درک پلن معامله گری


معامله گر فارکس یا قمار باز | 5 دلیل که ثابت میکند فارکس قمار نیست

پس از مدتی کار به عنوان معامله گر در فارکس ، چندین بار با یک سوال پرتکرار مواجه شده‌ام. “آیا معاملات فارکس دقیقاً مانند قمار نیست”؟ قبل از اینکه این سوال را کاملاً رد کنم و توضیح دهم که چرا آنها کاملاً متفاوت هستند، بگذارید ابتدا توضیح دهم که چه نکته‌ای در این سوال وجود دارد

فهرست عناوین مقاله

تریدر فارکس یا قمار باز ؟

باید بگویم که هنگام باز کردن هر موقعیتی در فارکس، درصدی از قمار وجود دارد. هیچ متخصصی، صرف نظر از مدت زمانی که در حال معامله و تحلیل بازار فارکس هست، نمی‌تواند به طور کامل به شما بگوید که دلار آمریکا امروز بازار در چه جهتی حرکت خواهد کرد. ابزارهای زیادی وجود دارد که می‌تواند برای کمک به شما در تصمیم گیری علمی‌تر و منطقی‌تر مورد استفاده قرار گیرد، اما وقتی متخصصان فارکس به شما می‌گویند که این موارد را کشف کرده‌اند گول آنها را نخورید. در واقع، این یک منطق ریاضی ساده است. اگر آنها روزانه درآمد خوبی دارند، چرا آنها میلیاردر نیستند؟ اگر آنها واقعاً رمز حذف ریسک فارکس را می‌دانستند، وقت خود را برای تبدیل کردن شما به یک معامله گر فارکس تلف نمی‌کردند. حتی در معاملات آنها نیز، میزان مشخصی از قمار وجود دارد.

ریسک در بازارفارکس حذف شدنی نیست ولی قابل مدیریت کردن می باشد لذا برای یک تریدر مهم برآیند کلی سود و زیان در چند ماه می باشد.

هیچ کس “راز فارکس” را نمی‌داند. میدانید چرا ؟ چون چنین چیزی وجود ندارد. شما می‌توانید با تمام اندیکاتور‌های تکنیکال آشنا شوید، از شب تا صبح تجزیه و تحلیل فاندامنتال را مطالعه کنید، ولی هنوز هم میزانی ریسک هنگام معاملات فارکس شما وجود دارد و هنوز هم با میزان مشخصی از قمار مواجه خواهید شد.

با این وجود، یک قمارباز به جز مواقعی که کارت‌های خود و حریفش را بشمارد یا ترفند دیگری برای افزایش شانس به نفع خود بکار ببرد، قبول دارد که شانس پیروزی یا مشخص نمی‌باشد یا کمی به نفع حریف می‌باشد. از طرف دیگر، یک معامله‌گر فارکس تقریباً همیشه سعی دارد از نوعی استراتژی استفاده کند تا شانس پیروزی خود را افزایش دهد . یک معامله‌گر فارکس هرگز نمی‌داند معامله‌ای که در حال حاضر انجام می‌دهد سود ده خواهد بود یا نه، اما به هر دلیلی انتظار دارد که با گذشت زمان تعداد زیادی از معاملاتش به طور کلی سودآور باشد. این تفاوت اساسی بین معاملات فارکس و قمار است، البته به استثنای آن معامله‌گران کمیاب فارکس که به طور تصادفی فقط برای سرگرمی خود معامله می‌کنند و قبول دارند که قمار می‌کنند.

درصد بسیار زیادی از معامله‌گران فارکس (در حدود 72٪ از معامله گران خرد که توسط کارگزاران فارکس در اتحادیه اروپا گزارش شده است) در نهایت میزان ضررهایشان بیش از میزان سودهایشان است، نه به این دلیل که آنها قمار می‌کنند، بلکه به دلیل اینکه اطلاعات کافی در مورد اینکه چگونه صبر کنند تا شانس پیروزی در معاملات به نفع آنها باشد را ندارند. دقیقا به همین دلیل، بسیار مهم است که هنگام افتتاح اولین حساب معاملاتی فارکس باید حساب دمو باز کنید و یا فقط از پولی استفاده کنید که توانایی از دست دادن آن را دارید. آن را پول تعطیلات بنامید و آن را برای درک پلن معامله گری حساب فارکس خود تعیین کنید و با این واقعیت روبرو شوید که ممکن است آن را از دست بدهید.

افرادی که به تازگی با بازارهای مالی آشنا میشوند تحت هیجان قرار می گیرند و در ابتدای کار تمام سرمایه خود را وارد بازار کرده و سپس سرمایه خود را از دست می دهند لذا باز کردن حساب دمو برای شروع فعالیت در بازارهای مالی بسیار کمک کننده است.

اگر هنوز در حال خواندن این مطلب هستید، می‌دانید که اگر چه ریسک زیادی در فارکس وجود دارد، پتانسیل سود دهی زیادی هم وجود دارد که نمی‌توانید از آن چشم پوشی کنید. پتانسیل کسب درآمد در معاملات فارکس مانند سایر بازارهای جهانی تقریباً بی‌پایان است. با اینکه مقایسه قمار با معاملات فارکس کاملا بی‌اساس نیست، اما همچنان نادرست است. در زیر لیستی از پنج ویژگی که این دو شغل را از یکدیگر متمایز می‌کند آورده شده است.

حجم معاملات در بازار فارکس

قبل از اینکه وارد مسایل اخلاقی، مسائل حقوقی و مشروعیت شویم، بگذارید ابتدا روی انگیزه افراد از قماربازی یا معاملات فارکس بپردازیم. طبیعتا این انگیزه کسب درآمد است. مطلقا هیچ مقایسه‌ای بین مقدار پولی که روزانه در بازار فارکس معامله می‌شود با فضای قماربازی وجود ندارد. در واقع، من هیچ فعالیتی را نمیشناسم (ممکن است چند مورد استثنا هم وجود داشته باشد) که روزانه پول زیادی را اداره کنند. بسته به اینکه از چه کسی بپرسید، روزانه بیش از 6 تریلیون دلار در بازار فارکس معامله می‌شود. من نمی‌توانم آمار دقیقی از میزان پول روزانه که در کازینوها جابجا می‌شود پیدا کنم، اما مطمئن هستم که این اعداد قابل مقایسه با یکدیگر نیستند.

طبق گزارش BIS یا بانک پرداخت های بین المللی روزانه بیش از 6 تریلیون دلار در بازار فارکس پول جابه جا میشود.

