بسیاری از مردم در بررسی ریسک از خود میپرسند احتمال موفقیت من چقدر است؟ یک راه متفاوت برای بررسی ریسک این است که از خود بپرسیم بدترین اتفاق در صورت شکست چه خواهد بود؟
چالش بازدهی بازارهای مالی
بازارهای مالی امروز را میتوان بهترین جایگاه برای سرمایهگذاری دانست. در حال حاضر سرمایهگذاری در بازارهایی همچون بانک، بورس، مسکن، سکه، طلا و ارز وجود دارد.
اعتمادآنلاین| بازارهای مالی امروز را میتوان بهترین جایگاه برای سرمایهگذاری دانست. در حال حاضر سرمایهگذاری در بازارهایی همچون بانک، بورس، مسکن، سکه، طلا و ارز وجود دارد. سرمایهگذاری در هر یک این بازارها بازدهی متفاوتی دارد و گاهی بازدهی آنان به بیش از 400 درصد میرسد اما؛ این سرمایهگذاریها با توجه به ماهیت خود دارای ریسک کمتر و یا بیشتر میباشند و این مورد یکی از مهمترین فاکتورهای سرمایهگذاری در بازار محسوب میشود. براین اساس مقایسه بازدهی میان بانک و بورس درست نیست چراکه سپردههای بانکی در دسته داراییهای بدون ریسک قرار میگیرند ولی بازار سهام یا همان بورس دارای ریسک عمده است. میزان تورم در کشورها هر روزه افزایش مییابد و با توجه به این وضعیت مهمترین نکته برای حفظ میزان سرمایه خود، سرمایهگذاری صحیح، کم ریسک و سود ده است.
در میان یکی از سختترین و مشکلترین کارها مقایسه میزان بازدهی بازارهاست. هیچگاه نمیتوان بازدهی بورس، دلار، سکه، طلا و. با یکدیگر و به درستی و دقیق بررسی کرد چراکه؛ هر کدام ریسک و نوع سرمایهگذاری متفاوت دارند. یک نکته نیز وجود دارد با توجه به تورم و کاهش پول ملی میزان بازدهی اغلب بازارها کاهش یافته اما؛ بورس بازدهی بیشتری را دارد و این روزها مورد توجه اغلب مردم است به گونهای که حدود 90 درصد مردم در این بازار فلان هستند. سرمایهگذاری در بورس بازدهی عمدهای دارد و در 5 ماهه نخست سال جاری این بازار بازدهی در مقیاس 300 درصدی را تجربه کرد.
سرمایهگذاری در بورس هم به صورت بلندمدت و هم کوتاهمدت سودده است و ویژگی مثبت خرید سهام در این بازار این است که مانند سپردهگذاری در بانک، هر فرد با هر میزان پولی که در اختیار دارد میتواند در این بخش سرمایهگذاری کند اما؛ فرق عمده سهام با سپردهگذاری در بانک این است که در بانک افراد کموبیش با سود بانکی روبه رو هستند و نیازی به ریسک کردن ندارند. درحالیکه در بورس افراد باید پذیرای ریسک خریدوفروش خود باشند.چون به همان میزان که ممکن است بورس سوددهی داشته باشد امکان ایجاد ضرر و زیان نیز وجود دارد. یکی از مهمترین فاکتورهای سرمایهگذاری فاکتورهای سرمایهگذاری ویژگیهای بازار سهام شفافیت است این بدان معناست که بورس به صورت کامل شفاف است و شما میتوانید به راحتی صورت مالی شرکتها و. را ببینید اما؛ بازارهای مالی دیگر اینگونه نیست و به صورت خلاصه شفاف سازی میکنند.
یکی دیگر از مزیتهای سرمایهگذاری در بورس ایران، قابلیت نقدشوندگی سهام است و شما با خرید سهام نگران نقد شدن سهام خود نباشید و در هر زمانی میتوانید سهام خود را به فروش برسانید، همچنین دسترسی به این بازار بسیار است و کافی است شما از اینترنت بهره ببرید اما؛ مهمترین و قابل توجهترین مزیت این بازار میزان سرمایهگذاری است یعنی شما با کمترین سرمایه میتوانید وارد بورس شوید و بیشترین بازدهی را از آن خود کنید. در میان اگر شما زمان و یا دانش کافی برای سرمایهگذاری نداشته باشید میتوانید به صورت غیر مستقیم وارد بورس شوید و اجازه دهید کارشناسهای عمده بازار با پول شما سرمایهگذاری کنند.
دومین بازار مالی برای سرمایهگذاری را میتوان بانک دانست. در این روش، شما پول خود را در بانک سرمایهگذاری میکنید و به صورت ماهانه مبلغی به عنوان سود سپرده دریافت میکنید. بهره بانکی به عنوان سرمایهگذاری بدون ریسک در نظرگرفته میشود. مهمترین ویژگی این سرمایهگذاری سودآوری، تضمینی و قطعی بودن آن است اما؛ چندماهی است که میزان سود بانکها کاهش یافته و مردم سعی میکنند تا نقدینگی خود را از بازار مالی خارج کنند. در بانکها دو نوع سپرده سرمایهگذاری بیشتر دیده میشود یک سرمایهگذاری کوتاهمدت که به صورت کوتاهمدت است و یک نوع سرمایهگذاری ارزان محسوب میشود و سرمایهگذاری بلندمدت که به صورت بلندمدت است و شما هر زمان به هر میزان میتوانید از حساب خود برداشت کنید. اغلب سپرده گذاری بلند بیش از دو الی سه سال است و میزان سود آن بیش از سپرده کوتاهمدت است.
سرمایهگذاری بعدی، سرمایهگذاری در بازار مسکن است. در کشور ما با توجه به عوامل فرهنگی و اقتصادی، به مسکن و مستغلات در سرمایهگذاری اهمیت بسیاری داده میشود. مسکن به عنوان یک کالای سرمایهای میتواند در درجه اول باعث حفظ سپس باعث افزایش ارزش سرمایه شود. بسیاری از مردم بهترین روشهای سرمایهگذاری در ایران را خرید مسکن میدانند. چراکه مسکن هم کالایی مصرفی است و هم به مرور زمان قیمت آن افزایش پیدا میکند. این سرمایهگذاری مزیتهایی دارد مثل؛ اطمینان از ثبات سرمایه، ریسک نسبتا پایین برای حفظ سرمایه، سرمایهگذاری در بلندمدت، قابلیت استفاده برای درآمدزایی، قابلیت نقدشوندگی است. سرمایهگذاری در بازار به عنوان گزینههای بعدی مطرح میشود. شاید یکی از اصلی ترین گزینههای سرمایهگذاری بازار ارز باشد که به دلیل نوسانات قیمتی زیاد این بازار، بازار مطلوبی به نظر برسد اما باید توجه کرد که کار کردن در این بازار دارای ریسک زیاد است و از شفافیت معاملات برخوردار نیست و در اصل یک نوع فعالیت در یک بازار سیاه است. هرچند خرید و فروش ارز یکی از پر سودترین روشهای سرمایهگذاری در ایران محسوب میشود اما؛ نمیتوان به عنوان سرمایهگذاری بلندمدت شمرد.
سرمایهگذاری در طلا و سکه نیز این روزها از استقبال زیادی برخودار است. یکی از مزیتهای سرمایهگذاری در طلا، نبود محدودیت زمانی است و در هر زمان میتوان اقدام به خرید و یا فروش کرد. انتخاب روش سرمایهگذاری در طلا بسیار حساس است. صندوقهای طلا با قوانین مشخص و منعطف خود امکان سرمایهگذاری را سادهتر میکنند. یکی از جذابترین انواع صندوق سرمایهگذاری، نوع طلایی آن (همانند صندوق پشتوانه طلای لوتوس، صندوق سرمایهگذاری زرافشان امید ایرانیان، و صندوق سرمایهگذاری در اوراق بهادار مبتنی بر سکه طلای مفید) است. در واقع بدون درگیر شدن برای خرید طلا، از طلای ساخته شده گرفته تا انواع سکه، به صورت دقیق روی آنها سرمایهگذاری میکنید. همچنین سرمایهگذاری در بازار ارزهای دیجیتال بیشترین بازده را در طول 10 سال گذشته داشته و ارزش پول افراد به 42 برابر سطح اولیه آن رسیده است. بعد از آن بازار سرمایه پربازدهترین بازار مالی طی این مدت بوده و ارزش پول افراد به 27 برابر سطح اولیه آن دست یافته است.
