کاربرد نقدشوندگی


نقدینگی چیست؟ نقدینگی چطور تورم ایجاد می کند؟

نقدینگی کلمه‌ای است که ما همیشه آن را در اخبار می‌شنویم و در مباحث اقتصادی زیاد مطرح می‌شود. زیرا بر تولید و تورم یک کشور اثر می‌گذارد و در صورت عدم توجه می‌تواند مشکلات اقتصادی زیادی ایجاد کند.

ما در این مطلب قصد داریم درباره رابطه نقدینگی و تورم و مدیریت آن اطلاعاتی را با شما به اشتراک بگذاریم. در ادامه همراه وبلاگ فانوس باشید.

نقدینگی چیست؟

به زبان ساده، نقدینگی به دارایی‌های نقدی شما اشاره دارد. اسکناسی که هر روز برای خرید مایحتاج جابه‌جا می‌کنید، نقدترین و در دسترس‌ترین دارایی شما است. هر چه قدر بتوانید سریع‌تر دارایی خود را بدون تغییر در ارزش آن به پول نقد تبدیل کنید، یعنی نقدینگی آن بالا است. مثلا شما می‌توانید پول‌های واریز شده در حساب سپرده خود را به راحتی به اسکناس تبدیل و خرج کنید. اما سریعا نمی‌توانید آپارتمان خود را به پول نقد تبدیل کنید.

زیرا یافتن خریدار برای آپارتمان خود زمان می‌برد. در صورت عجله کردن شما نمی‌توانید آن را به قیمتی که می‌خواهید، بفروشید. بنابراین نقدینگی حساب سپرده بیشتر از املاک است. به طور کلی در علم اقتصاد به جمع پول و شبه پول، نقدینگی گفته می‌شود. اما شاید این سوال برای شما پیش بیاید که پول و شبه آن چیست؟ در ادامه آنها را به طور مجزا توضیح می‌دهیم.

شبه پول و مدیریت نقدینگی

پول چیست؟

پول شامل اسکناس، سکه‌ها و سپرده‌های دیداری می‌شود که در دست افراد است. در واقع همان وجه و سایر دارایی‌هایی است که به راحتی می‌توان آنها را نقد کرد. مواردی که برای پرداخت استفاده می‌کنید نیز بخشی از پول به حساب می‌آیند، مانند چک و کارت‌های اعتباری. در یک تعریف گسترده‌تر، پول می‌تواند شامل چک‌های مسافرتی و حساب‌های پس‌انداز نیز باشد.

شبه پول چیست؟

شبه پول شامل سپرده‌های غیر دیداری می‌شود. به طور کلی شبه پول به دارایی‌هایی اطلاق می‌شود که نمی‌توان از آنها به عنوان وسیله مبادله مستقیم استفاده کرد، اما می‌تواند به وجه نقد یا سپرده بانکی چکی تبدیل شود. حساب‌های پس‌انداز و بلندمدت نیز طبق تعریف در نظر گرفته می‌شوند و آنها را می‌توان در زیر مجموعه دسته پول یا شبه پول طبقه‌بندی کرد. البته باز هم بر اساس تحلیل فردی، هر فرد می‌تواند تعریف متفاوتی از پول و شبه پول داشته باشد.

کارکرد نقدینگی چیست؟

نقدینگی نقطه مقابل مقدار معینی از کالاها و خدمات است و نقدینگی باید جریان کالاها و خدمات، از جمله گردش مالی افراد جامعه را جبران کند. بنابراین قیمت تمام شده کالا به میزان نقدینگی و سرعت گردش آن بستگی دارد. رشد بی‌رویه این فاکتور منجر به افزایش شدید تقاضا برای کالاها و خدمات شده و محدودیت عرضه کالا و خدمات در کوتاه مدت باعث تورم در اقتصاد می‌شود. کنترل نقدینگی هدف نهایی کشورها برای دستیابی به اهداف کلان اقتصادی از جمله افزایش بهره‌وری، کنترل تورم، ایجاد تعادل در پرداخت‌های خارجی و ایجاد اشتغال است.

در واقع کنترل این فاکتور وسیله‌ای برای رسیدن به هدف نهایی اقتصاد یک کشور است. برای این منظور سطح آن به گونه‌ای محاسبه می‌شود که با افزایش سطح تولید داخلی در سطح ظرفیت تولید، از تورم جلوگیری شود. مقامات از سیاست پولی برای کنترل رشد نقدینگی استفاده می‌کنند. افزایش آن شامل پول‌هایی می‌شود که خارج از نظام ارزی و مالی هستند و به جای تولید برای خرید و فروش کالا استفاده می‌شوند.