بازیگران بازار فارکس

بازار فارکس توسط بزرگترین و مهمترین موسسات مالی جهان پشتیبانی می‌شود. درست است که معامله گران با بانک‌ها معامله نمی‌کنند، بلکه در بازار خرده فروشی معامله می‌کنند، با این وجود، همین واقعیت که بازار توسط چنین سازمانی پشتیبانی می‌شود، از مشروعیت بسیار بالاتری نسبت به دنیای قمار برخوردار است. در حالی که قمار در جبهه حقوقی همیشه با چالش روبرو است، فارکس مانند سایر بازارها از جمله سهام یا کامودیتی‌ها مشروع است. بنابراین، اگر شما علاقه‌مند هستید که پولی که با سختی به دست آورده‌اید را مصرف کنید و روی آن ریسک کنید، آیا بهتر نیست مکانی را انتخاب کنید که می‌دانید قانون و اخلاق در جبهه شماست؟

فارکس شانسی نیست

با اینکه عامل ریسک در معاملات فارکس وجود دارد، هنگام باز کردن موقعیت شما کاملا هم در تاریکی محض نیستید. دوره های آموزشی مختلفی وجود دارد که وقت و منابع زیادی را صرف تلاش برای از بین بردن هرچه بیشتر این خطر می‌کنند. فارغ از اینکه معتقد به تجزیه و تحلیل تکنیکال باشید و جمله معروف “روند دوست شماست” را سر‌لوحه خود قرار داده باشید یا اینکه به صورت جدی به اخبار فارکس توجه کنید و با اعتقاد به رویکرد فاندامنتال معامله کنید، فارکس شانس نیست. شما می‌توانید روزها قبل از آغاز معامله، بازار فارکس را مشاهده و تجزیه و تحلیل کنید و همچنین ارز مورد نظر برای خرید را کاملاً زیر نظر داشته باشید و فقط در این صورت، براساس مطالعات خود، معامله کنید. من کاملاً مطمئن هستم که چنین ابزاری در دنیای قمار وجود ندارد، همین موضوع سرمایه شما را در دست شانس یا سرنوشت قرار می‌دهد. در هر صورت من نمی‌خواهم پولی را که به سختی به دست آورده‌ام به دستان شانس بسپارم. شما چطور؟

خداحافظی با احساسات

همانطور که همه ما می‌دانیم یکی از مسائل اصلی در مورد قمار این است که باعث درک پلن معامله گری اعتیاد می‌شود. اگر یک ثانیه به این موضوع فکر کنیم، خواهیم فهمید که دلیل این امر این است که افراد اجازه می‌دهند احساساتشان کنترل آنها را در دست بگیرد. مردم قدم در کازینوها می‌گذارند و چیزی جز تمایل به درآمدزایی ندارند. هنگامی که آنها نمی‌توانند این خواسته را برآورده کنند، دوباره تلاش می‌کنند و طولی نمی‌کشد که همه پول خود را از دست می‌دهند. که این امر معمولاً آنها را به قماربیشتر و اغلب جسورانه‌تر می‌کشاند. البته این موضوع در معاملات فارکس هم یک مشکل بزرگ است. از طرف دیگر، اولین قانونی که هر معامله‌گر می‌داند این است که احساسات خود را از معامله خارج کند و هدفمند و علمی معامله کند. اهداف معاملاتی خود را تعیین کنید و به آنها پایبند باشد. این کار کمک میکند تا در هنگام ضرر کردن از معاملات بیش اندازه پرهیز کنید، همین‌طور اجازه نمی‌دهد تا حرص و طمع شما را در هنگام سودآوری تسخیر کند. با این حال، سوال واضح این است که “آیا واقعاً می‌توان احساسات خود را از معاملات خارج کنیم؟ ” همین موضوع باعث تاکید من بر مطلب بعدی هست: از استراتژی‌های معاملاتی استفاده کنید.

احساسات در بازار فارکس از مشکلات بزرگی است که تریدرها با آن مواجه میشوند و در زمان سود کردن خوشحال و زمان زیاد کردن ناراحت میشوند، کنترل احساسات یکی از مهم ترین بخش هایی هست که یک معامله گر باید به آن توجه کند

داشتن استراتژی معاملاتی

درصد بسیار بالایی از معامله‌گران در نهایت متضرر می‌شوند و اگر از من سوال کنید که چرا این اتفاق میفتد، من به شما می‌گویم به این دلیل است که معاملات آنها کورکورانه و بدون استراتژی می‌باشد. این بزرگترین اشتباهی است که یک معامله‌گر می‌تواند مرتکب شود. قبل از اینکه یک سنت معامله کنید، باید در مورد اهداف و محدودیت‌های معاملاتی خود تصمیم جدی بگیرید. هنگامی که این تصمیمات را گرفتید، باید آنها را با استفاده از بستر معاملاتی خود اجرا کنید. از حد ضرر استفاده کنید تا جلوی احساسات و صدای درونی خود را بگیرید. زیرا این صدا مدام به شما می‌گوید در موقعیت متضرر شده باقی بمانید زیرا در نهایت قیمت باید به نقطه ی ورود برگردد. از حد سود استفاده کنید تا مانع از این شود که حرص و طمع که جزیی از طبیعت انسان است، به شما بگوید از موقعیت سودده خود خارج نشوید زیرا افزایش ارزش پول شما همچنان ادامه خواهد یافت. ضررهای خود را متوقف کنید. سود خود را بر اساس استراتژی‌های معاملاتی برداشت کنید نه احساسات ضعیف انسانی.

شما معامله گر هستید یا قمار باز ؟

برای اینکه متوجه شوید آیا شما در بازار فارکس معامله میکنید یا درک پلن معامله گری قمار ، این سوالات را از خود بپرسید:

  • آیا شما یک استراتژی معاملاتی دارید که با دلیل ادعا می‌کنید در بازار به شما برتری زیادی می‌دهد؟
  • آیا شما بیش از 2٪ از حساب خود را در یک معامله به خطر می‌اندازید؟
  • آیا با پولی معامله می‌کنید که توانایی از دست دادن آن را ندارید؟
  • آیا شما به امید معاملات بزرگتر بعدی موقعیت‌های در زیان خود را تحمل می‌کنید؟

اگر جواب شما به سوالات بالا بله می‌باشد، به احتمال خیلی زیاد شما در مقایسه با متخصصانی که با احتیاط بیشتری به معاملات خود می‌پردازند در بازار فارکس قمار می‌کنید.

