تاثیر زبری بستر و واگرایی تدریجی دیواره های حوضچه آرامش بر خصوصیات پرش هیدرولیکی
مطالعه بر روی کاهش انرژی جریان به منظور کاهش خسارت بر ابنیه پایین دست همواره از موضوعات مورد توجه محققین بوده است. یکی از عمده ترین مباحث در این زمینه بررسی پرش هیدرولیکی و نحوه کنترل آن می باشد. همانند هر سازه دیگری در ساخت سازه های کاهنده انرژی جریان نیز، منظور نمودن عوامل اقتصادی و سهولت اجرا موضوعی اساسی است. لذا در این تحقیق اثر زبری بستر و واگرایی دیواره ها بر مشخصات پرش هیدرولیکی در نسبت های واگرایی (B=b1/b2) 1، 0/6 و0/4 و زبری هایی با ارتفاع های 1/4و 2/8 سانتیمتر (0/67 و1/33= h/y1) در محدوده اعداد فرود 5-13 مورد بررسی قرار گرفت. پارامترهای اندازه گیری شده با همدیگر و مقادیر متناظر خود در پرش کلاسیک مقایسه شد و مشخص گردید که در حوضچه با واگرایی تدریجی و بستر زبر مقادیر طول نسبی پرش هیدرولیکی و نسبت اعماق مزدوج به طور متوسط 39 و 44 درصد کمتر از مقادیر متناظر خود در حوضچه مستطیلی با بستر صاف (پرش کلاسیک) هستند. همچنین مشخص شد که اجزای زبر نقش موثری در تثبیت موقعیت پرش هیدرولیکی دارند. آنالیز مقادیر افت انرژی نشان داد که پرش هیدرولیکی در حوضچه واگرای تدریجی با بستر زبر بسیار موثرتر از پرش کلاسیک است. به طوریکه می توان شاهد رشد متوسط 47 درصدی آن بود. به منظور تخمین مشخصات پرش هیدرولیکی، بر اساس داده های آزمایشگاهی روابطی تجربی بر مبنای نرخ واگرایی دیواره های حوضچه، ارتفاع نسبی اجزای زبر و عدد فرود بالادست ارائه شد که می تواند منجر به طراحی اولیه یک حوضچه واگرای تدریجی شود.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Effects of bed roughness and side walls gradual divergence of stilling basin on hydraulic jump characteristics
نویسندگان [English]
- Sajedeh haji azizi 1
- davod farsadi zadeh 2
- akram abbaspour 3
- Hadi Arvanaghi 2
The hydraulic jump is often applied as an energy dissipator below weirs or spillways of dams, chutes, gates, drops and other structures might be utilized in this regard. In the hydraulic jump, the water depth increases abruptly and some of the kinetic energy is واگرایی کلاسیک transformed into potential energy, with some energy irreversibly losses through the turbulence. Determining the dimensions of the stilling basin is an important task for the hydraulic engineers to design a safe and economical energy dissipator and to reduce the construction costs of stilling basin, a change in the plan and profile sections of the basins can be useful. Arbhabhirama and Abella (1971) studied radial hydraulic jumps in a gradually expanding channel of rectangular cross section with divergence angles from 0 to 13°. The results showed that the divergence of the walls causes reductions in the sequent depth and the length of jump and an increase in the energy loss as compared to the hydraulic jump in a straight rectangular channel. Ead and Rajaratnam (2002) conducted an experimental study of the hydraulic jump on corrugated beds and specified that the reduction of the tailwater depth depends on increasing of bed shear stresses, which in turn are generated by interaction of the supercritical flow with the bed corrugations. Channels with trapezoidal cross-sections was carried out by Omid et al (2007). They found that the sequent depth and the length of the hydraulic jump decreased, whereas the energy loss increased with the increasing bottom width. Abbaspour et al. (2009) investigated the effect of sinusoidal corrugated bed with different wave steepness on the basic features of the hydraulic jump. They showed that the length ratio and the tailwater depth ratio of the jump on corrugated beds are smaller than that of the corresponding jump on a smooth bed. Chanson and Carvalho (2015) using an integral form of the continuity and the momentum principles, proposed an equation واگرایی کلاسیک for calculating the sequent depth ratio of the hydraulic jump in an irregular channel. Daneshfaraz et al. (2018) studied the effect of sand bed with median size 1.9 cm on S-jump characteristics. The results showed that the abruptly expansion stilling basins with a rough bed in all the expansion ratios reduced the depth ratio and average jump length compared to an abruptly expansion stilling basins with smooth bed.
The main purpose of this research is to study the effects of expansion ratio of the side walls channel and the discrete roughness elements height on the characteristics of the hydraulic jump such as the sequent depth, the jump length, the energy dissipation and the bed shear stress.
The experiments were conducted in a hydraulic laboratory of the University of Tabriz in a metal-glass horizontal rectangular flume. The facility had been relatively large-size channel 0.5 m wide, 0.5 m high and 10 m long. The sidewalls had been made of glass for observational purpose with 0.5 m high and 2.1 m long. The inflow conditions were controlled by a vertical sluice gate with a semi-circular rounded shape (Ø = 0.2 m) and the downstream coefficient of contraction was about unity. Also, the downstream flow conditions were controlled by a vertical gate. The upstream gate opening was fixed (2.1 cm) in all of the conducted experiments. To investigate the effect of roughness, discontinuous dissipative elements of lozenge shape with two heights (1.4 and 2.8 cm) were installed on the horizontal bed. Three glass physical models were built with divergence ratio (B = b1/b2) of 0.4, 0.6 and 1 (where b1 and b2 are the widths of the stilling basin in upstream and downstream of the hydraulic jump, respectively). During the jump, flow depths were measured using ultrasonic sensors Data Logic US30 with operation range of 10–100 cm and accuracy of ±0.1 mm that were mounted above the channel. The length of the hydraulic jump was measured by a fabric ruler with a reading accuracy of ±1 mm installed along the channel.
In this paper, the main features of a hydraulic jump under both the effect of the height of bed roughness and expansion of basin walls condition were investigated. Experimental observations showed that installing roughness elements stabilized the hydraulic jump on the channel. Equations (8), (9) and (10) were proposed for estimating the sequent depth ratio (y2/y1), the relative length of the hydraulic jump (Lj/y1) and the relative loss of energy (EL/E1), respectively. The Equation (8) shows that the sequent depth ratio increased with the increasing inflow Froude number and the divergence ratio. Also, the sequent depth ratio decreased as the roughness elements ratio increased. The relative length of the hydraulic jump for a given inflow Froude number, decreased as the roughness elements ratio increased. A comparing between the measured values of EL/E1 and those calculated by Equation (10) showed that, Equation (10) allows an estimation for calculating the relative energy loss in expanding basin with roughened bed. Also, the results indicated that the value of ε in the hydraulic jump on rough beds is increased compared with the smooth bed in all expansion ratios. Furthermore, the roughness height of 2.8 cm is more effective in creating high turbulence, force and increasing the coefficient of bed shear force.
