درک معامله گران سهام


چگونه از روانشناسی ترید در تحلیل تکنیکال کمک بگیریم؟

روانشناسی معاملات به آن دسته از عواطف و احساسات روانی اشاره دارد که باعث موفقیت و یا عدم موفقیت در معاملات اوراق بهادار یا ارزهای دیجیتال می‌شود. همان‌طور که می‌دانید در پس هر معامله موفقیت‌آمیز و سودآور یک تصمیم درست و به موقع وجود دارد اما یک تصمیم چگونه شکل می‌گیرد؟ البته که دانش و تحقیق از عوامل تأثیرگذار بر یک تصمیم درست هستند اما آنچه در نهایت شکل‌دهنده تصمیم نهایی است تا حد زیادی به روانشناسی و احساسات و عواطف ارتباط دارد. اما روانشناسی ترید در این میان دقیقاً چیست؟

روانشناسی ترید در تحلیل تکنیکال چیست؟

به طور کلی روانشناسی ترید بیانگر جنبه‌های مختلفی از شخصیت و رفتارهای یک فرد است که درک معامله گران سهام بر اقدامات و تصمیمات معاملاتی او تأثیر می‌گذارد. روانشناسی ترید ممکن است به اندازه ویژگی‌هایی مانند دانش، تجربه و مهارت در به وجود آمدن موفقیت در معاملات مهم باشد.

نظم و انضباط و ریسک‌پذیری دو بخش جدایی‌ناپذیر جنبه‌های روانشناسی معاملات (ترید) هستند. علاوه بر این از ترس و طمع به عنوان دو احساس شناخته شده در ارتباط با روانشناسی ترید یاد می‌شود، احساسات دیگری مانند امید و حسرت هم در رفتار معامله‌گر تأثیرگذارند. همه این‌ها جنبه‌های مختلفی از روانشناسی ترید یا معامله هستند که در تریدر به صورت کم یا زیاد وجود دارد و نمی‌توان هیچکدام را بد یا خوب و عامل موفقیت یا شکست تلقی کرد. در واقع پیاده‌سازی درست و به موقع این جنبه‌هاست که موفقیت یک معامله‌گر را رقم می‌زند.

درک روانشناسی ترید

روانشناسی معاملات یا ترید می‌تواند با چندین احساس و رفتار خاص همراه باشد که اغلب به عنوان کاتالیزور معاملات بازار در نظر گرفته می‌شود. به عنوان مثال عامل محرک معاملات احساسی در بازارها بیشتر ناشی از حرص و طمع یا ترس است.

حرص و طمع را می‌توان به عنوان تمایل بی‌اندازه‌ای به ثروت که عقلانیت و قضاوت را کمرنگ می‌کند، معرفی کرد. طمع بیش از حد در اغلب معامله‌گران، آن‌ها را به سمت رفتارهای مختلفی سوق می‌دهد. این رفتارها می‌تواند شامل معاملات پرخطری مانند خرید سهام یک شرکت یا فناوری آزمایش نشده باشد آن هم تنها به این دلیل که سهام آن به سرعت در حال افزایش است.

علاوه بر این حرص و طمع می‌تواند سرمایه‌گذاران را ترغیب کند که بیش از حد توصیه شده در موقعیت معاملات سودآور باقی بمانند تا سود بیشتری کسب کنند. رد حرص و طمع را می‌توانید در فاز نهایی بازارهای گاوی، زمانی که گمانه‌زنی‌ها و تردیدها به اوج می‌رسد مشاهده کنید.

در مقابل ترس، باعث می‌شود که یک معامله‌گر، بسیار سریع‌تر از آنچه باید یک موقعیت را ببندد و از سود آن به خاطر ترس افراطی از ضرر هنگفت چشم‌پوشی کند. ترس در بازارهای خرسی بیش از هر زمانی به چشم می‌خورد. این احساس می‌تواند باعث شود که معامله‌گران برای خروج از بازار عجله کرده و غیرمنطقی رفتار کنند. ترس اغلب به وحشت تبدیل شده و به طور کلی فروش‌های قابل‌توجهی در بازار را رقم میزند که به عنوان فروش که به درک معامله گران سهام Panic selling یا فروش وحشت‌زده مشهور است.

از سویی دیگر پشیمانی احساسی است که ممکن است برای معامله‌گر پس‌ازاینکه یک موقعیت اولیه به معامله را از دست داد، رخ بدهد و به خاطر شوک وارد شد، تریدهای سریع و بدون فکر را پیش بگیرد. عدم پایبندی به برنامه‌های معاملات و بی‌نظمی اغلب منجر به ضررهای سنگینی می‌شود. پیشنهاد میکنیم مقاله چرا بیشتر تریدرها ضرر می‌کنند را مطالعه کنید.

تأثیر روانشناسی معاملات بر تحلیل تکنیکال

روانشناسی معاملات اغلب برای تحلیلگران تکنیکال از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است چرا که این تحلیلگران برای پیش برد تصمیمات به تکنیک نمودار سازی تکیه می‌کنند. نمودار یک سهام می‌تواند اطلاعات وسیعی در رابطه با حرکت سهام ارائه دهد درحالی‌که تحلیل تکنیکال و تکنیک‌های نمودار سازی می‌توانند در تشخیص روند برای فرصت‌های خریدوفروش مفید باشد. اما در نهایت رسیدن به درک درست حرکت‌های بازار با شناخت روانشناسی ترید معامله‌گران میسر می‌شود.

موارد متعددی در نمودارهای تکنیکال وجود دارد که معامله‌گر باید به آن‌ها توجه کند.همچنین گاهی لازم است به دانش خود در مورد سهام اعتماد کرده و به چگونگی حرکت قیمت و تأثیر عوامل گسترده دیگر بر بازار نیز توجه کند. معامله‌گرانی که به تأثیر عوامل خارجی بر قیمت سهام توجه می‌کنند و با نظم و اعتمادبه‌نفس در معاملات خود پیش می‌روند و به عبارتی دیگر به روانشناسی معامله‌گری متعادلی دارند، به طور کلی موفقیت و سودآوری بیشتری را تجربه می‌کنند.