چرا افزایش نقدینگی باعث تورم می شود؟

از آنجایی که مقدار کالاها و خدمات در جامعه محدود است، مقدار نقدینگی باید جهت برابری کالاها و خدمات کافی باشد. با افزایش آن، کالاها و خدمات در جامعه کاهش می‌یابد و قیمت‌ها افزایش می‌یابد، در نتیجه تورم ایجاد می‌شود. کنترل این مورد مهمترین خواسته کشورهاست و سیاست‌های مختلفی را برای آن تدوین می‌کنند. به عنوان مثال، افزایش فناوری و تولید داخلی که با انباشت کالای کافی از تورم جلوگیری می‌کند، سطح نقدینگی و بهره‌وری جامعه را افزایش می‌دهد و می‌تواند تا حد زیادی تورم را در اقتصاد کنترل کند.

این موضوع را می‌توان توسط نظریه مقدار پول نشان داد. فرمول آن به صورت زیر است:

MV=PY

M : حجم نقدینگی

V : سرعت گردش پول

P : سطح قیمت‌ها

Y : سطح تولید در اقتصاد

در ارتباط با موارد فوق، فرض بر این است که تولید بر اساس رشد بهره‌وری در یک سال مالی به نسبت معینی افزایش می‌یابد. اما اگر نقدینگی بیش از رشد بهره‌وری باشد، برای دستیابی به تساوی در معادله فوق، باید این نابرابری برطرف شود.

اگر رشد قیمت و رشد نقدینگی کمتر از رشد محصول باشد، تقاضا به دلیل کمبود منابع مالی لازم کاهش می‌یابد. در نتیجه، برای جلوگیری از کمبود عرضه، باید سطح قیمت‌ها را کاهش داد تا برابری حفظ شود. در شرایطی که پول در اقتصاد در حال افزایش است، مشخص است که می‌توان بدون ایجاد تورم مقدار تولید را افزایش داد. حجم پول در گردش را نقدینگی می‌گویند. پولِ در گردش از دو جز پایه پولی و ضریب فزاینده پولی تشکیل شده است.

پایه پول، مجموع اسکناس و مسکوک در گردش و سپرده‌های بانکی نزد بانک مرکزی است. اما این عامل به تنهایی تعیین‌کننده حجم پول در گردش نیست و ضریب فزاینده پولی ناشی از تعاملات اقتصادی مردم و فعالیت‌های بانک تجاری به عنوان فاکتور مهم نقدینگی به حساب می‌آید. بنابراین، اگر بانک مرکزی دارای نرخ ذخیره قانونی ( r ) باشد، مقدار پول در گردش برابر با نسبت مبنای پولی ( D ) به نرخ ذخیره است. به عبارت دیگر، حجم پول در گردش با ( D/r ) برابر است.

واضح است که هر چه نرخ ذخیره قانونی بانک‌ها در بانک مرکزی بیشتر باشد، ظرفیت پولی بانک‌ها و حجم کل نقدینگی بیشتر به سمت پایه مالی متمایل می‌شود. عوامل موثر بر نقدینگی 5 رکن دارند که عبارتند از: بانک مرکزی، سیستم بانکی، مردم، دولت و بخش خارجی. همچنین حجم نقدینگی در اقتصاد باید با تولید کالا و خدمات متناسب باشد. وگرنه بدون شک منجر به رکود تولید و ایجاد تورم خواهد شد.

مدیریت نقدینگی چیست؟

مدیریت نقدینگی بزرگترین چالش پیش روی نظام بانکی است. زیرا بیشتر منابع بانک‌ها از طریق سپرده‌های کوتاه مدت تامین می‌شوند. علاوه بر این، تسهیلات قرض‌الحسنه بانکی برای سرمایه‌گذاری‌هایی صرف می‌شوند که درجه نقدشوندگی کمی دارند. وظیفه اصلی بانک ایجاد تعادل بین تعهد مالی کوتاه مدت و سرمایه‌گذاری بلند مدت است. با کمبود نقدینگی، بانک نمی‌تواند به تعهدات خود عمل کند و خطر ورشکستگی به وجود می‌آید. حفظ حجم بالای نقدینگی نوع خاصی از تخصیص ناکارآمد منابع است که نرخ سوددهی بانک به سپرده‌های مردم پایین را می‌آورد و در نتیجه منجر به زیان می‌شود.

مدیریت این مورد توانایی بانک برای ایفای تعهدات مالی خود در طول زمان است و در سطح‌های مختلفی انجام می‌شود.

  1. نوع اول آن به صورت روزانه انجام می‌شود و نقدینگی مورد نیاز در چند روز آینده مدام برآورد می‌شود.
  2. در دومی که مبتنی بر مدیریت جریان نقدی است، نقدینگی مورد نیاز را برای یک دوره طولانی شش ماهه تا دو ساله برآورد می‌کند.
  3. نوع سوم به تجزیه و تحلیل نقدینگی مورد نیاز بانک در شرایط بحرانی اشاره می‌کند.