آموزش رایگان و کامل واگرایی زمانی و نحوه معامله با آن
تصور کنید در کابین خلبان هواپیما نشستهاید و ناگهان هشداری روی مانیتور میبینید که میگوید هواپیما در حال سقوط است. از پنجره به بیرون نگاه میکنید و میبینید همهچیز مرتب و هواپیما در حال اوج گرفتن است! اینجاست که واگرایی زمانی رخ میدهد. این مفهوم در بازار ارزها معنای مشابهی دارد و زمانی رخ میدهد که حرکت قیمت در دو یا چند منبع داده (مثل نمودار قیمت و نمودار اندیکاتور) متفاوت باشد.
اگرچه اندیکاتورها مثل پرایس اکشن تا حدی تاخیر (Lag) دارند، وقتی از واگرایی حرف میزنیم، همین تاخیر کمک میکند ورودیهای بهتر و قابل اعتمادتری را پیدا کنیم. در ادامه این مطلب همراه ما باشید تا مفصل درباره واگرایی زمانی و نحوه معامله با آن صحبت کنیم.
فهرست عناوین مقاله :
واگرایی چیست؟
واگرایی رخ میدهد که قیمت در نمودار نسبت به کندل قبلی سقف بالاتری بزند، اما روی اندیکاتور کف پایینتری ثبت کند. ناهماهنگی میان عملکرد اندیکاتور و قیمت به معاملهگر هشدار میدهد اتفاق مهمی در حال رخ دادن است. قیمت یا آماده برگشت است یا تکانه فعلی جواب داده و در حال رشد است
واگرایی معمولا در اندیکاتورهای نوسانی (آنهایی که حول یک واگرایی کلاسیک محور حرکت میکنند) مثل MACD، RSI، Stochastic، CCI رخ میدهد؛ اما در اندیکاتورهای حجم هم شاهدش هستیم. در هر صورت اصول معاملهگری برای همه انواع اندیکاتورها مشابه است.
بهعنوان یک معاملهگر موفق به یاد داشته باشید واگرایی به خودی خود سیگنالی برای ورود به بازار نیست و باید در ترکیب با سایر ابزارها و مفاهیم معاملاتی و به عنوان تایید سیگنال بهکار گرفته شود.
پیشنهاد میکنیم مقاله ریسک فری چیست؟ را مطالعه کنید.
آیا واگرایی معاملات سودآور است؟
هست، اما نه همیشه! فراموش نکنید که اندیکاتورها عملکرد قیمت را فیلتر میکنند تا روی اتفاقات مهم تمرکز کنیم و از دستشان ندهیم. مزیت سودآور این مفهوم بهعنوان سیگنال معاملاتی این است که قبل از تغییر روند سیگنال میدهد. این سیگنال اولیه قیمت ورودی بهتری در اختیار معاملهگر میگذارد.
البته گاهی ممکن است سیگنالهای واگرایی اشتباه از آب درآیند. ممکن است تشکیل این فرم بهخاطر اشباع خرید یا اشباع فروش در آن نقطه باشد. در این شرایط حرکت روند ضعیف میشود، اما جهت روند تغییر نمیکند.
تشکیل واگرایی زمانی را چطور تایید کنیم؟
معاملهگران برای آنکه سیگنالهای غلط را به حداقل برسانند و معاملات سودآور را بهینه کنند، از تکنیکهای مختلفی استفاده میکنند. از جمله آنها میتوان به این موارد اشاره کرد:
- فقط سیگنالهای واگرایی که در جهت روندهای بلندمدت یا بازار رنج رخ میدهد را در نظر بگیرید. برای مثال در یک بازار نزولی، فقط به سیگنالهای نزولی (فروش) توجه کنید و در بازار صعودی فقط به سیگنالهای صعودی (خرید).
- همیشه تا بستهشدن کندل تایید واگرایی منتظر بمانید. اندیکاتور با توجه به وضعیت فعلی کندل سیگنال میدهد. این یعنی اگر کندل یکباره تغییر کند و طور دیگری بسته شود، سیگنال معاملاتی هم به همان سرعت ناپدید میشود.
- از مفاهیم دیگر مثل سطوح حمایت و مقاومت، نقاط محوری یا الگوهای پرایس اکشن برای تأیید سیگنال واگرایی زمانی استفاده کنید.
انواع واگرایی در بازار فارکس
انواع مختلفی از واگرایی در فارکس هست که برای ورود دقیقتر به بازار باید بتوان آنها را در بازههای زمانی مختلف دید و تشخیص داد. در ادامه هر یک را بهطور مجزا توضیح میدهیم.
۱. واگرایی معمولی (Regular Divergence)
این واگرایی اختلاف رفتار قیمت و اندیکاتور را نشان میدهد. به کمک این نوع واگرایی میتوان بازگشت روند را رصد کرد و برای باز کردن موقعیتهای لانگ (خرید) و شورت (فروش) به موقع تصمیم گرفت. اگر واگرایی نزولی باشد، قیمت برای حرکت نزولی آماده میشود و معاملهگران باید آماده فروش باشند، اگر واگرایی صعودی مشاهده شود معاملهگران باید آماده خرید باشند، چون بازار رو به رشد است.واگرایی کلاسیک
واگرایی معمولی به دو دسته واگرایی معمولی مثبت (RD+) و واگرایی معمولی منفی (RD-) تقسیم میشود:
- واگرایی معمولی مثبت: دو سقف قیمتی را در انتهای یک روند صعودی نشان میدهد و احتمال دارد پس از آن بازار نزولی شود.
- واگرایی معمولی منفی: دو سقف کف را در انتهای یک روند نزولی نشان میدهد و احتمال دارد پس از آن بازار صعودی شود.
۲. واگرایی گسترده (Extended Divergence)
واگرایی گسترده تا حدودی شبیه به واگرایی کلاسیک معمولی است؛ با این تفاوت که اینجا قیمت الگویی شبیه کف دو قلو یا سقف دو قلو تشکیل میدهد. هر زمان چنین الگویی روی نمودار قیمت مشاهده شود، به این معنی است که قیمت دارایی بر حرکت در جهت قبلی ادامه خواهد داد. در واقع این واگرایی زمانی رخ میدهد که بازار قصد کاهش سرعت داشته باشد، اما به جای تغییر جهت، به حرکت خود در جهت قبلی ادامه میدهد.
