داوجونز نشانگر چیست؟


گزارش PMI امریکا بهتر از انتظارات مارکت منتشر شد

ساعاتی پیش ایالات متحده امریکا گزارش مهم شاخص مدیران خرید اخیر کارخانجات خود را منتشر کرد. بر اساس آخرین گزارشات، PMI امریکا از رقم قبلی 55.5 به عدد 57.5 افزایش یافت. تحلیلگران پیش بینی کرده بودند این شاخص به رقم 55.9 افزایش پیدا کند.

همینطور که مطلع هستید این اندیکاتور، یک شاخص بسار مهم از وضعیت اقتصاد کشور است. چنانچه ارقام اعلامی بالای عدد 50 باشند، نشانگر وضعیت خوب اقتصاد است.

این مسئله نشانگر این است که چرخ اقتصاد ایالات متحده در ماه فوریه، در حال گسترش بوده است. این رقم بسیار بهتر از رقم ماه ژانویه اعلام شد. فراموش نکنید که این مسئله در شرایطی رقم خورده که ایالات متحده درگیر شیوع نوع جدید کووید – 19، یعنی امیکرون بوده است.

بسیاری از کسب و کارها در این وضعیت آشفته، با کمبود نیروی کار و کوچک تر شدن وضعیت اقتصاد در حال دست و پنجه نرم کردن بوده اند. اگر سری به جفت ارز یورو به دلار بزنید، متوجه خواهید شد که یورو بعد از انتشار این خبر، در حال کاهش پیدا کردن است.

از نقطه نظر فاندامنتالی مارکت کماکان در حالت ترس قرار دارد. این مسئله به دلیل تنش و بحران به وجود آمده بین روسیه و اوکراین است. امروز در تقویم اقتصادی فارکس، چندین گزارش مهم دیگر نیز، برای امریکا منتشر شد.

شاخص اطمینان کسب و کار از رقم 111.1 به عدد 110.5 کاهش پیدا کرد. شاخص کارخانجات ریچموند نیز از عدد 8 به رقم 1 کاهش پیدا کرد.

در گزارش دیگری از بخش مسکن، خبر شاخص قیمت خانه ها منتشر شد. این گزارش قرار بود نشان دهد که شاخص قیمت مسکن از رقم 1.2% به عدد 1.0% کاهش پیدا کند. در انتها رقمی که منتشر شد همان رقم قبلی 1.2% بود.

در پی انتشار این گزارشات و قوی تر شدن دلار امریکا، بازار سهام نیویورک هم برای چندمین روز پیاپی در حال سقوط می باشد. شاخص سهام داوجونز در این لحظه عدد 33.634 را نشان می دهد. S&P 500 در این لحظه 4302 می باشد. شاخص نزدک هم رقم 13.834 را نشان می دهد.

شاخص دلار آمریکا چیست و نوسانات آن چگونه بر بازار اثر میگذارد؟

سلب مسئولیت: شبکه اطلاع رسانی طلا، سکه و ارز TGJU صرفا نمایش‌دهنده این متن تبلیغاتی است و تحریریه مسئولیتی درباره محتوای آن ندارد.

شاخص دلار

شاخص دلار آمریکا یا همان ایندکس دلار که به نام‌های USDX و DXY نمایش داده می‌شود، یکی از بخش‌های مهم در تحلیل تکنیکال بازار سرمایه بوده که کمتر کسی به آن پرداخته است. این شاخص، به سادگی قدرت و ضعف ارز دلار در مقابل مجموعه‌ای از ارزهای خارجی (یا همان سبد ارزی) را نشان داده که این سبد خود متشکل از شش ارز معتبر جهانی است. یورو (با نزدیک به 58 درصد)، ین ژاپن (13.6 درصد)، پوند انگلستان (11.9 درصد)، دلار کانادا (9.2 درصد)، کرون سوئد (4.2 درصد) و نهایتا فرانک سوییس (با 3.6 درصد) اجزای سبد ارزی هستند که در مقایسه با دلار آمریکا، USDX را ایجاد می‌کنند.

تاریخچه شاخص دلار

یکی از دلایلی که دلار آمریکا توانسته تبدیل به رایج‌ترین ارز دنیا برای انجام معاملات شود، پیمان یا توافقنامه برتون وودز (منعقد شده در سال 1973 میلادی) است. در این پیمان، دولت آمریکا و 100 کشور دنیا توافق کردند که قیمت دلار آمریکا در مقایسه با دلار آمریکا ثابت مانده و از این ارز بتوانند برای مبادلات خود استفاده کنند. در آن سال، بانک مرکزی آمریکا (یا همان فدرال رزور) تضمین کرد که قیمت هر اونس طلا معادل 35 دلار آمریکا باشد.

طولی نکشید که همه‌ی کشورها متوجه شدند که این قیمت‌گذاری بیشتر از ارزش واقعی دلار بوده و یکی یکی از این پیمان خارج شدند. در حال حاضر قیمت هر اونس طلا معادل 1،762 دلار آمریکا است که نسبت به 35 دلار ذکر شده در توافق، تفاوت بسیار زیادی دارد. اما همین پیمان باعث شد تا مفهومی به نام شاخص دلار آمریکا شکل بگیرد. از آنجاییکه آمریکا یکی از قوی‌ترین اقتصادهای دنیا بوده و شرکای اقتصادی متعددی نیز دارد، این ایندکس به سرمایه گذاران نشان می‌دهد که شرایط کلی اقتصاد جهان (اقتصاد آمریکا در مقایسه با شرکای بزرگ تجاری) در چه وضعیتی قرار گرفته است.

نمایش شاخص دلار تریدینگ ویو

کاربرد شاخص دلار آمریکا

در تمام دنیا از ارز آمریکا به عنوان یکی از امن‌ترین سرمایه‌ها نام می‌شود. این بدان معناست که هرگاه بازار دچار نوسان شود، سرمایه‌ی بسیار زیادی از بازارهای مختلف روانه دلار آمریکا می‌شود. برای مثال، هنگامیکه بازار مسکن در سطح جهانی متزلزل شده و سرمایه‌گذاران از آینده‌ی آن مطمئن نباشند، سرمایه‌ی خود را از بخش مسکن خارج کرده و به جای آن، دلار را در حساب‌های بانکی خود ذخیره می‌کنند. این افزایش تقاضا برای خرید دلار، باعث افزایش ارزش آن در مقایسه با سایر ارزهای دنیا شده و شاخص یا همان ایندکس دلار، افزایش خواهد یافت.

این جریان سرمایه مخصوص بخش مسکن نبوده و تقریبا تمامی بازارها اگر دچار بحران یا تزلزل شوند، سرمایه گذاران به سرعت به سمت دلار حرکت خواهند کرد. برای مثال، سرمایه‌های موجود در بورس‌های جهانی، بازار رمزارزها، طلا، فارکس و . نیز سرمایه‌های سیالی هستند که در صورت بروز مشکل، به سرعت تبدیل به دلار آمریکا خواهند شد.

اهمیت USDX

همانطور که متوجه شدید، شاخص دلار در یک نگاه به ما می‌گوید که وضعیت بازارها مختلف چگونه است! اگر شاخص دلار آمریکا در حال افزایش باشد، این به معنای بالا رفتن ریسک در سایر بازارها بوده و سرمایه گذار پیش از ورود به هر بازاری، باید کمی دست نگهدارد. در نقطه‌ی مقابل، اگر USDX در حال کاهش باشد، این به معنای تبدیل شدن دلار به دارایی‌های مختلف در سایر بازارها بوده و احتمال جهش قیمتی در این بازارها وجود دارد. بنابراین، سرمایه‌گذاران از این سیگنال بسیار مهم استفاده می‌کنند تا تصمیم نهایی را در خصوص ورود به بازار گرفته و هرگز برعکس جریان سرمایه، سرمایه‌گذاری نکنند. برای مطالعه بیشتر در خصوص شاخص دلار و همچنین فهم اهمیت آن، این مقاله را مطالعه کنید.

معامله USDX یا استفاده از آن؟

تریدرهای بازارهای مختلف، از این شاخص استفاده کرده تا معاملات خود را مطمئن انجام دهند. اما حالت دیگری نیز برای معامله وجود داشته که آن، معامله کردن برروی خود USDX است. از آنجاییکه هیچ کالایی در این شاخص وجود ندارد، بنابراین، معامله کردن آن باید با استفاده از قراردادهای آتی و درقالب بازار آتی باشد. بعضی از بروکرهای بازار فارکس این دارایی را برای معامله کردن ارائه کرده‌اند. برای مثال، بروکر آلپاری این شاخص را به مشتریان خود ارائه کرده که در وبسایت ایران-بروکر بیشتر در خصوص آن توضیح داده شده است.

