نمودار شمعی ژاپنی چیست؟ – آموزش کندل خوانی به زبان ساده | کندل استیک در تحلیل تکنیکال
کندل ها با ما حرف میزنند؛ اگر بار اولتان باشد که این چنین جمله ای را می شنوید ممکن است بسیار تعجب کنید اما این یک حقیقت محض است. هر کندلی که تشکیل می شود، از لحظه باز شدن آن تا لحظه آخر که قصد بسته شدن دارد، با ما سخن گفته و شرح حالی از وضعیت خریداران یا فروشندگان می دهد. برای دریافت شرح حال هر چیزی باید به سخنان آن گوش داد؛ کندل ها نیز از این قاعده مستثنی نبوده و برای درک شرایط بازار بایستی زبان آنها را متوجه شویم. در این مقاله به بحث چیستی کندل ها پرداخته و سپس در ادامه شکل کاملا جامع در مورد نمودار شمعی ژاپنی ، کندل شناسی و کندل خوانی بحث خواهیم کرد.
برای ورود به بازار فارکس، از بهترین بروکر های مناسب ایرانیان استفاده کنید. این بروکر ها با بررسی جامع از لیست های تردیر های جهانی ایجاد و تشکیل شده اند.
نمودار شمعی ژاپنی چیست؟
نمودار شمعی ژاپنی و یا همان کندل استیک (Candlestick) نمودار قیمتی است که در بازار های مالی کاربرد بسیار زیادی داشته و از آن برای پیش بینی روند حرکت قیمت سهام ، فارکس ، ارز های دیجیتال ، طلا و … استفاده می شود. چون استیو نیسون را می توان پدر الگو های شمعی ژاپنی دانست ، نمودار شمعی ژاپنی با عنوان شمع های ژاپنی نیسون نیز شناخته می شود. او اولین فردی بود که از این نمودار در تحلیل بازار های مالی بهره برد. در نمودار شمعی با چهار قیمت سر و کار داریم : قیمت باز شدن سهم (Open) ، قیمت بسته شدن سهم (Close) ، بالا ترین قیمت سهم (High) و پایین ترین قیمت سهم (low) .
در ادامه این قیمت ها را بر روی شکل به صورت کامل آموزش خواهیم داد. نمودار شمعی اولین بار توسط تحلیل گر معروف هوم ما ابداع شد. او اولین فردی بود که متوجه شد احساسات تریدر ها می تواند روند قیمت سهم را تغییر دهد. و می توان با تشخیص این روند و خرید و فروش های به موقع به سود رسید. نمدار شمعی یکی از ارکان اصلی در پرایس اکشن نیز می باشد و تریدر هایی که معامله هایشان را بر اساس پرایس اکشن انجام می دهند حتما از الگوهای شمعی ژاپنی استفاده می کنند.
تاریخچه کندل استیک ها
اولین بار کندل استیک ها در قرن 18 میلادی توسط مونیهیسا هوما (Honma Munehisa) ، یک معامله گر برنج ایجاد شدند. کندل استیک ها توسط استیو نیسون (Steve Nison) در کتاب تکنیک های کندل استیک های ژاپنی به غرب منتقل شدند. اولین بار ، کتاب استیو نیسون در سال 1991 منتشر شد.
آموزش نمودار شمعی – کندل یعنی چه؟
قبل از پرداختن به بحث کندل شناسی، بهتر است بیشتر در مورد کندل ها آشنا شویم. کندل یا همان candle که به معنای شمع است برای نمایش تغییرات قیمتی یک دارایی مورد استفاده قرار می گیرد. بحث تاریخچه کندل ها به قرن 17 میلادی باز می گردد که تاجران ژاپنی کندل ها را ایجاد کردند تا به شکل کامل تری با قیمت های بازار برنج تسلط داشته باشند که بعد ها این مفهوم توسط شخصی به اسم نیسون در بورس و بازار های مالی ایالات متحده مورد استفاده قرار گرفت. برای آنکه به شکل بیشتری با بحث کندل ها آشنا شوید، باید یک آشنایی جامعی در مورد ساختار آنها داشته باشید. یک کندل از 4 قسمت تشکیل شده است که هر کدام از آنها بیانگر یک نکته مفهومی در مورد آن کندل است.
- قیمت باز شدن کندل: نقطه و قمیتی است که کندل قبلی بسته شده و کندل جدید باز می شود.
- قسمت بالایی کندل: محدوده و قیمتی است که بیشترین قسمت برای کندل محسوب می شود. این نقطه می تواند به دو شکل پر و شاخ باشد.
- قسمت پایینی کندل: این محدوده متعلق به پایین تری قیمتی است که این کندل تجربه کرده است. این قسمت می تواند به دو شکل پر و دم باشد.
- قیمت بسته شدن کندل: این محدوده مربوط به آخرین قیمتی است که کندل در تایم فریم خود تجربه کرده است.
همانطور که متوجه شدید در پاراگراف بالا در مورد شاخ و دم صحبت کردیم؛ این واژه ها مربوط به قیمت هایی است که یک کندل در بازه زمانی خود تجربه کرده و سپس از آن قیمت وارد اصلاح شده و وسط کندل نزدیک تر شده است. عموم معامله گران از دو رنگ قرمز و سبز برای کندل های خود استفاده می کنند که رنگ قرمز برای کندل های نزولی و منفی و رنگ سبز برای کندل های صعودی و مثبت مورد استفاده قرار می گیرد، البته هیچ الزامی برای انتخاب رنگ وجود ندارد و شما می توانید که از هر رنگی برای کندل های خود استفاده کنید.
در مورد تایم فریم یا بازه زمانی هم باید به مدت زمان دوره هر کندل اشاره کرد. هر کندلی یک بازه زمانی برای عمر خود دارد و پس از تمام شدن آن بازه زمانی عمر کندل مذکور نیز تمام شده و اطلاعات جدید مربوط به قیمت ها، در کندل جدید ذخیره شده و نمایش داده می شود. شما بر اساس معاملات خود می توانید که تایم فریم یا عمر کندل خود را در چارت تنظیم نمایید. حال که به شکل کلی با ساختار کندل ها آشنا شده ایم وقت آن فرا رسیده است که به شکل تخصصی تری در مورد کندل شناسی صحبت کرده و به آموزش کندل خوانی بپردازیم.
برای آموزش کندل های شمعی ابتدا باید با ساختار کندل شمعی آشنا شوید. کندل شمعی از دو قسمت تشکیل شده است: سایه و بدنه. هر نقطه از این دو قسمت نیز بیان کننده قیمتی از سهم می باشند. و تریدر ها بر اساس این موارد اقدام به تصمیم گیری در مورد سهم می کنند. در نمودار شمعی با دو مدل کندل سر و کار داریم یکی صعودی که با رنگ سبز و یا سفید نمایش داده می شود و دیگری نزولی که با رنگ قرمز و یا سیاه نمایش داده می شود. در هر پلتفرمی که اقدام به تحلیل می کنید ، امکان تنظیم رنگ ها برایتان وجود خواهد داشت. در شکل زیر کندل سبز رنگ را مشاهده می کنید.