سخن پایانی

همان‌طور که دیدیم، صفاتی که در روانشناسی ترید مانند طمع و ترس مقابل یکدیگر قرار دارند می‌توانند یکدیگر را متعادل کرده و با کنترل کافی به یک تصمیم درست ختم شوند. اما هر کدام از این حس‌ها به تنهایی توان بر باد دادن تمامی سرمایه یک معامله‌گر را خواهد داشت. در این میان بهترین کار این است که با کنترل احساسات خود و همچنین در نظر گرفتن احساسات غالب، بهترین تصمیم را بگیرید.

بررسی رابطۀ بین حجم معامله، بازده سهام و نوسان بازده در زمان مقیاس‏های مختلف در بورس اوراق بهادار تهران

2 گروه مدیریت دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی دانشگاه الزهرا، تهران، ایران.

چکیده

با وجود انجام مطالعات گسترده در مورد چگونگی ارتباط حجم معامله - بازده سهام و حجم معامله - نوسان بازده در بازارهای مالی، هنوز در مورد ساختار نظری یا تجربی این ارتباط اجماع حاصل نشده ‏است. این پژوهش با هدف کشف اطلاعات نهفته در سری زمانی متغیرهای حجم معامله، بازده سهام و نوسان بازده در دورۀ زمانی 96 ماهه (ابتدای فروردین 1386 تا اسفند 1393) صورت گرفته است. بدین‌منظور سری‏های زمانی این متغیرها با استفاده از تبدیل موجک گسسته با حداکثر هم‌پوشانی، تجزیه و ضرایب موجک آن‏ها محاسبه شده است؛ سپس رابطۀ میان سری‏ها با استفاده از آزمون علّیت گرنجری بررسی شده است. نتایج به‌دست‌آمده از این پژوهش در دورۀ زمانی مورد بررسی، نشان‌دهندۀ تفاوت روابط بین متغیرها در مقیاس‏های زمانی متفاوت است، چنانکه در برخی از مقیاس‏ها، آزمون علّیت گرنجر، وجود رابطۀ علّی میان سری‏های زمانی را تأیید می‌کند و در برخی از مقیاس‏های زمانی این رابطه وجود ندارد.

کلیدواژه‌ها

20.1001.1.23831170.1395.4.4.8.1

موضوعات

  • 1مدیریت دارایی
  • مدیریت ریسک دارایی های مالی

عنوان مقاله [English]

Surveying the Relation among Volume, Stock Return and Return Volatility in the Tehran Stock Exchange: A Wavelet Analysis

نویسندگان [English]

  • Ebrahim Abbasi 1
  • Leyla Dehghan nayeri 2
  • Nazila Poordadash Mehrabani 1

1 Management Dept., Faculty of Social Sciences and Economics, University of Al-Zahra, Tehran, Iran.

2 Management Dept., Faculty of Social Sciences and Economics, University of Al-Zahra, Tehran, Iran.

چکیده [English]

Although many studies have tried to construct a theoretical or empirical structure of relation among trading volume, stock return and return volatility in financial markets, there still is not a general consensus about it. This study discovers latent information in variables time series for 96 months (April 2007- March 2015). To do so, related time series decomposed by using the maximum overlap discrete wavelet transform and wavelet coefficients has calculated. Then the relation between the series is examined by Granger causality test. The main feature of this research is to investigate the relation between variables at different time intervals. The results show that during the 2007 to 2015, the relation between variables in different time intervals varies. As in some periods, the Granger causality test confirms the causal relation between time series, while in some other time periods it does not support the existence of such relation.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Trading volume
  • Stock return
  • Return volatility
  • Wavelet
  • Granger causality
اصل مقاله

مقدمه

ارتباط حجم معامله - بازده سهام و حجم معامله - نوسان بازده در بازارهای مالی، طی دو دهۀ اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است. اگرچه برخی از مطالعات تلاش کرده‏اند ساختاری نظری یا تجربی از این ارتباط ارائه دهند، هنوز اجماع کلی در این مورد حاصل نشده‏ است. مطالعۀ رابطۀ حجم معاملات با بازده سهام و نوسان بازده در بازارهای مالی در درجۀ اول، سبب بهبود درک افراد از رابطۀ حجم و بازده و در درجۀ دوم، باعث شناخت بهتر عملکرد بازار می‏شود. سنجش دقیق‏ این روابط به سرمایه‏گذاران کمک می‏کند حرکات بازار سهام را در آینده پیش‏بینی کنند و میزان ریسک و نقدینگی را در رابطه با توسعه و اتّخاذ استراتژی‏های معاملاتی‏شان مشخص کنند. نوسان‌های قیمت سهام و یا نوسان‌های بازده، ریسک سهام را نشان می‌دهد؛ زیرا میزان تغییرات بازده‏، معرّف میزان عدم اطمینان از کسب بازده است. شرکت‏ها با استفاده از این روابط در راستای تحقق استراتژی‏ها و اهداف شرکت‏شان می‌توانند تصمیماتی مناسب بگیرند.

اغلب پژوهش‏های صورت‌گرفته در این مورد، رابطۀ حجم و بازده سهام و نوسان آن را در بلندمدت بررسی کرده‌اند و عواملی از قبیل درجۀ ریسک‌گریزی، ریسک‌پذیری و فواصل زمانی متفاوت (کوتاه‏مدت، میان‌مدت و بلندمدت) را در نظر نگرفته‌اند (ممکن است افراد در دوره‌های زمانی مختلف، رفتارهای متفاوتی از خود بروز دهند)؛ به عبارت دیگر، نقطۀ تمایز این پژوهش با سایر پژوهش‌ها، توجه به موضوع عملکرد متفاوت سرمایه‏گذاران در دوره‏های زمانی متفاوت (زمان مقیاس‏های مختلف) است. گفتنی است هدف از این مقاله بررسی ارتباط حجم و بازده سهام و نوسان آن در بورس اوراق بهادار است. در همین راستا درادامه ابعاد نظری آن را بررسی خواهیم کرد.