طی سال 98 شاخص کل با ثبت بازدهی 187درصدی با اختلاف، بازار سکه با بازدهی 31 درصدی، دلار با بازدهی 22 درصدی و مسکن با بازدهی23 درصدی و طلا با بازدهی 40.5 درصدی را پشت سر گذاشته است. همچنین طبق گزارش مرکز آمار تورم سالیانه در سال مذکور 34.8 درصد گزارش شده و این نشان میدهد سرمایهگذاری در بازارهای مسکن، دلار و سکه در سال قبل همانند نرخ بهره بانکی در سالیان اخیر، دیگر پاسخگوی حداقلیترین کاربرد یک فرصت سرمایهگذاری، یعنی پوشش تورم نیز نبودهاند اما؛ سال جاری یعنی سال 99 میزان بازدهی شاخص کل بورس به 300 درصد رسید و در این بین میزان بازدهی بانکها کاهش یافت ولی با افزایش تحریمها میزان بازدهی بازار ارزی افزایش یافت اما؛ به پای بورس نرسید. میتوان گفت بورس بهترین بازدهی را برای سرمایهگذاری دارد با اینکه این روزها ارز و سکه و طلا سود خوبی دارد ولی سرمایهگذاری در این بازارها به صورت موقت است و برای بلندمدت هیچ گونه توجیهی ندارد.
معیارهای سرمایه گذاری در بیت کوین در سال ۲۰۲۱
آیا تفاوت ساده میان سرمایهگذاران موفق ارزهای دیجیتال و کسانی را که در سال ۲۰۲۱ سرمایهگذاری نمیکنند، میدانید؟ موفقها شروع کردهاند. اما با چه میزان سرمایه شروع کردهاند؟ حتماً شما هم برایتان این سؤال پیش آمده که میزان سرمایه گذاری در بیت کوین باید چقدر باشد؟
میزان سرمایه گذاری در بیت کوین چقدر باید باشد؟
زمانی که برای اولین بار در بیت کوین و ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری میکنید، سؤالات زیادی برایتان مطرح میشود:
- آیا بیت کوین سرمایهگذاری خوبی است؟
- بهترین روش خرید بیت کوین چیست؟
- استراتژی جامع سرمایهگذاری در بیت کوین چیست؟
- چه مقدار برای سرمایهگذاری در بیت کوین مناسب است؟
این سؤالات میتواند شما را چنان گیج کند که مانع از شروع کارتان شود. اما نگران نباشید. ما در اینجا به این سؤالات پاسخ خواهیم داد و در مورد میزان سرمایه گذاری در بیت کوین به شما کمک کرده و همچنین شما را راهنمایی میکنیم که چگونه کارتان را شروع کنید.
البته این نکته را هم اضافه کنیم که در اینجا بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال را یک نوع دارایی در نظر خواهیم گرفت، زیرا کل داراییهای دیجیتال ارزشمند هستند، نه فقط بیت کوین.
مبانی سرمایهگذاری
پیش از شروع، باید قوانین و مفاهیم اساسی سرمایهگذاری را به شما یادآوری کنیم. این قوانین برای هر فرد و هر ابزار سرمایهگذاری صادق است.
افراد ثروتمند پول خود را برای کسب درآمد غیرفعال سرمایهگذاری میکنند. شما میتوانید تمام زندگی خود را برای کسب درآمد فعال کار کنید، اما تنها ثروتی که با گذشت زمان دوام دارد از درآمد غیرفعال شما حاصل میشود. هر زمان که درآمد غیرفعال شما بیش از هزینههای شما باشد، میتوانید هر زمان که بخواهید کار کردن را متوقف کنید و همچنان درآمد کسب کنید، حتی اگر بیمار شوید یا تصمیم بگیرید به دور دنیا سفر کنید. افراد باهوش معمولاً بیش از ۵۰٪ از سرمایه خود را به سرمایهگذاری در داراییهای مختلف اختصاص میدهند.
بیش از توان مالی خود برای از دست دادن، سرمایهگذاری نکنید. برای سرمایهگذاری وام نگیرید، مگر اینکه یک سرمایهگذاری بسیار مطمئن باشد که از سود خود، هزینههای خود را پرداخت کند. در مورد ارزهای دیجیتال اینطور نیست. بنابراین برای سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال، پول قرض نکرده و بیش از توان خود برای از دست دادن، سرمایهگذاری نکنید.
اکنون به توصیههای مربوط به ارزهای دیجیتال و به ویژه ۵ معیاری که باید در هنگام تصمیمگیری در مورد میزان سرمایهگذاری در بیت کوین در نظر بگیرید، میپردازیم.
معیار اول: ریسکپذیری
بازار ارزهای دیجیتال بسیار بیثبات است. البته، ما به آینده رمز ارزها اعتقاد داریم. اما در نهایت، آینده بیت کوین فاکتورهای سرمایهگذاری و سایر ارزهای دیجیتال قابل پیشبینی نیست.
بنابراین، وقتی به میزان سرمایه گذاری در بیت کوین فکر میکنید، به مبلغی فکر کنید که از دست دادن آن برایتان راحت باشد.
دیو هیتز (Dave Hitz) بنیانگذار NetApp میگوید:
بسیاری از مردم در بررسی ریسک از خود میپرسند احتمال موفقیت من چقدر است؟ یک راه متفاوت برای بررسی ریسک این است که از خود بپرسیم بدترین اتفاق در صورت شکست چه خواهد بود؟
به این فکر کنید که چقدر میخواهید سرمایهگذاری کنید. این مقدار را مشخص کرده و خودتان را در آینده تصور کنید:
- آیا با از دست دادن کل سرمایه خود مشکلی ندارید؟
- آیا به دلیل اینکه تصمیم به سرمایهگذاری گرفتید، خودتان را سخت قضاوت خواهید کرد؟ آیا خواب و خوراک نداشته یا حتی به خودکشی فکر خواهید کرد؟
اگر پاسخ هر یک از این سؤالات حتی «شاید بله» است، باید مقدار مبلغی را که در ذهن داشتید کاهش داده و دوباره همان سؤالات را از خودتان بپرسید. اگر از پاسخ خود مطمئن نیستید، از دوستان و خانواده خود کمک بخواهید.
سرمایهگذارانی که بیش از حد پول سرمایهگذاری میکنند وسوسه میشوند که در هنگام ضرر به فروش از روی ترس و وحشت (panic sell) روی بیاورند. فروش با ضرر گاهی میتواند تصمیم درستی باشد، اما تنها درصورتی که یک تصمیم منطقی باشد، نه احساسی.
مبلغی را که سرمایهگذاری میکنید در سطحی نگه دارید که بر قضاوت شما تأثیری نگذارد.
معیار دوم: تحمل سود
اگرچه در ابتدا توصیه احمقانهای به نظر میرسد، اما به آن فکر کنید: اگر مبلغی را سرمایهگذاری کنید که با از دست دادن آن به شدت ناراحت میشوید، اگر همین مبلغ ۲۰ برابر شود، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
این اتفاق برای بسیاری از سرمایهگذاران در اواخر سال ۲۰۱۷ زمانی رخ داد که بازار ارزهای دیجیتال رونق داشت. آنها ظاهراً میلیونر شدند، زیرا تصمیمی (ضعیف) برای سرمایهگذاری پسانداز زندگی خود گرفته بودند.
فکر میکنید آنها پوزیشنهای خود را فروختند و سود خود را گرفتند؟ نه. از آنجایی که بیش از حد حریص بودند و به جای اینکه در مورد سرمایهگذاری خود منطقی باشند، اکثر آنها در دوران سقوط بازار ۲۰۱۸ به همان جایی که بودند بازگشتند.
در نهایت تنها سرمایهگذارانی با تفکر منطقی از بیت کوین و ارزهای دیجیتال سود میبرند.