کندل صعودی
همانطور که می بینید میله های بالایی و پایین سایه نامیده می شوند. بالای سایه بالایی بیشترین قیمت سهم در آن بازه زمانی که مشخص کرده اید را نشان می دهد. و پایین میله پایینی نیز کمترین قیمت سهم در آن بازه را نمایش می دهد. در قسمت بدنه نیز قیمت باز و بسته شدن سهم را مشاهده می کنید. حال ممکن است سایه ها بلند تر بوده و یا بدنه بلندتری داشته باشیم و یا اصلا بدنه و یا میله نداشته باشیم.
هر کدام از این موارد بیانگر مفاهیمی در قیمت ها و روانشناسی بازار می باشد که در ادامه مهم ترین موارد آن را بررسی خواهیم کرد. زمانی که قیمت بسته شدن سهم از باز شدن بیشتر باشد کندل ما مانند شکل بالا سبز رنگ و یا به رنگ سفید خواهد شد. ولی اگر قیمت بسته شدن سهم از باز شدن آن کمتر باشد ، کندل قرمز رنگ و یا به رنگ سیاه خواهد شد.
کندل استیک نزولی
آموزش کندل خوانی
در علم کندل شناسی ما با استفاده از کندل ها و روند های قبلی بازار به دنبال پیش بینی قیمت در زمان آینده هستیم. کندل استیک یکی از دانش های ضروری لازم برای هر تحلیلگری می باشد. در این دانش ما با استفاده الگوها و انواع کندل هایی که یاد گرفته ایم، قیمت بازار را در روز ها یا ساعات آتی پیش بینی می کنیم. قبل از شروع آموزش انواع کندل ها و الگو ها توجه داشته باشید که هیچ الگویی صد در صد نبوده و یکی از عوامل مهم در بازار مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک می باشد. در پاراگراف های بعدی به معرفی 8 الگوی کندل استیک مهم و معروف خواهیم پرداخت.
جدول کندل استیک
تمامی تکنیک های کندل استیک ژاپنی را می توانید از جدولی که در لینک زیر قرار داده این مشاهده کنید. اگر قصد تحلیل قوی با استفاده از الگوی کندل استیک دارید ، بهتر است به لینک زیر مراجعه کرده و از جدول الگوی قیمتی سهم مورد نظر خود را مشاهده کنید و تحلیل های آن را در معاملات خود اعمال کنید. شکل زیر برگرفته از این سایت می باشد. و می توانید انواع کندل ها را در جدول زیر مشاهده کنید
جدول کندل استیک
و اگر قصد دارید تحلیل تک تک کندل های داخل جدول را الگوی نموداری چیست؟ مشاهده کرده و مطالعه کنید روی این لینک کلیک کنید . در ادامه مهم ترین تکنیک های کندل استیک ژاپنی را برایتان بیان کرده و با مثال توضیح داده ایم.
آموزش کندل استیک در تحلیل تکنیکال
اگر به دنبال آموزش بورس هستید ، همیشه این نکته را مورد توجه قرار دهید که هیچگاه نباید به یک تحلیل و یا یک نمودار اکتفا کرد. اکثر تریدر ها از تحلیل تکنیکال در معاملات خود استفاده می کنند. بهترین راه استفاده از کندل استیک در تحلیل تکنیکال می باشد. زیرا با استفاده از نمودار ها نقاط حمایت و مقاومت سهم را تشخیص می دهیم و بعد با استفاده از نمودار شمعی روند حرکت سهم را پیش بینی کرده و اقدام به معامله می کنیم. تریدر ها همواره تاکید می کنند در لحظه انجام معامله و ترید کردن نمودار شمعی را به دقت نگاه کرده و تغییر قیمت ها و روند آنها را الگوی نموداری چیست؟ زیر دره بین قرار دهید و بعد اقدام به معامله کنید. آموزش کندل استیک از جمله آموزش هایی است که توصیه می شود هر تریدری قبل از معامله آن را یاد بگیرد.
مهم ترین الگوهای نمودار شمعی ژاپنی ( تکنیک های کندل استیک ژاپنی )
تکنیک های کندل استیک ژاپنی به بیش از 10 مورد می رسد و ما در اینجا موارد مهم و تکنیک هایی که اکثر تریدر های حرفه ای از آن استفاده می کنند را بیان خواهیم کرد. تکنیک های کندل استیک ژاپنی با عنوان الگو های کندل استیک نیز شناخته می شوند. در ادامه انواع الگو های کندل استیک با زبان ساده و با شکل برایتان توضیح خواهیم داد. البته به این نکته توجه کنید که نمودار شمعی یکی از نمودار های بسیار مهم در بازار های مالی جهانی می باشد و تریدری را نمی توان یافت که در تحلیل های خود از الگوی شمعی استفاده نکند.
دوجی کندل استیک (Doji Candlestick)
دوجی کندل استیک یکی از الگوهای شمع ژاپنی می باشد که در آن قیمت باز و بسته شدن سهم برابر است. این الگوی شمعی نشان از وجود تردید در بازار دارد. یعنی قدرت خریداران و فروشندگان تقریبا با هم برابر است. زمانی می توان با استفاده از دوجی روند حرکت بازار را پیش بینی کرد که موقعیت دوجی کندل استیک را بررسی و شناسایی کنیم. اگر این الگو بعد از ماروبزو سبز استفاده شود ، نشان از اشباع خرید در بازار می باشد و باید خریداران جدیدی به سهم اضافه گردند تا روند صعودی ادامه پیدا کند. در غیر این صورت به احتمال زیاد روند صعودی پایان خواهد یافت و احتمالا بازار اصلاح خواهد کرد.
کندل دوجی نماد ضعف است! ضعفی که در بازار هم از سوی خریداران و هم از سوی فروشندگان وجود دارد. به شکل کلی 4 نوع کندل دوج میشناسیم که عبارت اند از: پای بلند – سنجاقک – صلیب – سنگ قبر – خنثی. زمانی که کندل دوجی شکل می گیرد، باید منتظر کندل بعدی بمانیم چرا که کندل های بعدی روند بازار را تایید خواهند کرد.
اگر جزو افراد عجول هستید، مطئین باشید که این کندل حوصله شما را سر خواهد برد. اما استفاده از اندیکاتور هایی مانند MACD – RSI می تواند به شما در تشخیص روند کمک بسزایی نمایند.