قماربازان کاری را که انجام می‌دهند به عنوان یک تجارت نمی‌دانند. در عوض، آنها با تعصبی خطرناک به سمت فارکس می‌روند. اما اینجا دقیقاً جایی است که معامله‌گری فارکس می‌تواند با قمار متفاوت باشد. معامله‌گران می‌توانند از روش اثبات شده‌ای مانند معاملات پرایس اکشن استفاده کنند تا در بازار در مقایسه با معامله‌گران آماتور برتری نسبی کسب کنند.

بیشتر قماربازها بر اساس امید عمل می‌کنند. به امید پیروزی بعدی و امیدواری اینکه بتوانند ضررهایی را که متحمل شده‌اند را جبران کنند. وقتی معامله‌گران فارکس بر اساس امید معامله کنند ناخودآگاه به وادی خطرناکی قدم می‌گذارند.

تغییر را آغاز کنید

درک اینکه شما مثل یک قمارباز معامله می‌کنید موضوع دردناکی است، اما با شروع اصلاح رفتار خود مانند همان کارهایی که در تجارت یا شغل خود انجام می‌دهید، می‌توانید بر آن غلبه کنید. همه مشاغل دارای یک طرح تجاری مشخص هستند و تجارت شما نیز نباید تفاوتی داشته باشد. برنامه کاری شما باید شامل عناصر زیر باشد:

  • درک اینکه شما به چه میزان باید در هر معامله ریسک کنید
  • قوانین ورود و خروج از موقعیت‌ها
  • قوانین مدیریت موقعیت‌های باز
  • زمان‌هایی که باید بازار را رصد کنید

واقع‌بین بودن در مورد آنچه می‌تواند از برنامه معاملاتی شما حاصل شود ضروری است. معامله‌گری در بازار فارکس می‌تواند به طور مداوم برای شما درآمدزایی داشته باشد. اما اگر در حال باز کردن یک حساب 1000 دلاری هستید، بعید است که در آینده نزدیک یک میلیون دلار درآمد کسب کنید و کار خود را ترک کنید.

علاوه بر این، هر شغلی باید سابقه پول بدست آمده و از دست رفته را داشته باشد. شغل شما نیز باید دارای چنین کتاب یا دفترچه یادداشتی باشد. شما باید در دفتر یادداشت خودکلیه موارد مانند معاملات انجام شده و نتایج از جمله سود و زیان و نحوه مدیریت موقعیت را ذخیره کنید.

نوشتن پلن مدیریت سرمایه از نکات دیگری است که به معامله گران کمک می کند تا نتایج بهتری در بازارهای مالی از جمله فارکس داشته باشند.

مثل یک حرفه ای عمل کنید

معامله‌گران حرفه‌ای بازارها را به عنوان یک بازی یا مکانی برای پذیرش ریسک‌های بزرگ نمی‌دانند. معامله گران حرفه‌ای می‌دانند که معاملات فارکس تماماً مربوط به مدیریت ریسک است. شروع به ساخت ذهنیت درست از بازار کنید و در مدیریت ریسک خود حرفه‌ای شوید. استفاده از اهرم ‌های بالا در معاملاتی که ریسک بالایی به شما تحمیل می‌کنند و می‌تواند حساب شما را از بین ببرند را متوقف کنید. در عوض بر روی تکنیک‌های مدیریت سرمایه و این موضوع تمرکز کنید که چگونه می‌توانید نقاط ضعف خود را پوشش دهید در حالی که از پتانسیل‌های خود به نحو احسن استفاده می‌کنید.

سخن آخر

درست است که بیشتر معامله گران خرد فارکس به مرور زمان ضرر می‌کنند. با این حال، اقلیت قابل توجهی وجود دارد که با گذشت زمان درآمد کسب می‌کنند. هیچ قماربازی وجود ندارد که در درازمدت درآمد کسب کند، به استثنای بازیکنان حرفه‌ای پوکر. اینها در واقع قمارباز نیستند زیرا آنها کارت می‌شمارند و از استراتژی‌های مدیریت سرمایه مبتنی بر مدل‌های ریاضی استفاده می‌کنند، همان روشی که معامله‌گران حرفه‌ای فارکس انجام می‌دهند. معامله گران حرفه‌ای فارکس هستند که سالانه در طول سال درآمد کسب می‌کنند، اما هیچ بازیکن حرفه‌ای دستگاه اسلاتی را نمی‌توانید پیدا کنید که بتواند همان کار را انجام دهد.

نکته کلیدی در جلوگیری از تبدیل شدن به یک قمارباز فارکس، مطالعه استراتژی‌های مختلف معاملاتی، آزمایش مجدد آنها در طول چندین سال داده‌های تاریخی قیمت و یادگیری اینکه چه چیزی مفید است و چه چیزی مفید نیست و تلاش برای درک دلیل آن می‌باشد.

پرایس اکشن رفتاری بخش اول: تایم فریم ها و قاب ساختاری

تایم فریم ها و قاب ساختاری بر اساس حمایت و مقاومت

مقدمه

پرایس اکشن رفتاری نوعی از پرایس اکشن است که به رفتار و نحوه برخورد خریداران و فروشندگان در قیمت ها و زمان­های مختلف می­پردازد. از حسنات این روش استفاده مستقیم و بی واسطه از چارت قیمتی است که برتری این سبک را نسبت به برخی از روش­های بر پایه اندیکاتورها محرز می­دارد. در این روش نیازی به ابزار خاصی نیست و تحلیل چارت صرفا بر اساس کندل­ها یا میله­ها در یک بازه زمانی صورت می­گیرد. در تحلیل بازار با پرایس اکشن رفتاری از روش­ مولتی تایم استفاده می­شود. بصورت اجمالی پرایس اکشن رفتاری به ساختار و روند و قدرت تقسیم می­شود که از این میان می­توان گفت ضعف و قدرت در این روش نسبت به دیگر روش­های پرایس اکشن سخن تازه­ای دارد. در ادامه به این مباحث خواهیم پرداخت.

در این روش از سه تایم فریم استفاده می­کنیم:

HTF: بالاترین تایم فریم یا تایم فریم ساختار

TTF: تایم فریم معاملاتی

LTF: پایین­ترین تایم فریم یا تایم فریم ضعف و قدرت

باید توجه داشت که در انتخاب تایم فریم­ها باید ارتباط معناداری میان سه تایم فریم که در بالا معرفی شد برقرار باشد. پیشنهاد ما به صورت زیر است:

TTF دارای فاکتور 4 نسبت به LTF باشد.

HTF دارای فاکتوری بین 6 الی 10 نسبت به TTF باشد.