بنابراین، یک بار دیگر به مبلغی که قصد سرمایهگذاری دارید فکر کنید. اگر ارزش اولیه آن در یک سال ۲۰ برابر شود، چگونه رفتار خواهید کرد؟
آیا آپارتمان بزرگتری اجاره خواهید کرد؟ خودروی بهتری میخرید؟
آیا عاشق ارزهای دیجیتال خود خواهید شد و آنها را تا زمان مرگ نگه میدارید؟
باز هم تأکید میکنیم، مبلغی را سرمایهگذاری کنید که از دست دادن یا چندین برابر شدن آن روی احساسات شما تأثیر زیادی نداشته باشد. این کار سرمایهگذاری محکمی را برای شما رقم خواهد زد که با سقوط بازار، پول کمتری از دست خواهید داد و در صورت صعود، سود بیشتری خواهید داشت.
معیار سوم: زمانبندی
مطمئناً در مورد ارزهای دیجیتال هنگام رونق قیمت بیت کوین بیشتر شنیدهاید تا زمان کاهش یا تثبیت قیمتها. دلیلش این است که مردم و رسانهها به طور یکسان طبیعتاً تمایل دارند به دنبال ترندها باشند.
اما آیا میدانید بازار ارزهای دیجیتال از چرخههای مکرر ساخته شده است؟ این چرخههای بازار اغلب ۱ تا ۲ سال طول میکشند. قیمتها به سرعت افزایش مییابند و حباب ایجاد میشود، حبابهای بزرگ. سپس، این حبابها به شدت منفجر میشوند.
به همین دلیل زمانبندی در ارزهای دیجیتال بسیار مهم است. این موضوع میتواند مسیر شما و نوع نگاه شما را کاملاً تغییر دهد.
در نتیجه، هنگام تصمیمگیری درباره میزان سرمایه گذاری در بیت کوین، به جایی که اکنون در این چرخههای بازار قرار داریم، دقت کنید.
زمان ورود به بازار و در نظر گرفتن چرخه بازار در میزان سرمایه گذاری در بیت کوین بسیار مهم است
برای آگاهی از این اطلاعات، نمودار بازار جهانی کوین مارکت کپ (CoinMarketCap) را باز کنید. دقیقاً آن را بررسی کرده، نمودار را بزرگ و کوچک کنید و در آخر، به سؤالات زیر پاسخ دهید:
- آیا به اوج قیمت بازار نزدیک هستیم؟
- چه مدت از تجربه فاکتورهای سرمایهگذاری بازار گاوی میگذرد؟
هرچه از نظر قیمت و زمان به بالاترین قیمت بازار نزدیکتر باشیم، با حداقل مبلغ میتوانید سرمایهگذاری کنید. از طرف دیگر، اگر به فرض قیمت فعلی بیت کوین ۵۰۰۰ دلار است و بالاترین قیمت آن مربوط به دو سال پیش و ۲۰ هزار دلار بوده، در حال حاضر زمان مناسبی برای سرمایهگذاری در بیت کوین است.
اشتباه برداشت نکنید: حتی اگر در میانه موج افزایشی قیمت قرار داشته باشیم، سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال در حال حاضر ایده بدی نیست، زیرا شروع کار شماست. زمانبندی فقط باید رویکرد ورود شما را تغییر دهد و باعث شود مبلغی را که در ابتدا در ذهن داشتید کم یا زیاد کنید.
معیار چهارم: تغییر عقیده
هرگز دیده نشده که هیچ سرمایهگذار ارزهای دیجیتالی بگوید «من X دلار در ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری میکنم» و به گفتههای خود پایبند باشد. افراد ذاتاً عقیده خود را تغییر میدهند، به ویژه وقتی با یک بازار همیشه در حال تحول روبرو هستند، بیشتر نظرشان را عوض میکنند.
بنابراین، قبل از اینکه تصمیم نهایی را در مورد میزان سرمایهگذاری در بیت کوین بگیرید، برای تغییر عقیده در آینده کمی جا بگذارید. سادهترین راه برای این کار تقسیم مبلغ سرمایهگذاری در طول زمان است. مبلغی را که در ذهن دارید تعیین کرده و آن را ظرف ۳، ۶ یا ۱۲ ماه آینده سرمایهگذاری کنید.
سرمایهگذاری تدریجی به شما این امکان را میدهد که قبل از سرمایهگذاری مبالغ مهم در بازار ارزهای دیجیتال، خودتان را بهتر بشناسید. که طبیعتاً منجر به تصمیمگیری بهتری خواهد شد.
هنگام تهیه استراتژی میزان سرمایهگذاری در بیت کوین حتی میتوانید چرخههای بازار (معیار شماره ۳) را در نظر بگیرید.
فرض کنیم شما می خواهید ۱۲۰۰۰ دلار در ۱۲ ماه آینده سرمایهگذاری کنید. اما بازار در حال حاضر به بالاترین قیمت خود رسیده است. به جای سرمایهگذاری ۱۰۰۰ دلار در هر ماه، میتوانید با ۴۰۰ دلار در هر ماه شروع کرده و برای جبران خسارت هنگام کاهش قیمتها، سرمایهگذاری بیشتری انجام دهید.
معیار پنجم: تنوعبخشی
ارزهای دیجیتال با بازارهای عادی مانند امور مالی، طلا و املاک و مستغلات همبستگی ندارند.
آیا میدانید این به چه معناست؟ به عنوان مثال، طلا یک کلاس دارایی همبسته است. هنگامی که سهام سقوط میکند، قیمت طلا افزایش مییابد و بالعکس، یعنی آنها با هم همبستگی منفی دارند. اما بیت کوین و ارزهای دیجیتال غیرهمبسته هستند. آنها به خودی خود و بدون ارتباط با سهام، اوراق قرضه و غیره حرکت میکنند. تا حدودی به همین دلیل است که بیت کوین سرمایهگذاری خوبی به شمار میرود.
مثل معروف تنوع بخشی: همه تخم مرغ ها را در یک سبد قرار ندهید
از طرف دیگر، ارزهای دیجیتال بسیار بیثبات هستند، به این معنی که شما باید داراییهای مختلفی را در سبد سهام خود بگنجانید تا ریسک سرمایهگذاری خود را کاهش دهید.
تنوعبخشی تکنیکی است که هر سرمایه گذار بالغ از آن برای کاهش اهمیت شانس استفاده میکند. این بدان معناست که شما نه تنها در ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری خواهید کرد، بلکه سرمایه خود را به ابزارهای مختلف سرمایهگذاری مانند املاک و مستغلات، سهام و طلا اختصاص خواهید داد.
همچنین، شما میتوانید مقداری از پول خود را در بانک بگذارید تا نرخ سود کمی عایدتان شود. این کار از نظر نرخ سود تصمیم بدی است، اما باعث میشود سبد سهام شما ایمن شود.
در کل، همه تخم مرغهای خود را در سبد ارزهای دیجیتال قرار ندهید. این کار مانند شرطبندی است. شما برنده میشوید، برنده میشوید و باز هم برنده خواهید شد، اما وقتی میبازید، همه چیز را از دست میدهید.
بهترین سایتها برای خرید بیت کوین کدامند؟
صدها وب سایت وجود دارد که میتوانید از طریق آنها در بیت کوین سرمایهگذاری کنید.
همه آنها مزایا و معایب خود را دارند و در نهایت، شما باید بر اساس اولویتهای خودتان چند مورد را انتخاب کنید.
بیشتر از همه، توصیه میکنیم چند صرافی مختلف را امتحان کنید زیرا ثابت شده که افراد سلیقههای مختلفی در مورد سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال دارند.
در هر صورت، اگر قبلاً از هیچ صرافی استفاده نکردید ما به شما صرافی کوین نیک را پیشنهاد میکنیم.
حداقل بیت کوین مورد نیاز برای خرید چقدر است؟
برای شروع سرمایهگذاری در بیت کوین حداقلها متفاوت است. حداقل مقدار، توسط پلتفرمی تعیین میشود که شما بیت کوین خود را از آن خریداری خواهید کرد. به عنوان مثال، صرافی کوین بیس به کاربران خود اجازه میدهد تا حداقل با ۲ دلار بیت کوین خریداری کنند.
