دانلود تحقیق مفهوم بازده سهام با فرمت ورد
نخستین گام در سنجش عملکرد یک واحد تجاری، محاسبه بازدهی به دست آمده با توجه به اهداف از قبل تعیین شده برای آن می باشد و از آنجا که افزایش ثروت سهامداران به عنوان هدف اصلی واحد تجاری باید به گونه ای عمل کند که با کسب بازده مناسب ثروت سهامداران را افزایش دهد. بازده در فرایند سرمایه گذاری نیروی محرکی است که ایجاد انگیزه می کند و پاداشی برای سرمایه گذاران محسوب می شود. بازده ناشی از سرمایه گذاری برای سرمایه گذاران حائز اهمیت است، برای اینکه تمامی بازی سرمایه گذاری به منظور کسب بازده صورت می مفهوم بازده سهام گیرد. یک ارزیابی از بازده، تنها راه منطقی(قبل از ارزیابی ریسک) است که سرمایه گذاران می توانند برای مقایسه سرمایه گذاری های جایگزین و متفاوت از هم انجام دهند. برای درک بهتر عملکرد سرمایه گذاری، اندازه گیری بازده واقعی (مربوط به گذشته) لازم است. مخصوصاً اینکه بررسی بازده مربوط به گذشته در تخمین و پیش بینی بازده های آتی نقش زیادی دارد. طبق تعریف «بازده سهام» عبارت است از کلیه عواید و منافعی است که در طول یک دوره عاید سهامداران می شود. (جونز،1391)
درارتباط با مفهوم بازده، ماركویتز معتقد است كه امكان دارد تعریف بازده از یك سرمایهگذاری به سرمایهگذاری دیگر متفاوت باشد ولی در هر صورت سرمایهگذاران ترجیح میدهند بیشترین آن عایدشان شود تا كمترین آن. در همین ارتباط فرانسیس نیز عقیده دارد سرمایهگذاری را اگر نوعی از واگذاری پول تلقی كنیم كه انتظار میرود پول اضافی از آن عاید شود، در این صورت هر سرمایهگذاری، درجهای از ریسك را در برخواهد داشت كه مستلزم از دست دادن آن پول در زمان حال برای بدست آوردن بازده آتی است (مرادزاده فرد، 1383، 25). برخی دیگر از تعاریف كه در مورد بازده سرمایهگذاری بیان شده است به شرح زیر است: بازده یك قلم دارایی مالی را در مدت یك سال میتوان به این صورت تفسیر كرد، نرخ تنزیلی كه اگر جریانات نقدی آینده با آن محاسبه شود، ارزش فعلی بدست آمده با قیمت دارایی برابر میشود (پارساییان ، 1380، 215). بازده یک سرمایهگذاری عبارتست ازجریانات نقدی قابل تحققی كه توسط صاحبان آن سرمایهگذاری در طول یك دوره زمانی معین تحصیل میشود. بازده به صورت درصدی از ارزش سرمایه گذاری انجام شده در آغاز دوره بیان میشود (نوروش، 1385، 32).
روانشناسی و علوم تربیتی پیشینه و مبانی نظری تحقیق تغييرات بازده سهام مفهوم بازده و انواع بازده سهام
پیشینه و مبانی نظری تحقیق تغييرات بازده سهام مفهوم بازده و انواع بازده سهام دسته بندی: روانشناسی و علوم تربیتی تعداد مشاهده: 593 مشاهده کد فایل:35920 انتشار در:۱۳۹۹/۱/۸ حجم فایل ها:63.00کیلو بایت قابلیت ویرایش: دارد تعداد صفحات: 19 فرمت فایل: doc اشتراک گذاری: روانشناسی و علوم تربیتی پیشینه و مبانی نظری تحقیق تغييرات بازده سهام مفهوم بازده و انواع بازده سهام
پیشینه و مبانی نظری تحقیق تغييرات بازده سهام مفهوم بازده و انواع بازده سهام دسته بندي : روانشناسی و علوم تربیتی جزئیات و دریافت گزارش فایل تغييرات بازده سهام مفهوم بازده و انواع بازده سهام بازده سرمايهگذاري : بازده عبارتست از نسبت كل عايدي ( ضرر ) حاصل از سرمايهگذاري در يك دوره معين به سرمايهاي كه براي بدست آوردن اين عايدي در ابتدا دوره ، مصرف گرديده است . بازده سهام شامل تغيير در اصل سرمايه ( تغيير قيمت سهام ) و سود نقدي دريافتي ميباشد . براي محاسبه نرخ بازده سهام عادي قيمت سهام عادي را در آخر سال از قيمت آن در اول همان سال كسر و سپس سود سهام دريافتي را به آن اضافه ميكنيم آنگاه حاصل را بر قيمت همان سهم در اول دوره تقسيم ميكنيم . براي محاسبة بازدة سهام شركتهاي مورد بررسي در اين تحقيق ، فاكتورهاي افزايش سرمايه ، منبع افزايش سرمايه و زمان افزايش سرمايه بايستي مد نظر قرار گيرد . براي محاسبة بازده با توجه به فاكتورهاي فوق از فرمولهاي زير استفاده شود : 1 ـ شركت افزايش سرمايه نداده باشد : در اين صورت : كه در آن : R : بازدة سهام شركت : قيمت بازار سهام شركت در پايان دوره : قيمت بازار سهام شركت در ابتداي دوره D : سود نقدي تعلق