به نام خدای حسابگر ، حسابساز، حسابرس و حسابدار زمین و آسمان و هر آنچه در اوست. هم او که افتتاحیه و اختتامیه همه حسابها و کتابهاست. ترازش همیشه موزون است و موجودیهایش همیشه در فزون. مطالبات مشکوک الوصولی ندارد چه اینکه کسی از قدرت لایزال او نمی تواند بگریزد و استهلاک انباشته محاسبه نمیکند گویا که در حوزه حسابداری او چیزی بی ارزش نمی شود. به کسی مالیات نمی دهد و از کسی به ناحق چیزی نمی گیرد. نه سهامی است و نه تضامنی. هیچ شراکتی با کسی ندارد تک مالکی است و بی رقیب. هیچ تلفیق و ادغام و ترکیبی در حوزه شخصیتش تعریف شدنی نیست. حسابداری تورمی ندارد چه در نظرش ارزشها تغییر ناپذیرند. حسابداریش آنقدر خالص است که دوره مالی در آن تعریف نا شدنی و واحد پولی در آن بی معناست. شخصیتش حوزه محدودی ندارد و ازل و ابد را در بر می گیرد. تداومش یک فرضیه نیست یک فرض و حقیقتی محض است. مدیریتش حسابداری است و حسابداری اش مدیریت که بر مدار عدالت است و به مثقال و ذره هم میرسد و چیزی در آن از قلم نمی افتد. فضل و بخشش اوست که بر مدار اهمیت می چرخد و سرمایه بندگان امیدواری به اوست. و همان است که رهایی بخش آنان از حساب و کتابش خواهد بود، آنجا که مستجاب می گرداند دعای برترین انسانها را در حق همه عالم که
الهی عاملنا به فضلک و لا تعاملنا به عدلک
بررسی ارتباط بین نسبتهای اهرمی و شاخص های بهره وری
در این پژوهش رابطه بین نسبتهای اهرمی و شاخص های بهره وری و نحوه ارتباط بررسی شد تا در صورت ارتباط بتوان از نسبتهای اهرمی به عنوان شاخص های جایگزین بهره وری استفاده کرد. از میان 372 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران 100 شرکت به روش تصادفی انتخاب و در دوره 7 ساله از ابتدای سال 80 تا انتهای دوره مالی 1386 فرضیات آزمون شد.در این پژوهش از بین شاخص های مالی، نسبتهای اهرمی شامل نسبت بدهی، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام، نسبت بدهی به ارزش روز سهام و نسبت پوشش بهره و از شاخص های بهره وری، بهره وری نیروی کار و بهره وری سرمایه انتخاب شدند. بررسی نشان داد که از بین نسبتهای اهرمی، فقط پوشش بهره دارای رابطه معنی دار با شاخص های بهره وری است و مدل مناسب آماری برای جایگزینی نسبتهای اهرمی به جای شاخص های بهره وری یافت نشد.
برای دانلود 15 صفحه اول ابتدا ثبت نام کنید
اگر عضو سایت هستید لطفا وارد حساب کاربری خود شوید
منابع مشابه
بررسی ارتباط بین نسبتهای اهرمی و شاخصهای بهره وری
در این پژوهش رابطه بین نسبت های اهرمی و شاخص های بهره وری و نحوه و چگونگی این ارتباط بررسی شد تا در صورت ارتباط بتوان از نسبت های اهرمی بعنوان شاخص های جایگزین بهرهوری استفاده کرد . از میان 372 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، 100شرکت به روش تصادفی انتخاب و در دوره هفت ساله از ابتدای سال 1380 تا انتهای دوره مالی 1386 فرضیات آزمون شد. در این پژوهش از بین شاخص های مالی، نسبت های اهر.
بررسی ارتباط بین نسبت های اهرمی و شاخصهای بهره وری
در این پژوهش رابطه بین نسبت های اهرمی و شاخص های بهره وری و نحوه و چگونگی این ارتباط بررسی شد تا در صورت ارتباط بتوان از نسبت های اهرمی بعنوان شاخص های جایگزین بهرهوری استفاده کرد . از میان 372 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، 100شرکت به روش تصادفی انتخاب و در دوره هفت ساله از ابتدای سال 1380 تا انتهای دوره مالی 1386 فرضیات آزمون شد. در این پژوهش از بین شاخص های مالی، نسبت های اهر.