از طرف دیگر، میزان سرمایه گذاری در بیت کوین با این مقدار کم را توصیه نمیکنیم زیرا پلتفرمهای صرافی برای خرید، فروش و انتقال ارزهای دیجیتال کارمزد میگیرند. اگر مبلغ سرمایهگذاری به اندازه کافی قابل توجه نباشد، این کارمزدها سریعاً سرمایه شما را تمام میکنند.
در مجموع، توصیه میکنیم با حداقل ۵۰ دلار سرمایهگذاری کنید، اگر چه میتوانید با مقادیر کمتری هم این کار را انجام دهید.
هنوز هم نگرانید اشتباه تصمیم بگیرید؟
اگر تصمیم بزرگ را حذف کرده و آن را به تصمیم کوچکتری تبدیل کنید، جای نگرانی نیست. اگر میخواهید برای اولین بار در بیت کوین سرمایهگذاری کنید، این توصیه را دنبال کنید:
امروز اقدام کنید. حتی ۱۰ دلار در هر صرافی یا کارگزاری پیشنهادی ارز دیجیتال سرمایهگذاری کنید. به این ترتیب شروع خواهید کرد و درک بهتری از یک سرمایهگذار ارزهای دیجیتال خواهید داشت.
بودجهای را که در ذهن داشتید تقسیم کنید و در یک دوره زمانی سرمایهگذاری کنید. ۱ ماه، ۳ ماه، ۱۲ ماه، تصمیم با شماست. اما با این کار از انجام اشتباهات پرهزینه جلوگیری کرده و در پولتان صرفهجویی خواهید کرد.
به یاد داشته باشید که در آینده میتوانید تصمیم خود را دوباره ارزیابی کنید.
چقدر باید در بیت کوین سرمایهگذاری کنید؟
نظر ما حدود ۵ تا ۳۰ درصد سرمایه شماست. در مورد میزان سرمایه گذاری در بیت کوین ۵٪ بسیار ایمن و ۳۰٪ بسیار خطرناک است.
اگر از دست دادن پول برایتان چندان اهمیتی ندارد، میتوانید بین ۱۵ تا ۵۰ درصد را انتخاب کنید. اما ما به کسی توصیه نمیکنیم ۵۰٪ یا بیشتر سرمایهگذاری کند.
در نهایت، تصمیم با خود شماست. و اگرچه این تصمیم به فاکتورهای بازار بستگی دارد، اما به عوامل شخصی مانند تحمل ریسک و مقدار پولی که میتوانید از دست بدهید نیز وابسته است.
نظر شما در مورد میزان سرمایه گذاری در بیت کوین چیست؟ آیا تاکنون در این زمینه تجربهای داشتهاید؟ شما میتوانید تجربیات و اطلاعات خود را در وب سایت و شبکههای اجتماعی کوین نیک با ما و دوستانتان به اشتراک بگذارید.
بررسی ۹ فاکتور مهم در انتخاب رمز ارز مناسب برای سرمایه گذاری!
بررسی ۹ فاکتور مهم در انتخاب رمز ارز مناسب برای سرمایه گذاری!
راهنمای مطالعه
همواره با رشد صنعت کریپتوکارنسی، فرصت و بستر مناسب برای سرمایه گذاری در این حوزه نیز رشد می کند. اما هنگام ورود به این حوزه برای سرمایه گذاری، باید تفاوت های آن را با دیگر بازارها در نظر گرفت و به علت همین تفاوت ها، روش های ورود و عواملی که برای انتخاب یک ارز دیجیتال مناسب وجود دارد، متفاوت است.
جنس رمز ارز با سهام و بورس متفاوت است و بعضی از بزرگان بازار، رمز ارز را مانند طلا می دانند. البته بین طلا و رمز ارز نیز تفاوت های چشمگیری وجود دارد. طلا فقط ذاتا ارزشمند است اما منطقی که باعث ارزشمند شدن رمز ارز می شود، کاربرد و عملکرد آن می باشد.
این روزها رمز ارزهای زیادی در بازار وجود دارند که هر یک نیز با هدف و کاربرد خاصی ارائه شدند. برخی از آن ها با عملکرد خوب خود همه را حیرت زده کرده و برخی دیگر نیز با شکست مواجه شده و فراموش شدند. نکته ی مهم در این بازار، نوسانی بودن آن است.
همانطور که یک انتخاب درست می تواند دارایی سرمایه گذار را در مدت معینی چند برابر کند، انتخاب نادرست نیز می تواند به از دست رفتن سرمایه منجر شود. بنابراین انتخاب درست برای ورود به این حوزه، یک شرط کلیدی و حیاطی است. در ادامه به 9 نکته ی کلیدی برای انتخاب یک رمز ارز مناسب برای سرمایه گذاری اشاره می کنیم.
۱) کاربرد. آیا رمز ارز مورد نظر کاربرد خاصی دارد؟
از فاکتورهای سرمایهگذاری آنجایی که نمی توان از شاخص های موجود در بازارهای مالی بورس و سهام برای بازار رمز ارز استفاده کرد، بنابراین خالی از لطف نیست که کاربرد آن را برای انتخاب به عنوان یک دارایی در نظر بگیریم. همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، هدف و کاربرد رمز ارز است که به آن ارزش می بخشد.
آیا واقعا کاربردی دارد و نیاز به آن احساس می شود؟ آیا این رمز ارز یا شرکتی که پشت توسعه این رمز ارز است مشکلی را حل می کند یا بهبود می بخشد؟ چقدر این رمز ارز می تواند عملکرد مناسبی داشته باشد؟ این ها سوالاتی است که جواب آن ها می تواند دید خوبی در مورد کاربرد و هدف رمز ارز به سرمایه گذار بدهد.
به عنوان نمونه می توان از اتریوم (Ethereum) به عنوان یک رمز ارز با کاربرد مناسب اشاره کرد. جدا از بحث مباحث مالی و تراکنش هایی که به وسیله رمز ارز اتریوم انجام می شود، شبکه اتریوم یک بستر بسیار مناسب برای قراردادهای هوشمند آماده کرده است. همچنین شبکه اتریوم به توسعه دهندگان، توانایی توسعه قرارداد هوشمند مورد نظر خود را می دهد.
۲) ماموریت. رمز ارز مورد نظر به کجا می خواهد برسد؟
برای درک هدف و ماموریت یک رمز ارز، بهترین منبع نقشه راه و اساس نامه (Whitepaper) آن می باشد. اساس نامه ها معمولا در وب سایت های رسمی رمز ارز یافت می شود. در این اساس نامه ها، هدف از ارائه رمز ارز و افراد توسعه دهنده آن به طور کامل و شفاف مشخص است. در اساس نامه مفاهیم فنی و تخصصی نیز یافت می شود. اگر اساس نامه یک رمز ارز فقط به نکات تبلیغاتی که هدفش جذب مخاطب است اشاره داشت، باید به آن شک کرد!!
۳) رقبا. رمز ارز مورد نظر چگونه در مقابل رقبای خود مقاومت می کند؟
در نظر گرفتن جایگاه یک رمز ارز در مقابل رقبا یک فاکتور کلیدی برای انتخاب می باشد. اکثر اوقات اول بودن در نوآوری به دلیل کسب سهم زیادی از بازار می تواند منجر به موفقیت بیشتر شود. در واقع مزیت رقابتی اصلی بیت کوین نیز اولین بودن آن است. هرچند هر رمز ارزی که ارئه می شود معمولا نقاط ضعف های قبلی را پوشش داده و به هدف ارائه عملکرد بهتر وارد بازار می شود. به طور مثال رمز ارز ایی او اس (EOS) به عنوان یک رقیب اصلی اتریوم به شمار می آید زیرا بحث مقیاس پذیری اتریوم را هدف قرار داده و روی این موضوع مانور می دهد.