گرفته به هر سهم شركت 2 ـ افزايش سرماية شركت از محل اندوختهها در اينصورت با توجه به زمان افزايش سرمايه دو حالت ممكن اتفاق بيفتد : حالت اول ـ افزايش سرمايه قبل از مجمع عمومي عادي باشد در اينصورت : : درصد افزايش سرمايه حالت دوم : افزايبش سرمايه بعد از مجمع عمومي عادي باشد در اينصورت : 3 ـ افزايش سرمايه شركت از محل مطالبات و آوردة نقدي با توجه به زمان افزايش سرمايه مانند مورد 2 ، حالتهاي زير را داريم : حالت اول ـ افزايش سرمايه قبل از مجمع عمومي عادي باشد : 1000 : ارزش اسمي ( بهاي پذيره نويسي ) هر سهم حالت دوم ـ افزايش سرمايه بعد از مجمع عمومي عادي باشد : 4 ـ افزايش سرمايه از محل اندوختهها ، مطالبات و آورده نقدي در اين مورد نيز دو حالت ممكن اتفاق بيفتد : حالت اول ـ افزايش سرمايه قبل از مجمع عمومي عادي باشد . كه در آن : : درصد افزايش سرمايه از محل مطالبات و آورده نقدي : درصد افزايش سرمايه از محل اندوختهها حالت دوم ـ افزايش سرمايه بعد از مجمع عمومي عادي باشد : پس از محاسبه بازده سهام هر شركت مورد بررسي ، از مقدار بازده هر سهم در يكسال مقدار بازده همان سهم در سال ماقبل را كسر مينماييم و بر مقدار بازده سهم در سال ماقبل تقسيم مينماييم تا درصد تغييرات بازده سهم ( متغير وابسته ) بدست آيد : كه در آن : درصد تغييرات بازده سهام شركت : بازده سهام شركت در سال اول : بازده دسته بندی: روانشناسی و علوم تربیتی تعداد مشاهده: 593 مشاهده کد فایل:35920 انتشار در:۱۳۹۹/۱/۸ حجم فایل ها:63.00کیلو بایت قابلیت ویرایش: دارد تعداد صفحات: 19 فرمت فایل: doc اشتراک گذاری: قیمت: 40,000 30,000 تومان پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود. پرداخت و دریافت فایل برچسب ها: پیشینه و مبانی نظری تحقیق تغييرات بازده سهام مفهوم بازده و انواع بازده سهام
طرح درس گرمی محل های سایه و آفتابی باهم تفاوت دارد علوم دوم ابتدایی دسته بندی: روانشناسی و علوم تربیتی تعداد مشاهده: 275 مشاهده کد فایل:39505 انتشار در:۱۳۹۹/۹/۲۱ حجم فایل ها:6.3 کیلوبایت قابلیت ویرایش: دارد تعداد صفحات: 2 فرمت فایل:…
روانشناسی و علوم تربیتی دسته بندی: روانشناسی و علوم تربیتی تعداد مشاهده: 65 مشاهده کد فایل:62545 انتشار در:۱۴۰۰/۱۲/۱۴ حجم فایل ها:536.5 کیلوبایت قابلیت ویرایش: دارد فرمت فایل: pdf تعداد صفحات: 18 اشتراک گذاری: روانشناسی و علوم تربیتی دانلود مقاله با…
پیشینه و مبانی نظری تحقیق نقش ژئوپلیتیک بنادر دسته بندی: روانشناسی و علوم تربیتی تعداد مشاهده: 619 مشاهده کد فایل:35994 انتشار در:۱۳۹۹/۱/۹ حجم فایل ها:211.00کیلو بایت قابلیت ویرایش: دارد تعداد صفحات: 54 فرمت فایل: doc اشتراک گذاری: روانشناسی و علوم…
مدیریت دسته بندی: مدیریت تعداد مشاهده: 25 مشاهده کد فایل:59304 انتشار در:۱۴۰۰/۱۱/۲۸ حجم فایل ها:5.4 مگابایت قابلیت ویرایش: دارد تعداد صفحات: 44 فرمت فایل: پاورپوینت اشتراک گذاری: مدیریت دانلود پاورپوینت با موضوع درباره استراتژی دانلود دانلود پاورپوینت با موضوع درباره…
طرح توجیهی تولید چیپس دسته بندی: صنایع غذایی تعداد مشاهده: 5746 مشاهده کد فایل:5503 انتشار در:۱۳۹۸/۷/۵ حجم فایل ها:1358 اشتراک گذاری: صنایع غذایی طرح توجیهی و کارآفرینی تولید چیپس میوه ای دانلود طرح توجیهی و کارآفرینی تولید چیپس میوه ای…
روانشناسی و علوم تربیتی دسته بندی: روانشناسی و علوم تربیتی تعداد مشاهده: 136 مشاهده کد فایل:47938 انتشار در:۱۴۰۰/۸/۸ حجم فایل ها:598.8 کیلوبایت قابلیت ویرایش: دارد فرمت فایل: pdf تعداد صفحات: 7 اشتراک گذاری: روانشناسی و علوم تربیتی دانلود مقاله استرس…
پرسش و پاسخ (۸۸۹۸۰۴۵۵) - ۵ شهریور ۸۶
در بورس تهران و در محاورههای روزمره فعالان بازار، گاه واژههای علمیبا معنایی دگرگون شده و عامیانه مورد استفاده قرار میگیرد. کلمه «ریسک» نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. سهام پرریسک معمولا در بورس تهران به سهامیاطلاق میشود که در یک دوره زمانی کوتاهمدت رشد یا افت قیمتی سریعی را تجربه کرده است و کاربرد این واژه را غالبا به معنای لزوم احتیاط در خرید یا نگهداری سهام مزبور میدانند.