۳. واگرایی پنهان در فارکس (Hidden Divergence)
واگرایی پنهان نیز در بازار فارکس از ادامه روند خبر میدهد. اگرچه تشخیص این الگو در بازار دشوار است، سیگنالهای واضحی برای باز کردن موقعیت خرید یا فروش به معاملهگر میدهد. هرگاه یک واگرایی نزولی پنهان در بازار وجود داشته باشد، میتوان انتظار داشت که نمودار قیمت به حرکت نزولی خود ادامه دهد و اگر یک واگرایی صعودی پنهان در نمودار وجود داشته باشد، قیمت افزایش خواهد یافت.
۲. واگرایی زمانی (Time Divergence)
تعاریفی که تا به اینجای مقاله در ارتباط با مفهوم واگرایی ارائه کردیم، همگی به اختلاف حرکت قیمت و اندیکاتور اشاره داشتند. در واگرایی زمانی اما بحث اندیکاتور مطرح نیست. اینجا معاملهگر برای بررسی وضعیت بازار، حرکت قیمت را نسبت به زمان مورد بررسی قرار میدهد. واگرایی زمانی را اینطور میتوان تعریف کرد که قیمت برای اصلاح نسبت به حرکت قبلی از خود ضعف نشان داده است.
در بازارهای مالی واگرایی زمانی را به دو دسته معمولی و هوشمند تقسیم میکنند:
واگرایی زمانی معمولی (RTD) چیست؟
برای توضیح واگرایی زمانی از تعداد کندلهای اصلاحی استفاده میکنید. در RTD معاملهگر با نگاهی به کندلهای حرکت قبلی درمییابد که تعداد آنها کمتر از کندلهای فاز اصلاحی است. این اتفاق نشان میدهد که بازار تمایلی به چرخش و بازگشت روند ندارد و در نتیجه به حرکت در جهت قبل ادامه میدهد. معاملهگران نیز با مشاهده RTD روی نمودار در جهت روند وارد معاملات میشوند.
واگرایی زمانی هوشمند (STD) چیست؟
تفاوت این واگرایی با واگرایی زمانی معمولی در این است که اینجا تعداد کندلهای روند قبلی بیشتر از کندلهای فاز اصلاح است. در این شرایط معاملهگران در جهت روند اصلی معامله باز میکنند و قدرت بازار در اصلاح قیمت بسیار کم است. نتیجه این نوع واگرایی نیز ادامه روند قبلی است و خبری از بازگشت روند نخواهد بود.
آموزش اندیکاتور rsi
اندیکاتور rsi از جمله پرکاربردترین نمودارهای تحلیلی در بازار بورس است. این اندیکاتور به بهترین شکل ممکن مسیر تغییرات نرخ سهام و تحرکات مؤثر در آن را نشان داده است و نمایشگر بسیار خوبی در این زمینه بهشمار میرود. در این مقاله به تعریف نمودارهای rsi، شرایط تغییر سیگنالهای نمایشی، چگونگی روند کار، دلایل صعود و نزول نرخ سهمی و واگراییهای دورهای آن خواهیم پرداخت. اگر شما نیز از سرمایهگذاران یا علاقهمندان به مقولات اقتصادی، مالی و بورسی هستید، ما را همراهی کرده و در این زمینه از اطلاعات خوبی بهرهمند گردید.
تحلیل تکنیکال با استفاده از اندیکاتور rsi
هر معاملهای نیازمند بررسیهای دقیق مالی و دنبالهروی از استراتژیهای ایمن و حساب شده است. اینکه این معاملات در بستر خرید و فروش سهام باشد یا رمز ارزهای دیجیتال یا کالاهای متداول مصرفی فرقی نمیکند. چرا که برخی مفاهیم مالی در کلیه بسترهای معاملاتی ثابت است. از جمله این تعاریف میتوان به تحلیل تکنیکال و سایر آیتمهای مرتبط با آن اشاره کرده و روند کار را بهشکلی دقیق دنبال نمود.
از جمله بازارهای مالی که استفاده از نمودارهای تحلیلی و سیگنالهای تکنیکی را سرلوحه کار خود قرار داده و از آن بهخوبی استفاده میکنند، میتوان به بورس و فارکس اشاره کرد. عموماٌ برای شرح کارکرد تحلیل تکنیکال نیز به این نکته بسنده میکنند که برای بررسی و پیشبینی میزان تغییرات و افت و خیزهای آینده سهام در بازارهای مالی بورسی، بهکار میرود. روند کار بدین واگرایی کلاسیک صورت است که با بررسی کلیه الگوریتمها و چارتهای مشخص شده از نرخ قیمت دورههای قبل و مقایسه و سنجش آنها با یکدیگر و در شرایط کنونی، بهنتیجه قابلقبولی میرسند.
با کمک اندیکاتور rsi کلیه تنشهای مالی گذشته بررسی شده و علاوه بر آن امکان نوسانات قیمتی آینده در بازار بورس و فارکس وجود دارد. این تحلیل حرفهای با دنبال کردن نرخ کلیه اسناد تجاری و دیتاهای مالی، به نتایج مهمی رسیده و در مقابل که برای تصمیمات آینده سرمایهگذاران و تحلیلگران بازار سرمایه، قابل توجه است. بالأخص که افراد با تجربه بالای مالی، قابلیت بررسی و نقد چندین نمودار را با هم را داشته و میتوانند از آنها برآیندی دقیقتر بگیرند. چنین امکانی، برگ برندهای برای تحلیل rsi شمرده شده و قابلیتهای کاربری آن را نزد معاملهگران و آگاهان بازارهای مالی و بورسی بالا میبرد.واگرایی کلاسیک
اصول مهم در تحلیل تکنیکال اندیکاتور rsi
برای ادامه بررسیهای انجام شده با استفاده از اندیکاتورهای مالی rsi بر بستر بورس و فارکس، لازم است اشراف کاملی بر جزئیات و اصول اساسی آن داشته باشیم. در این بخش به سه اصل راهبردی پرداخته و آنها را شرح میدهیم.
پیشنهاد میکنیم مقاله چگونه در فارکس معامله کنیم را بخوانید.
بهترین راهنمای تحلیل شرایط کنونی بازار است
شرایط حال بازار تعیینکننده و واگرایی کلاسیک پیشبینیکننده خوبی برای رفتارهای مالی آینده است. این اصل یکی از مهمترین و اساسیترین شاخصهای تصمیمگیری بهشمار میرود.برای اینکه تا حدی به شناسایی الگوهای برگرفته از رفتار بازار بورس پی ببریم، میتوان از تحلیلهای تکنیکی در بازههای زمانی معنادار و طولانیتری بهره برده و تغییرات آن را با دقت مضاعفی زیر نظر گرفت. برخی تحلیلها برای متغیرهای ثابت و قابل تکرار بسیار خوب جواب داده و مبنای عملکردی با ثبات بیشتر هستند. با وجود این حتی برای پارامترهای نهچندان ثابت و الگوهای سینوسی نیز میتوان به تحلیل اندیکاتور rsi توجه کرد.