کندل دوجی
حال اگر الگوی دوجی کندل استیک بعد از الگوی ماروبزو قرمز استفاده گردد ، نشان از اشباع فروش بوده و احتمالا این الگو نشان دهنده روند صعودی بازار باشد و بعد از این روند نزولی پایان خواهد یافت. و حرکت صعودی شروع خواهد شد.
کندل استیک دوجی
الگوی ماروبزو در نمودار شمعی
الگوی ماروبزو در نمودار شمعی به الگویی گفته می شود که فاقد سایه بالایی و پایینی باشد. این الگو فقط از بدنه تشکیل شده است که نشان از فشار فروش و فشار خرید در بازار دارد. اگر الگوی ماروبزو سبز رنگ باشد نشان از قدرت خرید در بازار بوده و احتمالا روند بازار صعودی شده و یا اگر صعودی باشد ، روند ادامه خواهد داشت. و اگر این الگو قرمز رنگ باشد نشان از قدرت فروش در بازار و روند نزولی دارد.
یکی از کندل های مهم که در کندل استیک بسیار بدرد بخور می باشد، کندل مارابوزو است. این کندل یک کندلی است که در روند های صعودی یا نزولی تشکیل می شود و خبر از ادامه روند می دهد. کندل مارابوزو یک کندل با بدنه مستطیل شکل است که فاقد سایه در سر یا انتهای خود است، اگر هم سایه داشته باشد به راحتی می توانیم از آن چشم پوشی نماییم.
دلیل آنکه کندل مارابوزو هیچ سایه ای ندارد به این خاطر است که خریداران در روند صعودی و فروشندگان در روند نزولی به هیچ عنوان تسلیم نشده و تا آخرین لحظه به فروش یا خرید پرداخته اند. به شکل کلی کندل مارابوزو در یک روند صعودی یا نزولی تشکیل می شود که اندازه آن 3 الی 4 برابر کندل های قبلی خود است.
ماروبزو در نمودار شمعی الگوی ماروبزو
همانطور که در شکل بالا مشاهده می کنید در یک روند صعودی شاهد دو نمونه الگوی سبز رنگ ماروبزو در کندل شمعی نمودار قیمتی اتریوم/دلار هستیم. و نشان از قدرت زیاد خریدار و ادامه دار بودن روند صعودی در بازار دارد.
الگوی ستاره صبحگاهی در کندل استیک
الگوی ستاره صبحگاهی از سه کندل تشکیل شده است. همانطور که در شکل زیر مشاهده می کنید ، کندل اول یک نزولی پر قدرت می باشد. کندل دوم نوعی کندل کم قدرت و کندل سوم یک کندل سبز رنگ پر قدرت می باشد کخ نشان از بازگشت بازار دارد. الگوی ستاره صبحگاهی معمولا در پایان یک روند نزولی تشکیل می شود و نشان از صعودی شدن بازار در آینده دارد.
الگوی ستاره صبحگاهی
الگوی ستاره عصرگاهی کندل استیک
در این الگو با سه کندل سر و کار داریم. این کندل در انتهای روند صعودی دیده می شود و بعد از آن یک روند نزولی شروع خواهد شد. به قسمتی که در نمودار زیر مشخص کرده ایم توجه کنید. کندل اول سبز رنگ ، پر قدرت و صعودی بوده و کندل دوم نیز صعودی ولی کم قدرت و معمولا بدون سایه می باشد. سپس کندل سوم نزولی تشکیل می شود و نشان از اتمام روند صعودی بازار و شروع یک روند نزولی دارد.
الگوی ستاره عصرگاهی
الگوی چکشی در نمودار شمعی
الگوی چکشی بنده در سمت بالا و یا پایین قرار گرفته و سایه در یک طرف قرار می گیرد. اندازه سایه معمولا دو و یا سه برابر اندازه بدنه کندل می باشد. الگوی چکشی معمولا در پایان یک روند نزولی تشکیل می شد و نشان از پایان یافتن این روند دارد. شکل زیر که نمودار قیمتی بیت کوین در برابر دلار را نشان می دهد ، با توجه به الگوی چکشی که در شکل نشان داده ایم می توان متوجه شد که روند نزولی رو به پایان است و با توجه به تحلیل های دیگر می توان به الگوی نموداری چیست؟ صورت پله ای اقدام به خرید کرد.
الگوی چکشی در نمودار شمعی
الگوی سقف دوقلو و کف دوقلو
الگوی سقف دوقلو و کف دو قلو که به الگوهای دو گانه هم معروفاند در دستهی الگوهای کلاسیک بازگشتی قرار میگیرند. شناخت این الگوها در بازار ارز دیجیتال، بورس ایران شناخت الگوها در بازار ترید یکی از عوامل مهم در موفقیت معاملهگران است. الگوها به ما پیشبینی درستی از روند تغییر نمودار قیمت در بازارهای مالی میدهند. در سایت آموزش معامله گری اینوست یار برای این که به شما عزیزان کمک کنیم معاملات پر سودی داشته باشید، تصمیم گرفتیم الگوهای کلاسیک قیمتی را به شکل مفصل به شما آموزش دهیم، تا با شناخت و استفاده مناسب از آنها به نتیجه مطلوبتان برسید. در این پست قصد داریم الگوی سقف دوقلو و کف دو قلو که به الگوی سقف و کف دو گانه هم معروفاند را به شما معرفی کنیم. الگوی دوقلو الگوی نموداری چیست؟ یکی از الگوهای کلاسیک در تحلیل تکنیکال است و در دستهی الگوهای بازگشتی قرار میگیرد. تا انتهای آموزش همراه ما باشید تا به صورت حرفهای با این الگوی مهم آشنا شده و نحوه معامله با الگوی دو قلو را در بازارهای معاملاتی مثل ارزهای دیجیتال، بیت کوین ، بازار جهانی فارکس و بورس ایران یاد بگیرید.
الگوی سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال چیست؟
همانطور که ذکر شد الگوی سقف دوقلو به انگلیسی Double Top یکی از الگوهای بازگشتی است. یعنی پس از تشکیل این الگو باید انتظار بازگشت قیمت یا تغییر جهت روند قیمت را داشته باشیم. تئوری ساختار این الگو به این شکل است: ابتدا روند افزایشی شکل میگیرد، سپس مقداری افت پیدا میکند، دوباره به اندازه قلهی اول افزایش مییابد و در نهایت بازگشت قیمت شکل میگیرد و یک روند نزولی ایجاد میشود. پس در این الگو دو قله به یک اندازه به وجود میآید که درست مانند حرف M در حروف انگلیسی است. خط گردن در این الگو نیز خطی افقی است که مماس با نقطه فرو رفته ایجاد میشود. تصویر زیر را مشاهده کنید.