اما صرفنظر از این تعبیر عامیانه، در ادبیات مالی ریسک به معنای «احتمال عدم تطابق نرخ بازده مورد انتظار و نرخ بازده واقعی » است. با پذیرش این تعریف ارتباط دیرینه و ناگسستنی دومفهوم ریسک و بازده روشن میشود. بدین معنا که هرچه بازده انتظاری سرمایهگذار بالاتر رود، ریسک یا احتمال انحراف از بازده در سرمایهگذاری بیشتر خواهد بود که این انحراف میتواند مثبت یا منفی باشد. بنابراین برخلاف تصور رایج قبول ریسک به معنای احتمال ضرر هنگفت نیست، بلکه پذیرش ریسک تنها سکه دو رویی است که یک روی آن سود (انحراف مثبت) و روی دیگر زیان (انحراف منفی ) است. مثلا شخصی که پول خود را از اوراق مشارکت خارج و به بازار سهام وارد میکند، گرچه طبیعتا انتظار بازده مثبت نسبت به بازدهی اوراق مشارکت دارد، اما پذیرش این ریسک لزوما احتمال کسب بازدهی را تغییر میدهد نه نتیجه نهایی سرمایهگذاری شخص را.
البته ریسک یک مفهوم ذهنی بوده و برای هر سرمایهگذار با دیگری فرق دارد، زیرا نرخ بازده مورد انتظار سرمایهگذاران با هم متفاوت میباشد. هر فرد با توجه به اهداف شخصی، درآمد و افق و روش سرمایهگذاری خود، نرخ بازده خاصی را انتظار دارد. اگر چه ریسک نمود عینی نداشته و برای افراد مفهوم بازده سهام مختلف، متفاوت است، اما این امر به معنای غیرقابل اندازهگیری بودن ریسک نیست. در بازار سهام انواع متفاوتی از ریسک وجود دارد مانند: ریسک مالی، ریسک سیاسی، ریسک تجاری، ریسک صنعت، ریسک نقد شوندگی، ریسک تغییرات مدیریتی، ریسک ورشکستگی، ریسک تغییرات نرخ ارز و. .
بدین ترتیب شاید به نظر برسد برآورد ریسکهای گوناگون برای هر سهم با توجه به تنوع و پیچیدگی ریسکهای موجود امری محال است، اما نکته امیدوارکننده این است که در بازار سهام همه ریسکها در یک ضریب خلاصه میشود و آن ضریب بتا (ß) است.
بتا ضریب ریسک سیستماتیک نامیده شده و برای محاسبه بتا، میزان اختلاف نرخ بازدهی سهام را در مقایسه مفهوم بازده سهام با نرخ بازدهی بازار (نرخ بازدهی شاخص) محاسبه میکنندکه بر اساس فرمول زیر محاسبه میشود.
که در آن نرخ بازدهی یک سهم در یک دوره زمانی Rx وکل بازدهی بازار در همان دوره زمانی Rm و Var علامت واریانس و Cov علامت کوواریانس است.
با توجه به این فرمول ریسک سیستماتیک کل بازار، عدد یک به دست میآید. هر چه بتای یک سهم خاص از عدد یک فاصله بگیرد، به معنای تفاوت بیشتر ریسک آن سهم در مقایسه با ریسک کل بازار است. بنابراین سرمایهگذاری در سهام مزبور ریسکی بیشتر از ریسک کل بازار را به سرمایهگذار تحمیل میکند.
به عبارت دیگر، بتای یک سهام مفهوم بازده سهام خاص نشان میدهد که تا چه اندازه بازده آن، با بازده میانگین بازار سازگاری دارد. یا به عبارت دیگر تا چه اندازه نرخهای بازدهی سهم با وضعیت بازار هماهنگی دارد.
سهام شرکتهای گوناگون از نظر مخاطره با یکدیگر تفاوت دارند، بنابراین دارای بتاهای متفاوت هستند. چنانچه بتای یک سهام خاص برابر یک باشد، بدین معنی است که اگر کل ارزش سهام در بازار ۱۰درصد افزایش یابد، ارزش سهام مزبور نیز بهطور متوسط ۱۰درصد افزایش خواهد یافت و اگر کل ارزش سهام در بازار ۱۰درصد کاهش یابد، ارزش سهام موردنظر نیز ۱۰درصد کاهش خواهد یافت. اگر سهامیدارای بتای ۲ باشد، هنگامی که کل ارزش سهام در بازار ۱۰درصد افزایش مییابد، ارزش سهام موردنظر بهطور متوسط ۲۰درصد افزایش مییابد. در مورد سهامیکه دارای بتای ۵/۰ باشد، بدان معناست که چنانچه ارزش میانگین سهام در بازار ۲۰درصد کاهش یابد، بهطور متوسط ارزش سهام مزبور ۱۰درصد در دوره زمانی مشابه کاهش مییابد.
برای تشکیل سبد سهام، نظریهپردازان تاکید بسیاری دارند که میانگین وزنی بتای سبد با نرخ بازدهی موردانتظار سرمایهگذار مطابق باشد تا سرمایهگذار از نوسانات غیرقابل پیشبینی در بازدهی آتی مصون بماند.