مبانی نظری و پیشینۀ پژوهش

در رابطۀ بین حجم معاملات در بازار سرمایه و بازده سهام و نوسان‌های بازده، برخی نظریه‏ها اطلاعات را نیروی محرکی می‌دانند که سبب تغییرات بازده و حجم معاملات می‏شوند. در مقابل، دستۀ دیگری از نظریه‏ها ارتباط حجم و بازده را به اختلافات در باورها و عقاید سرمایه‏گذاران بازار مرتبط می‏دانند. این نظریه‏ها عبارتند از:

فرضیۀ ورود متوالی اطلاعات [1] : این فرضیه را کوپلند [2] (1976) ارائه کرد و جنینگ، استارکس و فلینگهام [3] (1981) آن را توسعه دادند. در این فرضیه مبادله‏گران به دو دستۀ خوش‏بین و بدبین تقسیم و مبادلات کوتاه‏مدت، پرهزینه‏تر از مبادلات بلندمدت فرض شده‏اند؛ بنابراین، سرمایه‏گذارانی که خرید و فروش کوتاه‏مدت می‏کنند، نسبت به تغییر قیمت کمتر حساس هستند. آن‏ها نشان دادند به‌طورکلی زمانی‌ که معامله‌گران بدبین هستند، حجم معاملات کمتر از زمانی است که مبادله‏گران خوش‏بین هستند.

در این فرضیه، اطلاعات با سرعت‏های متفاوت، به انواع متفاوتی از معامله‏گران می‌رسد؛ اما عامل دیگری که در این فرضیه نقش دارد، عدم تقارن اطلاعاتی است. دسترسی عده‏ای از معامله‏گران به اطلاعات محرمانه (خصوصی) و عملکرد آن‏ها براساس این اطلاعات، درحالی‌که سایر معامله‏گران به چنین اطلاعات مهمی دسترسی ندارند، موجب بروز عدم تعادل در بازار می‏شود. این موضوع با عنوان عدم تقارن اطلاعاتی مطرح می‏شود [8].

فرضیۀ ترکیب توزیع‏ها [4] : این فرضیه در ارتباط بین حجم معاملات و بازده سهام، نرخ جریان ورود اطلاعات را به بازار مطرح می‏کند. در این فرضیه، قیمت‏ها و حجم معاملات به جریان ورود اطلاعات در طول زمان معاملات، واکنش نشان می‏دهد [6]. فرضیۀ ترکیب توزیع‏ها به‌طور کلی به دو دلیل از فرضیۀ ورود متوالی اطلاعات متداول‏تر هستند:

1- این فرضیه با انتشار اطلاعات، به‌صورت هم‌زمان و تدریجی سازگار است؛ درحالی‌که فرضیۀ کوپلند بر ارتباط منفی بین حجم معاملات و قدرمطلق تغییر قیمت، زمانی که در آن اطلاعات به‌صورت هم‌زمان منتشر شود، دلالت دارد.

2- فرضیۀ ترکیب توزیع‏ها با توزیع تجربی تغییرات قیمت و تفاوت در همبستگی بین حجم معاملات و قدرمطلق تغییر قیمت در فراوانی‏های متفاوت سازگار است.

فرضیۀ اختلاف عقاید [5] : در فرضیۀ اختلاف عقاید، فرض می‏شود معامله‏گران مختلف (مطّلع و نامطّلع) عقاید متفاوتی در مورد اهمیت اطلاعات دارند. درواقع، پراکندگی بیشتر در عقاید، تغییرپذیری بیشتری را در قیمت و حجم معامله نسبت به مقدار تعادلی آن‏ها ایجاد می‏کند [12]. فرضیۀ اختلاف عقاید برای مقایسۀ چگونگی واکنش معامله‏گران مطّلع و نامطّلع به اطلاعات مناسب است. معامله‏گران مطّلع نسبتاً عقاید همگن و هماهنگی دارند که بر درک و شناخت آن‏ها از بازار مبتنی است. ازاین‌رو، معامله‏گران مطّلع، خرید و فروش خود را در چارچوب قیمتی نسبتاً کوچک در حدود ارزش منصفانۀ دارایی انجام می‏دهند. همچنین معامله‏گران نامطّلع نمی‌توانند تشخیص دهند معاملۀ سایرین برای تقاضای نقدینگی (عملیات پوششی) کوتاه‏مدت یا به‌دلیل مبانی اساسی عرضه و تقاضا است. ازاین‌رو، آنان تمایل دارند به همۀ تغییرات در حجم و قیمت واکنش نشان دهند؛ چراکه به نظر آن‏ها این تغییرات منعکس‌کنندۀ اطلاعات جدید است؛ درنتیجه تمایل دارند تغییرات قیمت‏ را اغراق‌آمیز فرض کنند که خود به نوسان‌های بیشتر در قیمت منجر می‏شود.

الگوی قیمت‏گذاری دارایی‏ها براساس انتظارات عقلایی [6] : این الگو نشان می‌دهد اختلاف نظرها از اطلاعات محرمانه نشأت‌گرفته است. وانگ [7] (1994) الگوی تعادلی معاملات سهام را توسعه داد که براساس آن سرمایه‏گذاران در زمان تقارن اطلاعات، مبادلات عاقلانه‏ای انجام می‏دهند. در الگوی او چون سرمایه‏گذاران ریسک‌گریزند، معامله همیشه با تغییرات قیمت توأم است؛ برای مثال، وقتی گروهی از سرمایه‏گذاران برای ایجاد تعادل در سبد سهام خود به فروش سهام اقدام می‏کنند، باید برای وادارکردن سایرین به خرید، قیمت سهام را پایین بیاورند؛ به عبارت دیگر، در صورت افزایش عدم تقارن اطلاعات، معامله‏گران نامطّلع که به خرید سهام از افراد مطّلع اقدام می‏کنند، خواستار تخفیف بیشتری در قیمت سهام می‏شوند؛ بنابراین، این‌گونه نتیجه گرفته می‏شود که سرمایه‏گذاران نامطّلع برای حفظ خود از اطلاعات نهانی، بدین‌صورت ریسک خود را پوشش می‏دهند و درنتیجه، حجم معاملات همیشه با قدر مطلق تغییرات قیمت، رابطۀ مثبت دارد و این همبستگی با افزایش عدم تقارن اطلاعات افزایش می‏یابد [18].

برخی از پژوهش‌های مشابه در این رابطه را که در داخل و خارج از کشور انجام شده است، در جدول (1) می‌توان مشاهده کرد.