برای مثال اگر HTF تایم فریم روزانه باشد آنگاه TTF می­تواند تایم فریم 4 ساعته و LTF تایم فریم 1 ساعته باشد. اگر تایم فریم­های دیگری مد نظرتان باشد می­توانید در لینک تایم فریم سفارشی نحوه ساخت تایم فریم­های دلخواه بزرگتر از 1 دقیقه را در متاتریدر 4 مطالعه کنید.

در اینحالت یک ساختار مناسب برای معامله ­گری در اختیار خواهد بود. در این پلن معاملاتی هر تایم فریم عملکرد ویژه ­ای دارد. این روش می­تواند در تمامی بازارهایی که دارای عمق هستند و معاملات زیادی صورت می­گیرد مورد استفاده قرار گیرد.

HTF: در این تایم فریم یک فریم ورک ساختاری را بین حمایت و مقاومت تعریف می­کنیم.

TTF: در این تایم فریم روند و مناطق ورود با احتمال موفقیت بالا را پیدا می­کنیم.

LTF: در این تایم فریم تحلیل خود را با دقت بیشتری بررسی و ورود و خروج را بهینه می­کنیم.

قاب ساختاری با استفاده از حمایت و مقاومت

قیمت در میان قاب ساختاری در تایم فریم HTF به سه صورت بالا،پایین و جانبی (Side) حرکت می­کند. هنگامی­که قیمت مرز خارجی این قاب ساختاری را بشکند(قیمت بسته شدن میله در بیرون مرز خارجی باشد.) و از آن عبور کند قاب ساختاری جدیدی بر اساس حمایت و مقاومت­های جدید ایجاد می­کند. این ویژگی به علت میرا بودن حمایت و مقاومت ها است که از پویا بودن بازار نشات می­گیرد. قاب ساختاری همان زمین بازی­ای است که قصد ما سود گرفتن از آن است.قاب ساختاری اولین گام در این نوع پلن معاملاتی است و میدان مبارزه که در آن بازی خواهیم کرد را مشخص می­کند. همانطور که گفته شد بازار پویا و دینامیک است از اینرو همواره هر گاه قیمت به مرز­های ساختار نزدیک شد قاب ساختاری همسایه را نیز رسم و آماده کنید زیرا به شما یک دید وسیع­تری می­دهد و از دیگر سو برای رفتار معاملاتی شما در آینده نزدیک آماده خواهید بود. اگر قیمت از ناحیه مرزی عبور کرد و مطلقا در قاب ساختاری همسایه قرار گرفت قاب ساختاری جدید زمین بازی جدید است و ماهیت عناصر عوض خواهد شد، مثلا حمایت به مقاومت یا مقاومت به حمایت تبدیل خواهد شد.

یافتن حمایت و مقاومت

برای بدست آوردن مناطق مرزی و خطوط مرزی در روش­های پرایس اکشن رفتاری تنوع مبتنی بر استدلال وجود دارد. در برخی از این روش­ها از مناطق مهم عرضه و تقاضا استفاده می­شود، اما در این پلن معاملاتی قصد ما استفاده از حمایت و مقاومت هاست از این­رو به دنبال نقاط کلیدی به نام پیووت می­گردیم و از آنجا که می­دانیم حمایت و مقاومت بیشتر یک ناحیه هستند تا یک خط از این رو از آخرین دو پیووت مهم برای ترسیم نواحی مرزی استفاده می­کنیم. این خطوط در HTF ترسیم می­شوند(نکته: در نرم­افزار­های معاملاتی یا تحلیلی که تایم فریم ها به صورت لایه ای­ همانند متا تریدر نیستند و هر تایم فریم چارت جدا دارد مانند داینامیک تریدر دقت شود که این نواحی مرزی در تایم فریم ­های TTF و LTF هم باید بدقت ترسیم شوند.). آخرین دو پیووت موثر در بالای قیمت فعلی (CP) در تایم HTF را یافته و دو خط قرمز رنگ که نماد مقاومت است را از بالاترین قیمت ترسیم می­کنیم و سپس دو پیووت زیر قیمت فعلی در تایم HTF را یافته و دو خط سبز رنگ که نماد حمایت است را از پایینترین قیمت ترسیم می­کنیم. دانستن پیووت و شناخت آن اهمیت بسیار فراوانی دارد و ما این مطلب را دانسته فرض می­کنیم و به مختصر توضیحی که پیووت نقطه چرخش یا لولا و جایی است که کارزار خریدار و فروشنده به نفع طرف دیگر شده است، بسنده می­کنیم. پس به صورت الگوریتمی و در چهار مرحله که در زیر آمده است قاب ساختاری را ترسیم می­کنیم:

  1. تایم فریم HTF را مهیا می­کنیم.
  2. قیمت فعلی (CP) را یافته و مشخص می­کنیم.
  3. دو پیووت سقف موثر و مهم اخیرا تشکیل شده را که در بالای قیمت فعلی است و دو پیووت کف موثر و مهم که اخیرا تشکیل شده و در پایین قیمت فعلی است مشخص می­کنیم.
  4. دو خط افقی قرمز از دو پیووت سقف مرحله 3 ترسیم کرده و ناحیه مرزی مقاومت نام­گذاری کرده و دو خط افقی سبز از دو پیووت کف مرحله 3 ترسیم کرده و ناحیه مرزی حمایت نامگذاری می­کنیم، این محدوده ها مجموعه محدوده­های قاب ساختاری را (محدوده مرزی مقاومت و محدوده مرزی حمایت و محدوده میان­قابی) تشکیل می­دهند.

همانطور که دیدید این عمل تنها چند دقیقه زمان می­برد اما این یک گام بسیار مهم است زیرا شما میدان کارزار را مشخص می­کنید. اگر شما این مفهوم را درک کنید و قاب ساختاری را به خوبی تعیین کنید یک فوندانسیون بسیار قوی­ را برای پلن معاملاتی خود بنا نهاده­اید. تا قبل از اینکه بخش بعدی این آموزش در سایت تحلیل بازار بورس و ارز قرار گیرد پیشنهاد ما اینست که

این مرحله را سرسری نگیرید و به راحتی از آن عبور نکنید. بهتر است هر مفهومی را قبل از اینکه به بخش بعد بروید کاملا ماهرانه بفهمید در اینصورت شما دانش خود را برپایه فونداسیون مستحکمی بنا نهاده­اید.

تمرین

با ترسیم قاب­های ساختاری قیمتی بر اساس حمایت و مقاومت این قاب­ها را برای تمام جفت ارزهای اصلی در تایم HTF-D ترسیم کنید و در سایت تحلیل بازار بورس و ارز در قسمت نمودار­های تحلیلی به اشتراک بگذارید.