سرمایهگذاری که میانگین وزنی بتای سبد سهامش ۲ است بدین معناست که انتظار بازدهی دو برابر از میانگین بازدهی کل بازار را در سرمایهگذاری خود دارد و البته مخاطره زیان دو برابری نسبت به مفهوم بازده سهام بازده کل بازار را نیز پذیرفته است. این در حالی است که در سبد سرمایهگذار دیگری این نسبت ممکن است زیر یک باشد. جالب است بدانید اگر با روش علمیریسک سبد سهام افراد مختلف محاسبه شود گاه نتایج عجیب و متناقضی به دست میآید.
مثلا افرادی که خود را بسیار کمریسک میدانند و مفهوم بازده سهام قصد مخاطرهپذیری در بازار را ندارند و سبدی با بتای بالا تشکیل دادهاند که تصور میکنند کمریسک است و سرمایهگذارانی با مخاطره پذیری بالا به سبب عدم آگاهی از این مفاهیم سبدی با بتای نزدیک به بازار دارند و با شکایت از روند بازدهی خود، اشکال کار را نیز در نمییابند. بدین ترتیب توجه مفهوم بازده سهام به مفهوم ریسک سیستماتیک جهت تطابق وضعیت سرمایهگذاریهای هر فرد با استراتژی و انتظار بازده آتی سرمایهگذاری وی امری ضروری به نظر میرسد. برای محاسبه بتای یک سهم چندین روش وجود دارد. یکی محاسبه دستی یا از طریق وارد کردن فرمول فوق و دادههای تاریخی شاخص و سهام موردنظر در نرمافزار Excel است که کاری نسبتا زمانبر است. دیگری دریافت بتا به صورت روزانه از نرمافزارهای آماری و تحلیلی موجود در بازار است و روش دیگر دریافت بتا از طریق سایت مدیریت پژوهش، توسعه و مطالعات اسلامیدر قسمت نشریات و دادههای آماری است. (لینک سایت در قسمت سایتهای مرتبط در irbourse.com موجود است.) میانگین وزنی بتای سبد سهام نیز به روش سادهای محاسبه میشود که با مثال زیر توضیح داده شده است: فرض کنید سرمایهگذاری 1000تومان پول داشته باشد و این پول را در سبد سهام خود به گونهای تقسیم کند که از این مقدار 300تومان را در سهام الف و 700تومان در سهام ب سرمایهگذاری کند. اگر بتای سهم الف 5/1 و بتای سهم ب 2 باشد، در این صورت بتای سبد سهام او (مجموعه سهام الف و ب) عبارت است از:
۸۵/ ۱ = ۷/ ۰* ۲ + ۳/ ۰* ۵/۱
بنابراین بتای وزنی سبد این سرمایهگذار برابر 85/1 خواهد بود.
مفهوم ارزش ذاتی سهام در بازار بورس
ارزش مفهوم بازده سهام ذاتی معیاری از ارزش یک دارایی است. این پارامتر به جای استفاده از قیمت بازار یک دارایی که در آن قیمت در حال معامله است، با استفاده از یک محاسبه عینی یا مدل مالی پیچیده به دست می آید. در تحلیل مالی، از این اصطلاح تا حد امکان، برای تعیین ارزش پایه یک شرکت و جریانات نقدی آن استفاده می شود.
توضیح بیشتر ارزش ذاتی
ارزش ذاتی یک اصطلاح گسترده با معانی پرکاربرد در چندین زمینه است. اغلب این اصطلاح به کار یک تحلیلگر مالی دلالت دارد که تلاش می کند ارزش ذاتی یک دارایی را از طریق استفاده از تحلیل بنیادی و تکنیکال برآورد کند. هیچ استاندارد جهانی برای محاسبه ارزش ذاتی یک شرکت وجود ندارد اما تحلیلگران مالی مدل های ارزش گذاری را بر اساس جنبه هایی از یک کسب و کار ایجاد می کنند که شامل عوامل کیفی، کمی و ادراکی است.
عوامل کیفی - مانند مدل کسب و کار، حاکمیت و بازارهای هدف - مواردی هستند که به نوع کسب و کار یک شرکت مربوط می شوند. عوامل کمی که در تحلیل بنیادی یافت می شوند، شامل نسبت های مالی و تجزیه و تحلیل صورت های مالی است. این عوامل به معیارهایی اشاره دارد که نشان می دهد کسب و کار چقدر خوب عمل می کند. عوامل ادراکی به دنبال جلب نظر سرمایه گذاران از ارزش نسبی یک دارایی هستند. این عوامل تا حد زیادی با استفاده از تحلیل تکنیکال محاسبه می شوند.
ایجاد یک مدل ریاضی موثر برای سنجش این عوامل، کار یک تحلیلگر بازار های مالی است. تحلیلگر باید از مفروضات مختلفی استفاده کند و سعی کند تا حد امکان اقدامات ذهنی را کاهش دهد و داده های موجود را به کار گیرد. با این حال، در پایان، هر گونه تخمینی حداقل تا حدی ذهنی است. تحلیلگر ارزش به دست آمده توسط مدل خود را با قیمت فعلی دارایی که در بازار در حال معامله است، مقایسه می کند تا تعیین کند که آیا دارایی بیشتر از ارزش یا کمتر، ارزش گذاری شده است.