بررسی ارتباط شاخص های بهره وری کار و سرمایه با شاخص های سودآوری در شرکتهای سهامی عام
این تحقیق درصدد بررسی این موضوع است که آیا بین شاخص های بهره وری و سودآوری رابطه ی معنی داری وجود دارد یا خیر؟ آیا تغییرات سود متاثر از تغییر سطح بهره وری است؟ نحوه ی این ارتباط چگونه است؟ برای بررسی این موضوع از میان جامعه آماری شرکتهای سهامی عام گروه مواد غذایی و آشامیدنی های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران یک نمونه 27 عضوی به روش تصادفی انتخاب و در یک دوره ی پنج ساله از ابتدای سال ما.
ارتباط بین اقلام صورت سود و زیان و شاخص های بهره وری شرکت های نفتی
تکیه بر شاخص های سود و زیانی در مورد ارزیابی عملکرد واحد انتفاعی به تنهایی کافی نیست. از آنجا که بهره وری یکی از مهم ترین شاخص های ارزیابی عملکرد مدیریت می باشد و ارتقاء و بهبود آن از جمله وظایف مهم مدیران در سازمان ها بوده و رشد و بهبود سازمان ها در گرو توجه به بهره وری می¬باشد، لازم است ارتباط بین شاخص های بهره وری و سود و زیان تبیین گردد. این تحقیق به دنبال این موضوع است که آیا در شرکت های ن.
نسبت های اهرمی
نسبتهای اهرمی که نسبت های سرمایه گذاری یا ساختار سرمایه نیز نامیده می شوند نسبتهایی هستندکه نشان دهنده توانایی شرکت برای بازپرداخت بدهیهای خود است.
نسبت های اهرمی به حجم کل بدهی های واحد تاکید دارد، و توان واحد را برای انجام تعهدات کوتاه مدت و بلندمدت خود منعکس می سازند.
نسبت های اهرمی شامل نسبت های ذیل می باشد:
- نسبت بدهی
- نسبت کل بدهیها به حقوق صاحبان سهام
- نسبت حقوق صاحبان سهام به داراییهای ثابت
- نسبت کل بدهی به ارزش ویژه
- نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه
- نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه
- نسبت مالکانه
۱-نسبت بدهی:
نسبت بدهی نشاندهنده اهمیت و نقش بدهیهای جاری و بلندمدت در تأمین کل داراییهای شرکت است و بیان میکند چه میزان از داراییهای کل شرکت از محل بدهیها تأمین شده است.
برای محاسبه این نسبت کافی است مجموع بدهیهای شرکت را بر مجموع داراییهای آن تقسیم کنیم. بهمنظور بیان این نسبت بهصورت درصد، عدد بهدست آمده را در عدد ۱۰۰ ضرب مینماییم.
نسبت بدهی، موردتوجه اعتباردهندگان شرکت قرار دارد. بالا بودن نسبت بدهی به این معنا است که شرکت برای تأمین منابع موردنیاز خود، از منابع مالی خارج از شرکت بهرهمند میشود. درنتیجه بستانکاران و وامدهندگان مثل بانکها ترجیح میدهند نسبت بدهی شرکت کمتر باشد زیرا افزایش این نسبت، افزایش ریسک شرکت را بههمراه خواهد داشت. بنابراین نسبت بدهی، شاخص و معیار سنجش ریسک مالی شرکت محسوب میشود.
۲-نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه:
این نسبت نشان میدهد چه مقدار از ارزش ویژه شرکت صرف خرید داراییهای ثابت شده است.
نحوه محاسبه نسبت:
برای محاسبه این نسبت، مجموع داراییهای ثابت شرکت را بر ارزش ویژه آن تقسیم میکنیم.
پایین بودن نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه، به این معنی است که بخش کمی از ارزش ویژه شرکت صرف خرید دارایی ثابت آن شده است. درنتیجه نقدینگی شرکت بالا بوده و توانایی پرداخت بدهی های جاری خود را خواهد داشت.
۳-نسبت کل بدهی به ارزش ویژه:
این نسبت به بررسی و مقایسه وضعیت بستانکاران(اعتباردهندگان) در مقابل صاحبان سهام شرکت میپردازد و قدرت بستانکاران شرکت را در مقایسه با صاحبان سهام نشان میدهد.