سیکلی تکرارشونده دارد
در یک بازار مالی قانونمند، تکرار شرایط بازار در فواصل زمانی مشخص، یک امر متداول است. از آنجایی که کلیه الگوها و چارتهای مالی قابل شناسایی و سکشنبندی هستند، تحللیگران بازار به این نتیجه رسیدهاند که اکثریت نوسانات قیمتی دارای قوانینی نانوشته اما تکرارشونده هستند.
این تغییرات در طول تاریخ مالی سالهای گذشته نیز برقرار بوده و میتوان از نتایج آنها بهخوبی استفاده کرد. چنین دستاوردی با وجود مطالعات دقیق و پیگیریهای دورهای یک تحلیلگر حرفهای، امکانپذیر است. از این واقعیت نمیتوان چشمپوشی کرد که حتی در بررسی بازارهای مالی، شناخت رفتارهای انسانی و پیگیری نوسانات خلقی و محیطی افراد مؤثر است.
تاثیر عوامل محیطی بر تغییرات نرخ سهام اجتناب ناپذیر است
واقعیت آن است که بسیاری از فاکتورهای محیطی همچون تغییرات آب و هوا، درگیریهای نظامی، مسائل سیاسی، الگوی رفتاری عرضه و تقاضا، عدم اطمینان از آینده بازارهای مالی و ورود احساسات و هیجانات مالی بر میزان نوسانات نرخی سهام تاثیرگذار است. کلیه این عوامل بر قیمت اصلی مؤثر بوده و میتواند بر روی سگنالهای مالی نمایشی قابل رصد باشد. از جمله این نمودارهای دنبالشونده توسط تحلیلگران، rsi است.
نحوه عملکرد اندیکاتور rsi
همانطور که متوجه شدیم سیگنالهای rsi بیانگر تغییرات نرخ سهام و تحرکات مالی ایجاد شده در بازار سرمایه است. این نمودار با اندازهگیری نوسانات قیمتی به سمت بالا در مقابل تحرکات سیگنالی به سمت پایین بررسی میشود. کلیه محاسبات انجام گرفته با کمک این اندیکاتور بهصورت نرمال و در بازه صفر تا صد قابل پیگیری است. در صورتیکه سیگنالهای نمایشی بر روی اندیکاتور rsi عدد ۷۰ به بالا را نشان دهند، پیشنهاد بر خرید سهم بالا رفته و این موقعیت در بازار حاکی از افزایش قیمتها در آینده است.
در مقابل اگر عدد ۳۰ به پایین بر اندیکاتور ظاهر شود، پیشنهاد بر فروش سهام بوده و احتمال نزول بیشتر نرخ بازار در روزهای آتی فوقالعاده بالا است. همین اطلاعات موجب شده تا امکان پیشبینی قیمتها بهصورت روزانه و با کمک این اطلاعات ممکن شود و از سقوط ناگهانی سرمایه افراد جلوگیری گردد. عموماٌ حرفهایهای بازار سرمایه، قدرت و توانمندی بررسیهای نمودارهای تکنیکی را دستکم نگرفته و از نتایج آن بهره کافی میبرند. آنان به خوبی بر این نکته واقف هستند که تحلیلهای مالی تاثیری تعیینکننده بر افزایش سرمایه و کاهش ریسکهای مالی میگذارد.
فرمولهای اندیکاتور rsi در معاملات مالی
برای محاسبات ریاضی انجام گرفته در نمودارهای پیشبینی rsi لازم است به دو فرمول اساسی آن اشاره کرد:
- RS = (میانگین تغییرات نرخ سهام رو به پایین) / (میانگین تغییرات نرخ سهام رو به بالا)
این فرمول بیانگر توانایی نسبی و قدرت اولیه نرخ سهم در بازار مالی مربوطه است.
با کمک این فرمول، تعیین مقدار واقعی rsi در مقیاس صفر تا صد امکانپذیر است. از طرفی نمایش کلیه اطلاعات بر روی نمودار چارتی و گرافیکی از طریق تریدر بازار سرمایه نیز قابل اجراست.
تنظیم نمودار rsi در معاملات بازار بورس
تحلیلگران بسیاری هستند که با کمک بررسیها و انجام تنظیمات حرفهای، قابلیت جوابگیری از نمودارهای پیشبینی شرایط بازار را داشته و میتوانند روند دریافت سود را نقطهگذاری کنند. اما نکته مهم در تحلیلهای مالی اندیکاتور rsi، چگونگی انجام چنین تنظیماتی است!
اولین نکته آن است که بدانیم این دورهها اکثراٌ دو هفتهای بوده و برای دو دوره در طول ماه آینده برنامهریزی میشوند.
با این حال امکان برنامهریزی روزانه، هفتهای و ماهانه نیز وجود داشته که بر حسب نوع بیزینس و نحوه فعالیت سرمایهگذار در بازار متفاوت است.
با کاهش فواصل زمانی تنظیمات از میزان بروز سیگنالهای غیرمعمول کاسته شده و بر دقت پاسخگویی افزوده میشود. هر چقدر این بازه کوتاهتر باشد، نوسانات نمایش داده شده دارای حساسیتهای بالاتری است. همین مورد سرمایهداران بازار بورس را در گرفتن تصمیمات دقیقتر کمک میکند.
فاکتورهای قابل تنظیم در نمودارهای پیشبینی زمانی نوسانات مالی rsi
- تنظیمات زمانی در پیشبینی نوسانات نرخ سهم بازار بورس، عموماٌ در فواصل نه الی یازده روز انجام میشود.
- فواصل زمانی میان مدت دو هفتهای است.
- در بازههای تنظیم بلند مدت، تحللیگران و متخصصان بازار سرمایه، فاصلههای سههفتهای الی یکماهه را پیشنهاد می دهند.
- آخرین نکته مهم واگرایی کلاسیک در تنظیم فاکتورهای زمانی سیگنالهای rsi، وابستگی نتایج آن نسبت به حساسیتهای مالی و استراتژیهای سوددهی سرمایهگذار است. این نکته توسط یک متخصص و کنشگر حرفهای بازارهای مالی قابل تنظیم است.
چگونگی تجارت با استفاده از اندیکاتور مالی rsi
در این بخش به بیان استراتژیهای مالی تاثیرگذار بر افزایش سوددهی مالی بازار پرداخته و نقش سیگنالهای rsi در کسب چنین اهدافی را بررسی میکنیم. از جمله مهمترین نتایجی واگرایی کلاسیک که تحلیلگران بازار سرمایه در کار با rsi به دنبال آن هستند، همین ویژگیهای منحصر به فرد این اندیکاتور است.