اعتبار الگوی سقف دوقلو
برای این که از صحت شکل گیری الگو مطمئن شویم تا با خیال آسوده به معامله با آن بپردازیم، نکات و مواردی وجود دارد که با کمک آنها میتوانیم اعتبار الگوی دو گانه سقف و کف را بسنجیم. نکتهی مهم: تقارن و تناسب در الگوی دو قلو اهمیت بسیار زیادی دارد. باید دقت کنیم که این الگو زمانی تشکیل میشود که دو قلهی این الگو دقیقا به یک اندازه باشند؛ نه یک ریال بالاتر و نه یک ریال پایینتر. به عنوان مثال اگر قلهی اول به 2000 ریال باشد، قلهی دوم هم باید دقیقا به 2000 ریال رسیده باشد تا از صحت الگو مطمئن شویم.
نحوه معامله با الگوی سقف دوقلو
همانطور که گفتیم برای انجام یک معاملهی مطمئن با این الگو باید از شکلگیری الگوی سقف دوقلو مطمئن شویم. پس اگر در نمودار قیمتی شاهد ایجاد دو قله دقیقا به یک اندازه بودیم، به سراغ معامله با آن میرویم. درست مانند الگوی سر و شانه، ابتدا خط گردن را رسم میکنیم (یک خط افقی مماس با نقطهی فرو رفته یا دره). چه هنگامی وارد معامله میشویم؟ الگوی سقف دوقلو یک الگوی نزولی به حساب میآید و میدانیم که در الگوهای نزولی باید وارد پوزیشن فروش یا SELL شویم. پس مطمئنترین نقطه ورود به معامله فروش را پیدا میکنیم.
نقطهی شکست خط گردن مناسبترین نقطه برای ورود به پوزیشن فروش است. چرا؟ چون از تشکیل الگو مطمئن شده و قبل از شکلگیری روند نزولی از معامله خارج میشویم. حال به سراغ حد سود و حد ضرر برویم.
حد سود و حد ضرر در الگوی سقف دوقلو
حد ضرر در این الگو بالای قلهی دوم یا قلهی سمت راست در نظر گرفته میشود. چه مقدار بالاتر؟ در بازار بورس ایران به اندازه یک یا دو ریال و در بازار جهانی فارکس اصطلاحا به اندازه یک پپ یا دو پپ (Pep) بالاتر از قلهی سمت راست را حد ضرر خود در نظر میگیریم.
برای به دست آوردن حد سود ابتدا فاصله خط گردن (Neck Line) تا قله را اندازه میگیریم، سپس به همان اندازه از خط گردن یا همان نقطه خروج از معامله به پایین اعمال میکنیم. 70 تا 100 درصد این اندازه میتواند TP یا هدف ما باشد. اگر دید مبتنی بر امواج الیوت و تحلیل تکنیکال حرفه ای داشته باشیم، با نیم نگاهی به ابتدای روند، میتوانیم هدف دوم و سوم را هم تعیین کنیم؛ چرا که ممکن است روند بازگشتی الگو تا ابتدای روند ادامه پیدا کند.
یک بار دیگر با هم مرور کنیم:
- نقطه ورود به معامله و فروش: ناحیه شکست خط گردن
- حد سود: به اندازه فاصلهی خط گردن تا قله، پایینتر از خط گردن
- حد ضرر: بالای قلهی سمت راست یا قلهی دوم
نحوه ترسیم الگوی سقف دوقلو در بازارهای معاملاتی
برای تشخیص بهتر الگوی سقف دوقلو و ترسیم آن در بازارهای معاملاتی، بهتر است در قالب مثال این الگو را در یکی از بازارها بررسی کنیم. در این مثال به سراغ بورس ایران و سهام وتوکا رفتیم. به تصویر زیر نگاه کنید. آیا میتوانید الگو را تشخیص دهید؟
اگر توانستید به شما تبریک میگویم. چرا که دید خوبی از الگوی سقف دوقلو دارید. برای پیدا کردن الگو در نمودارهای قیمتی، در صورت مشاهده دو قله نزدیک به هم نشانهگر موس را روی بیشترین قیمت هرکدام از قلههای نگه دارید. اگر بیشترین قیمت در هر دو قله به یک اندازه بود، شما الگوی سقف دو قلو را پیدا کردهاید. در مثال بالا هر دوقله در نمودار قیمتی سهام وتوکا روی عدد 626 است. پس ساختار الگو شکل گرفته.
اما برای ترسیم دقیق آن به ترتیب زیر عمل میکنیم:
اندیکاتور MACD را فعال کرده و در زیر چارت قیمتی قرار میدهیم. تایم فریم را روی زمانی تعیین میکنیم که پیوت های سقف و کف در الگو شکل بگیرد. در این مثال تایم فریم را روی 5m یا 5 دقیقه در نظر گرفتیم. حال به کمک اندیکاتور مکدی و تغییر فازها، پیوتهای سقف و کف را مشخص میکنیم.
در این مرحله خطی افقی از روی پیوت کف رسم میکنیم و آن را امتداد میدهیم.
در نهایت الگو را نام گذاری کرده و حد سود، حد ضرر و نقطه ورود به معامله را مشخص میکنیم.
نکتهی مهم: مشاهدهی الگوی سقف دوقلو در بازارهای معاملاتی در تایم فریمهای بالا آسانتر است. اما برای ترسیم الگو باید تایم فریمها را تا حدی پایین بیاوریم که پیوتهای سقف و کف در الگو مشخص شوند.
الگوی کف دوقلو در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی کف دوقلو به انگالیسی Double Bottom هم نوع دیگری از الگوهای بازگشتی است. این الگو در انتهای حرکتها یا امواجهای نزولی شکل میگیرد. هنگامی که این الگو به وجود میآید به ما هشدار بازگشت یا تغییر روند قیمت از نزولی به صعودی را میدهد. پس در کل میتوانیم بگوییم که الگوی کف دوقلو نشانگر یک روند صعودی و افزایشی است. این الگو دارای دو کف میباشد که دقیقا به یک اندازه هستند. نه یک واحد بیشتر و نه یک واحد کمتر؛ درست مانند حرف W در حروف انگلیسی. عضو دیگر در ساختار کف دو قلو، خط گردن (Neck Line) است. خط گردن در الگوی کف دوقلو مماس با قلهی بین دو کف رسم میشود. تصویر زیر را مشاهده کنید.
نحوه معامله با الگوی کف دوقلو
همانطور که گفتیم الگوی کف الگوی نموداری چیست؟ دوقلو در انتهای یک روند نزولی نمایان میشود و در ادامه، روند قیمت روند صعودی را طی میکند. قبلا اشاره کردیم که الگوهای صعودی مناسب برای ورود به پوزیشن خرید (BUY) در بازارهای مالی مختلف هستند. در انتهای الگوی کف دوقلو روند صعودی ایجاد میشود. پس برای معامله با این الگو به سراغ مناسبترین ناحیه برای ورود به معامله میرویم. بهترین نقطه برای ورود به معامله در الگوی کف دوقلو، ناحیهی شکست خط گردن است. هنگامی که مشاهده کردیم کفهای دقیقا به یک اندازهی این الگو شکل گرفته، و از تقارن و تناسب آن مطمئن شدیم، شروع به معامله کرده و وارد موقعیت خرید میشویم. بنابراین ناحیه شکست خط گردن را برای ورود به معامله انتخاب میکنیم.