کاربرد نقدینگی و مدیریت ان

نتیجه‌گیری

رابطه نقدینگی و تورم از جمله مسائلی است که اقتصاددانان همواره به آن توجه داشته‌اند. بنابراین برای جلوگیری از افزایش آن باید نقدینگی بانک‌ها و میزان تولید بررسی شوند و دولت باید بر چاپ پول و ایجاد اعتبار بانکی کنترل داشته باشد. در این صورت در بلند مدت می‌توان از افزایش نقدینگی جلوگیری کرد، تورم را کاهش داد و به اقتصاد سالم دست پیدا کرد.

اگر هنوز اپلیکیشن خودتان را آپدیت نکرده اید از دو لینک زیر نسخه های جدید را از گوگل پلی و بازار دریافت کنید😊

بازار اولیه و ثانویه

بازار اولیه

برای تامین مالی شرکت های بازرگانی و رفع نیاز مالی فعالیت های آنها و همچنین پرداخت هزینه های روند توسعه و رشد کسب و کارشان، به سرمایه گذاری نیاز می باشد.

همچنین دولت ها نیز جهت ارائه بهتر خدمات و کالا ها برای مشتریان، نیاز به دریافت وام دارند که بازار های مالی، امکان تامین سرمایه و وام را برای این گونه سازمان ها به وجود می آورد.

این بازار ها راه مناسبی برای سرمایه گذاران و وام گیرندگان هستند که باعث می گردند سرمایه ها به سمت کسانی که توان استفاده‌ کارآمد از پول و سرمایه را دارند جریان یابد.

بازار اولیه چیست:

بازار اولیه (primary market) به بازاری گفته می شود که در آن سهام یک شرکت یا واحد اقتصادی برای اولین بار در آن عرضه و منتشر می گردد و عایدی حاصل از عرضه این سهام منبعی در تامین مالی آن شرکت یا موسسه خواهد بود.

از آنجایی که در بازار اولیه، سهام برای اولین بار به خریداران و متقاضیان سهام عرضه می شود، فروشنده اوراق بهادار در واقع همان ناشر اوراق بهادار خواهد بود.

ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺍﻭﻟﻴﻪ ﺍﻭﺭﺍﻕ ﺑﻬﺎﺩﺍﺭ سازمان مورد نظر، ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﺑﺎﺭ ﺻﺎﺩﺭ می شود ﻭ ﺩﺭ ﻣﻌﺮﺽ ﻣﺒﺎﺩﻟﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ.

نکته: ﺑﻪ ﺳﻬﺎﻡ ﺟﺪﻳﺪی ﻛﻪ ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺎﻱ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺛﺎﻧﻮﻳﻪ ﻋﺮﺿﻪ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ، ﺑﺎﺯﺍﺭ اولیه نیستند.

نقش بازار اولیه:

  • سازمان دهی انتشارات جدید اوراق بهادار
  • تضمین اوراق بهادار
  • توزیع اوراق بهادار جدید

مزایای بازار اولیه:

  • انتشار اوراق بهادار مستقیما توسط شرکت صادر کننده اوراق صورت می گیرد.
  • رشد سرمایه‌ شرکت را تسهیل می کند.
  • سرمایه گذاران را یاری می کند تا پس انداز خود را سرمایه گذاری کنند.
  • می توان برای اهداف تجاری سرمایه کسب نمود.
  • دولت از طریق فروش اوراق در بازار، می تواند سرمایه مورد نیاز سازمان را جمع آوری نماید.
  • نقدینگی بیش از حد در چرخه اقتصاد کنترل می گردد.
  • به سرمایه گذاری مستقیم خارجی کمک‌ می کند.

معایب بازار اولیه بورس:

  • هزینه بر بودن پروژه های تحقیقاتی اولیه
  • بررسی های عمیق و زمان بر برای تحقیقات اولیه

موسسه مشاوران مطالعه مقاله اختیار معامله را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.

بازار ثانویه

بازار ثانویه چیست:

پس از اتمام عرضه اولیه سهم مورد نظر در بازار اولیه، برای ادامه معاملات آن سهم بازار دیگری وجود دارد که به بازار ثانویه (secondary market)، معروف می باشد.

بازار دست دوم (ثانویه) به منظور ایجاد امکان داد و ستد اوراق منتشر شده در بازار اولیه و افزایش قابلیت نقد شوندگی آنها، تشکیل شده است.

در این بازار، سرمایه گذاران این امکان را پیدا می کنند که علاوه بر تجدید نظر در اوراق خریداری شده، با خرید و فروش دوباره یا چند باره سهام مورد نظر، تعداد آن را کاهش و یا افزایش دهند و یا این که اوراق دیگری در سهم دیگری تهیه کنند.

نکته: ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺛﺎﻧﻮﻳﻪ ﺷﺎﻣﻞ ﺧﺮﻳﺪﺍﺭﺍﻥ ﻭ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﮔﺎﻥ ﺳﻬﺎﻡ ﻭ ﺍﻭﺭﺍﻕ ﻗﺮﺿﻪ ﺍﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻗﺒﻼ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ.