تعیین سطوح ضرردهی و سوددهی OBOS
در کلیه بازارهای مالی، از بین رفتن تعادل میان عرضه و تقاضا مشکل ساز است. صحت این امر در بازارهای بورسی نیز اثبات شده و بهشدت بر نرخ تبادلات مالی تاثیر میگذارد. در صورتیکه سیگنالهای نمایشی اندیکاتور rsi عدد ۳۰ یا پایینتر از آن را نشان دهد، تحلیلگر به خوبی متوجه افت بازار شده و در همان ابتدا دستور فروش سهمها را میدهد. این کار در برابر خطر سقوط بازار، کاملاً هوشمندانه است.
البته در مقابل برای سرمایهگذارانی که قصد خرید سهم را دارند نیز خبر خوبی به حساب آمده و به آنان این پیام را میدهد تا منتظر بهترین نقطه نرخ خرید بمانند. در مقابل نیز با نمایش نمودارهای بالای ۷۰ میتوان پی به افزایش نرخ سهم برد. این خبر نیز شمشیری دولبه است. آنان که قصد خرید سهام دارند، لازم است زودتر جنبیده و مقدار سرمایه مورد نظر خود را، وارد بازار نمایند.
در مقابل افرادی که قصد فروش داشتند نیز میبایست منتظر بالا رفتن قیمتها شده و در سقف یا نزدیک به ان اقدام به فروش نمایند. به هر صورت اقدام برای انجام معامله در این نقاط نیازمند دقتی فوقالعاده بالا و تا حدی ریسکپذیری بیشتر است. سطوح میانی در اعداد نزدیک به ۵۰ وضعیتی باثبات قیمتی محسوب میشوند. انجام معاملات در این نقطه صرفا برای ورود و حفظ سرمایه بوده و سود و ضرر بهخصوصی را نصیب سرمایهگذار نمیکند.
واگرایی زمانی اندیکاتور rsi
واگرایی در نوسانات نمایش داده شده توسط سیگنالهای rsi، مشتمل بر بازههای زمانی تنظیم شده است.
اگر دوره دو هفتهای مدنظر باشد کلیه نقاط نزول و صعودها در این دوره زمانی بررسی شده و شکستهای نرخی طبق این دوره است. این نکات میتواند خبر از رسیدن به سطح فروش یا فرصت خرید را به افراد فعال بدهد.
در دورههای کوتاهتر این تغییرات قیمتی دقیقتر بوده و سیگنالهای بازتابی آن نیز دارای حساسیتهای بیشتری است. به طور معمول اندیکاتور rsi امکان بررسی دقیق نقاط خرید و فروش در بازه زمانی معین را داده و از نشانههای اولیه نوسانات بهخوبی حمایت میکند.
پیشنهاد میکنیم مقاله ریسک فری چیست؟ را مطالعه کنید.
خطهای ترندی rsi
خطوط ترند نقاط بالا و پایین چارتهای مالی را به یکدیگر وصل میکنند. این نقاط شکستگیهای اصلی معامله را تعیین کرده و قابل تنظیم و نمایش بر روی سیگنالهای صعودی و نزولی هستند. اگر روند پیشبینی بازار نزولی گردد، از اتصال این نقطههای شکست پی به خطوط کاهشی میبریم. در صورتی که نقاط متصل شده، خطی صعودی تشکیل دهند، بیانگر روند رو به رشد نرخ سرمایه است. این نقاط ترند هشداری است به سرمایهداران بازار تا در یک فرصت استراتژیک اقدام به تصمیمگیری نمایند.
واگرایی کلاسیک
بهشکلی سنتی واگرایی رو به رشد، بیانگر بازاری صعودی است. اگر نقاط قیمتی در سطحی بالاتر از سیگنالهای rsi باشند، بازار در حال پیشرفت بوده و به نقطه اوج خود نزدیک میشود. در مقابل اگر نقاط نرخگذاری در پایینتر از خطوط rsi بنشینند، این خود سیگنالی خطرناک و هشدار دهنده برای دارندگان سهام است که قصد نگهداری سهمهای خود را داشتهاند.
بررسی هماهنگی سایر اندیکاتورها با نحوه عملکرد rsi
برای گرفتن نتایج دقیقتر از بررسیهای نموداری سیگنالهای مالی rsi، بهرهگیری از سایر اندیکاتورهای هماهنگ نیز بسیار مؤثر است. سایر اندیکاتورها همچون اندیکاتور مومنتوم نیز قابلیت بررسی واگرایی کلاسیک همزمان با rsi را داشته و به تحلیلگران و سرمایهداران امکان بررسی چند جانبه و نزدیک به موفقیت بالاتری را میدهند. این نتایج با استفاده از سایر فاکتورها همچون نقاط همگرایی، واگرایی، حمایتی، شکست و تلاقی نیز افزایش پیدا کرده و ریسک عملیات را کم میکند.
جمعبندی اندیکاتور rsi
در این مقاله به بررسی اندیکاتور rsi پرداخته و آن را تعریف کردیم. علاوه بر آن بر چگونگی امکان استفاده از آن در بررسیهای تخصصی و تحلیلهای بازار سرمایه پرداخته و میزان بهکارگیری این نمودار در معاملات مالی را شرح دادیم. از نکات مهم و قابل توجه استفاده از این نمونه اندیکاتور، قابلیت استفاده از آن در معاملات بهصورت روزانه بوده و همین امر بسیاری از تازهواردان و نو سرمایهگذاران را بهخوبی راهنمایی میکند.
با استفاده از سیگناهای rsi در خرید و فروش سهامهای بورس و فارکس، پیشبینی کسب سود و جلوگیری از ضررهای مالی هنگفت امکانپذیر بوده و از شدت سردرگمی افراد میکاهد. با اینحال ذکر این نکته واجب است که هیچ اندیکاتوری، بیانگر نتیجهای صد در صدی نبوده و احتمال ریسک و خطا در تمامی آنها وجود دارد.
بالأخص که امکان نادرست بازه زمانی یا فاکتورهای مورد نظر وجود داشته و نیازمند بررسیهای تخصصی توسط یک تحلیلگر با تجربه و قدرتمند است. اگر شما نیز از این مطلب بهره لازم را بردهاید، خوشحال خواهیم شد نظرات، اطلاعات و پیشنهادات خود را با ما و سایر خوانندگان این مقاله در میان بگذارید.
آموزش اندیکاتور مکدی (MACD)
ابزار مورد علاقه بسیاری از تحلیلگران که در عین سادگی عملکرد درخشانی نیز دارد که گواه این موضوع کثرت استفاده از مکدی در بین فعالین بازار سرمایه میباشد.
میانگین متحرک همگرا واگرا (Moving Average Convergence Divergence) توسط جرالد اپل فیزیکدان و محقق آمریکایی در اواخر سال ۱۹۷۰ طراحی شد. مکدی در خانواده نوسانگرها قرار میگیرید و در سالهای اخیر یکی از پر استفادهترین اندیکاتورها در بین تحلیلگران میباشد.