۴) گروه توسعه دهنده. چه کسانی پشت پرده یک رمز ارز قرار دارند؟
گروه توسعه دهنده و افرادی که در توسعه و پیشبرد اهداف یک رمز ارز نقش دارند نیز یک عامل بسیار کلیدی است. پیشنیه این افراد چیست و پروژه های آن ها چقدر موفق بوده و چقدر شکست خورده؟ این افراد چه جایگاهی در این صنعت دارند و چه چشم اندازی دارند؟ کسب اطلاعات در مورد این سوال ها می تواند کمک شایانی در انتخاب داشته باشد.
۵) سهم توسعه دهندگان
دانستن این موضوع که خود گروه توسعه دهنده چه میزان از رمز ارز مورد نظر را دارد، نکته ی مهمی در انتخاب است. در واقع این موضوع که خود سهام داران اصلی چه زمانی می خرند و می فروشند می تواند اطلاعات مفیدی در رابطه به جریان و روند پیش روی رمز ارز در اختیار سرمایه گذار قرار دهد. به طور مثال کریس لارسن (Chris Larsen) مدیر اجرایی و موسس شرکت ریپل (Ripple)، 5.19 میلیارد از توکن ریپل (XRP) را در اختیار دارد. بسیاری از تحلیل گران بر این باورند که وقتی خود شخص لارسن اقدام به فروش توکن های خود نمی کند پس قطعا ریپل به ارزش واقعی خود نرسیده و قیمت آن بالاتر خواهد رفت.
۶) حجم بازار (Market Cap)
در انتخاب یک رمز ارز باید میزان حجم بازار آن را در نظر گرفت. اگرچه حجم بازار فقط یک عدد است اما در پشت این عدد مفهوم جریان مالی و نقدینگی آن رمز ارز وجود دارد. در دنیای اقتصاد جریان مالی بیشتر خود باعث افزایش جریان مالی می شود. در واقع خرید و فروش بالا باعث ترغیب دیگر افراد برای ورود به بازار رمز ارز مورد نظر و خرید و فروش بیشتر می شود.
۷) عرضه و تقاضا
قانون عرضه و تقاضا همواره یکی از قوانین بنیادی و اولیه در اقتصاد به شمار می آید. در زمان انتخاب یک رمز ارز باید به هر دوی آن ها توجه کرد. اگر یک رمز ارز عرضه ی محدود داشته باشد، به دلیل افزایش تقاضا در طول زمان به ارزش آن افزوده می شود اما اگر عرضه نا محدود باشد و در برهه های زمانی متفاوت به بازار تزریق شود، باعث کاهش قیمت و ارزش خواهد شد. اگر یک رمز ارز دیگر شرایط مورد نظر را داشته باشد، قطعا محدود بودن آن باعث می شود که روز به روز به ارزش آن افزوده شود.
بیت کوین (Bitcoin) یک نمونه بارز از رمز ارز با عرضه محدود است. عرضه ی بیت کوین کنترل می شود و ماینرها وظیفه استخراج آن را دارند. در چهار سال اول 50 بیت کوین در هر بلوک توزیع شده بود که بعد از فرآیند هاوینگ به 25 بیت کوین کاهش یافت. این روند تا سال 2140 ادامه خواهد داشت تا جایی که دیگر بیت کوینی برای عرضه وجود نخواهد داشت.
۸) قیمت در مقابل ارزش
در نهایت در هر سرمایه گذاری در نظر گرفتن قیمت در مقابل ارزش واقعی یک عامل اصلی به شمار می آید. قیمت پایین یک رمز ارز نشان دهنده ی زمان مناسب برای ورود به سرمایه گذاری نیست.
در بازارهای مالی، یک سهام ارزان قیمت نشان دهنده کم ارزش بودن شرکت آن سهام است که نتوانسته سوددهی خوبی داشته باشد و به اهداف خود برسد. اما در حوزه رمز ارز ما پارامتر سود شرکت نداریم که به آن توجه کنیم. پس باید یک شاخص دیگر را در نظر بگیریم.
به طور مثال یک ایده برای در نظر گرفتن ارزش بیت کوین میزان تراکنش های آن است. تعداد تراکنش های بالای بیت کوین نشان از ارزشمند بودن این رمز ارز و پرکاربرد بودن آن است. اگر قیمت بالاتر برود نشان دهنده آن است که افراد بیشتری گرایش به بیت کوین پیدا کرده و در حال استفاده از آن می باشند. با توجه به هدف و کاربرد رمز ارز می توان یک شاخص مناسب برای ارزش گذاری آن دست یافت.
۹) همه ی تخم مرغ های خود را در یک سبد نگذارید
علاوه بر کسب اطلاعات برای بهترین تصمیم گیری و انتخاب رمز ارز، باید تا جایی که می شود ریسک کار را کم کرد. بهترین روش برای حداقل کردن ریسک، توزیع کردن سرمایه و دارایی خود بین چندین رمز ارز و عدم تمرکز بر روی یک رمز ارز خاص است. البته این روش شاید سود کمتری به همراه داشته باشد اما ریسک کار را کمتر خواهد کرد.
در نهایت تصمیم گیری نهایی با سرمایه گذار است. بنابراین مطالعه، کسب اطلاعات، عدم شتاب زدگی و احساسی عمل کردن در بازار رمز ارز و در نظر گرفتن موارد اشاره شده می تواند در ورود به بازار رمز ارز کمک شایانی کند.
معظمی:ظرفیت بالای تولید نفت یک فاکتور امنیت ملی است
به گزارش نفت ما ، ایران در یک قدمی رفع تحریمها قرار گرفته است، تحریمهایی که با هدف قرار دادن صنعت نفت در سالهای اخیر آسیبهای فراوانی به اقتصاد کشور وارد کرده؛ چراکه تحریمها علاوه بر محدود کردن ورود سرمایه و تکنولوژی به صنعت نفت ایران، بزرگترین تاثیر خود را بر میزان صادرات نفت و درآمدهای نفتی کشور گذاشته است. در حال حاضر توافق بین ایران و غرب انجام شده است و براساس آن از چند روز آینده شاهد اجرایی شدن برجام و رفع تحریمهای غرب خواهیم بود. دکتر منصور معظمی، رئیس کمیسیون انرژی اتاق تهران بر این باور است که مهمترین اولویت ایران در پساتحریم افزایش صادرات و تولید نفت است، به اعتقاد وی بازپسگیری بازارهای نفت ایران یکی از بزرگترین چالشهای پیشروی کشور است که تنها با عزمی ملی در راستای بهبود روابط بینالمللی و کار کارشناسی market research ایران میتواند به مشتریان جدید دست یابد و از این چالش عبور کند. معظمی همچنین درخصوص زمان بازگشت سرمایهگذاران به صنعت نفت ایران معتقد است که همهچیز به رفع تحریمها بستگی دارد و تا مسائل برجام حل نشود هیچ شرکتی به کشور وارد نمیشود و حتی درصورت اجرایی شدن برجام نیز مدتی طول میکشد تا شرکتهای خارجی وارد ایران شوند. به گفته وی شرکتهای خارجی در حال حاضر فرصتهای سرمایهگذاری در صنعت نفت ایران را بررسی میکنند و همچنین حضور کنونی این تعداد شرکتهای خارجی به معنای سرمایهگذاری همه آنها نیست چراکه برخی از آنها به ایران تنها بهعنوان بازار فروش نگاه میکنند، بنابراین باید دقت شود هر شرکتی که به ایران میآید باید با خود دو مقوله سرمایه و تکنولوژی را به کشور وارد کند. به گفته وی اگر این شرکتها به ایران تنها به منزله بازار فروش نگاه کنند، خطای استراتژیکی انجام دادهاند. جناب دکتر اگر اجازه دهید از نقطه آغازین تحریمها شروع کنیم. تحریمها از ابتدا چه مکانیسمی داشتند و چه تاثیری بر صنعت نفت ایران گذاشتند؟ تاریخ شروع تحریمها به سالهای بسیار قبل بازمیگردد و از ابتدا آمریکاییها به درستی فهمیدند اعمال تحریم بر صنعت نفت ایران بیشترین تاثیر را بر کشور خواهد داشت. آمریکا تا پیش از سال 1391 دو موضوع را در صنعت نفت مورد توجه قرارداد، محدودکردن سرمایهگذاری و ورود تکنولوژی که هر دو آنها از مهمترین شاخصهای توسعه صنعت نفت هستند. بهطور مثال میتوان به قانون داماتو اشاره داشت که سرمایهگذاری در صنعت نفت ایران را محدود به سالانه 20 میلیون دلار کرد. البته به نظر من آمریکاییها شناخت منطقی و درستی نسبت به ساختارهای ایران نداشتند، چراکه برخلاف آنچه آنان گمان میکردند تحریمها نتوانست صنعت نفت ایران را از پا درآورد. رشد بخشهای مختلف صنعت نفت و گاز ایران در این سالها چگونه بود؟ در پتروشیمی چه از لحاظ تولید و چه ظرفیت تولید پیشرفت خوبی داشتهایم اما متاسفانه این توسعه تنها کمی بوده است و از لحاظ تکنولوژی پیشرفت چندانی نکردهایم. در صنعت گاز چون مساله سادهتر بود و متقاضی بیشتری نیز داشت، پیشرفت بیشتری داشتهایم، بهطوریکه تا 2 یا 3 سال آینده همه کشور از گاز طبیعی استفاده میکنند. البته این مساله مزایا و معایب خود را دارد، به اعتقاد من نباید همه سبد مصرفی انرژی کشور را گاز قرار دهیم چراکه ما را آسیبپذیر میکند. در نفت نیز در مقطع کوتاهی حتی به صادرات 6 میلیون بشکه در روز نیز رسیدیم که نشان از ظرفیت تولید بالای ایران در آن سالها دارد اما متاسفانه ظرفیت تولید کاهش پیدا کرد چراکه تحریمهای غرب دو فاکتور موثر در آن را همان سرمایهگذاری و ورود تکنولوژی به کشور بود ، محدود کرد. همچنین صنعت نفت ما از لحاظ سختافزاری بزرگ شده و بدنه بسیار بزرگی پیدا کرده اما از لحاظ نرمافزاری ضعیف مانده است. باید توجه داشت که در حال حاضر بسیاری از مشکلات صنعت نفت مربوط به تحریم نیست، بهطور مثال چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن به پیشرفت تکنولوژیکی توجهی نمیشد و آنطور که باید دارای دانش تکنولوژیک نیستیم، چراکه در این زمینه هیچگاه سرمایهگذاری نکردهایم. بعد از سال 1390 تحریمهای صنعت نفت به چه شکل بود؟ علاوهبر منع ورود سرمایه و تکنولوژی، بازارهای خود را از دست دادیم. قبل از سال 90 هم به اروپا و هم آسیا نفت صادر میکردیم اما در قالب تحریمها برای کشورهای مختلف سقف خرید نفت از ایران گذاشته شد. این در حالی است که آن کشورها نه علاقه داشتند و نه کار راحتی بود که خرید نفت از ایران را محدود کنند؛ به همین دلیل نیز تحریمها را هر 6 ماه یکبار تمدید میکردند تا پالایشگاهها با نفتهای جدیدی که جایگزین نفت ایران میشد، سازگار شوند. علاوه بر این، مشتریان نفت ایران به عملکرد شرکت ملی نفت ایران اعتماد داشتند چراکه شرکت ملی نفت از لحاظ استانداردهای بازرگانی و انجام تعهدات شرکت قابلقبولی است و ایجاد اعتماد در مشتری یکی از شاخصهای مهم موفقیت یک بنگاه تجاری است. آمریکا چه تهدیدهایی کرده بود که کشورهای خریدار نفت ایران مجبور به کاهش واردات خود شدند؟ شرکتهای خریدار نفت ایران با آمریکا نیز مبادلات گستردهای داشتند و آمریکا تهدید کرده بود آنها را تحریم و مبادلاتشان را محدود میکند، شرایط بسیار دشواری برای آنها ایجاد میکردند. از طرفی حتی اگر از ما نفت میخریدند نمیتوانستند پول آن را برگردانند. چون سوئیفت بسته شده بود. با بسته شدن سوئیفت جابهجایی پول هزینهبر شد که این خود موجب بالا رفتن قیمت تمام شده نفت ایران میشد و عاملی برای از دست دادن قدرت رقابت ما در بازار نفت شد. اگر ظرفیت تولید ما بالاتر بود آیا ممکن بود روند تحریمها به شکل دیگری باشد؟ اگر ما ظرفیت تولید خیلی بالاتری داشتیم به یقین غرب هم محتاطتر عمل میکرد، چراکه مثلا حذف 10 میلیون بشکه از بازار نفت خیلی سختتر است. تحریمهای بیمهای چه تاثیری بر صنعت نفت داشتند؟ برای اینکه جنسی از ایران خریده یا کالایی به ایران فروخته شود باید آن محموله بیمه میشد. وقتی موسسات خارجی محمولههای ایران را بیمه نمیکردند به این معنا بود که پوشش امنیتی را بر میداشتند و این مساله موجب افزایش ریسک در تجارت با ایران بود. تا قبل از تحریمها کشتیها به خارک میآمدند و از ایران نفت میخریدند، اما با اعمال تحریمهای بیمهای هیچ کشتی حاضر نمیشد ریسک حمل نفت بدون بیمه را به گردن بگیرد و کار به جایی رسید که شرکت ملی نفت مجبور به خرید نفتکش شد. شرکت ملی مجبور شد نفت را حمل کند و به آبهای بینالمللی ببرد. با محدود شدن ایران در بازار نفت چه اتفاقی افتاد؟ در سالهای تحریم بازار ما را عراق و دیگر رقبا گرفتهاند و باز پس گرفتن این بازار به یقین بسیار دشوار است. ما فرصتهای طلایی را از دست دادیم که برای بازپس گرفتن آن مشکلات زیادی پیش روی ما است. آیا ایران میتواند به بازارهای بینالمللی برگردد؟ ما میتوانیم سهم خود را در بازار بیشتر و مشتریان جدید جذب کنیم اما این موضوع اول به عزمی ملی در راستای بهبود روابط بینالمللی و دوم به کار کارشناسی market research نیازمند است، market research یک تخصص و توانمندی است و به این معنا است که شرکت ملی نفت به بازار ورود کند و با شناخت بیشتر بازار و لابیهای بازرگانی و سیاسی بتوان سهم بیشتری از بازار کسب کند؛ شرکت ملی نفت باید خود را به این تخصص مجهز کند. با توجه به رشد اقتصادی که برای سالهای 2016 و 2017 برآورد میشود نمیتوان انتظار داشت تقاضای نفت خیلی بالا برود، بنابراین اگر ما بخواهیم سهم بازار خود را افزایش دهیم باید سهم بازار دیگران را بگیریم. بند 13 اقتصاد مقاومتی نیز به متنوع کردن روشهای فروش اشاره دارد. گفته میشود بر اساس متن برجام رفع تحریمهای ایران منوط به قوانین هر کشور شده است. آیا مذاکره برای رفع تحریمهای نفتی ایران توسط کشورهای آسیایی و اروپایی متفاوت از مذاکرات با آمریکا است؟ رفع تحریمها همگی به آمریکا بستگی دارد. نه تنها کشورهای آسیایی حتی کشورهای اروپایی نیز تحت فشار آمریکا مجبور به تحریم ایران شدند، بنابراین اگر آمریکا تحریمها را لغو کند رفع تحریم توسط دیگر کشورها بسیار ساده خواهد بود. در حال حاضر نیز با رسیدن به توافق برجام و با وجود اینکه هنوز اجرایی نشده است شاهد ورود تعداد زیادی از هیاتهای اروپایی به ایران هستیم که نشان از تمایل آنها به رفع هرچه سریعتر تحریمها دارد. به اعتقاد من اگر اروپاییها از آمریکا نمیترسیدند همین امروز سرمایهگذاری در صنعت نفت ایران را آغاز میکردند. به اعتقاد شما رفت و آمدهای شرکتهای خارجی که بعد از توافق به کشور زیاد شده چه زمانی به عقد قرارداد و سرمایهگذاری در ایران منجر خواهد شد؟ همه چیز به رفع تحریمها بستگی دارد، تا مسائل برجام حل نشود این شرکتها هیچکدام نمیآیند و حتی اگر برجام هم اجرایی شود مدتی طول میکشد تا وارد ایران شوند. در حال حاضر حضور آنها بیشتر جنبه market research دارد یعنی شرایط سرمایهگذاری در ایران را بررسی میکنند و به این معنا نیست که همه آنها میآیند. خارجیها تا پیش از این نگاه سیاسی به ایران داشتند و در حال حاضر بیشتر نگاه اقتصادی دارند، بنابراین با حضور در ایران فرصتهای سرمایهگذاری را میسنجند. از طرفی باید در نظر داشت که بسیاری از آنها به ایران بهعنوان بازاری برای فروش محصولات خود نگاه میکنند اما شرکتهای خارجی باید به این نکته توجه داشته باشند که بازار ایران بازار 20 یا 30 سال پیش نیست. امروز ما در ساخت تجهیزات، فعالیتهای نظارتی (supervision) و کارهای ساختاری و زیربنایی(construction) و. به حدی از بلوغ رسیدهایم؛ بنابراین اگر این شرکتها تنها به ایران به منزله بازار فروش نگاه کنند خطای استراتژیکی انجام دادهاند. شرکتهای خارجی که به ایران میآیند باید حتما 2 چیز را با خود به کشور بیاورند اول سرمایه و دوم تکنولوژی. عدم حضور شرکتهای آمریکایی در ایران آیا سیگنال منفی به دیگر سرمایهگذاران نمیدهد؟ نه. شرکتهای آمریکایی از طرف دولت این کشور اجازه حضور در ایران را ندارند وگرنه بسیار علاقهمند به حضور در ایران هستند. آیا ممکن است شرکتهای آمریکایی نیز به ایران بیایند؟ اگر نیایند فرصت بزرگ سرمایهگذاری در ایران را از دست میدهند. برای اینکه صنعت نفت در مسیر توسعه قرارگیرد به چه میزان سرمایه نیاز دارد؟ برای اینکه بتوانیم تنها وضع موجود صنعت نفت را حفظ کنیم و اندکی نیز توسعه دهیم حداقل به 100 تا 120 میلیارد دلار سرمایه نیاز داریم. اما توسعه صنعت نفت به سرمایهای بسیار بیشتر از این مقدار نیاز دارد. آیا ما پتانسیل جذب این مقدار سرمایه را داریم؟ شرایط منطقه خیلی بحرانی است. شرکتهایی که مخاطب آنها صنعت نفت کشورها است زمانی که به منطقه خاورمیانه نگاه میکنند کشورهایی با عدم ثبات سیاسی، امنیت و اقتدار مرکزی میبینند. اما در ایران شرایط به شکل دیگری است، بنابراین ثبات سیاسی و امنیت یکی از بزرگترین مزایای ایران نسبت به دیگر کشورها است. اما باید در نظر داشت که جذب سرمایه یک هنر است و مدیریت سرمایهگذاری خارجی کار سختی است. فرض کنید همین حالا خارجیها بیایند و برای سرمایهگذاری در ایران صف بکشند، به یقین مدیریت این موضوع مهارت خاصی میطلبد. ما باید بتوانیم اولویت بندی کنیم و شرکتهای خارجی را جذب قسمتهایی از اقتصاد کشور کنیم که به نفع ما و انتخاب ما است. آقای مهندس حسینی رونمایی قراردادهای نفتی را نقطه شروع جذب سرمایه در ایران میدانند. نظر شما درخصوص قراردادهای نفتی چیست؟ آیا میتوان با آنها جذب سرمایه کرد؟ قرارداد نفتی یک رابطه دو طرفه منضبط و قانونمند بین کارفرما و پیمانکار برای انجام کار در بالادست صنعت نفت است. قراردادهای جدید فرصتی برای سرمایهگذاری است؛ اما به این معنا نیست که مدل قراردادی تعریف شده بدون ایراد است. کما اینکه وزارت نفت نیز خود بر این تاکید کرده است. برخی نقدها منصفانه دلسوزانه بوده است و وزارت نفت باید با حوصله به آنها گوش دهد؛ هرچند که بسیاری هم غرضورزانه نقد کرده و حتی نخوانده ایراد گرفتهاند. وزیرنفت وعده افزایش 500 هزار بشکهای صادرات بلافاصله بعد از لغو تحریمها را داده است. آیا ما توان بازاریابی برای این مقدار را داریم؟ به نظر من تا 500 هزار بشکه افزایش صادرات به بازاریابی جدی نیاز ندارد، چراکه همان مشتریان قدیمی نفت ایران علاقهمند به افزایش واردات از ایران هستند و برای افزایش این مقدار صادرات مشکل خاصی نداریم. اما افزایش صادرات بیش از 500 هزار بشکه نیازمند مذاکره و بازاریابی است، باید بتوانیم جذابیت لازم را برای خریداران نفت خود ایجاد کنیم. من معتقدم هر کاری شدنی است، به شرطی که ابزارها و مکانیزمهای لازم برای آن را به کار ببریم. از نظر شما اولویتهای صنعت نفت در پسا تحریم چیست؟ اول افزایش صادرات نفت در اولین فرصت و دوم افزایش سرمایهگذاری در بالادستی در راستای افزایش تولید و ظرفیتسازی است. ما چارهای نداریم جز اینکه ظرفیت تولید خود را افزایش دهیم، چون افزایش ظرفیت تولید به معنای افزایش توان و افزایش قدرت چانهزنی است. توجه داشته باشید که ظرفیت بالای تولید نفت یک فاکتور امنیت ملی است؛ بهطور مثال در اوپک نگاهی که به کشوری با ظرفیت تولید 6 میلیون بشکه نفت میشود با نگاه به کشوری با ظرفیت تولید 2 میلیون بشکه، بسیار متفاوت است. بازار فرصتها زیاد نیست، رقبای ما نیز باهوش و زیرک هستند. در بازار رقابت کسی برنده میشود که توان بالاتری دارد. الان رقبای ما عراق و عربستان با همه توان در حال توسعه هستند. عراق در حال حاضر بزرگترین رقیب ما در بازار نفت است؛ چون در حال افزایش ظرفیت تولید خود است. اولویت سوم ما صادرات گاز و پیدا کردن مشتریان استراتژیک برای افزایش تولید گازی که داریم است. از سال بعد ما 10 ماه از سال اضافه بر مصرف گاز تولید میکنیم و باید گاز خود را به بازار کشورهای حاشیه خلیجفارس، کشورهای آسیایی و به خصوص اروپا ببریم. به اعتقاد من، صادرات گاز به اروپا یک ضرورت است؛ چراکه امنیت ایران را در صحنه بینالمللی تضمین میکند، هرچند که سوددهی آن نسبت به صادرات به کشورهای حاشیه خلیج فارس کمتر باشد. بنابراین نباید در مقوله صادرات گاز به اروپا تنها نگاه اقتصادی داشت و باید نگاه اقتصاد سیاسی داشت. تا سال 2024 میلادی روزانه 400 میلیارد متر مکعب به گاز مورد نیاز اروپا و کشورهای حاشیه خلیج فارس اضافه میشود و این یک فرصت طلایی برای ایران است. به اعتقاد من ایران میتواند و باید به game changer (بازیگردان) آینده بازار گاز جهان شود. اولویت چهارم باید به سمت نوسازی و بازسازی تجهیزات صنعت نفت برود، اما اولویت پنجم و اولویت استراتژیک ما، ظرفیتسازی نیروی انسانی و پرورش مدیران فاکتورهای سرمایهگذاری تراز اول است، این موضوعی است که به شدت از آن غفلت کردهایم. منبع: دنیای اقتصاد
فاکتورهای ESG، ابزاری مفید سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال
امسال مانند سالهای دیگر نبوده است. امسال شاهد پاندمی جهانی، شوکهای متعدد در بازار سهام، بی ثباتی نیروی کار و بسیاری از بخشهای اقتصاد بودهایم. پس از یک سال زندگی با کووید ۱۹(COVID-19)، رفتار مشتری و سرمایه گذار ویژگیهای جدیدی به خود گرفته زیرا تجارت و امور مالی دیجیتال و پایدار به طور موازی آغاز شده است. سرمایه گذاری تاثیر گذار در فضای ارز دیجیتال یکی از راههای برون رفت از این معضل است.