تعیین حد سود و حد ضرر در الگوی کف دوقلو
برای یک معاملهی حساب شده و مطمئن با الگوها، تعیین حد ضرر و حد سود الزامی است. پس از تشخیص الگو و رسم آن، تعیین این نقاط بسیار آسان میشود. حد ضرر (SL) در این الگو مقداری زیر کف یا درهی سمت راست در نظر گرفته میشود (یکی دو ریال پایینتر). برای به دست آوردن حد سود (TP) نیز اندازه خط گردن تا کف الگو را حساب کرده و به همان اندازه به بالای خط گردن اعمال میکنیم. 70 تا 100% این اندازه به عنوان هدف اول تعیین میشود.
یک بار دیگر با هم مرور کنیم:
- نقطه ورود به معامله خرید (BUY): ناحیه شکست خط گردن
- حد سود (Take Profit): به اندازه فاصله کف تا خط گردن، بالاتر از خط گردن
- حد ضرر (Stop Loss): یک یا دو واحد زیر کف یا دره سمت راست
نکته: بهتر است در تعیین حد سود یک نیم نگاهی هم به ابتدای روند داشته باشیم؛ چرا که در الگوهایی بازگشتی احتمال بازگشت تا ابتدای روند وجود دارد. پس میتوانیم هدف دوم را تقریبا موازی با ابتدای روند نیز در نظر بگیریم. معاملهگرانی که دید الیوتی و تحلیل تکنیکال حرفهای دارند، انتخاب هدف دوو و سوم برایشان راحتتر است.
اگر شما هم میخواهید دید عمیقتر و حرفهایتری به بازارهای معاملاتی داشته باشید، دوره معامله گری حرفهای اینوست یار کمک زیادی در این راه به شما میکند.
الگوی کف دوقلو در ارزهای دیجیتال (بیت کوین)
یکی از بازارهایی که معاملهگران علاقهی زیادی به معامله کردن در آن دارند، بازار ارزهای دیجیتال است. به همین علت مثالی از الگوی کف دوقلو در بازار بیت کوین تتر را برای شما در نظر گرفتیم. به نمودار قیمتی بیت کوین که در نرم افزار تریدینگ ویو ( TradingView ) میباشد، دقت کنید. آیا میتوانید الگو کف دوگانه را تشخیص دهید؟
تحلیل این نمودار به چه شکل است؟ فرض کنید درحال مشاهدهی نمودار قیمتی بازار بیت کوین هستیم و ساختار الگوی دوگانه برایمان آشنا به نظر میرسد. برای این که مطمئن شویم این الگو همان الگوی کف دوقلو است، نشانهگر موس را روی هر دو کف میبریم تا ببینیم آیا قیمت در هر دو دقیقا به یک اندازه است یا خیر. اگر به یک اندازه باشد الگو را پیدا کردیم. حال برای پیدا کردن نقاط حد سود و حد ضرر و نقطه ورود به معامله، باید الگو را ترسیم کنیم. مانند الگوی سقف دوقلو، به سراغ اندیکاتور MACD رفته و پیوتها را مشخص میکنیم.
همانطور که گفتیم انتخاب درست تایم فریم (Time Frame) اهمیت زیادی در پیدا کردن پیوتها (Pivot) دارد. پس از پیدا کردن پیوتهای کف و سقف، مماس با پیوت سقف، خط گردن را رسم میکنیم. هنگامی که خط گردن ترسیم شود، به راحتی میتوانیم نقطه ورود به معامله (BUY) را تعیین کرده و حد سود و ضرر را که در قسمت بالا توضیح دادیم، مشخص کنیم. پس تحلیل و رسم نمودار قیمتی بیت کوین به شکل زیر خواهد بود.
برای آشنایی بیشتر با ساختار این الگو در بازارهای مختلف مثل بیت کوین، فارکس (Forex) و بورس ایران بهتر است حتما تمرین داشته باشید و سعی کنید الگوها را روی نمودار قیمتی پیدا و رسم کنید. به این شکل چشم شما عادت میکند و هنگام معاملات خود با تجربهی بیشتری وارد میشوید. مطالب این مقاله برگرفته از دورهی آموزش تحلیل تکنیکال مقدماتی است.
مرسی که تا آخر آموزش همراه ما بودید. هر سوالی دارید در قسمت نظرات همین آموزش با ما درمیان بگذارید تا راهنماییتون کنیم. موفق و پر سود باشید 💙
الگوی دو دره یا کف دوقلو در تحلیل تکنیکال چیست؟ الگوی Double Bottom در بورس و فارکس
الگوی دو دره یا کف دوقلو یکی از پترن های کاربردی در تحلیل تکنیکال بازار های سرمایه مثل بورس و فارکس است، در این مقاله شما را الگوی Double Bottom بیشتر آشنا خواهیم کرد، همراه داتیس نتورک باشید.
الگوی دو دره یا کف دوقلو در تحلیل تکنیکال
Double Bottom تشکیل یک روند صعودی واگرا است،
اما این بار ما به دنبال آن هستیم که خرید کنیم و نه فروش.
این تشکل ها پس از گسترش روند نزولی، هنگامی که دو دره یا “Bottom” تشکیل شده اند، رخ می دهد.
شما می توانید روی نمودار بالا ببینید که بعد از روند نزولی قبلی ، قیمت دو دره را تشکیل داد زیرا قادر به رفتن به زیر سطح خاصی نیست.
الگوی کف دوقلو بعد از یک حرکت نزولی شکل می گیرد و باعث تغییر حرکت از نزول به صعود خواهد شد.
در واقع قیمت در حال کاهش می باشد و پس از مقداری اصلاح به سمت بالا، مجددا فروشندگان وارد بازار شده و قیمت را پایین می برند تا کف قبلی قیمت را بشکنند و بازار باز هم پایین تر ببرند.
اما در انجام این کار ناموفق می باشد. قیمت مجددا به سمت بالا بازگشت کرده و خط گردن را می شکند.
پس از شکست خط گردن، قیمت حالت صعودی به خود گرفته و بالاتر میرود.
برای تعیین حد سود این الگو کافیست فاصله بین دو کف تا خط گردن را اندازه گیری کرده و از محل شکست خط گردن به سمت بالا اعمال کنید. حد ضرر این الگو نیز زیر دو کف قرار می گیرد.