نمایش شاخص دلار در تریدینگ ویو

یکی از قدرتمندترین وبسایت‌های موجود برای تکمیل اطلاعات و انجام تحلیل‌های تکنیکال (و حتی فاندامنتال)، وبسایت تریدینگ ویو یا Tradingview بوده که همواره در جلو تریدرها باز است! این وبسایت یکی از جامع‌ترین وبسایت‌های بازار سرمایه گذاری بوده و ابزارها و اندیکاتورهای بی نظیری را در اختیار شما قرار میدهد. با افتتاح حساب رایگان، تریدر می‌تواند نمودار مد نظر را تحلیل کرده، خطوط حمایت و مقاومت را ترسیم کرده و اندیکاتورهای مختلفی را برروی نمودار شمعی، ترسیم نماید. نکته مثبت این وبسایت این است که تاریخچه‌ی تمام تحلیل‌های شما حفظ شده و نیازی نیست که مجددا تحلیل انجام دهید. برای یادگیری نحوه نمایش شاخص دلار در تریدینگ ویو این مقاله را مطالعه نمایید.

نمودار USDX

شاخص دلار آمریکا تاریخچه‌ی طولانی‌ای داشته و فراز و نشیب‌های فراوانی را پشت سر گذاشته است. برای مثال، در سال 2008 میلادی که رکود اقتصادی بازارهای دنیا و خصوصا آمریکا را متاثر کرد، بسیاری از سرمایه‌گذاران بخش‌های زیادی از سرمایه‌ی خود را از دست دادند. هر زمان که مشکلات جهانی اقتصاد رخ می‌دهد، تمامی ارزها ارزش خود را از دست داده، اما اندکی بعد ارز آمریکا تقویت می‌شود! از آنجاییکه آمریکا پیشگام اقتصاد و صنعت در سرتاسر دنیا است، نگاه تمامی دنیا به آمریکا دوخته می‌شود تا بلکه راهی برای فرار از رکود جهانی ارائه نماید. به همین دلیل نیز به سرعت، ارز آمریکا یا همان دلار در برابر تمامی ارزهای دنیا تقویت شده و سپس با رفع مشکل، دوباره موازنه ارزها به حالت معمول خود برخواهد گشت. برای مثال، می‌توانید نمودار تغییرات ایندکس دلار در زمان پاندمی کرونا را بررسی کنید تا این تغییرات را با چشمان خود ببینید.

نمایش ایندکس دلار آمریکا در متاتریدر

یکی از رایج‌ترین پلتفرم‌های معاملاتی در سرتاسر دنیا، پلتفرم معاملاتی متاتریدر بوده که نسخه‌ی چهارم آن یا همان Metatrader4 محبوب‌ترین در سطح جهان است. شرکت متاکوتس این پلتفرم را در سال 2003 میلادی معرفی کرد و سپس در سال 2008 میلادی نیز نسخه‌ی جدیدتر آن را در سال 2008 میلادی، روانه بازار کرد. از آنجاییکه بیشتر تریدرهای جهانی از این پلتفرم برای تحلیل یا انجام معاملات خود استفاده می‌کنند، بنابراین بهتر است روش نمایش ایندکس دلار در متاتریدر را بدانید. اما پیش از آن بهتر است بدانید که ممکن است USDX در متاتریدر شما ارائه نشده باشد، چرا که تنها چند بروکر معتبر دنیا این شاخص را در لیست متاتریدر خود قرار داده‌اند. برای آشنایی بیشتر با متاتریدر این مقاله را بخوانید تا تفاوت نسخه‌های مختلف ارائه شده توسط بروکرها را بهتر درک کنید.

اگر نسخه‌ای که از آن استفاده می‌کنید، از ایندکس دلار پشتیبانی بکند، به سادگی می‌توانید از منوی View و اضافه کردن نمودار USDX به متاتریدر، روند تغییرات آن را در تایم فریم‌های مختلف مشاهده کرده، آن را تحلیل کنید و حتی برروی آن معامله انجام دهید.

متاتریدر

تفاوت USDX با DXY چیست

در عمل، هیچ تفاوتی میان USDX و DXY وجود نداشته و منظور از هر دوی آنها، همان شاخص دلار آمریکا است که در بعضی وبسایت‌ها از آن با نام USDX و در بعضی دیگر با نام DXY یاد شده است. جالب است بدانید که این شاخص، تحت تاثیر میکروالمان‌های اقتصادی آمریکا بوده و به شدت نسبت به آن واکنش نشان می‌دهد. برای مثال، افزایش یا کاهش تورم در آمریکا (یا سایر کشورهایی که ارز آن‌ها در سبد مقرار گرفته است) می‌تواند باعث تغییرات قابل توجه در این شاخص شود.

ذکر این نکته بد نیست که بیشترین مقدار شاخص دلار آمریکا در ماه فوریه سال 1985 میلادی ثبت شد که عدد آن معادل 164.27 بوده است. این بدان معناست که در آن سال، اقتصاد آمریکا در قوی‌ترین نقطه نسبت به شرکای تجاری خود قرار گرفته بود. در نقطه‌ی مقابل، در شانزدهم ماه مارچ سال 2008 میلادی، شاخص دلار آمریکا به 70.698 سقوط کرد و کمترین میزان خود را از سال 1973 میلادی به این سمت، ثبت کرد.

نظریه داو

نظریه داو، قدیمی ترین روش شناسائی روندهای عمده در بازار سهام است. هدف این نظریه، شناسائی تغییرات در نوسان های عمده و اولیه بازار است. این نظریه حاصل مطالعات چارلز داو است. داو از اصول رفتار بازار سهام بعنوان سنجش شرایط تجاری استفاده کرد.

نظریه داو

نظریه داو فرض می کند که اکثر سهام، در بیشتر اوقات پیرو روندهای بازار هستند. داو به منظور اندازه گیری بازار، دو شاخص ابداع کرد؛ یکی از آنها « متوسط داوجونز» که اساسا ترکیبی از 12 سهم بسیار عالی بود و دیگری « متوسط راه اهن داوجونز » که ترکیبی از 12 سهم شرکت راه اهن بود و با تکامل صنایع هواپیمایی و سایر اشکال حمل و نقل نام آن به شاخص « متوسط حمل و نقل » تغییر یافت.

ئوری داو بر اساس این ادعا بنا شده که شاخص های قیمت سهام تمایل به حرکت گروهی دارند. اگر میانگین سهام داوجونز بالا بیاید، آنگاه میانگین سهام حمل و نقل نیز افزایش می یابد. چنین همزمانی حرکت قیمت ها به خیز قیمت بازار اشاره دارد. متقابلا کاهش در هر دو میانگین صنعت و حمل و نقل اشاره به افت بازار دارد، چنانچه میانگین ها در خلاف جهت حرکت کنند نشانگر عدم اطمینان بازار برای قیمت سهام در آینده است.

اگر یکی از میانگین ها بعد از یک دوره افزایش قیمت سهام شروع به کاهش نماید، آنگاه هر دو به یک سو تمایل خواهند داشت. برای مثال ممکن است میانگین سهام صنعت افزایش یابد در حالیکه میانگین سهام حمل و نقل کاهش یابد. این موضوع به این نکته اشاره دارد که ممکن نیست سهام صنایع همواره در حال افزایش باشد بلکه ممکن است به زودی سیر تنزل را اغاز نماید.

بنابراین سرمایه گذار زیرک از این هشدار برای فروش و تبدیل اوراق بهادار استفاده خواهد نمود. مصالحه هنگامی رخ می دهد که پس از یک دوره از کاهش قیمت اوراق بهادار، یکی از میانگین ها شروع به افزایش نموده و دیگری رو به کاهش می نماید. طبق تئوری داو این واگرایی بیانگر این است که افت بازار بیشتر است و دیگر اینکه قیمت اوراق بهادار به زودی رو به افزایش خواهد داشت.


همکار داو، یعنی هامیلتون اصل داو را بسط داد و آن را طوری سازماندهی کرد که امروزه به عنوان یک رویکرد در بازار سهام مطرح است. هامیلتون حرکت اصلی (حرکت های اولیه قیمت ها مربوط به ارزش ذاتی اوراق بهادار) را به سه دسته مختلف طبقه بندی نمود: تجمع ، حرکت بزرگ و توزیع . مرحله تجمع، مقارن با پایان حرکت اصلی موجود و اغاز حرکت جدید در جهت مخالف است. در این مرحله افراد بسیار خبره متوجه پایان حرکت اصلی شده و شروع به معامله در جهت مخالف می کنند ولی در اخبار و تحلیل ها که در رسانه ها پخش می شوند جوی حاکم است که هنوز بر ادامه حرکت فعلی دلالت می کند.