نحوه محاسبه نسبت:
برای محاسبه این نسبت مجموع بدهیهای شرکت که نشاندهنده قدرت بستانکاران است را بر ارزش ویژه آن که نشاندهنده قدرت صاحبان سهام است، تقسیم میکنیم.
ازآنجاییکه پایین بودن نسبت بدهی به ارزش ویژه برای شرکت ریسک مالی کمتری را در بردارد، وام و اعتباردهندگان ترجیح میدهند این گروه از نسبتها مقادیر کمتری داشته باشد. علاوه بر این هر چه تآمین سرمایه شرکت توسط صاحبان سهام افزایش یابد، بهدنبال آن نسبت مالکانه و کنترل صاحبان سهام آن افزایش خواهد یافت و این به معنای هزینه بهره وام کمتر برای شرکت است.
بهعنوان مثال اگر نسبت کل بدهی به ارزش ویژه برابر با ۲ باشد، به این معناست که شرکت برای تأمین داراییهای مورد نیاز خود، ۲ برابر بیشتر از منابع خارجی استفاده کرده است. بالا بودن این نسبت به معنای بیشتر بودن حقوق مالی بستانکاران نسبت به سهامداران است و همچنین در ساختار سرمایه شرکت، از بدهی بیشتر استفاده شده است.
۴-نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه:
نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه، همانطور که از عنوان آن مشخص است، ارتباط بین بدهیهای جاری شرکت را با ارزش ویژه بیان میکند.
نحوه محاسبه نسبت:
برای محاسبه این نسبت باید مجموع بدهیهای جاری شرکت را بر ارزش ویژه آن تقسیم کنیم.
_ ازآنجاییکه بدهیهای جاری(کوتاهمدت) شرکت از محل داراییهای جاری آن تأمین میشوند، این دسته از بدهیها میتوانند نقدینگی شرکت را تحت فشار قرار دهند. از سوی دیگر سرمایه در گردش شرکت برابر با حاصل تفاضل بدهیهای جاری از داراییهای جاری شرکت است، درنتیجه رشد بدهیهای کوتاهمدت(جاری) منجر به کاهش سرمایه در گردش شرکت میشود.
_ بدهیهای کوتاهمدت، نرخ بهره بالاتری نسبت به سایر بدهیها دارند در نتیجه بالا بودن نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه نشاندهنده بالا بودن بدهیهای جاری است و این موضوع میتواند باعث کاهش قدرت اهرمی این بخش از بدهیها شود.
_ بالا بودن نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه یا روند رو به رشد آن، نشاندهنده الزام مدیریت به بازنگری در ساختار سرمایه شرکت است.
۵-نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه:
این نسبت ارتباط بین بدهیهای بلندمدت که سررسیدی بیشتر از یک سال دارند را با ارزش ویژه شرکت بررسی میکند.
نحوه محاسبه نسبت:
برای محاسبه این نسبت باید مجموع بدهیهای بلندمدت شرکت را بر ارزش ویژه آن تقسیم کنیم. این نسبت معمولاً بهصورت درصد بیان شده و در پایان محاسبه، عدد بهدستآمده را در عدد ۱۰۰ ضرب مینماییم.
۶-نسبت مالکانه:
نسبت مالکانه بیان میکند چه میزان از داراییهای شرکت متعلق به سهامداران است. این نسبت بهصورت درصد بیان شده و نشاندهنده اهمیت سهامداران در تأمین داراییهای شرکت است.
برای محاسبه این نسبت باید ارزش ویژه شرکت را در مقابل کل داراییهای آن قرار دهیم. به این منظور ارزش ویژه را بر مجموع داراییهای شرکت تقسیم کرده و در عدد ۱۰۰ ضرب مینماییم.
هر چه نسبت مالکانه شرکت بیشتر باشد، میتوان نتیجه گرفت شرکت به تعهدات خود پایبندتر است. از سوی دیگر بالا بودن این نسبت نشاندهنده این است که شرکت از اهرم مالی استفاده چندانی نمیکند.