سرمایه‌گذاری و معامله‌گری

چهار تیپ شخصیتی سرمایه گذاران در بورس: شما جزو کدام دسته از سهامدارانید؟

شما جزو کدام دسته از سهامدارانید؟ بعد از موج ورود سنگین سرمایه گذاران به بورس و دیدن تلاطمات و بالا و پایین‌های بازار، معامله‌گران باید به سبک معاملات خود پی برده باشند. اگر شخصی هستید که هنوز به درک درستی از خود و سبک معاملاتتان نرسیده‌اید و نمی‌توانید خود را در دسته خاصی از معامله …

شما جزو کدام دسته از سهامدارانید؟

سفارش های خرید و فروش خود را هوشمندانه ثبت کنید!

سفارش های خرید و فروش خود را هوشمندانه ثبت کنید! موفقیت شما در بازار بورس تنها به انتخاب و خرید سهام ارزشمند بستگی ندارد، بلکه به نحوه خرید و ثبت سفارش شما نیز وابسته است. معمولاً سرمایه‌گذاران تصور می‌کنند سرمایه‌گذاری با انتخاب سهم و خرید آن به پایان می‌رسد حال‌آنکه مراقبت از سهم خریداری‌شده برای …

سفارش های خرید و فروش

حرفه‌ای خرید و فروش کنید نه کج دار و مریز!

حرفه‌ای خرید و فروش کنید نه کج دار و مریز! احتمالاً شنیده‌اید که در بورس به برخی افراد، معامله‌گر بازار بورس گفته می‌شود که کارشان خرید و فروش سهام است و شاید سؤال برایتان پیش آمده باشد که چه تفاوتی میان سرمایه‌گذاران و معامله گران وجود دارد؟ بله. این دو با یکدیگر تفاوت دارند و …

خرید و فروش

آموزش بورس | آموزش سرمایه گذاری برای ورود به بازار بورس

آموزش سرمایه گذاری در بورس را از کجا شروع کنم؟ نخستین گام برای آموزش سرمایه گذاری در بورس شناخت بازار بورس است. شما برای آموزش بورس و روشهای سرمایه گذاری در این بازار نخست باید با ساز و کار و قوانین آن آشنا شوید. درست مانند زمانی که بخواهید یک بازی گروهی مثل اسم-فامیل، مافیا …

stock market tracking

آیا می‌دانید چگونه وارن بافت ثروتمند شد؟

با به‌کارگیری چند نکته ساده، سهامی را بخرید که برای مدت طولانی سودده باشد و همچون وارن بافت ثروتمند شوید. دلیل اصلی افراد برای سرمایه‌گذاری در سهام چیست؟ مسلماً به دست آوردن سود و افزایش ثروت. این هدف از دو راه قابل‌دستیابی است: یکی افزایش قیمت سهم و دیگری سود سالانه سهام که به‌صورت نقدی …

چگونه وارن بافت ثروتمند شد؟

کارگزاری بورس چیست و کارگزارتان چه کمکی به شما می‌کند؟

معیارهایی که برای انتخاب یک کارگزاری بورس باید در نظر بگیرید. وقتی شما آماده ورود به بازار سرمایه شدید، ملزم به انتخاب یک کارگزاری بورسی هستید. درست شبیه به مواقعی که می‌خواهید خانه یا ماشین بخرید. شما خانه موردنظر خود را یافته‌اید و با فروشنده هم به توافق رسیده‌اید. لازم است به دفتر مشاوره املاک …

کارگزاری بورس چیست؟

سرمایه گذاران حرفه ای اطلاعات خود را از کجا به دست می‌آورند؟

وب سایت های بورسی که سرمایه گذاران حرفه ای باید به آن‌ها مراجعه کند. دانش و اطلاعات دو درک معامله گران سهام عامل حیاتی موفقیت در بازار بورس است و دو مزیت سرمایه گذاران حرفه ای است. سرمایه گذارانی که بدون دانش کافی و اطلاعات به‌روز وارد بازار بورس می‌شوند و خود را در سهام غرق می‌کنند، به‌زودی خواهند …

وب سایت های بورسی

چرا باید در صندوق های سرمایه گذاری مشترک سرمایه‌ گذاری کنید؟

اگر هنوز آمادگی خریدوفروش سهام را ندارید، در صندوق های سرمایه گذاری مشترک کنید هر موقع صحبت از سرمایه گذاری در بورس می‌شود، لازم است بدانید که سرمایه گذاری در بورس فقط از یک‌راه و آن‌هم سرمایه گذاری در سهام انجام نمی‌شود، بلکه شما می‌توانید در صندوق های سرمایه گذاری مشترک نیز سرمایه گذاری کنید. سرمایه …

صندوق های سرمایه گذاری مشترک

تنوع بخشی سبد سهام، از حرف تا عمل

رعایت سه نکته ساده می تواند به شدت به تنوع بخشی پرتفوی سهامتان کمک کند. وقتی کتاب‌ها و مقالات مرتبط با ریسک را می‌خوانید، می‌بینید که چنان از ریسک سرمایه گذاری سخن گفته‌اند که گویی نویسنده نیز از تصور آن مو به اندامش سیخ شده است، چه برسد به خواننده! درست است… سرمایه گذاری ریسک زیادی …

هفت نوع ریسک که سرمایه‌گذاران در بورس باید از آن دوری کنند

انواع ریسک در بازار بورس کدامند؟ سرمایه‌گذاران همواره با انواع ریسک در بازار بورس مواجه هستند که در این مقاله به آن خواهیم پرداخت. ساده‌ترین تعریفی که از ریسک می‌توان ارائه داد این است که: «یک سرمایه گذار احتمال دارد بخشی یا همه سرمایه خود را از دست بدهد». نترسید، اگر انواع ریسک در بازار …

۱۰ نکته‌ای که هر معامله‌گر ارزهای دیجیتال مبتدی باید بداند!

۱۰ نکته‌ای که هر معامله‌گر ارزهای دیجیتال مبتدی باید بداند!

همه ما صدها داستان درباره پولی شنیده ایم که در فضای ارزهای دیجیتال ایجاد می شود. معامله گران ناشناس در توییتر داستان هایی مطرح می کنند که چگونه طی چند ماه ۱۰۰۰ دلار را به چندین میلیون دلار تبدیل کرده و اینکه چگونه با خرید آلت کوین ها، روزانه سرمایه خود را تا ۱۰۰ برابر افزایش می‌دهند.