ویژگی های بازار ثانویه:

  • هزینه معامله کمتر به دلیل حجم بالای معامله ها
  • برای سرمایه گذاران نقدینگی به همراه می آورد.
  • دربازار ثانویه، هر گونه اخبار یا اطلاعات جدید در رابطه با شرکت به سرعت در قیمت سهام آن منعکس می شود.
  • عرضه و تقاضای موجود در اقتصاد به کشف قیمت در این بازار کمک می کند.
  • جایگزینی برای پس انداز است.

نکته: بازار های ثانویه با قوانین و مقررات خاص و محکمی از جانب دولت رو به رو هستند چون منبع اصلی شکل گیری سرمایه و نقدینگی برای شرکت ها و سرمایه گذاران به حساب می روند. این مقررات در سطح بالا، ایمنی پول سرمایه گذاران را تضمین می کنند.

قیمت گذاری در بازار ثانویه:

در بازار اولیه، قیمت اوراق بهادار از قبل و بر اساس قیمت کاربرد نقدشوندگی اسمی آن تعیین می گردد اما در بازار ثانویه قیمت این اوراق بر اساس میزان عرضه و تقاضای آنها مشخص می شود.

اهمیت بازار ثانویه:

  • این بازار، شاخص خوبی به منظور تعیین وضعیت اقتصادی یک کشور می باشد که افزایش یا کاهش بازار سهام نشانگر رونق یا رکود در اقتصاد است.
  • این بازار، نقدینگی را برای سرمایه گذاران تضمین می کند زیرا آنها می توانند در این بازار به راحتی اوراق بهادار خود را داد و ستد نمایند.
  • این بازار به سرمایه گذاران فرصت می دهد تا بتوانند از پول ساکن خود برای کسب بازده کاربرد نقدشوندگی و سرمایه گذاری استفاده نمایند.
  • این بازار کمک می کند تا شرکت بر ادراک عمومی، کنترل و نظارت داشته باشد.

تفاوت بازار اولیه با بازار ثانویه:

  • شرکت ها پس از پذیره نویسی سهام خود در بازار اولیه می توانند سهام خود را به بفروشند اما پس از آن سهامشان دربازار ثانویه (بورس اوراق بهادار) مورد معامله قرار خواهد گرفت.
  • در بازار اولیه، درآمد حاصل از فروش سهام به شرکت منتشر کننده اوراق تعلق می گیرد اما دربازار ثانویه، این درآمد ها متعلق به سرمایه گذاری می باشد که اوراق را به فروش می رساند.
  • سرمایه گذاران خرد در بازار اولیه اوراق بهادار را نمی خرند زیرا شرکت صادر کننده، اوراق خود را به صورت عمده به فروش می گذارد و خرید آن نیازمند سرمایه بزرگی می باشد اما در بازار ثانویه، سرمایه گذاران می توانند هر تعداد سهام مورد نظر خود را خریداری کنند.
  • در بازار اولیه، فروش اوراق از طریق بانک های سرمایه گذاری انجام می گردد اما دربازار ثانویه، سرمایه گذاران از طریق کارگزاری ها، معاملات خود را انجام می دهند.
  • در بازار اولیه، سهامداران، سهام را به طور مستقیم از شرکت عرضه کننده خریداری می کنند اما دربازار ثانویه، سرمایه گذاران، سهام و سایر اوراق بهادار را از سایر سرمایه گذاران خریداری می کنند.
  • در بازار اولیه، شرکت ها برای اولین بار سهام خود را از طریق عرضه عمومی می فروشند اما دربازار ثانویه، سرمایه گذاران سهامی که قبلا معامله شده است را از طریق بورس اوراق بهادار خریداری می کنند.
  • در بازار اولیه، سهام به قیمت اسمی به فروش می رسد و معمولا دچار نوسان نمی شود. اما دربازار ثانویه قیمت سهام به طور روزانه در نوسان است.

انواع بازار ثانویه:

بازار ثانویه بر اساس این که چه نوع سهمی در چه محلی مبادله می شود، به چهار بازار تقسیم می گردد:

  • بازار اول: مربوط به معاملات سهام شرکت های بورسی که در بورس انجام می شود.
  • بازار دوم: مربوط به معاملات سهام شرکت های غیر بورسی که در فرابورس انجام می شود.
  • بازار سوم: مربوط به معاملات سهام شرکت های بورسی که در فرابورس انجام می شود.
  • بازار چهارم: بازاری می باشد که بدون کارگزار و معامله گر کار می کند و مربوط به معاملات خصوصی است که توسط شبکه های الکترونیکی و بین سرمایه گذاران نهادی و عادی صورت می گیرد.

نکته: نهاد های مربوطه به منظور پرهیز از پرداخت هزینه های مربوط به کارگزاری، عموما معاملات عمده و بلوک خود را در بازار چهارم انجام می دهند.

اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله قرارداد های آتی را به شما پیشنهاد می کنیم.

انواع بازارهای مالی

بازارهای مالی یا Financial Markets زیر مجموعه‌ای از نظام اقتصادی هستند که در آنها وجوه، اعتبارات و سرمایه در قالب قوانین و مقررات مشخصی، از صاحبان پول و سرمایه به سمت متقاضیان جریان دارد. به بیان ساده‌تر به بازاری که در آن دارایی‌های مالی مانند سهام، سپرده‌های سرمایه‌گذاری، طرح‌های بازنشستگی، انواع بیمه ‌نامه‌ها و اوراق بهادار معامله می‌شود، بازار مالی گفته می‌شود که نقش یک واسطه بین خریداران و فروشندگان را ایفا می‌کند.

در واقع این بازارها شرایطی را فراهم می‌کنند تا افراد بتوانند اوراق بهادار خود را به فروش برسانند و یا در ازای پرداخت پول، صاحب قسمتی از سهام یک شرکت شوند و تیم آسان‌بورس تصمیم دارد تا در راستای آموزش بورس به توضیح جامع مفهوم فوق بپردازد.

کاربرد بازارهای مالی

بازارهای مالی پویا، منافع بسیار زیادی را برای نظام‌های اقتصادی فراهم می‌کنند که مهمترین آنها عبارتند از:

  • تجمیع منابع خرد و تخصیص آنها به سرمایه‌گذاران
  • کمک به کشف قیمت منابع به صورت غیر دستوری
  • تقویت نقدشوندگی در نظام‌های مالی
  • ایجاد ارتباط مشخص بین ریسک و بازده
  • هدایت نقدینگی به مسیری درست و جلوگیری از رشد بازارهای ناسالم
  • بهبود شفافیت در فعالیت‌های اقتصادی
  • کمک به اعمال سیاست‌های پولی و مالی بانک مرکزی و دولت

انواع بازارهای مالی

بازارهای مالی بر اساس حق مالی، سررسید ابزار مورد معامله، ساختار سازمانی و زمان واگذاری در چهار دسته‌ی مختلف طبقه‌بندی می‌شوند:

تقسیم‌بندی بازارهای مالی

بازارهای مالی بر اساس حق مالی

بازارهای مالی بر اساس حق مالی به دو دسته‌ی بازار بدهی و بازار سهام تقسیم می‌شوند:

بازار بدهی (Debt Market)

به بازاری که در آن ابزارهای بدهی مختلفی مانند اوراق قرضه دولتی، اسناد خزانه دولتی و اوراق مشارکت معامله می‌شود، بازار بدهی می‌گویند. این اوراق ممکن است متعلق به شرکت‌ها، دولت‌ها، بانک‌ها، شهرداری‌ها و سایر سازمان‌ها باشد.

بازار سهام (Stock Market)

به بازاری که در آن سهام از طریق بازارهای منسجم و قانون‌مند مانند بورس؛ توزیع و مبادله می‌شود، بازار سهام یا به اصطلاح بازار بورس گفته می‌شود. این بازار یکی از حساس‌ترین حوزه‌های اقتصاد است، زیرا به شرکت‌ها این امکان را می‌دهد که از طریق توزیع بخشی از مالیکت خود به سرمایه‌گذاران، سرمایه مورد نیاز خود را تامین کنند.

بازارهای مالی بر اساس سررسید ابزار مورد معامله

بازارها بر اساس سررسید ابزار مورد معامله به دو دسته‌ی بازار پول و سرمایه تقسیم می‌شوند:

بازار پول (Money Market)

به بازاری که در آن اوراق بهادار با سررسیدی کمتر از یک سال معامله می‌شوند و نرخ بهره متناسب با مدت زمان نگهداری اوراق تعیین می‌شود، بازار کاربرد نقدشوندگی کاربرد نقدشوندگی پول می‌گویند. سرعت نقدشوندگی بالا، ریسک عدم پرداخت پایین و کمتر بودن نرخ بهره نسبت به سایر بازارها، از جمله فاکتورهای مثبت در بازار پول می‌باشد.

بازار سرمایه (Capital Market)

به بازاری که خرید و فروش دارایی‌های مالی با سررسید بیش از یک سال یا بدون سررسید در آن انجام می‌شود، بازار سرمایه می‌گویند. بطور کلی این بازار فرایند هدایت و تخصیص منابع اقتصادی را تسهیل می‌کند و خود به دو بازار اولیه و ثانویه تقسیم می‌شود:

  • بازار اولیه: به بازاری که تشکیل سرمایه در آن اتفاق می‌افتد و اوراق بهادار برای اولین بار در آن عرضه و مبادله می‌شوند، بازار اولیه می‌گویند.
  • بازار ثانویه: بازار ثانویه این امکان را فراهم می‌کند تا اوراقی که برای اولین بار در بازار اولیه عرضه شدند، دوباره قابلیت معامله داشته باشند و صاحبان این اوراق نگرانی از جهت خرید یا فروش آنها نداشته باشند.