در این دوره افراد عادی تحت تاثیر احساسات و شایعات کماکان در جهت فعلی بازار اقدام به معامله می نمایند. در مرحله تجمع حرکت ها کند هستند ولی حجم معاملات در جهت گرایش جدید رفته رفته افزایش می یابد. هامیلتون فکر می کند که تشخیص اولین مرحله تغییر جهت حرکت اصلی بازار گاهی بسیار مشکل است زیرا در پایان یک حرکت صعودی هنوز جو خوش بینی بر بازار حاکم بوده و به همین ترتیب در پایان یک حرکت نزولی همه با بد بینی به اوضاع اقتصادی نگاه می کنند. در مرحله حرکت بزرگ، که شدیدترین و طولانی ترین فاز حرکت اصلی است، حرکت جدید بازار کاملا آشکار شده و اعتماد مردم نسبت به حرکت جدید کاملا جلب می شود، لذا مشارکت مردم در بازار حجم معاملات را بیش از پیش بالا برده و روند حرکتی با شدت بیشتری نسبت به مرحله تجمع ادامه می یابد. این مرحله آسان ترین مرحله برای کسب درآمد است.

در مرحله آخر یا توزیع بازار بیش از حد شباع شده و مانند بادکنکی که بیش از حد باد شده باشد در حال ترکیدن است. به این مرحله اصطلاحا حباب قیمیت ها می گویند. در این مرحله همان افراد خبره ای که در مرحله تجمع پیش قراول معامله گران بوده، معاملات خود را تسویه کرده و از بازار خارج می شوند ولی افراد عمولی و احساساتی هنوز تحت تاثیر شایعات در جهت حرکت فعلی وارد بازار می شوند. نظریه داو شش اصل اساسی دارد که توسط همیلتون، رئا و شفر جمع آوری شده است.

شش اصل اساسی نظریه داو

1- بازار سه نوع حرکت دارد

2- روند های بازار سه فاز دارند

3-بازار سهام تمام اخبار را کم ارزش می کند

4- شاخص های بازار سهام می بایست یکدیگر را تایید کنند

5- روند ها توسط حجم معاملات می بایست تایید شوند

6- روندها تا زمانی که اخطارهای قطعی جهت پایان آنها وجود نداشته باشد معتبرند

منابع:

جزوه درسی تصمیم گیری داوجونز نشانگر چیست؟ داوجونز نشانگر چیست؟ در مسایل مالی خانم دکتر تفتیان

"تحلیل تکنیکی پیشرفته"، ناشر عباس کنی

رهنمای رودپشتی، فریدون و صالحی، الله کرم، (1389)، " مکاتب و تئوری های مالی و حسبداری" انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی، چاپ اول.

لینک های مفید

2- روند های بازار سه فاز دارند

3-بازار سهام تمام اخبار را کم ارزش می کند

4- شاخص های بازار سهام می بایست یکدیگر را تایید کنند

5- روند ها توسط حجم معاملات می بایست تایید شوند

شش اصل اساسی نظریه داو

1- بازار سه نوع حرکت دارد

2- روند های بازار سه فاز دارند

3-بازار سهام تمام اخبار را کم ارزش می کند

4- شاخص های بازار سهام می بایست یکدیگر را تایید کنند

5- روند ها توسط حجم معاملات می بایست تایید شوند

· همه چیز در قیمت خلاصه می شود

· برآیند حرکت های قیمت تصادفی نبوده و تابع روند است

· چگونه از چرا اهمیت بیشتری دارد

· تاریخ تکرار می شود

در سال 1882 چارلز داو به همراه شریک تجاریش ادوارد جونز ، کمپانی داو جونز را تاسیس نمود. نظریات وی در قالب مقالات منتشر شده در مجله وال استریت پس از گذشت حدود یک قرن ، پایه و اساس تفکرات بسیاری از تحلیلگران تکنیکال و محققان بازار سرمایه بشمار می رود. در سال 1884 نخستین شاخص بازار سرمایه که از میانگین قیمت نهایی یازده شرکت ( نه شرکت مربوط به صنعت راه آهن و دو شرکت تولیدی ) بدست آمده بود توسط داو منتشر شد. داو دریافته بود که میانگین قیمت پایانی سهام این شرکتها می تواند مبنای خوبی برای تشخیص وضعیت اقتصادی کشور باشد. در سال 1897 داو این شاخص را به دو بخش شاخص دوازده شرکت صنعتی و شاخص بیست شرکت راه آهن تقسیم نمود. در سال 1928 تعداد شرکتهای موثر بر شاخص صنعت به 30عدد رسید و در ادامه وال استریت جورنال شاخص های متعددی را ارایه کرد. نظریه داو توسط ویلیام پیتر همیلتون در کتاب دماسنج بازار سرمایه تشریح شده است. بر این اساس اصول مقدماتی این نظریه بشرح زیر می باشند :

در سال 1882 چارلز داو به همراه شریک تجاریش ادوارد جونز ، کمپانی داو جونز را تاسیس نمود. نظریات وی در قالب مقالات منتشر شده در مجله وال استریت پس از گذشت حدود یک قرن ، پایه و اساس تفکرات بسیاری از تحلیلگران تکنیکال و محققان بازار سرمایه بشمار می رود. در سال 1884 نخستین شاخص بازار سرمایه که از میانگین قیمت نهایی یازده شرکت ( نه شرکت مربوط به صنعت راه آهن و دو شرکت تولیدی ) بدست آمده بود توسط داو منتشر شد. داو دریافته بود که میانگین قیمت پایانی سهام این شرکتها می تواند مبنای خوبی برای تشخیص وضعیت اقتصادی کشور باشد. در سال 1897 داو این شاخص را به دو بخش شاخص دوازده شرکت صنعتی و شاخص بیست شرکت راه آهن تقسیم نمود. در سال 1928 تعداد شرکتهای موثر بر شاخص صنعت به 30عدد رسید و در ادامه وال استریت جورنال شاخص های متعددی را ارایه کرد. نظریه داو توسط ویلیام پیتر همیلتون در کتاب دماسنج بازار سرمایه تشریح شده است. بر این اساس اصول مقدماتی این نظریه بشرح زیر می باشند :

همه چیز در شاخص ها لحاظ می شود : گرایشات معاملات در بازار ، مجموعه اطلاعات گذشته را در بازار وال استریت نشان می دهد و تاثیرشان را در میانگین ها وشاخص ها به جا می گذارد. این فرضیه که برای میانگین های بازار بکار می رود حتی برای بازارهای اختصاصی نیز صحت دارد و حتی در توصیف بلایای طبیعی نیز استفاده می شود. اگر چه بازارها نمی توانند حوادثی نظیر زلزله و سایر بلایای طبیعی را پیش بینی کنند اما از این رخدادها متاثر می شوند و تقریباً همزمان در عملکرد قیمت نشان داده می شوند.

بازار شامل سه نوع روند می باشد : بر اساس نظریه داو روند صعودی عبارتست از : هرگاه قیمت در یک رالی ( موج ) صعودی بالاتر از رالی صعودی پیش از آن قرار گیرد و یا قیمت در یک حفره ( موج ) نزولی بالاتر از حفره نزولی پیش از آن قرار گیرد یک روند صعودی خواهیم داشت. به عبارت دیگر روند صعودی الگویی از نوسانات رو به بالاست و بر عکس این حالت مجموعه ای از نوسانات رو به پایین را روند نزولی می نامیم. در یک روند مثبت قیمت ممکن است بارها به سمت بالا و پایین نوسان کند اما در نهایت برآیند آن دارای شیب مثبت است. تعریف فوق به نوعی اساس تحلیل روندها می باشد. داو معتقد بود که قوانین عمل و عکس العمل همان طوری که در جهان مادی وجود دارد برای بازارهای سرمایه نیز صادق است. داو بر این عقیده بود که زمانی قیمت سهم تا حد زیادی صعود می کند آنگاه سهم قیمت خود را تعدیل کرده و سپس دوباره به محدوده بالاترین قیمت خود باز می گردد و چنانچه در این حرکت نتواند به قیمت بالایی خود نزدیک شود ، محکوم به نزول بیشتر خواهد بود. بر مبنای نظریه داو یک روند خود شامل روند اولیه ، روند ثانویه و روند کوچک است. روند اولیه نشان دهنده جریان حاکم بر کل روند است و روند ثانویه در حقیقت امواجی است که جریان را تکمیل می کند و روندهای کوچک رفتاری مشابه سطح ناهموار دریا دارند. تصمیم گیری در مورد سمت جریان می تواند بدون توجه به بالاترین نقطه ای باشد که امواج در ساحل به آن می رسند. اگر هر موج نسبت به موج قبلی نفوذ بیشتری در ساحل داشته باشد جریان حاکم می شود. هرگاه بالاترین نقطه ای که امواج متوالی در ساحل به آن می رسند کاهش داشته باشد ، جریان رو به بازگشت و نابودی می گذارد. اما به عقیده داو جریانها می توانند حتی تا سالهای متوالی دوام داشته باشند. روند ثانویه در حقیقت تصحیح روند اولیه است. قیمتها اغلب در یک سوم تا دو سوم روند قبلی تصحیح می شوند. روند ثانویه معمولاً بین 3 هفته تا 3 ماه بطول می انجامد. بر اساس نظریه داو روند کوچک نشان دهنده نوساناتی است که در روند ثانویه رخ می دهند که معمولاً کمتر از سه هفته به درازا می انجامد.