برخی از تحلیلگران و سرمایه گذاران ممکن است وزن بیشتری را برای تیم هیئت مدیره یک شرکت قائل شوند در حالی که برخی دیگر ممکن است درآمد و بازدهی را به عنوان استاندارد طلایی در نظر بگیرند. به عنوان مثال، ممکن است یک شرکت سود ثابتی داشته باشد، اما مدیریت آن در چند وقت اخیر تصمیمات مناسبی در قبال مسائل مختلف اتخاذ نکرده اند که ممکن است قیمت سهام شرکت به خاطر این موضوع کاهش یابد. با این حال، با انجام تحلیلی از وضعیت مالی شرکت، هر تحلیلگر به یک مقدار برای ارزش ذاتی سهام شرکت می رسد و بر اساس آن برای خرید و فروش سهام آن تصمیم گیری می کند.
به طور معمول، سرمایه گذاران سعی می کنند از هر دو جنبه کیفی و کمی برای اندازه گیری ارزش ذاتی یک شرکت استفاده کنند اما سرمایه گذاران باید در نظر داشته باشند که نتیجه هنوز فقط یک تخمین است.
جریان نقدی تنزیل شده و ارزش ذاتی
مدل جریان نقدی تنزیل شده (DCF) یک روش ارزیابی رایج برای تعیین ارزش ذاتی یک شرکت است. مدل DCF از جریان نقدی آزاد شرکت و میانگین وزن دار هزینه سرمایه (WACC) استفاده می کند. WACC ارزش زمانی پول را محاسبه میکند و سپس تمام جریانهای نقدی آتی آن را به امروز محاسبه می کند.
میانگین وزن دار هزینه سرمایه، نرخ بازده مورد انتظاری است که سرمایه گذاران می خواهند به دست آورند که بالاتر از هزینه سرمایه شرکت است. یک شرکت سرمایه خود را با انتشار اوراق قرضه و یا سهام افزایش می دهد. مدل DCF همچنین جریان های درآمدی آتی را که ممکن است از یک پروژه یا سرمایه گذاری در یک شرکت دریافت شود، تخمین می زند. در حالت ایده آل، نرخ بازده و ارزش ذاتی باید بالاتر از هزینه سرمایه شرکت باشد.
جریانهای نقدی آتی تنزیل میشوند به این معنی که نرخ بازده بدون ریسکی که میتوان بهجای پیگیری پروژه یا سرمایهگذاری به دست آورد، در معادله لحاظ میشود. به عبارت دیگر، بازده سرمایه گذاری باید بیشتر از نرخ بدون ریسک باشد. در غیر این صورت، پروژه ارزش پیگیری را نخواهد داشت زیرا ممکن است خطر ضرر وجود داشته باشد. سود خزانه داری در ایالات متحده معمولاً به عنوان نرخ بدون ریسک استفاده می شود که می توان آن را نرخ تنزیل نیز نامید.
ارزش ذاتی و ریسک بازار
یک عنصر ریسک بازار نیز در بسیاری از مدل های ارزش گذاری تخمین زده می شود. برای سهام، ریسک با پارامتری به نام بتا اندازه گیری می شود - تخمینی از میزان تغییرات قیمت سهام یا نوسانات آن. بتای برابر یک، خنثی یا مرتبط با کل بازار در نظر گرفته می شود. بتای بیشتر از یک به معنای افزایش ریسک نوسان یک سهم است در حالی که بتای کمتر از یک به معنای ریسک کمتری نسبت به کل بازار است. اگر سهام دارای بتای بالایی باشد، در مقایسه با سرمایه گذاری با بتای پایین، باید بازده بیشتری از جریان های نقدی برای جبران ریسک های افزایش یافته وجود داشته باشد.
همانطور که می بینیم، محاسبه ارزش ذاتی یک شرکت شامل عوامل مختلفی است که برخی از آنها تخمین ها و مفروضات هستند. سرمایهگذاری که از تحلیل کیفی استفاده میکند، نمیتواند بداند که یک تیم مدیریتی چقدر کارآمد خواهد بود یا ممکن است در آینده نزدیک با مشکلی جدی مواجه شود. استفاده از معیارهای کمّی برای تعیین ارزش ذاتی ممکن است ریسک بازار موجود در یک شرکت را دست کم بگیرد یا درآمد مورد انتظار یا جریان های نقدی را بیش از حد برآورد کند. علاوه بر این، بسته به محیط فعلی بازار، سرمایهگذاران ممکن است منافع بیشتر یا کمتری را برای نگهداری سهام در ماههای آینده مشاهده کنند؛ بنابراین این نیز باید در هر مدلی لحاظ شود.
به عنوان مثال اگر عرضه محصول جدید برای یک شرکت طبق برنامه پیش نرود چه اتفاقی می افتد؟ جریان های نقدی مورد انتظار آتی بدون شک کمتر از برآوردهای اولیه خواهد بود که ارزش ذاتی شرکت را بسیار کمتر از آنچه قبلاً تعیین شده بود، می کند.