برای افرادی که در بیرون از دنیای ارزهای دیجیتال به سر می برند، ورود به این عرصه، یک راه آسان و مطمئن برای سریع پولدار شدن است. آنها حتی قبل از یادگیری اصول تجارت و مدیریت ریسک ، شغل خود را برای اینکه به یک “معامله گر حرفه ای ارزهای دیجیتال تبدیل شوند، ترک می کنند. همه ما می دانیم که چگونه این داستان به پایان می رسد.

تبدیل شدن به یک معامله گر، در هر بازاری سخت است، ۹۵ درصد از همه معامله گران در این عرصه با شکست روبرو می شوند و بیشتر آنها نیز در همان چند ماه اول ورود خود شکست می خورند. آنها معمولاً کاملاً ورشکست می شوند یا به جای سرمایه گذاری در یک دارایی ایمن و انتظار برای رشد پیدا کردن آن، اقدامات نامناسب تری انجام می‌دهند. برخلاف تصور رایج ، انجام معاملات در بازار ارزهای دیجیتال به دلایل مختلفی برای مبتدیان دشوار است.

بازار ارزهای دیجیتال هرگز تعطیل نمی شود

این بازار در طول ۲۴ ساعت شبانه روز و ۷ روز هفته فعال بوده و به معامله گران این حس را القا می کند که باید دائما در حال انجام معاملات باشند. و همین مسئله باعث می شود که آنها با خستگی مفرط روبرو شده و فومو یا همان ترس از دست دادن فرصت برای معامله گران احساسی ایجاد می شود. هیچ کس نمی تواند به طور موثر، بازاری را که دائماً در دسترس است، دنبال کند و معامله گران تازه وارد نیز از این مسئله غافل می شوند. این مسئله اغلب هم باعث نابود شدن زندگی شخصی آنها می شود و هم سرمایه‌ی آنها را از بین می برد.

فاندامنتال ها چه هستند؟

بازار ارزهای دیجیتال فاقد فاندامنتال ها یا همان اساس بازارهای معاملاتی سنتی می‌باشد. یک معامله گر به هنگام خرید سهام می ‌تواند سودهای سه ماهه، گزارش فروش، نقشه راه شرکت و بسیاری از پارامترهای دخیل در موفقیت آن سهام را بررسی کند. مهم تر از همه آنکه، شرکت هایی که در بازار بورس سهام به انجام معاملات می ‌پردازند، قانونگذاری شده اند، بنابراین شفاف هستند. پس شما به طور کلی می دانید چه چیزی را می خرید.

قدرت یک تیم یا پروژه در دنیای ارزهای دیجیتال تقریباً با اهداف معامله گر ارتباطی ندارد. معامله گران متکی به تحلیل های تکنیکالی هستند که استفاده صحیح از آن برای تازه واردان این فضا دشوار است.

من در حال کسب سود هستم، پس چرا موجودی بیت کوین من کاهش یافته است؟

فعل و انفعال بین بیت کوین و آلت کوین ها، موضوع پیچیده دیگری را به وجود می‌آورد. معامله ایمن آلت کوین ها به ندرت رخ می ‌دهد و یافتن فرصت های مناسب به صبر و تجربه بسیار زیادی نیاز دارد، دو موردی که معامله گران تازه کار فاقد آن می‌باشند. معامله گران تازه وارد اغلب به اشتباه موفقیت معاملات خود را بر اساس ارزش دلاری کوین های خود ارزیابی می‌ کنند، بدون این که درک کنند که سرمایه گذاری بر روی بیت کوین، یک استراتژی بسیار سودآور (و به مراتب آسان تر) خواهد بود. در عوض بازارهای معاملاتی سنتی با ارزهای سنتی بسیار ساده می‌باشند، یا سود کسب می‌ کنید یا ضرر می ‌کنید.

چگونه سفارش های استاپ لاس (توقف ضرر) و کسب سود را تنظیم کنم؟

معامله گران بازارهای سنتی از مزایای سفارش های استاپ لاس، کسب سود و همچنین تریلینگ استاپ برخوردار هستند. در مقابل، معاملات به مراقبت و مدیریت کمتری نیاز دارند. در فضای ارزها یدیجیتال، صرافی ها فاقد طیف گسترده ای از سفارش های ضروری برای مدیریت صحیح ریسک هستند، به ویژه در بازاری که دائما در حال فعالیت است.

معامله گران با تجربه در زمینه‌ی ارزهای دیجیتال می توانند داستان های بی شماری را در مورد از دست دادن یک پامپ بزرگ در هنگام خواب به اشتراک بگذارند، زیرا آنها از سرمایه خود با سفارش استاپ لاس محافظت کرده بودند و نتوانسته بودند سفارش های فروش را با قیمت های مورد نظر خود را تنظیم کنند. معامله گران بین سفارش کسب سود و مدیریت مناسب ریسک مجبور به انتخاب شوند.

من می توانم با استفاده از لوریج ۱۰ هزار دلار را به ۱۰۰ هزار دلار تبدیل کنم!درک معامله گران سهام

معاملات لوریج در بین مبتدیان بسیار مرسوم است. لوریج ابزاری است که فقط باید توسط تجربه ترین معامله گران، آنهایی که سال هاست سودآوری می کنند، مورد استفاده قرار بگیرد.

موانع ورود به دنیای ارزها دیجیتال در صرافی هایی که به نحوی ایجاد شده اند تا سرمایه خرده فروشان بی تجربه را از آنها گرفته و در جیب خود قرار دهند، وجود ندارد. مبتدیان با استفاده از لوریج تمام سرمایه ای که در معاملات به خطر انداخته اند را از دست خواهند داد، زیرا نقاط ضعف این ابزار بسیار زیاد است.

سریع پولدار شدن آسان است، درست است؟

در بازارهای سنتی، هیچ کس انتظار ندارد که سریع ثروتمند شود. بازار ارزهای دیجیتال از ارفاد میخواهد که مبلغی را برای دوران بازنشستگی خود در نظر بگیرند. در مقابل، برخی این طور تصور می کنند که با استفاده از بازار ارزهای دیجیتال می‌توانند سرمایه اندک خود را به پول مادام‌العمر تبدیل کنند که این موضوع اصلا واقعیت ندارد.