روندهای بزرگ دارای سه مرحله هستند : چارلز داو بیشترین توجه را بر روند اولیه متمرکز نموده بود و سه مرحله را برای آن در نظر گرفت . مرحله اول ، مرحله تراکم یا تجمیع می باشد. سرمایه گذاران آگاه و زیرک در مرحله تجمیع اقدام به ورود به بازار می کنند. اگر روند پیش از آن نزولی بوده باشد ، این سرمایه گذاران زیرک در می یابند که موانع و اخبار بدی که باعث نزول قیمت شده بودند ، رو به کاهش گذاشته است. مرحله دوم ، مرحله مشارکت عمومی است. آغاز مرحله مشارکت عمومی زمانی است که قیمت سریعاً شروع به رشد می کند و اخبار اقتصادی رو به بهبود می گذارد. این مرحله زمان است که اکثر تحلیل گران تکنیکال شروع به سرمایه گذاری می کنند. مرحله نهایی ، مرحله توزیع خواهد بود. این مرحله زمانی است که روزنامه ها بصورت گسترده شروع به انتشار اخبار و تحلیل های مثبت می کنند و اخبار اقتصادی در بهترین حالت است. در این هنگام است که حجم معاملات در جریان مشارکت عمومی افزایش می یابد. اینجاست که همان سرمایه گذارانی که در اواخر دوران نزول ، شروع به خرید نموده بودند ، پیش از اینکه خریداران اخیر آماده فروش شوند ، شروع به عرضه می کنند. پژوهشگران تحلیلهای تکنیکال بر این باروند که سه مرحله بازار صعودی در نظریه داو شباهت زیادی به پنج رشته موج الیوت دارند.

شاخصها باید یکدیگر را تایید کنند : بر مبنای نظریه داو ، هر نشانه یا اخطار زمانی اهمیت دارد که همه شاخصها اخطار یا علامت مشابهی را نشان دهند و بدین گونه همدیگر را تایید کنند. بر این اساس شرط آغاز روند افزایشی آن است که هر دو شاخص از موج دوم بالاتر قرار بگیرند. قابل ذکر است ، ممکن است هر دو اخطار لزوماً هم زمان به وقوع بپیوندند. اما هر چه فاصله میان آنها کمتر باشد ، تایید قویتری بر تشخیص روند بدست می دهد. هرگاه دو شاخص واگرایی ایجاد کنند و برخلاف یکدیگر حرکت کنند ، روند قبلی همچنان پا برجا خواهد بود.

حجم معاملات باید روند را تصدیق نماید : بر اساس نظریه داو ، حجم معاملات یک عامل ثانویه اما مهم در تایید اخطارهایی می باشد که از تحلیل قیمت بدست آمده اند. به بیان ساده تر می بایست همسو با جهت روند اصلی باشد. در روندهای بزرگ صعودی حجم معاملات باید همراه با افزایش قیمتها بالا بروند. بر این اساس حجم معاملات چه بصورت افزایشی و چه بصورت کاهشی عامل مهمی در تصمیم گیریها هستند.

۱- همه چیز در میانگین ها (شاخص ها) لحاظ میشه: حاصل جمع و گرایشات معاملات در بازار نشون دهنده ی مجموعه ی اطلاعات گذشته است و تاثیرشون رو در شاخص ها به جا میذاره. بازار بورس خودش همه چیز رو میدونه!

۲- بازار سه نوع روند داره: قبل از این که بگیم داستان روندها چیه اول باید انواع روندها رو تعریف کنیم:
هر وقت قیمتی در یه رالی موج صعودی بالاتر از رالی موج صعودی قبلیش باشه و یا قیمت در یه حفره ی موج نزولی بالاتر از حفره ی موج نزولی قبلیش باشه یه روند صعودی داریم. خلاصه اش یعنی این که نوسانات رو به بالا داشته باشیم. برعکس این حالت هم میشه روند نزولی.
یه روند مثبت روندیه که اگه حتی بارها نوسان پایین و بالا داشت باز هم برایندش شیب مثبت داشته باشه و خب طبیعتا برعکسش میشه روند منفی!
داو نوشته: وقتی قیمت یه سهم خیلی زیاد میشه اون وقت سهم قیمت خودش رو تعدیل می کنه و بعد دوباره به محدوده ی بالاترین قیمتش برمیگرده و اگه نتونه به قیمت بالاییش نزدیک بشه محکوم به نزول بیشتره.
از نظر داو هر روندی از سه روند تشکیل شده: روند اولیه و روند ثانویه و روند کوچیک. روند اولیه نشون دهنده ی جریان حاکم بر کل رونده و روند ثانویه در واقع امواجی هستند که جریان رو تکمیل می کنن و تصحیح کننده ی اون هستند و روندهای کوچیک مثل سطح ناهموار دریا هستند. قیمت ها معمولا تا یک سوم یا دو سوم روند قبلی خودشون تصحیح میشن و روند ثانویه عموما بین ۳ هفته تا ۳ ماه طول میکشه.

۳- روندهای بزرگ سه تا مرحله دارند: داو بیشتر روی روند اولیه متمرکز بود و برای اون سه مرحله ی تراکم یا تجمیع و مشارکت عمومی و توزیع رو قائل می شد. تو مرحله ی تراکم سرمایه گذارهای آگاه یا زیرک اقدام به ورود به بازار می داوجونز نشانگر چیست؟ کن. اگه روند قبلی نزولی بوده باشه این آدم ها می فهمن که موانع و اخبار بدی که باعث نزول قیمت شده بود رو به کاهش گذاشته. اول مرحله ی مشارکت عمومی وقتیه که بیشتر تحلیل گرهای تکنیکی سیگنال بازار رو میگیرن و وارد میشن و وقتیه که قیمت سریعا زیاد میشه و اخبار اقتصادی خوبی رو تو بازار در مورد سهم پخش میکنه. تو مرحله ی توزیع هم دیگه اخبار و تحلیل های مثبت تو روزنامه ها و سایت ها در مورد اون سهم نوشته میشه و به خاطر مشارکت عمومی حجم معاملات بالا میره و اینجاست که اون سرمایه گذارهای آگاه . زیرک ما که سهم رو مفت خریده بودن به دلیل بالا رفتن تقاضا اون رو به قیمت بالایی میفروشن.

۴- شاخص ها باید همدیگه رو تایید کنند: یه سری اندیس توی تحلیل تکنیکال و موج های الیوت داریم که همگرایی و واگرایی و وضعیت شون نسبت به هم برامون معنی داره که تو فصل های بعدی بیشتر توضیحش میدم.

۵- حجم معاملات باید روند رو تصدیق کنه: داو وعنقد بود که حجم معاملات یه عامل مهم برای تایید اخطارهاییه که از تحلیل قیمت به دست میاد. مثلا در روندهای بزرک صعودی حجم معاملات باید با افزایش قیمت بالا بره. تو روندهای نزولی هم حجم معاملات تو نوسان های مثبت کاهشی و در نوسانات نزولی افزایشیه.

الگوی اسپایک بیانگر چیست و چگونه می‌توان با آن وارد معامله شد؟

الگوهای نمودار شمعدانی، الگوهای محبوب تحلیلگران هستند. هر یک از این شمعدان‌ها، گویای اطلاعات زیادی مثل باز و بسته شدن قیمت‌ها و محدودیت‌های بالاتر و پایین‌تر قیمت سهام در طول روز، هفته، ماه و سال هستند. در این مقاله قصد داریم راجع به یکی دیگر از این الگوهای محبوب یعنی الگوی اسپایک، که تشکیل منحصر به فردی دارد و فرصت‌های معاملاتی مناسبی را ارائه می‌دهد، صحبت کنیم. با ما همراه باشید.