فرمول های تعیین ارزش ذاتی سهام
مدل های تنزیل سود سهام
وقتی ارزش ذاتی سهام را مشخص می کنید، پول نقد حرف اول را می زند! بسیاری از مدلها ارزش بنیادی یک سهام را با متغیرهایی که عمدتاً به وجه نقد مربوط میشوند (به عنوان مثال، سود نقدی سهام و جریانهای نقدی آتی)، محاسبه کرده و از ارزش زمانی پول (TVM) استفاده میکنند. یک مدل محبوب برای یافتن ارزش ذاتی یک شرکت، مدل تنزیل سود سهام (DDM) است. فرمول اصلی DDM به شرح زیر است:
P = EDPS/(CCE-DGR)
EDPS = سود نقدی مورد انتظار برای هر سهم
DGR = نرخ رشد سود سهام
یکی دیگر از انواع مدل های مبتنی بر سود سهام، مدل رشد گوردون (GGM) است، که فرض میکند شرکت در نظر گرفته شده در یک حالت ثابت قرار دارد - یعنی با سود سهام رو به رشد دائمی. این مدل به صورت زیر بیان می شود:
P = D1/(r-g)
P = ارزش فعلی سهام
D1 = سود سهام مورد انتظار یک سال از زمان حال
R =نرخ بازده مورد نیاز برای سرمایه گذاران سهام
G =نرخ رشد سالانه سود سهام مداوم
همانطور که از نام آن ها پیداست، این مدل ها سود سهامی را که یک شرکت به سهامداران پرداخت می کند، محاسبه می کنند که نشان دهنده توانایی شرکت در ایجاد جریان های نقدی است. انواع مختلفی از این مدل وجود دارد که هر کدام بسته به مفروضاتی که میخواهید در آن بگنجانید، متغیرهای مختلفی را شامل میشوند.
مدل های درآمد باقیمانده
یکی دیگر از روش های محاسبه این مقدار، مدل درآمد باقیمانده است که در ساده ترین شکل آن به صورت زیر بیان می شود:
V_0= BV_0+∑(RI_t/(1+r)^t)
BV_0 = ارزش دفتری جاری حقوق صاحبان سهام شرکت
RI_t = درآمد باقیمانده یک شرکت در دوره زمانی t
r = هزینه حقوق صاحبان سهام
ویژگی کلیدی این فرمول در این است که روش ارزیابی آن، ارزش سهام را بر اساس تفاوت سود هر سهم و ارزش دفتری هر سهم (در این مورد، درآمد باقیمانده اوراق بهادار) بدست میآورد تا به ارزش ذاتی برسد.
اساساً، این مدل به دنبال یافتن ارزش ذاتی سهام با اضافه کردن ارزش دفتری فعلی هر سهم آن با درآمد باقیمانده تنزیل شده آن است. (که می تواند ارزش دفتری را کاهش یا آن را افزایش دهد.)
مدل های جریان نقدی تنزیل شده
در نهایت، رایج ترین روش ارزش گذاری مورد استفاده برای یافتن ارزش بنیادی سهام، تجزیه و تحلیل جریان نقدی تنزیل شده (DCF) است که در ساده ترین شکل خود، شبیه DDM است:
DCF = CF1/(1+r) + CF2/(1+r)^2 + … + CFn/(1+r)^n
CFn = جریان های نقدی در دوره n
r = نرخ تنزیل، میانگین وزن دار هزینه سرمایه (WACC).
با استفاده از تجزیه و تحلیل DCF، می توانید ارزش منصفانه یک سهام را بر اساس جریان های نقدی پیش بینی شده در آینده تعیین کنید. برخلاف دو مدل قبلی، تجزیه و تحلیل DCF به دنبال جریانهای نقدی آزاد است - یعنی جریانهای نقدی که هزینههای غیرنقدی صورت سود و زیان (مانند استهلاک) را حذف میکند و شامل هزینههای تجهیزات و داراییها و همچنین تغییرات در سرمایه در گردش میشود. همچنین از WACC به عنوان یک متغیر تنزیل برای حساب کردن ارزش زمانی پول استفاده می کند.
چرا ارزش ذاتی اهمیت دارد؟
در مدلهای ذکر شده در بالا، تحلیلگران از این روشها استفاده میکنند تا ببینند آیا ارزش ذاتی یک اوراق بهادار بالاتر یا کمتر از قیمت فعلی آن در بازار است یا نه و بر این اساس سهام را در دو دسته ی «overvalue» و «undervalue» طبقهبندی می کنند. به طور معمول، هنگام محاسبه ارزش ذاتی سهام، سرمایه گذاران می توانند حاشیه ایمنی مناسبی را تعیین کنند که در آن قیمت بازار کمتر از ارزش ذاتی برآورد شده است.
با گذاشتن یک "بالشتک" یا حاشیه اطمینان بین قیمت پایین تر بازار و قیمتی که فکر می کنید برابر ارزش ذاتی سهم است، میزان ضرری را که به خاطر ارزشگذاری اشتباهتان ممکن است متحمل شوید، محدودتر می کنید.
به عنوان مثال، فرض کنید در یک سال شرکتی را پیدا کردید که معتقدید دارای بنیادی قوی همراه با فرصت های جریان نقدی عالی است و در آن سال با قیمت 10 دلار به ازای هر سهم معامله می شود. پس از کشف DCF آن، متوجه می شوید که ارزش ذاتی آن به 15 دلار برای هر سهم نزدیک تر است: یک معامله 5 دلاری. با داشتن یک حاشیه ایمنی در حدود 35 درصد، این سهام را با ارزش 10 دلار خریداری خواهید کرد. اگر ارزش ذاتی آن یک سال بعد 3 دلار کاهش یابد، شما همچنان حداقل 2 دلار از ارزش اولیه DCF خود را دارید و در صورت کاهش قیمت سهام، فضای کافی برای فروش دارید.