بازار پول و سرمایه

بازارهای مالی از نظر ساختار سازمانی و قانون‌مندی

بازارهای مالی از نظر ساختار سازمانی و قانون‌مندی به چهار دسته‌ی بازارهای رسمی، بازارهای خارج از بورس، بازار سوم و بازار چهارم تقسیم می‌شوند:

بازارهای رسمی

بورس اوراق بهادار یکی از بازارهای رسمی سازمان‌یافته است که قوانین و شرایط سختگیرانه‌ای را برای پذیرش شرکت‌ها اعمال می‌کند؛ در واقع شرکت‌ها ابتدا از لحاظ میزان نقدینگی، شفافیت اطلاعات و ترازهای مالی مورد بررسی قرار می‌گیرند و سپس در این بازار پذیرفته می‌شوند.

بازار خارج از بورس

به بازاری که اوراق بهادار شرکت‌های پذیرفته نشده در بورس در آن معامله می‌شود، بازار خارج از بورس یا بازار مبتنی بر چانه‌زنی می‌گویند. این بازار دارای مکان فیزیکی جهت معامله نیست و شرایط آسان‌تری را برای پذیرش شرکت‌ها در نظر گرفته است.

بازار سوم

معمولاً سازمان‌ها و موسسات بزرگ سرمایه‌گذاری به دلیل حق کمیسیون و کارمزد کمتری که در بازار سوم وجود دارد، مشغول به فعالیت در این بازار هستند.

بازار چهارم

شرکت‌ها کاربرد نقدشوندگی و سازمان‌هایی در این بازار فعال هستند که قصد انجام معاملات عمده و بلوکی را دارند. این شرکت‌ها برای اینکه در معاملات خود کارمزدی پرداخت نکنند، معمولاً به صورت مستقیم و بدون دخالت کارگزار وارد معامله می‌شوند.

بازارهای مالی بر اساس زمان واگذاری

بازارهای مالی بر اساس زمان واگذاری به دو دسته‌ی بازار آتی و بازار نقدی تقسیم می‌شوند:

بازار آتی (Future Market)

به بازاری که در آن اوراق مشتقه معامله می‌شود، بازار آتی یا بازار اوراق مشتقه نام دارد. اوراق مشتقه، قراردادی است که بر اساس آن صاحب اوراق موظف یا مختار است که در تاریخ مشخصی در آینده، یک دارایی را بخرد یا بفروشد.

بازار نقدی (Spot Market)

به بازاری که برای انجام فوری معاملات شامل خرید و فروش کالاها و اوراق بهادار تشکیل شده‌است، بازار نقدی می‌گویند. بازار نقدی در نقطه‌ی مقابل بازار آتی قرار دارد و از آنجا که معاملات این بازار در نقطه‌ای از زمان انجام می‌شود، به آن بازار نقطه‌ای نیز می‌گویند.

دوره‌های آموزشی جاری

دیکشنری تخصصی ترجمیک، به کمک مترجمان متخصص ترجمیک تکمیل و اصلاح می‌شود. به همین دلیل شما می‌توانید به روز ترین کلمات مد نظر خود را از این طریق دریافت نمایید و معنی آن را در مقالات و کتاب‌های خود به خوبی به کار برید. یک دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی برای استفاده شما آماده است!

دیکشنری انگلیسی به فارسی - عمومی

دیکشنری یکی از اصلی‌ترین نیازهای مترجمان و کسانی است که با زبان خارجی و متون خارجی سر و کار دارند. دیکشنری عمومی ترجمیک با استفاده از منابع معتبر آنلاین و مکتوب تهیه شده و برای استفاده در اختیار عموم علاقه مندان قرار گرفته است. لطفا پیشنهادات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید: تماس با ما.

دیکشنری فارسی به انگلیسی، دیکشنری انگلیسی به فارسی، دیکشنری آنلاین، دیکشنری تخصصی عمران، دیکشنری تخصصی برق، دیکشنری رایگان آنلاین، ديكشنري، ديكشنري آنلاين، ديكشنري تخصصي

معنی نقدشوندگی سهام, معنی نقدشوندگی سهام, معنی jrbamjb;d siاk, معنی اصطلاح نقدشوندگی سهام, معادل نقدشوندگی سهام, نقدشوندگی سهام چی میشه؟, نقدشوندگی سهام یعنی چی؟, نقدشوندگی سهام synonym, نقدشوندگی سهام definition,

بانک شماره حساب
بانک ملی
ویژه اشخاص حقیقی
IR920170000000225013147009
فاطمه بیدختی
بانک توسعه تعاون
ویژه اشخاص حقوقی
IR150220172502115358682001
موسسه آوای هوشمند سخن
PayPal
ویژه واریز ارزی
zzangenehm - at - gmail.com
بانک شماره کارت
بانک ملی
ویژه اشخاص حقیقی
>
فاطمه بیدختی
بانک توسعه تعاون
ویژه اشخاص حقوقی
5029087001268328
موسسه آوای هوشمند سخن

مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

مجوز فعالیت از وزارت ارشاد

موسسه فرهنگی هنری آوای هوشمند سخن (ترجمیک) با مجوز شماره 98/1/27515 از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت می‌نماید.