الگوی اسپایک چیست؟

همانطور که از نامش پیدا است، الگوی اسپایک (Spike) یا الگوی v، اوج را در هر خط روندی تشکیل می‌دهد، جایی که قیمت قبل از بازگشت به محدوده اولیه، جهش قابل توجهی دارد. تعریف الگوی شمعدانی v به عنوان افزایش یا افت ناگهانی خط روند ناشی از تغییر لحظه‌ای احساسات بازار، توصیف می‌شود.

یک الگوی جهش می‌تواند در هر دو روند صعودی و نزولی ظاهر شود و به دنبال آن حرکت ناگهانی، معاملات انجام شود. نکته این است که اسپایک پس از یک انگیزه در روند صعودی و نزولی شکل می‌گیرد و پس از اینکه جهش آن کامل می‌شود، قیمت به ارزش اولیه‌ خود باز می‌گردد.

یک مثال خوب از اسپایک منفی در بازارهای مالی، سقوط بازار سهام در 19 اکتبر 1987 است؛ زمانی که میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) در یک روز 23 درصد سقوط کرد.

درک الگوی داوجونز نشانگر چیست؟ اسپایک

نمونه‌های شدیدتری از اسپایک مربوط به زمانی است که تحلیلگران به یکسری اخبار یا رویدادهای غیرمنتظره واکنش نشان می‌دهند، مانند نتایج درآمد بهتر از حد انتظار. استفاده از کلمه «اسپایک» به شیوه قدیمی قرار دادن برگه‌های کاغذی سفارش بر روی اسپایک فلزی پس از اتمام معامله مربوط می‌شود.

مفهوم اسپایک در ارزش قیمت سهام در تجزیه و تحلیل تکنیکال سهام استفاده می‌شود. تجزیه و تحلیل تکنیکال مطالعه روند تغییرات قیمت سهام و حجم معاملات است که تعداد سهام معامله شده در یک روز یا ماه را نشان می‌دهد. مدیران سرمایه، این روندهای تاریخی را مطالعه می‌کنند تا رفتار قیمت سهام را در آینده پیش‌بینی کنند.

از سوی دیگر، تجزیه و تحلیل بنیادی، قیمت آینده سهام را بر اساس فروش و سود شرکت ارزیابی می‌کند. مدیران سرمایه تجزیه و تحلیل تکنیکال و تجزیه و تحلیل بنیادی را برای تصمیم‌گیری در مورد قیمت یک سهام ترکیب می‌کنند.

یک نمونه معامله با الگوی v

یک تحلیلگر تکنیکال ممکن است محدوده معاملات قیمت برای یک سهام خاص را تحت نظر بگیرد. فرض کنید، طی 12 ماه گذشته، هر سهم بین 30 تا 45 دلار معامله شده است. علاوه بر محدوده قیمت، یک تحلیلگر تکنیکال روند بلندمدت قیمت سهام را بررسی می‌کند. در این مورد، فرض کنید که قیمت سهام از قیمتی در زیر 30 دلار به قیمت فعلی نزدیک 45 دلار برای هر سهم افزایش یافته است.

در این سناریو، اگر قیمت سهام به سرعت به زیر 30 دلار یا بالاتر از 45 دلار برسد، ممکن است برای تحلیلگر تکنیکال، به عنوان شاخص خرید یا فروش تلقی شود. فرض کنید که قیمت سهام به میزان 27 دلار یعنی پایین‌تر از قیمت معامله رسیده است.

اگر الگوی معاملات سهام به محدوده عادی معاملات بازگردد، ممکن است جهش ناهنجاری باشد. از سوی دیگر، اگر قیمت‌ها پس از جهش کوتاه شروع به کاهش کنند، این جهش ممکن است نشانگر این باشد که اخبار مربوط به شرکت، نظر سرمایه‌گذاران را در مورد سهام تغییر داده است. یک تحلیلگر تکنیکال ممکن است از این روند به عنوان دلیلی برای فروش سهام استفاده کند.

الگوی v چگونه شکل می‌گیرد؟

یک رویداد خاص (برخی اخبار در تقویم اقتصادی یا یک فورس ماژور با ارزش اقتصادی زیاد) احساسات سرمایه‌گذاران را تحت تاثیر قرار می‌دهد، نقل قول‌ها را شکل می‌دهد و و تب و تاب بازار را در دست گرفته و باعث بروز الگوی اسپایک می‌شود.

پس از یک جهش تند، نقل قول‌ها در بالاترین نقطه متوقف می‌شود که ممکن است شمعدانی معکوس ایجاد کند (الگوی شمعدانی هارامی، ستاره و موارد مشابه). سپس در شمعدان‌های بعدی، از همانجایی که نقل قول‌ها شروع به رشد کردند، به مقادیر اولیه خود باز می‌گردند. پس از آن، روند فعلی معکوس می‌شود و قیمت در جهت مخالف شروع به حرکت می‌کند.

الگوی اسپایک

همانطور که گفتیم یک الگوی v در پایین روند نزولی هم شکل می‌گیرد. همانطور که در بالا توضیح داده شد، تحت تأثیر برخی اخبار یا رویدادها، نقل قول‌ها به شدت کاهش می‌یابد. سپس در شمعدان‌های بعدی‌، قیمت به محلی که از آن شروع به سقوط کرده است، باز می‌گردد. سپس روند واقعی معکوس می‌شود و نقل قول‌ها شروع به رشد می‌کنند.

الگوی اسپایک

چرا یک اسپایک ظاهر می‌شود؟

به عنوان یک قاعده کلی، ظاهر یک الگوی اسپایک توسط یک عامل حسی انسانی مثل حرص، ترس و وحشت تحریک می‌شود. حرص باعث می‌شود تا معامله‌گران پس از شروع انگیزه و نقل قول افراد، معاملات خود را در بازار باز کنند. با این حال، ممکن است اوضاع برای ادامه رشد قیمت، مناسب نباشد؛ بنابراین قیمت رو به سقوط قرار می‌گیرد. پس از شروع کاهش، وحشت و ترس از دست دادن پول به صحنه می‌آید. معامله‌گران شروع به بسته شدن سفارشات‌شان به صورت گسترده می‌کنند و پس از بازگشت قیمت به نقطه شروع، روند نزولی ادامه می‌یابد.

وضعیت دیگر بروز اسپایک زمانی است که یک معامله‌گر با موقعیت بسیار زیاد ظاهر داوجونز نشانگر چیست؟ می‌شود. در این مورد، اگر به عمق بازار نگاه کنید، حجم زیادی با تمام قیمت‌های موجود خریداری می‌شود، سپس عمق بازار با برنامه‌های سفارشی پر می‌شود و نقل قول‌ها به سطوح اولیه خود باز می‌گردند.

آیا دلایل دیگری می‌تواند باعث بروز الگوی اسپایک شود؟

  • یک حرکت جهت‌دار (یک روند) در نمودار وجود دارد.
  • قیمت در نزدیکی سطح حمایت یا مقاومت تجمع نمی‌یابد (سطحی وجود ندارد).
  • شکاف‌های زیادی در روند وجود دارد.
  • یک انگیزه سریع ممکن است سطح حمایت یا مقاومت کلیدی را از بین ببرد، پس از آن قیمت بازگشت می‌کند.
  • قیمت ممکن است با فاصله از یک کانال قیمت مساوی، شکسته شود (سپس قیمت باز می‌گردد و روند معکوس می‌شود).
  • جهش ناگهانی می‌تواند الگویی باشد که قیمت یک دارایی را دنبال می‌کند.

نمونه‌ای از معامله فروش با الگوی اسپایک

در نمودار زیر، قیمت برای مدت طولانی درحال رشد بوده است. در یک مرحله، یک رویداد مهم اقتصادی یا سیاسی اتفاق می‌افتد، یا معاملات فعال به سادگی آغاز می‌شود (هرچه خبر غیرمنتظره‌تر باشد، واکنش بازار حادتر است). قیمت بالا می‌رود و روی شمعدان بعدی متوقف می‌شود، سپس نقل قول‌ها کاهش می‌یابند. در حالت ایده‌آل، باید در آخرین سطح پایین قبل از ضربه، موقعیتی باز شود. با این حال، در این مثال، یک معامله فروش در پایان بسته شدن شمعدان باز می‌شود.

توقف ضرر در مکانی امن پشت ارتفاع قرار گرفته است. سود دریافتی بر اساس اندازه SL محاسبه می‌شود. برای افزایش سود، با در نظر گرفتن این که معامله در ابتدای ظاهر شدن یک روند باز می‌شود، بهتر است به جای قرار دادن SL،TP را جابجا کرد.