برای یک مبتدی که می خواهد بازارها را بشناسد، ارزش ذاتی یک مفهوم حیاتی است که باید هنگام تحقیق در مورد شرکت ها و یافتن فرصت های مناسب برای سرمایه گذاری به خاطر بسپارد. ارزش ذاتی اگرچه معیار کاملی برای موفقیت یک سرمایه گذاری نیست اما استفاده از مدل هایی که بر اصول بنیادی تمرکز دارند، چشم انداز هوشیارانه ای را در مورد قیمت سهام ارائه می دهد.
سخن پایانی
هر مدل ارزش گذاری که تا به حال توسط یک استاد اقتصاد یا دانشگاه مالی ایجاد شده است، در معرض ریسک و نوسانات موجود در بازار و همچنین غیرمنطقی بودن سرمایه گذاران است. اگرچه محاسبه ارزش ذاتی ممکن است راهی تضمین شده برای کاهش تمام ضرر های پرتفوی شما نباشد اما نشانه واضح تری از سلامت یک سرمایه گذاری ارائه می دهد.
سرمایه گذاران ارزشی و دیگرانی که ترجیح می دهند سرمایه گذاری ها را براساس اصول بنیادی کسب و کار انتخاب کنند، این نشانه را جزء حیاتی برای انتخاب موفقیت آمیز سهام برای بلند مدت می دانند. از دیدگاه آنها، انتخاب سهام با قیمت های بازار کمتر از ارزش ذاتی آنها می تواند در هنگام ساخت یک پرتفوی ریسک ها را تا حد امکان کاهش دهد.
اگرچه ممکن است یک سهم در یک دوره در حال افزایش قیمت باشد اما اگر بیش از حد ارزش گذاری شده معامله شود، بهتر است منتظر بمانید تا بازار آن را به کمتر از ارزش ذاتی خود برساند تا به یک فرصت مناسب برای معامله دست پیدا کنید. این نه تنها شما را از ضررهای عمیقتر نجات میدهد بلکه به شما فرصتی برای تخصیص پول نقد به سایر گزینه های سرمایهگذاری امنتر مانند اوراق قرضه و سایر موارد میدهد.
بازده سرمایهگذاری را چگونه محاسبه کنیم؟
تعریف بازده سرمایهگذاری بازده سرمایهگذاری همان سود یا زیانی است که از طریق سرمایهگذاری حاصل میشود. افراد برای کسب سود سرمایهگذاری و افزایش دارایی خود، وارد بسترهای مالی میشوند. آنها با خرید داراییهای متنوع اقدام به سرمایهگذاری میکنند. اما برخی از شیوههای سرمایهگذاری سود مشخصی دارند. یعنی یک سود تضمینی برای این سرمایهگذاریها وجود دارد.
تعریف بازده سرمایهگذاری
بازده سرمایهگذاری همان سود یا زیانی است که از طریق سرمایهگذاری حاصل میشود. افراد برای کسب سود سرمایهگذاری و افزایش دارایی خود، وارد بسترهای مالی میشوند. آنها با خرید داراییهای متنوع اقدام به سرمایهگذاری میکنند. اما برخی از شیوههای سرمایهگذاری سود مشخصی دارند. یعنی یک سود تضمینی برای این سرمایهگذاریها وجود دارد. این در حالی است که در گزینههای دیگر سرمایهگذاری، هیچ سودی تضمین نمیشود. افراد مختلف با توجه به انتظارات و اهداف متفاوت خود اقدام به سرمایهگذاری میکنند.
اما در مقابل بازده سرمایهگذاری، مفهومی به نام ریسک نیز وجود دارد. میتوان چنین گفت که ریسک و بازده دو عنصر همیشگی و جداییناپذیر در بازارهای مالی هستند. هر چه میزان بازدهی که از دارایی انتظار داریم بیشتر باشد، سرمایهگذاری در آن نیز ریسک بیشتری خواهد داشت. اما همیشه اینطور نیست و موارد استثنا نیز وجود دارد.
انواع بازده سرمایهگذاری
بازده سرمایه گذاری در گرو عوامل متعددی است. در میان این عوامل میتوان به نسبتهای مختلف اشاره کرد. منظور مواردی مانند نسبتهای نقدینگی، اهرمی، سودآوری و فعالیت و همچنین انواع ریسک و نوسانهای قیمتی است. در مجموع دو نوع بازده در بازارهای مالی وجود دارد که ماهیت متفاوتی با یکدیگر دارند. این دو بازده عبارتاند از:
- بازده تحقق یافته
- بازده مورد انتظار
بازده تحقق یافته در مقابل بازده مورد انتظار
بازده تحققیافته که از آن با نام Realized Return یاد میشود، به بازدهی گفته میشود که به دست آمده است. یعنی همان سود سرمایهگذاری که به واقعیت پیوسته است.
اما بازده مورد انتظار یا Expected Return بازدهی است که افراد سرمایهگذار انتظار دارند که آن را به دست آورند و هنوز محقق نشده است. سرمایهگذاران با توجه به چنین بازدهی روی یک دارایی سرمایهگذاری میکنند. اما هیچ اطمینان و تضمینی پشت این بازده وجود ندارد. چرا که ممکن است هیچگاه تحقق پیدا نکند.
البته بازه زمانی سرمایهگذاری نیز در تحقق بازده مورد انتظار موثر است. یعنی اگر بازه سرمایهگذاری بلندمدت باشد، احتمال تحقق بازده مورد انتظار بیشتر خواهد شد. مثلا شاید بازده سرمایهگذاری در یک دارایی خاص در یک ماه برابر یک درصد و در یک سال برابر ۳۵ درصد باشد.