استراتژی معاملاتی چیست

استراتژی معاملاتی چیست

در این مقاله میخواهیم به معنا و مفهوم استراتژی معاملاتی بپردازیم و توضیحاتی در این باب به شما عزیزان ارائه دهیم.

قبل از هر چیزی ابتدا باید به ببرسی معنا و مفهوم استراتژی پرداخت، استراتژی از نخستین واژه‌های هست که هر تازه واردی به دنیای مدیریت و دنیای ترید، آن را به هزار شکل و روایت می‌شنود.

استراتژی چیست

اگر بخواهیم تعریف کاملی از استراتژی را ارائه دهیم، در ابتدا باید مقدمه‌ای از مفهوم آن را بیان کنیم؛ استراتژی در گسترده ترین معنای خود، ابزاری است که افراد یا سازمان‌ها از طریق آن به اهداف خود دست پیدا می‌کنند. بسیاری از کتاب‌ها و مقالات موجود در این حوزه، تعاریف مختلفی از واژه استراتژی را ارائه می‌دهند.

وجه تشابه تمام تعاریف پیرامون استراتژی این است که استراتژی بر دستیابی به اهداف خاص تمرکز دارد . برنامه ریزی و پیاده سازی استراتژی، بزرگترین کار هر شخص یا سازمان می‌باشد؛ در زمان مرگ و زندگی، مسیر بقا یا انقراض همراه ما بوده و نمی توان بررسی آن را نادیده گرفت.

چند تعریف ساده از استراتژی

1. استراتژی یعنی اینکه من تصمیمات شفاف و دقیق در مورد نحوه رقابت با دیگران بگیرم.

2. استراتژی یعنی کاری را که دیگران انجام می‌دهند با منابع کمتر و کارا تر انجام دهم و کاری انجام دهم که هیچ کس غیر من انجام نمی‌دهد.

3. استراتژی یعنی اینکه وقتی مجموعه‌ای از تصمیم‌ها دیده می‌شود، بتوان الگوی خاصی را در آن‌ها مشاهده کرد. البته تصمیم‌های استراتژی صرفا از نوع انجام دادن نیستند، بلکه تشخیص اینکه چه کارهایی را نباید انجام دهیم هم به همان اندازه مهم هستند.

استراتژی

چرا برای ترید به استراتژی نیاز داریم؟‌

قبل از اینکه شروع به ساخت و پرداخت یک استراتژی مختص به خودتان کنید، بهتر است ابتدا بدانید که می‌خواهید در چه بازاری خرید و فروش انجام دهید و بازار هدف خود را انتخاب کنید.

در ضمن شما مجبور نیستید که از صفر شروع کنید، بلکه می‌توانید از یک استراتژی عمومی مبتنی بر دسته‌بندی‌های مختلف پیروی کنید. استراتژی‌های زیادی وجود دارد که می‌توانید از میان آنها انتخاب کنید ولی بسیاری از متخصصان معتقد هستند شما باید استراتژی مناسب با روحیات خود را پیدا کنید و نحوه پیاده‌سازی یک استراتژی برای افراد مختلف ممکن است متفاوت باشد.

داشتن یک استراتژی معاملاتی باعث پیشرفت و متمایز بودن از سایر معامله گران می‌شود لذا هر شخص باید استراتژی مناسب خود را پیدا کند چرا که در بسیاری از موارد مشاهده شده است که ممکن است یک استراتژی معاملاتی برای شخص الف بسیار کارا و موثر باشد اما همان استراتژی برای شخص ب اصلا کارایی نداشته باشد یا کارایی بالایی نداشته باشد، چرا که هر شخصی روحیات متفاوت و شخصیت متفاوتی دارد و باید استراتژی معاملاتی مناسب روحیات و رفتار شخص خود را پیدا کند، همین موضوع باعث تشویق برای داشتن استراتژی منحصر به فرد و بهینه‌سازی آن می‌شود.

یکی از اهداف و مهم‌ترین هدف یک استراتژی معاملاتی این است که زمان دقیق خرید یا فروش را به شما اطلاع دهد.

استراتژی معاملاتی

پارامتر های یک استراتژی معاملاتی ساده

یک استراتژی معاملاتی ساده دارای پارامترهای زیر می‌باشد:

تایم فریم: باید مشخص کنید که در چه تایمی روان و ذهنیت شما اجازه ترید بدون استرس را به شما می‌دهد.

ریسک: در صورت شکست در معامله چه مقدار ضرر خواهید کرد.

ریوارد: در صورت پیروزی در معامله چه مقدار سود نصیب شما خواهد شد.

نسبت ریوارد به ریسک: بررسی کنید که نسبت ریسک به ریوارد شما چقدر است و معمولا بهترین نوع استراتژی ها باید داری نسبت حداقلی 2 باشند، یعنی نسبت سود شما به زیانتان حداقل 2 می‌باشد.

قیمت: قیمتی که انتظار دارید در آن معامله صورت بگیرد.

ورود به معامله: بر اساس استراتژی معاملاتی خود، اقدام به خرید و یا فروش در یک قیمت از پیش مشخص شده انجام می‌دهید.

ریسک فری: یعنی ورود در زمان مناسب و انتقال حد ضرر به نقطه ورود که شما از زیان کردن جلوگیری کنید.

خروج از معامله: بر اساس استراتژی معاملاتی خود، در زمان رسیدن به حد ضرر و یا حد سودتان از معامله خارج می‌شوید.

استراتژی معاملاتی ساده

از طرفی شما باید دقت کنید که بهینه کردن استراتژی معاملاتی که پیدا کردید برای اینکه همیشه سودده باشید (حتی بر روی داده‌های جدید) از اهمیت بالایی برخوردار است. حالا که شما صاحب یک سیستم معامله شدید، باید به فکر راه‌اندازی یک سیستم مدیریت ریسک هم باشید.

در مقاله قبلی به اندازه کافی در مورد مدیریت سرمایه یا همان مدیریت ریسک توضیح داده‌شده است که توصیه می‌کنم حتما آن را مطالعه کنید چرا که برای پیدا کردن سیستم معاملاتی خود به مدیریت سرمایه نیاز دارید.