نسبت مالکانه پایین میتواند نشاندهنده این باشد که شرکت بخش عمدهای از سرمایه خود را از محل اعتبارات تأمین کرده و این امر سبب ایجاد ریسک مالی برای آن شده است.
۷-نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهیها:
این نسبت معیار مناسبی جهت ارزیابی ادعای حقوق صاحبان سهام و اعتباردهندگان به شرکت است. نسبت مورد بررسی، نشاندهنده وزن حقوق صاحبان سهام به کل وامها و اعتباراتی است که شرکت دریافت کرده است.
برای محاسبه این نسبت، باید کل حقوق صاحبان سهام را بر کل بدهیهای شرکت تقسیم کنیم.
بالا بودن این نسبت نشاندهنده حقوق بیشتر سهامداران اصلی نسبت به اعتباردهندگان شرکت است. از سوی دیگر افزایش حقوق صاحبان سهام بهکل بدهیها، آسیبپذیری شرکت را نسبت به ورشکستگی و مخاطرات اقتصادی کاهش میدهد.
۸-نسبت حقوق صاحبان سهام بهکل داراییهای ثابت:
نسبت حقوق صاحبان سهام بهکل داراییهای ثابت، میزان نقش سهامداران را در تأمین مالی برای خرید داراییهای ثابت نشان میدهد. لازم به ذکر است این نسبت بهصورت درصد بیان میشود.
برای محاسبه این نسبت باید مجموع حقوق صاحبان سهام شرکت را بر مجموع داراییهای ثابت تقسیم کرده و در عدد ۱۰۰ ضرب نماییم.
بالا بودن نسبت حقوق صاحبان سهام به دارایی ثابت، به این معناست که بخش عمده داراییهای ثابت شرکت، توسط سهامداران آن تأمینشده است و شرکت در شرایط سخت، ساختار مالی مستحکمتری دارد.
حسابداری و حسابرسی
نسبتهای مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورتهای مالی یک شرکت استخراج میشوند. اعداد استخراج شده از صورتهای مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی هم چون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره استفاده میشوند. یکی از متداولترین راههای تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبتها در چندین گروه تعریف شدهاند و هر کدام به یکی از جنبههای وضعیت مالی شرکتها میپردازند. نسبت های مالی به دستهبندیهای اصلی زیر تقسیمبندی میشوند:
نسبتهای نقدینگی
نسبتهای اهرمی و پوششی
نسبتهای فعالیت
نسبتهای سودآوری
نسبتهای ارزش بازار
نگاهی به کاربردها و کاربران تحلیل نسبت های مالی
تحلیل نسبت های مالی دو هدف اساسی را دنبال میکند:
پیگیری عملکرد شرکت
تعیین نسبت های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آنها در طول دوره، با هدف کشف سرنخهایی است که موجب پیشرفت موسسه میشوند. مثلا افزایش نرخ بدهی نسبت به دارایی میتواند نشان دهنده این باشد که شرکت تحت فشار بدهی است و در نهایت آن موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه کند.
امکان مقایسه عملکرد شرکت
مقایسه نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت میگیرد که مشخص شود کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکتها به یک تحلیلگر یا سرمایهگذار کمک میکند تا تشخیص دهد کدام شرکتها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینهتری از داراییشان داشتهاند. استفاده کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده کنندگان داخلی و خارجی تقسیم میشوند:
استفاده کنندگان خارجی: شامل تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران خردهفروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت میشوند.
استفاده کنندگان داخلی: شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان میشوند
منظور از نسبتهای نقدینگی چیست؟
نقدینگی را میتوان این طور تعریف کرد: «میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاهمدت خود.» بنابراین نسبتهای نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکتها در پرداخت دیون کوتاهمدت یا عمل به تعهدات کوتاهمدتشان فراهم میآورند.
نسبتهای نقدینگی متداول شامل موارد زیر میشوند:
نسبت جاری:
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت با داراییهای جاری
نسبت جاری: داراییهای جاری/ بدهیهای جاری
نسبت آنی:
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل داراییهای نقدی
نسبت آنی (سریع) = داراییهای جاری – موجودی مواد و کالا / بدهیهای جاری
نسبت وجه نقد:
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه کارانهترین نسبت نقدینگی است که حسابهای دریافتنی نیز در آن لحاظ نمیشود.
نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایهگذاریهای کوتاهمدت / بدهیهای جاری
بررسی نسبتهای اهرمی یا ساختار سرمایه
نسبتهای اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازهگیری میکنند. در واقع، از نسبتهای اهرمی برای ارزیابی سطح بدهیهای کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده میشود.نسبتهای اهرمی شامل موارد زیر میشوند:
نسبت بدهی:
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه و بلندمدت با کل داراییهای موجود
نسبت بدهی = مجموع بدهیها / مجموع داراییها
نسبت تسهیلات به سرمایه:
میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود
نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام
نسبت پوشش بهره:
نشان دهنده توان شرکت در پرداخت هزینههای مالی مثلا بهره وامهای دریافتنی از محل سود عملیاتی
نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینههای مالی
معرفی نسبتهای فعالیت
نسبتهای فعالیت یا کارایی ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد داراییهای شرکت مورد استفاده قرار میگیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر داراییها بر آن اندازهگیری میشوند. این گروه از نسبتها، حجم فروش شرکت را با سرمایهگذاری در داراییهای مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی میکنند.
دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا:
دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان میدهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک سال مالی – چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.
دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام شده کالای فروش رفته
دوره وصول مطالبات:
نشان دهنده فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از مشتری است. به بیان دیگر، مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با این نسبت درمییابیم که شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمیگرداند.
دوره وصول مطالبات = متوسط حسابهای دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه
دوره گردش عملیات:
به دورهای گفته میشود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری میکند.
دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا
گردش دارایی:
میزان تأثیرگذاری گردش داراییها را در کسب درآمد شرکت نشان میدهد و بیانگر این است که چگونه داراییهای شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته میشوند. با مقایسه این نسبت در دورههای گذشته میتوان به این نتیجه رسید که افزایش داراییها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تأثیرگذار بوده است یا خیر.
گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع داراییها
گردش داراییهای ثابت:
بیانگر میزان تأثیرگذاری داراییهای ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.
گردش داراییهای ثابت = فروش خالص / میانگین داراییهای ثابت
دوره پرداخت بدهیها:
نشان دهنده مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت بدهی خود را با تامین کنندگان – بدهی بابت خرید مواد اولیه بهصورت نسیه – تسویه کند.
دوره پرداخت بدهیها = متوسط حسابهای پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه
نسبت گردش سرمایه جاری:
سرمایه در گردش، تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت است. این سرمایه، بخشی از خالص داراییهای جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد میکند.
گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش:
با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیل دهنده دارایی جاری، موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش نشان دهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در نسبت های اهرمی گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.
موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش
منظور از نسبتهای سودآوری چیست؟
توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، داراییهای ترازنامه، هزینههای عملیاتی و سهام را اندازهگیری میکند. مهمترین نسبت های مالی سودآوری شامل موارد زیر میشوند:
بازده داراییها:
نشان دهنده آن است که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایهگذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. نسبت بازده داراییها میتواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد.
بازده دارایی = سود خالص / میانگین جمع داراییها
بازده حقوق صاحبان سهام:
شیوهای برای اندازهگیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن میکند.
بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام
حاشیه سود ناخالص:
عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی میکند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام شده کالای فروش رفته را بررسی کرده و رابطه بین فروش و هزینههای تولید کالای فروخته شده را نشان میدهد.
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش
حاشیه سود عملیاتی:
نسبت سود عملیاتی نشان دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تأثیری در سود عملیاتی شرکت دارد.
حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش
حاشیه سود خالص:
درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است.
حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش
برای دانستنیهای مالیاتی و حسابداری با موسسه حساب جم همراه باشید.