کسانی که در عرصه‌ی ارزهای دیجیتال به سرعت ثروتمند شده اند به احتمال زیاد خوش شانس بوده اند نه اینکه معامله گر خوبی باشند. علاوه بر این، بین ثروتمند بودن روی کاغذ و زندگی واقعی تفاوت وجود دارد، بیشتر معامله گران ارزهای دیجیتال که “ثروتمند شده اند” نتوانسته اند دارایی خود را به قیمت بالا بفروشند و مشاهده کرده اند که چگونه ثروت کاغذی خود را به همان سرعت از بین می برند.

ارز دیجیتال یک سرمایه گذاری ایمن نیست

یک فرد بی تجربه به احتمال زیاد بسیار بیشتری وجود دارد که با خرید ارز دیجیتال ورشکست شود تا اینکه با خرید سهام سنتی با شکست مواجه شود. در نتیجه خطر از دست دادن سرمایه در دنیای ارزهای دیجیتال بسیار بیشتر است. ارز دیجیتال یک سرمایه گذاری ایمن نمی ‌باشد و باید فقط جزئی از سرمایه گذاری های کلی شما باشد.

من تمام توصیه های معاملاتی را از یک کارتون در اینترنت دریافت می کنم!

اگرچه معامله گران باتجربه و موفقی در رسانه های اجتماعی حضور دارند، اما اکثر مبتدیان توصیه های معاملاتی خود را از سایر تازه واردان دریافت می ‌کنند در حالی که خودشان از این موضوع آگاهی ندارند. دریافت توصیه های مالی از افراد غریبه در اینترنت سنگ بنای بازار ارزهای دیجیتال است.

در مسیر از بین بردن سرمایه خود، هیچ راهی مطمئن تر از خرج کردن آن بر روی دارایی هایی که سایر افراد برای کسب سود خود شما را فریب می ‌دهند، وجود ندارد. هرگز تصمیمات خود را بر اساس توصیه کسانی که نتیجه این تصمیم برایشان اهمیتی ندارد، اتخاذ نکنید.

معامله گران میانگین قیمت خرید را کاهش نمی دهند!

یک اشتباه بزرگ و رایجی که بسیاری از معامله گران مرتکب آن می شوند، کم‌ کردن میانگین قیمت خرید است، با این منطق که کوین مورد نظر قیمت کمتری دارد، مقدار بیشتری از آن کوین می‌خرند تا میانگین قیمت خرید کلی آن کوین کاهش یابد. این منطق مربوط به سرمایه گذاری است، نه معاملات.

معامله گران باید سطح توقفی داشته باشند. افت قیمت باید باعث شود که از انجام معاملات دست نگه دارند. بیشتر مبتدیان این موضوع را درک نمی کنند و بیشتر در این موضوع غرق می‌شوند.

مدیریت ریسک همه چیز است

مدیریت ریسک بسیار خسته کننده است و به نظر می رسد که مهم ترین مهارت برای سرمایه گذاری می‌باشد. شناخت این موضوع که چه مقدار بر روی معاملات ریسک کنید و پورتفولیوی خود را چگونه متعادل کنید بسیار مهمتر از ورودی و خروجی های معاملاتی می ‌باشد. یادگیری این امر به زمان نیاز دارد و حتی اکثر معامله کنندگان مبتدی قبل از یادگیری آن، ورشکست می ‌شوند.

برای اکثر افراد به مراتب بهتر است که به تدریج سرمایه گذاری کنند و درصد کمی از سبد سرمایه گذاری خود را به ارزهای دیجیتال و بیت کوین اختصاص دهند. نکته مهم این است که فریب افراد حاضر در توییتر را نخورید. معاملات ارزهای دیجیتال بسیار دشوار است.

مارک داگلاس کیست؟ معرفی کتاب‌ها و رمزهای موفقیت او

مارک داگلاس به عنوان یکی از مهم‌ترین افراد حوزه روانشناسی بازار های مالی شناخته می‌شود. یکی از مهم‌ترین اساس‌های فعالیت در بازارهای مالی نحوه کنترل هیجانات ذهنی و روانشناسی معامله گری است. مارک داگلاس در کتاب‌های خود تلاش کرده است تا بتواند ذهن معامله گران را برای فعالیت و موفقیت در بازارهای مالی آماده کند. در این مطلب قصد داریم تا با زندگی نامه مارک داگلاس و فعالیت‌های او آشنا شویم. همچنین با اصل‌های مهم روانشناسی بازارهای مالی از نظر مارک داگلاس آشنا شده و می‌آموزیم چگونه با کمک ذهن خود، به موفقیت در معاملات دست یابیم.

زندگینامه مارک داگلاس

مارک داگلاس (Mark Douglas) مدیرعامل شرکت «Trading Behavior Dynamics» است. داگلاس نویسنده کتاب‌های "معامله‌گری در ناحیه" (Trading in the Zone) و "معامله‌گر منضبط " (The Disciplined Trader) می‌باشد. هدف او از نوشتن این کتاب‌ها، کمک به معامله‌گران بازارهای مالی برای دستیابی به نظم در حوزه روانشناسی معامله‌گری جهت کسب موفقیت‌های بیشتر در معاملات می‌باشد. مارک داگلاس از دانشگاه ایالتی میشیگان در رشته‌های علوم سیاسی و ارتباطات اجتماعی فارغ‌التحصیل شده است.

علاقه مارک داگلاس به معامله‌گری از انتهای دهه 70 میلادی آغاز شد و این علاقه سبب شد تا داگلاس موقعیت شغلی مناسب خود، در شرکت بیمه را رها کند. او از درآمد بسیار بالا و مزایایی که شرکت بیمه در اختیار او می‌گذاشت، (برای مثال هر ساله یک خودروی پورشه به او هدیه می‌شد) چشم پوشی کرد تا در حوزه معامله گری و بازارهای مالی فعالیت کند. پس از استعفا از کار قبلی خود، مارک داگلاس شروع به یادگیری کرد و توانست به عنوان کارگزار شرکت مریل لینچ (Merrill Lynch) در هیئت مدیره معاملات شیکاگو فعالیت کند.

mark-and-wife.jpg

پس از پیگیری‌های او برای کسب مجوز جهت فعالیت به عنوان کارگزار، تلاش‌های مارک داگلاس نتیجه داد و مهم‌ترین قسمت زندگی او آغاز شد. مارک داگلاس پس از چندین سال فعالیت در حرفه‌ی کارگزاری و مشاهده فعالیت سایر کارگزاری‌ های فعال در بازارهای مالی، متوجه شد که بسیاری از کارگزارها هیچ گونه تصوری از جهت حرکت بازار در آینده ندارند و صرفاً تلاش می‌کنند تا نظر خود را تحمیل کنند. آن‌ها به دنبال جذب مشتری‌های بیشتر و ترغیب آن‌ها به معامله و فعالیت در بازار بودند.

