هر سرمایه گذار یا تریدری که در بازار ارزهای دیجیتال فعالیت میکند، با انواع ریسکهای مختلف مانند ریسک بازار، ریسک نقدینگی، ریسک سوداگرانه و ریسک ارزی رو به رو است. علاوه براین سرمایه گذاران در ایران با ریسک قانونی نیز که یکی دیگر از انواع ریسک مالی است رو به رو هستند. صرافیهای خارجی به دلیل قوانین مرتبط به تحریمها میتوانند داراییهای تریدر های ایرانی را مسدود کنند. با این حال راههای مختلفی برای کاهش ریسک سرمایه گذاری دربازار رمزارزها وجود دارد.
ابزارهای تحلیلی مهمترین راههای کاهش ریسک مالی هستند. بنابراین باید تلاش کنید تا قدرت تحلیل خود را افزایش دهید. آموزش و تجربه در کنار هم میتوانند به شما کمک کنند تا به یک تحلیلگر حرفهای تبدیل شوید. علاوه بر این با انتخاب ارزهای دیجیتال پیشروی بازار مانند خرید اتریوم، بیت کوین، ریپل، تتر و بیت کوین کش میتوانید با ریسک نقدینگی و بازار کمتری رو به رو شوید. در نهایت فراموش نکنید که حتماً از یک صرافی معتبر ایرانی استفاده کنید تا ریسک قانونی و ریسک سوداگرانه را کاهش دهید.
با خرید و فروش ارز دیجیتال در نوبیتکس، ریسک مالی را کاهش دهید
در این مقاله به سوال ریسک مالی چیست پاسخ دادیم. همچنین با انواع ریسک مالی و ابزار های کنترل آن آشنا شدیم. امیدواریم این اطلاعات به شما در سرمایه گذاری پرسود و کاهش ریسک مالی کمک کنند. شما میتوانید با مراجعه به صفحه اصلی سایت نوبیتکس در امنترین و معتبرترین صرافی ایرانی ارز دیجیتال، سرمایه گذاری کم ریسکی را تجربه کنید.
دیدگاه شما