حسابداری و حسابرسی
نسبتهای مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورتهای مالی یک شرکت استخراج میشوند. اعداد استخراج شده از صورتهای مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی هم چون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره استفاده میشوند. یکی از متداولترین راههای تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبتها در چندین گروه تعریف شدهاند و هر کدام به یکی از جنبههای وضعیت مالی شرکتها میپردازند. نسبت های مالی به دستهبندیهای اصلی زیر تقسیمبندی میشوند:
نسبتهای نقدینگی
نسبتهای اهرمی و پوششی
نسبتهای فعالیت
نسبتهای سودآوری
نسبتهای ارزش بازار
نگاهی به کاربردها و کاربران تحلیل نسبت های مالی
تحلیل نسبت های مالی دو هدف اساسی را دنبال میکند:
پیگیری عملکرد شرکت
تعیین نسبت های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آنها در طول دوره، با نسبت های اهرمی هدف کشف سرنخهایی است که موجب پیشرفت موسسه میشوند. مثلا افزایش نرخ بدهی نسبت به دارایی میتواند نشان دهنده این باشد که شرکت تحت فشار بدهی است و در نهایت آن موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه کند.
امکان مقایسه عملکرد شرکت
مقایسه نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت میگیرد که مشخص شود کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکتها به یک تحلیلگر یا سرمایهگذار کمک میکند تا تشخیص دهد کدام شرکتها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینهتری نسبت های اهرمی از داراییشان داشتهاند. استفاده کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده کنندگان داخلی و خارجی تقسیم میشوند:
استفاده کنندگان خارجی: شامل تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران خردهفروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت میشوند.
استفاده کنندگان داخلی: شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان میشوند
منظور از نسبتهای نقدینگی چیست؟
نقدینگی را میتوان این طور تعریف کرد: «میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاهمدت خود.» بنابراین نسبتهای نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکتها در پرداخت دیون کوتاهمدت یا عمل به تعهدات کوتاهمدتشان فراهم میآورند.
نسبتهای نقدینگی متداول شامل موارد زیر میشوند:
نسبت جاری:
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت با داراییهای جاری
نسبت جاری: داراییهای جاری/ بدهیهای جاری
نسبت آنی:
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل داراییهای نقدی
نسبت آنی (سریع) = داراییهای جاری – موجودی مواد و کالا / بدهیهای جاری
نسبت وجه نقد: نسبت های اهرمی
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه کارانهترین نسبت نقدینگی است که حسابهای دریافتنی نیز در آن لحاظ نمیشود.
نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایهگذاریهای کوتاهمدت / بدهیهای جاری
بررسی نسبتهای اهرمی یا ساختار سرمایه
نسبتهای اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازهگیری میکنند. در واقع، از نسبتهای اهرمی برای ارزیابی سطح بدهیهای کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده میشود.نسبتهای اهرمی شامل موارد زیر میشوند:
نسبت بدهی:
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه و بلندمدت با کل داراییهای موجود
نسبت بدهی = مجموع بدهیها / مجموع داراییها
نسبت تسهیلات به سرمایه:
میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود
نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام
نسبت پوشش بهره:
نشان دهنده توان شرکت در پرداخت هزینههای مالی مثلا بهره وامهای دریافتنی از محل سود عملیاتی
نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینههای مالی
معرفی نسبتهای فعالیت
نسبتهای فعالیت یا کارایی ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد داراییهای شرکت مورد استفاده قرار میگیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر داراییها بر آن اندازهگیری میشوند. این گروه از نسبتها، حجم فروش شرکت را با سرمایهگذاری در داراییهای مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی میکنند.
دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا:نسبت های اهرمی
دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان میدهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک سال مالی – چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.
دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام شده کالای فروش رفته
دوره وصول مطالبات:
نشان دهنده فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از مشتری است. به بیان دیگر، مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با این نسبت درمییابیم که شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمیگرداند.
دوره وصول مطالبات = متوسط حسابهای دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه
دوره گردش عملیات:
به دورهای گفته میشود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری میکند.
دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا
گردش دارایی:
میزان تأثیرگذاری گردش داراییها را در کسب درآمد شرکت نشان میدهد و بیانگر این است که چگونه داراییهای شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته میشوند. با مقایسه این نسبت در دورههای گذشته میتوان به این نتیجه رسید که افزایش داراییها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تأثیرگذار بوده است یا خیر.
گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع داراییها
گردش داراییهای ثابت:
بیانگر میزان تأثیرگذاری داراییهای ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.
گردش داراییهای ثابت = فروش خالص / میانگین داراییهای ثابت
دوره پرداخت بدهیها:
نشان دهنده مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت بدهی خود را با تامین کنندگان – بدهی بابت خرید مواد اولیه بهصورت نسیه – تسویه کند.