همانطور که از اسم این اندیکاتور پیداست از میانگین متحرک در محاسبات این اندیکاتور استفاده شده است لذا بر خلاف برخی از نوسانگرها از فرمول محاسباتی پیچیدهای برخوردار نیست.
مکدی شامل چه اجزایی میشود؟
این اندیکاتور شامل دو میانگین متحرک نمایی به نام های ” خط مکدی ” و ” خط سیگنال ” میباشد که در محاسبات میانگین مکدی به قیمتهای نزدیکتر به روزهای آخر معاملاتی وزن بیشتری داده شده است. خط مکدی ویژگی تند و پر نوسانی دارد ولی خط سیگنال بسیار کند و کم تلاطم است که دلیل این تمایز، متفاوت بودن میانگینگیری در خط مکدی و خط سیگنال میباشد.
جزء سوم مکدی هیستوگرام است که در قالب خطوطی عمودی اختلاف خط مکدی و خط سیگنال را نمایش میدهند.
پیش از آنکه بخواهیم وارد جزئیات مکدی شویم بهتر است یکبار با دقت به تصاویر نگاه کنید. با توجه به اینکه اندیکاتور مکدی با دو ظاهر متفاوت و با نامهای مکدی کلاسیک و مکدی در بین تحلیلگران مورد استفاده هست، تصمیم گرفتیم تا هر دو اندیکاتور را به شما معرفی کنیم.
در نظر داشته باشید که عملکرد هر دو یکسان است و صرفا در ظاهر تفاوتهایی با هم دارند که شما میتوانید با انتخاب خودتان یکی را ترجیح داده و از آن استفاده نمایید.
در تصویر فوق مکدی کلاسیک را مشاهده میکنید که از سه بخش تشکیل شده است و با توجه به آشنایی بیشتر تحلیلگران قدیمی با ظاهر کلاسیک این اندیکاتور، اکثر پلتفرمهای تحلیلی مکدی کلاسیک را به صورت پیشفرض را ارائه میدهند.
در تصویر دوم واگرایی کلاسیک که مکدی جدید را مشاهده میکنید هیستوگرام در قالب خط مکدی ایفای نقش میکند که باز هم تاکید میکنیم که در محاسبات یا عملکرد اندیکاتور هیچ تفاوتی وجود ندارد.
آشنایی با محاسبات مکدی
خط مکدی یا به عبارتی مکدیلاین به عنوان یک خط پر نوسان و سریع، همواره با خط سیگنال در حرکت است که گاهی اوقات در تقاطع یکدیگر نیز قرار میگیرند که در این حالت و در شرایطی خاص سیگنالهای مهمی را به تحلیلگران ارائه میدهند.
از طرفی نیز حرکات خط مکدی با توجه به پیروی از نمودار قیمت، تشکیل پیوتهایی را میدهد که در بررسی هماهنگی یا ناهماهنگی رفتار نمودار قیمت و خط مکدی سیگنالهای مهم دیگری نیز صادر میشود.
محاسبه خط مکدی بسیار ساده است و دانستن نحوه محاسبه خط مکدی این امکان را به شما میدهد تا اندیکاتور را بر اساس رفتار نمودار مدنظرتان بهینه سازی کنید تا سیگنالهای بهتری دریافت نمایید. در محاسبه خط مکدی نیاز به دو میانگین متحرک از نوع EMA یا نمایی داریم:
- ابتدا میانگین نمایی ۱۲ دورهای قیمت را محاسبه میکنیم.
- سپس میانگین نمایی ۲۶ دورهای را محاسبه میکنیم.
- تقاضل میانگین ۱۲ دورهای از میانگین ۲۶ دورهای خط مکدی ما را نمایش میدهد.
MACD = [Price,12 Period]EMA – [Price,26 Period]EMA
اما خط سیگنال چگونه محاسبه میشود؟ محاسبات این خط ارتباط مستقیمی با خط مکدی دارد، در واقع خط سیگنال میانگین نمایی ۹ روزه خط مکدی میباشد.
Signal = [MACD,9]EMA
سومین جزء تشکیل دهنده مکدی، هیستوگرام آن میباشد که در اندیکاتور مکدی کلاسیک به اختلاف بین خط مکدی و خط سیگنال اشاره دارد. در واقع زمانی که خط مکدی و خط سیگنال با هم اختلاف زیادی داشته باشند هیستوگرام بزرگ خواهد شد و زمانی که این دو به هم نزدیک شوند یا مساوی شوند هیستوگرام کوچکتر میشود و یا حتی به یک خط تبدیل میشود. در اندیکاتور مکدی جدید نیز هیستوگرام همان خط مکدی است که در تصاویر فوق توضیحاتی در این مورد ارائه شد.
سیگنال اندیکاتور مکدی
همانطور که اشاره شد سیگنال مکدی از تقاطع خط مکدی و خط سیگنال صادر میشود. زمانی که خط مکدی (خط آبی) از ناحیه زیر صفر، خط سیگنال (خطر قرمز) را از پایین به بالا قطع میکند سیگنال خرید صادر میشود. همچنین زمانی که خط مکدی (خط آبی) از ناحیه بالای صفر، خط سیگنال (خطر قرمز) را از بالا به بالا قطع کند در آنصورت سیگنال فروش صادر خواهد شد.
باید توجه داشت که تقاطع خط مکدی و خط سیگانال در نواحی اشاره شده و با ویژگی های فوق به عنوان سیگنال محسوب میشوند و عدم وقوع هر یک از موارد فوق سیگنال مکدی را نقض میکند.
واگرایی و همگرایی در مکدی
همانطور که از نام مکدی پیداست یکی از کاربردهای آن بررسی واگرایی و همگرایی میباشد که برای تحلیلگران حائز اهمیت میباشد. اگر با مفهوم واگرایی و همگرایی آشنایی ندارید توصیه میکنیم تا آموزش مربوط به همگرایی و واگرایی را یکبار با دقت مطالعه فرمایید.
از ویژگیهای مثبت مکدی ارائه سیگنال واگرایی به بهترین نحو ممکن است. اگر قیاسی بین خانواده نوسانگرها داشته باشیم متوجه خواهیم شد که مکدی در تشخیص ضعف روند بسیار هوشمند عمل میکند و به ادعای جرالد اپل بهترین اندیکاتور جهت بررسی قدرت روند میباشد.
ویژگیهای مثبت و منفی مکدی
با توجه به اینکه مکدی یکی از پر استفادهترین اندیکاتورها محسوب میشود میتوان نتیجه گرفت که احتمالا مورد توجه قرار گرفتن آن بی دلیل نبوده است.
مکدی در کنار سادگی، امکان بررسی همزمان قدرت روند و قدرت بازگشت را دارد که همین ویژگیهای مثبت آن را بین اندیکاتورها محبوب کرده است. در کنار این ویژگیهای مثبت مکدی نیز مانند سایر اندیکاتورها کمی تاخیر دارد که در مقاله مربوط به اندیکاتورها مفصل در این مورد توضیحاتی را ارائه کردیم.