الگوی اسپایک

نمونه‌ای از معامله خرید با الگوی اسپایک

پس از یک روند نزولی طولانی مدت، قیمت یک حرکت شدید را نشان می‌دهد و سپس متوقف می‌شود (در نمودار، به نظر می‌رسد یک چکش معکوس کامل به وجود آمده است). در شمعدان بعدی، قیمت به نقطه شروع باز می‌گردد. در اینجا ممکن است روند خرید باز شود.

SL را در قسمت پایین قرار داده و یک TP بر اساس اندازه SL محاسبه می‌شود. برخی منابع توصیه می‌کنند که TP به اندازه Spike بزرگ شود. با این حال، با در نظر گرفتن این که معامله در ابتدای بروز یک روند باز می‌شود، بهتر است که SL را به جای قرار دادن TP جابجا کرد. بدون شک این کار، گزینه کاملی نیست، اما در صورت قرار دادن TP ثابت، امتیاز بیشتری کسب می‌شود.

چگونه یک الگوی اسپایک را تشخیص دهیم؟

شمعدان الگوی v به افزایش نامنظم قیمت اشاره دارد که معمولا ناشی از ورود اطلاعات جدید به بازار است. هنگامی که ضربه یا انگیزه اولیه وارد بازار می‌شود، یک شمع معکوس پس از شمع اسپایک شکل می‌گیرد و به دنبال آن شمع‌های بیشتری در خط قیمت اولیه شکل می‌گیرند.

اخبار عمده بازار می‌تواند دید معامله‌گران را تحت تأثیر قرار دهد و باعث افزایش ناگهانی ورود یا خروج در بازار شود. افزایش ناگهانی تقاضا، قیمت سهام را به اوج می‌رساند، پیش از آنکه معامله‌گران وحشت زده شده و شروع به فروش سهام خود کنند و قیمت را به سطح اولیه برسانند.

چگونه اسپایک را تفسیر کنیم؟

اسپایک‌ها الگوهای نادری هستند. بنابراین، هنگامی که یک الگوی اسپایک ظاهر می‌شود، معمولا یک دلیل خوب در پشت آن وجود دارد که باعث حرکت می‌شود. معامله‌گران باید قبل از تصمیم‌گیری در مورد اقدام، وضعیت را با دقت بررسی کنند.

خرید و فروش معاملات در الگوی v با ریسک زیادی همراه است. به عنوان یک احتیاط، معامله‌گران باید قبل از ورود به موقعیت، توقف ضرر و محدودیت سود خود را با دقت تعیین کنند. در شرایطی که جهش قابل توجهی در قیمت وجود دارد، می‌توان در باز شدن شمع بازگشت، موقعیت فروش را باز کرد و با استفاده از بالاترین میزان اوج، حد توقف ضرر را تعیین کرد. حد سود نیز پس از اندازه‌گیری SL در فاصله مساوی قرار می‌گیرد.

برعکس آن، وقتی جهشی در روند نزولی ظاهر می‌شود، معامله‌گران در اولین باز شدن شمع صعودی پس از جهش، موقعیت خرید خود را باز می‌کنند.

دیدگاه سرمایه‌گذاران فارکس نسبت به اسپایک

گاهی اوقات قیمت یک دارایی به حالتی بسیار شدید و ناگهانی بالا یا پایین می‌رود و سپس بازگشت می‌کند. بنابراین در نمودار قیمت، الگوی اسپایک یا جهش ایجاد می‌شود. این پدیده را می‌توان 99 درصد در بازار فارکس مشاهده کرد؛ زیرا این یک بازار بسیار بی‌ثبات است و قیمت بسیار سریع شروع به حرکت می‌کند و سپس جهت آن تغییر می‌کند.

این حرکات قوی به دلیل معاملات ناگهانی عظیمی شکل می‌گیرد که همزمان بر اساس یک رویداد اقتصادی مانند یک خبر مهم ایجاد می‌شود. به عنوان مثال، تغییر ناگهانی و غیرمنتظره نرخ بهره یک ارز. چنین حرکات و جهش‌هایی می‌تواند موضوع نوعی از معاملات باشد که به آن تجارت فارکس اسپایک (Forex Spike Trading) می‌گویند.

شما نمی‌توانید چنین تحرکات و جهش‌هایی را در بازار سهام مشاهده کنید؛ زیرا سهام نمی‌تواند به طور ناگهانی تحت تأثیر اخبار و رویدادهای اقتصادی قرار گیرد. آنها به تدریج تغییر می‌کنند. همچنین انجام تعداد نامحدود معاملات خرید یا فروش به یک باره در بازار سهام آسان نیست، زیرا بازار سهام محدود است و گاهی خریدار برای فروشنده وجود ندارد و گاهی هم فروشنده برای خریدار. بنابراین، بازار سهام به ندرت جهش قیمت را ایجاد می‌کند.

اما معامله‌گران بازار فارکس منتظر هستند تا جهش قیمت در نمودارها برای ورود به بازار ایجاد شود، زیرا آنها معتقد هستند که:

  • معاملات با الگوی اسپایک سودآورتر است
  • تضمین قوی‌تری برای سودآوری آنها وجود دارد

نتیجه‌گیری

اسپایک نشان دهنده یک حرکت ناگهانی (جهش) در روند زمانی است که اخبار یا رویدادهای مهم بازار احساسات معامله‌گران را تحت تأثیر قرار می‌دهد. با این حال، نباید آن را با شکافی که در خط روند ظاهر می‌شود، اشتباه گرفت. معاملات الگوی اسپایک با ریسک بالایی همراه است و حتی می‌تواند معامله‌گران باتجربه را فریب دهد. برای واکنش به الگوی شمعدان اسپایک، باید بر اکثر الگوهای شمعدان مسلط شوید و از گیر افتادن در دام سیگنال‌های کاذب، جلوگیری کنید.

نظریه داو

نظریه داو، قدیمی ترین روش شناسائی روندهای عمده در بازار سهام است. هدف این نظریه، شناسائی تغییرات در نوسان های عمده و اولیه بازار است. این نظریه حاصل مطالعات چارلز داو است. داو از اصول رفتار بازار سهام بعنوان سنجش شرایط تجاری استفاده کرد.

نظریه داو

نظریه داو فرض می کند که اکثر سهام، در بیشتر اوقات پیرو روندهای بازار هستند. داو به منظور اندازه گیری بازار، دو شاخص ابداع کرد؛ یکی از آنها « متوسط داوجونز» که اساسا ترکیبی از 12 سهم بسیار عالی بود و دیگری « متوسط راه اهن داوجونز » که ترکیبی از 12 سهم شرکت راه اهن بود و با تکامل صنایع هواپیمایی و سایر اشکال حمل و نقل نام آن به شاخص « متوسط حمل و نقل » تغییر یافت.

ئوری داو بر اساس این ادعا بنا شده که شاخص های قیمت سهام تمایل به حرکت گروهی دارند. اگر میانگین سهام داوجونز بالا بیاید، آنگاه میانگین سهام حمل و نقل نیز افزایش می یابد. چنین همزمانی حرکت قیمت ها به خیز قیمت بازار اشاره دارد. متقابلا کاهش در هر دو میانگین صنعت و حمل و نقل اشاره به افت بازار دارد، چنانچه میانگین ها در خلاف جهت حرکت کنند نشانگر عدم اطمینان بازار برای قیمت سهام در آینده است.

اگر یکی از میانگین ها بعد از یک دوره افزایش قیمت سهام شروع به کاهش نماید، آنگاه هر دو به یک سو تمایل خواهند داشت. برای مثال ممکن است میانگین سهام صنعت افزایش یابد در حالیکه میانگین سهام حمل و نقل کاهش یابد. این موضوع به این نکته اشاره دارد که ممکن نیست سهام صنایع همواره در حال افزایش باشد بلکه ممکن است به زودی سیر تنزل را اغاز نماید.

بنابراین سرمایه گذار زیرک از این هشدار برای فروش و تبدیل اوراق بهادار استفاده خواهد نمود. مصالحه هنگامی رخ می دهد که پس از یک دوره از کاهش قیمت اوراق بهادار، یکی از میانگین ها شروع به افزایش نموده و دیگری رو به کاهش می نماید. طبق تئوری داو این واگرایی بیانگر این است که افت بازار بیشتر است و دیگر اینکه قیمت اوراق بهادار به زودی رو به افزایش خواهد داشت.