دوره پرداخت بدهیها = متوسط حسابهای پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه
نسبت گردش سرمایه جاری:
سرمایه در گردش، تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت است. این سرمایه، بخشی از خالص داراییهای جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد میکند.
گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش:
با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیل دهنده دارایی جاری، موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش نشان دهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.
موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش
منظور از نسبتهای سودآوری چیست؟
توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، داراییهای ترازنامه، هزینههای عملیاتی و سهام را اندازهگیری میکند. مهمترین نسبت های مالی سودآوری شامل موارد زیر میشوند:
بازده داراییها:
نشان دهنده آن است که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایهگذاران و اعتباردهندگان خود نسبت های اهرمی بازدهی ایجاد کرده است. نسبت بازده داراییها میتواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد.
بازده دارایی = سود خالص / میانگین جمع داراییها
بازده حقوق صاحبان سهام:
شیوهای برای اندازهگیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن میکند.
بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام
حاشیه سود ناخالص:
عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی میکند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام شده کالای فروش رفته را بررسی کرده و رابطه بین فروش و هزینههای تولید کالای فروخته شده را نشان میدهد.
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش
حاشیه سود عملیاتی:
نسبت سود عملیاتی نشان دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تأثیری در سود عملیاتی شرکت دارد.
حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش
حاشیه سود خالص:
درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است.
حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش
برای دانستنیهای مالیاتی و حسابداری با موسسه حساب جم همراه باشید.
حسابدار نیوز Accountant News
نسبت های اهرمی یا نسبت های توان مالی بلند مدت
1. نسبت بدهی = ( مجموع دارئی ها – مجموع حقوق صاحبان سهام )/مجموع دارئی ها
2. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام یا نسبت مالکانه = مجموع بدهی /مجموع حقوق صاحبان سهام
3. نسبت بدهی های بلند مدت = بدهی های بلند مدت /(مجموع حقوق صاحبان سهام + بدهی های بلند مدت )
4. نسبت دفعات پوشش هزینه بهره = EBIT ( سود قبل از بهره و مالیات) /هزینه بهره
5. نسبت پوشش نقدی هزینه بهره = EBIT + هزینه استهلاک /هزینه بهره
سود عملیاتی ( EBIT ) می باشد
دانشجوی کارشناسی ارشد حسابداری
به نام خدای حسابگر ، حسابساز، حسابرس و حسابدار زمین و آسمان و هر آنچه در اوست. هم او که افتتاحیه و اختتامیه همه حسابها و کتابهاست. ترازش همیشه موزون است و موجودیهایش همیشه در فزون. مطالبات مشکوک الوصولی ندارد چه اینکه کسی از قدرت لایزال او نمی تواند بگریزد و استهلاک انباشته محاسبه نمیکند گویا که در حوزه حسابداری او چیزی بی ارزش نمی شود. به کسی مالیات نمی دهد و از کسی به ناحق چیزی نمی گیرد. نه سهامی است و نه تضامنی. هیچ شراکتی با کسی ندارد تک مالکی است و بی رقیب. هیچ تلفیق و ادغام و ترکیبی در حوزه شخصیتش تعریف شدنی نیست. حسابداری تورمی ندارد چه در نظرش ارزشها تغییر ناپذیرند. حسابداریش آنقدر خالص است که دوره مالی در آن تعریف نا شدنی و واحد پولی در آن بی معناست. شخصیتش حوزه محدودی ندارد و ازل و ابد را در بر می گیرد. تداومش یک فرضیه نیست یک فرض و حقیقتی محض است. مدیریتش حسابداری است و حسابداری اش مدیریت که بر مدار عدالت است و به مثقال و ذره هم میرسد و چیزی در آن از قلم نمی افتد. فضل و بخشش اوست که بر مدار اهمیت می چرخد و سرمایه بندگان امیدواری به اوست. و همان است که رهایی بخش آنان از حساب و کتابش خواهد بود، آنجا که مستجاب می گرداند دعای برترین انسانها را در حق همه عالم که
الهی عاملنا به فضلک و لا تعاملنا به عدلک
دیدگاه شما