اوسیلاتور مکدی MACD
یکی از محبوبترین، کاربردیترین و در عین حال ساده ترین اندیکاتورها، اندیکاتور مکدی (MACD) است. اوسیلاتور مکدی توسط جرالد اپل در دهه ۱۹۷۰، با هدف شناسایی تغییرات در قدرت، جهت، مقدارحرکت و مدت زمان یک روند در بازار سهام ارائه شده است.
مکدی یکی از سادهترین و موثرترین شاخصهای حرکتی موجود است و از دو شاخص میانگین متحرک اسفاده می کند، میانگین متحرک کوتاه مدت را با کم کردن از میانگین متحرک بلندمدت تر، به یک نوسانساز جنبشی تبدیل میکنند و در بالا و زیر خط صفر نوسان میکند.
بر خلاف ظاهر پیچیده ی اوسیلاتور مکدی، کار کردن با این اوسیلاتور بسیار آسان و مفید میباشد.مکدی در بین تحلیلگران تکنیکال از محبوبیت زیادی برخوردار است.
MACD مخفف کلمهMoving Avarage Convergence Divergence میباشد.
معنی ظاهری این جمله همگرایی و واگرایی میانگین متحرک است.
محاسبات و فرمول مکدی MACD
MACD Line: (12-day EMA – 26-day EMA)
Signal Line: 9-day EMA of MACD Line
MACD Histogram: MACD Line – Signal Line
خط MACD تفاضل میانگین متحرک نمایی ۲۶ روزه از ۱۲ روزه است. قیمت بستن (close price) برای این میانگین متحرک استفاده میشود.
خط سیگنال مکدی MACD:
یک میانگین متحرک نمایی ۹ روزه از خط مکدی است.
هیستوگرام مکدی MACD:
نشاندهنده تفاوت بین MACD و خط سیگنال است. نمودار نشاندهنده مثبت بودن زمانی است که خط MACD بالاتر از خط سیگنال است و زمانی منفی است که خط MACD زیر خط سیگنال خود باشد.
مقادیر ۱۲، ۲۶ و ۹ تنظیمات معمولی مورد استفاده هستند، اگرچه مقادیر دیگر را می توان بسته به سبک و اهداف تجاری شما جایگزین کرد.
تفسیر مکدی MACD:
همانطور که نام آن نشان میدهد، تماما در مورد همگرایی و واگرایی دو میانگین متحرک است. همگرایی زمانی اتفاق میافتد که میانگینهای متحرک به سمت هم حرکت میکنند. واگرایی زمانی رخ میدهد که میانگینهای متحرک از هم دور می شوند. متوسط حرکت کوتاهتر (۱۲ روزه)سریعتر و مسئول اغلب حرکات MACD است. میانگین متحرک (۲۶ روزه)آهستهتر بوده و نسبت به تغییرات قیمت کمتر واکنش پذیر است.
خط MACD در بالا و زیر خط صفر قرار دارد و خط صفر به عنوان خط مرکزی نیز شناخته میشود.
بخش های اوسیلاتور مکدیMACD:
تفاضل قیمت بین دو میانگین کوتاه مدتتر و بلند مدتتر خط مکدی را تشکیل میدهد،برای تنظیم این اوسیلاتور می بایست سه عدد را تنظیم کنیم:
عدد اول میانگین سریعتر و عدد دوم میانگین کندتر می باشد، عدد سوم میانگین متحرک وزنی اختلاف دو میانگین قبلی است.وقتی مکدی شیب منفی دارد روند نزولی است.وقتی مکدی شیب مثبتدارد روند صعودی است.
وقتی هیستوگرام از بالای خط مرکزی به زیر خط مرکزی می رود به معنی تغیر فاز مکدی از مثبت به منفی است و بالعکس. هنگامی که میلههای هیستوگرام در بالای خط مرکزی شروع به بزرگ شدن میکنند روند صعودی در حال قوی شدن است و در مقابل هنگامی که شروع به کوچک شدن میکنند، یعنی فاصلهی بین خط سیگنال و مکدی در حال کم شدن است،نشان از برگشت روند صعودی به نزولی است.
برعکس آن زمانی است که خطوط هیستوگرام در زیر خط مرکزی قرار دارد و منفی است. در این شرایط نیز بزرگ و کوچک شدن میلهها نشان از تقویت و تضعیف روندها دارند.یکی از قوی ترین ابزارها برای شناسایی واگرایی،استفاده از اوسیلاتور مکدی است.
سیگنال خط سیگنال در مکدی MACD:
کراس اوورهای خط سیگنال رایج ترین سیگنال های MACD هستند. خط سیگنال یک EMA ۹ روزه از خط MACD است. به عنوان یک میانگین متحرک از نشانگر ، MACD را دنبال می کند و تشخیص چرخش های MACD را آسان تر می کند. یک کراس اوور صعودی هنگامی رخ می دهد که MACD بالا رفته و از بالای خط سیگنال عبور می کند. کراس اوور نزولی هنگامی رخ می دهد که MACD پایین آمده و از زیر خط سیگنال عبور می کند. کراس اوورها بسته به قدرت حرکت می توانند چند روز یا چند واگرایی کلاسیک هفته دوام بیاورند.
قبل از اتکا به این سیگنالهای معمول ، احتیاط دقیق لازم است. عبور متقاطع از خط سیگنال در محدوده اشباع خرید و فروش باید با احتیاط مشاهده شود. با توجه به اینکه MACD محدودیت بالا و پایین ندارد، تحلیلگران تکنیکال میتوانند با یک ارزیابی بصری ساده ، اوج تاریخ را تخمین بزنند.
نتیجهگیری :
شاخص MACD به این دلیل خاص است که حرکت و روند را در یک شاخص به ارمغان میآورد. این ترکیب منحصر به فرد از روند و جنبش میتواند در چارت روزانه، هفتگی یا ماهانه اعمال شود. تنظیمات استاندارد برای MACD تفاوت بین میانگین متحرک وزنی ۱۲ و ۲۶ دوره است. تحلیگران تکنیکال که به دنبال حساسیت بیشتر هستند ممکن است یک میانگین حرکت کوتاهمدت کوتاهتر و متوسط حرکت بلند مدت را امتحان کنند. (۵، ۳۵، ۵)نسبت به (۱۲، ۲۶، ۹)حساستر است و ممکن است برای نمودارهای هفتگی مناسبتر باشد. تحلیگران تکنیکالی که به دنبال حساسیت کمتر هستند، ممکن است افزایش میانگین متحرک را در نظر بگیرند.