پس از مشاهده رفتار معامله گران و کارگزاران، سؤالات بسیاری ذهن مارک داگلاس را به خود مشغول کرد و او به این نتیجه رسید که پیش بینی جهت حرکت بازار، بسیار دشوارتر از آنچه که افراد در خصوص آن بحث می‌کنند، می‌باشد. همچنین متوجه شد بیشتر افراد صرفاً امیدوارند که بازار در جهت موردنظر آن ها حرکت کند و هیچ‌گونه پیش بینی از جهت بازار ندارند. این تفکر او سبب شد تا مارک داگلاس با خود متعهد شود که قبل از معامله، در حین معامله و پس از خروج از معامله، اقدام به نوشتن تمام افکار و تحلیل‌های خود کند. این نوشته‌ها، اولین جرقه برای نوشتن کتاب معامله‌گر منضبط را در ذهن او زد.

شش اصل اساسی در معاملات مارک داگلاس

1. "شکاف سود" را با موارد درست پر کنید

مارک داگلاس در کتاب‌ها و سمینارهای خود اغلب به چیزی اشاره می‌کند که آن را "شکاف سود" می‌نامد. آنچه او در مورد آن صحبت می‌کند اساساً تفاوت یا "شکاف" بین سود قابل انتظاری است که می‌توانید با استفاده از روش معاملاتی خود و عملکرد خود به دست آورید. معامله گران اغلب با امیدواری بسیار زیاد، یادگیری و استفاده از یک روش معاملاتی را آغاز می‌کنند. آنها می‌خواهند درآمدی کسب کنند که بتوانند به آن اعتماد کنند و از معاملات خود نتایج مطلوبی بگیرند.

با این حال، این نتایج تنها در صورتی امکان‌پذیر است که شما یک روش مؤثر با نظم و انعطاف را دنبال کنید که اکثر مردم به سادگی از آن چشم پوشی کرده و در نتیجه، "شکاف سود" که مارک به آن اشاره می‌کند را تجربه می‌کنند. نکته کلیدی که آقای داگلاس در مورد این شکاف سود بیان می‌کند، این است که معامله گران معمولاً سعی می‌کنند خلأ معاملاتی خود را با کسب اطلاعات بیشتر در مورد بازار، تغییر روش‌ها، صرف وقت بیشتر در پشت رایانه خود، پر کنند.

با این حال، آنچه که آنها واقعاً باید یاد بگیرند بیشتر در مورد روان‌شناسی فردی خودشان و نحوه تعامل آنها با بازار است. اساساً آن‌ها باید "مهارت‌های ذهنی مناسب" را به دست آورند تا روش خود را آن‌طور که باید اجرا کنند و بیشترین سود را به دست آورند تا "شکاف سود" را پر کنند.

2. برنده شدن و یک تاجر برنده بودن دو چیز متفاوت هستند

هرکسی، و منظور من به معنای واقعی کلمه هر کسی، حتی یک کودک 5 ساله، می‌تواند خود را در یک معامله پیروز ببیند. برای پیروز شدن در یک معامله هیچ نیازی به مهارت ندارید و می‌توانید با کمک شانس یک معامله‌ی برنده داشته باشید. تنها کاری که شما باید انجام دهید این است که پنل معاملاتی خود را باز کرده و چند دکمه را فشار دهید و اگر خوش شانس باشید، می‌توانید در مدت زمان کوتاهی درآمد زیادی کسب کنید.

در نتیجه موارد فوق، طبیعی است که معامله گری که هنوز مهارت معاملاتی کسب نکرده است، جهش حاصل از ذهنیت "پیروزی آسان است" را به دست آورد و گمان کند "تأمین هزینه‌های زندگی از این طریق خیلی سخت‌تر نخواهد بود." به همین ترتیب فعالیت بسیاری از معامله گران آغاز می‌شود. نیازی به گفتن نیست که این افراد با همان سرعتی که ثروت خود را به دست آورده‌اند، چه بسا با سرعتی بیشتر، آن را از دست می‌دهند.

یک معامله گر برنده مهارت‌های ذهنی برای درک و استفاده از این واقعیت را دارد که هر معامله‌ای که انجام می‌دهد، یک نتیجه کاملاً تصادفی دارد. به عبارت دیگر، آنها تا زمان پایان معامله نمی‌توانند نتیجه آن را بدانند. معامله گران برنده از این موضوع آگاه هستند. آن‌ها می‌دانند که باید با این تفکر و دیدگاه در بازار معامله کنند و تمام وسوسه‌ها و احساساتی را که در طی هر معامله‌ای ایجاد می‌شود، نادیده بگیرند. آن‌ها قادر به انجام این کار هستند چون نگاه خود را بر روی تصویر بزرگ‌تر متمرکز می‌کنند. تصویر بزرگ‌تر، این واقعیت است که اگر آنها روش خود را بدون وقفه و بارها و بارها و بارها در مدت زمان طولانی در معاملات اجرا کنند، به سود بالایی دست پیدا می‌کنند؛ بنابراین، دیگر یک معامله برنده را با اینکه یک تاجر برنده هستید اشتباه نکنید. این موضوع تله‌ای بسیار آسان برای گیر افتادن در آن است.

3. الگوهای تکنیکال قیمت به‌گونه‌ای طراحی نشده‌اند که به ما بگویند "در آینده" چه اتفاقی خواهد افتاد

روش‌های تحلیل تکنیکال از هر نوع، برای این نیستند که به ما بگویند بازار در حرکت بعدی چه خواهد کرد. همان‌طور که داگلاس می‌گوید، آن‌ها به ما کمک می‌کنند تا احتمال موفقیت را در یک سری معاملات به نفع خود تغییر دهیم. برخی از پیامدهای عمیق روان‌شناختی همراه با این واقعیت است. در نتیجه هر سیگنال خاصی، منحصر به فرد و تصادفی است. هیچ راهی برای دانستن حرکات بازار پیش از اینکه اتفاق بیفتند، وجود ندارد. به عبارت دیگر، ماهیت معاملات تصادفی است. داگلاس به توصیف چیزی می‌پردازد که درک آن ممکن است در ابتدا کمی دشوار باشد، اما اگر می‌خواهید در بازارهای مالی معاملات مداوم انجام دهید، درک این موضوع برای شما مهم است.