استراتژی های رایج

معامله‌گران در بازار سرمایه ، از روش‌ها و استراتژی‌های معاملاتی متفاوتی استفاده می‌کنند. هدف از به کار بردن این روش‌ها، مدیریت سرمایه، کنترل ریسک‌های سرمایه‌گذاری و کسب سود بیشتر است لذا ما به بررسی برخی از این استراتژی‌ها می‌پردازیم:

روش مارتینگل: روش مارتینگل ابتدا در شرط‌بندی‌ها استفاده می‌شد ولی به تدریج کاربرد این روش گسترش پیدا کرد و در بازر سهام نیز بکار گرفته شد و مورد توجه بسیاری از معامله‌گران قرار گرفت و اکنون این روش یکی از تکنیک‌هایی که برخی از سرمایه‌گذاران در بازار سهام و به خصوص در بازار فارکس به کار می‌برند، در مقالات بعدی به تعریف و بررسی این روش خواهیم پرداخت.

اندیکاتورها: استفاده کردن از اندیکاتورها برای ورود به معامله مانند RSI ، MACD ، خطوط میانگین متحرک نمایی و… جالب است که در تک‌تک این اندیکاتورها روش‌های معاملاتی بسیار زیادی نهفته است و حتی در ترکیب آن‌ها با هم به عنوان مثال استفاده کردن از واگرایی RSI و خطوط باند بولینگر و یا استفاده کردن از شکسته شدن خطوط میانگین متحرک نمایی توسط قیمت و …

ایچیموکو: این روش را خیلی از افراد جزء اندیکاتورها می‌دانند اما ما معتقد هستیم که ایچی‌موکو بسیار فراتر ای اندیکاتور بوده و همچنین این روش درک پلن معامله گری هم دارای چندین استراتژی معاملاتی می‌باشد مانند استفاده از باکس ها و یا کومو فیک و …

خطوط روند: ترید کردن بر اساس خطوط روند.

استراتژی‌های بسیار زیادی وجود دارند که سعی خواهیم کرد در آینده به بررسی مهم‌ترین و پر سودترین این استراتژی‌ها بپردازیم.

نتیجه‌گیری

شما در ابتدا باید تیپ شخصیتی خود را بشناسید و سپس بعد از آگاهی از رفتار روحی و درک پلن معامله گری شخصی خود به یادگیری مدیریت سرمایه بپردازید و بعد از درک کامل این مفهوم باید به دنبال یادگیری تحلیل باشید و سپس حتما باید استراتژی خاص خود را پیدا کنید و با تمرین کردن و بررسی جنبه‌های مختلف این استراتژی دنبال بهینه‌سازی استراتژی خود برا ی کسب سود بیشتر باشید.

اصل 3M ؛ رمز موفقیت معامله گران حرفه ای

اصل 3M در معامله گری

به طور کلی تحلیل بازار نمی تواند منجر به موفقیت ما در ترید شود. دانستن چندین و چند روش مختلف نهایتا ما را تبدیل به یک تحلیگر خوب می کند. در صورتیکه بین تحلیل گری و معامله گری تفاوت بسیار زیادی وجود دارد. در این مقاله می خواهیم شما را با یک اصل مهم بین المللی با نام اصل 3M آشنا کنیم. با دانستن این اصل و عمل کردن به آن قطعا در مسیر معامله گران حرفه ای قرار خواهید گرفت.

تعریف اصل 3M (تری ام)

موفقیت در هر فضایی از جمله تحصیل، بدست آوردن تخصص، موفقیت در زندگی فردی و … نیازمند این است که یک سری اصول و قوائد را رعایت کنیم. موفقیت در بازار مالی نیز به هیچ وجه از این قائده مستثنی نیست. شاید در کوتاه مدت بتوانیم سودهایی را از بازار بگیریم اما قطعا این موضوع یعنی نداشتن پلن و اصول کاری، در بلند مدت منجر به زیان و حتی از دست دادن کل سرمایه مان می شود.(تری ام) همان اصول لازم برای موفقیت در بازارهای مالی است؛ برای اینکه بتوانید در بازار مالی مانا باشید و درآمد همیشگی داشته باشید.

اکثرا افراد تازه کار در بازار مالی این احساس را دارند که درک بازار بسیار پیچیده است و موفقیت بسیار دشوار است. عموما افراد در چند ماه اول ورودشان به یک بازار همواره در سایت های مختلف بدنبال راه هایی برای دستیبابی به سود بالاتر هستند. این افراد سعی می کنند با آموزش بیشتر خود را در بازار ارتقا دهند. در صورتیکه عموما این روش جوابگو نیست. برای موفقیت در ترید لازم است که سه موضوع و اصل را رعایت کنید. به این اصل سه گانه بین المللی اصل 3m می گویند.

اصل 3M از سه مفهوم مهم یعنی method (روش تحلیل)، money (مدیریت سرمایه) و mind (روانشناسی معاملات) گرفته شده است.

برای موفقیت نیاز داریم که همه این موارد را در خودمان بهبود دهیم. در ادامه توضیح بیشتری در رابطه با هر یک از اصول سه گانه اصل 3M می دهیم.

اصل 3M در بازار مالیMethod: روش تحلیلی

مساله اولی که در ابتدای ورود به بازار برای هر فردی مطرح است این است که از چه روشی به درک بازار برسد و جواب آن هم استراتژی معاملاتی یا همان متد است.

روش های تحلیل بسیار زیادی وجود دارند و از دل هر دیدگاه تحلیلی می توان هزاران استراتژی معاملاتی کشف درک پلن معامله گری کرد. بصورت کلی تحلیل بازارهای مالی به تحلیل تکنیکال و علم چارت خوانی، تحلیل فاندامنتال و تحلیل رفتار معامله گران، تقسیم می گردد. برخی نیز این روش ها را در ترکیب با یکدیگر استفاده می کنند.

سعی کنید زمان زیادی برای پیدا کردن متد معاملاتی تان صرف کنید و با وسواس فرد یا موسسه ای را بیابید که بتواند دید تحلیلی اولیه خوبی به شما بدهد. البته استفاده از کتب ارزشمند نیز به شدت توصیه می شود.

بسیاری از افراد فکر می کنند که روشی که آموخته اند قطعا از همان ابتدا به خوبی جواب می دهد و وقتی با معاملات زیان ده مواجه می شوند اولین فکری که می کنند این روش که روش خوبی را آموزش ندیده اند و بهتر است سراغ دوره آموزشی دیگری درک پلن معامله گری بروند. در صورتیکه این کار اصلا درست نیست.

اگر حتی یک نفر از یک روش معاملاتی به خوبی سود بدست می آورد و شما نمی توانید از همان روش سود کنید بهتر است به سراغ دو اصل بعدی بروید و راه حل مشکلتان را در این دو اصل پیدا کنید. سوئیچ کردن بین استراتژی های مختلف هیچ سودی برایتان نخواهد داشت و تنها شما را از کسب تجربه و کشف رمز و رازهای ترید عقب می اندازد.