اجزای بازده سرمایهگذاری
بازده را میتوان به دو بخش سود دریافتی و سود (زیان) سرمایه تقسیم کرد.
سود دریافتی
سودی که از محل جریانهای نقدی دورهای سرمایهگذاری به دست میآید را میتوان مهمترین بخش بازده سرمایهگذاری قلمداد کرد. این سود به شکل بهره یا سود تقسیمی در اختیار سرمایهگذاران قرار میگیرد. باید این امر را در نظر گرفت که میان جریانهای نقدی و قیمت اوراق بهادار ارتباطی وجود دارد. همچنین میزان این سود نیز منفی نخواهد شد.
لازم به ذکر است که میزان سود دریافتی در مجمع عمومی عادی و توسط هیات مدیره تعیین میشود و سهامداران نیز باید آن را تایید کنند. این بازده سرمایهگذاری به سود نقدی سهام یا Dividend Yield معروف است. میزان سود پرداختی هر شرکت به ازای هر سهم، توسط این بازده مشخص میشود.
سود یا زیان سرمایه
اما دومین بخش بازده سرمایهگذاری سود یا زیان سرمایه است که با سهام عادی، اوراق مشارکت و یا سایر اوراق بهادار با درآمد ثابت هم مرتبط است. این بخش از بازده در پی افزایش یا کاهش قیمت دارایی و اختلاف میان قیمت خرید و قیمت فعلی پدید میآید.
با توجه به اینکه قیمت فعلی دارایی چقدر است، اختلاف حاصل میتواند مثبت یا منفی باشد. اختلاف مثبت، به سود سرمایهگذاری و اختلاف منفی به زیان منجر خواهد شد. بازده سرمایهگذاری در اوراق بهادار از مجموع این دو بخش حاصل میشود
فرمول بازده کل
بازده کل اوراق بهادار = سود دریافتی + سود یا زیان سرمایه
بازده کل
همانطور که در بخش قبلی گفتیم، بازده کل یا همان Total Return متشکل از سود دریافتی و تغییرات قیمتی است. یعنی برای محاسبه بازده کل در یک دوره زمانی باید مجموع هر گونه وجوه نقدی دریافتی و تغییرات قیمت دارایی در طول دوره مذکور را به دست بیاوریم. سپس عدد حاصل را بر قیمت دارایی در زمان خرید تقسیم کنیم.
اما فرمول اصلی بازده کل به این شکل است:
متغیرهای این معادله عبارتاند از:
CFt:جریانهای نقدی در طی دوره t
PE: قیمت در پایان دوره t (قیمت فروش)
PB:قیمت در ابتدای دوره t (قیمت خرید)
PC: تغییر قیمت در طول دور که از طریق تفاضل PE و PB حاصل میشود.
جریانهای نقدی در اوراق مشارکت و همچنین اوراق بدهی از طریق پرداخت بهره حاصل میشوند. این جریانها در سهام عادی به کمک سود تقسیمی نقدی یا سهام جایزه، حق تقدم ناشی از افزایش سرمایه و یا تجزیه سهام ایجاد میشوند. مفهوم بازده سرمایهگذاری کل معیاری برای محاسبه سود سرمایهگذاری است و از این رو حائز اهمیت است.
به عنوان مثال اینطور در نظر بگیرید که سهامداری ۱۰۰۰ برگه سهم یک شرکت را با قیمت ۵۰۰۰ ریال خریداری میکند. فرض کنید سال آینده کل سهام را به قیمت ۱۰ هزار ریال بفروشد. سود تقسیمی سهم مذکور در این بازه یکساله برابر با ۵۰ ریال است. طبق فرمول بالا کل بازده سهام برابر با ۱۰۱ درصد خواهد بود.
بازده نسبی
برخی از مواقع پیش میآید که نیاز به بازده مثبت داریم؛ به همین دلیل از بازده نسبی استفاده میکنیم. این بازده همیشه عددی بزرگتر از یک را نشان میدهد و از اعداد منفی در معادله چشمپوشی میکند. در فرمول این بازده، مجموع جریانهای نقدی و قیمت فروش بر قیمت خرید تقسیم میشوند.
PE: قیمت در پایان دوره t (قیمت فروش)
PB:قیمت در ابتدای دوره t (قیمت خرید)
CFt:جریانهای نقدی در طی دوره t
اگر بخواهیم بازده نسبی مثال قبل را به کمک این فرمول محاسبه کنیم، حاصل برابر با ۲۰۱ درصد خواهد بود.
جمعبندی
تمام افراد با هدف کسب سود در داراییهای مختلف سرمایهگذاری میکنند. بهرهای که از این عمل حاصل میشود، بازده سرمایهگذاری نام دارد. بازده معمولا دو بخش دارد. بخش اول آن، شامل وجه نقدی است. این وجه درآمد مستقیم حاصل از سرمایه گذاری است. بخش دوم مربوط به سود یا زیانی است که سرمایهگذار در پی تغییر قیمت فروش یا خرید، آن را کسب میکند.
در مورد سهام، سود سرمایهگذاری به قیمت روزانه دارایی بستگی دارد. هرچه بازده یک سهم بیشتر باشد، سرمایه گذاری با ریسک بالاتری همراه خواهد بود. به همین دلیل است که پیش از ورود به هر سهمی به منظور سرمایهگذاری، ابتدا لازم است که میزان پذیرش ریسک و انتظار خود از سرمایهگذاری را مشخص کنیم.
دیدگاه شما