نمونه ای از الگوی دو دره
این الگو را بر روی نمودار سهام شرکت مهندسی ساختمان تاسیسات راه آهن( بالاس) نمایش داده شده که این الگو منجر به سودآوری ۵۰ درصدی برای سهامداران شده است.
الگوی کف دوقلو از دو دره متوالی و مجاور به هم تشکیل میشود که این دره ها با یکدیگر همسطح و مشابه و هم اندازه هستند.
الگوی کف دوقلو در انتهای روندهای نزولی تشکیل شده و میتواند موجب صعودی شدن بازار شود کف دوقلو را در تصویر زیر مشاهده می کنید
باید ابتدا منتظر بمانید تا قیمت بتواند از قله واقع در ۴۱۵ تومان با قدرت به سمت بالا عبور کند به این سطح اصطلاحاً خط گردن می گوییم.
که شکسته شدن آن به معنی اطمینان از آغاز روند صعودی هست.
پس از شکسته شدن خط گردن در حوالی قیمت ۴۲۰ ۴۲۵ تومان اقدام به خرید کنید حد ضرر خودتان را اندکی پایین تر از ۳۰۰ تومان قرار دهید به این ترتیب به سادگی می توانید سودآوری ۳۰ الی ۵۰ درصدی را کسب نمایید ملاحظه میکنید که مطالب آن چنان ساده هستند که مطمئنا از این به بعد می توانید به محض مشاهده چنین الگوهایی بر روی نمودار ها به سهولت برروی آنها اقدام به معامله گری نمایید و سودآوری بسیار خوبی را کسب کنید.
امیدواریم مقاله آشنایی با الگوی دو دره یا کف دوقلو در تحلیل تکنیکال مفید بوده باشد.
آشنایی با الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال
شناخت الگوهای قیمتی بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک به حساب میآید که به تریدرهایی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام میپردازند، کمک بسیاری خواهد کرد. در مقالات آموزشی قبلی به بررسی برخی از مهمترین الگوهای قیمتی از جمله الگوی سر و شانه، الگوی مثلث و الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال پرداختهایم. اما یکی دیگر از الگوهای جذاب و پرکاربرد در تحلیل تکنیکال «الگوی پرچم» است که در گروه الگوهای ادامهدهنده طبقهبندی میشود. این الگو معمولاً در میانهی روند صعودی و یا نزولی نمایان شده و ادامهدار بودن روند را تایید میکند. البته گاهی و در شرایط خاص به عنوان یک الگوی بازگشتی نیز عمل میکند. در ادامهی این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ به توضیح دقیقتر الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال پرداخته خواهد شد.
الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال چگونه است؟
همانطور که گفتیم، الگوی پرچم (Flag)، از جمله الگوهای ادامهدهنده به شمار میآید که در مواقع اصلاحی و پس از شکلگیری یکروند قوی در بازار به وقوع میپیوندد. در الگوی پرچم ابتدا بعد از یک روند صعودی، قیمت در کانالی که دارای شیبی با زاویهی مخالف شیب جهت ترند صعودی اول هست، تشکیل میشود. در نهایت و بعد از مدتی که قیمت در این کانال حرکت کرد، درست در نقطهای که بتواند این کانال را در جهت ترند قبلی خودش بشکند، الگوی پرچم تشکیل میشود. در این زمان و بعد از خروج قیمت از این کانال، میتوان آغاز به خرید کرد. (نقطهی شروع را در نقطهی پایینتر از تشکیل پرچم و در داخل کانال باید قرار دهیم).
اجزای تشکیل دهنده الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال
یک الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال از دو بخش مهم به نام بدنهی پرچم و میلهی پرچم تشکیل شده است.
بدنه پرچم: در الگوی پرچم منظور از بدنهی پرچم، کانالی است که قیمت در آن در حال نوسان میباشد. بدنهی پرچم می تواند به شکل مثلث و یا مستطیل باشد. در الگوی پرچم عادي، بدنه یک مستطیل کوچک و با شیبی خلاف روند قبلی میباشد. یعنی اگر میلهی پرچم رو به بالا باشد، مستطیل کوچک رو به پایین است و اگر روند شدید قبلی رو به پایین باشد، مستطیل رو به بالاست. اما در الگوی پرچم مثلث، بدنه مثلث متقارنیست با شیب افقی. درست مانند یک مخروط که در ابتدا سطح مقطع زیادی دارد ولی کمکم باریک میشود.
میله پرچم: میلهی پرچم نیز همان گام قیمتی است که وارد کانال پرچم شده است. در واقع، میلهی پرچم از صعود یا نزول شدید قیمت تشکیل میشود. معمولاً میلهی پرچم پس از شکست حمایت یا مقاومت یا خط روند اتفاق میافتد.
انواع الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال
با مدلهای مختلف الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال آشنا شوید
در حالت کلی، ۴ نوع از الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال وجود دارد. در این بخش به بررسی هر یک از این موارد به صورت جداگانه میپردازیم.
الگوی پرچم صعودی مستطیل
گاهی مشاهده میکنیم که بازار حرکت قوی و پرقدرت رو به بالا دارد و به حالت صعودی حرکت میکند و پس از این حرکت قدرتمند، بازار در یک محدودهای نوسان میکند و بعد از شکست الگوی نموداری چیست؟ یکی از سطوح حمایت و یا مقاومت در این محدوده، به حرکت خود در آن جهت ادامه میدهد و شکلی شبیه پرچم ایجاد میکند. در این نوع از الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال اندازهی حرکت قیمت هم به اندازهی حرکت اولیهی قیمت در آن جهت میباشد.
الگوی پرچم نزولی مستطیل
الگوی پرچم نزولی، درست برعکس الگوی پرچم صعودی میباشد که در آن یک حرکت قوی نزولی و رو به پایین (میلهی پرچم) داریم. سپس پس از یک نوسان و استراحت برای قیمت در یک محدودهی حمایتی و مقاومتی مشخص، با وقوع یک شکست قیمت به حرکت خود در جهت روند نزولی قبلی، ادامه خواهد داد. در الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال از نوع نزولی نیز، اندازهی حرکت قیمت هم به اندازهی حرکت اولیهی قیمت در آن جهت میباشد.
الگوی پرچم صعودی مثلث
در این نوع از الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال ساختار پرچم به همان صورتی که در الگوی پرچم صعودی مستطیل بود میباشد. یعنی یک حرکت قیمتی قوی و رو به بالا داریم. اما حرکت نوسانی قیمت شبیه به یک مثلث میباشد. سپس شکست قیمتی در جهت روند صعودی قبلی اتفاق میافتد. اندازهی حرکت قیمت در این الگو نیز به اندازهی حرکت اولیهی قیمت در آن جهت میباشد.