در چنین شرایطی فناوریهای نوظهور مانند توکنیزه کردن و فناوری بلاک چین بیش از هر زمان دیگری مرتبط هستند و فرصت بزرگی به آنها داده شده است. از آنجایی که با افزایش محبوبیت سرمایه گذاری تأثیرگذار و صندوقهای ESG پسند(سرمایه گذاریهای زیست محیطی، اجتماعی و حاکمیت حقوقی)، جامعه ارز دیجیتال این فرصت را دارد تا با استفاده از فناوری توکنیزه کردن بخشی از این جنبش را مال خود کند. با استفاده از اشتیاق سرمایه گذاران برای کلاسهای دارایی این چنینی، امکان سرعت بخشیدن به بلوغ بخش داراییهای دیجیتال، همراه با پذیرش توکنهای با پشتوانه دارایی و سایر داراییهای دیجیتال در حلقههای مالی سنتی وجود دارد.
سرمایه گذاری تاثیر گذار در حوزه ارزهای دیجیتال
بازارهای سنتی در بحران قرار دارند، سرمایه گذاران به دنبال ارزهای رمزنگاری شده هستند که این مساله بیت کوین را به سمت بالاترین قیمت تاریخ خود سوق میدهد. در همین حال کلاسهای دارایی جایگزین مانند سرمایه گذاریهای ESG (سرمایه گذاریهای زیست محیطی، اجتماعی و حاکمیت حقوقی) در میان سرمایه گذاران جایگاه خود را تثبیت کرده و برای اولین بار از ۱ تریلیون دلار سرمایه عبور میکنند.
از آنجا که همچنان شاهد قلههای جدید در داراییهای دیجیتال و بازارهای ESG هستیم، وقت آن است که ببینیم آیا این دو بخش در حال رشد پتانسیل سوددهی و حمایت از یکدیگر را دارند یا خیر. انتظار می رود که سرمایه گذاریهای ESG که یکی از کلاسهای دارایی با رشد سریع هستند، تا سال ۲۰۲۵ به پرتفولیوی نیمی از سرمایه گذاران که بالغ بر ۳۵ تریلیون دلار است، برسد. این تا حدی نتیجه آن است که بیشتر سرمایه گذاران داراییهای ESG پسند را به عنوان یک پوشش ریسک موثر در برابر نوسان و ریسک نزولی میشناسند. طبق نظرسنجی State Street اعتقاد حدود ۶۹ درصد از سرمایه گذاران اینگونه است.
در حالی که صندوقهای ESG در سال ۲۰۱۹ شاهد رکورد گردشهای مالی بودند، با پاندمی کووید ۱۹، فعالیت سرمایه گذاران تسریع شده است. این تأثیر با بحرانهای آب و هوایی، تحولات اجتماعی اقتصادی و جنبشهای اعتراضی در بسیاری از اقتصادهای بزرگ تشدید شده است که منجر به توجه بیشتر به روشهای تجارت شرکتها و مکانهای سرمایه گذاری میشود.
در کل این اشتیاق تازه برای سرمایه گذاریهای ESG خبر خوبی برای جامعه است. از آنجایی که جهان با شکافهای اقتصادی اجتماعی و بیکاری روز افزون مواجه شده، سرمایه گذاری تاثیرگذار میتواند نقش مهمی در کاهش این چالشها داشته باشد. به عنوان مثال سرمایه گذاری در زیرساختهای حمل و نقل میتواند با هر ۱ میلیارد دلار سرمایه گذاری بیش از ۲۱ هزار شغل ایجاد کند. با توجه به عوامل اقتصادی-اجتماعی، این کلاس دارایی میتواند نقشی حیاتی در شکل گیری و بهبود آینده اقتصاد جهانی داشته باشد.
نبردی سخت
باز کردن قفل این مزایای بالقوه چالش سختی محسوب میشود. به طور متوسط، برای تحقق اهداف توسعه پایدار سازمان ملل (SDG) بین سال های ۲۰۱۶ تا ۲۰۳۰ به سرمایه گذاری ۶.۹ تریلیون دلاری در زیرساختهای پایدار سالانه نیاز است. در حالی که نهادهای عمومی و دولتها برای تأمین بودجه این توسعه تلاش میکنند، پیش بینی میشود شکاف بودجه این پروژهها تا سال ۲۰۴۰ به ۱۵ تریلیون دلار برسد. این بدان معنی است که سرمایه خصوصی به طور فزایندهای برای جبران این شکاف مورد نیاز خواهد بود.
با این حال سرمایه گذاریهای خصوصی با موانع زیادی برای ورود به بازار سرمایه گذاری توسعه پایدار روبرو است که با سطح کم نقدینگی، مجوز و عدم گزینه، تا هزینههای بالای ورودی و شفافیت محدود است. در مواجهه با این نقصهای قابل توجه در بازار، سرمایه گذاران میتوانند از استقرار داراییهای دیجیتالی و توکنیزه کزدن به عنوان راهکارهای امیدوار کنندهای برای مشکلات بخش ESG بهره مند شوند.
جهان با گسترش شکافهای اجتماعی اقتصادی و بیکاری و سرمایه گذاری تاثیرگذار میتواند نقشی مهمی در کاهش این چالشها داشته باشد.
با گسترش دنیای فیزیکی، مالی و دیجیتال، سرمایه گذاریهای تاثیزگذار ESG مانند مزارع بادی یا خورشیدی قادر هستند تا راههای جدیدی برای صاحبان داراییهای پایدار برای سرمایه گذاری در توسعه چنین پروژههایی فراهم کند. به همین ترتیب با استفاده از توکنیزه کردن سرمایه گذاریهای ESG پسند، مسائل مربوط به دسترسی به بازار، کمبود نقدینگی و هزینههای بسیار بالای سرمایه گذاران برطرف میشود.
این داراییها نقدشونده، قابل دسترسی و قابل ترید هستند. سرمایه گذاران با سرمایه گذاری تاثیر گذار به دنبال متنوع سازی در اوراق بهادار خود با دارایی های کم خطر و بسیار مقاوم به فضای داراییهای دیجیتال هسند و به طور بالقوه بازیگران مالی سنتی را به فعالان بازار ارزهای دیجیتال تبدیل میکنند.
سود متقابل
در حال حاضر دیفای سریعترین رشد در فضای ارز دیجیتال را داراست و انگیزههای فوق العادهای را در بین سرمایه گذاران خرده و سازمانی ایجاد میکند. در حالی دیفای اغلب با راهکارهای مبتنی بر روی زنجیره مشخص شده، برخی از منتقدان اظهار داشتهاند که ارزش دنیای واقعی در نتیجه آزمایش مداوم محدود شده است.
در حالی که فن آوریهای توکنیزه کردن به طور قابل توجهی به نفع جامعه ESG است اما این فناوریها همچنین میتوانند به منظور ایجاد ارزش واقعی ، خارج از زنجیره و محتوای واقعی در بازار داراییهای دیجیتال در قالب زیرساختهای پایدار توکنیزه شوند. همانطور که سرمایه گذاریهای ESG پسند به محبوبیت خود افزوده و از نظر مالی سنتی بسیار جذاب هستند، سرمایه گذاریهای تاثیر گذار توکن میتوانند به عنوان وسیلهای برای پذیرش بیشتر ارزهای دیجیتال و پذیرش داراییهای دیجیتال در حلقههای سازمانی و سیاسی باشند.
در حال حاضر فرصت خوبی برای آوردن داراییهای دیجیتال به بازیگران اصلی جریان مالی داریم. این فرصت برای بخش ارز دیجیتال وجود دارد تا از افزایش ESG به نفع خود بهره ببرد و بلوغ فضای رمزنگاری را به بخش ESG ارزش افزوده را سرعت ببخشد.
با نگاه به جلو نمیتوان انکار کرد که داراییهای دیجیتال و فضاهای سرمایه گذاری تاثیرگذار در شکل گیری مشاغل، صنایع و اقتصاد همه گیر نقش دارد. اما اینکه هر دوی این صنایع میتوانند به تقویت رشد متقابل کمک کنند یا نه، هنوز مشخص نیست.
دیدگاه شما