Mind: ذهنیت در اصل 3M

شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که چارتی را تحلیل کنید و بر اساس آن وارد معامله ای شوید. با اینکه شما هدف قیمتی خاصی را برای معامله تان پیش بینی کرده بودید اما در بین ترید حس می کنید که اشتباه کرده اید و معامله را می بندید. در صورتیکه روند طبق تحلیل شما پیش می رود و تارگت تعیین شده را نیز می بیند.

برخی از افراد هم همینکه معامله شان کمی وارد سود می شود سریعا معامله را می بندند تا مبادا سود حاصل را به بازار بازگردانند. این ها همگی ریشه در روانشناسی معامله گری شما دارد. چیزی که اهمیت بسیار زیادی در معامله گری حرفه ای دارد و معامله گران حرفه ای و غیرحرفه ای را از یکدیگر جدا می کند.

معامله گران بعد از مدتی متوجه می شوند که احساسات شخصی در تحلیل و رفتارشان حین ترید تاثیر می گذارد. تا زمانیکه طرز برخورد با احساسات شخصی تان را ندانید این احساسات دائما معاملات شما را خراب می کنند. سعی کنید در رابطه با پررنگ ترین احساساتتان حین معامله لیستی تهیه کنید و با تمرین آن ها را رفع کنید.

Money: مدیریت ریسک و سرمایه

مدیریت سرمایه، افزایش سرمایه با کمترین میزان ضرر در تریدهای ضررده و بیشترین میزان سود در تریدهای سودده است. هدف مدیریت سرمایه حفظ اصل پول و پس از آن سودآوری است.

یک استراتژی خوب به شما اطمینان می دهد که در درازمدت درصد تریدهای برنده شما بیشتر از تریدهای بازنده است. باقی کار به عهده مدیریت سرمایه است. مدیریت سرمایه با مفهوم ریسک به بازده به شما کمک می کند تنها وارد معاملاتی شوید که نسبت ریسک و بازدهی آن ها میزان متناسبی باشد.

درباره سودابه زراعتکار | مدیر آنلاین آکادمی اسپایک

کارشناس ارشد آی‌تی تحلیل‌گر و معامله‌گر بازارهای مالی، مربی و مدرس مبحث کنترل ذهن دارای 3 سال سابقه‌ی فعالیت در بازارهای مالی

۱۰ وضعیتی که نباید ترید کنیم

دلیل اینکه اکثر تریدرها شکست می‌خورند این است که سعی می‌کنند همیشه ترید کنند چون فکر می‌کنند این تنها راه پول بدست آوردن در بازار است. اما حقیقت این است که هر چقدر کمتر ترید کنید، نتایج بهتری خواهید گرفت. ممکن است این حرف در نگاه اول برای‌تان آشنا نباشد اما شخصا با تعداد زیادی از تریدرها برخورد داشته‌ام و دیده‌ام هنگامی که یک تریدر به سمت این طرز فکر میرود که تریدهای کمتری داشته باشد، معمولا به سرعت نتایجش پیشرفت خواهند داشت.

اگر در اکثر مواقع احساس استرس، نگرانی و دستپاچگی دارید، باید با یک دیدگاه آرام و ریلکس تریدهای‌تان را انجام دهید. از شلوغی‌ها فاصله بگیرید، یک روش خوب انتحاب کنید و مانند یک تک تیرانداز ترید کنید. این مطمئن‌ترین راه برای دیدن نتایج بهتر در معاملات‌تان است.

این جمله مربوط به جسی لیورمور یکی از افسانه‌ای‌ترین تریدرهای تاریخ است که به خرس بزرگ وال استریت مشهور بود. منظور از این جمله این است که پول‌های بزرگ با صبر کردن در معاملات موفق بدست می‌آیند نه با تریدهای پیاپی.

در ادامه می‌خواهیم به ۱۰ وضعیتی اشاره کنیم که نباید ترید کنید.

۱- زمانی که برای ترید کردن مجبورید که فکر کنید

ممکن است عنوان این قسمت کمی برای‌تان نامفهوم باشد. اما برای‌تان توضیح خواهم داد. منظور این است که برای بدست آوردن یک موقعیت ترید نباید نیازی به فکر کردن زیاد داشته باشید. بهترین موقعیت‌های ترید خودشان را به شما نشان می‌دهند و وجودشان را فریاد می‌زنند. به محض اینکه به چارت نگاهی بیندازید، اگر موقعیت خوبی وجود داشته باشد خودش را نشان می‌دهد.

معامله‌گری اغلب به عنوان بیزنس “تشخیص الگوها” شناخته می‌شود و تریدری که صدها معامله انجام داده است تفاوت بین یک حالت معاملاتی (ستاپ) با احتمال موفقیت بالا و یک ستاپ با احتمال موفقیت پایین را به راحتی متوجه می‌شود.

منتظر شکست خط گردن بودیم و این اتفاق افتاد و پس از آن یک حرکت ریزشی بسیار عالی معادل ۲۸۰ هزار تومان را داشتیم!

بنابراین اگر موقعیتی برای ترید مشاهده کردید اما مدتیست دارید روی آن فکر می‌کنید، بهتر است بیخیال آن شوید.

۲- زمانی که نمی‌دانید حد ضرر خود را کجا بگذارید

حتی اگر یک ستاپ مناسب برای ترید کردن دیده باشید همیشه به این معنا نیست که باید بر اساس آن ترید کنید. در صورتی که نتوانستید یک سطح معقول برای قرار دادن حد ضررتان پیدا کنید و یا مجبور هستید حد ضرر را بسیار بزرگ در نظر بگیرید (که همین مورد باعث بزرگ شدن نسبت ریسک به سود خواهد شد)، بهتر است آن معامله را انجام ندهید. معامله‌ای که حد ضرر نداشته باشد و یا حد ضرر آن بزرگ باشد، معامله خوبی نخواهد بود.

۳- زمانی که شرایط بازار با استراتژی شما همخوانی ندارد

این همان چیزی است که ۹۹% از کتاب‌های آموزشی به آن اشاره‌ای نمی‌کنند. بهتر است این سوال را از خودتان بپرسید: سیستم معاملاتی من چگونه است؟

  • آیا یک سیستم معاملاتی دنبال کننده روند دارید و به دنبال حرکات قیمتی با قدرت بالا هستید؟
  • آیا بر اساس حرکات رنج ترید می‌کنید و منتظر شکل گیری مرزهای واضح این نواحی بدون حرکات قوی هستید؟
  • آیا به دنبال روندهایی هستید که قدرتشان کم شده و رو به اتمام هستند؟
  • آیا به بازاری نیاز دارید که نوساناتش کم باشد و به سطوح حمایت و مقاومت احترام می‌گذارد و الگوهای قیمتی را به شما نشان می‌دهد؟

اگر در حال حاضر بازار طبق احتمالات سیستم معاملاتی شما عمل نمی‌کند، مشکلی نیست. خیلی راحت کنار بایستید.