الگوی پرچم نزولی مثلث
الگوی پرچم نزولی مثلث هم برعکس الگوی قبلی میباشد. یعنی در این نوع از الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال یک حرکت قیمتی قوی در جهت نزولی و رو به پایین داریم. سپس قیمت در محدودهای به شکل مثلث نوسان و استراحت میکند و بعد از آن شکستی در جهت روند نزولی قبلی اتفاق میافتد. اندازهی حرکت قیمت هم که دقیقاً به اندازهی حرکت اولیهی قیمت در آن جهت میباشد.
نکاتی در رابطه با الگوهای پرچم در تحلیل تکنیکال
بیان نکتههایی در خصوص الگوهای پرچم در تحلیل تکنیکال
- تفاوت این الگو با سایر الگوهای ادامهدهنده در این است که علاوه بر اینکه بازار باید جهت و روند مشخصی داشته باشد (پیششرط همهی الگوها)، شکل روند نیز مهم است. روند اولیه در الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال باید شتاب زیادی داشته باشد.
- در الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال پس از مدتی، قیمت از حالت ترند قوی خارج شده و مابین دو خط موازی (حمایت و مقاومت)، برخلاف روند اولیه حرکت میکند.
- با شکسته شدن خط مقاومت، انتظار بر این است که بازار باز هم حرکت تندی در جهت روند اولیه داشته باشد.
- گاهی اوقات، الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال مانند یک الگوی بازگشتی عمل میکند؛ یعنی زمانیکه نمودار قیمتی وارد الگو شود ولی به صورت عکس از الگو خارج شود، شاهد تغییر روند خواهیم بود. پس هیچگاه قبل از مشاهدهی شکست کانال پرچم، اقدام به خرید و فروش بر اساس این الگو نکنید.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ ، راجع به الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال و انواع آن صحبت کردیم. دقت داشته باشید که برای خرید و فروش با استفاده از این الگو، به منظور کسب سود، حتماً در نقطهی شکستن بدنهی پرچم اقدام به خرید نمایید و به اندازهی میلهی پرچم سود بگیرید، سپس سهم خود را به فروش برسانید. برای شناخت بهتر الگوهای قیمتی، توصیه میکنیم که در نمودارهای واقعی، الگوهای مختلف را شناسایی کنید و با تمرین و تکرار بر این الگوها و نحوهی عملکردشان مسلط شوید. برای آشنایی با تحلیل تکنیکال میتوانید از دوره آموزش تحلیل تکنیکال مقدماتی استفاده نمایید. چراغ به عنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با بیان نکات آموزشی مفید در زمینهی بورس شما را در زمینهی ورود و سرمایهگذاری صحیح به این بازار پر نوسان همراهی نماید.
چگونه از صلیب طلایی و صلیب مرگ در تحلیل قیمت استفاده کنیم
الگوهای نموداری زیادی در تحلیل های تکنیکال وجود دارند. البته دو الگوی مهم هستند که می توانند برای معامله گران روزانه، میان مدت و بلند مدت مفید باشند. این دو الگو صلیب طلایی و صلیب مرگ هستند.
قبل از این که بدانیم آنها چه هستند، باید بدانیم که یک میانگین متحرک چیست. به طور خلاصه، میانگین متحرک یک خط ترسیم شده بر روی نمودار قیمت است که میانگین قیمت دارایی را در یک بازه زمانی مشخص اندازه گیری می کند. برای مثال، میانگین متحرک 200 روزه میانگین قیمت دارایی را در 200 روز گذشته تخمین می زند. برای این که کاملا با میانگین متحرک آشنا شوید و کاربرد آن را در پیش بینی قیمت درک کنید، توصیه می شود مطلب زیر را مطالعه نمایید:
صلیب طلایی و صلیب مرگ چه هستند و چگونه معامله گران می توانند از آنها در معاملات خود استفاده کنند؟ در ادامه این دو صلیب را بررسی خواهیم کرد.
صلیب طلایی چیست؟
صلیب طلایی زمانی رخ می دهد که یک میانگین متحرک کوتاه مدت از یک میانگین متحرک بلند مدت عبور می کند و به بالای آن می رسد. به طور معمول، از میانگین متحرک 50 روزه برای کوتاه مدت و از میانگین متحرک 200 روزه برای بلند مدت استفاده می کنند.در ضمن، این تنها راه وقوع یک صلیب طلایی نیست. صلیب طلایی می تواند در هر بازه زمانی رخ دهد. ایده اصلی این است که یک میانگین متحرک کوتاه مدت یک میانگین متحرک بلند مدت را قطع می کند.
به طور معمول، یک صلیب طلایی در سه مرحله اتفاق می افتد:
- در یک دوره نزولی، میانگین متحرک کوتاه مدت در زیر میانگین متحرک بلند مدت قرار دارد.
- روند معکوس می شود و میانگین متحرک کوتاه مدت از بلند مدت عبور می کند و در بالای آن قرار می گیرد.
- با باقی الگوی نموداری چیست؟ ماندن میانگین متحرک کوتاه مدت در بالای میانگین متحرک بلند مدت روند صعودی شروع می شود.
صلیب طلایی روند صعودی جدید را نشان می دهد
تحلیل صلیب طلایی
در بسیاری از موارد، یک صلیب طلایی ممکن است یک سیگنال صعودی در نظر گرفته شود. چگونه این اتفاق رخ می دهد؟ جواب ساده است. می دانیم که یک میانگین متحرک، متوسط قیمت یک دارایی را برای مدت زمان معین اندازه می گیرد. هنگامی که یک میانگین متحرک کوتاه مدت در زیر میانگین متحرک بلند مدت قرار دارد، یعنی حرکت کوتاه مدت قمیت در مقایسه با بلند مدت نزولی است.
چه اتفاقی رخ می دهد وقتی که میانگین متحرک کوتاه مدت بالاتر از بلند مدت قرار می گیرد؟ متوسط قیمت کوتاه مدت بیشتر از متوسط قیمت بلند مدت می شود. این نشان دهنده تغییر جهت احتمالی روند بازار است. به همین دلیل یک صلیب طلایی را صعودی در نظر می گیرند.
در تعبیر استاندارد، یک صلیب طلایی شامل رسیدن میانگین متحرک 50 روزه به بالای میانگین متحرک 200 روزه است. با این حال، نظریه کلی در صلیب طلایی عبور میانگین متحرک کوتاه مدت از میانگین متحرک بلند مدت است. بنابراین، می توانیم در سایر بازه های زمانی (15 دقیقه، 1 ساعت، 4 ساعت و غیره) نیز صلیب طلایی داشته باشیم.البته، سیگنال های بازه زمانی بلندتر نسبت به سیگنالهای بازه زمانی کوتاه تر قابل اعتماد تر هستند.