مکدی برای شناسایی سطوح اشباع خرید و فروش مناسب نیست. با این که امکان شناسایی سطوحی که از نظر تاریخی در محدوده اشباع خرید و فروش هستند امکان پذیر است، MACD هیچ محدودیت بالا یا پایین تری برای پیوند دادن به جنبش خود ندارد.
در نهایت، به خاطر داشته باشید که خط مکدی با استفاده از تفاوت واقعی بین دو میانگین متحرک محاسبه میشود. این بدان معنی است که مقادیر مکدی وابسته به قیمت هستند.
نکته ای که حائز اهمیت است اندیکاتور مکدی در زیر گروه اسیلاتورها یا نوساننماها قرار می گیرد چرا که همواره حول یک سطح ثابت صفر در حال نوسان است.
کاربردهای اسیلاتور MACD:
۱- شناسایی واگرایی:
یکی از مهم ترین کاربردهای مکدی، مشاهدهی واگراییها بین قیمت و اندیکاتور مکدی است. واگراییها زمانی اتفاق میافتند که روند قیمتی خلاف روند اندیکاتور (اسیلاتور) باشد و به دو دستهی واگرایی های عادی و مخفی تقسیم میشوند که هرکدام مثبت و منفی دارند.
۲- سیگنال خرید و فروش در زمان کراس اوور خط مکدی و خط سیگنال.
در زمانی که مکدی، خط سیگنال را به طرف پایین قطع می کند سیگنال فروش و زمانی که مکدی، خط سیگنال را به سمت بالا قطع می کند سیگنال خرید می باشد.
همانطور که در شکل زیر مشاهده می کنید محدوده هایی وجود دارند که مکدی با منحنی خط سیگنال تلاقی پیدا کرده اند. در محدوده هایی که با فلش مشکی رنگ مشخص شده اند، منحنی مکدی خط سیگنال را به سمت بالا قطع کرده است و پس از آن انتظار صعود سهم را داشته ایم و در در محدوه هایی که با فلش قرمز رنگ مشخص شده اند عکس حالت فوق رخ داده است یعنی منحنی مکدی خط سیگنال را به سمت پایین قطع نموده و انتظار کاهش قیمت و نزول آن را را داشته ایم.
۳ – سیگنال تغیر روند:
سیگنال تغیر روند در زمانیکه این اسیلاتور سطح صفر یا خط مرکزی را قطع می نماید. به عبارتی کراس اوور مکدی با سطح صفر به سمت بالا به این معنی است که میانگین متحرک ١٢ روزه میانگین ٢۶ روزه را به سمت بالا قطع کرده که به معنی احتمال صعود سهم می باشد و کراس اوور مکدی به زیر سطح صفر به این معنی است که میانگین متحرک ١٢ روز میانگین ٢۶ روزه را به سمت پایین قطع کرده که و احتمال نزول سهم وجود دارد.
به شکل زیر توجه کنید:
همانطور که دیده میشود با عبور مکدی از خط مرکزی به سمت بالا سهم وارد روند صعودی شده است و با عبور مکدی به سمت پایین خط مرکزی شاهد نزول سهم میباشیم.
از آنجایی که از فاکتور حجم در این اندیکاتور استفاده نمی شود، روشهای فوق برای اسیلاتور مکدی به تنهایی ممکن است با خطا همراه باشند که برای فیلتر کردن این خطاها لازم است تا در تصمیم گیریها از ابزاری دیگری نیز به طور همزمان استفاده کنید.
از اوسیلاتور مکدی می توان به منظور شناسایی روندهای جدید هستند استفاده کرد. مهمترین هدف یک تحلیلگر در معاملات این است که بتواند این روندها را پیدا کند، زیرا بیشترین سودها در روندها به دست میآید.
اندیکاتورهای پیشرو قبل از شروع یک روند جدید سیگنال ارائه میکنند در حالی که اندیکاتورهای پیرو یا مومنتوم پس از روند آغاز یک روند سیگنال میدهند. اوسیلاتور مکدی را میتوان جزء هردو گروه دانست. در اصل این اندیکاتور با توجه به وجود میانگینهای متحرک، اندیکاتوری پیرو روند محسوب میشود اما هیستوگرام اندیکاتور مکدی در ردهی اندیکاتورهای پیشرو قرار میگیرد.
تفاوت مکدی با RSI:
یکی از مزایای اندیکاتور RSI نشان دادن نواحی اشباع خرید و فروش است و اندیکاتور مکدی برای شناسایی این سطوح کاربردی نمی باشد.
اوسیلاتور مکدی رابطهی بین دو میانگین متحرک وزنی را اندازهگیری میکند در حالی که RSI، نسبت تغییرات قیمت را در بازه های زمانی مختلف نتشان می دهد.تحلیلگران تکنیکال از ترکیب مکدی و RSI برای درک بهتر از تغیرات قیمت استفاده میکنند.
هر دوی این اندیکاتورها برای اندازه گیری مومنتوم استفاده میشوند. اما از جایی که هر کدام از آنها از فاکتورهای مختلفی را اندازه گیری میکنند گاهی نشانههای متضادی را ارائه میدهند. به عنوان مثال ممکن است RSI برای مدتی در ناحیه اشباع خرید قرار گیرد اما مکدی نشان دهندهی افزایش مومنتوم در جهت صعودی باشد.
تفاوت مکدیMACD با مکدی MACD کلاسیک:
در نرمافزارهای معاملاتی معمولاً اندیکاتور MACD و MACD کلاسیک به طور پیشفرض وجود دارد، اما در برخی از نرمافزارها از نسخه متفاوتی از اندیکاتور MACD استفاده میکنند.. اما تفاوت اندیکاتور MACD متاتریدر با اندیکاتور کلاسیک MACD در چیست؟ به شکل زیر توجه کنید. قسمت پایینی اندیکاتور پیشفرض MACD برای متاتریدر است و قسمت بالایی آن اندیکاتور کلاسیک MACD است.
به سادگی می توان توجه شد که اندیکاتور MACD فقط یک خط دارد و اندیکاتور کلاسیک MACD دارای دو خط و هیستوگرام است. هیستوگرام هر دو اندیکاتور (همان خطوط میلهای) هم با یکدیگر تفاوت دارند. طبق تعریف اندیکاتور کلاسیک MACD، هیستوگرام تفاوت میان خط MACD و خط سیگنال را نشان میدهد. اما در اندیکاتور پیشفرض MACD چنین چیزی وجود ندارد و هیستوگرام اندیکاتور MACD متاتریدر همان خط MACD یا آبی رنگ پایینی است. پس اندیکاتور MACD متاتریدر تفاوت خطوط مک دی و سیگنال را نمایش نمیدهد و نسبت به اندیکاتور کلاسیک MACD ناقص است. به جز این تفاوت دیگری بین اندیکاتور MACD متاتریدر و کلاسیک وجود ندارد.
دیدگاه شما