همکار داو، یعنی هامیلتون اصل داو را بسط داد و آن را طوری سازماندهی کرد که امروزه به عنوان یک رویکرد در بازار سهام مطرح است. هامیلتون حرکت اصلی (حرکت های اولیه قیمت ها مربوط به ارزش ذاتی اوراق بهادار) را به سه دسته مختلف طبقه بندی نمود: تجمع ، حرکت بزرگ و توزیع . مرحله تجمع، مقارن با پایان حرکت اصلی موجود و اغاز حرکت جدید در جهت مخالف است. در این مرحله افراد بسیار خبره متوجه پایان حرکت اصلی شده و شروع به معامله در جهت مخالف می کنند ولی در اخبار و تحلیل ها که در رسانه ها پخش می شوند جوی حاکم است که هنوز بر ادامه حرکت فعلی دلالت می کند.

در این دوره افراد عادی تحت تاثیر احساسات و شایعات کماکان در جهت فعلی بازار اقدام به معامله می نمایند. در مرحله تجمع حرکت ها کند هستند ولی حجم معاملات در جهت گرایش جدید رفته رفته افزایش می یابد. هامیلتون فکر می کند که تشخیص اولین مرحله تغییر جهت حرکت اصلی بازار گاهی بسیار مشکل است زیرا در پایان یک حرکت صعودی هنوز جو خوش بینی بر بازار حاکم بوده و به همین ترتیب در پایان یک حرکت نزولی همه با بد بینی به اوضاع داوجونز نشانگر چیست؟ اقتصادی نگاه می کنند. در مرحله حرکت بزرگ، که شدیدترین و طولانی ترین فاز حرکت اصلی است، حرکت جدید بازار کاملا آشکار شده و اعتماد مردم نسبت به حرکت جدید کاملا جلب می شود، لذا مشارکت مردم در بازار حجم معاملات را بیش از پیش بالا برده و روند حرکتی با شدت بیشتری نسبت به مرحله تجمع ادامه می یابد. این مرحله آسان ترین مرحله برای کسب درآمد است.

در مرحله آخر یا توزیع بازار بیش از حد شباع شده و مانند بادکنکی که بیش از حد باد شده باشد در حال ترکیدن است. به این مرحله اصطلاحا حباب قیمیت ها می گویند. در این مرحله همان افراد خبره ای که در مرحله تجمع پیش قراول معامله گران بوده، معاملات خود را تسویه کرده و از بازار خارج می شوند ولی افراد عمولی و احساساتی هنوز تحت تاثیر شایعات در جهت حرکت فعلی وارد بازار می شوند. نظریه داو شش اصل اساسی دارد که توسط همیلتون، رئا و شفر جمع آوری شده است.

شش اصل اساسی نظریه داو

1- بازار سه نوع حرکت دارد

2- روند های بازار سه فاز دارند

3-بازار سهام تمام اخبار را کم ارزش می کند

4- شاخص های بازار سهام می بایست یکدیگر را تایید کنند

5- روند ها توسط حجم معاملات می بایست تایید شوند

6- روندها تا زمانی که اخطارهای قطعی جهت پایان آنها وجود نداشته باشد معتبرند

منابع:

جزوه درسی تصمیم گیری در مسایل مالی خانم دکتر تفتیان

"تحلیل تکنیکی پیشرفته"، ناشر عباس کنی

رهنمای رودپشتی، فریدون و صالحی، الله کرم، (1389)، " مکاتب و تئوری های مالی و حسبداری" انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی، چاپ اول.

لینک های مفید

2- روند های بازار سه فاز دارند

3-بازار سهام تمام اخبار را کم ارزش می کند

4- شاخص های بازار سهام می بایست یکدیگر را تایید کنند

5- روند ها توسط حجم معاملات می بایست تایید شوند

شش اصل اساسی نظریه داو

1- بازار سه نوع حرکت دارد

2- روند های بازار سه فاز دارند

3-بازار سهام تمام اخبار را کم ارزش می کند

4- شاخص های بازار سهام می بایست یکدیگر را تایید کنند

5- روند ها توسط حجم معاملات می بایست تایید شوند

· همه چیز در قیمت خلاصه می شود

· برآیند حرکت های قیمت تصادفی نبوده و تابع روند است

· چگونه از چرا اهمیت بیشتری دارد

· تاریخ تکرار می شود

در سال 1882 چارلز داو به همراه شریک تجاریش ادوارد جونز ، کمپانی داو جونز را تاسیس نمود. نظریات وی در قالب مقالات منتشر شده در مجله وال استریت پس از گذشت حدود یک قرن ، پایه و اساس تفکرات بسیاری از تحلیلگران تکنیکال و محققان بازار سرمایه بشمار می رود. در سال 1884 نخستین شاخص بازار سرمایه که از میانگین قیمت نهایی یازده شرکت ( نه شرکت مربوط به صنعت راه آهن و دو شرکت تولیدی ) بدست آمده بود توسط داو منتشر شد. داو دریافته بود که میانگین قیمت پایانی سهام این شرکتها می تواند مبنای خوبی برای تشخیص وضعیت اقتصادی کشور باشد. در سال 1897 داو این شاخص را به دو بخش شاخص دوازده شرکت صنعتی و شاخص بیست شرکت راه آهن تقسیم نمود. در سال 1928 تعداد شرکتهای موثر بر شاخص صنعت به 30عدد رسید و در ادامه وال استریت جورنال شاخص های متعددی را ارایه کرد. نظریه داو توسط ویلیام پیتر همیلتون در کتاب دماسنج بازار سرمایه تشریح شده است. بر این اساس اصول مقدماتی این نظریه بشرح زیر می باشند :

در سال 1882 چارلز داو به همراه شریک تجاریش ادوارد جونز ، کمپانی داو جونز را تاسیس نمود. نظریات وی در قالب مقالات منتشر شده در مجله وال استریت پس از گذشت حدود یک قرن ، پایه و اساس تفکرات بسیاری از تحلیلگران تکنیکال و محققان بازار سرمایه بشمار می رود. در سال 1884 نخستین شاخص بازار سرمایه که از میانگین قیمت نهایی یازده شرکت ( نه شرکت مربوط به صنعت راه آهن و دو شرکت تولیدی ) بدست آمده بود توسط داو منتشر شد. داو دریافته بود که میانگین قیمت پایانی سهام این شرکتها می تواند مبنای خوبی برای تشخیص وضعیت اقتصادی کشور باشد. در سال 1897 داو این شاخص را به دو بخش شاخص دوازده شرکت صنعتی و شاخص بیست شرکت راه آهن تقسیم نمود. در سال 1928 تعداد شرکتهای موثر بر شاخص صنعت به 30عدد رسید و در ادامه وال استریت جورنال شاخص های متعددی را ارایه کرد. نظریه داو توسط ویلیام پیتر همیلتون در کتاب دماسنج بازار سرمایه تشریح شده است. بر این اساس اصول مقدماتی این نظریه بشرح زیر می باشند :

همه چیز در شاخص ها لحاظ می شود : گرایشات معاملات در بازار ، مجموعه اطلاعات گذشته را در بازار وال استریت نشان می دهد و تاثیرشان را در میانگین ها وشاخص ها به جا می گذارد. این فرضیه که برای میانگین های بازار بکار می رود حتی برای بازارهای اختصاصی نیز صحت دارد و حتی در توصیف بلایای طبیعی نیز استفاده می شود. اگر چه بازارها نمی توانند حوادثی نظیر زلزله و سایر بلایای طبیعی را پیش بینی کنند اما از این رخدادها متاثر می شوند و تقریباً همزمان در عملکرد قیمت نشان داده می شوند.