۴- زمانی که می‌خواهید جبران کنید

آیا همین الان یک معامله زیانده را بسته‌اید و انگشت‌تان روی کلیک ماوس است و منتظرید تا ترید بعدی را اجرا کنید؟ آیا می‌خواهید برای جبران پوزیشن زیاندهی که داشته‌اید حجم معامله بعدی را افزایش دهید؟ اگر خودتان را در این وضعیت دیدید، دست‌تان را از روی ماوس بردارید و از آن جایی که هستید بیرون بزنید و پیاده روی کنید.

حتی اگر فکر می‌کنید که ستاپ خوبی برای ترید کردن پیدا کرده‌اید، ممکن است افکارتان درهم ریخته باشد و در آستانه انجام یک تصمیم معاملاتی احساسی قرار گرفته باشید. بهتر است از کامیپوترتان فاصله بگیرید و مقداری استراحت کنید. بعد از یک وقفه کوتاه معمولا چیزهای بسیار متفاوتی در چارت خواهید دید.

۵- زمانی که فکر می‌کنید بازار خیلی بالا یا خیلی پایین است

آیا تا به حال از لفظ “خیلی بالا” یا “خیلی پایین” استفاده کرده‌اید؟ مثالا زمانی که بازار برای مدت طولانی در حال صعود بوده است و بر این عقیده بوده‌اید که بالاخره باید جهت حرکت خود را معکوس کند.

مخصوصا تریدرهایی که از اسیلاتورها استفاده می‌کنند و تصمیمات معاملاتی خود را بر اساس مناطق بیش خرید (Overbought) و بیش فروش (Oversold) این اسیلاتورها می‌گیرند اغلب به این مشکلات دچار می‌شوند. سیگنال محدوده بیش خرید به این معنی نیست که بازار سقوط خواهد کرد. محدوده بیش خرید به این معناست که بازار بسیار قدرتمند است و تمایل به ادامه حرکت دارد.

۶- اگر قیمت قبلا از بهترین نقطه ورود دور شده است، دیگر دنبالش نباشید

بعضی مواقع ما موقعیت‌ها را از دست می‌دهیم و یا زمانی که ستاپی روی چارت شکل گرفته است آن را نمی‌بینیم. بدترین کاری که می‌توانید انجام دهید این است که دنبال قیمت بیفتید و دیر هنگام وارد معامله شوید. زمانی که دنبال قیمت می‌افتید، نقطه ورود شما در مکان بدی خواهد بود و حد ضرر و حد سود شما نیز تعریفی نخواهند داشت.

شما نمی‌توانید تمام ستاپ‌ها را شکار کنید و این کاملا طبیعی است. فقط دنبال موقعیت‌ ترید نیفتید. همیشه می‌توانید یک ستاپ جدید پیدا کنید اما وقتی یک تصمیم اشتباه می‌گیرید نمی‌توانید پول‌تان را برگردانید.

۷- زمانی که تحلیل خود را انجام نداده‌اید – زمانی که یک ترید در پلن معاملاتی شما نیست

هر ترید یا سناریویی قبل از رخ دادن باید در پلن معاملاتی شما باشد. اگر در پلن‌ معاملاتی‌تان نیست، بهتر است آن را نادیده بگیرید. تریدرهای آماتور پلن معاملاتی‌ خود را نمی‌نویسند و مدام بین تایم فریم‌ها و بازارهای مختلف جابجا می‌شوند و به دنبال شکار سیگنال‌ها هستند. همه ما می‌دانیم که این مسیر به کجا ختم می‌شود. داشتن یک پلن معاملاتی قبل از نشستن پشت کامپیوتر باید از واجبات شغل معامله‌گری باشد.

۸- زمانی که نظر دیگران را جویا می‌شوید

به عنوان یک تریدر باید به صورت کاملا شخصی تصمیمات معاملاتی را اتخاذ کنید چونکه مجبورید با عواقب آن روبرو شوید. زمانی که نیاز به تایید دیگران برای انجام معاملات خود دارید، هرگز به عنوان یک تریدر رشد نخواهید کرد چونکه مسئولیت معاملات‌تان را به گردن نمی‌گیرید. یادگیری از اشتباهات‌تان برای رسیدن به موفقیت حیاتی است. علاوه بر این اگر می‌خواهید تریدر شوید باید دلایل که در پشت ورود به یک معامله و یا هر تصمیم دیگری وجود دارد را درک کنید.

۹- وقتی روی هدف عملکردی خود تمرکز دارید

همه ما این مورد را تجربه کرده‌ایم. زمانی که به یک معامله برنده کوچک نیاز داشته‌ایم تا برآیندمان سر به سر (Break Even) شود یا به هدف مد نظرمان دست پیدا کنیم. اما معمولا کارها طبق برنامه پیش نمی‌روند و با یکسری تریدهای اجباری و عقب افتادگی‌های بزرگ مواجه می‌شویم.

عملکرد خود را بر اساس معاملاتی که در یک هفته یا حتی یک ماه داشته‌اید مقایسه نکنید. شما نمی‌توانید مشخص کنید که چند موقعیت ترید نصیب‌تان خواهد شد و قیمت چگونه حرکت خواهد کرد. ذهن خود را باز بگذارید و موقعیت‌های تریدی که پیش می‌آیند را بدون اجبار در انجام بعضی کارها انجام دهید.

۱۰- هنگامی که مشکلات شخصی، کاری یا سلامتی دارید

معامله‌گری یک کار فعالانه است و معامله‌گری حرفه‌ای نیاز به دقت و توجه بالا دارد. اگر نمی‌توانید ۱۰۰% روی چارت تمرکز کنید و در مورد بحث و جدل‌ با همکارتان فکر می‌کنید یا دعوایی که با همسرتان داشته‌اید، معامله کردن برای‌تان زجرآور خواهد بود.

همیشه می‌توانید موقعیت جدیدی برای ترید کردن پیدا کنید، اما نمی‌توانید پولی که در اثر یک تصمیم اشتباه که حتی می‌توانستید مانع آن شوید را برگردانید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.