تاکنون، یک صلیب طلایی را در میانگین متحرک ساده (SMA) بررسی کردیم. یک روش متداول دیگر برای محاسبه میانگین متحرک به نام میانگین متحرک نمایی (EMA) وجود دارد.این از فرمول دیگری استفاده می کند که تاکید بیشتری بر حرکت اخیر قیمت ها دارد.
همچنین می توان از میانگین متحرک نمایی برای جستجوی همگذری های صعودی و نزولی از جمله صلیب طلایی استفاده کرد.از آنجا که این میانگین متحرک ها با سرعت بیشتری به حرکت های اخیر قیمت واکنش نشان می دهند، ممکن است سیگنال های صلیب آنها اطمینان کمتری داشته و بیشتر کاذب باشند. با این وجود، صلیب های این میانگین متحرک به عنوان ابزاری برای شناسایی معکوس شدن روندها در بین معامله گران متداول هستند.
صلیب مرگ چیست؟
صلیب مرگ برعکس صلیب طلایی است.این یک الگو زمانی رخ می دهد که یک میانگین متحرک کوتاه مدت از میانگین متحرک بلند مدت عبور می کند و در زیر آن قرار می گیرد. برای مثال، میانگین متحرک 50 روزه با عبور از میانگین متحرک 200 روزه به زیر آن می رسد. به این ترتیب، صلیب مرگ معمولا یک سیگنال نزولی به حساب می آید.
به طور معمول یک صلیب نزولی در سه مرحله اتفاق می افتد:
- در دوره صعودی، میانگین متحرک کوتاه مدت در بالای میانگین متحرک بلند مدت است.
- روند معکوس می شود و میانگین متحرک کوتاه مدت پایین تر از میانگین متحرک بلند مدت قرار می گیرد.
- روند نزولی زمانی شروع می شود که میانگین متحرک کوتاه مدت در زیر میانگین متحرک بلند مدت باقی بماند.
صلیب مرگ روند نزولی جدید را نشان می دهد
تحلیل صلیب مرگ
حالا متوجه شدید که چرا صلیب مرگ یک سیگنال نزولی است. میانگین متحرک کوتاه مدت در حال حرکت به زیر میانگین متحرک بلند مدت است که این چشم انداز نزولی بازار را نشان می دهد.
صلیب مرگ پیش از رکود اقتصادی بزرگ در تاریخ ، مانند سال 1929 یا 2008 ، یک سیگنال نزولی ایجاد کرده است. البته این امکان هم وجود دارد که سیگنال های کاذب (مانند سال 2016 ) ارائه دهد.
سیگنال کاذب صلیب مرگ در سال 2016
همانطور که در نمودار مشاهده می کنید، بازار صلیب مرگ را صرفا برای ادامه روند صعودی چاپ کرد و بعد از مدت کوتاهی یک صلیب طلایی ظاهر شد.
صلیب طلایی در مقابل صلیب مرگ؛ تفاوت آنها در چیست؟
در مورد هر دو صلیب بحث کردیم، بنابراین فهمیدن تفاوت بین آنها دشوار نیست. در اصل، هردو قطب مخالف هم هستند. ممکن است صلیب طلایی یک سیگنال صعودی و صلیب مرگ یک سیگنال نزولی تلقی شود.
هر دو با حجم بالای معاملات تایید می شوند.برخی از تحلیلگران تکنیکال در هنگام بررسی صلیب، سایر شاخص های تکنیکال را نیز بررسی می کنند. نمونه های متداول عبارتند از: میانگین متحرک همگرایی واگرایی (MACD) و شاخص قدرت نسبی (RSI).
آنچه باید به خاطر بسپاریم این است که میانگین متحرک ها شاخص های تاخیری هستند و قدرت پیش بینی کننده ای ندارند. این بدان معناست که هر دو صلیب معمولا تایید قوی معکوس شدن یک روند که قبلا رخ داده، هستند .
چگونه با صلیب طلایی و مرگ معامله کنیم؟
ایده اصلی این الگوها کاملا ساده است. اگر بدانید که چگونه معامله گران از میانگین متحرک همگرایی واگرایی استفاده می کنند، به راحتی می توانید نحوه معامله با استفاده از این صلیب ها را یاد گیرید.
معمولا برای صلیب های طلایی و مرگ نمودارهای روزانه مورد بررسی قرار می گیرند. بنابراین، یک استراتژی ساده می تواند خرید در صلیب طلایی و فروش در صلیب مرگ باشد. در حقیقت، این یک استراتژی نسبتا موفق برای معاملات بیت کوین در چند سال گذشته بوده است. البته، سیگنال های کاذب زیادی نیز وجود داشته اند. از این رو، کورکورانه دنبال کردن یک سیگنال بهترین استراتژی نیست.بنابراین لازم است فاکتورهای دیگری نیز در نظر گرفته شود.
در ضمن، مانند بسیاری از تکنیک های تحلیل نمودار، سیگنال های موجود در بازه های زمانی بلند قوی تر از بازه های زمانی کوتاه هستند. ممکن است یک صلیب طلایی در نمودار هفتگی رخ دهد، در حالی که شاهد یک صلیب مرگ در نمودار ساعتی هستید. به همین دلیل همیشه بازه های زمانی بلندتر در نمودار اطلاعات مفیدتری ارائه می کنند.
چیزی که بسیاری از معامله گران در هنگام معامله با صلیب های طلایی و مرگ به دنبال آن خواهند بود، حجم معاملات است. حجم مانند بسیاری از الگوهای نموداری می تواند ابزاری قوی برای تایید باشد.بدین ترتیب، هنگامی که افزایش حجم با سیگنال صلیب همراه می شود، بسیاری از معامله گران نسبت به معتبر بودن آن سیگنال بیشتر مطمئن می شوند.
با تشکیل یک صلیب طلایی، میانگین متحرک بلند مدت احتمالا یک منطقه کلیدی حمایت در نظر گرفته خواهد شد. برعکس، با تشکیل صلیب مرگ این میانگین متحرک به احتمال زیاد یک منطقه مقاومت خواهد بود.
همچنین ممکن است سیگنال های صلیبی با سیگنال های دیگر شاخص های تکنیکال ترکیب شوند. معامله گران چندین سیگنال و شاخص را با هم یکی می کنند تا سیگنال های معاملاتی را قابل اطمینان تر کنند.
کلام آخر
در این مقاله درباره رایج ترین صلیب ها (طلایی و مرگ) بحث کردیم. صلیب طلایی زمانی تشکیل می شود که میانگین متحرک کوتاه مدت به بالای میانگین متحرک بلند مدت می رسد.در صلیب مرگ، میانگین متحرک کوتاه مدت در زیر میانگین متحرک بلند مدت قرار می گیرد.هر دوی آنها می توانند ابزارهای قابل اعتمادی برای تایید معکوس شدن روند های بلند مدت (در بازارهای سهام، فارکس یا ارز رمزنگاری ) باشند.
دیدگاه شما