بازار شامل سه نوع روند می باشد : بر اساس نظریه داو روند صعودی عبارتست از : هرگاه قیمت در یک رالی ( موج ) صعودی بالاتر از رالی صعودی پیش از آن قرار گیرد و یا قیمت در یک حفره ( موج ) نزولی بالاتر از حفره نزولی پیش از آن قرار گیرد یک روند صعودی خواهیم داشت. به عبارت دیگر روند صعودی الگویی از نوسانات رو به بالاست و بر عکس این حالت مجموعه ای از نوسانات رو به پایین را روند نزولی می نامیم. در یک روند مثبت قیمت ممکن است بارها به سمت بالا و پایین نوسان کند اما در نهایت برآیند آن دارای شیب مثبت است. تعریف فوق به نوعی اساس تحلیل روندها می باشد. داو معتقد بود که قوانین عمل و عکس العمل همان طوری که در جهان مادی وجود دارد برای بازارهای سرمایه نیز صادق است. داو بر این عقیده بود که زمانی قیمت سهم تا حد زیادی صعود می کند آنگاه سهم قیمت خود را تعدیل کرده و سپس دوباره به محدوده بالاترین قیمت خود باز می گردد و چنانچه در این حرکت نتواند به قیمت بالایی خود نزدیک شود ، محکوم به نزول بیشتر خواهد بود. بر مبنای نظریه داو یک روند خود شامل روند اولیه ، روند ثانویه و روند کوچک است. روند اولیه نشان دهنده جریان حاکم بر کل روند است و روند ثانویه در حقیقت امواجی است که جریان را تکمیل می کند و روندهای کوچک رفتاری مشابه سطح ناهموار دریا دارند. تصمیم گیری در مورد سمت جریان می تواند بدون توجه به بالاترین نقطه ای باشد که امواج در ساحل به آن می رسند. اگر هر موج نسبت به موج قبلی نفوذ بیشتری در ساحل داشته باشد جریان حاکم می شود. هرگاه بالاترین نقطه ای که امواج متوالی در ساحل به آن می رسند کاهش داشته باشد ، جریان رو به بازگشت و نابودی می گذارد. اما به عقیده داو جریانها می توانند حتی تا سالهای متوالی دوام داشته باشند. روند ثانویه در حقیقت تصحیح روند اولیه است. قیمتها اغلب در یک سوم تا دو سوم روند قبلی تصحیح می شوند. روند ثانویه معمولاً بین 3 هفته تا 3 ماه بطول می انجامد. بر اساس نظریه داو روند کوچک نشان دهنده نوساناتی است که در روند ثانویه رخ می دهند که معمولاً کمتر از سه هفته به درازا می انجامد.

روندهای بزرگ دارای سه مرحله هستند : چارلز داو بیشترین توجه را بر روند اولیه متمرکز نموده بود و سه مرحله را برای آن در نظر گرفت . مرحله اول ، مرحله تراکم یا تجمیع می باشد. سرمایه گذاران آگاه و زیرک در مرحله تجمیع اقدام به ورود به بازار می کنند. اگر روند پیش از آن نزولی بوده باشد ، این سرمایه گذاران زیرک در می یابند که موانع و اخبار بدی که باعث نزول قیمت شده بودند ، رو به کاهش گذاشته است. مرحله دوم ، مرحله مشارکت عمومی است. آغاز مرحله مشارکت عمومی زمانی است که قیمت سریعاً شروع به رشد می کند و اخبار اقتصادی رو به بهبود می گذارد. این مرحله زمان است که اکثر تحلیل گران تکنیکال شروع به سرمایه گذاری می کنند. مرحله نهایی ، مرحله توزیع خواهد بود. این مرحله زمانی است که روزنامه ها بصورت گسترده شروع به انتشار اخبار و تحلیل های مثبت می کنند و اخبار اقتصادی در بهترین حالت است. در این هنگام است که حجم معاملات در جریان مشارکت عمومی افزایش می یابد. اینجاست که همان سرمایه گذارانی که در اواخر دوران نزول ، شروع به خرید نموده بودند ، پیش از اینکه خریداران اخیر آماده فروش شوند ، شروع به عرضه می کنند. پژوهشگران تحلیلهای تکنیکال بر این باروند که سه مرحله بازار صعودی در نظریه داو شباهت زیادی به پنج رشته موج الیوت دارند.

شاخصها باید یکدیگر را تایید کنند : بر مبنای نظریه داو ، هر نشانه یا اخطار زمانی اهمیت دارد که همه شاخصها اخطار یا علامت مشابهی را نشان دهند و بدین گونه همدیگر را تایید کنند. بر این اساس شرط آغاز روند افزایشی آن است که هر دو شاخص از موج دوم بالاتر قرار بگیرند. قابل ذکر است ، ممکن است هر دو اخطار لزوماً هم زمان به وقوع بپیوندند. اما هر چه فاصله میان آنها کمتر باشد ، تایید قویتری بر تشخیص روند بدست می دهد. هرگاه دو شاخص واگرایی ایجاد کنند و برخلاف یکدیگر حرکت کنند ، روند قبلی همچنان پا برجا خواهد بود.

حجم معاملات باید روند را تصدیق نماید : بر اساس نظریه داو ، حجم معاملات یک عامل ثانویه اما مهم در تایید اخطارهایی می باشد که از تحلیل قیمت بدست آمده اند. به بیان ساده تر می بایست همسو با جهت روند اصلی باشد. در روندهای بزرگ صعودی حجم معاملات باید همراه با افزایش قیمتها بالا بروند. بر این اساس حجم معاملات چه بصورت افزایشی و چه بصورت کاهشی عامل مهمی در تصمیم گیریها داوجونز نشانگر چیست؟ هستند.

۱- همه چیز در میانگین ها (شاخص ها) لحاظ میشه: حاصل جمع و گرایشات معاملات در بازار نشون دهنده ی مجموعه ی اطلاعات گذشته است و تاثیرشون رو در شاخص ها به جا میذاره. بازار بورس خودش همه چیز رو میدونه!

۲- بازار سه نوع روند داره: قبل از این که بگیم داستان روندها چیه اول باید انواع روندها رو تعریف کنیم:
هر وقت قیمتی در یه رالی موج صعودی بالاتر از رالی موج صعودی قبلیش باشه و یا قیمت در یه حفره ی موج نزولی بالاتر از حفره ی موج نزولی قبلیش باشه یه روند صعودی داریم. خلاصه اش یعنی این که نوسانات رو به بالا داشته باشیم. برعکس این حالت هم میشه روند نزولی.
یه روند مثبت روندیه که اگه حتی بارها نوسان پایین و بالا داشت باز هم برایندش شیب مثبت داشته باشه و خب طبیعتا برعکسش میشه روند منفی!
داو نوشته: وقتی قیمت یه سهم خیلی زیاد میشه اون وقت سهم قیمت خودش رو تعدیل می کنه و بعد دوباره به محدوده ی بالاترین قیمتش برمیگرده و اگه نتونه به قیمت بالاییش نزدیک بشه محکوم به نزول بیشتره.
از نظر داو هر روندی از سه روند تشکیل شده: روند اولیه و روند ثانویه و روند کوچیک. روند اولیه نشون دهنده ی جریان حاکم بر کل رونده و روند ثانویه در واقع امواجی هستند که جریان رو تکمیل می کنن و تصحیح کننده ی اون هستند و روندهای کوچیک مثل سطح ناهموار دریا هستند. قیمت ها معمولا تا یک سوم یا دو سوم روند قبلی خودشون تصحیح میشن و روند ثانویه عموما بین ۳ هفته تا ۳ ماه طول میکشه.

۳- روندهای بزرگ سه تا مرحله دارند: داو بیشتر روی روند اولیه متمرکز بود و برای اون سه مرحله ی تراکم یا تجمیع و مشارکت عمومی و توزیع رو قائل می شد. تو مرحله ی تراکم سرمایه گذارهای آگاه یا زیرک اقدام به ورود به بازار می کن. اگه روند قبلی نزولی بوده باشه این آدم ها می فهمن که موانع و اخبار بدی که باعث نزول قیمت شده بود رو به کاهش گذاشته. اول مرحله ی مشارکت عمومی وقتیه که بیشتر تحلیل گرهای تکنیکی سیگنال بازار رو میگیرن و وارد میشن و وقتیه که قیمت سریعا زیاد میشه و اخبار اقتصادی خوبی رو تو بازار در مورد سهم پخش میکنه. تو مرحله ی توزیع هم دیگه اخبار و تحلیل های مثبت تو روزنامه ها و سایت ها در مورد اون سهم نوشته میشه و به خاطر مشارکت عمومی حجم معاملات بالا میره و اینجاست که اون سرمایه گذارهای آگاه . زیرک ما که سهم رو مفت خریده بودن به دلیل بالا رفتن تقاضا اون رو به قیمت بالایی میفروشن.

۴- شاخص ها باید همدیگه رو تایید داوجونز نشانگر چیست؟ کنند: یه سری اندیس توی تحلیل تکنیکال و موج های الیوت داریم که همگرایی و واگرایی و وضعیت شون نسبت به هم برامون معنی داره که تو فصل های بعدی بیشتر توضیحش میدم.

۵- حجم معاملات باید روند رو تصدیق کنه: داو وعنقد بود که حجم معاملات یه عامل مهم برای تایید اخطارهاییه که از تحلیل قیمت به دست میاد. مثلا در روندهای بزرک صعودی حجم معاملات باید با افزایش قیمت بالا بره. تو روندهای نزولی هم حجم معاملات تو نوسان های مثبت کاهشی و در نوسانات نزولی افزایشیه.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.