درباره ترجمیک

ترجمیک، بزرگ‌ترین پلتفرم خدمات زبانی (ترجمه، ویرایش و تولید محتوا) در ایران و یک شرکت خلاق و پیشرو مستقر در مرکز رشد فناوری‌های پیشرفته دانشگاه صنعتی شریف است. مترجمان، ویراستاران، نویسندگان و گویندگان ایرانی و خارجی ما در زمینه فعالیت خود بسیار ماهر و با تجربه هستند.

ما در ترجمیک، خدمات تخصصی مختلفی را از قبیل ترجمه تخصصی متون، ترجمه مقاله، ترجمه کتاب، ترجمه همزمان، ترجمه رسمی مدارک، ویراستاری نیتیو مقالات و متون و تولید محتوای متنی و صوتی ارائه می‌کنیم.

اثر ساختار مالکیت بر نقدشوندگی سهام: رویکردهای غیرخطی

بررسی مبانی نظری و ادبیات پژوهش نشان می‌دهد می‌توان رابطه مثبت و یا منفی معناداری بین ساختار مالکیت و نقدشوندگی سهام پیش‌بینی کرد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، بررسی احتمال وجود رابطه نامتقارن بین مالکیت عمده و نقدشوندگی سهام است. با استفاده از رویکرد الگوی رگرسیون انتقال هموار تابلویی و داده‌های ترکیبی 135 شرکت در بازه زمانی 1387-1396 رابطه نامتقارن بین مالکیت عمده و نقدشوندگی سهام تبیین شد. همچنین، بر اساس مدل‌های شبکه عصبی و رگرسیون لجستیک، میزان خطای پیش‌بینی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان می‌دهد، در رژیم اول (سطح آستانه 34 درصد) رابطه مثبت و معناداری بین مالکیت عمده و نقدشوندگی سهام و در رژیم دوم رابطه منفی و معناداری بین مالکیت عمده و نقدشوندگی سهام وجود دارد. همچنین‌ نتایج پژوهش حاضر بر کمتر بودن خطای مدل‌های پیش‌بینی مبتنی بر شبکه‌های عصبی نسبت به رگرسیون لجستیک تأکید دارد. به نهادهای قانونی توصیه می‌شود قوانین مرتبط با پشتیبانی از سرمایه‌گذاران و البته پیش از آن شفافیت اطلاعات مالی در بازارهای مالی را توسعه دهند.

کلیدواژه‌ها

  • تئوری کاربرد نقدشوندگی هزینه معاملات
  • رویکردهای غیرخطی
  • ساختار مالکیت
  • شبکه‌های عصبی
  • فرضیه کژگزینی و نقدشوندگی سهام

20.1001.1.20089988.1399.12.1.6.3

عنوان مقاله [English]

The impact of ownership structure on stock liquidity: Nonlinear approaches

نویسندگان [English]

  • Abbas Ali Daryaei 1
  • Yasin Fattahi 2

186
DOI: 10.22099/JAA.2020.32584.1836

Journal of Accounting Advances (JAA)
Journal homepage: www.jaa.shirazu.ac.ir/?lang=en
The Impact of Ownership Structure on Stock Liquidity:
Nonlinear approaches

ABSTRACT
Received: 2019-6-29
Accepted: 2020-6-25
According to the literature, we can predict a positive or negative relationship between ownership structure and stock liquidity. Thus, present study aimed to document the asymmetric relationship between ownership structure and stock liquidity. Using a panel smooth transition regression model, as a new econometric technique, we examined the data (135 firms for 2009-2018) to explore the asymmetric impact of blockholders ownership on liquidity. In addition, the prediction error rate was compared on the base of neural network models and logistic regression. The results show that there is a positive and significant relation between major shareholders and stock liquidity in the first regime (threshold level 34%), while in the second regime, the relationship between them is negative and significant. Also, present study shows that neural networks’ mean-squared error (MSE) is lower than logistic regression.