4. به احتمال زیاد فکر کنید، نه به یقین

شاید نکته مشهور مارک داگلاس برای تغییر در ذهنیت معامله گران این است که شما باید یاد بگیرید که در قالب احتمالات فکر کنید. ما کمی پیش‌تر در این خصوص بحث کردیم، اما بسیار مهم است که درک کنیم یک توزیع تصادفی برد و باخت در تمام معاملات وجود دارد. معامله گرانی که فکر کردن به صورت احتمالی را می‌آموزند، برخلاف آن دسته از معامله گرانی که یاد نگرفته‌اند به صورت احتمالی فکر کنند، فشار روانی را تجربه نمی‌کنند. زیرا می‌دانند در تمام معاملات خود برنده نیستند. یادگیری فکر کردن احتمالی سبب می‌شود انتظارات شما از معاملات آزاد شود، زیرا شما بر روی نتایج حاصل از کل معاملات متمرکز شده‌اید، نه نتیجه‌ی یک معامله‌ی خاص.

5. ذهن من باید آزاد باشد

برای انجام معاملات بدون ایجاد خطاهای ذهنی، باید از این تصور که "این معامله یک معامله برنده خواهد بود" آزاد باشید. یک معامله گر معمولی انتظار دارد "این معامله" باید یک معامله ی برنده باشد. اگر بخواهید پول ثابتی به دست آورید، نمی‌توانید به این روش فکر کنید. هنگامی که انتظار دارید در هر معامله برنده شوید، از نظر عاطفی به آن وابسته می‌شوید. در حالی که همان‌طور که باید بدانید، این معامله به تنهایی مهم نیست، بلکه مجموعه معاملات و توانایی شما در نظم و انضباط نسبت به این مجموعه است که مهم می‌باشد.

6. من باید طرز فکرم در مورد رفتار بازار را تغییر دهم: مثل یک حرفه‌ای فکر کنم

یک معامله گر حرفه‌ای با خود فکر نمی‌کند "آیا این معامله نتیجه می‌دهد؟ " وقتی معاملات بالقوه‌ای وجود دارد. زیرا آنها وجود مؤلفه‌های انسانی را که اساساً تصادفی است، درک می‌کنند (همان‌طور که در بالا بحث شد). آنچه که او درباره آن فکر می‌کند ریسک است: "تا کجا حاضر هستم اجازه دهم که این معامله بر خلاف من پیش رود؟ قبل از اینکه ببینم آیا معامله گران دیگری قصد ورود دارند"؟ فکر کردن به نتیجه معامله و سود ده بودن آن را متوقف کنید و به جای آن به فکر ریسک و جایی که از آن خارج می‌شوید، باشید.

معرفی بهترین کتاب‌های مارک داگلاس

مارک داگلاس با دو کتاب خود توانست شهرت بسیاری کسب کند و حتی یکی از کتاب‌های او جوایز متعددی را دریافت کرد.

mark-douglas-books-1.jpg

1-کتاب معامله‌گری در ناحیه:

بازار را با اعتماد به نفس، نظم و یک ذهنیت برنده رام کنید. (Trading in the Zone: Master the Market with Confidence, Discipline, and a Winning Attitude)

مارک داگلاس در این کتاب سعی کرده است تا دلایل اساسی عدم انسجام در معاملات را کشف کند و به معامله گران کمک کند تا بر ذهنیت‌های عمیق و اشتباهی که سبب زیان آن‌ها می‌شود، غلبه کنند. او با استفاده از مهم‌ترین قواعد معامله گری سعی می‌کند تا واقعیت‌های بازار را به خوانندگان کتاب نشان دهد و به آن‌ها آموزش دهد تا مفهوم واقعی ریسک را درک کنند. در ادامه مارک داگلاس می‌خواهد این ذهنیت که بازار کاملاً بر اساس احتمالات حرکت می‌کند واین حدس و گمان‌ها هستند که بر بازار حاکم‌اند را، به خوانندگان کتاب منتقل کند.

2-کتاب معامله‌گر منضبط (منظم):

ایجاد نگرش برنده (The Disciplined Trader: Developing Winning Attitudes)، یکی از اولین کتاب‌هایی که به ماهیت روان‌شناختی چگونگی فکر بازرگانان موفق می‌پردازد، معامله گر منضبط است. در این کار متفاوت که در سال 1990 منتشر شد - داگلاس به این سؤال پاسخ می‌دهد: چرا اکثر معامله گران نمی‌توانند سهام و ثروت خود را به صورت پیوسته افزایش دهند و سپس آن را حفظ کنند؟

این کتاب خواننده را به نتیجه گیری عملی و منحصر به فرد می‌رساند که در خصوص تغییر هرگونه ذهنیت محدودکننده مفید است. معامله گر از طریق کتاب اقدام به طی کردن یک مسیر به صورت گام به گام می‌کند و شروع به درک این موضوع می‌کند که فکرهایش ممکن است توانایی سودآوری و موفقیت در معامله گری را محدود کنند.

کتاب معامله گر منضبط برای افرادی که تازه وارد بازار می‌شوند یا معامله گرانی که دوباره در بازارها بازمی گردند و حتی معامله گران باسابقه‌ای که به نظر نمی‌رسد بتوانند سودآوری خود را از یک سقف معین بیشتر کنند، حیاتی است.

خواننده این کتاب متوجه خواهد شد که بازار، بر خلاف هر زمینه شغلی دیگر، بدون ساختار است. سه مرحله لازم برای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق را یاد می‌گیرد. می‌آموزید که چگونه افکارتان، نحوه درک بازارها را مدیریت می‌کنند و می‌آموزید که چگونه با محیط‌های همیشه در حال تغییر بازار سازگار شوید. داگلاس به معامله گران کمک می‌کند تا از طریق یک رویکرد سیستماتیک برای ایجاد، القا و حفظ ذهنیت یک معامله گر موفق، ترس از باخت را خنثی کنند و به ذهنیت برنده دست یابند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.