1- Introduction
Explanation of ownership structure and its effects on disclosure of information to reduce information asymmetry and subsequent effects on the enhancement of liquidity is of a great importance for investors. Review of numerous studies conducted on the relationship between major shareholders and liquidity implies an asymmetric relationship (Jacoby and Zheng, 2010; Cueto, 2009; Magu, 1998). Given this relationship, researchers focus on two hypotheses: adverse selection hypothesis and efficient monitoring hypothesis. The former says that when major shareholders have more information than other shareholders, information asymmetry arises and as a result, market liquidity is reduced (Kyle, 1985; Easly and O’Hara, 2004). On the contrary, the latter says that an institution rather wants to monitor the managers because of its risk consideration. The logic of this hypothesis is based on this idea that, due to high costs of monitoring, only major shareholders such as institutional ones can achieve sufficient advantages so they would have motives for monitoring. In fact, institutional and major shareholders have opportunities, resources, expertise, and abilities to monitor and influence managers (Cornet et al. 2007). Using the Panel Smooth Transition Regression Model, the current study aims to determine a threshold to investigate non-linear behaviors of major shareholders and stocks liquidity. Then, we will determine whether neural networks’ mean-squared error (MSE) is lower than logistic regression.

2- Hypothesis
According to efficient monitoring hypothesis, major shareholders actively manage their investments based on the amount of the invested capital. According to Transaction Cost Theory, an active company management leads to reduced transaction costs and consequently, , reduction of the difference between buy and sell prices of the stocks, subsequently increasing company stocks liquidity. On the contrary, an increase in major ownership indicates information asymmetry, as, with the presence of the major owners, a few informed shareholders can transact based on their information advantages. Concentrated ownership shows motives of a few shareholders to collect and analyze information and ultimately, transact based on it. This imposes adverse selection risk on other shareholders, thereby reducing shareholders’ motives to trade the stocks and lowering liquidity (Rubin, 2007). Our hypotheses is as follows:
The asymmetric impact of blockholders ownership on firm performance follows the blockholders ownership level. And neural networks’ mean-squared error (MSE) is lower than logistic regression.

3- Methods
We employed a panel smooth transition regression model, recently developed by Gonzalez et al. (2005), to model a nonlinear relationship between Institutional ownership, and firm performance. The simplest case of a PSTR model with two extreme regimes is defined as follows:

The data derives mainly from audited financial statements and board's reports of the TSE, and Reheard Novin software. The population of the study encompasses all TSE firms for the period 2008–2017. However, the study compiles a purposive sampling; thus, financial firms such as banks and insurance firms are absent because they have different conditions in relation to firm characteristics. Listing firms must also have continuous operations during the period of the study, and their information must be available. Following these criteria, the study includes 135 firms (1350 firm-year). Then we will deterimine whether neural networks’ mean-squared error (MSE) is lower than logistic regression.

4- Results
Slope parameter, which indicates the speed of transiting from one regime to another, was estimated to be 2242.412, with the major shareholders’ percentage threshold being 34. A threshold is actually a landmark that makes the two mentioned regimes distinct in the panel smooth transition regression model. Depending on the estimated value of the slope parameter and the changeable transition کاربرد نقدشوندگی values (percentages of major shareholders), the estimated model coefficients changed from one regime to another. It should be noted that the first and second regimes were thresholds of the panel smooth transition regression model. In fact, given the observed transition variable, values of regression coefficients changed between the two thresholds. Also, کاربرد نقدشوندگی present study shows that neural networks’ mean-squared error (MSE) is lower than logistic regression.

5- Conclusion
Ownership percentages of the major shareholders had positive effects on liquidity in regime 1 and negative effects on performance in regime 2, such that a certain increase in the ownership percentages of کاربرد نقدشوندگی major shareholders increases company liquidity and then, an increase in ownership percentages of major shareholders reduces company liquidity. Results of regime 2 were in line with Mendelson and Tunca (2004), Jacoby and Zheng (2010) Chung et al. (2018), Maharani et al. (2019), Rahmani et al. (2010) and Yaghubnajad et al. (2012). Moreover, results of regime 2 were in line with Jennings et al. (2002), Cueto (2009), Etemadi et al. (2011) and Mehrani and Nasiri Forouzi (2017). The results of the current study support the idea that major investors are not a homogeneous group and there are differences in their کاربرد نقدشوندگی characteristics that produce an asymmetric effect on liquidity. Thus, it cannot be determined whether the major investors are good or bad for the market, because their effects are different from one regime to another. It seems to be dependent on ownership percentages of the major investors and company features. The results also show that legal institutions and information transparency have to be improved in the financial market to increase the efficiencies of the major shareholders and produce an increasing effect on stocks liquidity. Furthermore, legal institutions are recommended to develop regulations with respect to supporting the investors and of course, prior to it, financial information transparency in the financial markets. The current study also had limitations that were: (1) determination of 5 percent as the criterion for being a major shareholder, a change in which could affect the results; (2) we don’t classified institutional shareholder can lead to false conclusion; (3) inherent limitations of the use of panel smooth transition regression model; (4). A variety of neural networks methods are not seen. This can lead to an unreasonable conclusion.

Keywords: Adverse Selection Hypothesis, Neural Network Models, Nonliner Approaches, Ownership Structure, Stock Liquidity and Transaction Cost Theory.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.